308 نتیجه برای Rs
شهرام دخانی، سارا جعفریان، غلامحسین کبیر، احمد مرتضویبک،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر فرایند حرارتی مقدماتی بر کیفیت فرنچ فرایز یا خلال نیمه سرخ شده (سولانوم توبروزوم –ال )، چهار رقم سیبزمینی به نامهای آگریا، مارفونا، آئولا وآئوزونیا از منطقه فریدن اصفهان خریداری و به سردخانه دانشکده کشاورزی با دمای 5 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی90-85 درصد منتقل گردیدند. در ابتدا آزمونهای فیزیکوشیمیایی اندازهگیری وزن مخصوص و درصد ماده خشک به روش A.O.A.C و درصد قندهای احیا کننده به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) روی ارقام سیبزمینی انجام گرفت. نمونه برداری به صورت کاملاً تصادفی بود. خلالهای سیبزمینی در ابعاد 8/0×8/0×5 سانتیمتر درآب با شرایط حرارتی مختلف 70 درجه –4 دقیقه، 70درجه –10 دقیقه و95 درجه –2 دقیقه تیمار شده و سپس به طور عمقی در روغن 175درجه سلسیوس به مدت 2 دقیقه سرخ شدند. خصوصیات کیفی مورد بررسی در محصول نهایی عبارت بودند از: بافت، رنگ و درصد جذب روغن. نتایج تحقیق در طرح آماری کاملاً تصادفی با آزمون فاکتوریل و مقایسه میانگین چند دامنهای دانکن تجزیه و تحلیل شدند (01/0 >p) نتایج نشان داد تیمار 70 –10 دقیقه شاخصهای کیفی محصول را به طور محسوسی بهبود میبخشد. تیمار 95 - 2 دقیقه از نظر فاکتورهای رنگ هانترلب، تفاوت معنی داری با تیمار 70 –10 دقیقه نداشت ولی بافت خلالها افت قابل توجهی نشان داد. جذب روغن در تیمارهای غیر از 70 –10 دقیقه افزایش یافت. تیمار 70 –4 تغییر محسوسی درکیفیت محصول ایجاد نکرد. همچنین ملاحظه گردید که درمیان ارقام مورد بررسی در این تحقیق، ارقام آگریا وآئولا برای فرایند تولید فرنچ فرایز مطلوب تر از دو رقم دیگر هستند.
رضا هاشمی، بهروز دستار، سعید حسنی، یوسف جعفری آهنگری،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
تأثیر میزان پروتئین جیره و محدودیت غذایی بر عملکرد، دمای بدن و برخی از شاخصهای هماتولوژی جوجههای گوشتی سویه تجاری راس 308 در شرایط تنش گرمایی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور جوجههای گوشتی در سن 21 تا 42 روزگی با یکی از سه تیمار آزمایشی زیر تغذیه شدند. تیمار اول و دوم شامل جیرههای حاوی سطح پروتئین توصیه شده (1994، NRC) و 85 درصد مقدار توصیه شده آن بودند که طی آزمایش به صورت آزاد در اختیار پرندگان قرار داشتند. تیمار سوم گروه با محدودیت غذایی بود که با جیره حاوی سطح پروتئین توصیه شده تغذیه شدند اما روزانه به مدت 6 ساعت در طی مدت تنش گرمایی گرسنه نگهداشته میشدند. هر تیمار آزمایش شامل 6 تکرار و هر تکرار متشکل از 18 قطعه جوجه گوشتی بود. آب طی آزمایش همواره در اختیار پرندگان قرار داشت. نتایج آزمایش نشان داد کاهش سطح پروتئین جیره و یا اعمال محدودیت غذایی تأثیری بر افزایش وزن پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش مصرف و بهبود ضریب تبدیل خوراک، بهبود نسبت راندمان انرژی و کاهش دمای بدن پرندگان در هنگام تنش گرمایی در 24 و 32 روزگی شد (P<0.05). کاهش مقدار پروتئین جیره و اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش چشمگیر پروتئین مصرفی، افزایش نسبت راندمان پروتئین و همچنین افزایش مقادیر هماتوکریت و اسید اوریک خون شد (P<0.05). جنس تأثیری بر دمای بدن و مقادیر هماتولوژی خون پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال تنش گرمایی سبب افزایش دمای بدن، مقدار هماتوکریت، گلوکز و اسید اوریک خون پرندگان شد.
محمود صبوحی، غلامرضا سلطانی، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی در ایران، بویژه در منطقه مورد مطالعه موجب تخریب این منابع و افت آبهای زیرزمینی شده است. درمطالعه حاضر، راهکارهای مختلف مدیریت منابع آب زیر زمینی شامل برداشت آزاد (کنترل نشده)، کنترل بهینه برداشت از آبهای زیرزمینی، بهرهبرداری از آبهای زیر زمینی و سیاست مالیاتی، دخالت دولت و کنترل قانونی، مشارکت بهره برداران درکنترل برداشت از آبهای زیرزمینی و همکاری دولت و تشکلهای بهرهبرداران مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت آزمون تجربی این راه کارها، تابع تقاضای آب چغندرکاران دشت نریمانی واقع در استان خراسان برآورد گردید. نتایج به دست آمده از دادههای جمع آوری شده و تابع تقاضا مشخص کرد که راه کار " بهره برداری از آبهای زیرزمینی و سیاست مالیاتی" نسبت به گزینههای دیگر امکان رسیدن به بهرهبرداری پایداراز آبهای زیرزمینی را فراهم میکند. همچنین، راه کار مناسب متأثر از خصوصیات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بهرهبرداران و شرایط کلی حاکم بر جامعه میباشد. از طرف دیگر دنبال کردن هر راه کار الزامات خود را میطلبد. برای راه کار پیشنهادی مطالعه حاضر، نظام کارای مالیاتی ضروری میباشد. براساس نتایج این مطالعه، دولت میتواند از طریق اتخاذ سیاست مناسب مالیاتی، هزینههای جنبی بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی را به خود بهره برداران منطقه منتقل نماید.
بهاء الدین نجفی، منصور زیبایی، محمدحسین شیخی، محمدحسن طرازکار،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
در این مطالعه بهمنظور پیشبینی قیمت عمده فروشی برخی محصولات زراعی شامل گوجهفرنگی، پیاز و سیبزمینی در استان فارس، برای افق زمانی یک، سه و شش ماه آتی از روشهای معمول پیشبینی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. دادههای مورد نیاز برای دوره مهر 1377 تا تیرماه 1384 از اداره جهاد کشاورزی استان فارس اخذ گردید. از دادههای دوره مهرماه 1377 تا دیماه 1383بهمنظور مقایسه روشها و از دادههای شش ماه آخر جهت بررسی قدرت پیش بینی استفاده شد. بهمنظور مقایسه خطای پیشبینی روشهای مختلف نیز، از معیارهای میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار درصد میانگین مطلق خطا بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی دارای خطای پایینتری جهت پیشبینی قیمت محصولات مختلف در افق زمانی یک و سه ماه آینده میباشد و بهطور معنیداری از سایر روشها دقیقتر است. اما در پیشبینی شش ماه آینده تفاوت معنیداری بین روشهای معمول و شبکه عصبی مصنوعی وجود ندارد.
سید جمالالدین خواجهالدین، سعید پورمنافی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
برای تعیین سطح زیر کشت شالیزارهای منطقه اصفهان، از دادههای رقومی ماهواره IRS-1D هند (سنجندههای PAN ، LISS III و سری زمـانی WiFS) استفـاده شـد. تصحیحـات مختلف شامـل هنـدسی، اتمسفریک، رادیومتریک و توپوگـرافی بر روی تصـاویر مربوط به سالهـای 2003 و 2004 اعمـال گردیـد. در این مطالعه پیش پردازشهـای لازم و آنالیزهـای مختلف از جمله آنالیزهـای ترکیبـات مربوط به تصاویر سری زمانی و همچنین نمونـه بـرداریهای میـدانی برای سالهای 2003 و 2004 صورت گرفت. با انتخاب نواحی تعلیمی مناسب در تصاویر مختلف اقدام به طبقه بندی نظارت شده تصاویر گردید. از باند مادون قرمز موج کوتاه و شاخص آب (Normalized Difference Water Index (NDWI نیز برای بررسی امکان تعیین مناطق شالیکاری استفاده گردید. علاوه بر شالیزارها، اراضی کشاورزی غیر شالی، اراضی رهاشده، شورهزارها و رخنمون سنگی در تصاویر LISS III و با کمک تصویر PAN، مناطق شهری و نیز جادهها قابل شناسایی گردیدند. با تشکیل جدول ماتریس خطا، دقت کلی طبقه بندی 91 درصد و کاپای کلی 89 درصد به دست آمد. مساحت زیر کشت شالیزارها نیز حدود 19500 هکتار در سال 2003 میلادی برای سنجنده LISS III و20450 هکتار برای سنجنده WiFS و در سال 2004 میلادی 21670 هکتار برای سنجنده WiFS تعیین گردید. با انجام این مطالعه مشخص شد که میتوان دادههای LISS III را برای تشخیص و تعیین دقیق سطح زیر کشت شالیکاری و دادههای سنجنده WiFS برای تخمین سطح با دقت تقریباً قابل قبول استفاده کرد.
حسین صمدی بروجنی، محمود شفاعی بجستان، منوچهر فتحی مقدم،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
رسوب گذاری و متعاقب آن تحکیم رسوبات چسبنده در مخازن سدها بخصوص در نزدیک ساختگاه سد، مشکلات متعددی را بهوجود میآورد که ممکن است منجر به گرفتگی دریچههای تحتانی و یا ورود رسوبات به درون آبگیر نیروگاه گردد. خروج این رسوبات با روش آبشوئی تنها زمانی موفق خواهد بود که با توجه به پارامترهای فیزیکی- مکانیکی رسوبات چسبنده تحکیم یافته، شرایط هیدرولیکی مناسب ایجاد گردد. هر چند تحقیقات بسیار گستردهای در خصوص توزیع رسوب در مخازن سدها انجام شده است ولی مطالعات در رابطه با رسوبات چسبنده و چگونگی تغییرات پارامترهای فیزیکی- مکانیکی این رسوبات نسبت به زمان، بسیار اندک میباشد. از این رو در این تحقیق با استفاده از مدل فیزیکی استوانهای شکل به ارتفاع 3/8 متر، قطر 30 سانتیمتر، نمونههای خاک چسبنده تحت شرایط رسوب گذاری و سپس تحکیم قرار گرفته و پارامترهایی چون وزن مخصوص ظاهری خاک، نسبت پوکی و پارامترهای تحکیم اندازهگیری گردیدند. با توجه به اهمیت سد دز و پیش بینی اینکه تا پنج سال آینده رسوبات چسبنده وارد نیروگاه میشوند، نمونههای رسوبی تهیه شده از مخزن سد دز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تغییرات غلظت رسوب در فرایند ته نشینی و تحکیم نسبت به زمان به صورت تابع لگاریتمی با چهار مرحله کامــلاً مـجزا میباشد. همچنین در این تحقیق روابط تنش مؤثر- ضریب نفوذپذیری- نسبت پوکی به صورت روابط نمائی استخراج گردید که از این روابط میتوان در مدلهای ریاضی پیش بینی تحکیم رسوبات چسبنده در سدهای مخزنی استفاده کرد. نتایج این مطالعه با مطالعات محققین دیگر نیز مقایسه و نشان داد که روابط بهدست آمده از این تحقیق مورد تأیید است.
غلامرضا مصباحی، جلال جمالیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
سس مایونز محصولی مغذی و انرژی زا با مصرف فراوان است. حفظ اصول بهداشت در تولید آن و جلوگیری از فساد فیزیکی، شیمیائی و میکروبی و کاهش کیفیت آن از نظر خواص حسی از اهمیت بالایی برخوردار است. دیده میشود که این ماده غذایی در بستههای بزرگ پلاستیکی به مدت زیاد در مراکز توزیع و عمده فروشیها درخارج از یخچال و در دمای محیط نگهداری میشود. برای اجرای این پژوهش ابتدا نمونههای لازم از سس مایونز در بستههای بزرگ پلاستیکی و بسـتههای شیشهای کوچک از یک کارخانه معتبر تهیه شد. پس از آزمایشهای مقدماتی کیفی روی نمونهها، آنها را در سه محدوده دمائی 5، 25 و 40 درجه سانتیگراد نگهداری کرده و در فواصل زمانی صفر، 1، 2، 3، 4، 5 و 6 ماه آزمونهای مختلف به منظور بررسی تغییرات خواص فیزیکی، شیمیایی، میکروبی و حسی برروی سسها انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که از جنبه میکروبی روند گسترش و افزایش حضور میکروارگانیسمها در بستههای سس مایونز حتی در نگهداری در دمای بالا وجود نداشت. از جنبه تغییرات شیمیایی در هر دو نوع بسته بندی بخصوص در دمای بالا و نزدیک به 40 درجه سانتیگراد، افزایش اکسیداسیون چربی درحد قابل توجه پدید آمد. همچنین بررسی خواص حسی سسها نشان داد که در هر دو نوع بسته بندی در مدت کوتاه نگهداری در دمای بالا، تغییرات محسوس بهویژه از نظر رنگ و شکستن امولسیون حادث میشود. در نهایت این نتیجه گیری حاصل شد که بهتر است که از نگهداری سس مایونز در هر نوع بسته بندی که باشد در دمای بالا خودداری شود، زیرا اگر چه ممکن است که از نظر فساد میکروبی دچار مشکل نشود، اما از جنبه فساد فیزیکی مانند شکستن امولسیون وتغییر رنگ و از نظر تغییرات خواص حسی و فساد شیمیایی مانند اکسیداسیون چربی میتواند با کاهش کیفیت قابل ملاحظه مواجه شود.
علیمحمد محمدی، سیدجمال الدین خواجه الدین، سیداحمدخاتون آبادی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
حوزه آبخیز شمالی رودخانه کوهرنگ با وسعتی معادل 68437 هکتار در شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری بین طولهای جغرافیایی ′54 °49 تا ′9 °50 و عرضهای جغرافیایی ′8 °32 تا ′36 °32 واقع است.از این رو تعادل منطقی بین تعداد بهره بردار و توان تولیدی مراتع و اندازه مناسب گله در واحدهای بهره برداری مرتعی ضرورت دارد. تعیین اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار مرتعدار که در این اندازه از مرتع بتواند علاوه بر تأمین نیازهای وابسته به مرتعداری، معیشت مناسبی را برای خانوار ایجاد کند، اهمیت دارد.. هدف اصلی این مطالعه, تعیین اندازه مناسب واحدهای بهره برداری مرتعی به ازای هر خانوار جهت چرای دام در زمان مناسب استفاده از مراتع با استفاده از عوامل بوم شناختی، اقتصادی - اجتماعی است. در این راستا پس از شناسایی سامانهای عرفی اقدام به تعیین توان تولیدی و ظرفیت مجاز مراتع منطقه مورد مطالعه شد. سپس با بررسی هزینهها و درآمدهای دامداری متکی به مرتع و تعیین درآمدهای حاصل از آن، اندازه مناسب گله به نحوی تعیین شد که بتواند هزینههای خانوار را با توجه به سطح معاش تعیین شده، تأمین کند. با اعمال زمانهای مختلف بهره برداری از مراتع، اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار تعیین گردید. تعداد 10 تیپ گیاهی با ظرفیت 91/0 واحد دامی در ماه در هکتار در حوزه مورد مطالعه گسترش دارد. 46 سامان عرفی و قسمتی از 6 سامان عرفی دیگر هم در حوزه مورد مطالعه وجود داردکه میانگین هر سامان عرفی معادل 1510 هکتار با تعداد متوسط 8/36 خانوار در هر واحد است. سهم هرخانوار از اراضی مرتعی قابل استفاده دام در وضع موجود حدود 41 هکتار است. حداقل اندازه مناسب از مرتع و دام به ازای هر خانوار که بتواند در این اندازه، هزینههای سالانه خانوار را تأمین کند به ترتیب 520 هکتار و 142 واحد دامی از گلهای مخلوط با نسبت 3 به 2 گوسفند به بز در یک فصل چرای یکصد روزه است. نتایج نشان میدهد که توان تولیدی مراتع در وضع موجود در واحدهای مرتعی تحت تأثیر اندازه گله و سهم هر خانوار از اراضی کشاورزی و تعداد خانوار در هر واحد مرتعی قرار دارد. واحد مرتعی و سطح معاش تعریف شده دارای تأثیر معنیداری در سطح 5 درصد بر روی اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار دارد.
محمد موسایی سنجرهای، مهدی بصیری،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
انتخاب شاخصهایی مناسب برای نشان دادن و کمی نمودن دقیق الگوهای پراکنش یکنواخت، تصادفی وکپهای گیاهان در جوامع گیاهی مختلف حائز اهمیت فراوانی است. برای مقایسه کارایی شاخصهای تعیین الگوی پراکنش، سه تیپ گیاهی در منطقه ندوشن یزد انتخاب و در هر تیپ محدودهای با ابعاد (100* 50 متر) برای نمونه برداری انتخاب شد. نمونه برداری به صورت سیستماتیک تصادفی اجرا شد، بدین ترتیب که اندازهگیریها در 50 نقطه و کوادرات 1 و2 مترمربعی که به صورت تصادفی در امتداد 4 ترانسکت صد متری در داخل هر محدوده نمونهبرداری انتخاب شده بودند انجام شد. شاخصهای پراکنش مطالعه شده شامل شاخصهای کوادراتی موریسیتای استاندارد، موریسیتا، گرین، پراکنش، کپهای لوید و شاخصهای فاصلهای پیلو، هاپکینز، مربع T، ابرهارت، هینز، جانسون زیمر و هولگیت بودند. نتایج نشان داد که از بین شاخصهای بررسی شده شاخص مربع T و شاخص هولگیت توانایی زیادی در تفکیک تک بوتهها و کپههای کوچک مقیاس داشتهاند و شدت پراکنش کپهای بوتهها را در مناطق مورد مطالعه به درستی مشخص نمودهاند. از بین شاخصهای فاصلهای پراکنش، شاخص جانسون زیمر و از بین شاخصهای کوادراتی، شاخص موریسیتای استاندارد (در مناطق با پوشش بیش از 5 % ) پراکنش خود کپههای خفیف و تک بوتهها را به خوبی نشان دادهاند. از بین شاخصهای بررسی شده، شاخص گرین بالاترین دقت و به استثنای این شاخص، دقت شاخصهای فاصلهای از شاخصهای کوادراتی بیشتر بوده است.
مهدی یاسی، محمد محمدی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
سرریزهای زیگزاگی سازههای هیدرولیکی مهم جهت تنظیم سطح آب و کنترل جریان در کانالها، رودخانهها و مخازن سدها و نیز هوادهی جریان در شبکه اصلی فاضلابها بهشمار میآیند. فرضیه اصلی در توسعه طرح زیگزاگی سرریزها، افزایش ظرفیت انتقال جریان روی سرریز از طریق افزایش طول تاج سرریز در یک محدوده معین عرضی بوده است. در این تحقیق، اصلاح طرح هندسی پلان سرریز زیگزاگی نوع مثلثی، ذوزنقهای و یا مستطیلی- از طریق تغییر فرم دماغه سرریز به شکل قوسی از دایره با سه مدل قوسی سرریز در پلان مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفته، و معادله جریان روی سرریز ارائه گردیده است. ضریب جریان بهصورت تابعی از مشخصات هندسی و هیدرولیکی مؤثر بهصورت منحنیهای بدون بعد ارائه شده است. آستانه استغراق جریان بر حسب نسبتهای مؤثر بدون بعد ارائه گردیده و برای شرایط جریان مستغرق، ضریب کاهشی جریان بهصورت تابعی از پارامترهای بدون بعد (تأثیر عمق پایاب و فرم قوسی سرریز) ارزیابی گردیده است. نتایج نشان میدهد که شکل قوسی «دماغه سرریز» همگام با واگرائی بیشتر «کانال پایین دست سرریز» منجر به افزایش کارایی هیدرولیکی میگردد. سرریزهای با دماغه قوسی باریکتر ( R/w≤0/2 ) در محدوده نسبت ارتفاعی (2≤w/P<3) از کارایی هیدرولیکی پایدارتری برخوردار هستند. مقایسه کارکرد سرریزهای با پلان متفاوت در شرایط مختلف جریان نشان میدهد که این فرم سرریز قوسی، کارایی هیدرولیکی برتری نسبت به سرریزهای معادل ذوزنقهای و مثلثی ( با طول تاج یکسان) دارند.
احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیمهای مختلف یکی از مهمترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب میشود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملونها در استانهای مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازهگیری شد. تجزیه خوشهای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروههای مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروههای مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکانهای ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشهای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروههای مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان میدهد ژنوم این گروهها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
افسانه مظاهری، بیژن حاتمی، جهانگیر خواجهعلی، سید ابراهیم صادقی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta، یکی از مخربترین آفات چوبخوار درختان مثمر و غیرمثمر در ایران میباشد. در این پژوهش برخی از پارامترهای تولید مثلی آن در شرایط آزمایشگاه با رهاسازی حشرات کامل همسن تازه ظاهر شده (1 تا 2 روز پس از خروج از مکانهای زمستانگذران) به صورت جفتهای جداگانه روی قطعات بریده شده تنه درخت اوجا درون قفس، در 15 تکرار مطالعه شد. از این دادهها در تهیه جدول باروری سوسک چوبخوار سارتا نیز استفاده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش حشرات ماده به طور میانگین 2/0±9/3 روز پس از رهاسازی شروع به تخمگذاری نمودند و میانگین دوره تخمگذاری این حشره 6/0±6/16 روز به طول انجامید. میانگین تعداد تخم گذاشته شده توسط هر حشره ماده 5/17±6/122 عدد تعیین شد. طول عمر حشرات نر 6/0±26 و طول عمر حشرات ماده 4/0±4/29 روز بود. حشرات ماده در طول دوره تخمریزی هیچگونه تلفاتی نداشتند، بنابراین مقادیر نرخ ناخالص تولیدمثل (GRR) و نرخ خالص تولید مثل (R0 یا NRR) (نسل/ماده/ماده) برابر و معادل 7/8±6/61 به دست آمد. نرخ ذاتی رشد جمعیت (rm)، میانگین طول مدت هر نسل (T) و مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (t) به ترتیب 5-24/0±0067/0 نتاج ماده به ازای هر ماده در روز، 4/0±5/612 و 6/3±7/102 روز برآورد شد. نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) (روز/ماده/ماده)، 5-24/0±006/1 تعیین شد. در این آزمایش پایین بودن مقدار نرخ ذاتی رشد جمعیت مربوط به سه عامل سن بالای افراد تولیدمثل کننده (میانگین 602 روز)، طول عمر پایین آنها در طول دوره تولیدمثل (حداکثر 22 روز) و طولانی بودن میانگین طول مدت یک نسل (5/612 روز) میباشد.
سعید اسماعیل خانیان، اردشیر نجاتی جوارمی، فضلا... افراز، پیمان دانشیار، صابر قنبری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
در این مطالعه به منظور تعیین سطح تنوع ژنتیکی در جمعیت گوسفند بلوچی از 19 جایگاه ریزماهوارهای استفاده شد. نمونههای خون کامل از تعداد 156 راس گوسفند بلوچی در ایستگاه اصلاح دام شمال شرق کشور (عباسآباد- مشهد) تهیه و استخراج DNA به روش استخراج نمکی بهینه شده انجام شد. تمام نشانگرهای مورد استفاده به غیر از نشانگر UNC5C جایگاههای مربوطه را تکثیر کردند. محصولات PCR با استفاده از الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید واسرشته ساز 8% تفکیک و رنگ آمیزی به روش نیترات نقره سریع انجام شد. فراوانیهای آللی و ژنوتیپی به روش شمارش مستقیم بهدست آمد و برآورد معیارهای مختلف تنوع درون جمعیتی و معیارهای چندشکلی برای هر نشانگر برآورد شد. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ نشان داد که این جمعیت بهجز در جایگاه OarAE101، در سایر جایگاهها انحراف معنیداری از حالت تعادل داشت (P<0.005). دامنه هتروزیگوسیتی (تنوع ژنی) برای این جایگاهها بین 1/0 تا 93/0 متفاوت بود. همچنین دو جایگاه BM1329 و BULG5E یک شکل بودند. در مجموع نتایج حاکی از چند شکل بودن اکثر نشانگرهای مورد مطالعه بود که امکان استفاده از آنها را در مطالعات بعدی در این جمعیت تأیید میکند.
امیرمظفر امینی، عبدالحسین احمدی، عبدالحمید پاپزن،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها و دلایل مخالفت بهرهبرداران با اجرای طرحهای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی است. بخشی از اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 75 نفر از بهرهبرداران ساکن در 6 روستای ناموفق در اجرای طرح، در شهرستان کرمانشاه و منطقه لنجانات استان اصفهان همراه با بازدید از چند طرح انجام شده و در حال انجام، حاصل شد. بخش دیگر اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 44 نفر از کارشناسان مطلع و مرتبط با اجرای طرحها در ادارات جهاد کشاورزی به دست آمد. میزان پراکندگی قطعات مالکیت هر بهرهبردار با استفاده از ضریب پراکندگی جانشوفسکی اندازهگیری شد. برای تحلیل اطلاعات از آمارههای ضریب همبستگی و مقایسه میانگین استفاده شد. نتایج نشان داد مخالفت بهرهبرداران مهمترین مانع اجرای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی است و این افراد درصد اندکی از کل بهرهبرداران را تشکیل میدهد. در لنجانات این افراد از وضعیت ساختار زمینهای کشاورزی مناسبتری به لحاظ اندازه و پراکندگی قطعات برخوردار هستند. در هر دو منطقه دلایل مخالفت بهرهبرداران قابل طبقه بندی در سه دسته دلایل منطقی و بحق، دلایل منطقی ولی نابحق و دلایل غیر منطقی است. روشهای مواجهه با مخالفین برای کسب توافق آنها، در سه شکل کدخدامنشانه، با دادن امتیاز و اجباری انجام میشود. جهت کاهش مخالفتها و پیشبرد یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی در دو منطقه، آموزش و ترویج، اصلاح روشهای فنی و اجرایی یکپارچهسازی و حمایتهای حقوقی و قضایی از اجرای طرحها، پیشنهاد میشود.
رضا نیکدخت، عزتاله کرمی، مصطفی احمدوند،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
علی رغم سهم بسزای نظامهای دامداری سنتی در تولید پروتئین حیوانی، این نظامها از شرایط ناپایداری برای ادامه حیات خود برخوردارند. این پژوهش بهمنظور بررسی و مقایسه پایداری در نظامهای دامداری سنتی شهرستان فیروزآباد، طراحی و اجرا گردید و هر سه بعد فنی- محیطی، اجتماعی و اقتصادی مد نظر قرار گرفت. روش تحقیق پیمایشی (Survey research) بوده که بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 300 دامدار سنتی(ثابت، کوچرو، و نیمهکوچرو) از دامداران شهرستان فیروزآباد بهصورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای با سوالات باز و بسته بود که روایی صوری (Face validity) و پایایی (Reliability) آن مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها نشان داد در بعد پایداری فنی - محیطی، دامداران کوچرو دارای وضعیت پایدارتری بودند و هر چه بر تحرک نظام دامداری سنتی (نظام ثابت با تحرک کم، و نظام کوچرو با تحرک زیاد) افزوده میشود، میزان پایداری مرتع و نیز سلامت دام بیشتر میگردد. همچنین یافتهها حاکی از آن است که، هر چه بر تحرک نظامهای دامدارای سنتی افزوده میشود، پایداری اقتصادی آنان نیز افزایش مییابد. این در حالی است که، در بعد اجتماعی هرچه بر تحرک نظام دامداری سنتی افزوده میشود، پایداری اجتماعی کاهش مییابد.
محمود ولیزاده، عباس صفرنژاد، قربانعلی نعمت زاده، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
زیره پارسی که به آن زیره سیاه یا زیره کوهی نیز گفته میشود، یکی از مهمترین گیاهان دارویی بوده و ارزش اقتصادی بالایی دارد. بهطور کلی اطلاعات محدودی در ارتباط با کشت این ویترو این گیاه وجود دارد. در این پژوهش برای اولین بار از ریزنمونه محور جنینی برای باززایی زیره پارسی استفاده شد. محیط کشت B5 (گامبورگ) حاوی غلظتهای مختلف هورمونهای NAA (نفتالن استیک اسید)، 2,4-D ( دو و چهار - دی کلرو فنوکسی استیک اسید) به تنهایی یا همراه با Kin (کینتین) مورد استفاده قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 30 تیمار مختلف و 10 تکرار در هر تیمار انجام شد. بیشترین تعداد ریزنمونه تولید کننده کالوس مربوط به تیمار با ترکیب هورمونی 1/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D و 2 میلیگرم در لیتر Kin یا 1 میلیگرم در لیتر NAA و 2 میلیگرم در لیتر Kin بود. در تعدادی از تیمارهای فاقد کینیتین نیز باززایی صورت گرفت که نشان داد، برای باززایی زیره پارسی وجود هورمون سیتوکینین الزامی نیست. بهترین تیمار از لحاظ میانگین تعداد ساقه باززایی شده، تیمار با ترکیب هورمونی 1/0 میلیگرم در لیتر NAA و 4 میلیگرم در لیتر Kin بود. بیشترین فراوانی القای جنین سوماتیکی مربوط به تیمار با ترکیب هورمونی 2 میلیگرم در لیتر 2,4-D بود. در این روش بهدلیل جوان بودن ریزنمونه و عکسالعمل مناسب به محیط کشت، کالوس دهی و باززایی فقط در یک نوع محیط کشت و بدون نیاز به هیچگونه واکشتی صورت گرفت که منجر به کوتاه شدن زمان کشت بافت و کم شدن آلودگی و نیاز به مواد مصرفی شد.
علیاصغر شاهرودی ، محمد چیذری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران با رویکرد مقایسه دو گروه کشاورزان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن میباشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و علّی- مقایسهای میباشد. کشاورزان شبکههای آبیاری در استان خراسان رضوی جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای 335 کشاورز به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس و متخصصان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و شرکت سهامی آب منطقهای در استان خراسان رضوی بهدست آمد. پایایی ابزار پژوهش نیز با انجام آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسشنامه در شبکه آبیاری تبارک آباد قوچان مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب اطمینان آلفای کرونباخ (α) برای بخشهای مختلف بین 73/0 تا 86/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که برخی از متغیرهای تحقیق نظیر میزان تحصیلات، سطح زیر کشت آبی، درآمد سالیانه، تماسهای ترویجی، مؤلفههای سرمایه اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری با نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این بین میانگینهای ابعاد نگرشی کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران در دو گروه پاسخگویان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای عملکرد کشاورزان در زمینه مدیریت آب زراعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری 1/61 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان را نسبت به مشارکت در تعاونی آببران پیشبینی میکند.
مهدی وفاخواه، غلامرضا شجاعی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
از آنجایی که اندازهگیری دائمی دبی رودخانهها کاری پرهزینه و مشکل میباشد به همین دلیل در ایستگاههای هیدرومتری قرائت دائمی اشل انجام شده و با ایجاد رابطه بین دبی و اشل، دبی مواقعی که اندازهگیری انجام نمیشود را به دست میآورند. در این تحقیق، روابط دبی - اشل، قابلیت استفاده از آمار سالهای قبل و تهیه رابطه دبی- اشل دائمی و ثابت با توجه به آمار طولانی مدت و مناسبترین زمان اندازهگیری دبی در ایستگاه هیدرومتری سد تنظیمی زایندهرود با استفاده از آمار سالهای 1369 تا 1382 مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش آماری رگرسیون ساده و تجزیه و تحلیل عاملی و همچنین معیار آماری درصد خطای نسبی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بهترین شکل رابطه از نوع توانی است و رابطه تهیه شده برای هر سال برای همان سال قابل استفاده است. همچنین مناسبترین زمان برای اندازهگیری دبی به منظور تهیه رابطه دبی- اشل ماههای تیر، آذر و اسفند میباشد.
سید علی اصغر هاشمی، محمود عرب خدری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور ارزیابی کمی رسوب دهی حوزههای آبخیز فاقد آمار، استفاده از مدلهای تجربی اجتناب ناپذیر است. مدل EPM یکی از مدلهای مورد استفاده در ایران می باشد که بعضاً مورد ارزیابی قرار گرفته است. ولیکن اغلب ارزیابیها، با استفاده از آمار رسوب رودخانهها انجام پذیرفته و از اندازهگیری مستقیم رسوبات در مخازن سدها و بندها کمتر استفاده شده است، در صورتی که روش اندازهگیری رسوبات مخازن سدها و بندها از دقت بالاتری برخوردار میباشد. در این تحقیق تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شدهاند. درخروجی این حوزهها، سدهای خاکی کوتاه طی سالهای گذشته احداث گردیدهاند که عمر آنها به ده سال میرسد. این سدها تا زمان اندازهگیری رسوب سرریز ننمودهاند و به همین دلیل تمامی رسوبات تولیدی حوزه آبخیز بالادست آنها در مخازن سدها به تله افتادهاند. مقدار رسوبات ته نشین شده در مخازن این سدها از طریق عملیات نقشه برداری محاسبه شد. وزن مخصوص ظاهری رسوبات در هر مخزن اندازهگیری شد و مقادیر حجمی رسوبات به مقادیر وزنی تبدیل گردید. با استفاده از مدل EPM مقدار رسوب تولیدی حوزهها به صورت حجمی و وزنی برآورد گردید. مقادیر رسوب تولیدی اندازهگیری شده در مخازن سدها با مقادیر برآورد شده با استفاده از آزمون t استیودنت مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگینها برای مقادیر حجمی و وزنی رسوب دهی برآورد شده با استفاده از مدل EPM با مقادیر اندازهگیری شده، در سطح 5 درصد معنیدار نمیباشد ولی تعیین کارایی و میانگین نسبی مجذور مربعات خطای مدل نشان داد که مدل EPM از کارایی نسبتاً پایینی در برآورد رسوب دهی حوزههای آبخیز مناطق مورد مطالعه برخوردار است.
یزدان لطفی، فرشید نوربخش، مجید افیونی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
در سالهای اخیر، استفاده از پسماندهای آلی و فراوردههای جانبی کار خانهها به عنوان کود آلی و اصلاح کنندههای خاک برای تولید محصولات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ما بهدلیل فقر مواد آلی خاکهای کشور از یکسو و تولید تجاری کودهای آلی از سوی دیگر، تمایل به استفاده از این کودهاافزایش یافته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و تفکیک اثر نوع کود، سطوح مختلف کودی و تعداد سال کوددهی بر پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در یک خاک آهکی (فاین، لومی، میکسد، ترمیک، تیپیک هاپل آرجید) در منطقه اصفهان بود. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده و در سه تکرار انجام گردید. هر کرت اصلی به سه کرت خرد شده تقسیم گردید و اعمال تیمارها در سه سال متوالی به گونهای بود که بخشی از کرت تنها در سال اول، بخشی دیگر در دو سال پیاپی و بخش سوم در سه سال متوالی تیمار کودی (کود گاوی یا لجن فاضلاب) مشابه (25،0 و 100 مگاگرم بر هکتار) دریافت کردند. نمونهبرداری مرکب از خاک، 6 ماه پس از کوددهی سوم از عمق 0 تا 15 سانتیمتری انجام شد. پتانسیل معدنیشدن نیتروژن با استفاده از روش انکوباسیون بلند مدت- آبشویی اندازهگیری شد. در پایان فصل کشت نیز بخش هوایی ذرت برداشت گردید. نتایج نشان داد پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در تیمارهایی که کود گاوی و لجن فاضلاب دریافت کرده بودند، تفاوت معنیداری نداشتند ولی هر دو این تیمارها نسبت به شاهد اختلاف معنیداری را نشان دادند. اضافه کردن 100 مگاگرم بر هکتار کود گاوی و لجن فاضلاب به خاک، پتانسیل معدنیشدن نیتروژن را نسبت به تیمار شاهد 4 برابر و نسبت به تیمار 25 مگاگرم در هکتار 7/1 برابر افزایش داد. همچنین پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در تیماری که سه سال پیاپی کود آلی دریافت کرده بود نسبت به تیمارهای دو سال کود دریافت کرده، یک سال کود دریافت کرده و شاهد، به ترتیب 1/2، 5/2 و 5 برابر افزایش را نشان داد. بین پتانسیل معدنیشدن نیتروژن با پاسخهای گیاه ذرت مانند عملکرد ( ** 531/0= r )وجذب نیتروژن ( *** 568/0= r ) روابط معنیداری مشاهده شد. حاصلضرب پتانسیل معدنی شدن نیتروژن در ثابت سرعت معدنی شدن نیز با پاسخهای گیاه، مانند عملکرد ( *** 710/0= r ) و جذب نیتروژن ذرت ( *** 734/0= r ) روابط معنیداری را نشان داد. نتایج بیانگر آن است که الگوی تأثیرپذیری نیتروژن کل در تیمارهای مورد مطالعه، متفاوت از الگوی تغییرات پتانسیل معدنی شدن نیتروژن است.