جستجو در مقالات منتشر شده


357 نتیجه برای Ec

مسعود باتر، حسین احمدی، رحمت اله عمادی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

کاه‌گل یکی از قدیمی‌ترین ملات‌های سنتی ایران است که قابلیت‌ها و تجربیات استفاده از آن در گذشته، نشان‌دهنده آن است که می‌توان از آن، به‌عنوان یک پوشش مناسب برای حفاظت ساختارهای معماری خاکی استفاده نمود ولی لزوم تجدید دائمی آن، پس از هر بار فرسایش در مقابل بارندگی، حکایت از ناپایداری آن در مقابل رطوبت دارد؛ بنابراین یافتن روش‌های علمی مناسب به‌منظور افزایش دوام و طول عمر مفید اندود کاه‌گل، بسیار ضروری به‌نظر می‌رسد. در این تحقیق تأثیر کاربرد مواد افزودنی سیلیکاتی میکرونیزه، )شامل میکروسیلیس، فلدسپات، زئولیت، بنتونیت و کائولن( در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی اندود کاه‌گل به‌روش تجربی با تعیین ضریب نفوذپذیری و میزان دوام آن، تحت فرسایش آبی با دستگاه شبیه‌ساز باران، نشان داد که استفاده از این مواد افزودنی در مقیاس میکرونیزه، خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاه‌گل را به‌طور چشمگیری ارتقاء می‌دهد. نتایج آزمایشات حاکی از آن است که استفاده از سه درصد وزنی کائولن 150میکرون تا 65 درصد و سه درصد زئولیت 45 میکرون تا 85 درصد، ضریب نفوذپذیری کاه‌گل را کاهش و خاصیت عایق‌بندی آن را ارتقاء می‌دهد، به‌علاوه، ارزیابی میزان دوام نمونه‌های آزمایشگاهی تحت بارش مصنوعی با دستگاه شبیه‌ساز باران نشان داد که استفاده از سه درصد وزنی میکروسیلیس، فلدسپات، زئولیت و کائولن میکرونیزه، میزان هدر رفت ماده جامد در نمونه‌ها را حداقل تا 5/10 درصد و حداکثر تا 7/37 درصد کاهش و دوام آنها را در مقابل فرسایش ناشی از بارندگی افزایش می‌دهد. به‌علاوه، نتایج حاصل از مطالعات بیانگر آن است که با کاهش اندازه ذرات ماده افزودنی، میزان تأثیر مثبت آنها نیز در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاه‌گل افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، درصد بهینه استفاده از مواد افزودنی سیلیکاتی میکرونیزه برای به سازی اندود کاه‌گل سه درصد وزنی است و افزایش میزان ماده افزودنی، تأثیر چندانی در ادامه روند به سازی خواص فیزیکی و مکانیکی کاه‌گل ندارد.

سمیرا اخوان، نسرین دلاور، عبدالمحمد محنت‌کش،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر برخی شاخص‌های مؤثر در رشد گندم دیم مانند بارش مؤثر، تاریخ کاشت و طول دوره رشد در چهار ایستگاه واقع در استان چهارمحال و بختیاری می‌باشد. ابتدا می‌بایست شرایط اقلیمی دوره آتی (2065-2046) پیش‌بینی گردد. بدین‌منظور از خروجی مدل گردش عمومی جو HADCM3 تحت سه سناریوی A1B، A2 و B1 استفاده گردید. ریزمقیاس‌نمایی داده‌ها، توسط مدل LARS-WG صورت گرفت. پس از شبیه‌سازی پارامتر‌های اقلیمی دوره مذکور میزان بارش مؤثر در طول دوره رشد گندم به روش فائو و همچنین تاریخ کاشت مناسب با توجه به تاریخ وقوع اولین بارش پاییزه حداقل 10 میلی‌متر به شرط تداوم یافتن در روزهای بعد، تعیین شد. مراحل رشد گندم هم با محاسبه GDD (درجه روز رشد) به‌دست آمد. نتایج حاکی از افزایش دما در هر چهار ایستگاه می‌باشد. به‌طور متوسط افزایش 8/1 درجه سانتی‌گرادی دمای سالانه استان نسبت به دوره پایه (2010-1990) قابل انتظار است. مجموع بارش سالانه ایستگاه‌های شهرکرد، کوهرنگ و بروجن به‌ترتیب 2/2، 8/7 و 6/3 درصد کاهش و ایستگاه لردگان 7/2 درصد افزایش خواهد داشت. همچنین نتایج نشان داد در سه ایستگاه شهرکرد، کوهرنگ و بروجن مقدار بارش مؤثر در آبان ماه نسبت به دوره پایه افزایش، اما در لردگان با کاهش مواجه خواهد شد. بدین‌ترتیب در سه ایستگاه اول، تاریخ کاشت در اغلب سال‌ها زودتر و در لردگان دیرتر از دوره پایه به‌دست آمد. طول دوره رشد نیز در ایستگاه‌های شهرکرد، بروجن و لردگان به‌طور متوسط 12 روز و در کوهرنگ 13 روز کاهش خواهد یافت.

کیومرث روشنگر، ریحانه ولیزاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده


پرش هیدرولیکی متداول‌ترین روش جهت استهلاک انرژی جنبشی آب در پایین‌دست سرریزها، شوت‌ها و دریچه‌ها می‌باشد. در تحقیق کنونی مشخصات هیدرولیکی ازجمله نسبت اعماق متناوب، پرش هیدرولیکی واستهلاک انرژی در سه نوع کانال واگرای ناگهانی به‌صورت بدون مانع، دارای پله معکوس و بلوک مرکزی با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان SVM که به‌عنوان یک روش یادگیری ماشین می‌باشد تخمین زده شده و نرخ تأثیر پارامترهای ورودی در هر پرش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین‌منظور مدل‌های مختلفی با استفاده از پارامترهای هیدرولیکی- هندسی تعریف شده و در کل تعداد 936 داده مشاهداتی برای آموزش و آزمون مدل‌های سه نوع مختلف کانال واگرا استفاده گردید. همچنین عملکرد تعدادی از روابط نیمه‌تجربی موجود نیز مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با مدل‌های برتر SVM مقایسه گردید. نتایج حاصله ضمن تایید قابلیت روش ماشین بردار پشتیبان در تخمین مشخصات پرش هیدرولیکی، کارایی این‌روش را نسبت به روابط نیمه‌تجربی به اثبات رساند. از نتایج به‌دست آمده مشخص گردید، مدلی که بیشترین دقت را در تخمین نسبت اعماق متناوب و استهلاک انرژی داراست مدل با پارامترهای (Fr1,h1/B)  و در تخمین طول پرش مدل با پارامترهای (Fr1, h2/h1) می‌باشد.


ابتسام جاسمی زرگانی، محمود کاشفی‌پور،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

استفاده از آبشکن یکی از رایج‌ترین و پرکاربردترین روش‌های محافظت از سواحل می‌باشد. به‌دلیل شرایط هیدرولیکی جریان، آبشکن‌ها در کناره‌ها و دماغه در معرض فرسایش هستند، بنابراین نحوه محافظت و حفظ پایداری آبشکن‌ها بسیار مهم می‌باشد. جهت مقابله با آبشستگی ایجاد شده در اطراف آبشکن‌ها روش‌های متعددی ارائه شده که یکی از ساده‌ترین و در عین حال اقتصادی‌ترین روش‌ها، استفاده از ریپ‌رپ است. در این تحقیق به بررسی تأثیر پارامترهای مختلف آبشکن‌ برروی پایداری ریپ‌رپ‌ها جهت محافظت از آبشکن در قوس پرداخته شده است. به‌منظور دستیابی به اهداف تحقیق آزمایش‌ها در یک فلوم 90 درجه ملایم صورت گرفت. پس از نصب سری آبشکن‌ها ریپ‌رپ‌ها در اطراف آبشکن ‌بحرانی در انتهای قوس قرار داده شد. ‌به‌جز آبشکن بحرانی، آبشکن قبل و بعد از آن نیز با ریپ‌رپ‌ها محافظت شدند. 205 آزمایش پایداری ریپ‌رپ با سایزهای مختلف ریپ‌رپ، تغییر پارامترهای آبشکن شامل طول، فاصله و ارتفاع آن با چهار دبی مختلف صورت پذیرفت و در پایان رابطه‌ای برای طراحی ریپ‌رپ با استفاده از پارامترهای آبشکن و جریان جهت استفاده در مهندسی رودخانه ارائه شده است.
 


علیرضا عرب عامری، کورش شیرانی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

روند رو‌به ‌رشد و توسعه شهرستان شاهرود در سال‌های اخیر، استراتژی مدیریت منابع آب زیرزمینی در این منطقه را بیش از پیش ایجاب می‌کند. هدف از این پژوهش انتخاب مکان‌های بهینه تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی با استفاده از رویکرد ترکیبی AHP-TOPSIS گروهی می‌باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش‌های میدانی و کتابخانه‌ای است. بدین‌صورت که پس از مشخص کردن منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و عکس‌های هوایی، به بازدید از منطقه پرداخته شده است و معیارها و زیر معیارها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه‌ای مشخص گردید که شامل ۵ معیار و ۱۲ زیرمعیار می‌باشد. در گام بعد اقدام به انتخاب مکان‌های بهینه تغذیه مصنوعی با روش ترکیبی گردید که شامل طراحی ساختار سلسله مراتبی از موضوع، تهیه ماتریس‌های مقایسات زوجی و قرار دادن آنها در اختیار خبرگان برای به‌دست آوردن ارزش معیارها و زیر معیارها و نهایتاً رتبه‌بندی مناطق با استفاده از روش TOPSIS است. نتایج نشان داد که معیارهای لیتولوژی، شیب، عمق سطح آب زیرزمینی و کاربری اراضی بیشترین تأثیر را در تعیین عرصه‌های مساعد برای تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی داشته‌اند. به‌منظور اعتبار‌سنجی روش، از عرصه‌های کنترلی استفاده گردید. نتایج اعتبار‌سنجی موید دقت بالای روش (۰۲/۸۷)، در شناسایی مناطق مستعد برای تغذیه مصنوعی می‌باشد. در مجموع از کل منطقه مطالعاتی به مساحت 25/7603 کیلومتر مربع، ۷۳/۶ درصد (۹۷/۵۱۳ کیلومتر مربع) در کلاس بسیار مساعد و ۸۲/۱۲ درصد (۷۳/۹۷۴ کیلومتر مربع) در کلاس مساعد قرار گرفت.
 


مسعود ناصریان، علیرضا مسجدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

قوس رودخانه به خاطر داشتن الگوی خاص جریان بنام جریان حلزونی دارای فرسایش شدیدتری نسبت به مسیر مستقیم دارد. وقوع آبشستگی در اطراف تکیه‌گاه پل در مسیرهای قوسی، یکی از عمده‌ترین دلایل تخریب پل‌ها است. یکی از روش‌های کنترل آبشستگی در اطراف تکیه‌گاه پل استفاده از سنگ چین می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی پایداری سنگ چین در اطراف تکیه‌گاه پل در قوس 180 درجه رودخانه است. در این مطالعه به‌منظور بررسی پایداری سنگ چین‌ها در اطراف تکیه‌گاه پل، آزمایش‌هائی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه و شعاع مرکزی 8/2 متر و عرض 6/0 متر با 67/4=RB از جنس پلاکسی گلاس انجام پذیرفت. در این تحقیق با قرار دادن یک تکیه‌گاه پل با دیواره عمودی بالدار از جنس پلکسی گلاس به همراه سنگ چین در اطراف آن اقدام به یک سری آزمایش‌ها شد. آزمایش‌ها با استفاده از سه نوع سنگ چین با چگالی های 7/1، 1/2 و 42/2 و با قطرهای 76/4، 52/9، 7/12، 1/19 میلی‌متر در چهار دبی در حالت آب زلال انجام شد. در هر آزمایش عمق جریان در شرایط آستانه حرکت و آستانه شکست اندازه‌گیری و سپس با استفاده از داده‌های به‌دست آمده روابط مورد نظر محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد با افزایش عدد فرود، قطر نسبی سنگدانه‌ها در دو حالت آستانه حرکت و شکست افزایش می‌یابد. درنهایت فرمول مناسب به‌منظور تخمین اندازه قطر سنگ چین در اطراف تکیه‌گاه پل در حالت آستانه حرکت و آستانه شکست در قوس 180 درجه ارائه گردید.

سید مرتضی سیدیان، مهدی کرمی مقدم، یوسف رمضانی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

در دهه گذشته مطالعه الگوی جریان برای دستیابی به مکانیزم جریان و رسوب ورودی به آبگیر مورد توجه محققین بوده است. در این تحقیق ابعاد مجرا و جداشدگی جریان در سطوح مختلف جریان در دو حالت آبگیری از کانال مستطیلی و ذوزنقه‌ای مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی‌ها با استفاده از مدل آزمایشگاهی و مدل عددی فلوئنت انجام شد. نتایج مدل عددی فلوئنت تطابق خوبی را با نتایج آزمایشگاهی نشان داد. در یک نتیجه‌گیری کلی در کانال اصلی با مقطع ذوزنقه‌ای، عرض مجرای جریان در کف کاهش و در سطح افزایش یافته و سبب کاهش ابعاد جداشدگی جریان می‌شود که این مسئله با توجه به توزیع غلظت رسوب، سبب کاهش ورود رسوب به داخل آبگیر و افزایش راندمان خواهد شد.

امیررضا کشتکار، حسین شریعتمداری، حمیدرضا ناصری، مهدی تازه،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

امروزه کاربری نامناسب اراضی و تخریب منابع طبیعی باعث افزایش سیل، فرسایش خاک و غیره شده است .در چنین شرایطی باید با برنامه‌ریزی منسجم در منابع طبیعی با هدف کنترل، احیاء و حفاظت از این منابع اقدام نمود، که مدیریت منابع جامع حوزه آبخیز چنین اهدافی را برآورده خواهد کرد. مدیریت جامع آبخیز، مدیریتی هماهنگ و موزون بر سیستم‌های فیزیکی، بیولوژیکی و اجتماعی و اقتصادی بوده و شرایطی فراهم می‌سازد که ضمن تأمین منافع جامعه، تأثیر منفی بر منابع به حداقل می‌رسد. در این تحقیق در راستای اهداف مدیریت منابع به بررسی و ارزیابی آثار معیارهای فیزیکی، اقتصادی و اکولوژیکی برروی تغییرات وضعیت پوشش گیاهی با تأکید بر رفع مشکلات سیل و فرسایش در حوزه آبخیز نهرین طبس به مساحت 8/18 هزار هکتار توسط چهار فعالیت مدیریتی (مدیریت چرایی، بوته‌کاری، بذرکاری و کپه‌کاری) پرداخته شده است. در این پژوهش به‌منظور ارزیابی پیامدهای اقتصادی، اکولوژیک و فیزیکی به‌ترتیب از شاخص‌های هزینه و درآمد ناخالص، شاخص پوشش گیاهی وزندهی شده و میزان حجم رواناب و سیل، استفاده و سپس براساس نظرات کارشناسی اقدام به ارزیابی گزینه‌ها از طریق ماتریس مقایسه زوجی گردید و درنهایت اولویت‌بندی سناریوها با به‌کارگیری تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت. نتایج نشان داد که معیار اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین معیار و فعالیت مدیریتی کپه‌کاری و سناریو شماره 16 که شامل کلیه فعالیت‌های مدیریتی بود به‌عنوان گزینه بهینه و برتر تعیین گردیدند.
 


ایرج رحیمی، پژمان طهماسبی، الهام امیدزاده اردلی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی تأثیر عملکرد سوسک‌های سرگین‌خوار بر میزان نفوذ آب در خاک‌های مرتعی در قسمتی از مرتع تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در قالب طرح کاملاً تصادفی در طول یک سال بود. بدین منظور توری‌هایی با اندازه سوراخ‌های بزرگ وکوچک و همچنین کود دامی گاو، گوسفند و بز در شش حالت مختلف (حضور اقامت‌گرها و تونل‌گرها، عدم حضور غلتان‌گرها- حضور اقامت‌گرها، تونل‌گرها و غلتان‌گرهای کوچک و عدم حضور غلتان‌گرهای بزرگ- حضور اقامت‌گرها، غلتان‌گرها و تونل‌گرهای کوچک و عدم حضور تونل‌گرهای بزرگ- حضور اقامت‌گرها و تونل‌گرهای کوچک، عدم حضور تونل‌گرهای بزرگ و غلتان‌گرها- حضور اقامت‌گرها، تونل‌گرها و غلتان‌گرهای کوچک، عدم حضور تونل‌گرها و غلتان‌گرهای بزرگ- عدم حضور سوسک) با چهار تکرار به‌عنوان تیمارهای مطالعه انتخاب شدند. نفوذپذیری خاک با استفاده از روش استوانه مضاعف اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد سوسک‌های سرگین‌خوار بر میزان نفوذ آب در خاک در مورد تیمارهای با کاربرد کود حیوانی گاو و بزی مربوط به حالت دوم بود که احتمال حضور سوسک‌های اقامت‌گر، حضور تونل‌گرهای بزرگ و کوچک و همچنین عدم حضور غلتان‌گرهای بزرگ و حضور غلتان‌گرهای کوچک بررسی شد (به‌ترتیب 27/10 و 97/8 سانتی‌متر بر ساعت)، و در مورد تیمارهای با کاربرد کود حیوانی گوسفندی مربوط به حالت سوم (97/7 سانتی‌متر بر ساعت) بود، که احتمال حضور سوسک‌های اقامت‌گر، عدم حضور تونل‌گرهای بزرگ و حضور تونل‌گرهای کوچک و همچنین حضور غلتان‌گرهای بزرگ و کوچک بررسی شد. همچنین نتایج حاصل از مقایسه تأثیر کودهای دامی بر میزان کل آب نفوذ یافته در خاک، از تمامی تیمارها توسط سوسک‌های سرگین‌خوار نشان داد که بیشترین میزان آب نفوذ یافته در خاک به‌ترتیب مربوط به عملکرد سوسک‌های سرگین‌خوار از طریق برداشت کود بزی (47/40 سانتی‌متر بر ساعت)، کود گاوی (77/39 سانتی‌متر بر ساعت) و کود گوسفندی (07/38 سانتی‌متر بر ساعت) بوده است. گروه‌های عملکردی متفاوت سوسک‌های سرگین‌خوار از طریق برداشت و وارد کردن سرگین دام‌ها به درون خاک بر میزان نفوذ آب در خاک مراتع تأثیر می‌گذارند.

رامین سمیعی فرد، حمیدرضا متین فر،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

طیف‌سنجی بازتابندگی روشی سریع و غیرمخرب برای پیش‌بینی‌های ارزان قیمت مشخصات فیزیکوشیمیایی و بیولوژی خاک می‌باشد. روش‌های سنتی تعیین خصوصیات خاک مستلزم صرف هزینه و زمان زیادی بوده به نحوی که عموما بهره برداران تمایل چندانی به استفاده از نتایج طیف‌سنج‌های آزمایشگاهی در مدیریت آب و خاک ندارند. طیف‌سنجی انعکاسی در محدوده طیفی 400 تا 2500 نانومتر (VNIR)، می‌تواند به‌عنوان یک روش جایگزین مناسب برای تخمین خصوصیات خاک مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مطالعه، ارزیابی نتایج استفاده از طیف‌سنج آزمایشگاهی در برآورد غلظت عناصر سرب (Pb) و نیکل (Ni) در خاک‌های تحت آبیاری با آب حاصل از تصفیه لجن فاضلاب در محدوده شهر ری و درنهایت مقایسه این نتایج با نتایج حاصل از طیف‌سنج‌های دستگاه جذب اتمی می‌باشد. در این مطالعه از مدل رگرسیون حداقل مربعات جزئی برای برآورد غلظت فلزات سنگین در ارتباط با محتوی کربن آلی خاک استفاده شد و برای ارزیابی عملکرد این مدل از روابط محاسباتی خطای جذر میانگین مربعات استفاده گردید. در این پژوهش پس از تصحیحات طیفی مربوط به حذف باندهای جذب آب ونیز حذف طیف‌‌های ناکار آمد در برآورد فلزات سنگین، از طریق مشتق‌گیری ریاضیاتی از مقادیر طیفی و همچنین به‌دست آوردن طیف‌‌های حذف پایستار، روش‌های برآورد این عناصر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد مقادیر برآورد شده با استفاده از طیف‌‌های مشتق تطابق بیشتری را با نتایج حاصل از طیف‌سنج‌های دستگاه جذب اتمی دارا می‌باشند.

افشین هنربخش، مهدی پژوهش، مریم زنگی آبادی، مسلم حیدری،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

امروزه دخالت‌های انسان در منابع طبیعی سبب از بین رفتن این منابع و منجر به وقوع سیلاب‌های مخرب، فرسایش خاک و آسیب‌های گوناگون زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شده است. همچنین رشد روزافزون جمعیت و تغییر اقلیم باعث تشدید این تخریب‌ها شده و در نتیجه انجام مدیریت و برنامه‌ریزی از طریق بهینه‌سازی کاربری اراضی برای استفاده صحیح، حفظ، و احیاء این منابع امری ضروری است. هدف از این مطالعه این است که با استفاده از تلفیق رویکردهای بهینه‌سازی برنامه‌ریزی آرمانی فازی و تخصیص چند هدفه اراضی مدلی برای بهره‌برداری بهینه در حوزه آبخیز چلگرد توسعه داده شود. مدل ارائه شده مبتنی بر تعیین مساحت بهینه در کاربری‌های اراضی مختلف و همچنین موقعیت مکانی بهینه آنها می‌باشد. در این تحقیق یک مدل فازی ارائه شده است. در این مدل حداقل سازی مقدار فرسایش خاک و حداکثرسازی مقدار سود به‌ترتیب در اولویت می‌باشند. به‌علاوه محدودیت‌های مدل فوق منابع تولید شامل آب و زمین و همچنین مسائل اقتصادی و اجتماعی هستند. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد که روش ارائه شده روشی کارآمد در بهینه‌سازی کاربری اراضی و توسعه پایدار منطقه بوده و می‌تواند موجب افزایش سود تا 37‌% و کاهش فرسایش تا 4/2‌% شود.
 


میلاد نوری، مهدی همایی، محمد بنایان،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

در این مطالعه، روند تغییرات شاخص بارش استانداردشده در بازه 12 ماهه (SPI-12) و بارش فصلی و سالانه طی 2014-1976 در 21 ایستگاه همدید مرطوب و نیمه‌خشک ایران بررسی شد. پس از حذف همبستگی سریالی در برخی از سری‌ها، روند تغییرات بارش و SPI-12 به‌وسیله آزمون ناپارامتری من- کندال ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش سالانه در تمامی ایستگاه‌ها طی 39 سال اخیر کاهشی بود. روند بارش فصلی در زمستان، بهار، پاییز و تابستان به‌ترتیب در حدود 90، 95، 47 و 33 درصد از ایستگاه‌ها کاهشی بود. روند نزولی بارش زمستانی در مناطق سنندج، خوی، ارومیه، همدان، مشهد، تربیت حیدریه، نوژه و قزوین معنی‌دار بود. همچنین، روند سری SPI-12 در تمامی ایستگاه‌ها به غیر از شهرکرد کاهشی بود. به‌علاوه، SPI-12 فقط در ایستگاه‌های سنندج و فسا روند نزولی معنی‌دار داشت. شدیدترین خشکسالی نیز در ایستگاه‌های همدان، رامسر و ارومیه در 2000-1999 و در تبریز، سنندج، شیراز، فسا، قزوین، مشهد، تربت حیدریه، شهرکرد، گرگان و کرمانشاه در دوره 2009-2008 رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش بخش عمده‌ایی از منطقه مورد مطالعه به‌ویژه در قسمت‌های نیمه‌خشک شمال شرقی و جنوب غربی ایران در اثر خشکسالی‌های شدید و طولانی دهه اخیر (2015-2005) تغییر کرده است.


سیروس شاکری،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

تثبیت پتاسیم از جمله مهم‌ترین فرایندهایی است که بر قابلیت دسترسی این عنصر برای گیاهان تأثیر دارد. این پژوهش به‌منظور بررسی ارتباط تثبیت پتاسیم با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک‌ها و کانی‌های رسی و همچنین اثر تری و خشکی متناوب بر میزان تثبیت پتاسیم در اراضی دشت کاکان استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. برای اندازه‌گیری مقدار تثبیت پتاسیم، چهار سطح پتاسیم به نمونه‌ها اضافه شد و این نمونه‌ها به‌صورت متوالی 24 ساعت تکان و پس از آن، به‌مدت 24 ساعت در دمای 50 درجه سلسیوس خشک شدند. این عمل سه بار تکرار شد. دسته دیگری از نمونه‌ها نیز به همین روش مورد تیمار قرار گرفتند اما به‌جای قرار گرفتن در آون و خشک شدن، در دمای اتاق به حالت تعادل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح پتاسیم افزوده شده به خاک، مقدار تثبیت افزایش ولی درصد تثبیت پتاسیم کاهش می‌یابد. همچنین تثبیت پتاسیم در حالت عادی و تری و خشکی با ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار رس همبستگی مثبت و با کربن آلی در هر دو حالت همبستگی منفی نشان داد. این نتایج همچنین نشان داد که با افزایش مقدار اسمکتایت، میزان تثبیت پتاسیم در هر دو حالت عادی و تری و خشکی افزایش می‌یابد. همچنین افق‌های سطحی به‌دلیل داشتن ماده آلی بیشتر و اسمکتایت کمتر، مقدار کمتری پتاسیم تثبیت کردند.

رضا خانخانی زوراب، محمود کاشفی پور،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف از انجام این تحقیق، بررسی عملکرد دو دیواره روزنه‌دار در حوضچه آرامش و چگونگی تأثیر آن بر مشخصات پرش هیدرولیکی از قبیل طول غلتاب پرش هیدرولیکی، کاهش عمق ثانویه پرش هیدرولیکی و عمق مورد نیاز پایاب می‌باشد. همچنین فاصله مناسب قرارگیری دو دیواره روزنه‌دار از ابتدای حوضچه آرامش به ازای یک ارتفاع ثابت برای دیواره روزنه‌دار اول و دوم با سطح بازشدگی 50 درصد مشخص گردد. آزمایشها در دبیهای 47 تا 145 لیتر بر ثانیه و برای اعداد فرود در بازه 6/3 تا 2/11 در قالب 48 آزمایش انجام شده است. نتایج دادههای آزمایشگاهی بر روی دو دیواره روزنه‌دار نشان داد که زوج دیواره روزنه‌دار در صورتی میتوانند طول غلتاب پرش را تا حد قابل قبولی کاهش دهند که فاصله بین آنها شرایط را برای ایجاد یک پرش پایدار فراهم کند و با کاهش فاصله بین دیوارهها، طول  غلتاب پرش هیدرولیکی الزاما کاهش نمی‌یابد. همچنین زوج دیواره روزنه‌دار عمق ثانویه پرش هیدرولیکی اجباری را تا 8/27 درصد کمتر از عمق ثانویه پرش هیدرولیکی آزاد و طول غلتاب را تا 9/76 درصد کمتر از طول غلتاب پرش هیدرولیکی آزاد در عدد فرود 2/11 رسانده است.

همایون فقیه، جواد بهمنش، کیوان خلیلی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

بارش، از مؤلفه ­های اصلی بیلان آب در هر منطقه بوده و توسعه روش­ های کارآمد برای برآورد توزیع مکانی و زمانی آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی مدل چند مکانی خودهمبسته (Multiple-site auto regressive model) مرتبه اول برای برآورد مکانی- زمانی بارش سالانه در استان کردستان بود. بدین­ منظور هشت ایستگاه هم­دیدی (Synoptic) که دارای آمار بلندمدت، بودند انتخاب شد. برای تعیین پارامترهای مدل، داده ­های دوره آماری 21 ساله (1391- 1371) به­ کار برده شد. این پارامترها با محاسبه همبستگی­ های با تأخیر صفر (Lag0) و یک (Lag1) در سری ­های زمانی بارش سالانه ایستگاه ­ها به ­دست آمدند. در این روش بارش منطقه در سال t براساس بارش سال قبل آن (t-1) برآورد شد. برای ارزیابی مدل، بارش سالانه منطقه در سال­ های 1392 و 1393 به ­وسیله مدل برآورد و با داده ­های مشاهده ­ای مقایسه شد. نتایج حاکی از دقت مناسب این مدل در پیش­بینی مقدار بارش سالانه این منطقه بود. درصد خطای مدل در برآورد بارش سالانه منطقه برای سال ­های 1392 و 1393 به ­ترتیب 9/7 و 3/17 درصد به­ دست آمد. همچنین ضریب همبستگی داده ­های برآورد شده و مشاهده شده در سطح معنی ­داری کمتر از یک درصد معنی­دار شد (978/0 R=). علاوه‌بر این عملکرد مدل از نظر تولید داده مناسب بود. به ­طوری­ که مشخصات آماری داده­ های تولیدی و داده ­های تاریخی ثبت شده، مشابه بودند و اختلاف معنی‌داری نداشتند. بنابراین با توجه به کارایی مناسب این مدل در پیش­بینی و تولید بارش سالانه، کاربرد آن برای کمک به مدیریت بهتر منابع آب این منطقه قابل توصیه است.

شاهرخ زندپارسا، سعیده پرویزی، علی رضا سپاسخواه، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

در این پژوهش، مقادیر رطوبت و دمای خاک در اعماق و زمان‌های مختلف با حل معادله ریچاردز با روش عددی صریح تفاضل‌های محدود در محیط برنامه‌نویسی Visual Studio C# نوشته شد. برای برآورد پارامترهای هیدرولیکی خاک شامل av و nv (ضرایب معادله ون‌گنوختن) و Ks (هدایت هیدرولیکی اشباع)، پس از مرطوب کردن نیم‌رخ خاک، مقادیر رطوبت و دما در اعماق مختلف به‌ترتیب توسط دستگاه TDR و دستگاه ثبات اندازه‌گیری گردید. با بهینه نمودن یک پارامتر و ثابت منظور کردن بقیه پارامترها، تابع هدف (ریشه متوسط خطا بین مقادیر شبیه‌سازی شده و اندازه‌گیری شده رطوبت خاک) با روش نیوتن- رافسون به حداقل رسانیده شد. سپس، با جایگزینی مقدار بهینه شده این پارامتر، مشابه این کار برای پارامترهای دیگر انجام شد. بهینه کردن پارامترها تا تغییرات ناچیز تابع هدف تکرار شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل (Soil Water Content and Temperature) SWCT، اندازه‌گیری رطوبت خاک و تهیه اطلاعات هواشناسی شامل مقادیر حداقل و حداکثر دما، فشار بخار هوا، بارندگی و تابش خورشیدی می‌توان عوامل هیدرولیکی خاک (پارامترهای معادله ون‌گنوختن) را بهینه نمود. در نهایت، طی سه فصل بهار، تابستان و پاییز سال 1394، مقادیر برآوردی و اندازه‌گیری شده رطوبت و دمای خاک تا عمق 70 سانتی‌متر، مورد مقایسه قرار گرفتند. مقادیر رطوبت خاک در اعماق 5، 35 و 70 سانتی‌متری با مقدار نرمال شده RMSE به‌ترتیب برابر 090/0، 096/0 و 056/0 و دمای خاک در اعماق 5، 15 و 25 سانتی‌متری با RMSE به‌ترتیب برابر 0/2، 175/1 و 5/1 درجه سانتی‌گراد در سطح مطلوب واسنجی شدند. در این پژوهش، مقادیر ضرایب هیدرولیکی خاک در مقایسه با سایر مدل‌های پیشین، در محدوده وسیع‌تری از رطوبت بین حالت اشباع تا هواخشک برآورد گردید.

سپیده پورحسین، سعید سلطانی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

یکی از شاخص‌های رایج جهت بررسی خشکسالی، شاخص بالم و مولی است. با توجه به اینکه شاخص‌های خشکسالی می‌توانند حساسیت‌های متفاوتی نسبت به شرایط منطقه و طول دوره‌ آماری داشته باشند، به ‌این منظور جهت بررسی قابلیت‌های این شاخص در ایران، 62 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی در مناطق همگن اقلیمی انتخاب و اثر اقلیم، رژیم بارش و طول دوره آماری بر شاخص خشکسالی بالم و مولی، بررسی شد. نتایج نشان داد این شاخص، بهترین نتیجه را در اقلیم‌های مرطوب داشته است، همچنین این شاخص در رژیم‌های بارش شبه‌مدیترانه‌ای در تمامی مقیاس‌های زمانی، نتیجه مناسبی داشت اما در رژیم‌های بارش مدیترانه‌ای، بهترین نتیجه را در دوره‌های ارزیابی منطبق بر بارش نشان داد. از نظر بررسی طول دوره‌ آماری نیز، مناسب‌ترین و بهترین نتیجه از دوره‌ 31 ساله‌ ابتدای دوره‌ مشترک به‌دست آمد که بیشترین تطابق را با نتایج دوره‌ آماری مشترک 36 ساله داشته است.

محسن درستی، محمود شفاعی بجستان، فرشید امیرسالاری میمنی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

آبشستگی اطراف سازه‌های واقع در رودخانه، مهم‌ترین عامل تخریب این سازه‌ها است و از این‌‌رو روش‌های مختلفی برای کاهش آن مطالعه شده است. ایجاد شکاف، یکی از این روش‌ها است که در موقعیت مناسب می‌تواند با اصلاح الگوی جریان آبشستگی را کنترل ‌کند. در تحقیق حاضر تأثیر استفاده از دو مدل شکاف مستطیلی به‌موازات وتر در تک‌آبشکن مثلثی با سطح بازشدگی 10 درصد سطح مؤثر آبشکن و با نسبت 4= a/b (a و b به‌ترتیب طول و عرض شکاف) در دو موقعیت یکی نزدیک به بستر (نزدیک به دماغه‌ آبشکن) و دیگری نزدیک به سطح آب (دور از دماغه‌ آبشکن) بر الگوی فرسایش و رسوب اطراف دماغه‌ آبشکن مثلثی در شرایط آب زلال مورد بررسی قرار گرفت. در تمامی آزمایش­ها عمق جریان و زاویه نصب آبشکن مثلثی ثابت بوده است. آزمایش‌ها در شرایط هیدرولیکی متفاوت (اعداد فرود 28/0، 3/0 و 32/0) انجام شد. در نهایت نتایج با آبشکن بدون شکاف (آزمایش‌های شاهد) مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شکاف نزدیک به بستر، عملکرد بهتری نسبت به شکاف نزدیک به سطح آب و آزمایش‌های شاهد در کاهش حداکثر عمق آبشستگی موضعی و ترسیب رسوبات شسته شده نسبت به ساحل خارجی داشته است. میزان درصد کاهش حداکثر عمق آبشستگی موضعی توسط حالت شکاف نزدیک بستر در اعداد فرود 28/0، 3/0 و 32/0 نسبت به آزمایش شاهد به‌ترتیب 23 درصد، 13 درصد و 24 درصد و نسبت به شکاف نزدیک سطح آب به‌ترتیب برابر است با 60 درصد، 40 درصد و 32 درصد به‌دست آمد.

سمیرا پروینی، زینب جعفریان، عطااله کاویان،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

با توجه به نبود تجهیزات لازم برای اندازهگیری و ثبت تغییرات ایجاد شده در وضعیت رواناب و سیلاب حوضههای آبخیز پس از اجرای عملیات اصلاحی، استفاده از مدلهای هیدرولوژیک به‌منظور ارزیابی اقدامات انجام شده و شبیهسازی رفتار آبخیز در قبل و بعد از اجرای این اقدامات، ابزاری کارامد است. تحقیق حاضر با هدف شبیهسازی اثرات عملیات اصلاحی در قالب طرح مرتع و آبخیزداری انجام شده در سال 1385 و نقشه پیشبینی عملیات قابل اجرا در منطقه بر مؤلفههای رواناب با استفاده از مدل هیدرولوژیک HEC- HMS، در حوضه آبخیز میخوران، واقع در استان کرمانشاه انجام شد. برای این منظور سه سناریو شامل شرایط پیش از اجرای طرح مرتع و آبخیزداری در بهار 1385، شرایط پس از اجرای طرح و عملیات اجرایی منتج از نقشه مکان‏یابی پیشنهادی، در نظر گرفته شد. ابتدا نقشه تغییرات شماره منحنی تحت هر سه سناریو که ناشی از تغییر پوشش گیاهی است، تهیه شد و با اجرای مدل HEC-HMS، معیارهای شماره منحنی، دبی اوج و حجم سیلاب، برای ارزیابی تغییرات وضعیت هیدرولوژیک حوضه تعیین شدند و مقادیر آنها برای هر سه سناریو محاسبه و مقایسه شد. نتایج نشان داد که مدل HEC- HMS برای دوره پایه (سناریو اول) با ضریب نش- ساتکلیف 551/0 و ضریب تبیین 63/0 از دقت قابل قبولی در پیشبینی رواناب برخوردار است. ضریب نش- ساتکلیف برای سناریوهای دوم و سوم نیز به‌ترتیب 766/0 و 777/0 به‌دست آمد، همچنین نتایج نشان داد، پس از اجرای طرح‌های انجام شده (سناریوی دوم)، مقدار دبی اوج و حجم رواناب به‌ترتیب 85/8 و 74/7 درصد کاهش داشته و این مقادیر برای عملیات پیشنهادی به‌‌ترتیب 84/12 و 33/6 درصد براورد می‌شود. نتایج این تحقیق مؤید تأثیر قابل توجه اجرای طرح‌های مرتعداری و آبخیزداری (سناریوی سوم) بر‌اساس مدل مکان‏یابی بر کاهش مؤلفه‌های تاثیرگذار رواناب به‌ویژه دبی اوج سیلاب است.

صدیقه قاسمی، علیرضا حسین پور، شهرام کیانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

سرعت انتقال فلز از فاز جامد به محلول خاک، یک عامل مهم کنترل­ کننده غلظت در محلول خاک و فراهمی آن است. در این پژوهش سرعت آزاد شدن روی در خاک­ های آلوده استان اصفهان با استفاده از محلول­ های اسید سیتریک، اسید اگزالیک و اسید مالیک 01/0 مولار در دامنه 2 تا 504 ساعت و ارتباط آن با ویژگی ­های خاک مطالعه شد. نتایج نشان داد اسید­های آلی با وزن مولکولی کم قادر به آزاد­سازی روی در خاک­ های آلوده بودند. ترتیب روی آزاد شده توسط این اسیدها به‌صورت اسید سیتریک> اسید اگزالیک> اسید مالیک بود. دامنه تغییرات روی آزاد شده در محلول­ های اسید سیتریک، اسید اگزالیک و اسید مالیک به‌ترتیب 21173-9/38، 26761 2/25 و 20650 5/25 میلی­گرم بر کیلوگرم خاک بود. روی آزاد شده در محلول اسید سیتریک بیشتر از دو اسید دیگر بود. براساس ضرایب تشخیص و خطای استاندارد براورد معادلات سینتیکی، آزاد شدن روی در خاک ­ها و محلول هر سه اسید به‌وسیله معادلات مرتبه یک، الوویچ ساده، انتشار پارابولیکی و تابع توانی توصیف شد. نتایج بررسی همبستگی نشان داد، ویژگی­ های آزاد شدن روی با شاخص­ های قابلیت استفاده روی همبستگی معنی­داری در سطح پنج درصد داشت. برازش مدل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که کربنات­کلسیم، pH و EC بر روی آزاد شده پس از 504 ساعت اثر دارند.


صفحه 13 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb