546 نتیجه برای آب
مهدی سرائی تبریزی، حسین بابازاده، مسعود پارسی نژاد، سید علی محمد مدرس ثانوی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
کم آبیاری (Deficit Irrigation) از روشهای مدیریتی آبیاری است که به منظور افزایش کارایی مصرف آب مورد استفاده قرار میگیرد. در سالهای اخیر با توجه به خاصیت سازگاری درونی گیاه با شرایط کم آبی روشی به عنوان آبیاری بخشی (Partial Root Drying) معرفی شده است. در این تحقیق میدانی (مزرعهای) راهکارهای بهبود کارایی مصرف آب در کشت سویا بررسی شد. این آزمایش در چهار تیمار آبیاری شیاری شامل آبیاری کامل (درحد 100 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک)، کم آبیاری سنتی درحد 75 و 50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و آبیاری بخشی درحد50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در سال 1387 انجام شد. مقادیر آبیاری درست درحد جبران نقصان رطوبتی خاک (تلفات ناچیز) اعمال شد. نتایج نشان داد که کارایی مصرف آب بین تیمار آبیاری بخشی (PRD) و تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50% جبران نقصان رطوبتی خاک بر اساس آزمون چند دامنه دانکن در سطح 5% دارای اختلاف معنیداری است. کارایی مصرف آب در تیمار آبیاری بخشی (PRD) نسبت به تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50 و 75 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و تیمار آبیاری کامل به ترتیب 3/48، 9/61 و 1/70 درصد افزایش یافت.
محبوبه معتمدنیا، سیدحمید رضا صادقی، حمیدرضا مرادی ، هانیه اسدی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
تهیه و اجرای طرح های آب و خاک نیازمند مجموعه ای از اطلاعات مربوط به بارندگی و روان آب است. از طرفی آبنگارهای واحد، مبنای مناسبی برای تهیه آبنگارهای سیلاب و تأمین اطّلاعات جامع برای برنامه ریزان و مدیران محسوب می شوند. حال آن که تهیه آن برای تمامی حوزه های آبخیز به سادگی امکان پذیر نمی باشد. از این رو مدل-سازی مناسب برای شبیه سازی آبنگار واحد با استفاده از داده های قابل دست رس باران و به شیوه های آماری قابل اعتماد از ضروریات است. حال آن که اعتمادسنجی لازم برای روش های مختلف مدل سازی آماری در هیدرولوژی و هم چنین تهیه آبنگار واحد به ندرت صورت گرفته است. در همین راستا، تحقیق موجود درصدد مقایسه کارایی روشهای مختلف مدل سازی تهیه ارتباط آبنگار واحد معرف 2 ساعته حوزه آبخیز کسیلیان با زمان تمرکز حدود 10 ساعت با استفاده از داده های بارندگی می باشد. برای انجام تحقیق موجود، تحلیل روابط بین 36 ویژگی باران نگار و آبنگار واحد برای 23 رگبار طی چهار فصل در یک دوره زمانی 33 ساله به شکل های مختلف رگرسیون دو و چند متغیره مد نظر قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده میانه خطای تأیید مقادیر حاصل برای کلیه متغیرهای وابسته آبنگار واحد 2 ساعته بین 37 تا 88 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که در رگرسیون دو متغیره، مدل های درجه سوم و خطی و در رگرسیون چند متغیره، مدل های لگاریتمی بیشترین توانایی در تعیین ارتباط هیدروگراف واحد و مؤلفه های مختلف بارندگی در حوزه آبخیز مذکور را داشته اند. هم چنین دقت مدل های حاصل از تجزیه و تحلیل عاملی در رگرسیون چند متغیره کاهش پیدا کرد. با توجه به آماره های ارزیابی مورد استفاده در این تحقیق از بین دو روش پس رو و پیش رو در اکثر مواقع روش پس رو و در شاخص های زمانی رابط بین آبنگار واحد و باران نگار روش پیش رو از نتایج بهتری برخوردار بوده است.
مهدی بشری سهقلعه، سیدحمید رضا صادقی، عبدالصالح رنگ آور،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
اطلاع از چگونگی فرآیند فرسایش و میزان توانایی حمل رسوب بر اساس مطالعات انجام شده در کرت های اندازه گیری برای بررسی فرآیندهای موجود در تحقیقات فرسایش مورد استفاده قرار می گیرد. لیکن، انجام بررسی در خصوص امکان تعمیم نتایج حاصل از کرتهای آزمایشی به حوزه های آبخیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، در تحقیق حاضر سعی شد تا دقت کرت های مختلف فرسایش خاک در برآورد روان آب و رسوب حوزه های آبخیز کوچک مورد بررسی قرار گیرد. به منظور انجام تحقیق، تعداد 12 کرت آزمایشی با طول های 2، 5، 10، 15، 20 و 25 متر و عرض ثابت 2 متر در دو دامنه شمالی و جنوبی یکی از حوزه های آبخیز پایگاه تحقیقاتی حفاظت خاک سنگانه واقع در شمال شرقی استان خراسان رضوی مستقر گردید. به منظور بررسی دقت کرت های مورد بررسی، مقادیر روان آب و رسوب خروجی از کرت ها و حوزه آبخیز محاط بر آن به مساحت حدود 1 هکتار با استفاده از مخازن، جمع آوری، اندازهگیری و برای مقایسه مورد استفاده قرار گرفت. در طول مدت تحقیق از اواخر آبان 1385 تا خرداد 1386 به عنوان دوره بارندگی منطقه، 12 رگبار منجر به روان آب به وقوع پیوست که کلیه داده های حاصل در خروجی کرت ها شامل روان آب، رسوب و غلظت جمعآوری و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل دلالت بر افزایش دقت کرت های مورد مطالعه در برآورد روان آب و رسوب حوزه های آبخیز کوچک با افزایش طول آنها داشته و طول مناسب آنها برای تخمین صحیح هر یک از متغیرهای روان آب و رسوب به میزان طول متوسط شیب حوزه آبخیز و بیش از 20 متر بوده است.
سمیرا اخوان، جهانگیر عابدی کوپایی، سید فرهاد موسوی، کریم عباسپور، مجید افیونی، سید سعید اسلامیان ،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
توزیع زمانی و مکانی آب در حوضه های آبریز، تخمین کمیت و کیفیت آب و عدم قطعیت تخمینهای حاصله از اهمیت خاصی برخوردار به منظور تخمین مؤلفه های منابع آب شامل آب آبی (مجموع رواناب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی SWAT است. در مطالعه حاضر، مدل عمیق)، آب سبز (تبخیر و تعرق واقعی) و ذخیره آب سبز (آب خاک) در حوضه آبریز همدان- بهار استفاده شد. همچنین از الگوریتم SWAT برای واسنجی و اعتبارسنجی بر اساس دبی ماهانه رودخانه و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT-CUP در بسته نرم افزاری ،SUFI2 محاسبه میشود. نتایج شبیه سازی دبی رودخانه ها در بیشتر P-factor و R-factor به کار گرفته شد. درجه عدم قطعیت توسط فاکتورهای در مرحله واسنجی R-factor ایستگاهها، به ویژه خروجی حوضه آبریز (ایستگاه کوشک آباد) رضایتبخش بود. نتایج نشان داد که مقادیر بین ٢٠ تا ٦٠ درصد بودند. کم بودن مقادیر فوق به ترتیب بیانگر واسنجی خوب رواناب P-factor ٠ و مقادیر / ٠ تا ٨ / رواناب ماهانه بین ٤ در حوضه و عدم قطعیت زیاد پیشبینیهاست. در بیشتر ایستگاهها، به علت عدم دسترسی به اطلاعات کافی در مورد مقدار آب برداشتی از ٠/ بعد از واسنجی بین ٣ (NS) کم است. ضریب نش- ساتکلیف P-factor رودخانهها، شبیه سازی جریان پایه ضعیف بوده و در نتیجه مقدار ٠ بود که نشان میدهد واسنجی مدل در خروجی حوضه از دقت بسیار خوبی برخوردار است. از این مطالعه، اطلاعات خوبی در مورد / تا ٨ مؤلفه های منابع آب، هم از نظر توزیع مکانی (در مقیاس زیرحوضه) و هم از نظر توزیع زمانی (در مقیاس ماهانه)، به همراه باند تخمین عدم قطعیت ٩٥ درصد، به دست آمد. نتایج تحلیل عدم قطعیت مؤلفه های منابع آب نشان میدهد که میانگین ماهانه عدم قطعیت مربوط به تخمین آب آبی بیشتر از سایر مؤلفه هاست، زیرا این مؤلفه به تعداد پارامترهای بیشتری حساس میباشد
هانیه اسدی، حمیدرضا مرادی، عبدالرسول تلوری، سید حمیدرضا صادقی،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
روش کلارک یکی از روش های کاربردی تهیه آب نمود واحد لحظه ای در حوزه های آبخیز می-باشد که کارآیی آن به دقت تخمین پارامتر ضریب ذخیره آن بستگی دارد. از این رو تحقیق حاضر به منظور تعیین میزان کارآیی آب نمود به دست آمده بر اساس روش کلارک و مقایسه پارامتر ضریب ذخیره در معادله ماسکینگام از روش های ترسیمی، کلارک، لینزلی، میشل، جانستن- کراس و ایتن در حوزه آبخیز کسیلیان در استان مازندران انجام پذیرفت. در این تحقیق، ابتدا نمودار زمان- مساحت منطقه تهیه و اطلاعات مربوط به ایستگاه های هواشناسی سنگده و هیدرومتری ولیک بن برای تهیه آب نمود واحد 3 ساعته متوسط حوزه آبخیز استفاده شد. سپس کارآیی آب نمودهای واحد لحظه ای حاصل از روش کلارک با توجه به ضریب ذخیره معادله ماسکینگام و حاصل از شش روش مذکور، از طریق تبدیل آن به آب نمود واحد 3 ساعته و مقایسه آنها با آب نمود واحد 3 ساعته متوسط حوزه آبخیز بر اساس شاخص های آماری ارزیابی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش ترسیمی مورد استفاده در تهیه آب نمود واحد لحظه ای کلارک با خطای تخمین و ضریب کارآیی به ترتیب 33/33 و 83 درصد از دقت مناسب برای شبیه سازی مؤلفه های آب نمود سیلاب واحد مشاهده ای حوزه آبخیز مورد مطالعه برخوردار بوده است.
پریسا شاهین رخسار، حسن شکری واحد، محمد اسماعیل اسدی، کامران داوری، غلامعلی پیوست،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
امروزه در دنیا استفاده از کشت بدون خاک به عنوان نوعی فناوری تولید گیاهان که موجب افزایش کیفیت و کمیت محصولات باغبانی میشود، گسترش یافته است. به منظور بررسی برخی خصوصیات کمّی و کیفی گوجهفرنگی گلخانهای در واکنش به مدیریت آبیاری و بسترهای متفاوت کشت بدون خاک، این پژوهش در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان در بهار 84 با دو تیمار دفعات آبیاری در سه سطح 4، 8 و 12 بار در روز و بسترهای کشت در سه نوع پرلیت، لیکا و مخلوط پرلیت و لیکا (نسبت 1:1 وزنی) انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار بود. نتایج بررسی نشان داد بستر پرلیت موجب افزایش اسیدیته قابل تیتراسیون (43/0 میلیگرم در صد لیتر) و بستر لیکا موجب افزایش درصد تشکیل میوه (48 درصد) شد. بیشترین عملکرد میوه بازارپسند در هر بوته از 12 بار آبیاری در روز به مقدار 5/1830 گرم در بوته وکمترین از 4 بار آبیاری در روز به مقدار 7/1156 گرم در بوته به دست آمد. افزایش دفعات آبیاری موجب کاهش اسیدیته قابل تیتراسیون عصاره میوه شد و روی سایر صفات تأثیر معنی داری نداشت. به طورکلی بستر لیکا و دور آبیاری 12 بار در روز با افزایش ویتامین ث، عملکرد میوه بازارپسند و درصد تشکیل میوه شرایط مطلوبی را از نظر کیفی و کمی به وجود آورده است. گرچه میزان اسیدیته قابل تیتراسیون (33/0 میلیگرم درصد لیتر) در این تیمار کاهش یافت.
فاطمه فتحی، منصور زیبایی،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی به دلیل عدم موازنه میان کل برداشت و تغذیه منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی با نرخی سریعتر خواهد شد. به منظور برقراری تراز بین برداشت و تغذیه، راهکارهای عمده مشتمل بر تقویت مدیریت بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی، به کارگیری سیاستهای مدیریت تقاضا، بهبود راندمان آبیاری و افزایش عرضه آب است. نظر به این که بین درآمد زارعین و پایداری در مزارعی که متکی برآبهای زیرزمینی هستند مبادله وجود دارد، ضروری است که از مدلهای ریاضی جهت بررسی تأثیر میزان برداشت از آبهای زیرزمینی بر درآمد کشاورزان و پایداری استفاده شود. چنین مدلهایی قادرند که الگوی کشت بهینه، استراتژیها و روشهای مناسب آبیاری را در سطوح مختلف دسترسی به آب آبیاری، تعیین نمایند. ارتباط میان سود زارعین و برداشت از آبهای زیرزمینی با استفاده از برنامهریزی چند هدفه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز با استفاده از مصاحبه حضوری از کشاورزان دشت فیروزآباد در سال زراعی 87-86 جمعآوری شد و 112 بهرهبردار نمونه انتخاب شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از برنامهریزی چندهدفه برای همه گروههای همگن درصد کاهش سود کمتر از درصد کاهش برداشت آب است. به طور مثال کاهش 8 درصد آب مصرفی اثر چشمگیری را بر کاهش سود زارعین نداشته است (سود زارعین حدود 4 درصد کاهش مییابد). نهایتاً اینکه نتایج مطالعه حاضر میتواند به کشاورزان در انتخاب الگوی کشت، استراتژی و روش آبیاری، به گونهای که سود زارعین و برداشت آب از سفرههای زیرزمینی همزمان بهینه گردند و منجر به کاهش برداشت از آبهای زیرزمینی در مقایسه با شرایط کنونی شود، کمک نماید.
ارسلان فاریابی ، عیسی معروفپور، هوشنگ قمرنیا،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
دقت در طراحی سیستمهای آبیاری بارانی و مدیریت صحیح آنها عوامل مهمی در توسعه و بهبود این سیستمهاست. لذا هدف از این پژوهش، ارزیابی چگونگی طراحی و بهرهبرداری سیستمهای آبیاری بارانی کلاسیک ثابت- آبپاش متحرک دشت دهگلان در استان کردستان است. برای این منظور 10 سیستم آبیاری بارانی کلاسیک ثابت دشت دهگلان به طور کاملاً تصادفی انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارزیابی سیستمهای آبیاری بارانی منتخب، از معیارهای ضریب یکنواختی کریستیانسن (CU)، یکنواختی توزیع (DU)، راندمان پتانسیل کاربرد در ربع پایین (PELQ) و راندمان واقعی در ربع پایین اراضی (AELQ) استفاده گردید. مقادیر متوسط این پارامترها برای 10 مزرعه ارزیابی شده به ترتیب 66 ، 6/50 ، 8/44 و 8/43 درصد بهدست آمد. بررسیها نشان داد که کلیه سیستمها دارای راندمان کاربرد پایین بودند و یکنواختی توزیع آب در آنها نیز کمتر از مقادیر توصیه شده توسط مریام و کلر (1978) میباشد. از طرفی بهعلت کمآبیاری، بهجز یک مورد، در بقیه مزارع راندمان واقعی و راندمان پتانسیل کاربرد برابر بوده است. طراحی و اجرای نامناسب سیستمها مهمترین دلیل پایین بودن راندمان پتانسیل کاربرد تشخیص داده شد که از مهمترین این عوامل، فشار نامناسب سیستمها بود. استفاده همزمان از تعداد آبپاش زیاد و کاربرد آبپاشهایی با مشخصات و مدلهای متفاوت نیز در کنار طراحی و اجرای نامناسب، از دلایل اصلی پایین بودن یکنواختی توزیع آب بوده است. بهطور کلی نتایج بررسیها نشان داد که در اکثر طرحهای مورد مطالعه، بهرهبرداری از سیستمها در حد بسیار ضعیفی است.
محمد اوژن، محمد مهدوی، شهرام خلیقی سیگارودی، امیر حمزه حقیآبی،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
اندازهگیری مستقیم دبی در رودخانهها وقتگیر و پرهزینه است و گاهی در شرایط سیلابی به دلیل سرعت زیاد آب، زودگذر بودن آن و وجود مواد مختلف شناور در آب امکانپذیر نیست، بنابراین از رابطه بین دبی و تراز آب که به منحنی سنجه دبی معروف است، استفاده میشود. از طرفی در طراحی سازههای هیدرولیکی، حداکثر دبی سیل و حداکثر ارتفاع آن مورد نیاز است. در نتیجه برای محاسبه دبیهای سیلابی باید منحنی سنجه دبی را با استفاده از روشهای مناسب امتداد داد. در این مطالعه به منظور تعیین بهترین روش جهت امتداد منحنی دبی- اشل و برآورد دبی متناظر با اشلهای بالا، روشهای لگاریتمی، مانینگ، شزی و سرعت- سطح مقطع در 13 ایستگاه هیدرومتری در حوزه آبخیز کرخه در استان لرستان مقایسه شد. دادههای اندازهگیری شده هر ایستگاه در طول یک دوره آماری 10 ساله جمعآوری شد. نتایج حاصل از محاسبه ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین انحراف خطا (MBE) هر یک از روشها نشان داد که روش لگاریتمی دارای دقت بهتری در مقایسه با سایر روشهاست و عمدتاً برای امتداد منحنی در ایستگاههای با دبی متوسط پایین مناسب است. روش سرعت- سطح مقطع بعد از روش لگاریتمی مخصوصاً در ایستگاههای با دبی متوسط بالا، نتایج خوبی ارائه داد. روشهای مانینگ و شزی کمترین دقت را داشتند.
حسین حمیدی فر، محمد حسین امید، جواد فرهودی،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
اگرچه تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه پرش هیدرولیکی در مقاطع مستطیلی انجام شده است، اما مطالعات صورت گرفته روی مقاطع مثلثی بسیار اندک میباشد. در این مقاله، خصوصیات پرش هیدرولیکی در مقطع مثلثی به صورت تحلیلی و آزمایشگاهی مطالعه شده است. بررسی تحلیلی با استفاده از اصل پایستگی اندازه حرکت قبل و بعد از جهش صورت گرفته است. آزمایشها در یک کانال با مقطع مثلثی و با زاویه داخلی °4/94 و در دامنه وسیعی از دبی و عدد فرود و به ازای دو بازشدگی مختلف انجام شدند. مشخصههای کاربردی پرش از جمله نسبت عمق ثانویه، طول پرش، استهلاک انرژی و پروفیل سطح آب بررسی شد و نتایج با مشخصات پرش در مقطع مستطیلی مقایسه گردید. بررسیها نشان میدهد که مقطع مثلثی کارایی بیشتری نسبت به مقطع مستطیلی دارد. به طور مثال به ازای یک عمق اولیه (1Y) و عدد فرود (1F) معین جت ورودی، پرش در مقطع مثلثی به عمق ثانویه کمتری نیاز دارد. همچنین میزان استهلاک انرژی نسبی در مقطع مثلثی حدوداً 12 درصد بیشتر از مقطع مستطیلی است. در نهایت روابط تجربی و نمودارهایی نیز برای محاسبه طول پرش، استهلاک انرژی و پروفیل سطح آب در پرش پیشنهاد شد.
علیرضا مسجدی، مهدی غلامزاده محمودی،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
هر ساله با وقوع سیلاب در هر رودخانه تعداد زیادی از پلها درست زمانی که بیشترین نیاز به آنها وجود دارد، تخریب میشوند. یکی از مؤثرترین عوامل این تخریبها آبشستگی موضعی اطراف پایهها در قوس رودخانه میباشد. یکی از روشهای کاهش آبشستگی اطراف پایههای پل، نصب طوقه محافظ روی پایه است. طوقهها بستر را در مقابل جریانهای گردابی اطراف پایه محافظت میکنند. به منظور بررسی اثر طوقه در کنترل آبشستگی اطراف پایه پل در قوس رودخانهها، آزمایشهایی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه و شعاع مرکزی 8/2 متر و عرض 6/0 متر با از جنس پلاکسی گلاس انجام پذیرفت. در این تحقیق با قرار دادن یک پایه استوانهای به همراه چهار طوقه دایرهای با اندازههای مختلف در یک موقعیت از قوس با دبی و عمق ثابت، پدیده آبشستگی حول پایهها در حالت آب زلال بررسی شد. محل نصب طوقه در آزمایشها در 4 ارتفاع متفاوت انتخاب شد. برای مصالح کف فلوم از ماسه طبیعی با دانهبندی یکنواخت با قطر mm2 =50D و ضریب یکنواختی 3/1 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد با افزایش قطر طوقه میزان آبشستگی موضعی در اطراف پایه به طور قابل ملاحظهای کاهش مییابد بهطوریکه حداقل میزان آبشستگی در هنگام نصب یک طوقه با قطر مؤثرسه برابر قطر پایه روی یک پایه استوانهای در D 1/0 زیر بستر 93 درصد نسبت به حالت بدون طوقه ایجاد شد.
مسعود فرزام نیا، فریبرز عباسی،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
قنات یک سازه سنتی کشور ایران بوده که بدون صرف انرژی و هزینه زیاد به صورت یک سرریز طبیعی آب را به سطح زمین میرساند. در مناطق شرقی کشور که از داشتن رودهای بزرگ و پرآب محروماند، قنات میتواند نقش مهمی در اقتصاد مردم داشته باشد. بنابراین، توجه به قنات در مناطق شرقی کشور امری ضروری به نظر میرسد. یکی از این مناطق استان کرمان است که در مناطق جوپار، ماهان، بم و نرماشیر و فهرج دارای قنوات زیاد با آبدهی بالا و مادر چاه عمیق میباشد. در این تحقیق مسائل و مشکلات فنی و بهرهبرداری، نظام تقسیم و توزیع آب، وضعیت الگوی کشت اراضی پاییندست و تغییرات کمی و کیفی آب 15 رشته از قنوات این استان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان دادند که آبدهی قنوات در دراز مدت دستخوش تغییرات زیاد شده و در دهه اخیر کاهش قابل ملاحظهای داشته است. این کاهش، مساحت و الگوی کشت مناطق پاییندست را تغییر داده است. در قنوات مورد مطالعه مقادیر متوسط راندمان انتقال آب و ضریب زبری در کانالهای انتقال آب از مظهر تا محل مصرف، به ترتیب 2/81 درصد و 024/0، میانگین بازده کاربرد آب در اراضی پاییندست قنوات 3/59 درصد و متوسط کارآیی مصرف آب برای محصولات زراعی مانند گندم، یونجه، چغندر، ذرتدانهای، ذرت علوفهای و هندوانه بهترتیب 43/0، 51/0، 1/3، 65/0، 75/4 و 8 و برای محصولات باغی مانند پسته، بادام، خرما، مرکبات و درختان سیاهریشه به ترتیب 52/0، 3/0، 66/0، 1/1 و 54/0 کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. بررسیهای انجام شده نشان دادند از مشکلات عمده قنوات عدم تخصیص بودجه لازم برای مرمت و نگهداری، حفر چاههای عمیق در حریم آنها، عدم رعایت مسائل فنی، بهرهبرداری و نگهداری مناسب است.
جهانگیر عابدی کوپایی، زهره نصری، خلیل طالبی، علیرضا مأمن پوش، سید فرهاد موسوی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
در این تحقیق، کیفیت شیمیایی آب زایندهرود در فاصله سد تنظیمی زایندهرود و سد انحرافی نکوآباد، سه زهکش تخلیه شونده به رودخانه و یک چاه فلمن، با اندازهگیری برخی پارامترهای شیمیایی، طی تیر تا اسفند 1385، به همراه امکان آلودگی این آبها به حشرهکش دیازینون، در فاصله زمانی مهر تا اسفند 1385، به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) مورد بررسی قرارگرفت. همچنین توان خودپالایی زایندهرود در محدوده مورد مطالعه محاسبه شد. نتایج آزمایشهای انجام گرفته نشان داد که دیازینون در آب زایندهرود و پسابها وجود ندارد. عوامل مختلف فیزیکی، شیمیایی و زیستی مانند امکان هیدرولیز دیازینون در نتیجه تماس با آب در طی فصل تابستان به دلیل شروع اندازهگیریهای باقیمانده آن از مهر، بر عدم ردیابی این حشرهکش دخالت دارند که مورد بررسی قرارگرفتهاند. در نمونه مهر چاه فلمن، دیازینون به غلظت 1/32 نانوگرم در لیتر ردیابی شد که این مقدار کمتر از استانداردهای موجود برای دیازینون در آب شرب است. همچنین غلظت نیتروژن- نیتراتی در این ماه برابر 24 میلیگرم در لیتر به دست آمد که 4/2 برابر حد استاندارد 10 میلیگرم در لیتر میباشد. به علت افزایش تخلیه پسابهای گوناگون به داخل زایندهرود، توان خودپالایی رودخانه از بالادست به پاییندست کاهش مییابد. بنابراین جلوگیری از مصرف بیرویه آفتکشها و تصفیه پسابهای ورودی به زایندهرود، توجه بیشتری را میطلبد.
لاله پرویز، مجید خلقی، خلیل ولیزاده،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
تعیین دمای هوا در محاسبات بیلان انرژی، مطالعات هیدرولوژیکی و هواشناسی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. در این میان تعداد محدود ایستگاههای هواشناسی جهت تعیین دمای هوا در مقیاسهای بزرگ مکانی از جمله مشکلات پیشرو است. استفاده از فناوری سنجش از دور به دلیل دید وسیع و یکپارچه و به روز بودن تصاویر ماهوارهای، گزینه مناسبی در برآورد این پارامتر به نظر میرسد. در این تحقیق از همبستگی منفی بین دادههای دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در قالب روش TVX برای تعیین دمای هوا استفاده شده است که فرضیه روش، تقریب دمای هوا با دمای پوشش گیاهی انبوه و متراکم میباشد. به منظور بررسی عملکرد روش TVX در برآورد دمای هوا از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS حوضه آبریز سفیدرود در سالهای 1381-1382-1384 استفاده شده است. الگوریتم پنجره مجزا توسعه داده شده توسط پرایس در محاسبه دمای سطح زمین به کار گرفته شده است. متوسط اختلاف بین دمای سطح زمین واقعی و حاصل از الگوریتم پرایس در حدود 2/6 درجه سانتیگراد است، بالطبع این میزان خطا میتواند در مقادیر دمای هوا تأثیر داشته باشد. به علت استفاده از شاخص NDVI در روش TVX، روش نسبت به تراکم پوشش گیاهی دارای حساسیت است به طوری که در مناطق با تراکم کم پوشش گیاهی، میزان خطا افزایش پیدا میکند. تغییرات حدود 4 درصد دمای هوا نسبت به افزایش ماکزیمم NDVI به میزان 05/0، مبین عملکرد بالای فیزیک روش TVX در برآورد دمای هوا در مناطق وسیع است.
محمد هادی نظری فر، رضوانه مومنی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
کم آبیاری از استراتژیهای به کار رفته در سالهای اخیر برای کسب محصول با درآمد و سود ماکزیمم است. در این راستا، تحقیق در زمینه تعیین سطوح مناسب کم آبیاری ضروری است. از آنجاییکه تعیین سطوح متفاوت عملکرد از طریق آزمایشهای مزرعهای مشکل میباشد، استفاده از مدلهای شبیهسازی راهکاری است که از طریق آن میتوان بیلان آبی را مورد بررسی قرار داده، فرآیند رشد را شبیهسازی کرده و به مطالعه سناریوهای مختلف مدیریتی پرداخت. هدف این مطالعه، اعتباریابی و ارزیابی مدل رشد گیاهی CropSyst جهت تعیین الگوی کشت مناسب در شرایط کم آبیاری است. با اعمال سه سناریوی کم آبیاری با مقادیر 10%، 20% و 30% روی شش محصول باقلا، لوبیا، گندم، سیب زمینی، آفتابگردان و برنج در مدل، نتیجهگیری شد که اعمال کم آبیاری10% در باقلا، سیب زمینی و لوبیا؛ 20% در آفتابگردان و 30% در گندم مناسب بوده و بهتر است که در مورد برنج شرایط کم آبیاری اعمال نشود. همچنین از آنجاییکه میزان بهرهوری آب یکی از معیارهای اساسی در گزینش نهایی هر یک از محصولات فوق میباشد با تعیین شاخص سود خالص بهرهوری به ازای متر مکعب (NBPD) مشخص گردید که بیشترین میزان NBPD مربوط به محصول باقلا با مقدار6853 ریال در متر مکعب و کمترین میزان مربوط به آفتابگردان با ارزشی معادل 2809ریال در متر مکعب میباشد.
عاطفه مهدوی، محمدرضا نوری امامزادهیی، رسول مهدوی نجفآبادی، سیدحسن طباطبائی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
استان چهارمحال و بختیاری طی سالهای اخیر دچار محدودیت شدید دسترسی به منابع آب سطحی و در نتیجه اعمال فشار بهرهبرداری بر منابع آب زیرزمینی شده است. به همین لحاظ تقویت منابع آب زیرزمینی به کمک منابع سطحی یا تغذیه مصنوعی، یکی از راههای جبران این فشار محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق تعیین محلهای مناسب جهت اجرای طرح تغذیه مصنوعی به روش منطق فازی است. عوامل مؤثر در مکانیابی در نظر گرفته شده عبارتاند از شیب، نفوذپذیری سطحی، ضخامت قسمت غیر اشباع آبرفت، کیفیت شیمیایی آب، کاربری اراضی و شبکه آبراههای. لایه اطلاعاتی مربوط به هر پارامتر بر اساس منطق فازی، در نرمافزارهای Arc View 3.2a و
Arc GIS 9.3، کلاسهبندی و وزندهی شد و با عملگر حاصلضرب جبری عملیات تلفیق شاخصهها انجام گرفت. نتایج به دست آمده از تلفیق نشان میدهد که 79/4 درصد از کل حوضه مناسب و 94/17 درصد نیز نسبتاً مناسب است. جهت تعیین میزان تأثیرگذاری عامل کاربری اراضی بر نتیجه کار، این لایه روی نقشههای جواب به صورت جداگانه اعمال شد. مشاهده شد که درصد تناسب اراضی به یک سوم کاهش پیدا کرد. در مجموع حدود 30 نقطه با ذکر ویژگیهای اجرایی هر یک، معرفی شدند
فاطمه آقابابائی، فایز رئیسی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
آثار مفیـد و مثبت همزیستی میکوریزایـی بر رشد گیاهان مختلف در گذشته اثبات شده است. اغلب گیاهان زراعی قادر به برقراری همزیستــی با قـارچهای اندومیکـــوریزا هستند ولــی تاکنون مطالعهای در مورد امکـــان برقراری ارتباط همزیستی این قارچها با گیاه بادام (Prunus amygdalus) و بررسی نقش آنها بر این گیاه، به ویژه در خاکهای آهکی انجام نشده است. از اینرو به منظور بررسی رابطه همزیستی قارچهای میکوریزا و ژنوتیپهای تجاری و بومی بادام در استان چهارمحال و بختیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل، شامل تیمارهای ژنوتیپ بادام (مامایی، ربیع، تلخ و سفید)، فسفر (0 و 150 کیلوگرم در هکتار) و قارچ میکــوریزا
(Glomus intraradices Glomus mosseae,) به همراه یک تیمار بدون تلقیح به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای به مدت 4 ماه اجرا شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمایش شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه بادام شامل غلظت کلروفیل کل برگ، سرعت فتوسنتز خالص و بازده آب مصرفی در گیاهان همزیست با قارچهای میکوریزا نسبت به گیاهان شاهد فاقد همزیستی میکوریزی به ترتیب 20%، 300% و 300% افزایش پیدا کردند، ولی سرعت تبخیر و تعرق از سطح برگ گیاه کاهش (%10-8) یافت. هرچند میزان تغییر شاخصهای یاد شده به نوع ژنوتیپ بادام و سطح فسفر خاک بستگی دارد، ولی گونههای قارچ مورد مطالعه دارای آثار یکسانی بودند. افزایش فسفر قابل جذب در خاک موجب افزایش رشد گیاهان تلقیح شده و شاهد و افزایش فتوسنتز تنها در گیاهان دارای همزیستی میکوریزایی گردید.
نازیلا خرسندی، محمد حسین مهدیان، ابراهیم پذیر، داود نیککامی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
قدرت فرسایندگی باران به عنوان عامل اصلی ایجاد هدررفت خاک در قالب شاخصهایی پیشنهاد شده است. این پژوهش با هدف تعیین شاخص فرسایندگی مناسب در دو اقلیم خیلیمرطوب (الف) سرد سنگده در استان مازندران و نیمهخشک مراوهتپه در استان گلستان حوزه آبریز خزر و از طریق بررسی رابطه بین شاخصهای فرسایندگی و مقادیر رسوب خروجی از کرتهای فرسایشی انجام شد. در این رابطه، از مقادیر شدت در فواصل زمانی مختلف و مقدار بارش مربوط به 12 واقعه بارندگی در مراوهتپه و 11 واقعه در سنگده استفاده شد. تعداد 25 شاخص فرسایندگی مختلف بر مبنای شدت و انرژی جنبشی باران محاسبه شدند. در همان فاصله زمانی و در هر دو اقلیم از دادههای مقادیر رسوب خروجی کرتهای آزمایشی در سه تکرار، پس از هر واقعه بارندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین شاخصهای فرسایندگی باران مطالعه شده در سنگده و در مراوهتپه بهترتیب با ضرایب همبستگی 803/0 و 727/0 در سطح اطمینان 99 درصد بیشترین همبستگی را با رسوب نشان میدهند. بهطورکلی، در این شرایط اقلیمی غلبه شاخص گروه مرتبط با حاصلضرب شدت حداکثر بارش در پایههای زمانی کوتاه 10 و 30 دقیقه در مقدار انرژی جنبشی رگبار نسبت به سایر شاخصهای مورد مطالعه مشاهده میشود
علیرضا مسجدی، حسین کاظمی، امین مرادی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
در این تحقیق برای بررسی عمق آبشستگی در اطراف پایه پل در قوس رودخانه، آزمایشهایی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه با 7/4 و از جنس پلاکسی گلاس انجام پذیرفت. بدین منظور با قرار دادن یک پایه استوانهای به قطر 6 سانتیمتر در فلوم با 4 دبی و عمق ثابت12 سانتیمتر پدیده آبشستگی حول پایه در حالت آب زلال بررسی شد. برای مصالح کف فلوم از ماسه طبیعی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که حداکثر عمق آبشستگی هنگام نصب پایه استوانهای در طول قوس متفاوت بوده و در موقعیت 60 درجه بیشترین آبشستگی در اطراف پایه ایجاد میشود. همچنین با افزایش دبی جریان در کلیه موقعیتها، عمق آبشستگی نیز افزایش یافت.
سید حسن طباطبائی، محبوبه غزالی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
توجه به دقت و صحت دادههای ورودی در تحلیلها و تصمیمگیریهای مهندسی از اهمیت خاصی برخوردار است. منابع خطا به طور عمده مربوط به جمعآوری، وارد کردن، ثبت، ذخیرهسازی، فراخوانی، بهکارگیری و تحلیل اطلاعات و در نهایت تهیه مدلها میباشد. از جمله خطاهایی که بر دادههای نقطهای اعمال میشود، خطای مربوط به نحوه میانیابی آنهاست. این نوع خطا مربوط به نامناسب بودن روش انتخابی جهت میانیابی است. هدف این تحقیق، ارزیابی دقت هشت روش مهم میانیابی در تخمین ارتفاع سطح ایستابی برای دو دشت فارسان ـ جونقان و سفید دشت از دشتهای زیر حوضه بهشت آباد در استان چهارمحال و بختیاری است. برای بررسی خطای هر روش میانیابی و انتخاب بهترین روش در تعیین تراز سطح ایستابی، از فن اعتبارسنجی متقابل استفاده شد. همچنین جهت مقایسه آماری مدلها از مقادیر ریشه متوسط مربع خطاها (RMSE) و میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که روش اصلاح شده شپارد مناسبترین روش برای میانیابی سطح ایستابی در دشت سفید دشت با 6=MAE و 7=RMSE و روش تواندهی عکس فاصله با 6=MAE و 9=RMSE ، بهترین روش برای دشت فارسان ـ جونقان است. همچنین در این دشتها روشهای میانگین متحرک، انحنای کمینه و رگرسیون چند جملهای دارای بیشترین میزان متوسط خطا در میانیابی سطح ایستابی میباشند (25