جستجو در مقالات منتشر شده


546 نتیجه برای آب

حسین ارزانی، مرضیه مسیبی، علی نیکخواه،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

آگاهی از میزان علوفه مورد نیاز دام برای تعیین ظرفیت چرا و ایجاد تعادل دام و مرتع ضروری است. نیاز روزانه به کیفیت علوفه در دسترس، وزن زنده، سن و شرایط فیزیولوژیکی دام بستگی دارد. از آنجا که بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثه‌های متفاوت از مراتع کشور استفاده می‌کنند، وزن معادل واحد دامی برای هر نژاد باید تعیین و براساس آن نیاز روزانه علوفه تعیین گردد. در این تحقیق وزن زنده واحد دامی نژاد فشندی (با در نظر گرفتن میانگین وزن زنده میش‌های سه و چهار ساله) تعیین شد. بدین منظور 3 گله از میان گله‌های موجود در طالقان که بیش از 100 رأس گوسفند نژاد فشندی داشتند، انتخاب شدند. در هر گله 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش 4 ساله، 5 رأس قوچ 3 ساله و 5 رأس قوچ 4 ساله انتخاب که در ابتدای ورود به ییلاق، هنگام خروج از ییلاق و یک بار در زمستان، جمعا سه بار وزن آنها اندازه‌گیری شد. هم‌چنین در هر گله نیز 5 رأس بره سه ماهه در ابتدای فصل چرا، 5 رأس بره 6 ماهه در انتهای فصل چرا وزن‌کشی شدند. نیازهای غذایی آن در شرایط نگه‌داری با توجه به شرایط محیطی و فواصل آبشخوار (50 درصد بیشتر از مقدار پیشنهادی جداول NRC و فرمول پیشنهادی ماف1984) با استفاده از دو روش استفاده از داده‌های جداول NRC و فرمول ماف محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل‌های آماری از نرم‌افزار SAS و آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاًَ تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد که اندازه واحد دامی گوسفند فشندی 7/60 کیلوگرم می‌باشد. هم‌چنین میانگین وزن قوچ‌های سه و چهار ساله به ترتیب 3/80 و 3/85 کیلوگرم و بره‌های سه و شش ماهه به ترتیب 4/21 و 8/37 کیلوگرم تعیین شد. معادل واحد دامی برای قوچ و بره‌های سه و شش ماهه به ترتیب برابر با 36/1 ، 35/0 و 62/0 تعیین گردید. در روش اول میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه دام از جداول NRC (1985) استخراج شد که با احتساب شرایط منطقه برابر با 8/13 مگاژول انرژی متابولیسمی در روز بود. در روش دوم با استفاده از فرمول ماف، میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه برابر با 8/11مگاژول تعیین گردید.
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، مجید محمدی، محمدرضا مهدویفر،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

شناخت نواحی مستعد وقوع زمین لغزش یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی‌های توسعه ای و عمرانی است. هدف از این تحقیق، پهنه بندی خطر زمین لغزش در بخشی از حوزه آبخیز هراز در حد فاصله روستای وانا تا امامزاده علی با استفاده از توابع عضویت فازی و اپراتورهای فازی است. ابتدا نقاط لغزشی با استفاده از عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی مشخص و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش منطقه تهیه گردید. سپس هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوﮊی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از گسل و نقشه همباران در محیط GIS تهیه گردید. داده های مذکور در فرمت های برداری و رستری در محیط نرم افزار Ilwis ذخیره و برای انجام تحلیل های مبتنی بر تئوری مجموعه های فازی مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل های فازی با استفاده از نرم-افزار Idrisi و پس از تعیین مقادیر و توابع عضویت فازی صورت گرفت. در این تحقیق از اپراتورهای فازی مختلفی همچون And، Or، Sum، Product و Gamma استفاده گردید. نتایج نشان داد اپراتور فازی گاما با مقدار بیشترین دقت را در تهیه نقشه حساسیت به خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه دارد.
علی اکبری، محمد شاهدی، ناصر همدمی، شهرام دخانی، مرتضی صادقی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

تولید ورقه‌های گوجه‌فرنگی خشک شده یکی از راه‌های کاهش ضایعات زیاد گوجه‌فرنگی تازه در کشور محسوب می‌شود. کیفیت محصول خشک شده به‌وسیله معیارهایی مانند چروکیدگی، قابلیت جذب مجدد آب و رنگ محصول ارزیابی می‌گردد. در این تحقیق، با ساخت یک دستگاه خشک‌کن خورشیدی، ورقه‌های گوجه‌فرنگی در آن خشک شده و با روش سنتی خشک کردن خورشیدی مقایسه گردید. هم‌چنین در یک آون آزمایشگاهی (در دماهای 50، 60، 70 و 80 ) نیز، خشک‌کردن انجام شد و مشخص گردید که شدت افت رطوبت در دماهای بالاتر هوا بیشتر است. هم‌چنین در منحنی‌های شدت افت رطوبت محصول، یک دوره سرعت ثابت و یک دوره سرعت نزولی دیده شد. با خشک‌کردن ورقه‌های گوجه‌فرنگی در یک دستگاه خشک‌کن خورشیدی و در روش خشک‌کردن سنتی آفتابی نیز نتیجه‌گیری شد که سرعت خشک‌شدن در خشک‌کن خورشیدی بین 17 تا 45 درصد بیشتر از روش سنتی است. بررسی تغییرات درصد چروکیدگی طی خشک‌کردن در دماهای مختلف هوا نیز نشان داد که اثر دمای هوای خشک‌کن روی چروکیدگی محصول معنی‌دار نیست. هم‌چنین مشخص‌شد که قابلیت جذب مجدد آب محصول نیز مستقل از دمای هوای خشک‌کن است. در مورد رنگ نیز محصول خشک شده در دمای پایین هوا(حدود 50)، دارای رنگ قرمزتر و روشن‌تری نسبت به دمای 80 بود.
نسیبه پورقاسمیان، مرتضی زاهدی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به منظور تعیین روش کاشت مناسب برای گلرنگ تحت شرایط متفاوت آبیاری، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1385 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در این آزمایش دو روش کاشت جوی و پشته (با فاصله ردیف 45 سانتی‌متر و فاصله بین دو بوته 5 سانتی‌متر) و مسطح (با فاصله ردیف 25 سانتی‌متر و فاصله بین دو بوته 8 سانتی‌متر) به همراه دو رژیم آبیاری (آبیاری پس از 85 و 100 میلی‌متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) به عنوان فاکتورهای اصلی و دو رقم گلرنگ (کوسه و IL111) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد روش کاشت مسطح نسبت به روش کاشت جوی و پشته به طور معنی‌داری سبب تسریع در مراحل نموی، افزایش شاخص سطح برگ، افزایش عملکرد دانه، اجزای عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد روغن دانه‌ها گردید. در این بین کاهش میزان رطوبت قابل استفاده در خاک ارتفاع بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد دانه و شاخص برداشت را کاهش داد. ولی میزان رطوبت خاک تأثیر معنی‌داری بر شاخص سطح برگ در مرحله 50 درصد گل‌دهی، طول مراحل نمو و درصد روغن نداشت. طول دوره رشد رقم کوسه در کلیه مراحل رشد نسبت به رقم IL111 بیشتر بود و در کلیه صفات مورد اندازه‌گیری نسبت به رقم IL111 برتری داشت. هیچ یک از اثرات متقابل عوامل آزمایشی بر عملکرد دانه در واحد سطح معنی‌دار نبود، ولی به‌طور کلی عملکرد دانه در روش کاشت مسطح نسبت به جوی و پشته حدود 36 درصد بیشتر بود. اثر متقابل رقم و روش کاشت بر عملکرد روغن معنی‌دار گردید. حداکثر عملکرد روغن (1168 کیلوگرم در هکتار) برای رقم کوسه در روش کاشت مسطح و حداقل آن (417 کیلوگرم در هکتار) برای رقم IL111 در روش کاشت جوی و پشته به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می‌رسد که در شرایط مشابه مطالعه حاضر و جهت حصول عملکرد بیشتر در کاشت تابستانه گلرنگ، ترکیب روش کاشت مسطح و رقم کوسه تولید برتری خواهد داشت.
مهناز کاتوزی، فرخ رحیمزاده خوئی، حسین صبوری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به‌منظور بررسی ارتباط بین سرعت، دوره پرشدن دانه و محتوای نسبی آب برگ با عملکرد برنج آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در بهار سال 1385 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت اجرا گردید. پنج سطح آبیاری به‌عنوان عامل‌های اصلی شامل: غرقاب دائم، آبیاری در روز پس از ناپدید شدن آب، دورهای تناوبی 5، 8 و11 روزه و عامل‌های فرعی شامل ارقام برنج بهار(هیبرید)، درفک (اصلاح شده) و علی کاظمی (بومی) بودند. بالاترین عملکرد مربوط به رقم بهار (6710 کیلوگرم در هکتار) در تیمار غرقاب دائم بود که البته تفاوت معنی‌داری با دور آبیاری 5 روزه نداشت. رقم درفک درتیمار غرقاب دائم به‌جز یک روز پس از خوشه‌دهی، در طول مدت پرشدن دانه‌ها، دارای بالاترین وزن دانه بود، اما در تیمار آبیاری در روز پس از ناپدید شدن آب، رقم بهار (41/2) بالاترین وزن دانه را دارا بود. به‌طور کلی سرعت پرشدن دانه در رقم علی کاظمی در کلیه تیمارهای اعمال شده بیشتر از 2 رقم قبلی بود. در تمامی تاریخ‌های نمونه‌برداری(8، 11، 14، 17، 20، 23، 26، 29 و32 روز پس از خوشه‌دهی) محتوای نسبی آب برگ رقم بومی علی کاظمی نسبت به ارقام بهار و درفک به‌طور معنی‌داری کمتر بود.آهنگ کاهش محتوای نسبی آب برگ در رقم درفک از همه بیشتر بود و رقم علی کاظمی در بین این دو رقم قرار داشت. نتایج به‌دست آمده از مطالعه پرشدن دانه نشان داد که رقم بهار با دارا بودن بیشترین طول دوره مؤثر پرشدن دانه و بالاترین عملکرد (6710 کیلوگرم در هکتار) نسبت به ارقام درفک و علی کاظمی رقم مناسب‌تری در مدیریت‌های مختلف آبیاری است.
لیلا ایزدی، ناصر همدمی، سید ابوالقاسم محمدی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

میزان رطوبت و فعالیت آبی تعیین کننده فعالیت میکروبی و آنزیمی در نقا ط متفاوت در داخل پنیر و به تبع آن کیفیت محصول نهایی است . می باشد. در این مطالعه به منظور پیش بینی تغییرات مقدار رطوبت در لایه های (D) یکی از اصلی ترین پارامترهای انتقال جرم، ضریب نفوذ پنیر طی آب نمک گذاری پنیر سفید ایرانی، ضریب نفوذ ثابت و متغیر آب با استف اده از داده های آزمایشگاهی غلظت - فاصله در نمونه های مکعب مستطیل شکل و با اطمینان از انتقال جرم نیمه محدود و یک بعدی در محلول آب نمک اشباع در دماهای مختلف ۲۴ و ۴۸ ساعت براورد گردید . نتایج نشان داد که با افزای ش دما و مقدار رطوبت، ، ۲۴ ) در زمان های آب نمک گذاری ۶ °C ۱۹ و ،۱۴ ،۶) ضریب نفوذ آب افزایش می یابد. برای توصیف اثر دما روی ضریب نفوذ متغیر از رابطه آرنیوس استفاده گردیده و در پایان یک رابطه ریاضی ساده برای توصیف تغییرات ضریب نفوذ مؤثر آب ب ه عنوان تابعی از دما و غلظت ارائه شد. مقایسه مقادیر ضرایب نفوذ پیش بینی شده توسط رابطه مذکور با ضرایب نفوذ آزمایشگاهی نشان داد که ه مبستگی بالایی مابین آنها وجود دارد.
مرضیه بلندی، فخری شهیدی، ناصر صداقت، رضا فرهوش، راحله قاسم زاده،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

کیفیت زعفران تا حد زیادی به فراوری آن پس از برداشت و شرایط نگهداری محصول بستگی دارد . در این پژوهش اثر دما ( ۲۰،۳۰ و ۴۰ ۰) و زمان نگه داری (تناوب های زمانی ۱۵ روزه در طی ۱۲ هفته /۷۵±۰/۰۱ ،۰/۵۲±۰/۰۱ ،۰/۳۲±۰/ درجه سانتی گراد)، فعالیت آبی ( ۰۱ نگه داری) بر ویژگی های شیمیایی کلاله زعفران شامل رنگ، عطر و تلخی مورد بررسی قرار گرفت . جهت بررسی اثر فعالیت آبی از نمک های کلرورمنیزیم، نیترات منیزیم و کلرور سدیم (برای دماهای ۲۰ و ۳۰ درجه سانتی گراد) و نمک های کلرور منیزیم، برمور سدیم و کلرور سدیم (برای دمای ۴۰ درجه سانتی گراد به منظور اعمال شرایط تسریع شده ) استفاده گردید تا میزان رطوبت نمونه های زعفران در داخل دسیکاتور به تعادل برسد . نتایج نشان داد که با افزایش درجه حرارت شدت رنگ به صورت معنی داری کاهش یافت . افزایش فعالیت آبی نیز باعث تجزیه بیشتر کروسین و در نتیجه کاهش رنگ گردید . کاهش رنگ در طی مدت ۱۲ هفته نگه داری مشهود بود . در حالی که مشاهده گردید که با گذشت aw= ۰/ عطر زعفران (سافرانال) با افزایش دما در طی نگه داری شدت یافت . بیشترین عطر در نمونه های با ۵۲ زمان در طی ۱۲ هفته نگه داری بیشتر شد . تغییرات درجه حرارت تأثیری بر تلخی (پیکروکروسین) نمونه ها نداشت. ولی نمونه های زعفران دارای حداقل تلخی بودند . نتایج آماری حاکی aw =۰/ دارای حداکثر تلخی و نمونه های نگه داری شده در ۵۲ aw = ۰/ نگه داری شده در ۳۲ از این است که اثرمتقابل دما و فعالیت آبی، دما و زمان، فعالیت آبی و زمان، هم چنین فعالیت آبی، دما و زمان بر رنگ، عطر و تلخی .( P<% معنی دار بوده است ( ۵
نفیسه واحدی، مصطفی مظاهری تهرانی، فخری شهیدی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

در این پژوهش، اثر افزودن فراورده های میوه ای حاصل از فرایند آبگیری اسمزی - انجمادی بر ویژگی های حسی، فیزیکی، شیمیایی و میکروبیولوژیکی ماست غلی ظ شده و تغییرات آن در طی دوره نگه داری بررسی شده است. این پژوهش در دو مرحله انجام پذیرفت . در مرحله اول، درصد، نوع و شکل میوه و نحوه افزودن آن (قبل و بعد از تخمیر ) بررسی شد و نتایج نشان داد که در شرایط افزودن میوه قبل از تخمیر محصول بهتری تولید می شود و در مورد درصد میوه، برای سیب ۱۰ درصد و برای تو ت فرنگی ۱۳ درصد درنظر گرفته شد . مقدار سینرزیس در نمونه های حاوی سیب کمتر بود که به دلیل بالاتر بودن فعالیت اسمزی سیب است . با توجه به انجام عمل اسمزی در هر دو نوع میوه، مقدار سینرزیس در مقایسه با ماست های حاوی میوه های فرایند نشده بسیار پایین تر بود . نمونه های حاوی توت فرنگی امتیاز طعم بالاتری را به خود اختصاص دادند و از نظر بافت و احساس دهانی نیز در درصدهای پایین تر میوه امتیا ز بیشتری داشتند . نتایج حاصل از اسیدیته، سینرزیس، طعم و ،pH آزمایش های مرحله دوم (بررسی تغییرات در طی دوره نگه داری) نشان دادند که نگه داری اثر معنی داری بر کلی فرم های موجود در نمونه های حاوی سیب پس از روز هفتم به صفر رسیدند. در مورد نمونه های حاوی .(P<۰/ بافت نمونه ها داشت ( ۰۵ توت فرنگی، کل یفرم ها پس از روز هفتم دیگر هیچ رشدی نداشتند.
شیرزاد محمد نژاد کیاسری، مهرداد صفایی، شبانعلی نوروزی، سیدحسن احمدیان، اسدالله متاجی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

تعیین نوع گونه مناسب، مهم ترین عامل موفقیت فعا لیت های جنگل کاری در شر ایط سخت و نامساعد است . از کم هز ینه ترین و کوتاه تر ین روش های معر فی گونه های سازگار در سطح یک منطقه نیز، شناسا یی گیاهانی است که به صورت طبیعی رو یش می یابند . هدف از این در منطقه حوزه  تحقیق بررسی تأثیر قرق کردن و انجام عملیات آبخوان داری در افزایش طبیعی نهال های(Juniperus excelasa Bieb)  ارس پشتکوه مازندران بوده است . این مطالعه در سطح ایستگاه تحقیقات آبخوان داری پشتکوه و عرصه شاهد در بخش غر بی ا ین ایستگاه صورت در نوارهایی به عرض ٥٠ متر و به فواصل ٢٠٠ متر (Ratio estimation) پذیرفته است. در انجام تحقیق از روش آماربرداری برآورد نسبت از یکدیکر استفاده شده است . سطح عرصه های مورد آماربرداری در ایستگاه تحقیقات آبخوا ن داری و عرصه شاهد ٦٠٠ هکتار بوده و آماربرداری با شدت ١٦ درصد انجام گردید . بررسی آماری این تحق یق مؤید وجود اختلاف معنی دار در بین متوسط فراوان ی درختان و نهال های ارس در هکتار ایستگاه آبخوا ن داری و عرصه شاهد با سطح احتمال ٩٩ درصد بوده است. ایستگاه آبخوان داری عل ی رغم آن که ٠) داشته است، عرصه را به نحوی برای ادامه حیات / ٠) نسبت به منطقه شاهد ( ٦٦٦ / تعداد کمتری از درختان ارس در سطح هکتار ( ١٠٤ نهال های ارس فراهم نموده است که در زمان بررسی، متوسط فراوا نی نهال های ارس در هکتار عرصه ایستگاه آبخوان داری بیش از هشت ٨) متوسط نهال های ارس در هکتار ع رصه خارج ایستگاه آبخوان داری بوده است . با توجه به این که ارس تنها گونه درختی است / برابر ( ٣٤ که در سطح ایستگاه تحق یقات آبخوان داری به صورت طبیعی رویش یافته ، انجام عملیات جنگل کاری و با اولویت استفاده از گونه مذکور در سطح منطقه توصیه م یگردد.
مهناز علیمحمدی، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

این پژوهش به منظور ارزیابی صفات زراعی و فیزیولوژیک و پت انسیل عملکرد ١٠ رقم گندم به صورت طرح کرت های یک بار خرد شده با ٣ تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. عامل اصلی را تیمارهای رطوبتی معمول و تنش (به و عامل فرعی را ارقام گندم تشکیل دادند. تنش رطوبتی (A ١٣٠ میل یمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس ± ٧٠ و ٣ ± ترتیب آبیاری پس از ٣ تأثیر معن ی داری را بر تمام صفات به جز وزن هزار دانه ، شاخص برداشت ، وزن ویژه برگ ، سهم توزیع مجدد ، تفاوت وزن پدانکل در دو برای سایر b به a و نسبت کلروفیل b مرحله گرده افشانی و رسیدگی داشت. تفاوت بین ارقام در شرایط تنش رطوبتی به جز برای کلروفیل شاخص برداشت و سهم توزیع ،b به a نسبت کلروفیل ، b صفات معن ی دار بود . تفاوت بین ارقام در شرایط معمول به جز برای کلروفیل مجدد از نظر سایر صفات معنی دار بود . ضرایب هم بستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت ، تعداد د انه درسنبله ، در هر دو شرایط مثبت و معن ی دار و با سرعت از دست دادن آب منفی و b و a و مجموع کلروفیل های a محتوای نسبی آب ، کلروفیل معن یدار بود . در شرایط تنش ه مبستگی مثبت و معن یداری بین وزن پدانکل در مرحله ظهور سنبله دهی و تفاوت وزن پدانکل در مراحل سنبله ده ی و رسیدگی فیزیولوژیک با عملکرد دانه و محتوای نسبی آب دیده شد . بر مبنای رگرسیون مرحل ه ای در شرایط تنش رطوبتی سرعت از دست دادن آب ، شاخص برداشت و محتوای نسبی آب در مجموع ٩٥ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین نمودند. طبق نتایج ارتفاع بوته و محتوای نسبی آب بیش از ٩٠ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین ،a رگرسیون مرحله ای در شرایط معمو ل کلروفیل نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر حاصل از ضرایب هم بستگی فنوتیپی بین صفات عملکرد دانه با صفات موجود در مدل بالاترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد داشتند. a رگرسیون نشان داد که در شرایط تنش شاخص برداشت و در شرایط معمول کلروفیل
مهدی مهبد، علیرضا سپاسخواه، مرضیه منفرد،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

استفاده بهینه از نزولات جوی، منجر به توسعه سطح زیر کشت و امکان تخصیص منابع آب موجود به مصارف دیگر می‌گردد که در نهایت منجر به توسعه اقتصادی خواهد شد. یکی از روش‌های مؤثر در این زمینه، استفاده از مدل‌های شبیه‌سازی مدیریت آب خاک و زمان‌بندی آبیاری می‌باشد. در این پژوهش مدل رایانه‌ای برای مدیریت و برنامه‌ریزی آبیاری مزارع بر اساس بیلان آب خاک و بارش، که قبلاً تهیه شده بود، تکمیل گردید و برای مزرعه گندم در منطقه باجگاه به کار برده شد. هم‌چنین تأثیر مقدار ذخیره رطوبت در حداکثر عمق خاک ناحیه ریشه در مقدار آب آبیاری بررسی شد. مدل مورد نظر در محیط برنامه‌نویسی Visual Basic .Net نوشته شده است. مدل تهیه شده برای 13 سال آمار هواشناسی منطقه باجگاه که کامل‌تر بودند، به کار برده شد. مدل در دو حالت که باران مؤثر کمبود رطوبتی خاک (نسبت به حالت ظرفیت زراعی) تا حداکثر عمق ریشه را جبران می‌نماید (حالت دوم) نسبت به حالتی که باران مؤثر تنها کمبود رطوبتی خاک تا عمق ریشه روزانه را جبران می‌کند(حالت اول) اجرا شد. در حالت دوم، مقدار آب آبیاری و تعداد دفعات آبیاری نسبت به حالت اول کاهش یافته است. چنانکه میانگین مقدار آبیاری فصلی از 8/706 به 2/569 میلی‌متر و میانگین تعداد دفعات آبیاری فصلی از 8 بار به 6 بار کاهش یافته‌اند. هم‌چنین میانگین نسبت باران مؤثر به کل مقدار باران از 31/46 درصد به 6/73 درصد افزایش یافته است. با احتمال 80%، در حالت اول با احتساب 9/108 میلی‌متر بارش مؤثر نیاز به 9 بار آبیاری و 7/757 میلی‌متر آب آبیاری نیاز است و در حالت دوم با احتساب 7/236 میلی‌متر بارش مؤثر به 7 بار آبیاری و 9/636 میلی‌متر آب آبیاری نیاز است. با احتمال 50% ، در حالت اول با احتساب 6/165 میلی‌متر بارش مؤثر به 8 بار آبیاری و 6/712 میلی‌متر آب آبیاری نیاز است و در حالت دوم با احتساب 1/292 میلی‌متر بارش مؤثر به 6 بار آبیاری و 1/545 میلی‌متر آب آبیاری نیاز است. در نهایت نشان داده شد که با استفاده از اصول ساده مدیریتی می‌توان از مصرف بیش از اندازه آب آبیاری جلوگیری نمود.
ملیحه کیخایی، منوچهر حیدرپور، فرهاد موسوی،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

قرار دادن سنگ‌چین در اطراف پایه‌های پل‌ها مانع از ایجاد آب‌شستگی موضعی اطراف آنها می‌گردد. ارائه الگوی مناسب پوشش سنگ‌چین یک اصل ضروری برای اقتصادی بودن این روش است. در مطالعه حاضر محدوده پوشش سنگ‌چین در گروه پایه‌ها بررسی و با نتایج بدست آمده برای تک پایه مقایسه شده است. گروه‌پایه‌های دوتایی و سه‌تایی در یک خـط موازی با جهت جریـان با قطر 02/0 متـر در فاصله‌های دو و چهار برابر قطر پایـه قرار گرفتند. چهار اندازه سنگ‌چین با قطرهای 86/2، 67/3، 38/4 و 18/5 میلی‌متر برای پوشش دور پایه‌ها استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه پایه‌ها، پدیده حفاظت‌کننده و تقویت‌کننده در پایه جلویی و عقبی به ترتیب باعث 31 درصد کاهش و 60 درصد افزایش طول محدوده سنگ‌چین شد. افزایش فاصله بین پایه‌ها اگرچه موجب کاهش تأثیر پدیده تقویت‌کننده و حفاظت‌کننده شد ولی اثری بر تغییر الگوی پوشش سنگ‌چین نداشت. پدیده حفاظت‌کننده در گروه‌پایه‌های دوتایی و سه‌تایی، گودال آب‌شستگی در پایه عقبی را به ترتیب به میزان 46 درصد و 54 درصد نسبت به تک پایه کاهش داده است. مقدار کاهش ابعاد گودال آب‌شستگی در پایه عقبی گروه‌پایه سه‌تایی نسبت به گروه پایه دوتایی 67 درصد بوده که به دلیل عامل حفاظ پایه‌های اول و دوم بر آن است. مناسب‌ترین شکل برای این‌که از آب‌شستگی بستر در انتهای محدوده سنگ‌چین در پشت پایه جلوگیری کند، نیم‌بیضی است. طول سنگ‌چین در پشت گروه‌پایه‌های دوتایی و سه‌تایی به ترتیب نسبت به تک‌پایه به میزان 31 و 5/37 درصد کاهش یافته است.
علی شعبانی، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، یحیی امامی، تورج هنر،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

با توجه به اهمیت کشت کلزا در ایران جهت تولید روغن و روش کم آبیاری که یکی از روش‌های مدیریتی در هنگام بروز خشکسالی و کمبود آب می‌باشد تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر عوامل فیزیولوژیک گیاه کلزا، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سال‌های زراعی 84-83 و 85-84 انجام گردید. آزمایش روی رقم لیکورد در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: تیمار شاهد یا تیمار آبیاری در کل دوره رشد، تیمار تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، تیمار تنش آبی در مرحله گل‌دهی و تشکیل غلاف، تیمار تنش آبی در مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول دوره رشد در زمان جوانه‌زنی. نتایج نشان داد کمبود آب سبب کاهش ارتفاع بوته (به خصوص در تیمار دیم)، وزن خشک گیاه (به ویژه در تیمار تنش آبی پیوسته در دوره رشد گیاه)، شاخص سطح برگ، پتانسیل آب گیاه و افزایش دمای پوشش سبز گیاه به دلیل کاهش تبخیر و تعرق گردید. شاخص سطح برگ کلزا در اثر اعمال تنش خشکی کاهش می‌یابد که این کاهش در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی در اوایل بهار به طور موقت شدیدتر می‌شود ولی با اتمام تنش افزایش می‌یابد. سرعت کاهش شاخص سطح برگ در انتهای دوره رشد در تیمار تنش در مرحله رسیدن دانه بیشتر از بقیه تیمارهاست.
علی شینی دشتگل، حیدرعلی کشکولی، عبدعلی ناصری، سعید برومندنسب،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

زراعت نیشکر در خوزستان در سطح وسیع متداول است و آبیاری آن به روش جوی و پشته با سیفون یا هیدروفلوم صورت می‌گیرد. برای بررسی اثر آبیاری جویچه‌ای یک در میان روی کارآیی مصرف آب و ویژگی‌های نیشکر، آزمایشی در اراضی کشت و صنعت امیرکبیر در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تیمار آبیاری‌های جویچه‌ای معمولی، یک در میان ثابت و متغیر اجرا شد. نتایج نشان داد که کارآیی مصرف آب به ازای شکر تولیدی، در تیمارهای آبیاری معمولی، یک در میان ثابت و متغیر به ترتیب 41/0، 58/0 و 7/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود. گرچه کارآیی مصرف آب در هیچ‌کدام از تیمارها اختلاف معنی‌دار نشان نداد ولی این فاکتور، در تیمارهای آبیاری یک در میان متغیر و ثابت به‌ترتیب حدود 41% و 29% نسبت به تیمار شاهد (آبیاری معمولی) روند افزایشی داشته است، به ‌گونه‌ای ‌که تیمار آبیاری یک در میان متغیر کمترین حجم آب مصرفی، بیشترین کارایی مصرف آب و عملکرد نیشکر و شکر تولیدی را داشته و شکر قابل استحصال آن با 5/14 تن در هکتار به ازای m3/ha 20604 آب مصرفی، بیشترین عملکرد را دارا بود. کلیه ویژگی‌های نیشکر در تیمارها به جز تعداد نی در هکتار، اختلاف معنی‌داری ‌با هم نداشتند.
نگار نور مهناد، محمدرضا نوری امامزاده ئی، بهزاد قربانی، عبدالرحمن محمدخانی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

در مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب از عوامل اصلی کاهش تولید محسوب می‌شود. در چنین شرایطی، کم‌آبیاری به عنوان یک راهبرد مدیریتی مهم برای تعدیل شرایط تنش آبی توصیه شده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع مدیریت آبیاری (کم‌آبیاری سنتی و بخشی) بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک، فنولوژیک و راندمان مصرف آب گیاه گوجه‌‌فرنگی انجام شده است. به این منظور یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آبیاری و چهار تکرار تعریف شد. تیمارهای آبیاری شامل کم‌آبیاری DI75 و DI50 (به ترتیب تأمین 75 و 50 درصد نیاز آبی) بود که در آنها آب مورد نیاز گیاه به طور معمول به تمام محیط ریشه داده می‌شد و تیمارهای آبیاری بخشی PRD75 و PRD50 (تأمین 75 و50 درصد نیاز آبی) که آب مورد نیاز گیاه در هر بار آبیاری فقط به یک سمت محیط ریشه داده می‌شد و بخش تر و خشک به طور متناوب جابه‌جا می‌شدند. تیمار FI (تأمین 100 درصد نیاز آبی) نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین راندمان مصرف آب (28/6 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمارPRD75 و کمترین راندمان (98/1کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار DI50 به دست آمد. راندمان مصرف آب در تیمار کم‌آبیاری معمولی (DI50) 67 درصد کاهش و در تیمار آبیاری بخشی ((PRD75 6/4 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. اندازه‌گیری وضعیت آب گیاه نشان داد که در تمام مراحل، همواره میزان آماس نسبی در تیمارهای PRD نسبت به تیمارهای DI بالاتر بود. نتایج تجزیه واریانس قطر روزنه برگ بیانگر معنی‌دار شدن اثر تیمارها در سطح 5 درصد بود. به‌طوری‌که با افزایش آب آبیاری، قطر روزنه‌ها نیز افزایش یافت. به علاوه قطر بازشدگی روزنه‌ها در تیمارهای آبیاری کامل و کم‌آبیاری سنتی بیشتر از تیمارهای آبیاری بخشی بود. از نظر تعداد روزنه در واحد سطح برگ، تیمار آبیاری کامل بیشترین و تیمارDI50 کمترین تعداد روزنه را دارا بودند (به ترتیب 04/10509 و 4/6904). از نظر خصوصیات فنولوژیک بین تیمارهای آبیاری به لحاظ درجه- روز مورد نیاز تا زمان میوه‌دهی و درجه- روز مورد نیاز تا زمان برداشت در سطح 5 درصد تفاوتی مشاهده نشد.
حسین طبری، صفر معروفی، حمید زارع ابیانه، رضا امیری چایجان، محمدرضا شریفی، علی محمد آخوندعلی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

معمولاً برای ارزیابی منابع آب مرتبط با برف در حوضه های کوهستانی، از آب معادل برف استفاده می شود. در این تحقیق، با بهره گیری از داده های مشاهده ای، کاربرد رگرسیون غیرخطی، شبکه عصبی مصنوعی و هم‌چنین بهینه سازی پارامترهای شبکه با روش الگوریتم ژنتیک در برآورد ضخامت برف و آب معادل آن بررسی شد. بدین منظور مقادیر برآورد شده با شبکه عصبی مصنوعی، روش تلفیقی شبکه عصبی- الگوریتم ژنتیک و روش رگرسیونی با مقادیر مشاهده شده مقایسه گردید. بدین-منظور اندازه‌گیری‌های صحرایی در بهمن سال 1384 در سراب کارون انجام گردید. هم‌چنین ضریب هم‌بستگی، میانگین مربع خطا و میانگین خطای مطلق برای ارزیابی کارایی مدل‌های مختلف شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون غیرخطی مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نتایج به دست آمده، روش های شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی تلفیق یافته با الگوریتم ژنتیک در برآورد آب معادل برف مناسب تشخیص داده شدند. به طور کلی از میان روش‌های به کار رفته، روش شبکه عصبی تلفیق یافته با الگوریتم ژنتیک بهترین نتیجه (84/0r=، 041/0MSE= و 051/0MAE=) را در بر داشته است. با توجه به پارامترهای مورد بررسی، ارتفاع از سطح دریا، مهم‌ترین پارامتر مؤثر جهت برآورد آب معادل برف است.
علیرضا مسجدی، امین مرادی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

در این مطالعه به منظور بررسی اثر موقعیت نصب آبشکن در قوس بر فرآیند آبشستگی، آزمایش‌هایی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه با 7/4 = Rc/B (R = شعاع مرکزی قوس، B= عرض فلوم) از جنس پلاکسی گلاس انجام پذیرفت. در این تحقیق با قرار دادن یک آبشکن در فلوم آزمایشگاهی با موقعیت‌های 30، 60، 90، 120، 150 و 160 درجه با دبی‌های 20، 24 و 28 لیتر بر ثانیه و عمق ثابت جریان 13 سانتی‌متر پدیده آبشستگی حول آبشکن در حالت آب زلال مورد بررسی قرار گرفت. برای مصالح کف فلوم از ماسه با دانه بندی یک‌نواخت با mm 2=50D و ضریب یک‌نواختی 7/1 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که حداکثر عمق آبشستگی هنگام نصب آبشکن در نیمه اول قوس (از صفر تا 90 درجه) کمتر از نیمه دوم قوس (90 تا 180 درجه) است. هم‌چنین ابعاد چاله آبشستگی نیز همانند عمق حداکثر آبشستگی با جابجایی آبشکن از نیمه اول به نیمه دوم قوس افزایش می‌یابد.
مصطفی کریمی کاخکی ، علی سپهری ،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

به منظور بررسی اثر کم آبیاری در مرحله زایشی بر کارآیی مصرف آب و تحمل خشکی ارقام آفتابگردان، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینای همدان در سال 1386 انجام گرفت. آبیاری در 6 سطح شامل: آبیاری کامل (شاهد)، کم آبیاری با قطع آبیاری در مرحله غنچه دهی، قطع آبیاری در مرحله گل‌دهی، قطع آبیاری در مرحله دانه بندی، قطع آبیاری در مراحل غنچه دهی و دانه بندی و قطع آبیاری در مراحل گل‌دهی و دانه بندی بود. از 4 هیبرید آفتابگردان شامل آذرگل، آلستار، آلیسون و یوروفلور استفاده شد. عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، مقدار آب مصرفی، کارآیی مصرف آب و شاخص های مقاومت به خشکی اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد بیولوژیک (7/11681 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد اقتصادی (0/4854 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (42 درصد) با آبیاری کامل و پس از آن با کم آبیاری در مرحله دانه بندی به دست آمد. در بین ارقام، رقم یوروفلور با عملکرد بیولوژیک معادل 1/10127 کیلوگرم در هکتار، عملکرد اقتصادی معادل 5/4081 کیلوگرم در هکتار و شاخص برداشت 40 درصد بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد. بیشترین کارآیی مصرف آب با دوبار قطع آبیاری در مراحل گل‌دهی و دانه بندی و سپس قطع آبیاری در مرحله دانه بندی (به ترتیب با 09/1 و 96/0 کیلوگرم در مترمکعب) به‌دست آمد. هم‌چنین رقم آلستار و پس از آن یوروفلور به ترتیب با 01/1 و 94/0 کیلوگرم در مترمکعب دارای بالاترین کارآیی مصرف آب در بین ارقام بودند. رقم یوروفلور به عنوان متحمل‌ترین رقم شناسایی و کارآیی شاخص تحمل به تنش و شاخص متوسط بهره‌وری در شناسایی ارقام متحمل به خشکی که هم در شرایط تنش و هم بدون تنش کمبود آب دارای عملکرد بالایی باشند، مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، کم آبیاری در مرحله دانه بندی کمترین اثر منفی را بر عملکرد و شاخص برداشت داشته و از نظر کارآیی مصرف آب نیز مناسب بود. هم‌چنین رقم یوروفلور ضمن دارا بودن بالاترین عملکرد، تحمل خشکی و شاخص برداشت از کارآیی مصرف آب مناسبی برخوردار بود.
مریم نوابیان ، عبدالمجید لیاقت،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

مدیریت و طراحی بهینه آبیاری و کوددهی می‌توانند عامل کنترل‌کننده انتقال آلاینده‌ها باشند. به طوری که هرگونه ترکیب مدیریت آب و مواد مغذی که منجر به کاهش رواناب و نفوذ عمقی، ایجاد فرصت مناسب برای نفوذ املاح، کاهش رسوبات و اعمال تدریجی کود شود در کنار توجه به مسایل اقتصادی و سهولت کاربرد می‌تواند قابل توجه باشند. در این تحقیق، تأثیر دو روش مدیریت آبیاری کاهش دبی و دبی ثابت در آبیاری جویچه‌ای و دو روش مدیریتی کوددهی به صورت جامد و مایع بر خروج مواد مغذی نیتروژن، فسفر و پتاسیم به صورت رواناب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که مدیریت آبیاری کاهش دبی به همراه مدیریت پخش غیریک‌نواخت کود جامد در مورد هر سه عنصر به دلیل کاهش خروج مواد مغذی از مزرعه دارای برتری بود. ولی بررسی خروجی نیترات در 6 مدیریت مختلف اعمال شده نشان داد که مدیریت آبیاری کاهش دبی و اعمال سه مرحله‌ای کود جامد، کودآبیاری و کودآبیاری (با نسبت‌های 4/1، 2/1 و 4/1) به دلیل نتایج مشابه با مدیریت کاهش دبی و اعمال سه مرحله‌ای کود جامد و تأثیر بیشتر بر یک‌نواختی رشد گیاهان در طول جویچه و سهولت کاربرد، توصیه می‌گردد.
حمزه علی علیزاده، فریبرز عباسی، عبدالمجید لیاقت،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

در این تحقیق به منظور مطالعه و بررسی اثرات کود آبیاری بر یک‌نواختی توزیع و مقدار تلفات کود از طریق رواناب سطحی در آبیاری جویچه ای، 12 آزمایش در مقیاس بزرگ تحت کشت ذرت دانه ای در جویچه های انتها باز در یک خاک لومی انجام شد. تعداد جویچه های هر آزمایش 5 عدد، طول جویچه ها 165 متر، فاصله بین جویچه-ها 75 سانتی‌متر و شیب عمومی مزرعه 006/0 متر بر متر بود. کود مصرفی مورد نیاز مطابق توصیه کودی از منبع کود اوره و طی چهار تقسیط مساوی (قبل از کاشت، مرحله هفت برگی، مرحله ساقه رفتن و مرحله سنبله زدن) اضافه گردید. کود اوره مورد نیاز در مرحله اول به روش معمول و در سه مرحله دیگر به روش کودآبیاری اعمال گردید. مدت زمان تزریق کود در کودآبیاری ها متغیر و در مرحله اول، دوم و سوم به ترتیب در 60، 35 و 20 دقیقه پایانی آبیاری صورت گرفت. نتایج نشان داد که یک‌نواختی توزیع نیمه پایین آب و کود برای همه آزمایش ها بالا و به ترتیب بین 0/88 تا 0/99 و 7/89 تا 0/96 درصد، یک‌نواختی توزیع چارک پایین آب و کود برای همه آزمایش ها به ترتیب بین 6/81 تا 2/98 و 7/85 تا 5/91 درصد و تلفات نیترات به صورت رواناب سطحی بسته به مدت زمان تزریق و دبی خروجی بین 7/5 تا 0/42 درصد متغیر بود. هم‌چنین نتایج نشان داد که بین تلفات کود از طریق رواناب سطحی در سطوح مدت زمان تزریق در سطح 01/0 معنی دار بود. نتایج آزمون دانکن برای مقایسه میانگین آزمایش ها نشان داد که بین تلفات کود در سطح مدت زمان تزریق 60 دقیقه و 35 دقیقه در سطح 05/0 معنی دار بوده ولی بین سطوح 35 و 20 دقیقه تفاوت معنی دار وجود نداشت.

صفحه 7 از 28     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb