357 نتیجه برای Ec
عباس همت، اورنگ تاکی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
هر گونه نیروی مکانیکی وارده به غدههای سیبزمینی در حین برداشت میتواند موجب آسیبهای مکانیکی به غدهها گردد. از بین بردن قسمتهای هوایی بوتهها مدتی پیش از برداشت، در بهبود خواص رئولوژیک غدهها و کاهش آسیبهای مکانیکی مؤثر است. به منظور بررسی اثر ماشینهای سیبزمینیکن زنجیر نقالهای و غربال لرزشی بر افت کمی (غدهها برداشت نشده، مدفون شده، بریده شده و له شده) و کیفی (آسیبهای مکانیکی) غدههای سیبزمینی و مطالعه تأثیر از بین بردن و نبردن قسمتهای هوایی گیاه دو هفته قبل از برداشت بر کاهش آسیبهای مکانیکی، آزمایشهایی در منطقه فریدن اصفهان انجام گرفت. دو تیمار از بین بردن یا نبردن قسمتهای هوایی بوته سیبزمینی پیش از برداشت، با پنج ماشین سیبزمینیکن (به ترتیب با زنجیر نقاله بلند با تکان دهنده، با زنجیر نقاله دو قسمتی با تکان دهنده، با زنجیر نقاله یک قسمتی با تکان دهنده، با زنجیر نقاله یک قسمتی بدون تکان دهنده و سیبزمینیکن غربال لرزشی) با کارگیری طرح بلوکهای نواری در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار ارزیابی شد. رقم مارفونا در مزرعه کاشته شده بود.
نتایج نشان داد که از میان پارامترهای مربوط به افت کمی محصول، تنها در عملکرد ماشینهای مورد آزمایش در درصد غدههای کنده نشده و مدفون شده تفاوت معنیدار وجود داشت. وجود دیسکهای کناری و یا چرخهای تثبیت عمق در سیبزمینیکن و تنظیم غلط ماشین، در ایجاد این افتهای کمی مؤثر بود. مقایسه ماشین سیبزمینیکن با غربال لرزشی، با دستگاههای سیبزمینیکن با غربال زنجیر نقالهای نشان داد که این دستگاهی است با توانایی غربالکنندگی کم، در نتیجه غدهها مدت زیادی برای غربال شدن روی آن حرکت میکنند. این امر باعث میگرد که درصد غدههای سالم در این ماشین کمترین، و درصد غدههای مدفون شده بیشترین باشد. عملیات سرزنی در کاهش آسیب به عمق کمتر از سه میلیمتر مؤثر بود. اگرچه سیبزمینیکن با زنجیر نقاله یک قسمتی بدون تکاندهنده دارای کمترین شاخص آسیب مکانیکی بود، ولی میان سیبزمینیکنهای زنجیر نقالهای آزمایش شده نیز تفاوت معنیداری در سطح پنج درصد وجود نداشت.
احمد آریاوند، حسین فتح پور،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
پناهگاه حیات وحش موته با مساحت حدود 220000 هکتار در 95 کیلومتری شمال شهر اصفهان قرار دارد. در این پناهگاه، تعداد 511 گونه گیاه آوندی متعلق به 284 جنس و 59 تیره و 118 گونه جانور مهرهدار متعلق به 85 جنس و 38 تیره یافت میشود. گونههای گیاهی نادر منطقه، بر پایهی آخرین طبقهبندی IUCN و با توجه به معیارهای مهم در دو رسته گونههای در معرض خطر انقراض، شامل:
Astragalus chaetopodus Bunge., Astragalus eirostomus Bornm., Astragalus indistinctus Podl. And Maassoumi, Cousinia phyllocephala Bornm. And Gauba, Cousinia rhaphiocephala Rech, f., Cousinia straussii Hausskn. And C. Winkl., Ferula kashanica, Rech. f., Onobrychis psoraleifolia Boiss. Var. psoraleifolia and var. pleiophylla Bornm.
و همچنین گونههای آسیبپذیر، شامل:
Bunium caroides (Boiss.) Hausskn. ex Bornm., Dielsiocharis kotschyi (Boiss.) O. E. Schultz, Dionysia caespitosa (Duby) Boiss., Dorema ammoniacum D. Don., Dorema aucheri Boiss., Dracocephalum kotschyi Boiss., Echinophora platyloba DC., Hymenocrater bituminosus Fisch. and C. A. Mey., Pimpinella deverroides (Boiss.) Boiss., Prangos cheilanthifolia Boiss., Thymus daenensis Celak subsp. Daenensis
شناسایی شدهاند.
از سوی دیگر، گونههای جانوری نادر منطقه نیز در چهار رسته گونهای به دشت در خطر انقراض، شامل:
Jaculus blanfordi Murray، Felis silvestris Schreber، F. caracal Schreber (از پستانداران)؛ Gypaetus barbatus، Falco pelegrinoides، F. cherrug، F. peregrinus (از پرندگان)؛ در معرض خطر انقراض، شامل: Vulpes cana Blanford، Ochotona rufescens Gray (از پستانداران)؛ Falco naumanni، F. columbarius، Chlamydotis undulata (از پرندگان)؛ Varanus griseus (از خزندگان)؛ آسیبپذیر، شامل: Gazella subgutturosa Gulensteadt، Canis lupus Linnaeus، Meles meles Linnaeus، Hyaena hyaena Linnaeus (از پستان داران)؛ Aquila chrysaetos (از پرندگان)؛ و سرانجام گونههای وابسته به حفاظت، شامل: Ovis orientalis Linnaeus، Capra aegagrus Elxeben، Panthera pardus Linnaeus (از پستانداران)؛ و Ammoperdix grseogularis (از پرندگان) میباشند.
در پایان، نتایج حاصل از این بررسی با نتایج بررسیهای انجام شده در برخی از مناطق حفاظت شده کشور مقایسه شده است.
حسین آزادی، عزت الله کرمی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
تعاونی، یکی از تشکلهایی است که به سبب پیشرفتها و موفقیتهای درخشانش، به عنوان نهادی که در پاسخگویی به دشواریهای بنیادین توسعه تلاش دارد، همواره مورد توجه کشورهای گوناگون قرار گرفته است. روند تکاملی راهاندازی این نهادها و فلسفه وجودی تشکیل آنها، همگام با نظریات توسعه و به منظور پاسخگویی به اهداف اساسی آن نضج یافته است، چنان که برداشت ناقص و نگرش بسته و ابتدایی از این نهادها به عنوان تشکلهایی وابسته و دولتی، که فلسفه وجودی آنها غالباً در چارچوب افزایش تولید مطرح میشد، کم کم جای خود را به نهادهایی مردمی و مستقل، با زیربنای فلسفی همکاری و برابری اعضا داده، و بدین ترتیب پاسخگویی به اهداف جدید توسعه را در اولویت قرار داده است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان موفقیت تشکلهای مکانیزاسیون استان فارس (شامل 12 شرکت مکانیزه، 24 تعاونی روستایی و 8 تعاونی تولید) در دستیابی به اهداف کهن و جدید توسعه، با بهرهگیری از روش پژوهش پیمایشی انجام گردید.
نتایج نشان داد که واحدهای مکانیزه تعاونیهای تولید در ایجاد درآمد بیشتر برای کشاورز، همکاری افراد روستایی در سطح جامعه، افزایش برابری و رفاه شغلی، در مقایسه با دیگر تشکلها، موفقیت بیشتری نشان میدهند، در حالی که شرکتهای مکانیزه بیشترین انعطافپذیری و مشارکت را در تصمیمات مربوط به انجام فعالیتهای کشاورزی و نیز نحوه پرداخت اجرت میان تشکلهای گوناگون دارا میباشند. به سخن دیگر، تعاونیهای تولیدی در مجموع توانستهاند در دستیابی به اهداف توسعه (افزایش درآمد، مشارکت بیشتر، کاهش نابرابری و افزایش رفاه) موفقیت بیشتری کسب نمایند. پس از این واحدها، شرکتهای مکانیزه قرار دارند. در هر حال، تعاونیهای روستایی پایینترین سطح موفقیت را نشان دادند.
سیدمحمدباقر نبوی، احمد سواری، غلامحسین وثوقی، علیرضا نیکویان،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
به منظور بررسی و برآورد توده زنده و تولید ثانویه ماکروبنتوزهای خورموسی، در خلال سالهای 1375 و 1376، تعداد 216 نمونه رسوب از چهار خور مهم خورموسی برداشت گردید. نمونهبرداریها هر دو ماه یک بار از بخشهای ابتدا، وسط و انتهای هر خور و با استفاده از گرب با سطح 1/0 متر مربع انجام گرفت. برای تعیین توده زنده با روش ارائه شده توسط کریسپ، میزان توده زنده گروههای مختـلف ماکروبنتوزی بـر پـایه وزن خشک و وزن خـاکستر محاسبه گردید. محـاسبه تـولیـد ثـانویه مـاکروبنتوزها بـا استفاده از گونه .Apseudes sp (یک گونه سختپوست بنتیک)، که در کلیه فصول و نمونهبرداریها حضور داشت، صورت گرفت.
نتایج بررسی نشان میدهد که از نظر ماکروبنتوز، خورموسی از توده زنده کلاً محدودی برخوردار است (18/0 گرم در متر مربع)، که بیشترین و کمترین میزان به ترتیب در تیرماه (54/33 گرم وزن خشک در متر مربع) و آذرماه (19/2 گرم وزن خشک در متر مربع) به دست آمده است. در همین زمینه، خور دورق با 93/24 گرم در متر مربع وزن خشک بیشترین میزان توده زنده، و خور بیحد با 24/2 گرم در متر مربع وزن خشک کمترین میزان توده زنده را داشته است. در طول دوره بررسی 1483 عدد از گونه .Apseudes sp جمعآوری گردید، که با استفاده از روش باتاچاریا در پنج کلاس طولی (سنی) قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تولید ثانویه سالیانه این گونه برابر 080/0 گرم در متر مربع و بیشترین میزان تولید ثانویه این گونه معادل 033/0 گرم در متر مربع و مربوط به گروه سنی یک است. همچنین، نسبت تولید به توده زنده این گونه برابر 44/0 محاسبه گردید. برآورد کل میزان تولید سالیانه ماکروبنتوزها، با توجه به مساحت تقریبی خورموسی، برابر 24300 تن برآورد شد که با در نظر گرفتن هرم و زنجیره غذایی دریاها و میزان انتقال انرژی از یک سطح تغذیهای به سطح دیگر، که برابر 10 درصد میباشد، رقم 2430 تن تولد سالیانه ذخایر خورموسی قابل پیشبینی است.
محمدجوان نیکخواه، قربانعلی حجارود، عباس شریفی تهرانی، سیدعلی الهی نیا،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
برای تعیین میزان تحمل و مقایسه واکنش شماری از ارقام برنج، که بیشترین سطح زیرکشت را در استان گیلان داشته و جزو ارقام رایج محسوب میشوند، و همچنین چند لاین آزمایشی، در برابر قارچ عامل پوسیدگی ساقه برنج، Magnaporthe salvinii، آزمایشی در مزرعه آزمایشی مؤسسه تحقیقات برنج در رشت به اجرا گذاشته شد. در این بررسی از 9 رقم محلی و اصلاح شده و پنج لاین آزمایشی استفاده و آزمایش در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. در پایان فصل زراعی، پس از رسیدن هر رقم و لاین ارزیابی صورت گرفت و دو فاکتور درصد آلودگی و شاخص بیماری محاسبه شد.
در میان ارقام آزمایشی، رقم اصلاح شده بجار با درصد آلودگی 84/17% و شاخص بیماری 21/1 متحملترین رقم بود و رقم سپیدرود پس از آن در مرتبه دوم قرار گرفت. در حالی که رقم اصلاح نشده حسنی با درصد آلودگی 11/46% و شاخص بیماری برابر 2 حساسترین رقم بود. در میان لاینها، لاین 221 و 305 به ترتیب متحملترین و حساسترین لاین بودند و درصد آلودگی در آنها به ترتیب 78/15% و 69/53% و شاخص بیماری نیز به ترتیب 17/1 و 13/2 بود. شاخص بیماری نشان دهنده شدت بیماری روی هر پنجه است و عامل مهمی در مقایسه میزان تحمل ارقام و لاینها به شمار میرود.
امیر دریایی، ماهرخ فلاحتی رستگار، بهروز جعفرپور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
تفاوت بیماریزایی پاتوتیپهای 4 و 6 قارچ A. rabiei، عامل بیماری برقزدگی نخود از جنبههای ماهیت بیوشیمیایی گیاه و ترکیب ژنومی پاتوتیپها در چهار بخش بررسی گردید: الف) تعیین شمار ژنهای پایداری در هیجده رقم بومی نخود. ب) مقایسه تغییرات غلظت الکترولیتهای سدیم و پتاسیم در ساقه گیاهچههای نخود آلوده و سالم ارقام حساس و پایدار. ج) بررسی تأثیر تنش نبود پتاسیم در محیط غذایی هوگلند برای پنج رقم افتراقی نخود. د) امکان دیدن تفاوتهای ژنومی دو پاتوتیپ با روش RAPD-PCR. مشاهده میانگین 9 ژن اصلی پایداری در رقم بومی 144-60-1 از کل ده ژن تعیین شده پایداری به بیماری برقزدگی طبق روش ونرینن و هاوار (1997)، نشان دهنده غنی بودن این رقم از لحاظ ژنهای پایداری، و امکان استفاده از آن در کارهای به نژادی است. در حالی که ارقام دیگر نسبتاً متحمل تا کاملاً حساس بوده و ژنهای پایداری اندکی داشتند. کاهش شدید غلظت الکترولیتها در رقم حساس 1929ILC در مقایسه با رقم پایدار 5928ILC نشان دهنده وجود سازگاری میان بیمارگر و گیاه میزبان است. افزایش پایداری ارقام افتراقی در نتیجه تنش نبود پتاسیم، گویای القای پایداری اکتسابی در نتیجه تولید پیوترسین، و به دنبال آن بهبود ساختارهای دفاعی میباشد، و نهایتاً تشابه 80 درصدی باندهای ژنومی پاتوتیپها با استفاده از مارکر CG و آغازگر 171، نشان دهنده ناکافی بودن شمار آغازگر و لزوم به کارگیری روشهای تکمیلی است.
عسگر جوزیان، رحیم عبادی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
به منظور بررسی میزان کارایی مگسهای پارازیتویید سنگندم در اماکن تابستان و زمستان گذران سن در اصفهان، چهار ارتفاع مهم سنگیر شامل کوههای کلاه قاضی، پنجه، جوزدان و ساسپید انتخاب گردید، و از هر کدام از این مناطق، در سال 1376 حداقل شش بار، و در سال 1377 سه بار نمونهبرداری به عمل آمد. چهار مزرعه گندم یا جو نیز در مناطق لورک، زیار، مهیار و شاهینشهر انتخاب، و در بهار سال 1377 از هر کدام هشت بار نمونهبرداری گردید. در هر نوبت نمونهبرداری از اماکن تابستان و زمستان گذران سن گندم و مزارع گندم و جو در فصل بهار، یک صد عدد از سنهای جمعآوری شده، برای مشاهده لاروهای پارازیتویید و تعیین درصد کارایی آنها در آزمایشگاه تشریح شد.
میانگین میزان کارایی گونه غالب (.Phasia subcoleoptrata L) در سال 1376 در نسل دوم 5/1 %، و در سال 1377 در نسل اول 39/15% و در نسل دوم 5/3 % برآورد گردید. مجموع میزان کارایی دیگر گونههای موجود کمتر از 1% بود. در بهار سال 1377 سمپاشی علیه پورههای سن گندم در برخی از مناطق، از جمله لورک و زیار، در زمان اوج فعالیت حشرات کامل نسل دوم پارازیتویید انجام گرفت. این سمپاشیها آثار زیانباری در پارازیتویید داشت، ولی در منطقه شاهین شهر سمپاشی مذکور هنگامی انجام شد که پارازیتویید غالب در مرحله شفیرگی و در داخل خاک بود. این سمپاشی اثر منفی مستقیمی بر پارازیتویید غالب نداشت.
دردی قوجق، سید احسان موسوی،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
هدف از این پژوهش استفاده از روشی ساده برای اندازهگیری فعالیت آنزیم پکتیناستراز در دمای 25 درجه سانتیگراد است. پرتقال رسیده در فصل زمستان از فروشگاههای محلی تهیه شد. پنج گرم پوست پرتقال در محلول 10 درصد سدیم کلراید و بافر فسفات 5/0 مولار هموژنیزه گردید. مخلوط هموژنیزه با 3500 دور در دقیقه، به مدت 20 دقیقه سانتریفوژ شده، محلول رویی جمعآوری، و توسط سود 1/0 مولار، pH آن به 25/7 رسانده شد. جذب هر یک از نمونهها در طول موج 485 نانومتر توسط اسپکتروفتومتر قرائت گردید. فعالیت آنزیم پکتیناستراز برحسب میکرومول متانل تولید شده در هر دقیقه در میلیلیتر محاسبه شد.
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که فعالیت آنزیم پکتیناستراز تا حدود 05/0 واحد آنزیمی قابل اندازهگیری است. در مقایسه با دیگر روشهای استفاده شده، روش به کار رفته در این پژوهش روشی ساده، ارزان و حساس است. از این روش میتوان در صنایع غذایی و صنایع تبدیلی، برای هدفهای آنالیز پکتین و پکتین استراز استفاده نمود.
سیدعلی صفوی، غلامرضا رسولیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
برای بررسی اثر بیماریزایی قارچ Verticillium lecanii روی شته نخودفرنگی (Acyrthosiphon pisum) از فرم تجارتی قارچ (ورتالک) استفاده گردید. پورههای سن دوم شته نخودفرنگی با غلظتهای 104، 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر قارچ و تیمار شاهد با آب مقطر و ماده خیسکننده Tween-80 محلولپاشی شد. هر غلظت با 30 شته و در سه تکرار بررسی گردید. شتههای تیمار شده در دمای 1±23 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 3±97% و دوره نوری 8:16 ساعت (نور : تاریکی) نگهداری و روی ساقههای یونجه پرورش یافتند. واحدهای آزمایشی به طور روزانه و به مدت 12 روز نمونهبرداری، و حشرات مرده و پورههای تازه متولد شده از روی گیاه حذف گردید.
فراورده ورتالک تلفات چشمگیری در شتههای تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 93/6±55/45% در غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر به 45/4±55/95% در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر افزایش یافت. LC50 محاسبه شده 104×14/5 کنیدی در میلیلیتر بود، که نشاندهنده بیماریزایی زیاد قارچ روی شته نخودفرنگی است. مقادیر LT50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظتهای 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر، به ترتیب 10، 8، 5/6 و 5 روز محاسبه شد. برای غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر مقدار LT50 در طول مدت بررسی به دست نیامد. مقادیر آهنگ تولیدمثل ویژه (R0) با افزایش غلظت کنیدی کاهش چشمگیری یافت. میانگین مقدار R0 از 38/5±15/28 در شاهد به 81/1±15/5 در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر کاهش پیدا کرد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که ورتالک میتواند به عنوان عامل کنترل کننده موثری برای شته نخودفرنگی محسوب گردد. پژوهشهای تکمیلی در شرایط طبیعی، و نیز ارزیابی این فراورده علیه آفات دیگر توصیه میشود.
مهدی خلجی پیربلوطی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
حداکثر بارش محتمل مقدار بارشی است که امکان وقوع آن در یک ایستگاه، یک منطقه یا یک حوزه آبخیز وجود دارد، یا حداکثر کردن منطقی عوامل هواشناسی به گونهای که رگبار حداکثر تولید شود. حداکثر بارشهای محتمل از این نظر حایز اهمیتاند که تأسیسات هیدرولیک، همچون سرریزهای اضطراری سدها، پلها، آبروها، نهرها و شبکههای زهکشی شهری بر پایه آن طراحی میشوند. محتملترین بارش روزانه به دو روش کلی تخمین زده میشود: در روش اول از عواملی مانند دمای نقطه شبنم، سرعت باد و فشار هوا در ایستگاههای هواشناسی استفاده میشود. روش دوم روشی آماری است که در آن از بسط و تحلیل آمار بارندگی حداکثر روزانه استفاده میگردد. در این پژوهش با استفاده از حداکثر بارش 24 ساعته جمعآوری شده از گزارشهای ایستگاههای سازمان هواشناسی و وزارت نیرو در یک دوره 15 ساله یا بیشتر، حداکثر بارش 24 ساعته با روشهای مختلف آماری، برای مناطقی از ایران که در آنها مقادیر حداکثر بارش محتمل 24 ساعته با روش سینوپتیکی محاسبه شده بود، برآورد گردید.
بررسیها نشان داد که مقادیر حداکثر بارش محتمل 24 ساعته محاسبه شده با روش سینوپتیکی دارای اختلاف میباشند، ولی نتایج روش بتلاهمی نسبت به دیگر روشهای آماری، در قیاس با روش سینوپتیکی، دارای اختلاف کمتری است. برای به حداقل رساندن این اختلاف، با اعمال ضریب رطوبتی، روش بتلاهمی واسنجی گردید. سپس مقادیر حداکثر بارش محتمل 24 ساعته واسنجی شده برای کلیه ایستگاههای مورد بررسی ایران محاسبه و منحنیهای حداکثر بارش محتمل 24 ساعته رسم گردید. نتایج نشان داد که کمترین مقدار حداکثر بارش محتمل 24 ساعته ایران در مناطق مرکزی برابر 110 میلیمتر اتفاق افتاده، و بیشترین مقدار آن در نقاط شمالی و جنوبی ایران برابر با 260 میلیمتر میباشد.
غلامرضا مصباحی، جلال جمالیان،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
پکتین به عنوان ماده ایجاد کننده ژل، قوام دهنده، بافت دهنده، امولسیون کننده و تثبیت کننده، در بسیاری از مواد غذایی کاربرد دارد. تفاله چغندر قند، که پس از استخراج قند از چغندر حاصل میشود، منبعی سرشار از پکتین است. هدف از این پژوهش، ارائه روشی خاص برای استخراج پکتین از تفاله چغندر، و نیز بهبود خواص عملکرد پکتین استخراجی به منظور افزایش کاربرد آن بود. نخست تفاله چغندر، خشک شده و به صورت پودر در آورده شد. سپس در شرایط اسیدی با pH برابر 1 و 5/1، و در دمای 80 و 90 درجه سانتیگراد، و طی زمانهای استخراج 1، 2، 3 و 4 ساعت، عمل استخراج پکتین از تفاله انجام شد. بیشترین بازده استخراج پکتین به میزان 35/22 درصد، تحت شرایط دمایی 90 درجه سانتیگراد، pH برابر 1 و مدت استخراج 4 ساعت حاصل گردید. در مرحله بعد ترکیبات ساختمانی پکتین استخراج شده از تفاله چغندر قند بررسی، و با پکتین تجاری مرکبات مقایسه شد. آن گاه پکتین تفاله چغندر قند در چند ماده غذایی مورد استفاده قرار گرفت، و برخی خواص عملکردی آن با پکتین تجاری مرکبات مقایسه گردید. همچنین، اثر آمونیوم پرسولفات و pH بالا بر توانایی ایجاد ژل و افزایش ویسکوزیته توسط پکتین حاصله بررسی شد. سپس اثر کاربرد پکتین تفاله چغندر قند بر عطر و طعم چند ماده غذایی ارزیابی، و با پکتین تجاری مرکبات مقایسه شد.
سرانجام نتیجه گرفته شد که پکتین استخراجی از تفاله چغندر، در برخی مواد غذایی مانند سس کچاپ به عنوان ماده قوام دهنده و افزایش دهنده ویسکوزیته قابل استفاده است، ولی نمیتوان از آن انتظار داشت که در مواد غذایی، ژل مستحکمی را ایجاد کند.
صلاح کوچک زاده،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
کانالهای جانبی کاربردهای گستردهای در شبکههای انتقال و توزیع آب، سدهای مخزنی، تأسیسات تصفیه آب و فاضلاب، و در مجاری زهکشی سطحی دارند. جریان در این سازهها از نوع متغیر مکانی با افزایش دبی است، و نیمرخ سطح آب آن از فاکتورهای مهم طراحی محسوب میشود. معمولاً علاوه بر افزودن عرض کف کانال در جهت جریان، در انتهای پاییندست کانال، سرریزی نصب میشود تا ضمن ایجاد مقطع کنترل، شرایطی فراهم نماید که نیمرخ سطح آب هموارتری در کانال به وجود آید. در این مقاله نتایج یک پژوهش آزمایشگاهی گزارش شده که برای تعیین میزان تأثیر نصب سرریز انتهایی با ارتفاعهای مختلف بر ویژگیهای سطح آب در یک کانال جانبی با مقطع غیر منشوری انجام شده بود. در هر آزمایش شش نیمرخ طولی به طور مشخص و متمایز دیده شد. اختلاف میان اعماق آب نقاط میانی نیمرخهای حداقل و حداکثر هر برداشت در بررسی اثر نصب سرریز به کار رفت.
نتایج نشان داد که اختلاف اعماق نیمرخهای یاد شده بین نصف تا یک برابر عمق بحرانی ایجاد شده در انتهای پاییندست کانال جانبی میباشد. همچنین، به کمک منحنی پوش دادهها روشی پیشنهاد گردید که در آن حداکثر میزان محتمل تأثیر یک سرریز انتهایی تعیین میگردد تا به عنوان راهنمای طراحی ارتفاع مناسب سرریز به کار گرفته شود.
جواد ترکمانی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اقتصادی تولید و بازاریابی انجیر آبی در شهرستان گرمسار استان سمنان است. استان سمنان دارای بیشترین سطح زیر کشت انجیر آبی در ایران است. در حدود 84 درصد سطح زیر کشت انجیر این استان در شهرستان گرمسار قرار دارد. از این رو، این شهرستان برای پژوهش جاری انتخاب شد. دادههای مورد نیاز در تابستان 1378 از 70 نفر از انجیرکاران شهرستان گرمسار، با تکمیل پرسشنامه، و به روش نمونهگیری تصادفی به دست آمد. از تابع تولید ترانسلوگ برای تعیین رابطه تولید و تحلیل نحوه استفاده از نهادههای تولید استفاده گردید. کارایی فنی انجیرکاران عضو نمونه نیز با تخمین تابع تولید ترانسلوگ مرزی تصادفی محاسبه شد. حاشیههای بازاریابی و کارایی بازاریابی محاسبه، و مسیر بازاریابی انجیر آبی رسم گردید.
نتایج پژوهش گویای آن است که انجیرکاران از بیشتر نهادهها در حد منطقی تولید استفاده نمیکنند. تخمین تابع تولید مرزی تصادفی ترانسلوگ نشان داد که تفاوت معنیداری بین کارایی فنی انجیرکاران وجود ندارد. حاشیه خرده فروشی، حاشیه عمده فروشی و حاشیه بازاریابی یک کیلوگرم انجیر تازه به طور متوسط به ترتیب 900، 550 و 1450 ریال محاسبه گردید. کارایی بازاریابی انجیر آبی 151 درصد برآورد شد.
امیرحسین خوشگفتارمنش، محمود کلباسی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
اثر باقیمانده شیرابه زباله بر گندم (Triticum aestivum)، پس از کشت برنج، در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار بررسی گردید. تیمارها عبارت بودند از باقیمانده مقادیر صفر، 150، 300 و 600 تن در هکتار شیرابه زباله، و نیز یک تیمار کودی شامل اثر باقیمانده کودهای اوره، سوپرفسفات تریپل، سولفات پتاسیم و سولفات روی. برای اجرای طرح کرتهایی به ابعاد 4×4 متر با فواصل سه متر ایجاد، و اواخر خردادماه 1376، نشاهای برنج داخل کرتها کاشته شد. کلیه مقادیر شیرابه و کودهای شیمیایی در کشت برنج به کرتها افزوده، و اواخر مهرماه همان سال، پس از برداشت برنج، داخل همان کرتها بذر گندم رقم روشن کاشته شد. در پایان دوره رشد گندم، عملکرد کاه و دانه و غلظت عناصر غذایی (پرمصرف و کممصرف)، و نیز عناصر سنگین در کاه و دانه اندازهگیری گردید. باقیمانده شیرابه زباله، با افزایش مقادیر قابل جذب عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف در خاک، موجب افزایش معنیدار غلظت این عناصر در گیاه، و نیز افزایش عملکرد کاه و دانه گندم در مقایسه با شاهد گردید، به طوری که عملکرد دانه گندم از 67/1 تن در هکتار در تیمار شاهد به 93/3 تن در هکتار در تیمار 600 تن در هکتار شیرابه افزایش یافت. اثر باقیمانده شیرابه زباله در خاک متناسب با میزان شیرابه مصرفی بود. ولی برای شناخت کامل آثار عناصر سنگین بر خاک، گیاه و محیط، پژوهشهای بیشتری توصیه میگردد.
فواد تاجیک، حسن رحیمی، ابراهیم پذیرا،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
ویژگیهای خاکهای متأثر از املاح و فرایند تخریب ساختمان خاک تا حدی شناخته شده، ولی اثر شرایط شور و سدیمی بر ویژگیهای مکانیکی خاکها، کمتر بررسی شده است. در این پژوهش، اثر هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذب سدیم (SAR) بر مقاومت کششی خاکهایی که مقدار مواد آلی متفاوت دارند، در شرایط آزمایشگاهی بررسی گردیده است. نمونههای خاک از منطقه دشت ناز ساری تهیه شده و دارای نوع رس یکسان (با کانی غالب ایلایت) هستند. تفاوت عمده خاکها در مقدار مواد آلی آنها بوده که خود، تابع مدیریت کشت است. محلولهایی با EC و SAR معین تیمارهای آزمایش را تشکیل میداد.
با افزایش SAR ، مقدار مقاومت کششی کاهش یافته است. در SAR مشابه، تیمارهای با EC زیادتر، مقاومت کششی بیشتری داشتهاند. مقاومت کششی با مقدار مواد آلی خاکها رابطه مستقیم داشته است. آنالیز واریانس دادهها نشان داد که در سطح یک درصد، بین انواع خاکها (در چهار سطح)، عمق نمونهبرداری (در دو سطح)، EC (در دو سطح) و SAR (در سه سطح)، تفاوت معنیداری در میانگین متغیرهای اندازهگیری شده وجود دارد. برای فاکتور خاک، ترتیب بزرگی میانگینها چنین بوده است: خاک بکر < خاک تحت کشت علوفه دائم فسکیو < خاک تحت کشت فشرده با تناوبهای منظم < خاک تحت کشت علوفه دائم آگروپایرون.
فریبرز خواجه علی، حسن نصیری مقدم، رونالت مارکوارت، محسن دانش مسگران،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
میزان اسید اوریک موجود در کود جوجههای گوشتی نر آرین تغذیه شده با خوراکهای آزمایشی حاوی مقادیر مختلف متیونین، با دو روش اسپکتروفتومتری فرابنفش و کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد (HPLC) اندازهگیری، و سپس دادههای حاصل از دو روش مقایسه گردید. در روش HPLC از یک ستون فاز معکوس C-18 استفاده شد (250*4.6 میلیمتر ای.دی)، و سرعت جریان فاز متحرک یک میلیمتر در دقیقه تنظیم گردید. در روش اسپکتروفتومتری فرابنفش، جذب نوری در 285 نانومتر اندازهگیری شد. از دادههای حاصل از روش اسپکتروفتومتری برای تصحیح ضرایب قابلیت هضم پروتئین در جوجههای گوشتی استفاده گردید. ضریب همبستگی (r) بین دو روش برای اندازهگیری میزان اسید اوریک در کود جوجههای گوشتی، 976/0 بود. مقادیر قابلیت هضم پروتئین پس از تصحیح بر اساس میزان نیتروژن اسید اوریک، به طور معنیداری (P<0.01) بیشتر از مقادیر تصحیح نشده بود. ضرایب قابلیت هضم پروتئین پس از تصحیح بر اساس میزان نیتروژن اسید اوریک، قابل مقایسه با ضرایب به دست آمده از روش اندازهگیری اسیدهای آمینه بود.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
در شکار حشرات کامل برخی گونهها، و تخمین تراکم جمعیت مراحل بعدی رشد آن حشره در مدیریت مبارزه با آفات از تلههای رنگین چسبدار استفاده میشود. تلههایی با رنگ زرد جاذبه زیادی برای پسیل پسته دارند، ولی برای استفاده از آنها لازم است محل مناسب نصب تله روی درخت تعیین شده و همبستگی بین شمار حشرات شکار شده با مراحل بعدی رشد حشره بررسی گردد. در این پژوهش، در سه زمان مختلف در طول یک سال، که تراکمهای مختلفی از آفت وجود داشته، در یک باغ پسته در هر زمان چهار درخت به طور تصادفی انتخاب گردید، و در چهار جهت جغرافیایی و در دو ارتفاع، در هر وضعیت یک تله زردرنگ نصب شد، و پس از یک هفته حشرات کامل پسیل شکار شده شمارش گردید. یک هفته و دو هفته پس از جمعآوری تلهها، به ترتیب تراکم تخم و پوره پسیل روی چهار درخت دیگر که به طور تصادفی انتخاب میشد، در همان مواضع و در هر وضعیت روی پنج برگ شمارش شد. روی دادههای به دست آمده تجزیه واریانس انجام گردید و همبستگی میان شمار حشرات کامل شکار شده با تراکم تخم و پوره نیز تعیین شد.
برای جهات مختلف در شکار حشرات کامل و تراکم تخم اختلاف معنیدار مشاهده شد، ولی در بیشتر مواضع همبستگی معنیداری بین شمار حشرات کامل شکار شده و تراکم تخم و پوره بدون بال روی درخت وجود داشت. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که به منظور پیشآگاهی از تراکم تخم و پوره بدون بال میتوان تلهها را در هر یک از دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی، بجز در شرق پایین، و ترجیحاً در جهت جنوبی و یا شرق بالا نصب نمود. پیشنهادهایی نیز برای نمونهبرداری از تخم و پوره در متن ارائه گردیده است.
علی اصغر پورمیرزا، مهدی تاجبخش ششوان،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
به دلیل نیاز به فومیگانت جدید برای کنترل حشرات انباری، در سال 1379 اثر تدخینی استون بر حشرات انباری و بذر گندم در دانشگاه ارومیه ارزیابی گردید. در آزمایشهای فضای خالی مقادیر LC50 استون برای حشرات کامل Oryzaephilus surinamensis (L.)، Callosobruchus maculatus (F.)، Tribolium confusum و Sitophilus granarius به ترتیب برابر با 55/17، 51/15، 40/15 و 26/18 میکرولیتر در لیتر برآورد شد. در آزمایش امکان نفوذ استون به داخل توده گندم، معلوم شد که بخار استون میتواند از سطح توده گندم به اعماق توده آن نفوذ نموده و حشرات S. granarius و T. confusum مخفی شده در بین دانههای گندم را از بین ببرد. با مقایسه مقادیر LC50 در آزمایشهای فضای خالی و نفوذ به اعماق توده گندم، معلوم شد که در گازدهی توده گندم نسبت به فضای خالی مقدار LC50 برای S. granarius، 63/8 برابر گردید. در مورد حشرات کامل T. confusum نیز همین روند مشاهده شد. هنگامی که استون بر علیه حشره S. granarius فعال در داخل بذرهای گندم به کار رفت، استون مراحل مختلف زیستی این حشره را در داخل بذر از بین برد، و با غلظت 160 میکرولیتر بر لیتر، در مدت هفت هفته 75 درصد تلفات را موجب گردید. استون در دوزهای مصرف شده، در قابلیت جوانهزنی و بنیه بذر گندم اثر سوئی نشان نداد.
محمود شفاعی بجستان، محمد سلیمی گل شیخی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
در دهه اخیر پژوهشهای بسیاری در باره اثر ریشه گیاهان مختلف بر ویژگیهای مکانیکی خاک، به ویژه مقاومت برشی انجام و روشهای گوناگونی برای سنجش میزان افزایش مقاومت برشی خاک ارائه شده است، که از آن جمله میتوان به آزمایش برش بلوکهای خاک و ریشه در محل اشاره نمود. در پژوهش حاضر با استفاده از این روش به منظور تعیین اثر ریشه درختان پده و گز در افزایش مقاومت برشی خاک، آزمایشهایی در منطقه ملاثانی در ساحل کارون انجام گرفت. بدین منظور یک دستگاه هیدرولیکی برای اندازهگیری نیروی مورد نیاز در برش بلوکهای خاکی طراحی و ساخته شد. سپس در بازه مورد نظر 12 آزمایش برش شامل 4 آزمایش روی بلوکهای خاکی بدون ریشه به عنوان شاهد، 4 آزمایش روی بلوکهای با ریشه درخت گز، و 4 آزمایش با بلوکهای ریشه درخت پده انجام گرفت.
نتایج نشان داد که ریشه درختان گز و پده باعث افزایش 20-66 درصد مقاومت برشی خاک میگردد، و در عمقهای کم میزان این افزایش برای درختان گز به علت تراکم ریشه بیشتر، بیش از درختان پده بوده است.
احمد رضوانفر، هادی ویسی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
افزایش تولیدات دامی و مدرنیزه کردن دامپروری در ایران، نیازمند انتقال آخرین اطلاعات و دانش پرورش دام و شیوههای نوین مدیریتی در میان کشاورزان از طریق کانالهای ارتباطی و منابع مختلف است. فرموله کردن یک راهکار ارتباطی مؤثر با هدف پیشرفت و توسعه دامپروری، نیازمند شناخت کامل رفتار ارتباطی کشاورزان است. استان آذربایجان شرقی به منظور بررسی رفتار ارتباطی کشاورزان انتخاب شد. در پژوهش حاضر، این که کشاورزان به چه مقدار و با استفاده از چه کانالها و منابعی اطلاعات در باره فناوریهای دامپروری را دریافت میدارند و به چه میزان و با استفاده از چه کانالها و منابعی با عاملین انتقال فناوری (مروجین) به منظور کسب اطلاعات در خصوص فناوریهای دامپروری ارتباط برقرار میکنند، بررسی گردید. برای مطالعه رفتار ارتباطی کشاورزان، یک نمونه 154 نفری از کشاورزان هشت روستا (چهار روستا از مناطق دشتهای مرتفع و چهار روستا از مناطق دشتهای پست) با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی دو مرحلهای انتخاب شد. گردآوری دادهها با کمک پرسشنامه از پیش آزمون شده انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، معیارهایی همچون فراوانیها بر حسب تعداد و درصد، و نیز میانگین و ضرایب همبستگی به کار رفت و تجزیه رگرسیون چندگانه انجام شد.
طبق یافتههای این پژوهش، بیشتر کشاورزان (98%) از نظر مقدار اطلاعات کسب شده (درونداد اطلاعات) در سطح پایین طبقهبندی شدند. مقدار اطلاعات به دست آمده (درونداد اطلاعات) به طور معنیداری در سطح احتمال یک درصد دارای همبستگی مثبت با متغیرهای ارتباطی شامل میزان اطلاعات دامپروری و پذیرش فناوریها (برونداد اطلاعات)، ارتباط درون سیستمی کشاورزان، ارتباط کشاورز-پژوهنده، ارتباط کشاورز-مروج و دیگر متغیرهای اجتماعی-اقتصادی نظیر سطح تحصیلات، وضعیت تحصیلی خانواده و قابلیت دسترسی به امکانات تولیدی بود.