546 نتیجه برای آب
گلایه یوسفی، آزاده صفادوست، محمد رضا مصدقی، علی اکبر محبوبی،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر درازمدت بافت خاک و مدیریت کشت بر حرکت لیتیم و برمید تحت شرایط جریان غیراشباع ماندگار انجام شد. تیمارها شامل دو خاک با بافت لوم رسی و لوم شنی بودند که هر دو بهمدت چهار سال زیر کشت گندم و یونجه قرار داشتند. ستونهای دستنخورده خاک درشرایط جریان ماندگار با استفاده از آب شهری برقرار شد و سپس پالسی از محلول برمید لیتیم ( M005/0) بهعنوان غلظت ورودی (C0) بر سطح ستونهای خاک اعمال گردید. آبشویی برای هر ستون تا PV4 (چهار برابر حجم آب منفذی) ادامه یافت. غلظت برمید و لیتیم موجود در زهآب خروجی با فواصل PV2/0، بهترتیب توسط الکترود انتخابگر برمید و دستگاه فلیم فتومتر اندازهگیری شد. غلظت نسبی (C/C0) برمید و لیتیم در برابر حجم آب منفذی رسم شد. نتایج نشان داد که نوع کشت و بافت خاک (در مجموع ساختمان خاک) اثر معنیداری بر غلظتهای خروجی داشتند. منحنیهای رخنه نشاندهنده خروج زودهنگام برمید بهدلیل دفع آنیونی و دیرآیی لیتیم بهدلیل جذب سطحی در ستونهای خاک بود. با گذشت زمان غلظت برمید و لیتیم کاهش یافت و در زمانهای طولانی به هم رسیدند که این نشانگر از بینرفتن اثر منافذ درشت بر انتقال مواد در نتیجه ادامه آبشویی و انتقال عمده آنها از راه جریان در پیکره خاک بود. غلظت برمید و لیتیم خروجی از خاک لوم رسی زیر کشت یونجه بهدلیل پایداری بیشتر ساختمان خاک نسبت به خاک لوم شنی تحت همان کشت بیشتر بود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد غلظت برمید و لیتیم خروجی در خاکهای زیر کشت یونجه (هر دو بافت) بیشتر از خاکهای زیر کشت گندم بود. این امر بیانکننده اثر قابل توجه نوع کشت نسبت به بافت خاک، بر حرکت آلایندهها در خاک میباشد. روند تغییرات منحنی رخنه لیتیم نیز مانند برمید بود؛ با این تفاوت که بهعلت جذب بر روی سطوح فعال؛ غلظت آن در زهآب خروجی کمتر از برمید بود.
احسان صاحب جلال، فرهاد دهقانی، منیرالسادات طباطبایی زاده،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
آبهای زیرزمینی مهمترین منبع تأمین آب مورد نیاز کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک میباشند. در بسیاری از مناطق، استفاده بیش از حد از منابع آب با کیفیت خوب باعث کاهش منابع آب قابل دسترس و روی آوردن به استفاده از منابع آب با کیفیت نامطلوب شده است. بنابراین جهت مدیریت صحیح منابع آب و برقراری تناسب بین کیفیت آب و نحوه استفاده از آنها، اطلاع از چگونگی تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آبهای زیرزمینی امری ضروری محسوب میشود. بدین منظور، در این تحقیق، ابتدا در سال 1385 در بخشی از دشت بهادران مهریز از 76 حلقه چاه، نمونه آب گرفته شد و آنالیزهای شیمیایی روی آنها صورت گرفت. از آنجاکه ژئواستاتیستیک با فراهم کردن تخمینگرهای آماری مختلف نظیر کریجینگ، ما را قادر میسازد تا با استفاده از اطلاعات حاصله از نقاط نمونهبرداری شده، به برآورد خصوصیت مورد نظر در نقاطی که نمونهبرداری نشدهاند بپردازیم بنابراین به منظور پهنهبندی خصوصیات کیفی آب که شامل Cl ,SAR, ECو B میباشد از روش درونیابی کریجینگ استفاده شد و در نهایت پس از همپوشانی نقشههای حاصله و با استفاده از معیارهای طبقهبندی کیفیت آب به روش فائو، نقشههای مجزای کیفیت آب از نظر محدودیتی که ایجاد میکنند ترسیم گردید. نتایج به دست آمده از بررسی نقشه شوری نشان میدهد که آبهای زیرزمینی در 48% از منطقه مورد مطالعه در کلاس محدودیت شدید و 52% آن نیز در کلاس با محدودیت کم تا متوسط قرار دارند. همچنین آبهای زیرزمینی از نظر سرعت نفوذ در خاک در 66% از منطقه بدون محدودیت،11% با محدودیت کم تا متوسط و 23% دارای محدودیت شدید میباشند. در مرحله بعد، به منظور بررسی تغییرات زمانی شوری آب زیرزمینی در یک دوره 5 ساله(90-1385) از تعداد 38 حلقه چاه منطقه نمونهبرداری گردید و نقشه شوری آب زیرزمینی در سال 1390 نیز ترسیم شد. در نهایت با تفریق نقشه شوری سالهای مذکور، نقشه تغییرات شوری ترسیم گردید. بررسی نقشه مذکور نشان داد که شوری آبهای زیرزمینی در 1/31% منطقه کاهش و در 5/26% منطقه افزایش یافته، در حالیکه 4/42% درصد منطقه بدون تغییر مانده است. همچنین از آنجا که منطقه مورد مطالعه زیرکشت پسته میباشد و شوری آستانه کاهش عملکرد این محصول 8 دسی زیمنس بر متر است. بنابراین حدود 8 درصد به اراضی دارای محدودیت اضافه شده که در مورد مدیریت آبیاری و برنامه توسعه کاشت در قسمتهای شرق و جنوب شرقی منطقه باید تجدید نظر نمود.
شامحمد یوسفوند، محمود حبیبنژاد، کریم سلیمانی، مریم رضایی پاشا،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
چکیده
فرسایشپذیری خاک و شکلگیری و گسترش فرسایش آبکند، تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله مقدار املاح محلول خاک و سازندهای زمینشناسی میباشد. در این مطالعه تلاش شده است تا تأثیر عوامل خاکی و سازندها بر روی فرسایش آبکندی در حوزه آبخیز سیف آباد در استان لرستان مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور گسترش حجمی و سطحی 17آبکند در 12 سال اخیر (1388-1376)، با استفاده از عکسهای هوایی و مطالعات صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای خاک نیز در فاصله 50 درصدی طول هر آبکند از دو افق سطحی (cm30-0) و عمقی (بیشتر از cm30) برداشته شدند. فاکتورهایEC، PH، درصد سیلت، درصد رس، درصد شن، درصد آهک مورد اندازهگیری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS14 و با اسنفاده از آزمونهای ناپارامتری کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد. جهت بررسی ارتبا ط بین حجم رسوب آبکندها و عوامل خاکی از ضریب همبستگی Spearman استفاده گردید. نتایج نشان داد که در خاک سطحی تنها عامل PH رابطه مثبت معنیداری(سطح 1%) با رسوبزایی آبکندها دارد. درخاک عمقی نیز فاکتورهای درصد سیلت رابطه مثبت معنیدار(سطح 1 %) و درصد شن نیز رابطه منفی معنیدار (سطح 5 % ) با حجم رسوب آبکندها دارند. هیچ رابطه معنیداری بین سازندهای زمینشناسی و تولید رسوب آبکندها یافت نشد.
ایرج ویسکرمی، کیانفر پیامنی، عزیزاله شاه کرمی، علیرضا سپهوند،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
یکی از اهداف مهم طرحهای پخش سیلاب، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پخش سیلاب بر منابع آب زیرزمینی کوهدشت بود. آمار و اطلاعات موجود شامل بارندگی، سطح سفره آب زیرزمینی و میزان بهرهبرداری یک دوره آماری دهساله (پیش و پس از اجرای عملیات پخش سیلاب) گرد آوری و ارزیابی شدند. برای مقایسه این سه متغیر نخست آزمون نرمال بودن دادهها صورت گرفت و بعد از آن تمامی دادههای موجود استاندارد شدند. نتایج بهدست آمده نشان داد که پیش از پخش سیلاب (تا سال 76-75) تغییرات سطح سفره آب زیرزمینی تابع میزان بهرهبرداری بوده و روندی کاهشی داشته است، با اجرای طرح پخش سیلاب، این روند کاهشی متوقف شده و سطح آب زیرزمینی افزایش یافته است. با این حال، در سال 79-77 بهعلت دو خشکسالی پیایی، سطح سفره آب زیرزمینی بهشدت کاهش یافته بهطوریکه مقدار شاخص استاندارد که از 3/0 در سال 72-71، به 5/1- رسیده است.
الهام فتحی هفشجانی، حبیب الله بیگی هرچگانی،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
روند آلودگی نیتراتی و فسفاتی آب زیرزمینی میتواند حاکی از نحوه مدیریت آب این منابع باشد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات در غلظت نیترات و فسفات و الگوهای مکانی توزیع نیترات و فسفات آبخوان شهرکرد در طی یک دوره پنج ساله است. به این منظور از 100 حلقه چاه کشاورزی در طی سالهای 1385، 1389 و 1390 نمونهبرداری و غلظت نیترات و فسفات اندازهگیری شد. از سال 1385 تا 1390 میانگین غلظت نیترات آبخوان از 18 به 27 میلیگرم بر لیتر و غلظت فسفات از 05/0 به 15/0میلیگرم بر لیتر افزایش پیدا کرده است. از بین مدلهای مختلف واریوگرام گوسی، نمایی، کروی و خطی، مدل کروی تغییرات مکانی نیترات و فسفات در طی دوره مورد مطالعه را بهترتوجیه کرد. بررسی نقشهها نشان داد که غلظت نیترات و فسفات در بخشهای جنوبی دشت حداکثر و در بخشهای شمالی حداقل است. به نظر میرسد دلیل اصلی بالا بودن غلظت نیترات و فسفات در بخش جنوبی وجود تصفیهخانه شهرکرد، دامداریهای فشرده، کم عمق بودن سطح ایستابی و جهت گرادیان هیدرولیکی به این سمت از دشت باشد. مقایسه نقشهها نشان داد که از سال 1385 تا 1390 از مساحت کلاسهای با آلودگی کمتر کاسته شده و به مساحت کلاسهای با غلظت بیشتر نیترات و فسفات افزوده شده است.
هوشنگ قمرنیا، مریم جعفری زاده، الهام میری، محمد اقبال قبادی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
برآورد نیاز آبی یکی از مهمترین مراحل طراحی سیستمهای آبیاری است و برای برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع آب اولین و مهم-ترین قدم تعیین نیاز آبی است. لذا به منظور تعیین نیاز آبی گیاه گشنیز، آزمایشی به مدت دو سال (1388 تا 1390) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی در کرمانشاه اجرا گردید. بدین منظور از سه لایسیمتر بیلان آبی به قطر 2/1 متر و ارتفاع 4/1 متر استفاده شد. زمان آبیاری با استفاده از قرائتهای صورت گرفته از دستگاه IDRG تعیین شد، و در طی مدت آزمایش همواره سعی شد رطوبت در حد رطوبت سهلالوصول باقی بماند و عمق آبیاری هم به گونهای محاسبه شد که بتواند رطوبت خاک را به ظرفیت زراعی برساند. سپس با استفاده از معادله بیلان آب تبخیرتعرق محاسبه شد. براساس نتایج بهدست آمده میزان آب مورد نیاز گشنیز در سال 1388- 1389 و 1389-1390 به ترتیب 58/713 و64/580 میلیمتر برآورد شد. در همین مدت تبخیر تعرق مرجع با استقاده از معادله پنمنمانتیث محاسبه شد و این پارامتر برای سال اول انجام پژوهش، 58/643 میلیمتر و برای سال دوم 17/530 میلیمتر برآورد گردید.
نجمه مظلوم، رضا خراسانی، امیر فتوت، یوسف هاشمی نژاد،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
اصلاح خاکهای شور با وسعت جهانی 831 میلیون هکتار، اقدامی مؤثر در افزایش تولیدات کشاورزی است. کشت گونههایی از گیاهان مقاوم به شوری میتواند سبب افزایش حلالیت کلسیت و آزاد شدن کلسیم در محلول خاک و در نتیجه اصلاح خاک گردد. این تحقیق در قالب طرح کاملاَ تصادفی با آرایش کرتهای خرد شده در ستونهایی پر شده از یک خاک شور- سدیمی ( 8/23 SAR= ،7/7=pHs، dS m-188/12=(ECe انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمارهای تحت کشت روناس(Rubia tinctorum)، سسبانیا (Sesbania acuelata) و مرغ (Cynodon dactylon) و تیمارهای شیمیایی گچ در دو سطح 50 و 100 درصد نیاز گچی و اسید سولفوریک به میزان اکیوالانی برابر با نیاز گچی و یک شاهد، هر یک در سه تکرار اعمال شد. تمامی تیمارها با 41 لیتر آب شهری بهطور یکسان و بهمدت 30 روز در 8 مرحله آبشویی شدند. پس از آبشویی، ویژگیهایی شامل نسبت جذبی سدیم (SAR) و هدایت الکتریکی (EC) خاک، مقدار سدیم موجود در زهاب و مقدار سدیم جذب شده توسط گیاهان اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد گیاهان و بهسازهای شیمیایی بهطور میانگین بهترتیب سبب 59 و 65 درصد کاهش SAR خاک نسبت به شاهد شدند. همچنین، تیمارهای گیاهی به استثناء گیاه سسبانیا، سبب بیشترین مقدار آبشویی سدیم از خاک گردیدند که نشاندهنده نقش مؤثر این گیاهان در انحلال و آبشویی سدیم نامحلول یا تبادلی خاک است. با توجه به نتایج این تحقیق و نیز مزیت کشت گیاه جهت حفاظت خاک، گیاهپالایی را میتوان بهعنوان جایگزینی مناسب و سودمند برای اصلاح خاکهای شور- سدیمی مورد توجه قرار داد.
عادل محمدی، محمدحسن بیگلویی، محمدرضا خالدیان، علیرضا مریدنژاد، جلال رجبی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
به منظور بررسی اثر شیب و مدت زمان آبیاری روی ابعاد پیاز رطوبتی، آزمایشاتی با قطرهچکانی دارای دبی ثابت 4 لیتر در ساعت در مدت زمانهای آبیاری 2، 4 و 6 ساعت در اراضی با شیبهای صفر، 5، 15 و 25 درصد با بافت خاک لومسیلتی در منطقه فتحعلی دشت مغان در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش شیب زمین، مساحت و حجم پیاز رطوبتی در مدت زمان آبیاری ثابت افزایش یافت. عمق نفوذ در راستای محور قطره چکان با افزایش شیب زمین دارای کاهش اندکی بود که درصد این کاهش معنی دار نبود. جزء بالادست و پایین دست پیاز رطوبتی در شیب صفر درصد متقارن ولی در اراضی شیبدار نامتقارن بود در نتیجه جهت استفاده بهینه از رطوبت ذخیره شده در خاک فاصله بین بوته گیاه و محل استقرار قطره چکان بسته به شیب زمین بایستی 10 الی 25 سانتیمتر در نظر گرفته شود. بررسی توزیع رطوبت در پیاز رطوبتی نشان داد که در اراضی شیبدار بر خلاف اراضی مسطح قسمت عمده توزیع رطوبت به ویژه هسته رطوبتی در پاییندست قطرهچکان واقع شده و پیاز رطوبتی در این اراضی نسبت به اراضی مسطح بزرگتر بود.
شهلا زمانی، عاطفه پرورش ریزی، سعید عیسی پور،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
خودکارسازی شبکههای آبیاری برای ارتقای عملکرد این شبکهها و به عنوان یکی از روشهای بهبود بهرهبرداری، ضرورتی است که نیازمند بکارگیری سیستمهای کنترل است. در این بین، کنترلکنندههای PID کاربرد زیادی در مناطق مختلف دنیا داشتهاند، اما تنظیم آنها برای شرایط هندسی و هیدرولیکی مختلف کانالها، همچنان به عنوان مشکل اصلی طراحی محسوب میشود. از آنجا که پارامتر شیب کف کانال یکی از عوامل تعیین کننده رفتار دینامیک جریان آب است، در این مطالعه با اعمال تغییر شیب طولی در یک کانال مبنا، کنترلکننده پاییندست فاصلهدار با کاربرد دیکوپلینگ و تکنیک تناسبی-انتگرالی-دیفرانسیلی پسخورد، طراحی و ارزیابی شد. همچنین برای تنظیم کنترلکننده از مشخصههای کانال استفاده شد و این مشخصهها با استفاده از رویکرد جدید فرایند شناسایی سیستم تعیین شدند. به منظور طراحی و اجرای الگوریتمهای کنترل از مدل هیدرودینامیک سوبک در تلفیق با نرمافزار متلب استفاده شد و با در نظر گرفتن مقادیر مختلف برای شیب کف کانال، اثر آن روی رفتار جریان آب و تنظیم کنترلکننده و در نتیجه اثر آن در ضرایب کنترلکننده، بررسی شد. سپس ارزیابی عملکرد کنترلکننده تنظیم شده، در دوره بهرهبرداری مورد نظر و در سناریوهای مختلف، با محاسبه شاخصهای عملکرد صورت گرفت. بهطور کلی نتایج نشان داد که جریان آب در شیبهای زیاد رفتار رزونانسی کمتری نشان میدهد و توانایی این نوع کنترلکننده در کانالی با شیب زیاد، نسبت به شیبهای ملایمتر، کمتر است.
سید اسداله محسنی موحد، محمود اکبری، پروانه صالحی مقدم،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
چون همیشه نمیتوان از آبیاری تحت فشار استفاده کرد، استفاده از روشهای مدرن آبیاری سطحی ضروری است. در این مقاله ضمن معرفی مدل جدید BISEDOM برای طراحی و ارزیابی بهینه آبیاری نواری، تأثیر ضریب وزنی شاخصها (راندمانها) در فرآیند بهینه-سازی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و مناسبترین الگوی وزنی که براساس پتانسیل بهبود است، معرفی میشود. در مدل BISEDOM برای شبیهسازی هیدرولیکی از مدل موازنه حجم و برای بهینهسازی از روش SA استفاده شده است. همچنین بررسی ترکیبهای متفاوت متغیرهای تصمیمگیری (دبی ورودی، طول، عرض و شیب نوار)، و نتیجتاً راندمانهای معرف عملکرد آبیاری نواری در یک تابع هدف امکانپذیر شده است. ضمن اینکه به سبب ماهیت روش SA، باید پارامترهای این روش در مدل، پسبهینگی شوند. در این تحقیق نهایتاً مشخص شد شاخصهای موزون مطابق الگوی پیشنهادی در بهبود عملکرد آبیاری نواری تأثیر معنیداری خواهد داشت. همچنین اعتبارسنجی نتایج مدل، در سه بخش طراحی، ارزیابی و بهینهسازی با مدل SIRMOD و روش ریاضی مجانب نشان داد نتایج حاصل بسیار نزدیک به هم میباشد. لذا نتایج حاکی از کارایی مدل نسبت به مدلهای موجود بهویژه برای اهداف بهینهسازی است.
عبداله احمدنژاد، جهانگیر عابدی کوپایی، سيد فرهاد موسوی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
کنجد یکی از مهمترین گیاهان دانه روغنی در دنیا است. تنش خشکی یکی از عوامل محیطی محدودکننده تولید کنجد میباشد. تأثیر کمبود آب میتواند به وسیله تلقیح ریشه گیاهان با قارچ میکوریزا کاهش یابد. در این مطالعه، هدف، تعیین تأثیر سطوح مختلف آب کاربردی (تأمین 60، 80 و 100 درصد کمبود رطوبتی خاک) با روش آبیاری قطرهای- نواری سطحی (تیپ) و تلقیح گیاهان با قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب کنجد میباشد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان درسال 1389 اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر رژیم آبیاری بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار نشد. تأثیرکاربرد قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه (74/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 80 درصد و تلقیحشده با قارچ میکوریزا بود. تأثیر رژیمهای آبیاری و کاربرد میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن (43/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 100 درصد و تلقیحشده با میکوریزا بود.
عبدالرحمان محمدخانی، محمدرضا نوریامامزادهای، اعظم میرجلیلی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
در این پژوهش اثر چهار تیمار آبیاری موضعی ریشه (FULL, 1PRD50, 2PRD50, 3PRD50) بر تولید میوه و راندمان مصرف آب گوجه فرنگی در یک طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در تیمار شاهد (FULL)، کل آب مورد نیاز گیاه بهطور یکنواخت در تمام محیط ریشه بهکار برده شد. در تیمارهای 1PRD50، 2PRD50 و 3PRD50 ریشهها به دو ناحیه مجزا از هم تقسیم و به اندازه 50 درصد تیمار شاهد به ترتیب یک، دو و سه مرتبه یک طرف ریشه بهطور متوالی آبیاری شد. نتایج شان داد، بیشترین میانگین وزن میوه در تیمار آبیاری کامل (44/43 گرم) و کمترین آن در تیمار PRD50 3 (57/24 گرم) دیده شد. بیشترین قطر (1/43 میلیمتر) و تعداد میوه (46 عدد) در تیمار شاهد و کمترین این ویژگیها ( بهترتیب 6/15 میلیمتر و 20 عدد) در تیمار 3PRD50 دیده شد. بیشترین عملکرد میوه و عملکرد بازار پسند در تیمار شاهد و سپس در تیمار آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) حاصل شد. بیشترین راندمان مصرف آب در تیمار آبیاری موضعی متناوب ریشه (48 درصد بیش از شاهد) و کمترین آن در تیمار 3PRD50 (27 درصد کمتر از شاهد) ملاحظه شد. در کل آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) برای تولید گوجهفرنگی قابل توصیه است.
عیسی معروف پور، مریم پروینی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
بخشی از طراحی سیستم آبیاری قطرهای را بررسی خصوصیات قطرهچکانها، عوامل مؤثر بر جریان آب در آنها و در نهایت انتخاب مناسبترین نوع قطرهچکان تشکیل میدهد. بدین منظور در این تحقیق، 9 نوع قطرهچکان تنظیمکننده فشار با کدهای A، B، C، D، E، F، G، M و N بر مدل فیزیکی آبیاری قطرهای ساخته شده در آزمایشگاه مورد آزمون قرار گرفت و اثر 4 دمای مختلف آب شامل 13، 23، 33 و 43 درجه سانتیگراد با فشارهای متفاوت در محدوده صفر تا 2/1 برابر فشار حداکثر، بر قطرهچکانها بررسی شد. آزمایشها براساس استاندارد ISO 9261 و استاندارد IRISI 6775مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در تمامی دماهای ذکر شده هیچ قطرهچکانی در معادله دبی- فشار، توان بیشتر از 2/0 نداشت و همگی از نوع قطرهچکانهای تنظیمکننده فشار بودند. همچنین جز دو نمونه A و G که به لحاظ انعطافپذیری فشار، در درجه خوب بودند، سایر قطرهچکانها از انعطافپذیری خیلی خوب برخوردار بودند. اثر دما فقط روی دبی قطرهچکانهای F، M و N در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده، بهطوریکه قطرهچکان F کمترین حساسیت و قطرهچکان N بیشترین حساسیت را از خود نشان داده است و با افزایش دما میزان دبی قطرهچکانهای مذکور افزایش یافته بود.
سیدعلی اصغر هاشمی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
چکدمهای خشکه چینسنگی یکی از عمدهترین اقدامات برای کنترل سیلاب و رسوب در حوضههای آبخیز هستند که کاربردشان ازسال 1369 به سرعت درایران گسترش یافته است. این تخقیق درحوضه آبخیز درجزین در شمال شهر سمنان انجام شده است. چکدمهای خشکه چین سنگی به طورگسترده طی 15 سال گذشته در دو زیرحوضه آن با هدف کنترل سیل شهر مهدی شهر احداث شده اند. به منظورتعیین اثرچکدمها، تعداد بیش از650 چکدم درحوضه با پیمایش صحرایی اندازه گیری و ارزیابی میدانی شدند. دادههای جمع آوری شده به محیط نرم افزارArcGIS منتقل شد. با استفاده از برنامه الحاقی HECGeoHMS ومدل هیدرولوژیک HEC-HMS ، تاثیر این سازه ها بر کاهش سیلاب مورد ارزیابی قرارگرفت. با توجه به همگن بودن پروژههای آبخیزداری درحوضه واحداث چکدم های متعدد در مسیر آبراههها، هرگونه تغییر در سیلاب حوضه مربوط به این عملیات بوده است. ارزیابی اثر این سازهها برسیلاب با استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها به روش t-استیودنت نشان داد بین دبی سیلاب در قبل و بعد از احداث چکدم های خشکه چین سنگی اختلاف معنی داری درسطح 5 درصد وجود دارد وچکدمها قادرند دبی پیک سیلاب را به طور میانگین 7/16 درصد کاهش دهند.
نادیا بشارت، احمد تاجآبادیپور ، وحید مظفری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد فسفر بر رشد، روابط آبی و غلظت عناصر نهالهای پسته (رقم بادامی زرند) تحت تنش آبی، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل 6 سطح فسفر (0، 30، 60، 90، 120 و 150 میلیگرم فسفر در کیلوگرم خاک از منبع اسید فسفریک) و 3 دور آبیاری (2، 4 و 8 روز) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش آبی، پارامترهای رشدی بهطور معنیداری کاهش پیدا کرد. بهطوری که با افزایش دور آبیاری به 8 روز، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، سطح برگ، تعداد برگ و ارتفاع ساقه نسبت به شاهد کاهش یافتند. تنش آبی همچنین موجب کاهش معنیدار پارامترهای فتوسنتزی شد. غلظت فسفر و روی نیز با افزایش تنش آبی روندی کاهشی داشتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کاربرد فسفر تأثیر معنیداری بر پارامترهای رشدی، شدت تعرق و فتوسنتز نداشت. چنین بهنظر میرسد که میزان فسفر عصارهگیری شده به روش اولسن (35/5 میلیگرم در کیلوگرم خاک) برای رشد بهینه نهالهای پسته کافی بوده و بنابراین، عکسالعمل مثبت رشدی به کاربرد فسفر دیده نشد. با افزایش کاربرد فسفر، غلظت فسفر افزایش و غلظت روی کاهش یافت.
علیرضا مسجدی، امیر تائیدی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
یکی از گزینههای مناسب برای انحراف جریان در رودخانههای کوهستانی، به کارگیری آبگیر کفی است. از مهمترین اهداف در جریان برروی یک آبگیر با کف مشبک، تعیین مقدار دبی منحرف شده در شرایط مختلف جریان در کانال اصلی است. شیب و شکل میله کفهای مشبک بر میزان دبی منحرف شده تأثیر دارد. در این مقاله به بررسی شیب و نحوه قرارگیری میله مشبک آبگیر و اثر آن بر پارامترهای هیدرولیکی و ضریب تخلیه پرداخته شده است. به منظور انجام آزمایش در این تحقیق از یک مدل فیزیکی کانال اصلی با شیب متغیر و بدنه شیشهای استفاده شد. به منظور هدایت و اندازهگیری دبی منحرف شده، یک کانال فرعی به فاصله 8 متری از ورودی کانال اصلی، در زیر کانال اصلی نصب گردید. دهانه آبگیر ورودی با طول 10 و عرض50 سانتیمتر ساخته شد. در مدخل ورودی آبگیر از شبکه مشبک طولی با چهار قطر مختلف میلگرد با فضای عبوری ثابت و چهار شیب متفاوت استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اثر شدت جریان در میزان آبگیری از چهار دبی استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد افزایش قطر میلگردهای کف مشبک، کاهش شیب کف آبراهه و افزایش عمق جریان در بالادست شبکه در یک فضای عبوری ثابت باعث افزایش در ضریب تخلیه آبگیر کفی میگردد. همچنین در تمام حالات افزایش عدد فرود در بالادست شبکه مشبک طولی، باعث کاهش ضریب تخلیه آبگیر میگردد.
احمد حیدری، عباس همت، سید معین الدین رضوانی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر خاک ورزی بین رد یفی در فصل رشد بر عملکرد س یب زمینی و کارآ یی مصرف آب به مدت دو سال ( ۱۳۸۸ و
۱۳۸۹ ) در خاک ی با بافت لوم رس ی س یلتی در ایستگاه تحق یقات کشاورز ی تجرک همدان بررس ی شد . این پژوهش با استفاده از آزما یش
کرتهای نوار ی در قالب طرح بلوک های کامل تصاد فی اجرا شد . نوار افقی، مقدار آب آبیاری پس از مرحله گل دهی شامل : آبیاری کامل و
کم آ بیاری ( ۱۰۰ و ۷۵ % نیاز آبی سیب زمینی) و نوار عمودی، نوع خاک ورزی بین ردیف های کاشت شامل: ۱) خاک ورزی با زیرشکن به
۲۰ سانتی متر، ۳) خاک ورزی با پنجه غازی به عمق ۵ سانتی متر و - ۳۵ سانتی متر، ۲) خاک ورزی با گاوآهن قلمی به عمق ۲۵ - عمق ۴۰
۴) بدون خا ک ورزی بین رد یفی (شاهد) بود. در طول رشد گ یاه، مقاومت مکا نیکی خاک (شاخص مخروط ی) در دو مرحله و نی ز سرعت
نفوذ آب به خاک ا ندازه گیری شدند . در زمان برداشت، عملکرد و برخی از فاکتورهای کمی و ک یفی سیب زمینی اندازه گیری شدند . نتا یج
نشان داد که اثر روش های خاک ورزی بین رد یفی بر مقاومت مکا نیکی خاک مع نی دار بوده و به تر تیب خاک ورزی با ز یرشکن ی ا گاوآهن
قلمی بیشترین تأثیر را بر کاهش مقا ومت مکا نیکی خاک در بین تیمارها داشتند . سرعت نفوذ آب در خاک در تیمار ز یرشکن زن ی به طور
معنی داری بیشتر از روش های استفاده از پنجه غازی و بدون عمل یات بود . تأثیر روش های خاک ورزی بین رد یفی بر عملکرد س یب زمین ی در
سطح ۵ درصد مع نی دار شد و روش های خاک ورزی با ز یرشکن یا گاوآهن قلم ی بیشترین عملکرد س یب زمینی را در ب ین تیمارها داشتند .
تأثیر مقدار آب آ بیاری پس از مرحله گل دهی بر عملکرد س یب زمینی مع نی دار نشد . اثر روش های مختلف خاک ورزی بین رد یفی بر کارآ یی
مصرف آب معنی دار نبود.
جهانگیر عابدی کوپائی، جهانگیر خواجه علی، رعنا سلیمانی، راضیه ملائی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
با توجه به افزایش بلا یای طبیعی مانند خشکسالی و هجوم آفات، به کارگیری راه کارهایی در زمینه بهبود استفاده از آب و مدیریت به منظور
کاهش اثر این بلا یا ضروری است . جهت مطالعه اثر تنش رطوبتی و تنش آفات بر عملکرد گیاه ذرت، آزمایشی در دو قطعه زمین سمپاشی
شده و سمپاشی نشده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید . آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت
فاکتوریل در سه سطح تنش شدید ( ۵۰ % نیاز آبی )، تنش ملایم ( ۷۵ % نیاز آبی ) و بدون تنش و چهار دوره رشد گیاه شامل : جوانه زنی تا
خوشهدهی، از خوشه دهی تا شیره بستن دانه ها، از شیره بستن تا برداشت و در سراسر دوره رشد گیاه با چهار تکرار د ر سال ۱۳۸۴ اجرا شد .
نتایج نشان داد که اعمال تنش رطوبتی باعث کاهش ۶ تا ۶۲ درصد ی عملکرد دانه گرد ید و هم چنین سایر صفات زراعی ذرت به جز
درصد پروت ئین را نیز کاهش داد، که در منطقه سمپاشی نشده نسبت به منطقه سمپاشی شده، کاهش درصفات بیشتری شده مشاهده شد .
اعمال تنش رطوب تی و آفات درصد پروت ئین را به تر تیب ۱۳ % و ۳% درصد افز ایش دادند . در شرایط سمپاشی و حذف تنش آفات، اعمال
کم آبیاری بخصوص در مراحل اول رشد گیاه ذرت تا اوایل مرحله شیره بستن دانهها در شرایط کمبود آب قابل توصیه است.
علی خنامانی، اسماعیل دودانگه، فرشاد سلیمانی ، حمیدرضا کریمزاده، سعید سلطانی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
منابع آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع آب شیرین به حساب میآیند. نیاز فزاینده به منابع آب در ایران، موجب بهرهبرداری بیرویه و سبب برهم زدن تعادل طبیعی منابع آب زیرزمینی شده است، بطوریکه تراز سفرههای آبدار در بسیاری از مناطق کشور منفی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات برخی از خصوصیات آبهای زیرزمینی دشت سگزی اصفهان طی دورهی آماری 1374 تا 1387 میباشد. بدین منظور، دادههای مورد نیاز از سازمان آب منطقهای اصفهان تهیه و آزمون همگنی با آزمون تام (ران- تست) در سطح اطمینان 95 درصد بر روی دادهها انجام گردید. جهت بررسی استقلال دادهها نیز از توابع خودهمبستگی مربوط به سریهای زمانی (ACF) استفاده شد، بدین صورت که میزان خودهمبستگی دادهها در تاخیرهای زمانی مختلف محاسبه و در نهایت از آزمون من-کندال جهت ارزیابی روند سریهای زمانی تغییرات خصوصیات آبهای زیرزمینی استفاده شد. نتایج آزمون ران- تست نشان داد تمامی سری های مورد استفاده در این تحقیق همگن میباشند (Pvalue > 0.05). نتایج آزمون تحلیل روند برای چاههای منطقه، نشان دهنده روند معنیدار افزایش میزان کلر در منابع آب زیرزمینی منطقه میباشد (P value > 0.05). همچنین میزان کلسیم نیز 3 واحد افزایش نشان میدهد. نتایج همچنین نشان داد که تمامی سری های مورد استفاده در این تحقیق تصادفی هستند و آزمون تحلیل روند من- کندال میتواند شاخص مناسبی برای ارزیابی روند موجود در دادهها باشد. به دلیل بهرهبرداری بیرویهای که از منابع آب زیرزمینی صورت میگیرد، با افزایش عمق سطح آب، بر میزان املاح مختلف شوری مانند کلر و سدیم افزوده میگردد که این موضوع بر شدت تخریب منابع سطحی زمین مانند خاک و پوشش گیاهی میافزاید که این وضعیت بیشتر در چاههای محدوده اراضی کشاورزی مشاهده میگردد.
مریم زارع، مجید صوفی، مسعود نجابت، لادن جوکار،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
فرسایش آبکندی به دلیل تولید رسوب و خسارات فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید از اولویت بالایی برخوردار است. در این پژوهش برای تعیین آستانه توپوگرافی پیدایش و گسترش آبکند در استان فارس، دو منطقه شامل علامرودشت لامرد و فداغ لارستان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت و از هر یک از مناطق یاد شده 30 آبکند انتخاب، و آستانه توپوگرافی ترسیم شد. برای پی بردن به تأثیر پارامترهای اندازهگیری شده بر آستانه توپوگرافی، آبکندهای هر منطقه بر اساس پارامترها و با استفاده از تحلیلی خوشهای دستهبندی شدند. بهمنظور تعیین اثر عوامل و پارامترها برای تفسیر نوع فرآیند هیدرولوژیک غالب در ایجاد و گسترش آبکندها از روش آنالیز چند متغیره در نرمافزار SPSS استفاده گردید. با استفاده از رابطه توانی بین مساحت آبخیز و شیب هر آبکند، نوع فرآیند غالب هیدرولوژیک در ایجاد و گسترش آبکندها از طریق نرمافزار Excel مشخص شد و با ضرایب منطقهای تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در هر دو منطقه مورد مطالعه، عامل هیدرولوژیک مؤثر در گسترش آبکندها، رواناب سطحی میباشد. نتایج نشان داد در این مناطق گردترشدن حوضه بالادست، افزایش نسبت جذب سدیم و لخت و بدون پوشش ماندن زمین سبب کاهش آستانه توپوگرافی و کشیدهتر شدن حوضه، افزایش مادهآلی خاک و افزایش عمق آبکندها سبب افزایش آستانه توپوگرافی فرسایش آبکندی شده است.