308 نتیجه برای Rs
عزتاله کرمی، کورش رضائیمقدم، حمیدرضا ابراهیمی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
از آنجا که افزایش راندمان آبیاری مزارع از طریق ترویج روشهای آبیاری بارانی و در نهایت دستیابی به افزایش تولید، از برنامههای عمده وزارت جهاد کشاورزی طی چند سال گذشته بوده و سرمایهگذاریهای گستردهای در این خصوص انجام گرفته است، بنابراین واکاوی این تلاشها و بررسی مدلهای پیشبینی کننده رفتار پذیرش کشاورزان، هدف این پژوهش بوده و در این راستا مدلهای نشر، تنگناهای اقتصادی (ساختار مزرعه) و چندبعدی واکاوی شدهاند. مطالعه به روش تحقیق پیمایشی در 4 استان فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده انجام گرفته و برای این منظور با 124 نفر پذیرنده سیستم آبیاری بارانی و 298 نفر نپذیرندگان این سیستم یعنی مجموعاً با 422 نفر کشاورز مصاحبه حضوری به عمل آمده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی است که تابع ممیزی حاصل از زیربنای نظری مدل "چندبعدی" میتواند با دقتی بیشتر از مدلهای نشر و ساختار مزرعه و با مطلوبیتی قابل ملاحظه، کشاورزان استفاده کننده از آبیاری بارانی و آبیاری سطحی را طبقهبندی نماید. کاربرد این مدل در نشر آبیاری بارانی میتواند بسیار قابل ملاحظه باشد. به طوری که با جمعآوری اطلاعات مربوط به کشاورزان هدف میتوان با استفاده از تابع ممیزی به دست آمده برای این مدل، درصد احتمال پذیرش هر فرد را محاسبه نموده و در نتیجه به مروجان و کارشناسان ترویج آبیاری بارانی، کشاورزانی را معرفی نمود که احتمال پذیرش آنان بالا میباشد و به این ترتیب پذیرش و استفاده از آبیاری بارانی را میتوان سرعت بخشید.
احمدرضا عمانی، محمد چیذری،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر ارائه ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندمکاران با توجه به پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA ) میباشد. کشاورزی پایدار کم نهاده بر کاهش استفاده از کودها و آفتکشهای شیمیایی و استفاده کمتر از شخم بی رویه تأکید میکند و روشهای جایگزینی مانند: تناوب زراعی، حفظ بقایای محصول، کاربرد کودهای دامی، گیاهان لگومینوز، کود سبز، شخم حداقل و کنترل طبیعی آفات را توصیه مینماید. ارائه ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندمکاران با توجه به پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده میتواند به عنوان عامل مهمی در اشاعه نظام کشاورزی پایدار نقش مؤثری داشته باشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی و همبستگی استفاده شده است. گندمکاران استان خوزستان که در سال زراعی 80- 1379 به کشت گندم آبی پرداخته بودند، به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. نمونههای مورد نظر به صورت تصادفی از سه شهرستان اهواز، دزفول و بهبهان که از طریق روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، نمونهگیری شد (N=5529, n=359). نتایج عمده این مطالعه نشان میدهد که سطح سواد، میزان اراضی زیر کشت آبی، میزان اراضی زیر کشت دیم، کل زمین تحت مالکیت، زمین زیر کشت گندم، درآمد محصول، منزلت اجتماعی، هنجار اجتماعی، دانش فنی و دانش کشاورزی پایدار کم نهاده، با اطمینان 9/99% و مشارکت اجتماعی و میزان استفاده از کانالهای ارتباطی با اطمینان 99% با پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه مثبت و معنیداری داشته است همچنین سن، تعداد افراد خانوار و فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، با اطمینان 9/99% و سابقه کشت گندم و سابقه اشتغال به کشاورزی، با اطمینان 95% با پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه منفی و معنیداری داشته است.
مجید طالبی بداف، بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی، خورشید رزمجو، بهروز شیران،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
شناسایی گونههای چمنی بر اساس خصوصیات مورفولوژیک به لحاظ شباهتهای آنها مشکل است. از طرفی گزینش ژنوتیپهای والدی بر اساس فاصله ژنتیکی مناسب برای اجرای تلاقیها و بهنژادی چمن حائز اهمیت است. بدین ترتیب استفاده از روشهای ملکولی به عنوان ابزاری کارا در ارزیابی و شناسایی ژنوتیپها مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون گونههای مختلف چمن و برآورد روابط ژنتیکی آنها با استفاده از نشانگر AFLP بوده است. تعداد پنج گونه چمن به همراه پنج رقم از هر گونه انتخاب شد و با استفاده از نشانگر ملکولی AFLP مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از 10 ترکیب آغازگری، تعداد 1170 نوار حاصل شد که تمام آنها در بین ارقام چندشکلی نشان داده شد. از بین آغازگرهای مورد استفاده، ترکیب آغازگری P-AAG و M-CAG با 166 نوار، بیشترین تعداد نوار و ترکیب آغازگری P-ACT و M-CGC با 81 نوار، کمترین تعداد نوار را تولید کردند. گروهبندی ژنوتیپها با استفاده از روش تجزیه خوشهای بر اساس ضریب جاکارد، 5 گونه مورد نظر را از یکدیگر جدا کرد. ضمن این که رقمهای متعلق به هر گونه نیز از یکدیگر تفکیک شدند. برخی از این نشانگرها در مورد یک گونه، اختصاصی بودند که از آنها میتوان در شناسایی گونه مورد نظر استفاده کرد. تولید تعداد نوار زیاد و میزان چندشکلی بالا در گونهها و رقمهای مختلف چمن بیانگر آن است که این روش میتواند به طور کارا و مؤثری در تعیین روابط ژنتیکی رقمهای مختلف بین و درون گونهای چمن مورد استفاده قرار گیرد.
مسعود بهار، سیروس قبادی، وحید عرفانی مقدم، احد یامچی، مجید طالبی بداف، محمد مهدی کابلی، علی اکبر مختارزاده،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور تعیین تنوع ژنتیکی بین برخی تودههای بومی یونجه زراعی، شش جمعیت ایرانی بمی، رهنانی، نیک شهری، همدانی (از منطقه اصفهان)، همدانی (ازمنطقه شیراز)، یزدی و یک جمعیت رنجر آمریکایی با 24 جایگاه ریز ماهواره طراحی شده از مناطق (Expressed Sequence Tags (ESTs گیاه Medicago truncatula و سه جایگاه ریز ماهوارهای شناسایی شده از کتابخانه ژنومی M. sativa ارزیابی شدند. بر اساس نتایج تکثیر باندهای مورد نظر و میزان چند شکلی، از بین آغازگرهای به کار رفته چهار جایگاه (EST-SSR (AW9,BEE,TC6,TC7 و یک جایگاه ریز ماهواره ژنومی (AFct32) برای تخمین تنوع ژنتیکی میان جمعیتهای یونجه مورد بررسی مناسب تشخیص داده شدند. در مجموع 46 آلل برای این جایگاهها در جمعیتهای یونجه ردیابی شد. تعداد آللهای هر جمعیت در هر جایگاه از شش تا یازده متغیر بود و شاخص تنوع ژنتیکی جایگاهها در میان جمعیتها از 62/0 تا 87/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل روابط ژنتیکی بر اساس اطلاعات EST-SSR، جمعیت رنجر آمریکایی را به طور کامل از جمعیتهای یونجه ایرانی متمایز نمود. بنابراین به نظر میرسد که والدین این یونجه متفاوت از جمعیتهای ایرانی باشد. بر اساس دندروگرام رسم شده، جمعیتهای یونجه ایرانی به دو گروه اصلی تقسیم شدند. ارقام سردسیری همدانی و رهنانی در یک گروه و ارقام گرمسیری بمی، یزدی و نیک شهری در گروه دیگر قرار گرفتند. موقعیت مناطق ریز ماهوارههای EST در ناحیه کد شونده ژنوم، احتمالاً قابلیت استفاده از این نوع نشانگرها را برای روشن کردن روابط بین جمعیتهای یونجه افزایش میدهد
قباد آذری تاکامی، محمد امینی، محمدرضا نقوی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
در این پژوهش اثر هورمون 17ـ آلفا متیل تستوسترون روی نرسازی ماهی گوپی Poecilia reticulata در دو مرحله از رشد و نمو یعنی نوزادی و مولدین جنیندار بررسی شد. گروه اول یعنی نوزادان دارای چهار تیمار شامل دو دوز 30 و 60 میلیگرم در کیلوگرم غذا و هر دوز در دورههای 15 و 30 روزه و گروه دوم یعنی مولدین دارای جنین دارای سه تیمار شامل دوزهای 400، 450 و 500 میلیگرم در کیلوگرم غذا در 10 روز انتهایی دوره جنینی به همراه تیمار شاهد بودند. در گروه اول فقط تیمار mg/kg 60 در 30 روز با میانگین 14/62 درصد نر با تیمار شاهد تفاوت معنیدار داشت و تیمارهای دیگر تأثیری بر نرسازی نداشتند. در این گروه از هفته سوم و چهارم هورموندهی صفات ثانویه جنسی در همه ماهیها قابل مشاهده بود ولی با قطع هورموندهی به تدریج این صفات در نیمی از ماهیها از بین رفت و به جز تیمار مذکور همه تیمارها تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشتند. در گروه دوم هر سه تیمار با تیمار شاهد تفاوت معنیدار داشتند. دو تیمار 450 و 500 میلیگرم با 82/90 و 07/97 درصد نر دارای بیشترین درصد نرسازی بودند ولی از نظر آماری تفاوتی با یکدیگر نداشتند. در تیمار mg/kg 450 بقیه ماهیها ماده بودند در حالی که در تیمار mg/kg 500 ماهی ماده دیده نشد و بقیه ماهیها جنسیت بینابینی داشتند. درصد تلفات در هر سه تیمار بالاتر از تیمار شاهد و تعداد کل بچه ماهیهای تولید شده کمتر از تیمار شاهد بود. بنابراین تیمار هورمونی باعث کاهش همآوری و افزایش مرگ و میر میشود. درصد تلفات در تیمار mg/kg500 بالاتر از تیمار mg/kg 400 بود. درصد نرسازی در گروه اول کمتر از گروه دوم و همچنین نزدیک تیمار شاهد بود. بنابراین تیمار هورمونی بعد از تولد بچه ماهیها تأثیر قابل ملاحظهای در نرسازی ماهی گوپی ندارد. در مجموع با توجه به درصد نرسازی و درصد تلفات تیمار mg/kg 450 از گروه دوم بهترین تیمار تشخیص داده شد.
علیرضا ضیایی، علیاکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، سعید رنجبر،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
در این تحقیق به منظور تهیه اطلس احتمال وقوع حداقل دما استان فارس از پارامتر حداقل روزانه دمای 20 ایستگاه تبخیرسنجی سازمان آب منطقهای و 5 ایستگاه سینوپتیک سازمان هواشناسی در استان فارس استفاده گردید. ابتدا دو معیار زمانی اول فروردینماه (برای تجزیه و تحلیل سرماههای بهاره) و اول مـهرماه (برای تجزیه و تحلیل یخبندانهای پاییزه و زمستانه)در نـظر گـرفته شـد. همچنین محـدوده دمـایی صفر الی 5/1- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای ملایم، محدوده 5/1- الی 3- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای متوسط و محدوده کمتر از 3- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای شدید بیان گردید. با مشاهده آمار ثبت شده، اولین و آخرین روزی که در آن روز هر کدام از این محدودهها اتفاق افتاده بود، یادداشت شد. همچنین تاریخ وقوع کمترین دمای حداقل در هر دو معیار زمانی (در صورت وجود) مشخص شد. سپس تاریخهای وقوع به دست آمده بـا استفاده از نرمافزار آمـاری SMADA بر توابع توزیع مختلف برازش داده شده و بهترین تابع توزیع طبق پارامتر آماری میانگین مربع خطا انتخاب گردید(توزیع لوگ پیرسون تیپ3 و توزیع پیرسون تیپ3). سپس توسط همان نرمافزار SMADA احتمال وقوع این پارامترها در سطح 50 و 70 درصد تخمین زده شد. در نهایت با توجه به طول و عرض جغرافیایی ایستگاهها و با استفاده از نرمافزارSurfer، نقشههای هممقدار مربوط به هر کدام از تاریخ وقوعها در سطح استان فارس رسم شد. با استفاده از این نقشهها میتوان تاریخ وقوع انواع سرمازدگیها را برای تصمیمگیری جهت انتخاب تاریخ مناسب کاشت و برداشت محصولات کشاورزی در نقاط مختلف استان پیشبینی نمود.
علیاصغر منتظر، صلاح کوچکزاده، محمد حسین امید،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
شیوه آنالیز حساسیت از جمله شیوههای نوین مطالعه جریان بوده که از اواخر دهه نود میلادی مطرح گردیده و در حال حاضر مراحل توسعه خود را طی مینماید. در این روش با استفاده از روابط جریان دایمی و اطلاعات وضعیت ساختار فیزیکی شبکههای آبیاری، واکنش سیستم نسبت به تغییرات و اختلالات هیدرولیکی و سازهای مورد ارزیابی قرار گرفته و امکان مطالعه جریان فراهم میگردد. در این تحقیق ضمن تدوین تعدادی از شاخصهای حساسیت هیدرولیکی سازهای، از این شاخصها در رفتارسنجی جریان یک کانال آبیاری استفاده شد. بدین منظور، با استفاده از نتایج شبیهسازیهای یک کانال واقعی با مدل Sobek، شاخصهای حساسیت در دو گزینه بهرهبرداری محاسبه و بر اساس آنها، به مطالعه روند تنظیم و توزیع جریان درسطح کانال پرداخته شد. نتایج نشان داد، شاخصهای حساسیت از کارایی قابل توجهی در ارزیابی پتانسیل سازهها و بازههای کانال به عملیات بهرهبرداری برخوردار میباشند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که با محاسبه مقادیر کمّی این شاخصها در سطح کانالهای آبیاری، سیستم اطلاعاتی جامعی تهیه گردیده که ضمن فراهم آمدن امکان ارزیابی پتانسیل پاسخگویی سیستم نسبت به اختلالات سازهای، امکان برآورد دقت عملیات بهرهبرداری سازهها و همچنین شیوه و فرکانس مناسب بهرهبرداری آنها متبلور میگردد.
محمد بخشوده، حسین شفیعی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
ارزیابی سیاستهای حمایتی دولت از نقطه نظرات متفاوت اقتصادی مثل اثرات جانبی و رفاهی آنها همواره مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی آثار سیاست خرید تضمینی پنبه، سیب زمینی و پیاز بر روی سطح زیر کشت و عملکرد این محصولات دراستان فارس میباشد. برای این منظور با بهکارگیری دادههای دوره زمانی 1381- 1351و انجام آزمون ایستایی متغیرهای مربوطه از مدل تعدیل جزیی نرلاو برای برآورد توابع سطح زیر کشت و عملکرد استفاده شد. از جمله ویژگی الگوی مقاله حاضر آن است که نرخ حمایت مؤثر به عنوان متغیر توضیحی مؤثر وارد مدل شده است. گرچه نتایج به دست آمده برای تمام محصولات یکسان نبود ولی بهنظر میرسد سیاست مورد نظر، تأثیر معنیداری بر روی سطح زیر کشت و عملکرد محصولات مورد مطالعه نداشته است. از آنجا که سیاست خرید تضمینی درسالهای اخیر در استان فارس اعمال شده و اثر بخشی این سیاستها مستلزم گذشت زمان است، شاید بتوان در افقی طولانیتر انتظار آثار متفاوتی داشت.
محسن فلاحتی عنبران، علیاکبر حبشی، مسعود اصفهانی، سید ابوالقاسم محمدی، بهزاد قرهیاضی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
یونجههای یکساله از خویشاوندان نزدیک یونجه زراعی بوده که به منظور تولید علوفه، حفاظت خاک، تناوب زراعی، تثبیت بیولوژیک ازت و کود سبز مورد استفاده قرار میگیرند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی درون و بین گونهای و روابط خویشاوندی 4 گونه یونجه یکساله دیپلوئید (M. truncatula، M. rigidula، M. orbicularis و M. minima) و دو گونه یکساله تتراپلوئید ( .M. rugosa Desr و .M. scutellata Mill) مورد بررسی قرار گرفت. دیانآی ژنومی استخراج شده از نمونههای گیاهی با 6 جفت آغازگر ریزماهواره تحت واکنش زنجیرهای پلیمراز قرار گرفته و محصولات آنها روی ژل پلیآکریلآمید واسرشتهساز الکتروفورز شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که مجموعاً 25 آلل چند شکل در بین گونههای مورد مطالعه وجود داشت. میانگین تنوع ژنتیکی درون گونهای از صفر در دو گونه M. rugosa و .M. scutellata Millتا 114/0 در گونه M. minima متغیر بود. تنوع ژنتیکی کل به تنوع درون و بین گونهای با استفاده از تجزیه واریانس مولکولی تفکیک گردید. بر اساس نتایج به دست آمده تنوع ژنتیکی درون و بینگونهای در سطح احتمال 5 درصد معنیدار و میزان تنوع بینگونهای به مراتب بیشتر از تنوع درون گونهای بود. مقایسه فاصله دو به دوی گونهها نشان داد که تفاوت معنیداری در بین تمام گونههای مورد بررسی وجود دارد. تجزیه خوشهای با استفاده از روش دورترین همسایه و تجزیه به مؤلفههای اصلی دو گونه تتراپلوئید M. rugosa و .M. scutellata Mill را در یک گروه قرار داد که نشان دهنده احتمال وجود جد مشترک برای این دو گونه میباشد. این دو گونه در تمام جایگاهها به استثنای AFca16 دارای الگوی باندی مشابه بودند.گونههای دارای غلاف درشت و صاف دارای تنوع ژنتیک کمتری نسبت به گونههای غلاف ریز و خاردار بودند که احتمالاً اندازه و خاردار بودن غلاف نقش مهمی در تکامل یونجههای یکساله داشته است. این پژوهش نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره در تعیین میزان تنوع ژنتیکی درون و بین گونهای و روابط خویشاوندی و تکاملی گونههای یونجه کارایی بالایی دارند.
فریبا وفائی، کریم حداد ایرانینژاد، پرویز طالبی چایچی، مصطفی ولیزاده،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
طی سالهای 80-1379 برخی خصوصیات زیستی و نوسانات جمعیت کنه دو نقطهای بر روی پنج رقم از دو گونه لوبیا با استفاده از دیسکهای برگی از مراحل رشدی 2 برگی، 6 برگی و گلدهی بوتهها تحت شرایط ثابت دمایی 1± 25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5± 45 درصد و L:D)15:9) سیستم نوری بررسی گردید. پرورش انبوه کنه دو نقطهای در روی بوتههای گوجهفرنگی در شرایط محیطی کاملاً مشابه عملی گردید و اثر تغذیه از ارقام لوبیا چیتی، بیکر، سانری، کانتاندر و چشم بلبلی به عنوان گیاه میزبان روی میزان باروری، درصد تفریخ تخم، دوره نشو و نمای جنینی، دوره لاروی، تعداد لارو، درصد مرگ و میر لاروها، دوره پورگی، تعداد پوره، دوره رشد از لارو تا قبل از تخمریزی، طول دوره تخمریزی، درصد مرگ و میر پورهها، نسبت جنسی و طول عمر کنههای بالغ از ظهور تا مرگ مطالعه شد. نتایج نشان داد که در مرحله 2 برگی، لوبیا چشم بلبلی و ارقام چیتی و کانتاندر از لوبیای معمولی با دارا بودن بیشترین تعداد تخم و درصد تفریخ آنها، کوتاهی دورههای نشو و نمای جنینی و لاروی، پایین بودن درصد مرگ و میر لاروها، کوتاه بودن دوره رشد پورگی، دوره رشدی از لارو تا تخمریزی، طولانی بودن طول دوره تخمریزی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ به عنوان میزبانهای مناسب و در مقابل ارقام سانری و بیکر به عنوان میزبانهای نامناسب عمل میکنند. در مرحله 6 برگی، باز هم چشم بلبلی و کانتاندر از لحاظ طول دوره نشو و نمای جنینی، تعداد لارو، طول دوره لاروی، میزان مرگ و میر لاروی، طول دوره پورگی، دوره رشدی از لارو تا قبل از تخمریزی، طول دوره تخمریزی، نسبت جنسی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ میزبانهای مناسب ولی ارقام چیتی، بیکر و سانری به عنوان میزبانهای نامناسب تشخیص داده شدند. سرانجام در مرحله گلدهی، ارقام چیتی، بیکر و سانری از لحاظ تعداد تخم و درصد تفریخ آنها، تعداد لارو، تعداد پوره، درصد مرگ و میر پورگی و نسبت جنسی برای کنه میزبان مناسب ولی لوبیا چشم بلبلی و کانتاندر بر عکس مراحل پیشین میزبانهای نامناسب تشخیص داده شدند.
سعید عشقی، عنایت اله تفضلی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
امروزه در صنعت مرکبات کاری تولید دانهالهای سالم و یکنواخت جهت پایه در محیطهای کنترل شده که
پر هزینه است، متداول میباشد. کوتاه کردن دوره رسیدن به حد پیوند باعث کاهش هزینههای تولید خواهد شد. در دانهالهای مرکبات، کوتاه کردن دوره رسیدن به حد پیوند با استفاده از تنظیم کنندههای رشد امکان پذیر میباشد. لیمو آب در سطح گسترده به ویژه در مناطق جنوبی ایران به عنوان پایه استفاده میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر اسید جیبرلیک تنها و یا همراه با پاکلوبوترازول، اتفن و جوانه برداری بر افزایش ارتفاع و قطر دانهال لیمو آب و گیرایی پیوند انجام شد. دانهالها در مرحله 4 تا 6 برگی با اسید جیبرلیک 100 میلیگرم در لیتر محلول پاشی شدند و پس از آن که ارتفاع دانهالها به 50 سانتی متر رسید تیمارهای پاکلوبوترازول 500 و 1000 میلیگرم در لیتر، اتفن 150 و 300 میلیگرم در لیتر یا جوانه برداری اعمال شد. تمام تیمارهای اعمال شده در مقایسه با شاهد به طور معنی دار ارتفاع، قطر و وزن تر شاخساره را افزایش دادند. اسید جیبرلیک تنها نسبت به شاهد و سایر تیمارها طول میانگره را افزایش داد. اثر تیمارهای اعمال شده بر تعداد گره، سطح برگ و وزن تر و خشک ریشه تقریباً یکسان بود. اتفن باعث کاهش میزان کلروفیل برگ شد. اتفن و پاکلوبوترازول به ترتیب در غلظتهای 300 و 1000 میلی گرم در لیتر گیرایی پیوند را کاهش دادند.
مسعود بهار، حمید رضا محمدی، سیروس قبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به دلیل افزایش تعداد ارقام سیب زمینی و اهمیت تولید غدههای بذری با خلوص ژنتیکی بالا، شناسایی دقیق و نیز ارزیابی ژنتیکی ارقام از فعالیتهای مستمر در تحقیقات مربوط به اصلاح سیب زمینی محسوب میشود. برای دستیابی به یک روش قابل اعتماد جهت شناسایی 28 رقم سیب زمینی، کارایی 10 نشانگر ریزماهوارهای که در مطالعات سایر محققین چند شکلی مناسبی نشان داده بودند، بررسی شد. جفت آغازگرهای ریزماهواره مورد استفاده از 3 تا 10 آلل در بین 28 رقم سیب زمینی و در مجموع 57 آلل تکثیر کردند که متوسط تعداد آللها به ازای هر جفت آغازگر 7/5 بود. تعداد ارقام هتروزیگوت (افرادی که بیش از یک آلل تکثیر کردند) از 6 تا 28 رقم متغیر بود و تعداد متوسط آنها به ازای هر جفت آغازگر 18 رقم برآورد شد. تجزیه خوشهای به روش UPGMA و با ضریب جاکارد، 28 رقم سیب زمینی را در دو گروه مجزا گروهبندی کرد. بر اساس دندروگرام ترسیم شده ارقام آمریکایی کنبک، فلوریدا و آتلانتیک در یک گروه قرار گرفتند و رقم استانبولی که یک رقم ناشناخته در ایران محسوب میشود. در گروه ارقام اروپایی دسته بندی شد. احتمال داده میشود که این رقم بههمراه سایر ارقام ناشناخته که در مناطق مختلف کشور کاشته میشوند از اروپا به ایران وارد شده میباشد. نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان داد که استفاده از ریزماهوارهها برای تعیین رابطه ژنتیکی ارقام سیب زمینی و ارزیابی خلوص بذری مناسب میباشد.
سارا شریف، مهری صفاری، یحیی امام،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش تأثیرات سوء تنش خشکی و بهدست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی یکی از مهمترین روشهای پیشنهادی است. در یک پژوهش گلخانهای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، تأثیر چهار سطح خشکی 25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت مزرعه و سه غلظت مختلف کلرمکوات کلراید (CCC) صفر، 1500 و 3000 میلیگرم در لیتر بر برخی از صفات جو پاییزه رقم والفجر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که افزایش غلظت سایکوسل از صفر به 3000 میلیگرم در لیتر موجب کاهش معنیدار ارتفاع بوته گردید. محتوای نسبی آب تحت تأثیر ماده کندکننده رشد سایکوسل در شرایط خشکی افزایش نشان یافت. تعداد پنجهها و وزن خشک ریشه و شاخساره، در نتیجه کاربرد سایکوسل در شرایط خشکی نیز افزایش یافت. همچنین مشخص شد که استفاده از تیمار سایکوسل، نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله را در شرایط خشکی و بدون تنش افزایش میدهد. به نظر میرسد برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه رقم والفجر در حالتهای مختلف خشکی، استفاده از 3000 میلی گرم در لیتر سایکوسل قابل توصیه باشد.
محمدرضا پردل، بیژن حاتمی، مصطفی مبلی، رحیم عبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
کشت کلزا (Brassica napus) بهعنوان یکی از دانههای روغنی مهم در بیشتر مناطق ایران رواج یافته است. یکی از نکات اساسی در تولید دانه کلزا، تلقیح و باروری گلهای آن میباشد. حشرات به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گرده افشانی گلها، مطرح هستند. به منظور مطالعه فون حشرات گرده افشان روی سه رقم کلزا شامل طلایه، اوکاپی و اس. ال. ام و بررسی تفاوت احتمالی بین این سه رقم از نظر جلب آنها در زمان گلدهی، حشرات گرده افشان از روی هر رقم بطور جداگانه با تور حشرهگیری جمع آوری و در سطح خانواده شناسایی گردیدند. فراوانی انواع حشرات گرده افشان در زمانهای مختلف روز روی هر رقم نیز تعیین گردید. نتایج بررسیها نشان داد که حشرات گرده افشان جمع آوری شده از پنج راسته و 18 خانواده بودند. فراوانترین گرده افشانها مربوط به راسته بال غشاییان به ویژه زنبورعسل بود که حدود 50 درصد حشرات گرده افشان را تشکیل داد ولی بدون در نظر گرفتن زنبورعسل بیشترین تعداد حشرات جمع آوری شده مربوط به راسته دوبالان از جمله سه گونه به نام Bibio hortulanus, Metasyrphus corollae و .Platypalpus sp از مزرعه جمع آوری گردیدند. در زمان گلدهی ( اوایل فروردین تا اواسط اردیبهشت) در اصفهان بیشترین درصد جمعیت زنبورعسل در ساعات گرمتر روز یعنی هنگام ظهر و بعد از ظهر مشاهده شد و در ساعات قبل از ظهر بهدلیل سردی هوا و کمتر بودن مقدار شهد گیاه، درصد حضور نسبی این گونه کمتر بود. فعالیت زنبورعسل در ساعت 9 صبح روی رقم طلایه و در ساعت 12ظهر و 4 بعد از ظهر روی رقم اکاپی بیشتر از سایر ارقام بود. با تعیین میزان تولید دانه در هکتار مشخص شد که گردهافشانی به وسیله حشرات میتواند عملکرد را 53 درصد افزایش دهد.
مسعود عرب ابوسعدی، ابراهیم روغنی، محمدجواد ضمیری، مهدی عبدالحسینزاده،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در این آزمایش، اثر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (2700، 2900 و 3100 کیلوکالری در کیلوگرم) و پروتئین (13، 5/14 و 16 درصد) جیره در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل (3×3) بر عملکرد تولیدی مرغهای بومی فارس در مرحله اول تخمگذاری بررسی شد. به این منظور 216 قطعه نیمچه بومی 25 هفتگی، به 54 گروه 4 قطعه ای با میانگین وزنی مشابه (169 ±994 گرم) تقسیم شدند و هر یک از 9 تیمار آزمایشی در 6 تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. تنظیم جیرهها به صورتی بود که هر سطح انرژی، دارای سه سطح پروتئین بود و سپس جیرههای آزمایشی به مدت 20 هفته (هفته 25 تا 45) به صورت آزاد تغذیه شدند. نتایج نشان داد که خوراک مصرفی روزانه درکل دوره جیرههای 1 (با سطح انرژی 3100 و 16 درصد پروتئین) و 3 (با سطح انرژی 3100 و 13 درصد پروتئین) کمتر از (05/0> P) جیره 7 (با سطح انرژی 2700 و 16 درصد پروتئین) بود (به ترتیب 5/90 و 30/87 در مقابل 20/101 گرم). اثر سطوح انرژی بر مصرف خوراک، انرژی مصرفی روزانه و ضریب تبدیل خوراک معنیدار بود (05/0> P). ضریب تبدیل خوراک در سطح انرژی 3100 با 2700 اختلاف معنیداری (05/0> P) داشت (به ترتیب 85/2 در مقابل 08/3). تأثیر سطوح پروتئین بر پروتئین مصرفی روزانه و اسید اوریک فضولات معنیدار بود (05/0> P) به طوری که میزان اسید اوریک در سطح پروتئین 16 درصد بالاتر از 13 درصد (40/11 در مقابل 5/10 گرم) بود. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از سطح انرژی 2700 کیلوکالری و سطح پروتئین 13 درصد برای تأمین نیاز مرغهای بومی فارس در مرحله اول تولید توصیه میشود.
محمد حسین بنابازی، سعید اسماعیل خانیان، سیدرضا میرائی آشتیانی، محمد مرادی شهربابک،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین پنج جمعیت گوسفند ایرانی (سنجابی، کردی کردستان، کردی خراسان، مهربان و مغانی) با استفاده از شش جفت آغازگر ریزماهوارهای (McMA2، McMA26، MAF64، OarCP26، OarAE64 و OarFCB304) بررسی گردید. واکنشهای PCR با تمام آغازگرها بجز OarAE64 بهخوبی انجام گردید. تمامی جایگاهها در همه جمعیتها چند شکل بودند. سه آلل اختصاصی در دو جایگاه برای جمعیت کردی خراسان بهدست آمد ولی فراوانی قابل ملاحظهای نداشتند. بهجز جمعیت مغانی برای جایگاه McMA2، تمامی جمعیتهای مورد مطالعه در جایگاههای ریزماهوارهای مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ بودند(005/0> P). کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی DA بهترتیب بین جمعیتهای کردی کردستان و کردی خراسان (234/0) و بین سنجابی و مغانی (388/0) بهدست آمد. در گروهبندی جمعیتها بر اساس ماتریس فاصله ژنتیکی DA، که با دو روش پیوند همجواری (NJ) و روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) انجام شد، دو جمعیت کردی خراسان و کردی کردستان با هم و سپس سنجابی با آنها در یک گروه قرار گرفت و جمعیت مهربان و مغانی یک گروه مجزا تشکیل دادند. بیشترین و کمترین تنوع درون جمعیتی، که برای هر جمعیت بهصورت متوسط هتروزایگوسیتی مورد انتظار در همه جایگاهها برآورد گردید، بترتیب مربوط به جمعیتهای مهربان (847/0) و کردی خراسان (744/0) بود. همچنین زمان انشقاق بین دو جمعیت کردی 445 سال بهدست آمد که با شواهد تاریخی همخوانی دارد.
مازیار یحیوی، قباد آذری تاکامی، غلامحسین وثوقی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
تستهای استرس به طور معمول در هچریهای میگو جهت ارزیابی کیفیت پست لاروها ( PL ) در طی پرورش مورد استفاده قرار میگیرند . در این تحقیق لاروهای میگوی سفید هندی با ناپلی تازه تخم گشائی شده آرتمیا (تیمار شاهد) ؛ روتیفرهای پرورش یافته روی جلبک کلرلا (تیمار 1)، روتیفرهای غنی شده با امولسیون روغن کبد ماهی کاد (تیمار 2) و روتیفرهای غنی شده با امولسیون روغن کبد ماهی کاد و ویتامین C (تیمار 3) تغذیه گردیدند . بهطوریکه درمرحلهPL1 در تستهای استرس شوری(10و20 قسمت درهزار) بیشترین میزان بقا در تیمار3 (به ترتیب 667/56 و00/90 درصد) مشاهده شد . بعد ازآن تیمار 2 (333/43 و667/76 درصد) قرار داشته که با تیمار3 تفاوت معنی دار(05/0> P) داشت . اختلاف این دو تیمار با تیمارهای 1 و شاهد نیز معنی دار بود. درتست فرمالین (100 قسمت در میلیون) در این مرحله تفاوت معنیداری بین دو تیمار3(667/86 درصد) و2(00/80 درصد) که بالاترین میزان بقا را نشان دادند مشاهده نگردید، اما اختلاف آنها با تیمارهای 1 (00/60 درصد) و شاهد (333/53 درصد) معنیدار بود . در مرحله PL5 نیز در تستهای استرس شوری (10 و20 قسمت درهزار) بالاترین میزان بقا در تیمار3 (667/56 و333/83 درصد) مشاهده گردید و بعد از آن تیمار 2 (00/40 و00/70 درصد) قرار داشته که تفاوت آنها معنیدار (05/0> P) بود . دراین مرحله میزان بقا در تیمار شاهد (00/60 و 667/86 درصد) با تیمار3 تفاوت معنیدار نداشته و با تیمارهای 1 و2 دارای تفاوت معنیدار (05/0> P) بود. کمترین میزان بقا در تیمار1 (667/26و667/56 درصد) مشاهده شد. در تست استرس فرمالین(100قسمت درمیلیون) دراین مرحله بیشترین میزان بقا به ترتیب در تیمارهای شاهد، 3 و 2 (667/76 ، 333/73 و00/70 درصد) مشاهده گردید که تفاوت معنی داری ما بین آنها دیده نشد . درصورتی که اختلاف این سه تیمار با تیمار1 (333/53 درصد) معنیدار بود .
علی اسماعیلینامقی، علی مراد حسنلی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
یکی از روشهای ساده برای کنترل فرسایش، مهار سیلاب و کاهش خسارات سیل در آبراهههای حوضههای آبخیز، احداث سدهای اصلاحی خشکهچین است. برای بررسی عملکرد این نوع سدها در ترسیب رسوبات ریزدانه در آبراههها، تعدادی آبراهه در حوضه سد درودزن که دارای سدهای اصلاحی خشکهچین تثبیت شده با عمر بیش از 27 سال بودند، بررسی شدند. در هر آبراهه سه سد اصلاحی مشابه ( از نظر اندازه و نوع سنگچین) به ترتیب در بالادست آبراهه (شماره 1)، میانه آبراهه (شماره 2) و پایین دست آبراهه (شماره 3) انتخاب شدند. از رسوبات ترسیب شده پشت این سدها و همچنین خاک طبیعی کنار آنها، نمونههایی از عمق صفر تا 50 سانتیمتری، به صورت مخلوط تهیه و با آزمایشهای هیدرومتری و دانه بندی، تعیین بافت گردیدند. بر اساس نتایج، غالب خاک مناطق حاشیه آبراههها نسبت به رسوبات پشت سدهای مربوطه ریز بافت تر به دست آمد. مقایسه منحنیهای دانه بندی رسوبات پشت سدها نشان داد که در بیشتر آبراههها سدهای شماره 3 (انتهایی) از عملکرد نسبی بهتری برخوردار هستند و سدهای شماره 2 و 1 ( میانی و ابتدایی) به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. همچنین مقایسه درصد ماسه، سیلت و رس سدهای هر آبراهه نشان داد که در غالب آبراههها درصد رس و سیلت در سدهای انتهایی بیشتر از میانی و در سدهای میانی بیشتر از سدهای ابتدایی میباشد. درصد ماسه در سدهای ابتدایی بیشترین و در سدهای انتهایی کمترین مقدار است. به طور کلی نتایج بیانگر آن است که خاک منطقه برای غالب آبراههها نسبت به رسوبات ریزبافتتر است که نشانگر عملکرد نه چندان خوب این نوع سدها در ترسیب رسوبات ریزدانه است. مقایسه منحنیهای دانهبندی رسوبات پشت سدهای هر آبراهه نیز نشان داد در غالب آبراههها سدهای واقع در پاییندست آبراههها از عملکرد بهتری در ترسیب رسوبات ریزدانه برخوردار بوده و سدهای شماره 2 و 1 که در موقعیت میانی و ابتدایی آبراههها قرار دارند به ترتیب در رتبههای بعدی میباشند. این بررسیها و نتایج نشان میدهند وقتی هدف اصلی از احداث این گونه سازهها ترسیب رسوبات ریزدانه باشد بهتر است حتیالامکان در پایین دست آبراههها احداث شوند.
فریبرز عباسی، فواد تاجیک،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
برآورد ویژگیهای هیدرولیکی و پارامترهای انتقال املاح به روش حل معکوس، عمدتاً به تحلیلهای یک بعدی در آزمایشگاه و با فرض شرایط ماندگار محدود شده است. علت این امر، هزینه زیاد و دشواریهای اندازهگیری، جمع آوری و توصیف تغییرات زمانی و مکانی دادههای مزرعهای میباشد. در این مقاله، ویژگیهای هیدرولیکی و پارامترهای انتقال املاح از آزمایشهای مزرعهای با آبیاری جویچهای در شرایط دو بعدی و غیر ماندگار برآورد شده است. سه آزمایش در جویچههای با انتهای بسته و زمان آبیاری مشابه با مقادیر مختلف آب و املاح نفوذ یافته ناشی از عمق آب 6، 10، و 14 سانتیمتر انجام گردیده است. دو آزمایش دیگر با مقادیر مشابه آب و املاح کاربردی و زمان آبیاری متفاوت در جویچههایی با عمق آب 6 و 10 سانتیمتر نیز انجام شد. هدایت آبی اشباع (Ks) و پارامترهای انتقال املاح در مدل تعادل فیزیکی جابهجایی- انتشار (CDE) و مدل غیر تعادلی روان - ساکن (MIM) به روش معکوس و با استفاده از الگوریتم شبیه سازی لونبرگ – مارکوارت و نرم افزار HYDRUS-2D بر آورد گردید. در حین بهینه سازی، دادههای رطوبت خاک، نفوذ تجمعی و غلظت املاح در تابع هدف به کار رفت. مقادیر Ks بین 0996/0– 0389/0سانتیمتر در دقیقه با ضریب تغییرات CV) 48) درصد متغیر بوده است. مقدار رطوبت ساکن برآورد شده (θim) کم و بیش در مقدار متوسط cm3cm-3 0/025 ثابت ماند، در حالیکه ضریب تبادل مرتبه اول (ω) بین min-1 0/10 تا 52/19 تغییر نمود. ضریب انتشار پذیری طولی (DL) بین 6/2 تا 8/32 سانتیمتر و ضریب انتشار پذیری عرضی (DT) بین 03/0 تا 20/2 سانتیمتر متغیر بود. مقادیر DL تا حدی به عمق آب و زمان کاربرد آب و املاح در جویچهها وابسته بود اما چنین وابستگی برای مقادیر Ks و دیگر پارامترهای انتقال مشاهده نگردید. تطابق میان شدت نفوذ برآورد و اندازهگیری شده قابل قبول بوده است، در حالی که مقدار رطوبت خاک بیشتر از مقدار واقعی و غلظت املاح کمتر از مقدار واقعی برآورد گردید. تفاوت میان مقادیر برآورد شده غلظت املاح توسط مدلهای انتقال CDE و MIM نسبتاً اندک بوده است. این نکته و همچنین مقدار پارامترهای بهینه شده نشانگر آن است که دادههای مشاهدهای به قدر کافی با استفاده از مدل ساده CDE قابل تخمین بوده و رطوبت ساکن نقش مهمی در فرایند انتقال ایفا نمینماید.
رقیه حاجی بلند، سید یحیی صالحی، طاهره السادات آقاجانزاده، معصومه ابهری، احسان نظیفی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
کمبود روی یکی از مهمترین نارسائیهای تغذیهای پس از عناصر پر مصرف در گیاه برنج است. تفاوتهای ژنوتیپی قابل توجهی بین ارقام مختلف برنج از نظر تحمل کمبود روی وجود دارد. شناخت این تفاوتها و معرفی ارقام متحمل به کمبود میتواند مصرف کودها را کاهش دهد. در پژوهش حاضر، تحمل تعدادی از مهمترین ارقام رایج برنج شمال کشور نسبت به کمبود روی در طی یک آزمایش مزرعهای (11 رقم) و آبکشت (16 رقم) مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشها در طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از طرح دو عاملی شامل سطح روی و رقم انجام شد. چهار سطح کود روی در آزمایش مزرعهای (شاهد، 25، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود روی) و سه سطح در آزمایش آبکشت با استفاده از تکنیک کلاتور- بافر (شامل 130 پیکومول فعالیت روی آزاد بهعنوان شاهد، 23 و 5 پیکومول بهعنوان تیمار کمبود) اعمال گردید. علاوه بر سنجش اجزای عملکرد در شرایط مزرعهای و شاخصهای رشد در شرایط آبکشت، غلظت و مقدار عنصر روی در بخشهای مختلف گیاهان سنجش شد. در آزمایش مزرعهای، با توجه به همه اجزای عملکرد، ارقام اوندا و کادوس بهعنوان ناکاراترین نسبت به روی (حساس ترین در برابر کمبود) و ارقام دشت و خزر بهعنوان کارآترین نسبت به روی (متحمل ترین در برابر کمبود) ارزیابی شد. در آبکشت، سه رقم فجر، طارم هاشمی و اوندا بهعنوان حساس ترین و ارقام شفق، آمل و میانه بهعنوان متحمل ترین ارقام معرفی شدند. بیشترین غلظت روی در دانه در ارقام فجر و ندا و بیشترین پاسخ به کود روی از نظر انباشتگی این عنصر در دانهها در دو رقم نعمت و طارم دیلمانی مشاهده شد در حالیکه در کادوس، این عنصر عمدتاً در کاه انباشته شد. این بررسی علاوه بر معرفی نمودن ارقامی که بدون نیاز به کود روی عملکرد مناسبی را نشان میدهند، مناسب ترین ارقام را از نظر انباشتن این عنصر در دانهها که ارزش غذایی برنج را افزایش میدهد، مشخص کرده است.