جستجو در مقالات منتشر شده


42 نتیجه برای فلزات

فائزه صابری نسب، ثمر مرتضوی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

امروزه رشد جمعیت و افزایش بی‌رویه شهرها و در پی آن توسعه صنایع در تمامی نقاط کره زمین مشهود است. این نوع از رشد و توسعه منجر به ورود مواد شیمیایی با ترکیبات مختلف به‌ویژه عناصر سنگین در اکوسیستم‌های آبی می‌شود. در این پژوهش آلودگی رسوبات اطراف حوضه آبگیر تالاب میقان به فلزات سنگین سرب، روی، مس و نیکل با کمک شاخص‌های ضریب آلودگی CF، زمین انباشت ژئوشیمیایی Igeo و شدت آلودگی رسوبات IPOLL بررسی شد. نتایج نشان‌دهنده غلظت بالایی از فلزات مس و نیکل نسبت به عناصر روی و سرب در منطقه مورد مطالعه بود. همچنین با توجه به محل استقرار ایستگاه‌های نمونه‌برداری و مجاورت آنها با صنایع موجود در اطراف تالاب، نتایج حاصل از مقایسه غلظت فلزات اندازه‌گیری شده با شاخص‌های کیفی رسوب، بیانگر تمرکز بالایی از آلاینده‌های مورد سنجش در بخش جنوبی تالاب بود و بر لزوم کنترل آلاینده‌های موجود در تالاب تأکید می‌نماید.


هستی هاشمی نژاد، امیر تائبی هرندی، پویا پایداری،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش ارزیابی کارایی تانیک ‌اسید به‌عنوان منعقد کننده در حذف کدورت آب است. آزمایش‌ها مطابق با روش آماری تاگوچی طراحی شد و بر‌روی نمونه‌های آب با کدورت مصنوعی کائولین و آب با کدورت طبیعی انجام شد. به‌منظور بهینه‌سازی فرایند انعقاد توسط تانیک ‌اسید و بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر آن، هفت پارامتر pH، دز منعقد کننده، سرعت اختلاط سریع، سرعت اختلاط کند، زمان اختلاط کند، زمان ته‌نشینی و کدورت اولیه، به‌کمک آزمایش جار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کلی به‌دست آمده از آزمایش‌ها نشان داد که در شرایط بهینه، تانیک ‌اسید قادر است تا 71 درصد کدورت مصنوعی و تا 66 درصد کدورت طبیعی را حذف کند. به‌علاوه، تانیک ‌اسید در آب‌های با کدورت پایین‌تر راندمان بالاتری از خود نشان می‌دهد. با انجام آنالیز واریانس (ANOVA) مشخص شد که دو پارامتر کدورت اولیه و زمان اختلاط کند، بیشترین تأثیر را بر قدرت منعقد‌کنندگی تانیک ‌اسید دارند. در مجموع می‌توان بیان کرد که تانیک ‌اسید از قابلیت منعقد‌کنندگی برخوردار است و بنابراین می‌تواند به جای منعقد کننده‌های متداول، در تصفیه مقدماتی مورد استفاده قرار گیرد.

نسیم ذوق، مهران شیروانی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

پلیمر زیستی آلژینات به‌دلیل دارا بودن تمایل و ظرفیت زیاد برای جذب فلزات سنگین، ماده مناسبی برای حذف این فلزات از آب‌های آلوده به‌شمار می­رود، اما ساختار فیزیکی ضعیف ژل تولید شده از آلژینات عامل محدود کننده استفاده عملی از این ترکیب است. در این مطالعه، از کانی­ رسی سپیولیت به‌عنوان استحکام دهنده ژل آلژینات استفاده و ترکیبات هیبرید حاصل از اختلاط نسبت­های مختلف آلژینات: سپیولیت (1:2، 1:4 و 1:8) تهیه شد. قابلیت جذب سرب در غلظت­‌های متفاوت (25 تا 2000 میلی‌گرم بر لیتر) در چهار دمای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس برای تعیین ثابت­های هم‌دما و ترمودینامیکی جذب سرب به‌وسیله پلیمر آلژینات، رس سپیولیت و ترکیبات هیبریدی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل‌­های لانگمویر و فروندلیچ هم‌دماهای جذب سرب توسط جاذب‌­های مورد مطالعه را به‌خوبی توصیف می‌کنند. بر اساس پیش­بینی مدل لانگمویر، آلژینات بیشترین و سپیولیت کمترین ظرفیت جذب سرب را نشان دادند و جاذب‌­های هیبرید از این نظر حد واسط بودند. با افزایش دما از 15 تا 45 درجه سانتی‌گراد ظرفیت و قدرت جذب سرب توسط تمامی جاذب­ها افزایش یافت. مقادیر منفی محاسبه شده برای تغییرات انرژی آزاد گیبس، برخود به‌خودی بودن و مقادیر مثبت تغییرات انتالپی به ماهیت گرماگیر جذب سرب توسط جاذ‌ب­‌های مذکور دلالت دارند. همچنین مقادیر مثبت تغییرات انتروپی جذب سرب نشانگر افزایش بی‌نظمی در نتیجه تغییرات ساختاری اجزای سیستم است. به‌طورکلی می­توان نتیجه گرفت باوجود اینکه پایدارسازی آلژینیات با سپیولیت موجب کاهش ظرفیت جذب سرب توسط این پلیمر زیستی می­‌شود، هیبریدهای حاصل نیز ظرفیت قابل توجهی در حذف سرب از محلو‌‌ل‌­های آبی دارند.

مریم هلیل، نوید قنواتی، احد نظرپور،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

غلظت بالای فلزات سنگین در گرد و غبار خیابانی به‌عنوان یک خطر جدی برای سلامت انسان و محیط زیست به‌شمار می‌آید. در این مطالعه برای بررسی سطح آلودگی فلزات سنگین در گرد و غبار خیابانی شهری تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیاده‌رو خیابان­های اصلی آبادان برداشت و غلظت فلزات سنگین به روش طیف‌سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تعیین شد. سطح آلودگی بر اساس شاخص­هایی از جمله، فاکتور غنی­شدگی، شاخص آلودگی و شاخص جامع آلودگی نمرو برآورد شد. میانگین غلظت فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک و کبالت به‌ترتیب 13/59، 50/287، 97/112، 03/50، 52/0، 77/56، 83/35، 10/7 و 53/7 میلی­گرم بر کیلوگرم بود. بر اساس میانگین فاکتور غنی­شدگی نیکل، مس و سرب دارای آلودگی بسیار زیاد و روی دارای آلودگی به شدت زیاد بود. بر اساس میانگین شاخص آلودگی روی و سرب دارای آلودگی زیاد هستند. همچنین بر اساس ارزیابی شاخص جامع آلودگی نمرو 66/96 درصد از نمونه­ها دارای درجه آلودگی بالا هستند. الگوی توزیع مکانی غلظت فلزات سنگین نشان داد که در مناطقی با تراکم جمعیت بالا، حجم ترافیک بالا و مراکز خرید شهری، آلودگی شدیدی از نظر فلزات سنگین وجود دارد.

حامد عالی پور، علی نیکبخت، نعمت الله اعتمادی، محسن سلیمانی، فرهاد رجالی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زوال درختان یک بیماری فیزیولوژیکی پیچیده است که از برهم‌کنش بین عوامل متعددی منشأ می‌گیرد که یکی از عوامل آن تنش فلزات سنگین است و درنهایت منجر به مرگ تدریجی درخت می‌شود. این مطالعه در طی سال‌های 96-1395 به‌منظور بررسی پاسخ گیاه سرو نقره‌ای( G arizonica Cupressus  ) به تلقیح با قارچ‌های میکوریزا (Rhizophagus irregularis و Funneliformis mosseae و ترکیب دو گونه) و باکتری محرک رشد Pseudomonas flourescens در حضور غلظت‌های مختلف کادمیوم (خاک زراعی بدون آلوده‌سازی و خاک آلوده به فلز سنگین کادمیوم در غلظت‌های 5، 10، 15 و 20 میلی‌گرم در کیلوگرم)، در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشگاه صنعتی اصفهان به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش برهم‌کنش قارچ در باکتری در کادمیوم بر غلظت پتاسیم و آهن، ارتفاع و سلامت ظاهری نهال سرو نقره‌ای معنی‌دار بود. با افزایش غلظت کادمیوم در غالب تیمارها میزان آغشتگی میکوریزایی، غلظت عناصر فسفر، پتاسیم و آهن، ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و سلامت ظاهری گیاهان کاهش و درصد نشت یونی و محتوای پرولین افزایش یافت. اثر مثبت هردو میکروارگانیسم (قارچ و باکتری)، روی غلظت پتاسیم و آهن، ارتفاع، وزن خشک نهال و وضعیت ظاهری گیاه مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تلقیح نهال سرو نقره‌ای با ترکیب قارچ میکوریزا و باکتری سودوموناس می‌تواند اثر مثبتی بر رشد و بقای این گونه درختی در شرایط تنش کادمیوم داشته باشد، لذا به نظر می‌رسد که کاربرد این میکروارگانیسم‌ها در مناطق صنعتی می‌تواند به‌عنوان یک راهکار نوین برای جلوگیری از کاهش رشد و زوال درختان موجود در فضای سبز مورد استفاده قرار گیرد.

بهناز آتش پز، سالار رضاپور،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص‌های ریسک اکولوژیکی عناصر روی، مس، کادمیوم، سرب و نیکل در اراضی تحت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده در دشت ارومیه (روستای قهرمانلو) انجام شده است. بدین‌منظور شش نقطه (پنج نقطه در اراضی آبیاری شده با فاضلاب و یک نقطه در اراضی تحت آبیاری با آب چاه به‌عنوان شاهد) انتخاب و مورد نمونه‌برداری (افق AP، عمق 0 -30 سانتی‌متری خاک) قرار گرفتند. نمونه‌های خاک بعد از هوا خشک شدن و از غربال دو میلی‌متری عبور داده شدند و سپس تحت آزمایش‌های مختلف شیمیایی قرار گرفتند و شکل کل عناصر مورد مطالعه شدند. نتایج نشان داد که عملیات آبیاری با فاضلاب تصفیه شده باعث افزایش معنی‌دار شکل کل عناصر فوق در توالی (23/5 درصد) Cu > (54/2 درصد) Pb > (81/5 درصد) Zn > (228 درصد) Cd شده است. با این وجود بر اساس استانداردهای ملی و بین‌المللی به‌استثنای کادمیوم سایر عناصر در محدوده‌های قابل قبول قرار داشتند. مقدار شاخص ریسک اکولوژیکی (کمینه = 125، بیشینه = 152 و میانگین = 140) در همه مناطق تحت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده کلاس ریسک زیاد (200 RI  100) را نشان داد و کادمیوم بیشترین تأثیر‌گذاری را بر کمیت این شاخص داشت.

صفورا میرباقری، مهدی نادری، محد حسن صالحی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی آلودگی خاک و رسوبات بادی به فلزات سنگین در دشت شهرکرد انجام گرفت. 20 تله رسوب‌گیر هشت‌جهته ساخته و در کاربری‌های مرغزار زهکشی‌شده، کشاورزی آبی و مراتع در فصل تابستان 1395 نصب شدند. 62 نمونه خاک سطحی نیز به‌صورت تصادفی از منطقه جمع‌آوری شدند. رسوبات بادی به سه کلاس اندازه‌ای کوچک‌تر از 50، 250-50 و 500-250 میکرون تقسیم و غلظت کل فلزات سنگین سرب، روی، کادمیم و نیکل به‌وسیله دستگاه جذب اتمی اندازه‌گیری شد. برای تعیین وضعیت آلودگی رسوبات از شاخص‌های زمین‌انباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنی‌شدگی استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین مقدار رسوب تجمع‌یافته به‌ترتیب مربوط به جهت غرب (1/86 گرم)، جنوب (1/69 گرم) و جنوب غرب (1/47 گرم) است. روند میانگین عناصر سنگین در سه کلاس اندازه رسوبات و خاک‌ها عبارتست از: کادمیم< سرب< نیکل< روی. نتایج همچنین نشان دادند که غلظت فلزات سنگین در نمونه خاک‌ها و رسوبات، پایین‌تر از حد مجاز در دیگر کشورهاست. شاخص زمین‌انباشتگی نشان داد رسوبات در محدوده غیر آلوده قرار داشتند. بر اساس فاکتور آلودگی کلیه رسوبات در کلاس آلودگی کم طبقه‌بندی شد ولی فاکتور غنی‌شدگی نشان داد که در برخی اراضی غنی‌شدگی حداقل و متوسط وجود داشتند.

فاطمه صادق دوست، نوید قنواتی، احد نظرپور، دکتر تیمور بابایی نژاد، مایکل جیمزواتس،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

فلزات سنگین موجود در گرد و غبار خیابانی به‌دلیل سمیت و پایداری آنها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین پیامدهای زیست محیطی فعالیتهای انسانی در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفتهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر فلزات سنگین (سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک و کبالت) بر سلامت انسانی در گرد و غبار خیابانی شهر دزفول است. برای نیل به این هدف تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیادهرو خیابانهای اصلی دزفول برداشت و به روش جذب اتمی (AAS) آنالیز شد. سطح آلودگی فلزات سنگین بر اساس شاخص آلودگی و شاخص جامع آلودگی نمرو براورد شد. همچنین الگوی مکانی غلظت فلزات در گرد‌و‌غبار خیابانی در محیط GIS تهیه شد. میانگین غلظت فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک و کبالت به‌ترتیب 54/2، 223/6، 5/50، 44/4، 0/4، 45/8، 37/8، 3/3 و 7/6 (mg/kg) بود. میانگین غلظت تمام فلزات سنگین به جز آرسنیک، وانادیوم و کبالت چندین برابر بیشتر از مقدار زمینه است. بر اساس میانگین فاکتور غنیشدگی (EF) و شاخص آلودگی (PI) در منطقه مورد مطالعه، فلزات سنگین روی و سرب دارای آلودگی بسیار بالایی هستند. بر اساس ارزیابی شاخص جامع آلودگی نمرو 100 درصد نمونهها دارای درجه آلودگی بالا هستند. نتایج به‌دست آمده از شاخصهای آلودگی نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیتهای انسانزاد از قبیل ترافیک و سوختن سوختهای فسیلی در منطقه مورد مطالعه است.

ندا احتمایی، نوید قنواتی، احد نظرپور، تیمور بابایی نژاد، مایکل جیمز واتس،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

قرارگرفتن در معرض گردوغبار خیابانی در طولانی‌مدت به‌دلیل پتانسیل سمّیت فلزات سنگین انباشته شده در آن می‌تواند باعث اثرات مضرر برای سلامت انسان از طریق استنشاق، بلع و جذب پوستی شود. در این مطالعه، تعداد 25 عدد نمونه گردوغبار خیابانی از پیاده‌‌رو خیابان‌های اصلی ایلام برداشت و به روش طیف‌سنجی جفت‌شده پلاسمای القایی (ICP-OES) اندازه‌گیری شدند. میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به‌ترتیب: سرب (80/58)، روی (24/213)، مس (12/63)، کروم (84/45)، کادمیوم (37/0)، نیکل (76/43)، وانادیوم (92/30) و آرسنیک (00/5) میلی‌گرم بر کیلوگرم است. بر اساس مقدار میانگین پتانسیل ریسک اکولوژیکی (Er) فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، نیکل و وانادیوم دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم و کادمیوم دارای ریسک اکولوژیکی متوسط هستند. بیشترین میزان خطر غیر‌سرطان‌زایی (HQ) در کودکان و بزرگسالان به‌ترتیب مربوط به فلز آرسنیک از طریق مسیر بلع و فلز کروم از طریق مسیر جذب پوستی است و کمترین میزان مربوط به فلز کادمیوم از طریق مسیر تنفس است. مقادیر خطر تجمعی غیر‌سرطان‌زایی (HI) در هر سه مسیر جذب در گروه سنی کودکان بیشتر از بزرگسالان است. همچنین در هر دو گروه سنی، کروم دارای بیشترین خطر سرطان‌زایی (RI) و سرب کمترین خطر را دارد. نتایج به‌دست آمده از پتانسیل ریسک اکولوژیک و ریسک سلامت انسانی، نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت‌های انسان‌زاد از قبیل ترافیک، تأسیسات صنعتی و سوختن سوخت‌های فسیلی در منطقه مورد مطالعه است.

زهرا مرادی، عیسی سلگی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

رسوبات مخزن انباشت انواع آلاینده‌ها و جزء تفکیک‌ناپذیر اکوسیستم‌ها هستند که از این میان، فلزات سنگین به‌دلیل اثرات زیانبار روی زیست‌بوم‌ها و ماندگاری بسیار زیاد از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر به‌منظور تعیین غلظت و درجه آلودگی فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در رسوبات ساحلی بندر بوشهر انجام گرفت. به‌منظور نمونه‌برداری از رسوب در بندر بوشهر، مسافتی به طول 10 کیلومتر در نظر گرفته شد. از روش هضم اسیدی برای آماده‌سازی نمونه‌ها به‌منظور آنالیز فلزات استفاده شد. همچنین ویژگی های فیزیکی رسوب با استفاده از روش‌های استاندارد اندازه گیری شد. شدت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات نیز با استفاده از شاخص‌های درجه آلودگی، درجه آلودگی اصلاح‌شده، ضریب آلودگی، ضریب غنی‌شدگی و شاخص‌های مولر تعیین شد. بر اساس نتایج، توزیع فلزات در رسوبات به‌صورت نیکل > مس > روی > منگنز > آهن به‌دست آمد. در مطالعه حاضر به‌دلیل فاصله عسلویه تا بندر بوشهر مقادیر کمتری برای فلز نیکل به‌دست آمد. نتایج شاخص‌های آلودگی ژئوشیمیایی مولر و سایر شاخص‌ها حاکی از آن بود که رسوبات سطحی منطقه مورد مطالعه در وضعیت غیر‌‌آلوده قرار دارند. مقایسه میانگین فلزات در رسوبات با استانداردهای کیفیت رسوب نشان داد که غلظت فلزات مطالعه حاضر از سطوح استانداردها کمتر است. در نتیجه نوار ساحلی بندر بوشهر نسبت به فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل فاقد آلودگی است. این پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه تغییرات کمی در یافته‌های این شاخص‌ها وجود دارد، ترکیب آنها درک جامع‌تری از خطرات فلزات سنگین در رسوبات سطحی بندر بوشهر به ما می‌دهد.

معصومه خمسه مهابادی، مهران شیروانی، محمدرضا مصدقی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

کمبود آب و کاهش کیفیت منابع آب نیاز به یافتن راه حل­هایی مناسب برای حذف آلاینده‌ها از منابع آبی را تشدید کرده است. فلزات سنگین که توسط فعالیت‌های شهری و صنعتی تولید می‌شوند جزء مهم‌ترین آلاینده‌های موجود در آب‌‌ها‌ی طبیعی و فاضلاب‌ها هستند. روش‌های مختلفی برای حذف آلاینده‌ها مانند فلزات سنگین از آب‌ها و فاضلاب‌های صنعتی توسعه یافته‌اند که در این میان فرایند جذب به‌عنوان یک روش کارا و اقتصادی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. رس‌ها و پلیمرها به‌دلیل سازگاری با محیط زیست، فراوانی در طبیعت، هزینه کم و سطح ویژه زیاد در حال حاضر به‌طور گسترده‌ای برای جذب فلزات سنگین به‌کار می‌روند. درصورتی که این جاذب‌ها به‌صورت هیبرید استفاده شوند، برخی محدودیت‌های فیزیکی- شیمیایی آنها برطرف می‌شود. در این پژوهش، رفتار کمپوزیت پلی‌اکریلیک اسید- بنتونیت در مقایسه با بنتونیت طبیعی برای جذب سرب در شرایط بسته و ستون با بستر ثابت آزمایش و تأثیر pH بر آن بررسی شد. نتایج آزمایش‌ها در سیستم بسته نشان داد مدل‌ لانگمویر بر داده‌های تعادلی جذب سرب به‌خوبی برازش می‌یابد. میزان جذب سرب با افزایش pH، افزایش یافت و بیشترین ظرفیت جذب سرب در 4=pH، برابر 83/29 میلی‌گرم بر گرم و در 6=pH، برابر 103/3 میلی‌گرم بر گرم به‌دست آمد. نتایج به‌دست آمده و محاسبه شاخص­های پالایش و جذب شامل میانگین غلظت خروجی نسبی، درصد جذب نسبی، درصد سرب انتقال‌یافته و ضریب پالایش از روی منحنی­های رخنه برای جاذب‌ها در سیستم ستون با بستر ثابت، نیز نشان داد که کمپوزیت پلی‌اکریلیک اسید- بنتونیت دارای ظرفیت جذب بیشتری برای سرب بوده و با افزایش pH، سرب بیشتری از محلول‌ها حذف شده است.

فاطمه مهری یاری، حسین پیرخراطی، خلیل فرهادی، نوشین سلطانعلی نژاد، فاطمه نقش افکن،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

آلودگی خاک به‌ فلزات سنگین یک مشکل جدی زیست‌محیطی است که سلامت بشر را تهدید می‌کند. پژوهش حاضر به‌‌منظور بررسی و شناسایی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، مس، سرب، روی و آهن متأثر از فعالیت‌های انسانی و طبیعی در رسوب بستر دریاچه و خاک‌های سطحی بخش شرقی شهرستان ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. در مجموع تعداد 20 نمونه خاک و رسوب سطحی از عمق صفر تا30 سانتی‌متری به‌صورت تصادفی از مناطق مورد مطالعه جمع‌آوری شد. بعد از آماده‌سازی نمونه‌ها، عصاره‌گیری برای تعیین غلظت کل فلزات سنگین خاک با استفاده از اسید هیدروکلریک و اسید نیتریک صورت گرفت و غلظت کل فلزات توسط دستگاه ICP-OES اندازه‌گیری شد .نتایج محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد که مس، آهن، روی و سرب در کلاس آلودگی کم و متوسط و آرسنیک در 5/65 درصد نمونه‌ها در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار داشت. مقادیر بالای فاکتور آلودگی مس، سرب و روی در حاشیه شهر و فاکتور آلودگی آرسنیک در بستر دریاچه مشاهده شد. تجزیه‌و‌تحلیل نقشه‌های فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه کاربری اراضی و زمین‌شناسی، نشان داد که مس، سرب و روی بیشتر تحت تأثیر فعالیت‌های انسانی و آرسنیک متأثر از مواد مادری در منطقه است.

فاطمه مرادیان، نوید قنواتی، احد نظرپور،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

ریزگرد‌ها حاوی فلزات سنگین، نظیر سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک هستند، که می‌توانند اثرات مخربی بر سلامت انسان و محیط زیست وارد کنند. بررسی توزیع غلظت فلزات سنگین برای پایش آلودگی خاک و حفظ کیفیت محیط زیست امری لازم و ضروری است. برای ارزیابی سطح آلودگی فلزات سنگین در گردوغبار خیابانی شهر اهواز، تعداد 115 نمونه گردوغبار از پیاده‌‌روهای خیابان های اصلی جمع‌آوری شد. نمونه‌ها برای اندازه‌گیری غلظت فلزات سنگین به‌روش جذب اتمی (AAS) آنالیز شدند. سطح آلودگی بر اساس فاکتور زمین‌انباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنی‌شدگی برآورد شد. متوسط غلظت فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک به‌ترتیب : 179/6، 150/1، 179/7، 101، 5/6 و 14/2 میلی‌گرم بر کیلوگرم به‌دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد عناصر سرب، روی، مس و کروم دارای همبستگی معنی‌داری بوده که این ناشی از منابع انسان‌زاد در محیط است. از طرفی فلزات کادمیوم و آرسنیک همبستگی کمتری با دیگر فلزات از خود نشان دادند که ناشی از زمین‌زاد بودن این فلزات است. نتایج فاکتور آلودگی، فاکتور غنی‌شدگی و فاکتور زمین‌انباشتگی نشان داد سطح آلودگی فلزات سرب، روی، مس و کادمیوم در شهر اهواز بسیار بالا است و در مناطقی با تراکم جمعیت بالا، ترافیک سنگین و فعالیت‌های صنعتی، آلودگی شدیدی از نظر فلزات سنگین وجود دارد.

قاسم رحیمی، فیروزه نوروزی گلدره،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

کرم‌های خاکی موجودات زنده مفید خاک هستند که به‌طور معمول در مطالعات زیست‌محیطی و سمیت شناسی زیستی استفاده می‌شوند. از این‌رو مطالعه حاضر با هدف نقش کرم‌های خاکی ایزینیا فتیدا در فراهمی زیستی فلزات روی و مس خاک‌های آلوده انجام شد. بدین منظور این تحقیق روی یک خاک آلوده که از معدن آهنگران در 26 کیلومتری شهرستان ملایر و زمین‌های اطراف آن نمونه‌برداری شده بود، انجام شد. در این مطالعه 12 عدد کرم خاکی با میانگین وزن 0/3 تا 0/6 گرم برای هر نمونه خاک انتخاب شدند. کرم‌ها به‌مدت 42 روز در معرض خاک آلوده به فلز قرار گرفتند. بعد از زمان مورد آزمایش غلظت فلز روی (Zn) و مس (Cu) در بخش‌های مختلف خاک اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کود گاوی، پورۀ هویج و ورمی کمپوست به‌ترتیب باعث کاهش معنی‌دار (در سطح 5 درصد) 62/2، 80 و 65/2 میلی‌گرم بر کیلوگرم غلظت فلز روی در بخش کربناته نسبت به تیمار شاهد شد. کرم‌های خاکی به‌طور معنی‌داری باعث افزایش فلز روی (81/45 میلی‌گرم بر کیلوگرم) در بخش کربناته شد. از طرفی افزایش معنی‌داری در مقدار مس تبادلی با اضافه کردن کود آلی همراه با کرم خاکی نسبت به نمونۀ شاهد دیده شد که این افزایش در تیمار ورمی‌کمپوست (1/27میلی‌گرم بر کیلوگرم) و پورۀ هویج (1/32 میلی‌گرم بر کیلوگرم) نسبت به شاهد در سطح 1 درصد معنی‌دار شد.

زهرا قربانپور، عزیر عابسی، فاظمه کاردل،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

مواد حفاری شده از تونل آزادراه تهران- شمال که طبق برآورد مهندسان پروژه بالغ بر 5/2 میلیون متر مکعب است، متأسفانه از ابتدا در فضای باز در کنار رودخانه و بدون درنظر گرفتن ضوابط زیست‌محیطی دپو شده است. طی سال‌های اخیر عواملی همچون هوازدگی و شسته شدن مواد حفاری شده توسط بارش و تخلیه زه‌آب تونل به محیط، باعث آلودگی و کاهش کیفیت آب رودخانه چالوس شده است. در تحقیق حاضر ریسک اکولوژیک ورود آلاینده‌های معدنی از مواد حفاری شده به این رودخانه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از مواد حفاری شده و رسوبات 5 نقطه رودخانه و حاشیه آن در طول یک سال نمونه‌برداری شده است. از میان آلاینده‌های موجود نیکل، کادمیوم و مس مورد بررسی قرار گرفته است. قرائت نمونه‌ها نشان می‌دهد که تقریباً 15 درصد از نمونه‌ها دارای آلودگی زیاد، 60 درصد فاقد آلودگی و 25 درصد از نمونه‌ها دارای آلودگی متوسط هستند. همچنین تمامی نمونه‌ها دارای ریسک اکولوژیکی با خطر کم تا متوسط برآورد شده‌اند.

آزاده قبادی، مهرداد چراغی، سهیل سبحان اردکانی، بهاره لرستانی، هاجر مریخ پور،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

توجه به ارزیابی کیفیت منابع آب زیرزمینی به‌عنوان مهم‌ترین منبع تأمین آب شرب و کشاورزی از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفی فلزات سنگین در منابع آب زیرزمینی دشت همدان- بهار انجام یافت. بدین منظور، 120 نمونه آب زیرزمینی از 20 ایستگاه در فصول بهار و تابستان سال 1397 به‌روش مرکب برداشت و مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی نمونه‌ها طبق روش استاندارد و محتوی عناصر در نمونه‌ها هم به‌روش طیف‌سنجی پلاسمای جفت‌شده القایی (ICP) خوانده شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت آرسنیک، کادمیم، کروم، مس، آهن، منگنز، نیکل، سرب و روی (میکروگرم در لیتر) در نمونه‌های فصل بهار به‌ترتیب برابر با 5/08، 0/260، 1/05، 2/70، 1/50، 0/490، 1/50، 7/48 و 1/75 و در فصل تابستان نیز به‌ترتیب برابر با 20/7، 0/220، 0/950، 7/12، 1/34، 0/490، 1/29، 8/23 و 2/08 و به¬جز در مورد عنصر آرسنیک در نمونه‌های فصل تابستان، میانگین غلظت همه عناصر در نمونه‌های هر دو فصل کوچک‌تر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی برای آشامیدن بود. از طرفی میانگین شاخص آلودگی، شاخص آلودگی فلزات سنگین، شاخص ارزیابی فلزات سنگین، شاخص فلزات سنگین و شاخص کیفی در فصل بهار با 7/51-، 9/91، 1/42، 1/42 و 328 به‌ترتیب بیان‌گر سطح کیفی آلودگی کم، اندک، کم، تحت تأثیر اندک و آلودگی متوسط و در فصل تابستان نیز با 5/90-، 10، 3/04، 3/04 و 673 به‌ترتیب بیان‌گر سطح کیفی آلودگی کم، اندک، کم، تحت تأثیر متوسط و آلودگی زیاد بود. با توجه به توان کشت دو بار در سال در منطقه مورد مطالعه و استفاده بی‌رویه از انواع کودها و آفت‌کش‌های شیمیایی، امکان آلوده شدن منابع آب زیرزمینی این منطقه به فلزات سنگین در طولانی‌مدت دور از انتظار نیست. از این‌رو، نسبت به پایش دوره‌ای و منظم منابع آب زیرزمینی دشت همدان-بهار از نظر غلظت فلزات سنگین توصیه می‌شود.

زهرا کولیوند، علیرضا پرداختی،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

در سال‏های گذشته به دلیل افزایش بی‏رویه جمعیت و به دنبال آن مصرف بی‏رویه آب و همچنین پرهزینه¬بودن توسعه منابع آب سطحی، بهره‏برداری از منابع آب زیرمینی به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. در شرایط کنونی بخش قابل ملاحظه‏ای از مصارف آب کشور در تمام بخش‏های مصرف، توسط منابع آب زیرزمینی تأمین می‏شود. از طرف دیگر، توسعه صنعت و ورود آلاینده‏های ناخواسته از جمله فلزات سنگین به آب‏های زیرزمینی موجب به خطرافتادن سلامت موجودات زنده از جمله انسان‏ها می‏شود. پژوهش حاضر به بررسی ریسک غیرسرطانی ناشی از فلزات سنگین در آب‏های زیرزمینی دشت ارومیه برای هر دو گروه کودکان و بزرگسالان پرداخته است. این پژوهش مبتنی بر یک روش توصیفی- تحلیلی بر اساس داده‏های موجود است که در آن غلظت فلزات آلاینده حاصل از مطالعات انجام شده در پاییز و زمستان 1396 از تعداد 12 حلقه چاه تأمین¬کننده آب شرب روستایی در دشت ارومیه مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین، ارزیابی ریسک سلامت انسان‌ها با استفاده از شاخص سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که شش فلز سنگین کادمیوم، مس، آهن، منگنز، نیکل و سرب در آب زیرزمینی منطقه وجود دارد که در این میان دو مورد از چاه‏ها دارای مقادیر کادمیوم و سرب بالاتر از حد استانداردهای ملی و جهانی هستند. همچنین، میزان شاخص کل ریسک غیر سرطانی از طریق بلع و جذب پوستی برای هر دو گروه کودکان و بزرگسالان به‌ترتیب برابر با 0/23 و 0/096 به‌دست آمد که کمتر از یک است و این امر نشانگر مناسب‌بودن کیفیت آب منطقه برای شرب است.

مهرداد پسندی، حمیدرضا پاکزاد، عبدالمهدی حلوائی‌لنگه، محمدرضا طاهری‌زاده،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

غلظت و آلایندگی فلزات سنگین در رسوبات دانه ریز بخش جزر و مدی دلتای مهران واقع در خلیج فارس که جنگل‌های مانگرو رشد کرده‌اند و ارتباط غلظت این عناصر با عوامل فیزیکوشیمیایی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور از رسوبات سطحی پهنه جزر و مدی دلتای مهران نمونه‌برداری شد و دانه‌بندی، میزان کربنات کلسیم، مواد آلی، pH/Eh و فلزات سنگین در رده گل رسوبات تعیین شد. وجود کربنات کلسیم بالا در رسوبات عامل مؤثر در میزان فراوانی عناصر منگنز، کادمیوم و سرب است. رس و مواد آلی به‌صورت جذب سطحی در فراوانی غلظت عناصر روی و مس نقش داشته‌اند و اکسی- هیدرواکسیدهای آهن نیز به‌صورت جذبی در میزان غلظت عناصرکبالت، کروم و نیکل تأثیرگذار بوده است. بر اساس شاخص غنی‌شدگی (EF)، میانگین غنی‌شدگی عناصر در رسوبات مورد مطالعه از زیاد به کم به‌صورت کروم، نیکل، کادمیوم، روی، منگنز، سرب، کبالت و مس است. بر اساس شاخص انباشت آلودگی (PLI)، هیچکدام از عناصر در رسوبات دلتا اعم از رسوبات درون مانگرو و رسوبات خارج از مانگرو در طبقه‌بندی آلوده قرار ندارند. بر اساس شاخص زمین‌انباشتگی (Igeo) عناصر در اکثر نمونه‌ها غیرآلوده بوده و فقط فلزات کادمیوم، کروم، نیکل در تعدادی نمونه‌ها آلودگی کمی نشان می‌دهند. لذا در حال حاضر تهدیدی متأثر از آلودگی عناصر بالقوه سمی مورد بررسی با منشأ طبیعی و انسان‌زاد متوجه محیط زیست مانگرو و دلتای مهران نیست.

سمانه فلاحتی، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

با توجه به اهمیت نیکل و اثرات افزودنی‌های معمول به خاک در توزیع شکل‌های نیکل، این پژوهش برای ارزیابی اثر بافت خاک، زئولیت و ورمی‌کمپوست بر تغییرات شکل‌های نیکل در طی زمان انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل شامل دو سطح ورمی‌کمپوست (صفر و 2% وزنی)، سه سطح زئولیت (صفر، 4% وزنی زئولیت فیروزکوه و 4% وزنی زئولیت سمنان) و دو بافت خاک (رسی و لوم‌شنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها با سطوح 50 و 100 میلی‌گرم نیکل در کیلوگرم خاک آلوده شدند. در زمان‌های 20 و 60 روز شکل‌های نیکل عصاره‌گیری و اندازه‌گیری شدند. در خاک‌های اولیه نیکل کربناتی در خاک لوم شنی بیشتر از خاک رسی بود درحالی که شکل‌های نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، همراه با ماده آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. در خاک لوم‌شنی مقدار بیشتری از نیکل در شکل‌های تبادلی و کربناتی بازیابی شد درحالی که بازیابی نیکل در شکل‌های همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. مصرف زئولیت سبب کاهش معنی‌دار نیکل تبادلی و کربناتی در خاک رسی در روز 60 و سطح 100 نیکل شد. نیکل تبادلی در اثر مصرف ورمی‌کمپوست در روز 20 در هر دو سطح نیکل کاهش یافت. مصرف ورمی‌کمپوست سبب کاهش نیکل همراه با اکسیدهای آهن و منگنز در هر دو خاک و زمان مورد مطالعه شد و شکل آلی نیکل در هر دو خاک و سطوح نیکل با کاربرد ورمی‌کمپوست افزایش یافت. گذشت زمان به‌صورت کلی سبب کاهش نیکل تبادلی شد ولی اثر زمان بر شکل کربناتی نیکل بستگی به بافت خاک داشت. گذشت زمان اثری بر نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن و نیکل باقیمانده نداشت، ولی نیکل همراه با ماده آلی را در خاک رسی افزایش داد.

بهروز اکبری، حسین خادمی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

گردوغبار خیابانی ذراتی کوچکتر از 100 میکرومتر است که وارد محیط‌های شهری می‌شود. ویژگی‌های مغناطیسی این ذرات و ارتباط آن‌ها با غلظت فلزات سنگین، کمتر مورد توجه پژوهشگران در ایران قرار گرفته است. اهداف این مطالعه شامل بررسی تغییرات مکانی و فصلی پذیرفتاری مغناطیسی و همچنین تعیین ارتباط آن با غلظت فلزات سنگین در گردوغبار خیابانی در چند شهر استان اصفهان است. نمونه‌برداری در نیمه اول ماه دوم هر فصل، به تعداد 20 نمونه از شهر اصفهان و 10 نمونه از هر یک از  5  شهر دیگر استان انجام شد. اندازه‌گیری غلظت برخی عناصر سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی و همچنین اندازه‌گیری مقادیر پارامترهای مغناطیسی روی نمونه‌های گردوغبار خیابانی انجام شد. نتایج نشان داد، زیاد بودن مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی در شهر نطنز می‌تواند به دلیل مواد مادری حاوی کانی‌های فرومنیزیم و در سایر شهرها به خصوص اصفهان، فعالیت‌های انسانی باشد. نتایج تجزیه به مؤلفه‌های اصلی، همبستگی زیاد مؤلفه اول با پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت عناصر روی، مس و کروم و همبستگی زیاد مولفه دوم با پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس و غلظت عناصر نیکل و کبالت را نشان داد که می‌تواند به احتمال زیاد، نشان دهنده وابستگی و جذب این عناصر به ذرات نزدیک به فوق‌پارامغناطیس و به ذرات درشت چند وجهی باشد. وجود همبستگی‌های زیاد میان پارامترهای مغناطیسی با غلظت عناصر مس و روی و همبستگی‌های کم یا منفی غلظت عناصر سرب، نیکل، کروم و کبالت با پذیرفتاری مغناطیسی  به ترتیب منشأ انسان‌زاد و طبیعی آن‌ها را تایید کرد. مقدار بزرگتر پارامترهای مغناطیسی گردوغبار خیابانی در فصل بهار، منعکس‌کننده غلظت چشمگیر کانی‌های مغناطیسی در این فصل در مقایسه با فصل‌های پاییز و زمستان و افزایش سهم فعالیت‌های انسانی است.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb