جستجو در مقالات منتشر شده


357 نتیجه برای Ec

نازنین روحانی، هونگ یانگ، سیف اله امین سیچانی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

ایران با میانگین بارندگی سالانه 252 میلی‌متر (413 میلیارد مترمکعب) و 130 میلیارد مترمکعب منابع آب تجدید شونده، از توزیع نامنظم زمانی و مکانی منابع آب برخوردار است. از طرفی رشد جمعیت و نیاز به مواد غذایی بیشتر باعث شده است که بخش کشاورزی کماکان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب در کشور باشد. اما تولید آن هنوز کل تقاضای مواد غذایی را براورده نمی‌کند. عدم اعتماد به میزان منابع آب، رقابت شدید برای آب از سوی بخش‌های دیگر و افزایش تقاضا برای مواد غذایی، ایران را شدیداً در معرض مواجهه با تنش آبی قرار داده است. ولی با احتساب حجم آب مجازی که از طریق واردات مواد غذایی به کشور وارد می‌شود، آب بیشتری برای مصارف اساسی دیگر موجود خواهد بود. در این پژوهش، مبادله آب مجازی در ارتباط با منابع آب موجود، به‌عنوان راهی برای کاهش تنش آبی در ایران ارزیابی شد. نتایج نشان دا‌د که از میان 21 محصول غذایی بررسی شده، غلات، حبوبات، خشکبار (پسته و گردو) و دانه‌های روغنی بر اساس میزان آب مجازی براورد شده آنها، محصولاتی پرمصرف هستند. در حالی‌که میوه‌‌ها، سبزی‌ها و محصولات صنعتی، کم‌مصرف می‌باشند. اما مبادله آب مجازی در ایران طی دو دهه گذشته، با در نظر گرفتن میزان مصرف و بهره‌وری آب، تقریباًً ناآگاهانه صورت گرفته است. برای مثال، گندم با سهم 5/58% در واردات آب مجازی، بزرگ‌ترین محصول وارداتی در سال‌های 1362-1382 بوده است. با وارد کردن 4/10 میلیون تن گندم طی سال‌های 1382-1378، 6/11 میلیارد مترمکعب آب در کشور ذخیره شده است. اما ایران در اوایل سال 1384 در تولید گندم به خودکفایی رسید. تلاش اخیر در راستای خودکفایی در تولید گندم، به‌‌عنوان یک محصول پرمصرف آب، فشار زیادی بر منابع آب داخلی وارد آورده است. هم‌چنین، روند مبادله محصولات از نظر مقدار محصول و میزان مبادله آب مجازی برای سایر گروه‌های محصولات در این پژوهش نشان داده شده است. انتظار می‌رود که با روند رو به افزایش کم‌آبی در ایران، اهمیت آب مجازی در امنیت غذایی، پیوسته افزایش یابد. بدین ترتیب، مبادله آگاهانه آب مجازی، به‌عنوان یک تدبیر سیاسی و اساسی در مدیریت منابع آب، همراه با اصلاحات منطقی در ساختار کشاورزی، امنیت بلند مدت غذایی و مصرف پایدار آب در ایران را تأمین خواهد کرد.
عیسی معروف پور، هادی معاضد، حیدرعلی کشکولی، حسین محمد ولی سامانی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

در مطالعات آلودگی آبخوان‌ها، آزمایش‌های ردیابی از اهمیت زیادی برخوردارند. این آزمایش‌ها به‌منظور تعیین ضریب انتشارپذیری آبخوان انجام می‌گیرند. در این پژوهش، اثر روش نمونه‌برداری در آزمایش‌های ردیابی بر مقدار ضریب انتشارپذیری آبخوان در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است. مدل فیزیکی مورد استفاده شامل یک مخزن مستطیلی به‌طول 72، عرض 10 و ارتفاع120 سانتی‌متر از جنس پلکسی گلاس بود و محلول کلرید سدیم با هدایت الکتریکی 14 دسی‌زیمنس بر متر به‌عنوان آلاینده پایدار انتخاب گردید. هم‌چنین آبخوان‌های شبیه‌سازی شده عبارت بودند از آبخوان با ذرات ماسه درشت و آبخوان با ماسه متوسط. آزمایش‌ها در ضخامت‌‌های 20 تا 100 سانتی‌متر با فواصل طبقاتی 10 سانتی‌متر در هر دو آبخوان صورت گرفت. در هر دو آبخوان، در کلیه آزمایش‌ها نمونه‌برداری به‌صورت نقطه‌ای و مخلوط انجام ‌شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که : 1) دامنه مقادیر ضریب انتشارپذیری به‌دست آمده از نمونه‌های نقطه‌ای برای هر دو آبخوان در محدوده نتایج سایر مطالعات آزمایشگاهی بود، 2) در کلیه آزمایش‌ها، مقادیر ضرایب انتشارپذیری نمونه‌های مخلوط از متوسط مقادیر ضرایب انتشارپذیری نمونه‌های نقطه‌ای بیشتر بود. از این رو، به‌نظر می‌رسد نمونه‌گیری به‌صورت مخلوط عاملی مؤثر در به‌دست آوردن مقادیر بالای انتشارپذیری است که سایر محققین در مطالعات میدانی خود گزارش نموده‌اند، 3) با افزایش ضخامت آبخوان، مقادیر ضرایب انتشارپذیری به‌دست آمده از نمونه‌های مخلوط تغییر ‌کرده ولی از روند یک‌نواختی پیروی نکرد که به‌نظر می‌رسد به‌خاطر خطاهای اجتناب ‌ناپذیری بوده باشد که در طی آزمایش‌ها روی داده است و 4) منحنی‌های رخنه و منحنی‌های تعداد حجم آب تخلخل به‌کار رفته به‌دست آمده از نمونه‌های نقطه‌ای و مخلوط هر ضخامت، در هر دو آبخوان نشان داد که این منحنی‌ها اختلاف آماری با هم ندارند. اگر چه منحنی‌های به‌دست آمده از نمونه‌های مخلوط، از چولگی بیشتری به سمت راست نسبت به منحنی‌های نمونه‌های نقطه‌ای برخوردار بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده از پژوهش حاضر، توصیه می‌شود که در مطالعات آلودگی آبخوان‌ها، نمونه‌گیری به‌صورت نقطه‌ای انجام شود تا بتوان عکس‌العمل‌ تنش‌های مختلف کیفی وارده به آبخوان را در شرایط فعلی و آینده، با دقت بیشتری پیش‌بینی نمود.
کیوان نوحی، فاطمه صحرائیان، مژده پدرام، عبدا... صداقت کردار،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

تاریخ‌های آغاز و خاتمه یخبندان بر مبنای دمای کمینه دیدبانی شده در پناهگاه هواشناسی (دماهای کمینه کمتر یا مساوی صفر درجه سلسیوس) برای 3 ایستگاه همدید(سینوپتیک) زنجان، قزوین و تهران در دوره مشترک 39 ساله تعیین و یخبندان‌های فرارفتی با بررسی مقادیر فراسنج‌های جوی در ساعات دیدبانی و با کمک نقشه‌های همدیدی از یخبندان‌های تابشی تفکیک شده‌اند. هم‌چنین نشان داده شده است که سری‌های زمانی تاریخ آغاز و خاتمه یخبندان‌های فرارفتی تصادفی است و از تابع توزیع نرمال پیروی می‌کنند. طول فصل رشد بالقوه نیز که به‌صورت مدت زمانی بین آخرین یخبندان فرارفتی بهاره و اولین یخبندان فرارفتی پاییزه تعریف می‌شود، محاسبه و نشان داده شده است که در مقایسه با فصل رشدی که با محاسبه فاصله زمانی از آخرین رخداد دمای صفر درجه سلسیوس یا کمتر در بهار تا اولین رخداد دمای صفر یا کمتر در پاییز تعیین می‌شود، در زنجان 29 روز، در قزوین 23 روز و در تهران 10 روز طولانی‌تر است. تعداد یخبندان‌های تابشی در فاصله بین اولین یخبندان تابشی در پاییز یا آخرین یخبندان تابشی در بهار و یخبندان فرارفتی مربوطه مورد شمارش قرار گرفته و نشان داده شده که این فراسنج در ناحیه زنجان بزرگ‌تر از قزوین و تهران است. تعداد روزهای بین دو یخبندان اول در پاییز و دو یخبندان آخر در بهار نیز ارائه و نشان داده شده است که امکان طولانی‌تر کردن فصل رشد بهاره در صورت یک شب محافظت از یخبندان، در صورتی‌که اولین یخبندان در پاییز و آخرین یخبندان در بهار از نوع تابشی باشند، در زنجان و تهران 4 روز و در قزوین 6 روز است. به این ترتیب، براورد قابلیت اجرای عملیات محافظت از یخبندان برای محصولات کشاورزی در مناطق مورد مطالعه، امکان‌پذیر می‌شود.
سیدمحمد جعفر ناظم السادات، حبیب اله قائد امینی اسد آبادی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

پدیده نوسانی مادن- جولیان (MJO) شکل غالب تغییرپذیری زیرفصلی گرمسیری مناطق حاره و فوق حاره می‌باشد که در سیستم چرخه جو-اقیانوس نقش مهمی را ایفا می‌کند. در این تحقیق تأثیر حرکت رو به شرق سامانه همرفتی MJO بر بیشینه و کمینه بارش ماهانه (بهمن تا فروردین) در استان فارس بررسی شد. فازهای مثبت و منفی MJO در دوره زمانی 2002-1979 مشخص شد. افزون بر مقادیر بیشینه و کمینه بارش دراز مدت این دو مشخصه بارش در مقیاس ماهانه برای هر یک از دو فاز مثبت و منفی MJO نیز تعیین شد. نتایج نشان داد که در بهمن، در بیشتر مناطق استان فارس مقادیر بیشینه و کمینه فاز منفی به‌طور معنی‌داری بزرگ‌تر از مقادیر متناظر در فاز مثبت بود. این بدان معنی است که افزایش بارش و وقوع سیلاب در بهمن با وقوع فاز منفی MJO در این ماه ارتباط دارد. در مقابل دوران‌های خشک شدید در بهمن ارتباط معنی‌داری را با وقوع فاز مثبت MJO نشان داد. نتایج ماه فروردین همانند بهمن بود با این تفاوت که کمینه بارش این ماه ارتباط معنی‌داری با وقوع فاز مثبت نداشت. بر خلاف بهمن، کمینه بارش ماه اسفند هم‌زمان با وقوع فاز منفی MJO اتفاق می‌افتد در حالی‌که بیشینه بارش با وقوع هیچ یک از فازهای MJO هم‌زمان نبود.
مهین کرمی، مجید افیونی، یحیی رضایی نژاد، امیرحسین خوش گفتارمنش،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

استفاده از لجن فاضلاب به عنوان یک کود ارزان قیمت و غنی از عناصر غذایی در مناطقی از کشور رواج یافته است. کاربرد این کود به صورت منطقی می‌تواند سهم مهمی در تأمین نیازهای غذایی گیاه داشته باشد اما استفاده بی‌رویه از آن سبب انباشته شدن عناصر سنگین در خاک و به دنبال آن انتقال این عناصر به زنجیره غذایی شده و سلامتی انسان و حیوانات را با خطر مواجه می‌‌کند. هدف از این تحقیق بررسی آثار تجمعی و باقی‌مانده لجن فاضلاب شهری اصفهان بر غلظت روی و مس در خاک و گیاه گندم بود. این پژوهش در طی چهار سال با سه سطح لجن فاضلاب (25، 50 و 100 مگاگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون کود) در سه تکرار و در قالب طرح کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی اجرا شد. سطوح مختلف لجن در سال اول‌ در تمام کرت و در سال‌‌های دوم، سوم و چهارم به ترتیب در سه چهارم، نصف و یک چهارم هر یک از کرت‌ها به کار رفت. اوایل پاییز هر سال، گندم رقم مهدوی در کرت‌ها کشت شد. بعد از برداشت گندم در پایان سال چهارم، نمونه‌های خاک از عمق 20-0 سانتی‌‌متری هر یک از کرت‌‌ها برداشت شده و برخی ویژگی‌‌های فیزیکی و شییمیائی آنها اندازه‌گیری شد. هم‌چنین غلظت عناصر روی و مس در ریشه، اندام هوایی و دانه گندم به طور جداگانه تعیین شد. کاربرد تجمعی لجن فاضلاب در کلیه سطوح مصرفی باعث افزایش معنی‌دار (05/0P≤) غلظت‌های کل و قابل عصاره‌گیری روی و مس خاک شد. اثر باقی‌مانده لجن در یکبار کوددهی، غلظت‌های قابل عصاره‌گیری روی و مس را نسبت به شاهد افزایش داد به طوری که حتی پس از گذشت چهار سال، غلظت‌‌ها برای روی در تیمارهایی که بیش از 50 مگاگرم در هکتار و برای مس در تیمارهایی که بیش از 25 مگاگرم در هکتار لجن دریافت کرده بودند، به طور معنی‌داری بیش از شاهد بود. لجن فاضلاب اثر معنی‌داری بر غلظت روی و مس اندام هوایی و دانه و جذب این عناصر توسط اندام هوایی داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که لجن فاضلاب به صورت باقی‌مانده و تجمعی غلظت عناصر کم مصرف در خاک و گیاه را افزایش داده است
فاطمه رسولی، منوچهر مفتون،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

ماده آلی و نیتروژن کل در اکثر خاک‌های آهکی ایران کم است و مصرف مدام کودهای نیتروژن‌دار سبب آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی و اثرات زیانبار محیطی دیگر می‌شود و لذا مصرف توأم نیتروژن و ماده آلی به منظور تأمین بخشی از نیاز نیتروژنی گیاه، بهبود خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک و حفاظت محیط زیست از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور مطالعه تأثیر مصرف دو ماده آلی با یا بدون نیتروژن بر رشد و ترکیب شیمیایی برنج و خصوصیات شیمیایی خاک انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در گلدان انجام گردید. تیمارها شامل دو منبع ماده آلی (کمپوست زباله شهری و کود دامی)، چهار سطح ماده آلی (0، 1، 2 و 4 درصد) و سه سطح نیتروژن (N) (0، 75 و150 میلی‌گرم در کیلوگرم)، در برنج بود. مصرف کمپوست و کود دامی سبب افزایش وزن خشک برنج گردید. بیشترین وزن خشک با مصرف 4 درصد کمپوست و 150 میلی‌گرم نیتروژن حاصل شد. رشد برنج با مصرف کود دامی تا سطح 2 درصد افزایش و با مصرف بیشترکود دامی، احتمالاً به دلیل افزایش املاح محلول خاک کاهش یافت. اثر افزایشی نیتروژن بر رشد برنج تنها در سطح یک درصد کود دامی مشاهده شد و در سطوح بالاتر، اثر نیتروژن در تشدید اثر شوری یا سمیت آمونیم سبب کاهش رشد برنج گردید. میانگین غلظت نیتروژن با افزایش کود دامی افزایش و با کمپوست کاهش یافت. افزودن نیتروژن، غلظت نیتروژن، آهن و منگنز برنج را افزایش داد. تجمع فسفر، پتاسیم، نیتروژن، آهن، منگنز، کلراید و سدیم در بوته‌های برنج غنی شده با هر یک از دو ماده آلی بیشتر از تیمار شاهد بود. نتایج نمونه‌های خاک پس از برداشت گیاه نشان می‌دهد که ترکیبات آلی همه ویژگی‌های شیمیایی خاک را بهبود بخشیده است. به علاوه خاک تیمار شده با کود دامی حاوی مقادیر بیشتری از املاح محلول، کلر، پتاسیم، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر، آهن و منگنز قابل استفاده و مقادیر کمتری از عناصر روی، مس ، سرب، کادمیم و نسبت جذبی سدیم بود.
زهرا دانشور راد، مسعود اصفهانی، میرحسن پیمان، محمد ربیعی، حبیب اله سمیع زاده،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

تأثیر روش‌های مختلف خاک‌ورزی و مدیریت بقایا بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا پس از برداشت محصول برنج طی آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سال زراعی 84-1383 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل خاک‌ورزی به سه روش، الف) خاک‌ورزی متداول ب) خاک‌ورزی حداقل و ج) بدون خاک‌ورزی، و مدیریت بقایا شامل الف) خارج نمودن بقایا و ب) باقی گذاشتن بقایای برنج بودند. رقم کلزای مورد استفاده‌ هایولا308 بود. در این آزمایش صفات عملکرد دانه، عملکرد و درصد روغن، تراکم بوته، ارتفاع بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین، تعداد خورجین در بوته، وزن خشک بوته کلزا و وزن خشک علف‌های هرز، شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادکه نوع خاک‌ورزی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه داشت. هم‌چنین اثر نوع خاک‌ورزی بر تراکم بوته، ارتفاع بوته، تعداد خورجین در بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین و عملکرد روغن معنی‌دار بود. اثر مدیریت بقایای برنج بر هیچ‌کدام از صفات به غیر از وزن خشک علف‌های هرز معنی‌دار نبود. بیشترین مقادیر شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، در سیستم خاک‌ورزی متداول و خارج نمودن بقایای برنج به‌دست آمد. تجزیه و تحلیل اقتصادی نتایج نشان داد که کشت کلزا در بستری با وجود بقایای برنج و با خاک‌ورزی حداقل، از لحاظ هزینه‌های تولید، علی‌رغم کاهش عملکرد حدود 15درصدی نسبت به روش‌های دیگر، دارای برتری نسبی بوده است.
مرضیه موسوی نسب، غلامرضا مصباحی، لیلا مقصودی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

پکتین هیدروکلوئیدی با خصوصیات و کاربردهای متنوع و فراوان است که در این پژوهش نقش محافظ سرمایی و تأثیر مثبت آن بر غذای منجمد (سوریمی) بررسی شده است. در انجام این تحقیق سوریمی تولیدی از ماهی کپور معمولی که برای نخستین بار در ایران صورت گرفت، سوریمی تولیدی در محلول 1 درصد پکتین قرار داده شد ( به نسبت 1 به 3 وزنی/ حجمی) و با همزدن، پکتین به ساختار سوریمی وارد گردید. آنگاه نمونه‌های سوریمی حاوی پکتین و نمونه شاهد در شرایط یکسان بسته‌بندی و منجمدشده و در دمای 20- درجه سانتی گراد نگه‌داری شد. در فواصل صفر، 2 و 4 ماه نمونه‌ها از جنبه خصوصیات ظرفیت نگه‌داری آب، میزان پروتئین قابل استخراج در آب نمک و میزان آب و مواد محلول خروجی از محصول (شیرابه) هنگام رفع انجماد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان کاهش ظرفیت نگه‌داری آب در نمونه‌های حاوی پکتین پس از 4 ماه حدود 20 درصد و در نمونه‌های شاهد حدود 58 درصد بود، به عبارت دیگر پکتین تا حدود 38 درصد این فاکتور را در محصول منجمد بهبود داده است. در مورد مقدار پروتئین محلول در نمک، درصد کاهش در نمونه‌های حاوی پکتین پس از 4 ماه حدود 21 و در نمونه‌های شاهد حدود 52 درصد بود. یعنی پکتین در این زمینه نیز در حفظ کیفیت مؤثر بوده است. هم‌چنین درصد افزایش شیرابه در زمان رفع انجماد پس از 4 ماه در نمونه‌های حاوی پکتین حدود 7 و در نمونه‌های شاهد حدود 37 درصد اندازه‌گیری شد که از این لحاظ نیز پکتین به خوبی عمل کرده و ضایعات آب و مواد محلول و مغذی محصول را هنگام رفع انجماد کاهش داده است. در مجموع نتایج این تحقیق مؤید این نکته است که پکتین به عنوان یک ماده محافظ سرمایی از جنبه خصوصیات بررسی شده آثار مثبتی در بهبود کیفیت سوریمی منجمد دارد.
حسین رضا شهبازی، علی اصغر صادقی، حسن فضائلی، غلام رضا رئیس علی، محمد چمنی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

در این تحقیق، نمونه‌های باگاس نیشکر با مقادیر مختلف (صفر ،100، 200 و 300 کیلوگری) توسط یک شتاب‌دهنده الکترونی مدل TT200، جهت ارزیابی آثار پرتو الکترونی بر فراسنجه های تجزیه‌پذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده های خنثی و اسیدی، پرتوتابی شدند. نمونه‌ها جهت تجزیه شیمیایی ابتدا خشک و سپس آسیاب شدند. فراسنجه های تجزیه پذیری شکمبه ای نمونه ها با روش کیسه های نایلونی در 3 رأس گاو فیستولا گذاری شده با وزن 400 کیلوگرم در زمان‌های صفر، 6، 12، 24، 48، 72 و 96 ساعت اندازه گیری شد. داده‌های حاصل با مدل غیرخطی ارسکوف و مکدونالد جهت محاسبه فراسنجه‌های تجزیه‌پذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده‌های خنثی و اسیدی برازش گردید. تجزیه آماری داده‌های مربوط به فراسنجه‌های مختلف تجزیه‌پذیری و تجزیه‌پذیری مؤثر با استفاده از نرم‌افزار SAS انجام شد. پس از تجزیه واریانس با استفاده از طرح آماری کاملاً تصادفی، میانگین‌ها با آزمون جدید چند دامنه‌ای دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. با افزایش دز پرتوتابی الکترونی، بخش سریع تجزیه (a) ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده های خنثی و اسیدی به صورت خطی افزایش یافت. در حالی که بخش کند تجزیه (b) الیاف نامحلول در شوینده های خنثی و اسیدی و ثابت نرخ تجزیه‌پذیری (c) ماده خشک ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت. تجزیه‌پذیری مؤثر ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده های خنثی و اسیدی با افزایش دز پرتوتابی به طور خطی افزایش یافت. پرتو الکترونی با دزهای 100، 200 و 300 کیلوگری، تجزیه‌پذیری مؤثر ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده های خنثی و اسیدی را به ترتیب به مقدار 7، 11 و 16 2، 5 و 7 3، 7 و 10 درصد در نرخ عبور 5 درصد در ساعت (r) افزایش داد.
مرتضی حسینی غفاری، غلامرضا قربانی، حمیدرضا رحمانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی اثر دو روش خشک‌کردن (ناگهانی و تدریجی) بر شاخص‌های بیانگر سلامت پستان در گاوهای با دوره خشکی کوتاه بود. در این مطالعه از 18 رأس گاو شیری نژاد هلشتاین چندشکم زایش (14/0± 66/2) با طول دوره خشکی 3±30 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. نمونه گیری از کارتیه های جلو و عقب دام ها 7 و 3 روز قبل از خشک کردن، دو و یک هفته قبل از زایش، زایش و یک هفته پس از زایش صورت گرفت. نمونه های ترشحات پستانی جهت آنالیز غلظت لاکتوفرین در دمای 18- درجه سانتی گراد منجمد شد. نمونه های که جهت آنالیز ترکیبات شیر، شمار سلول های سوماتیک و کل باکتری های شیر گرفته می شد، در دمای 4 درجه سانتی گراد نگه‌داری و به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج نشان داد که بین دو روش خشک‌کردن تدریجی و ناگهانی در گاوهای با دوره خشکی کوتاه از لحاظ درصد چربی، پروتئین، لاکتوز و pH شیر در طی خشک‌کردن، زایش و یک هفته پس از زایش تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. غلظت لاکتوفرین بین دو روش خشک‌کردن تفاوت معنی داری داشت (05/0>P) و غلظت آن در گاوهای خشک شده به روش تدریجی بالاتر از روش ناگهانی بود (01/0P<) هر چند از لحاظ کل باکتری‌های شیر تفاوت معنی داری بین دو روش خشککردن وجود نداشت ولی میزان کل باکتری‌های شیر در دو روش خشک کردن ناگهانی و تدریجی در کارتیه‌های‌ عقب نسبت به کارتیه‌های‌ جلو بیشتر بود (01/0P<). شمار سلول‌های سوماتیک شیر گاوهای خشک شده به روش ناگهانی به طور معنی‌داری بالاتر بود (05/0P<). بین دو روش خشک‌کردن ناگهانی و تدریجی از لحاظ غلظت لاکتوفرین، شمار سلول‌های سوماتیک، درصد لاکتوز، چربی، پروتئین و pH ترشحات پستانی بین کارتیه‌های‌ جلو و عقب تفاوت معنی داری وجود نداشت. در این مطالعه هم‌بستگی مثبتی بین کل باکتری‌های شیر با شمار سلول‌های سوماتیک به‌ دست آمد (01/0>P 352/0 = r). با توجه به بالاتر بودن غلظت لاکتوفرین در ترشحات پستانی گاوهای خشک شده به روش تدریجی و به دلیل فعالیت ضد باکتریایی لاکتوفرین علیه پاتوژن‌های مولد ورم ‌پستان، به نظر می‌رسد که روش خشک کردن تدریجی در گاوهای با دوره خشکی کوتاه مفیدتر باشد.
شعله کیانی، نادعلی باباییان جلودار، غلامعلی رنجبر، سید کمال کاظمی تبار، محمد نوروزی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به منظور مطالعه نحوه عمل ژن در ارقام برنج از لحاظ کیفیت پخت برای صفاتی نظیر درجه حرارت ژلاتینه شدن، غلظت ژل و میزان آمیلوز، چهار رقم برنج با سطوح متفاوتی از صفات، مورد مطالعه قرار گرفتند. ده جمعیت والدین، F1، RF1، BC1، RBC1، BC2، RBC2، F2 و RF2 با استفاده از روش تجزیه میانگین نسل‌ها و در شرایط آزمایشگاه برای دو تلاقی سنگ طارم×گرده و IRRI2×IR229 مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنی‌دار شدن یکی از آثار متقابل یعنی [i]، [j]1، [j]2، [l]1، [l]2، [l] در برای صفات مورد بررسی نشان داد که علاوه بر عمل ژن افزایشی- غالبیت، اثر متقابل غیر آللی دو ژنی نیز وجود دارد به جز برای صفت درجه حرارت ژلاتینه شدن در تلاقی سنگ طارم×گرده. در حالت دو ژنی، اپیستازی از نوع مضاعف برای صفت غلظت ژل در تلاقی IRRI2×IR229 مشاهده گردید. آثار سیتوپلاسمی و اثر متقابل سیتوپلاسی/ هسته‌ای برای صفات غلظت ژل و میزان آمیلوز، در هر دو تلاقی معنی‌دار بودند. توارث‌پذیری عمومی و خصوصی به ترتیب در دامنه 77/0 تا 99/0و 05/0 تا 93/0 برای کلیه صفات برآورد گردیدند. در تجزیه آماری اجزای واریانس، برای تمام صفات و تلاقی‌ها واریانس افزایشی معنی‌دار بود. معنی‌دار شدن اجزای و (کوواریانس افزایشی× غالبیت) به طور غیر مستقیم نشان‌دهنده وجود اثر غالبیت ژن‌هاست. انجام دورگ‌گیری و گزینش در نسل‌های تفکیک بالاتر برای صفات غلظت ژل و میزان آمیلوز و اعمال گزینش در نسل‌های اولیه برای صفت درجه حرارت ژلاتینه شدن در برنامه اصلاحی این صفات موثر است.
لیلا آهنگر، غلامعلی رنجبر، محمد نوروزی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

شش صفت مورفولوژیکی برنج طی یک تلاقی دای آلل 5 × 5 یک‌طرفه با استفاده از یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سال 1386 در نسل F1 در ایستگاه تحقیقات برنج کشور ـ آمل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس برای صفات ارتفاع بوته، زاویه برگ پرچم، طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، طول اولین میانگره و طول خوشه حاکی از وجود تفاوت‌های ژنتیکی معنی‌دار بین ارقام و هیبریدهای مورد مطالعه بود. معنی‌دار بودن میانگین مربعات ترکیب‌پذیری عمومی (GCA) و ترکیب‌پذیری خصوصی (SCA) وجود اثرات افزایشی و غیرافزایشی را در کنترل صفات مربوطه نشان داد. هم‌چنین معنی‌دار شدن نسبت میانگین مربعات در تمامی صفات، نشان‌دهنده اهمیت بیشتر اثر افزایشی نسبت به اثر غیر افزایشی ژن‌های کنترل کننده صفات مورد مطالعه بود. قابلیت وراثت‌پذیری خصوصی بالای این صفات بیانگر وجود نقش عمده برای اثر افزایشی ژن‌‌ها در کنترل ژنتیکی خصوصیات مورد مطالعه می‌باشد بنابراین بازدهی گزینش برای این صفات زیاد خواهد بود. در مجموع والدین ندا و IR62871-175-1-10 به‌طور مشترک بهترین والد از نظر ترکیب‌پذیری عمومی در جهت کاهش ارتفاع، طول برگ پرچم و طول میانگره و افزایش عرض برگ پرچم بودند و تلاقی‌های ندا × بینام و ندا × دشت بهترین دورگ از نظر SCA به‌ترتیب برای افزایش طول خوشه و کاهش ارتفاع بودند.
رودابه راوش، بهروز شیران، عزیزاله علوی، جورج زرواگیس،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به‌منظور تعیین تنوع ژنتیکی جدایه های قارچ شاه صدف(Pleurotus eryngii) 45 جدایه قارچ از 10 منطقه مختلف آب و هوایی ایران (استان های: اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و فارس) جمع‌آوری شد. جهت تعیین تنوع ژنتیکی از نشانگر مولکولیRAPD استفاده شد و به‌کمک 10 آغازگر تصادفی و پس از واکنش PCR و انجام الکتروفورز ژل آگارز، 182 مکان ژنی قابل رؤیت مشخص شدند که در میان آنها 150 مکان ژنی (82%) چند شکلی خوبی را در تمام جدایه ها نشان دادند. جدایه هایی که دارای میزبان های Ferula assa-foetida و Ferula ovina و Prangus ferulacea بودند، در گروه های مجزا قرار گرفتند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، نقش منطقه جغرافیایی (از نظر دما و میزان بارندگی) در قرابت ژنتیکی جدایه ها دارای اهمیت بود. 33/71 درصد تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها و 67/28 درصد تنوع ژنتیکی در بین جمعیت-ها وجود داشت. نتایج نشان داد که خصوصیات ریخت‌شناختی نمی تواند دسته بندی مناسبی از جدایه های P. eryngii بر اساس گیاهان هم‌زیست و مناطق جغرافیایی آنها ارائه دهد و برای نیل به این هدف، استفاده از الگوی RAPD روش سریع و نسبتا"قابل قبولی به‌حساب می آید.
سعید صالحی، کورش رضایی مقدم، عبدالعظیم آجیلی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

میزان متغیر سموم جنبه‌ نوینی از کشاورزی پایدار است. با این فناوری‌ها، مواد شیمیایی فقط در سطح مورد نیاز مزرعه و در مناطقی از مزرعه به کار می‌رود که تراکم و جمعیت آفات و علف‌های هرز، خسارت‌زا هستند. هدف این مطالعه بررسی نگرش و تمایل کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان‌های فارس و خوزستان نسبت به کاربرد فناوری‌های میزان متغیر سموم است. مطالعه به روش پیمایش انجام گرفت و نمونه‌ پژوهش شامل 249 نفر از کارشناسان هر دو استان گردید. یافته‌ها نشان داد کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان‌های فارس و خوزستان معتقد به کاربرد فناوری‌های میزان متغیر سموم هستند. هم‌چنین نتایج نشان داد متغیرهای نگرش به کاربرد، آزمون پذیری، درک مفید بودن، سازگاری و نگرش اعتمادی تبیین‌کننده‌ تمایل کارشناسان به‌ کاربرد فناوری‌های میزان متغیر سموم هستند. با توجه به تمایل نسبتاً زیاد کارشناسان برای کاربرد این فناوری‌ها، پیشنهاد می‌شود کاربرد عمومی این نوع سمپاش‌ها در فعالیت‌های کشاورزی استان‌های مورد مطالعه چهره‌ عملی به خویش گیرد.
محسن الوانچی، محمود صبوحی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

در فعالیت‌های زراعی وجود اهداف متعدد مسأله تخصیص بهینه نهاده ها را دشوار می‌سازد. برای این منظور استفاده از روش‌هایی که بتوان چندین هدف را هم‌زمان به نقطه مطلوب نزدیک کرد، ضروری می‌باشد. افزون بر آن، عدم توجه به ترجیحات زارعین در فرایند برنامه‌ریزی زراعی پذیرش برنامه زراعی را از طرف زارعین با مشکل مواجه می‌سازد. لذا، با استفاده از مدل تصمیم‌گیری چند معیاره تعاملی در برنامه زراعی مزارع استان فارس تلاش شد به این امر توجه گردد. حداکثر کردن بازده ناخالص، حداقل کردن آب آبیاری و ریسک به‌عنوان اهداف برنامه انتخاب شد. نتایج نشان داد که الگوی کشت روش تعاملی نسبت به توافقی نزدیکی بیشتری به الگوی کشت فعلی زارعین دارد. در الگوی کشت روش تعاملی مقدار ریسک نسبت به الگوی کشت توافقی و فعلی کاهش یافت که نشان‌دهنده تمایل به کاهش ریسک در زارعین منطقه مورد مطالعه بود. افزون بر آن، نتایج نشان داد که مدل‌های تعاملی به‌دلیل مورد توجه قرار دادن ترجیحات زارعین در برنامه‌ریزی زراعی نسبت به مدل برنامه‌ریزی توافقی دارای نتایج بهتری می‌باشند. با توجه به یافته ها می‌توان گفت امکان بهبود ارزش سه هدف حداکثر کردن بازده ناخالص، حداقل کردن ریسک و حداقل کردن آب آبیاری نسبت به الگوی کشت موجود به‌طور هم‌زمان وجود دارد.
آرش کوچکی، علیرضا صادقی، فخری شهیدی، سید علی مرتضوی، مهدی نصیری محلاتی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

 هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از خمیرترش دارای کشت های آغازگر اختصاصی جهت فراوری نان بربری و کاهش بیاتی آن بود . ابتدا برای تهیه خمیرترش، سلول های تازه میکروبی با تعداد کلنی معین، توسط سانتریفوژ از کشت اولیه باکتری های ٠% وزنی از مخمر خشک فعال / ١% وزنی نسبت به آرد از این سلول ها و ٢٥ / اسید لاکتیک جدا شدند. سپس معادل ٥ ١٦ و ٢٤ ساعت، تأثیر ، با مقادیر یکسانی از آب و آرد مخلوط گردید. تأثیر فاکتور زمان تخمیر در سه سطح ٨ Saccharomyces cerevisiae sanfransicencis Lactobacillus - ٣٢ و ٣٦ درجه سانت ی گراد و تأثیر سه نوع کشت آغازگر ١ ، فاکتور دمای تخمیر در سه سطح ٢٨ و ٣- مخلوط هر دو لاکتوباسیل به نسبت مساوی، بر تهیه خمیرترش ارزیابی شد. پس از فراوری یکسان Lactobacillus plantarum -٢ نمونه ها جهت بررسی میزان بیاتی از آزمای ش های سفتی بافت و حجم مخصوص نان استفاده شد. حجم مخصوص نان های تولیدی و سفتی ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از پخت، تعیین گردید. این آزمای شها در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی، به ، بافت آنها در تناوب های زمانی یک، ۲۴ روش فاکتوریل و با چهار تکرار انجام شدند . جهت بررسی رابطه بین عوامل مؤثر بر تخمیر با سفتی بافت و حجم مخصوص نان از رگرسیون چند متغیره اس تفاده شد و مدل های رگرسیونی بر حسب نوع کشت آغازگر به منظور پیش بینی میزان بیاتی ارائه گردید. نتایج حاصل ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از پخت در مقایسه با نمونه ، نشان می دهند تأثیر خمیرترش در کاهش بیاتی نان بربری، در فواصل زمانی یک، ۲۴ علاوه بر این در فاصله زمانی ۷۲ ساعت پس از پخت، نمونه فراوری شده توسط .(P ≤۰/ شاهد، معن یدار است ( ۰۵ در دمای تخمیر ۳۲ درجه سانت یگراد و زمان تخمیر ۲۴ ساعت دارای بیشترین مقدار افزایش حجم و کمترین میزان بیاتی بود. L. plantarum


عطیه بهلولی، عباسعلی ناصریان، رضا ولی زاده، فریدون افتخاری شاهرودی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

٥٧ روز شیر دهی ، و میانگین تولید ± ٦٣٤ کیلوگرم وزن زنده، ٦ ± در ا ین آزمایش از هشت رأس گاو اصیل هلشتاین چند شکم زایش با ٤٤ ٤ با ٢ تکرار، هر دوره ٢١ روز ( ١٤ روز عادت پذیری و × ٤٧ کیلوگرم استفاده شد . آزمایش در قالب طرح مربع لاتین ٤ ± شیر روزانه ٣ ١٥ درصد ( ١٠ درصد و ٤ ( ٥ درصد، ٣ ( ٧ روز رکورد برداری )، انج ام گرفت . جیره های آزمایشی شامل ١) صفر درصد (جیره شاهد )، ٢ فراورده فرعی پسته در ماده خشک جیره بودند، که فراورده فرعی پسته جایگزین سیلاژ ذرت در جیره شاهد شدند . متابولی ت های خونی ٢ ساعت پس از مصرف خوراک )، مصرف ماده خشک روزان ه، تولی د شیر روزانه و درصد ترکیبات آن به طور معنی داری تحت تأثیر تیمارها ) با افزایش سطح فراورده فرعی (FCM) و تصحیح شده بر اساس ٤ درصد چربی (ECM) قرار نگرفتند . تولید شیر تصحیح شده اقتصادی هم چنین با .(P<٠/ در تیمار ۴ نس بت به سایر تیمارها معنی دار بود ( ٠٥ ECM پسته در جیره به طور خطی کاهش یافتند، به طوری که کاهش با یک روند خطی کاهش یافتند و ADF و NDF ، افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره، قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی زمان فعالیت نشخوار و جویدن نیز به تنهایی یا به ازای مصرف روزانه ماده .(P<٠/ این کاهش در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ معنی دار شد ( ٠٥ با افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره ب ه صورت خطی و در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ ب ه طور ADF خشک، دیواره سلولی یا با توجه به نتایج این آزمایش، ب ه نظر م یرسد این خوراک نم ی تواند جایگزین کا ملی برای بخش .(P<٠/ معنی داری کاهش یافتند ( ٠٥ علوف های جیره باشد، اما همراه با سایر علوف ههای خو شخوراک تا سطح ١٠ درصد ماده خشک جیره می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
روحالله رجبی کنف گورابی، رحیم عبادی، محمد فضیلتی، سیدضیاالدین میرحسینی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

تأثیر غنی‌سازی برگ توت سفید (Morus alba L.) با ویتامین ریبوفلاوین در غلظت‌های7، 37، 77 و 127 پی پی ام روی رشد و نمو لاروها، ویژگی‌های پیله و باروری کرم ابریشم Bombyx mori L. هیبرید 104×103 مورد مطالعه قرار گرفت. لاروهای کرم ابریشم روزانه در یک وعده با برگ‌های تازه توت شین اینچه نویسه غنی‌سازی شده با ویتامین ریبوفلاوین تغذیه شدند. تمامی پارامترهای بیولوژیکی و اقتصادی بر اساس روش‌های رایج در نوغانداری اندازه‌گیری شد. وزن لاروی در روز هفتم سن پنجم در تیمار 77 پی پی ام بیشترین مقدار را در بین تیمارها دارا بود که در مقایسه با شاهد 47 درصد افزایش داشت. بیشترین وزن پیله و شفیره ماده در تیمار 127پی پی ام برابر 62/1 و 17/1 گرم و برای جنس نر در تیمار 37 پی پی ام برابر 17/1 و 9/0 گرم ثبت شد. تیمار 77 پی پی ام بیشترین میزان وزن قشر پیله و در صد قشر پیله را برای ماده 32/0 گرم و 46/21 درصد و نر 31/0 گرم و 06/26 درصد دارا بود. بیشترین وزن 50 تخم در تیمار127 پی پی ام برابر 027/0 گرم ثبت شد در حالی‌که تیمار 77 پی پی‌ام بیشترین تعداد تخم و در صد تفریخ آن را دارا بود. نرخ مؤثر پرورش دارای بیشترین میزان در تیمار شاهد، 72درصد بود، ولی این افزایش در مقایسه با سایر تیمارها اختلاف معنی‌داری نداشت. نتایج نشان داد که ریبوفلاوین می‌تواند در غلظت 77 پی پی ام برای افزایش تولید پیله و تخم کرم ابریشم B.mori استفاده شود.
هما عسکریان، بهرام شریف نبی، مجید اولیاء، عصمت مهدیخانی مقدم، علیرضا اخوان،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به‌منظور شناسایی سریع گونه M. javanica که در ایران از نظر پراکندگی و فراوانی در درجه اول اهمیت قرار دارد، 100 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتود مولد غده ریشه از نقاط مختلف پسته کاری استان کرمان و مزارع داوران(رفسنجان) جمع‌آوری گردید. پس از خالص سازی و شناسایی گونه M. javanica بر اساس خصوصیات ریخت‌شناسی و ریخت‌سنجی ماده-های بالغ و لارو سن دوم، DNA ژنومی کلیه جمعیت ها از مرحله تخم، لارو سن دوم و ماده های بالغ نماتود، استخراج شد. DNA استخراج شده با کمک جفت آغازگرهای اختصاصی گونهOPARjav OPAFjav / و Mjavf / Mjavr تکثیر شد. در کلیه جمعیت های گونه M. javanica یک قطعه 670 جفت‌بازی توسط جفت آغازگر OPARjav OPAFjav / و یک قطعه 1600 جفت‌بازی توسط جفت آغازگرMjavf / Mjavr تکثیر شد، این قطعات در گونه M. incognita، M. arenaria و آب که به‌عنوان کنترل منفی در آزمایش گنجانده شده بودند تکثیر نشد. لذا به‌نظر می رسد کاربرد این جفت آغازگرها در قیاس با خصوصیات ریخت‌شناسی به تشخیص سریع تر گونه M. javanica منجر شود.
سامره فلاحتکار، علیرضا سفیانیان، سید جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا ضیائی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است. اطلاع از انواع تغییرات پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در قسمت های مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزی های مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی منطقه اصفهان بزرگ که شامل شهر اصفهان و اراضی اطراف آن است طی 4 دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف مطالعه از عکس های هوایی1:50000 سال 1334، تصاویر ماهواره ای MSS و TM و ETM+ به ترتیب برای شهریور ماه سال های 1351، 1369 و 1380 و نقشه های توپوگرافی شهر اصفهان و اراضی اطراف آن استفاده گردید. تمامی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به روش نزدیک‌ترین همسایه تصحیح هندسی شدند و RMSe کمتر از یک پیکسل گردید. برای پردازش تصاویر، ابتدا مطابق با شاخص OIF، بهترین ترکیب رنگی کاذب برای تصاویر تهیه شد، سپس با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده به صورت تلفیقی و به کارگیری شاخص NDVI نقشه های پوشش اراضی منطقه مورد مطالعه در 5 طبقه تهیه گردید. در نهایت، نقشه های حاصله به روش مقایسه بعد از طبقه‌بندی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که بیشترین توسعه مناطق شهری در بین سال‌های 1351 تا 1369 با گسترش متوسط 571 هکتار در هر سال و کمترین رشد آن بین سال‌های 1334 تا 1351 با مساحتی حدود 324 هکتار در هر سال رخ داده است. اما در طی سال های 1334 تا 1351 با کاهش متوسط سالانه 1263 هکتار، بیشترین تخریب پوشش سبز منطقه مورد مطالعه روی داده است.

صفحه 8 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb