جستجو در مقالات منتشر شده


64 نتیجه برای لک

وحید راهداری، علیرضا سفیانیان، سعید پورمنافی، سعیده ملکی،
جلد 27، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1402 )
چکیده

توسعه صنعتی، برای ایجاد اشتغال و دستیابی به رفاه ضروری است. با وجود این، به‌دلیل اثرات مهم محیط‌زیستی این کاربری‌ها، ضروری است تا در مکان‌یابی استقرار آن‌ها، ملاحظات محیط‌زیستی مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، برای بررسی توان توسعه صنعتی در زیرحوضه آبی پلاسجان در حوضه آبی زاینده‌رود، از روش ارزیابی چند معیاره و ترکیب این روش با مفاهیم فازی استفاده شد. به این منظور، معیار‌های ارزیابی با مرور منابع و استفاده از نظر کارشناسان تعیین شدند. تمامی معیارها به روش فازی و با به‌کارگیری توابع متناسب استاندارد و سپس با استفاده از روش سلسله مراتبی وزن‌دهی شدند. نقشه کاربری و پوشش اراضی طبقه‌بندی ترکیبی تصاویر ماهواره‌ای، تهیه شد. سپس، معیارهای استاندارد شده، به‌صورت ترکیب خطی وزن‌دار با یکدیگر ترکیب، مدل قابلیت توسعه صنعتی برای این منطقه تهیه و به 5 طبقه قابلیت اراضی طبقه‌بندی شد. نتایج نشان داد، معیار ملاحظات محیط‌زیستی با 0/23 بیشترین و معیارهای زمین‌شناسی و بافت خاک با 0/06، کمترین وزن را به خود اختصاص داده‌اند. بر اساس نتایج به‌دست آمده در حالی که در زمان مطالعه، تنها ha 213 از منطقه به کاربری صنعت و معدن اختصاص داده شده، ha 2325 از منطقه، دارای قابلیت صنعتی خیلی زیاد است که نشان‌دهنده امکان توسعه کاربری صنعت در منطقه است. همچنین بیشترین طبقه قابلیت اراضی، مربوط به مناطق بدون قابلیت صنعتی با مساحت ha 246375 معادل 60 درصد از کل منطقه بود که نشان‌دهنده اهمیت نگهداری از کارکردهای مهم این منطقه در تامین آب و حفاظت از منابع اکولوژیک است.

راضیه حسین پور، حمیدرضا عسگری، حمید نیک نهادقرماخر، الهام ملک زاده، محمدکیا کیانیان گل افشانی،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده

خاک‌های‌ مناطق‌ بیابانی‌ عمدتا از مواد آلی‌ کمی‌ برخوردار هستند و از نظر اسیدیته‌ ممکن‌ است‌ نوسانات‌ زیادی‌ داشته‌ باشند. یکی‌ از موادی‌ که‌ برای‌ بهبود و اصلاح‌ برخی‌ از ویژگی‌های‌ خاک‌ استفاده‌ می‌شود، بیوچارها هستند. این‌ ترکیب‌ نسبت‌ به‌ تجزیه‌ بسیار مقاوم‌ است‌ و مدت‌زمان‌ طولانی‌تری‌ در خاک‌ می‌ماند و سبب‌ کاهش‌ ضایعات‌ زراعتی‌ و تبدیل‌ آنها به‌ یک‌ اصلاح‌کننده‌ خاک‌ می‌شود. این‌ امر منجر به‌ حفظ‌ کربن‌ در خاک‌، افزایش‌ امنیت‌ غذایی‌، افزایش‌ تنوع‌ زیستی‌ و کاهش‌ تخریب‌ جنگل‌ها می‌شود. در این‌ پژوهش‌ سعی‌ شــد، بیوچــار ضایعات‌ گیاه‌ چغندر علوفه‌ای‌ در دماهای‌ مختلف‌ پیرولیز تولید و ویژگی‌های‌ فیزیکی‌ و شیمیایی‌ آن‌ بررسی‌ شود. برای‌ این‌ منظور، ضایعات‌ چغندر علوفه‌ای‌ از آبادی های اطراف‌ بیرجند جمع‌ آوری‌ و پس‌ از خرد و هواخشک‌ شــدن‌، در کــوره‌ الکتریکـی‌ در شــرایط‌ اکسـیژن‌ محدود، در بازه‌ دمایی‌ ٣٠٠ تا٧٠٠ درجه‌ سانتی‌گراد پیرولیز شدند. سپس‌ خصوصیات‌ بیوچارهای‌ تولیدی‌ با ٣ تکرار انــدازه‌گیری‌ و آنالیزهای‌ آماری‌ با نرم‌افزار SPSS انجام‌ شد. نتایج‌ این‌ پژوهش‌ نشان‌ داد، با تغییر‌ دما خصوصیات بیوچارها  چشمگیری‌ تغییر یافت‌. بیشترین‌ درصد عملکرد (% 59)، کربن‌ آلی‌ (%56/33)، نیتروژن‌ کل‌ (%0/53)، ذخیره‌ نگهداشت‌ آب‌ (0/84g/g) در دمای‌ ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه‌ سانتی‌گراد و بیشترین‌ مقدار خاکستر (%76)، اسیدیته‌ (8/21) و قابلیت‌ هــدایت‌ الکتریکـی‌ (0/1ds/cm)در دمــای‌ ٧٠٠ درجــه‌ سانتی‌گراد به‌دست‌ آمد. درصد کربن‌ و راندمان‌ بیوچار تولید شده‌ در دماهای‌ ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه‌ ســانتی‌گراد از ســایر بیوچارهــای‌ تولیـدی‌ در دماهای‌ دیگر بیشتر بوده‌ است‌. بیوچار تولید شده‌ در دمای‌ ٣٠٠ درجه‌ سانتی‌گراد از نظر درصد کربن‌ و راندمان‌ اسیدیته‌ در مقایسه‌ بــا بیوچــار تولید شده‌ در دمای‌ ٤٠٠ درجه‌ سانتی‌گراد، ویژگی‌های‌ بهتری‌ داشته‌ است‌. هر چند که‌ این‌ تفاوت‌ها از نظر آماری‌ معنــی‌دار نبــوده‌ اســت‌، امــا باتوجه‌به‌ اقتصادی‌تر بودن‌ تولید بیوچار از نظر مصرف‌ انرژی‌، تولید بیوچار در دمای‌ ٣٠٠ درجه‌ سانتی‌گراد توصیه‌ می‌شود.

مصطفی سالاری، وحید راهداری، سعیده ملکی، رقیه کرمی،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده

تالاب بین‌المللی هامون شامل تالاب‌های سه‌گانه هامون‌ هیرمند، صابری و پوزک و به‌صورت مشترک بین کشورهای ایران و افغانستان هستند. از سال 1378 و با دخالت‌های انسانی مانند سد‌سازی و توسعه کشاورزی، دوره طولانی‌مدت خشکسالی در این منطقه شروع شده است. هدف پژوهش حاضر، پیش‌بینی وضعیت تالاب هامون در سناریوهای همراه و بدون دخالت انسان در آبگیری تالاب با استفاده از مدل مارکوف - سلول‌های خودکار، برای سال 1398 و چهل سال آینده است. برای این منظور نقشه پوشش اراضی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای سنجنده TM برای سال 1366 به‌عنوان سال نرمال و سال 1370 به‌عنوان ترسالی و سنجنده OLI برای سال 1398 به‌عنوان یک سال خشک و با اثر دخالت‌های انسان تهیه شد. سپس برای پیش‌بینی وضعیت سال 1398 بر اساس لایه‌های سال 1366 و 1370، در چهار سناریو مدل‌های پیش‌بینی تغییرات در مدت چهل سال در حالت‌های نرمال، ترسالی و خشکسالی تهیه شد. بر اساس نتایج به‌دست آمده، در صورت ادامه روند طبیعی آبگیری تالاب، در سال 1398، حدود 362735 هکتار از اراضی تالاب در زیر آب قرار ‌داشت، درحالی‌که بر اساس نقشه پوشش اراضی در سال 1398، کمتر از ۵۰۰۰۰ هکتار از اراضی تالاب هامون، دارای آب بوده‌اند. با ادامه روند کنونی و اثر دخالت‌های انسان، 11230 هکتار از منطقه دارای آب بوده و این مقدار با مدل سال 1398 و در صورت ادامه روند طبیعی تالاب برابر با 373311 هکتار شد. نتایج تحقیق نشان‌دهنده وضعیت کاملاً متفاوت تالاب هامون در صورت عدم دخالت انسان در آبگیری این تالاب در سال 1398 و مدل چهل سال آینده است.

آتنا سالار، محسن شهریاری، وحید راهداری، سعیده ملکی،
جلد 28، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1403 )
چکیده

توسعه نامتوازن کاربری‌های مختلف در حوضه‌های آبخیز، بدون درنظرگرفتن سهم همه اجزا، می‌تواند صدمات جدی به پایداری کل حوضه آبخیز وارد نماید. توسعه اراضی کشاورزی با افزایش میزان استفاده از آب و ایجاد سد در بالادست رودخانه‌ها، مهم‌ترین تهدید تالاب‌ها در بسیاری از مناطق هستند. تالاب جازموریان، یکی از تالاب‌های فصلی در جنوب شرق ایران است. مهم‌ترین منبع تأمین آب این تالاب رودخانه هلیل‌رود است. در پژوهش حاضر، برای بررسی تغییرات کاربری و پوشش ‌اراضی تالاب جازموریان و رودخانه هلیل‌رود، از سری زمانی داده‌های ماهواره لندست برای سال‌های 1354، 1374، 1387 و 1401 استفاده شد. تصاویر تهیه شده به روش ترکیبی طبقه‌بندی و سپس نقشه کاربری و پوشش ‌اراضی منطقه مطالعه تهیه شد. صحت نقشه‌های تهیه شده برای جدید‌ترین تصویر با تهیه ماتریس ‌خطا، محاسبه شاخص ‌کاپا و صحت ‌کلی به‌ترتیب بیش از 0/8 و 80 درصد محاسبه شد. بررسی نقشه‌های تهیه‌ شده نشان داد، سطح اراضی زیر آب از سال 1354 تا 1374 افزایش و پس از آن سیر نزولی داشته و از 119552 هکتار در سال 1374 به 723 هکتار در سال 1401 کاهش یافته‌اند. سطح اراضی کشاورزی از 2131 هکتار در سال 1354 به 133913 هکتار در سال 1387 افزایش یافته و در سال 1401 به 105795 هکتار کاهش یافته است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد، در این دوره با ایجاد سد در بالادست رودخانه هلیل‌رود ازیک‌طرف و توسعه اراضی کشاورزی، سطح آب تالاب کاهش پیدا کرده است؛ به‌طوری که در سال 1401 تالاب به‌طور کامل خشک شده است. پژوهش حاضر نشان‌دهنده ضرورت درنظرگرفتن اجزای مختلف یک حوضه آبخیز در برنامه‌ریزی توسعه‌ای به‌منظور دست‌یافتن به توسعه پایدار است.


صفحه 4 از 4    
4
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb