546 نتیجه برای آب
علیرضا کشاورزی، محمدجواد کاظم زاده پارسی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
ساختار جریان در آبگیرها ساختاری سه بعدی و بسیار پیچیده است. بنابراین کاربرد معادلات یک بعدی و دو بعدی در این نوع جریانها واقعیت جریان را به اندازه کافی بیان نمیکند. در این پژوهش شبیه سازی عددی جریان منشعب شده از یک کانال اصلی به داخل کانال فرعی با زاویه 45 درجه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به دست آمده با مدل آزمایشگاهی مقایسه شد. در این مطالعه از دو مدل محاسباتی RNG K-ε ,Standard K-ε برای مدلسازی عددی جریان متلاطم استفاده گردید و محل جداشدگی، خصوصیات جداشدگی و توزیع سرعت به دست آمده از مدلهای عددی با نتایج به دست آمده از دادههای آزمایشگاهی مقایسه شد. نتایج نشان داد که مدل Standard K-ε سرعت جریان و ابعاد ناحیه جداشدگی را در دهانه آبگیر بهتر تخمین میزند. علاوه بر این در مدلهای عددی و آزمایشگاهی دیده شد که در آبگیرهای 45 درجه محل جداشدگی جریان در پایین دست دهانه آبگیر اتفاق میافتد.
حمیدرضا سالمی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
به منظور توجیه فنی پوشش انهار خاکی، باید میزان نشت مورد بررسی قرار گیرد. این مهم تاکنون در بعضی از شبکههای آبیاری مختلف کشور با استفاده از روابط تجربی که در دیگر کشورهای دنیا استخراج گردیده انجام گرفته است. (در صورت انجام مطالعات). در حال حاضر طراحان و دستاندرکاران ساخت و ساز شبکههای مدرن آبیاری در کشور با استفاده از این معادلات و روابط اقدام به محاسبه نشت آب از کانال مینمایند. این معادلات برای مناطق مشخصی به دست آمدهاند که واسنجی و صحت یابی کاربرد این معادلات تجربی برای تخمین مقدار نشت آب از کانالهای مناطق مختلف به عنوان هدف این پژوهش باید مشخص گردد. بنابراین در این تحقیق مقادیر تلفات آب در تعدادی از کانالهای خاکی منطقه رودشت اصفهان اندازهگیری شد و سپس مقدار نشت آب با آنچه که از طریق معادلات تجربی تخمین زده میشود مقایسه گردید. به منظور اندازهگیری تلفات آب، تعدادی کانال خاکی در مناطق جمبزه، شریفآباد، زیار، شاطور، قلعه عبدالله، مادرکان، سیریان، قمیشان و سیچی (با سه بافت خاک سبک، متوسط و سنگین) انتخاب گردید. در هر یک از مناطق فوق سه نوع پوشش گیاهی کم، متوسط و زیاد در نظر گرفته شد. اندازهگیری تلفات آب به روش جریان ورودی ـ خروجی صورت پذیرفته و برای اندازهگیری سرعت جریان آب از میکرو - مولینه استفاده شد. برای تخمین مقدار نشت آب از کانالها معادلات تجربی اینگهام (Ingham)، دیویس و ویلسون (Davis and Wilson)، آفنگندن(Affengendon) ، موریتس(Moritz)، مولس ورث و ینی دومیا (Mols Worth & Yennidumia)، پنجاب هند و روش میسرا (Misra) به کار گرفته شد. معادلات رگرسیون خطی بین مقادیر نشت آب اندازهگیری شده و نشت آب محاسبه شده از معادلات تجربی اولیه و پس از اصلاح، به دست آمده و مشاهده گردید که این روشها مقدار نشت را کمتر از واقعیت تخمین میزنند. بعد از اصلاح معادلات ملاحظه گردید که معادلات اینگهام و موریتس بالاترین ضریب تشخیص را داشته (96%) و شیب خط نزدیک به واحد است ضمن این که مقدار عرض از مبدأ نیز ناچیز میباشد. همچنین روشی که در منطقه مورد مطالعه قابل استفاده است روش میسرا با ضریب تشخیص(83%) و شیب خط نزدیک به واحد میباشد. بدین ترتیب ضرایب معادلات تجربی نشت برای شرایط منطقه مورد مطالعه اصلاح شده و مناسبترین معادله تجربی نشت نیز تعیین گردید.
علیاکبر عزیزیزهان، علیاکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
ایران با سطح زیر کشت 45 هزار هکتار و تولید 150 تن زعفران در سال مقام اول تولید را در جهان دارد. کاشتن پداژههای درشت گلدهی را افزایش میدهد. ولی اندازه و تعداد پداژههای تولیدی تابع فاصله و روش آبیاری میباشد. بنابراین در این تحقیق در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اثر تیمارهای روش و دور آبیاری بر تولید پداژه و گلدهی آن در سالهای 79-1377 بررسی شد. برای بررسی اثر روش و دور آبیاری بر وزن و اندازه پداژه و عملکرد از آزمایش فاکتوریل در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار استفاده شد. تیمارهای روش آبیاری به صورت کرتی و جویچهای و دور آبیاری در چهار سطح (12، 24 و 36 روز و دیم) اعمال گردید. در شهریور 1379 نمونههای پداژه از هر کرت گرفته شد و اثر اعمال تیمار دوره رشد قبلی بر تولید پداژه و اثر پداژه تولیدی بر گلدهی آینده بررسی شد. نتایج نشان داد که تعداد کل پداژه و تعداد پداژههای کوچکتر از 4 گرم، در آبیاری جویچهای بیشتر از کرتی است. در این موارد دورهای مختلف آبیاری با هم و با تیمار دیم اختلاف معنیداری نشان ندادند. وزن کل پداژهها و تعداد پداژه سنگینتر از 8 گرم در آبیاری کرتی بیشتر از جویچهای بود، به طوری که علت اصلی تفاوت گلدهی تیمارها به حساب آمده و سبب شده که گلدهی در آبیاری کرتی از آبیاری جویچهای بیشتر باشد. در آبیاری کرتی، دور آبیاری 12 و 24 روز بیشترین گلدهی را داشتند. از نظر تولید پداژههای متوسط بین تیمارها در دو روش آبیاری اختلافی مشاهده نشد ولی تیمارهای آبیاری با تیمار دیم در هر دو روش اختلاف بسیار معنیداری نشان دادند. بنابراین روش آبیاری کرتی با دور آبیاری 24 روزه به خاطر مصرف آب کمتر نسبت به آبیاری جویچهای ارجحیت دارد زیرا پداژههای درشت تر تولید میکند که در گلدهی مؤثر است.
سید حسن طباطبایی، حسین فرداد، محمدرضا نیشابوری، عبدالمجید لیاقت،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
برای تعیین دقیقتر بازده کاربرد آبیاری جویچهای نسبت به روشهای متداول، لحاظ کردن تغییرات مکانی و زمانی خصوصیات نفوذ ضروری میباشد. از طرفی مدیریتهای مختلف زراعی به نحو قابل توجهی بر نفوذ مؤثر است. هدف از این پژوهش شبیه سازی تغییرات زمانی ضرایب نفوذ معادله کوستیاکف- لوئیس در خاکهای درز و ترکدار با دو مدیریت زراعی رایج بوده است. آزمایشها در یک فصل زراعی در کرج در زمینی با بافت لوم- رسی انجام گرفت. دو تیمار مدیریتی شامل خاک بدون کاه و کلش و خاک با کاه و کلش به میزان 5 تن در هکتار بوده و جویچهها به تعداد 22 عدد و به عرض 75/0 متر ایجاد شد. ضرایب معادله نفوذ با استفاده از روش ورودی- خروجی و دو نقطهای الیوت واکر در 6 جویچه به دست آمد. بر اساس نتایج این پژوهش ضرایب k و a در طی فصل رشد تغییرات معنیداری نداشته ولی ضریب .f در دو مدیریت مختلف تغییرات معنیداری نشان داده که توسط مدل لگاریتمی شبیه سازی شده است. مقادیر تغییرات زمانی نفوذ تجمعی (Z) نیز تحت بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد مقادیر Z در طی فصل رشد تغییرات معنیداری داشته و با مدل لگاریتمی قابل شبیه سازی است. در پایان روابط بدون بعد *Z برای به دست آوردن Z در زمانهای متفاوت، آبیاریهای مختلف و مدیریت کاه و کلش ارائه شده است. بر پایه نتایج این پژوهش اگر چه کاه و کلش باعث اختلاف در مقادیر .f و Z در دو تیمار مورد مطالعه شده است ولی کاه و کلش تاثیری در روند تغییرات زمانی این پارامترها نداشته و این روند مستقل از حضور یا عدم حضور بقایای گیاهی است که احتمالاً به افزایش چگالی ظاهری خاک و کاهش پایداری خاکدانهها در طی فصل رشد مربوط است.
عزتاله کرمی، کورش رضائیمقدم، حمیدرضا ابراهیمی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
از آنجا که افزایش راندمان آبیاری مزارع از طریق ترویج روشهای آبیاری بارانی و در نهایت دستیابی به افزایش تولید، از برنامههای عمده وزارت جهاد کشاورزی طی چند سال گذشته بوده و سرمایهگذاریهای گستردهای در این خصوص انجام گرفته است، بنابراین واکاوی این تلاشها و بررسی مدلهای پیشبینی کننده رفتار پذیرش کشاورزان، هدف این پژوهش بوده و در این راستا مدلهای نشر، تنگناهای اقتصادی (ساختار مزرعه) و چندبعدی واکاوی شدهاند. مطالعه به روش تحقیق پیمایشی در 4 استان فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده انجام گرفته و برای این منظور با 124 نفر پذیرنده سیستم آبیاری بارانی و 298 نفر نپذیرندگان این سیستم یعنی مجموعاً با 422 نفر کشاورز مصاحبه حضوری به عمل آمده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی است که تابع ممیزی حاصل از زیربنای نظری مدل "چندبعدی" میتواند با دقتی بیشتر از مدلهای نشر و ساختار مزرعه و با مطلوبیتی قابل ملاحظه، کشاورزان استفاده کننده از آبیاری بارانی و آبیاری سطحی را طبقهبندی نماید. کاربرد این مدل در نشر آبیاری بارانی میتواند بسیار قابل ملاحظه باشد. به طوری که با جمعآوری اطلاعات مربوط به کشاورزان هدف میتوان با استفاده از تابع ممیزی به دست آمده برای این مدل، درصد احتمال پذیرش هر فرد را محاسبه نموده و در نتیجه به مروجان و کارشناسان ترویج آبیاری بارانی، کشاورزانی را معرفی نمود که احتمال پذیرش آنان بالا میباشد و به این ترتیب پذیرش و استفاده از آبیاری بارانی را میتوان سرعت بخشید.
وحید خاکساری، سیدعلیاکبر موسوی، سیدعلی محمد چراغی، علیاکبر کامگار، شاهرخ زند پارسا،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
انجام آزمایشهای مزرعهای به منظور تعیین مقدار بهینه آب مصرفی برای اصلاح شوری خاک، وقتگیر و پرهزینه بوده، بنابراین استفاده از مدلهای کامپوتری (رایانهای) آبشویی رایج شده است، ولی قبل از به کارگیری چنین مدلهایی، درستی نتایج آنها باید در مقایسه با نتایج آزمایشهای مزرعهای ارزیابی شود. در این پژوهش دو مدل رایانهای SWAP و LEACHC در شبیهسازی نیمرخ رطوبت و شوری خاک حاصل از انجام آزمایشهای آبشویی مورد ارزیابی قرار گرفت. در شبیهسازی حرکت و توزیع رطوبت در خاک، مدل SWAP نتایج بهتری را ارائه داد. با وجود برتری مدل SWAP نسبت به مدل LEACHC در پیشبینی رطوبت خاک، بر اساس شاخصهای آماری محاسبه شده، هر دو مدل نتایج رضایتبخشی داشتهاند. در پیشبینی شوری نیمرخ خاک در زمانهای مختلف، مدل LEACHC به دلیل بهرهگیری از سه مکانیسم انتقال املاح یعنی جابهجایی، انتشار و پخشیدگی و نیز در نظر گرفتن برهمکنشهای شیمیایی در محیط خاک، مانند جذب، رسوب، انحلال و غیره در مقایسه با مدل SWAP نتایج بهتری را نشان داد. هر دو مدل با وجود اختلاف مقادیر پیشبینی شده و اندازهگیری شده شوری در آبشوییهای اول، توانستهاند روند شوریزدایی خاک را به نحو قابل قبولی پیشبینی نمایند.
علیاصغر منتظر، صلاح کوچکزاده، محمد حسین امید،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
شیوه آنالیز حساسیت از جمله شیوههای نوین مطالعه جریان بوده که از اواخر دهه نود میلادی مطرح گردیده و در حال حاضر مراحل توسعه خود را طی مینماید. در این روش با استفاده از روابط جریان دایمی و اطلاعات وضعیت ساختار فیزیکی شبکههای آبیاری، واکنش سیستم نسبت به تغییرات و اختلالات هیدرولیکی و سازهای مورد ارزیابی قرار گرفته و امکان مطالعه جریان فراهم میگردد. در این تحقیق ضمن تدوین تعدادی از شاخصهای حساسیت هیدرولیکی سازهای، از این شاخصها در رفتارسنجی جریان یک کانال آبیاری استفاده شد. بدین منظور، با استفاده از نتایج شبیهسازیهای یک کانال واقعی با مدل Sobek، شاخصهای حساسیت در دو گزینه بهرهبرداری محاسبه و بر اساس آنها، به مطالعه روند تنظیم و توزیع جریان درسطح کانال پرداخته شد. نتایج نشان داد، شاخصهای حساسیت از کارایی قابل توجهی در ارزیابی پتانسیل سازهها و بازههای کانال به عملیات بهرهبرداری برخوردار میباشند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که با محاسبه مقادیر کمّی این شاخصها در سطح کانالهای آبیاری، سیستم اطلاعاتی جامعی تهیه گردیده که ضمن فراهم آمدن امکان ارزیابی پتانسیل پاسخگویی سیستم نسبت به اختلالات سازهای، امکان برآورد دقت عملیات بهرهبرداری سازهها و همچنین شیوه و فرکانس مناسب بهرهبرداری آنها متبلور میگردد.
خداکرم بارگاهی، سیدعلیاکبر موسوی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
محدودیت منابع آبی مناسب از عمدهترین تنگناها و مشکلات کشاورزی در ایران می باشد. با توجه به بالا بودن سطح ایستابی و شوری آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور و مقاومت نسبی گیاه گلرنگ به شوری، مطالعه در زمینه امکان استفاده این گیاه از آب زیر زمینی میتواند قدم مؤثری در استفاده بهینه از آب در زراعت گلرنگ باشد. در این راستا در این پژوهش تأثیر سطوح مختلف ایستابی کم عمق و شوری آب زیرزمینی بر کمک آب زیرزمینی به تبخیر و تعرق گلرنگ در شرایط دیم و آبی در یک آزمایش گلخانهای مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای مورد استفاده، چهار عمق سطح ایستابی (50، 70، 90 و 120 سانتیمتر)، دو سطح شوری آب زیرزمینی (6/0 و 10
دسی زیمنس بر متر) و دو سطح آبیاری ( آبیاری به میزان 75 درصد تبخیر از سطح آزاد آب و با دور 5 روز، و بدون آبیاری) بودند. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. برای ثابت نگهداشتن سطح ایستابی در گلدانها دستگاهی ساخته شد که بر اساس اصول بطری ماریوت کار میکرد و میزان کمک آب زیرزمینی به تبخیر و تعرق و یا تبخیر از سطح خاک به وسیله آن قابل اندازهگیری بود. نتایج نشان داد که شوری آب زیرزمینی، شرایط آبیاری و برهمکنش شوری و شرایط آبیاری بر تبخیر و تعرق گلرنگ اثر معنیداری داشت. اثر سطح ایستابی، شوری، شرایط آبیاری، برهمکنش سطح ایستابی و شوری، برهمکنش سطح ایستابی و شرایط آبیاری، برهمکنش شوری و شرایط آبیاری و بالاخره برهمکنش سطح ایستابی، شوری و شرایط آبیاری بر میزان تبخیر از سطح خاک معنیدار بود. در تمام سطوح ایستابی تغییر شرایط از آبی به دیم باعث کاهش معنی داری در میزان تبخیر و تعرق گردید ولی در شرایط آبی و دیم میزان تبخیر و تعرق در سطوح مختلف سطح ایستابی تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین مقدار تبخیر و تعرق (251 سانتیمتر) در سطح ایستابی 50 سانتیمتر با شوری 6/0 دسی زیمنس بر متر و در شرایط آبی و کمترین مقدار (9/43 سانتیمتر) در سطح ایستابی 90 سانتیمتر با شوری 10 دسی زیمنس بر متر و در شرایط دیم صورت گرفت. نسبت کمک آب زیرزمینی به تبخیر و تعرق در دوره اعمال تیمارها در حالت آب زیرزمینی شور بین 9/54-5/52 درصد و در شرایط آب زیرزمینی شیرین بین 7/82-7/81 درصد متغیر بود. نسبت تبخیر به تبخیر و تعرق نیز بین 6/53-5/4 درصد تغییر کرد. به طور کلی شوری آب زمینی باعث کاهش معنیداری در تبخیر و تعرق گیاه، تبخیر از سطح خاک، تعرق گیاه و کمک آب زیرزمینی به تبخیر و تعرق گردید.
جانب ا... نیازی، حمیدرضا فولادمند،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آب آبیاری بر میزان عملکرد و روغن بذر کلزا و تعیین میزان آب مورد نیاز و برنامه مناسب آبیاری این گیاه، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل چهار تیمار آبیاری در سه تکرار به مدت 3 سال (82-1379) در اراضی زراعی ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان فارس اجرا گردید. تیمارهای آبیاری شامل چهار دور آبیاری پس از 50، 75، 100و 125 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک کلاس A بود (T50، T75، T100 و T125). مقدار آب آبیاری برای هر تیمار نیز با اندازهگیری رطوبت خاک قبل از آبیاری و رساندن آن به حد ظرفیت زراعی تعیین میگردید. در سه سال آزمایش ارقام اکاپی، اورینت و لیکورد کشت گردید و دادههای به دست آمده از اندازهگیری عملکرد و مقدار روغن بذر برای هر سال به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سال اول آزمایش تأثیر تیمارهای مختلف بر عملکرد رقم اکاپی معنیدار نشد، ولی حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T75 و T100 برابر 2678 و 2050 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تأثیر تیمارهای مختلف برمقدار روغن بذر در سطح 5 درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T100 و T75 برابر 50/42 و 66/41 درصد به دست آمد. در سال دوم آزمایش نتیجه تأثیر تیمارهای مختلف برعملکرد رقم اورنیت در سطح 5 درصد معنی دار شد و حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 3133 و 2133 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تأثیر تیمارهای مختلف بر مقدار روغن بذر در سطح 5 درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T75 و T50 برابر 38/46 و 82/44 درصد به دست آمد. در سال سوم آزمایش نتیجه تأثیر تیمارها برعملکرد رقم لیکورد در سطح 5 درصد معنیدار شد و حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 3667 و 2250 کیلوگرم در هکتار و تأثیر تیمارهای مختلف برمقدار روغن بذر در سطح یک درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 63/47 و 60/44 درصد به دست آمد. همچنین مناسبترین دور آبیاری برای سه رقم کلزای مورد مطالعه در منطقه زرقان فارس بین 10 تا 12 روز به دست آمد.
ابوالفضل مجنونی هریس، شاهرخ زندپارسا، علیرضا سپاسخواه، علیاکبر کامگار حقیقی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
با پیشرفت علم رایانه، محققین امور کشاورزی با شبیهسازی رشد گیاهان و عوامل مؤثر بر رشد آنها گامی مهم در جهت مدیریت تولید برداشتند. با کاربرد این مدلها ضمن کاستن از هزینههای سنگین طرحهای متعدد، بسیاری از عوامل مؤثر بر رشد را نیز به راحتی میتوان بررسی نمود. از جمله این عوامل تعیین زمان کاشت مناسب میباشد. در این تحقیق برای واسنجی و سنجش اعتبار مدل شبیه سازی رشد ذرت (MSM) جهت تخمین ماده خشک تولیدی، آزمایشی در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سالهای 1382 و 1383 انجام گرفت. آزمایشها شامل 4 تیمار آب و 3 تیمار کود نیتروژن در غالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پیاده شدند. تیمارهای آبیاری شامل I2، I3. I4 و I1 بودند که عمق آب آبیاری به ترتیب برابر بیست درصد بیشتر از نیاز بالقوه، برابر نیاز بالقوه، بیست درصد و چهل درصد کمتر از نیاز بالقوه ذرت بودند. تیمارهای نیتروژن شامل N2، N3 و N1 بودند که به ترتیب برابر 300، 150 و صفر کیلوگرم نیتروژن خالص بر هکتار بودند. مدل با دادههای سال اول کشت برای آبیاری جویچهای واسنجی شد. با استفاده از دادههای مستقل سال دوم اعتبار مدل برای پیشبینی ماده خشک مورد تأیید قرار گرفت. از مدل واسنجی و تأیید شده (MSM)، برای تعیین محدوده زمانی مناسب کاشت، میزان آب مورد نیاز برای زمانهای مختلف کاشت و افزایش سطح زیر کشت ذرت علوفهای استفاده شد. محدوده زمانی مناسب کاشت ذرت علوفهای در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز از تاریخ 20 اردیبهشت ماه تا تاریخ 10 تیر ماه تعیین شد. با اعمال مدیریت تاریخ کاشت پیشنهادی در این پژوهش، در شرایط محدود بودن آب، سطح زیر کشت ذرت علوفهای 90/17 درصد و علوفه تولیدی به مقدار 90/1 تن بر لیتر بر ثانیه افزایش یافت.
جانباله نیازی اردکانی، سید حمید احمدی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در این مقاله تأثیر سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر میزان جوانه زنی و وزن ماده خشک نهال 8 برگی و حدود تحمل به شوری هشت رقم کلزا (ACSN1=V1 فالکون = V2 ، شیرالی = V3 ، سرز= V4، تاور = V5، کبری = V6، گلوبال = V7 و اویرکا = V8 ) بررسی گردید. برای ارزیابی حد تحمل به شوری از 3 روش تعیین کاهش عملکرد در شرایط شور نسبت به غیر شور، شاخص حساسیت به شوری و روش وان گنوختن و هافمن استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری به روش دانکن در سطح 1% نشان داد که تأثیر هر یک از عوامل شوری ، رقم و اثر متقابل آنها بر جوانهزنی بذر و وزن ماده خشک نهال 8 برگی از نظر آماری معنیدار است، به طوری که با افزایش شوری آب آبیاری میزان جوانه زنی و وزن ماده خشک نهال به شدت کاهش مییابد. همچنین با استفاده از روش وانگنوختن و هافمن، شوریهای آب آبیاری متناظر با 10%، 25%، 50% و 90% کاهش در میزان جوانه زنی و وزن خشک نهال 8 برگی هشت رقم کلزا، در جدولی ارایه گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که ارقام مختلف کلزا در مراحل مختلف رشد واکنشهای مختلفی به شوری نشان داده و در یک مرحله متحمل و در مرحلهای دیگر حساس به شوری میباشند. در این تحقیق، ارقام ACSN1، فالکون و شیرالی در مرحله جوانهزنی و سه رقم ACSN1، فالکون و کبری در مرحله رویش نهالی به شوری متحمل بودهاند. ارقام اویرکا، گلوبال و سرز در مرحله جوانهزنی و ارقام شیرالی، گلوبال و اویرکا نیز در مرحله رویش نهالی حساسترین ارقام به شوری بودهاند که در نهایت دو رقم ACSN1 و فالکون متحمل به شوری و دو رقم گلوبال و اویرکا حساس به شوری شناخته شدند.
علیرضا حسناقلی، عبدالمجید لیاقت، مهدی میرابزاده،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
از جمله نتایج به کارگیری فاضلاب خانگی خام و پساب تصفیه شده آن در کشاورزی و آبیاری اراضی زراعی، اضافه شدن انواع ترکیبات شیمیایی به خاک علاوه بر تأمین آب مورد نیاز گیاه میباشد. با تدارک عناصر کودی از این طریق به افزایش حاصلخیزی خاک کمک شده و در نتیجه تقلیل مصرف کود، به کاهش هزینههای عمده جاری در فعالیتهای کشاورزی منجر میشود. بنابراین به منظور بررسی کارایی مجموعه خاک و گیاه در جذب املاح و آلایندههای موجود در فاضلاب و پساب (از جمله ترکیبات فسفردار) و نیز تعیین میزان و نحوه انتقال آنها به زیر عمق توسعه ریشهها در نتیجه عملیات آبیاری، تحقیق حاضر به انجام رسید. در همین راستا با بهرهگیری از لایسیمتر به مدت دو سال از فاضلاب خانگی خام ورودی و پساب تصفیه ثانویه خروجی از تصفیه خانه فاضلاب شهرک اکباتان برای آبیاری سبزیهایی مانند گوجه فرنگی، جعفری و هویج استفاده شد. این تحقیق با منظور نمودن آب چاه به عنوان تیمار شاهد و بهره گیری از آزمایش آماری فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. نتایج بهدست آمده بیانگر آن بود که میزان انتقال فسفر به عمق خاک در نتیجه کاربرد فاضلاب خام بین 9/0-56/3 درصد و در پساب تصفیه شده بین 03/1- 15/4 درصد غلظت فسفر ورودی توسط آب آبیاری در نوسان است. با محاسبه بیلان جرمی، میزان حذف فسفر از فاضلاب و پساب توسط مجموعه خاک و گیاه بین 2/97 تا 9/99 درصد برآورد گردید. حداکثر غلظت فسفات در طول مدت دو سال آزمایش، در زهآب خروجی از لایسیمترهای آبیاری شده با فاضلاب خام و به میزان 21/0 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد که این میزان، بسیار کمتر از مقدار فسفات مجاز از نظر استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران جهت تخلیه پساب به منابع آب سطحی (0/6 میلیگرم برلیتر) و تنها در حدود 5/3 درصد آن میباشد.
ابوالفضل عزیزیان، علیرضا سپاسخواه، علیرضا توکلی، منصور زیبایی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگیهای خاک انجام گرفته است، همچنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(3
سعید عشقی، عنایت اله تفضلی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
امروزه در صنعت مرکبات کاری تولید دانهالهای سالم و یکنواخت جهت پایه در محیطهای کنترل شده که
پر هزینه است، متداول میباشد. کوتاه کردن دوره رسیدن به حد پیوند باعث کاهش هزینههای تولید خواهد شد. در دانهالهای مرکبات، کوتاه کردن دوره رسیدن به حد پیوند با استفاده از تنظیم کنندههای رشد امکان پذیر میباشد. لیمو آب در سطح گسترده به ویژه در مناطق جنوبی ایران به عنوان پایه استفاده میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر اسید جیبرلیک تنها و یا همراه با پاکلوبوترازول، اتفن و جوانه برداری بر افزایش ارتفاع و قطر دانهال لیمو آب و گیرایی پیوند انجام شد. دانهالها در مرحله 4 تا 6 برگی با اسید جیبرلیک 100 میلیگرم در لیتر محلول پاشی شدند و پس از آن که ارتفاع دانهالها به 50 سانتی متر رسید تیمارهای پاکلوبوترازول 500 و 1000 میلیگرم در لیتر، اتفن 150 و 300 میلیگرم در لیتر یا جوانه برداری اعمال شد. تمام تیمارهای اعمال شده در مقایسه با شاهد به طور معنی دار ارتفاع، قطر و وزن تر شاخساره را افزایش دادند. اسید جیبرلیک تنها نسبت به شاهد و سایر تیمارها طول میانگره را افزایش داد. اثر تیمارهای اعمال شده بر تعداد گره، سطح برگ و وزن تر و خشک ریشه تقریباً یکسان بود. اتفن باعث کاهش میزان کلروفیل برگ شد. اتفن و پاکلوبوترازول به ترتیب در غلظتهای 300 و 1000 میلی گرم در لیتر گیرایی پیوند را کاهش دادند.
علی اسماعیلینامقی، علی مراد حسنلی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
یکی از روشهای ساده برای کنترل فرسایش، مهار سیلاب و کاهش خسارات سیل در آبراهههای حوضههای آبخیز، احداث سدهای اصلاحی خشکهچین است. برای بررسی عملکرد این نوع سدها در ترسیب رسوبات ریزدانه در آبراههها، تعدادی آبراهه در حوضه سد درودزن که دارای سدهای اصلاحی خشکهچین تثبیت شده با عمر بیش از 27 سال بودند، بررسی شدند. در هر آبراهه سه سد اصلاحی مشابه ( از نظر اندازه و نوع سنگچین) به ترتیب در بالادست آبراهه (شماره 1)، میانه آبراهه (شماره 2) و پایین دست آبراهه (شماره 3) انتخاب شدند. از رسوبات ترسیب شده پشت این سدها و همچنین خاک طبیعی کنار آنها، نمونههایی از عمق صفر تا 50 سانتیمتری، به صورت مخلوط تهیه و با آزمایشهای هیدرومتری و دانه بندی، تعیین بافت گردیدند. بر اساس نتایج، غالب خاک مناطق حاشیه آبراههها نسبت به رسوبات پشت سدهای مربوطه ریز بافت تر به دست آمد. مقایسه منحنیهای دانه بندی رسوبات پشت سدها نشان داد که در بیشتر آبراههها سدهای شماره 3 (انتهایی) از عملکرد نسبی بهتری برخوردار هستند و سدهای شماره 2 و 1 ( میانی و ابتدایی) به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. همچنین مقایسه درصد ماسه، سیلت و رس سدهای هر آبراهه نشان داد که در غالب آبراههها درصد رس و سیلت در سدهای انتهایی بیشتر از میانی و در سدهای میانی بیشتر از سدهای ابتدایی میباشد. درصد ماسه در سدهای ابتدایی بیشترین و در سدهای انتهایی کمترین مقدار است. به طور کلی نتایج بیانگر آن است که خاک منطقه برای غالب آبراههها نسبت به رسوبات ریزبافتتر است که نشانگر عملکرد نه چندان خوب این نوع سدها در ترسیب رسوبات ریزدانه است. مقایسه منحنیهای دانهبندی رسوبات پشت سدهای هر آبراهه نیز نشان داد در غالب آبراههها سدهای واقع در پاییندست آبراههها از عملکرد بهتری در ترسیب رسوبات ریزدانه برخوردار بوده و سدهای شماره 2 و 1 که در موقعیت میانی و ابتدایی آبراههها قرار دارند به ترتیب در رتبههای بعدی میباشند. این بررسیها و نتایج نشان میدهند وقتی هدف اصلی از احداث این گونه سازهها ترسیب رسوبات ریزدانه باشد بهتر است حتیالامکان در پایین دست آبراههها احداث شوند.
فریبرز عباسی، فواد تاجیک،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
برآورد ویژگیهای هیدرولیکی و پارامترهای انتقال املاح به روش حل معکوس، عمدتاً به تحلیلهای یک بعدی در آزمایشگاه و با فرض شرایط ماندگار محدود شده است. علت این امر، هزینه زیاد و دشواریهای اندازهگیری، جمع آوری و توصیف تغییرات زمانی و مکانی دادههای مزرعهای میباشد. در این مقاله، ویژگیهای هیدرولیکی و پارامترهای انتقال املاح از آزمایشهای مزرعهای با آبیاری جویچهای در شرایط دو بعدی و غیر ماندگار برآورد شده است. سه آزمایش در جویچههای با انتهای بسته و زمان آبیاری مشابه با مقادیر مختلف آب و املاح نفوذ یافته ناشی از عمق آب 6، 10، و 14 سانتیمتر انجام گردیده است. دو آزمایش دیگر با مقادیر مشابه آب و املاح کاربردی و زمان آبیاری متفاوت در جویچههایی با عمق آب 6 و 10 سانتیمتر نیز انجام شد. هدایت آبی اشباع (Ks) و پارامترهای انتقال املاح در مدل تعادل فیزیکی جابهجایی- انتشار (CDE) و مدل غیر تعادلی روان - ساکن (MIM) به روش معکوس و با استفاده از الگوریتم شبیه سازی لونبرگ – مارکوارت و نرم افزار HYDRUS-2D بر آورد گردید. در حین بهینه سازی، دادههای رطوبت خاک، نفوذ تجمعی و غلظت املاح در تابع هدف به کار رفت. مقادیر Ks بین 0996/0– 0389/0سانتیمتر در دقیقه با ضریب تغییرات CV) 48) درصد متغیر بوده است. مقدار رطوبت ساکن برآورد شده (θim) کم و بیش در مقدار متوسط cm3cm-3 0/025 ثابت ماند، در حالیکه ضریب تبادل مرتبه اول (ω) بین min-1 0/10 تا 52/19 تغییر نمود. ضریب انتشار پذیری طولی (DL) بین 6/2 تا 8/32 سانتیمتر و ضریب انتشار پذیری عرضی (DT) بین 03/0 تا 20/2 سانتیمتر متغیر بود. مقادیر DL تا حدی به عمق آب و زمان کاربرد آب و املاح در جویچهها وابسته بود اما چنین وابستگی برای مقادیر Ks و دیگر پارامترهای انتقال مشاهده نگردید. تطابق میان شدت نفوذ برآورد و اندازهگیری شده قابل قبول بوده است، در حالی که مقدار رطوبت خاک بیشتر از مقدار واقعی و غلظت املاح کمتر از مقدار واقعی برآورد گردید. تفاوت میان مقادیر برآورد شده غلظت املاح توسط مدلهای انتقال CDE و MIM نسبتاً اندک بوده است. این نکته و همچنین مقدار پارامترهای بهینه شده نشانگر آن است که دادههای مشاهدهای به قدر کافی با استفاده از مدل ساده CDE قابل تخمین بوده و رطوبت ساکن نقش مهمی در فرایند انتقال ایفا نمینماید.
محمد جواد ثقهالاسلامی، محمد کافی، اسلام مجیدی هروان، قربان نورمحمدی، فرخ درویش،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور بررسی واکنش ارزن معمولی به تنش خشکی در مراحل مختلف رشد، چهار ژنوتیپ اصلاح شده ارزن معمولی به همراه یک ژنوتیپ از توده محلی بیرجند انتخاب شده، در قالب یک طرح اسپلیت پلات با پنج تیمار آبیاری و سه تکرار در دو منطقه بیرجند و سربیشه (استان خراسان جنوبی) کاشته شد. تیمارهای آبیاری که در کرتهای اصلی قرار داشت عبارت بود از: شاهد، تنش در مرحله رویشی، تنش در مرحله ظهور خوشه، تنش در مرحله پرشدن دانه و تنش در دو مرحله رویشی و پرشدن دانه. ژنوتیپهای ارزن در کرتهای فرعی قرار داشتند. تنش خشکی در مرحله ظهور خوشه باعث بیشترین کاهش در عملکرد دانه و بازده استفاده از آب شد. کاهش عملکرد عمدتاً از طریق کاهش تعداد دانه در خوشه و کاهش وزن هزار دانه ایجاد شد و تعداد خوشه در متر مربع بین تیمارهای تنش تفاوت زیادی نداشت. اعمال تنش در مرحله رویشی تأثیری بر عملکرد و اجزای عملکرد نداشت. اعمال تنش در مرحله ظهور خوشه به دلیل اثر روی سقط گلها و وزن هزار دانه سبب کاهش شاخص برداشت خوشه در بوته و شاخص برداشت دانه در خوشه گردید. مقایسه ژنوتیپها نشان میدهد ژنوتیپ K-C.M.4 از طریق تولید تعداد خوشه بیشتر و ژنوتیپ K-C.M.9 از طریق تولید دانههای سنگین تر دارای عملکرد دانه بیشتری بودند. همین ژنوتیپها بیشترین بازده استفاده از آب را نیز داشتند و شاخص برداشت اجزای مختلف آنها نیز به طور نسبی بیشتر بود. به لحاظ شوری آب مورد استفاده در آبیاری و حاصلخیزی کم خاک در بیرجند، عملکرد ژنوتیپهای مختلف در این منطقه کمتر از سربیشه بود. در مجموع میتوان گفت در این آزمایش ژنوتیپ K-C.M.4 برای هر دو منطقه مناسب تر بود.
محمود صبوحی، غلامرضا سلطانی، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی در ایران، بویژه در منطقه مورد مطالعه موجب تخریب این منابع و افت آبهای زیرزمینی شده است. درمطالعه حاضر، راهکارهای مختلف مدیریت منابع آب زیر زمینی شامل برداشت آزاد (کنترل نشده)، کنترل بهینه برداشت از آبهای زیرزمینی، بهرهبرداری از آبهای زیر زمینی و سیاست مالیاتی، دخالت دولت و کنترل قانونی، مشارکت بهره برداران درکنترل برداشت از آبهای زیرزمینی و همکاری دولت و تشکلهای بهرهبرداران مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت آزمون تجربی این راه کارها، تابع تقاضای آب چغندرکاران دشت نریمانی واقع در استان خراسان برآورد گردید. نتایج به دست آمده از دادههای جمع آوری شده و تابع تقاضا مشخص کرد که راه کار " بهره برداری از آبهای زیرزمینی و سیاست مالیاتی" نسبت به گزینههای دیگر امکان رسیدن به بهرهبرداری پایداراز آبهای زیرزمینی را فراهم میکند. همچنین، راه کار مناسب متأثر از خصوصیات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بهرهبرداران و شرایط کلی حاکم بر جامعه میباشد. از طرف دیگر دنبال کردن هر راه کار الزامات خود را میطلبد. برای راه کار پیشنهادی مطالعه حاضر، نظام کارای مالیاتی ضروری میباشد. براساس نتایج این مطالعه، دولت میتواند از طریق اتخاذ سیاست مناسب مالیاتی، هزینههای جنبی بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی را به خود بهره برداران منطقه منتقل نماید.
سید اسد اله محسنی موحد، محمد جواد منعم،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
عملکرد ضعیف کانالهای آبیاری و تأثیر آن در کاهش بهرهوری آب کشاورزی ضرورت ارائه روشهای مؤثر در بهره برداری بهینه از کانالهای آبیاری را ایجاب نموده است. در این مقاله مدل ریاضی جدیدی معرفی میشود که قادر است عملکرد موجود کانال را ارزیابی نموده و براساس نیاز پایین دست دریچههای آبگیر، تنظیم بهینه سازههای آبگیر و کنترل را بهمنظور نیل به عملکرد بهینه در شرایط و محدودیتهای واقعی طرح ارائه نماید. در این مدل تابع هدف بهصورت ترکیبی خطی از شاخصهای راندمان، کفایت، عدالت و پایداری در تحویل آب در نظر گرفته شده است. رابطه تابع هدف و مقادیر تنظیم سازهها رابطه غیر صریحی است که از طریق شبیه سازی هیدرودینامیک میسر بوده و برای بهینه سازی آن بایستی از روشهای بهینه سازی عددی سود جست. در این مدل از روش بهینه سازی (SA(Simulated Annealing که یک روش عددی با ساختار تصادفی هوشمند است در ترکیب با مدل هیدرودینامیک شبیه سازی سیستم انتقال آب آبیاری (ICSS) (Irrigation Conveyance System Simulation) استفاده شده است. قابلیت انعطاف در کوچک گرفتن طول گامهای تصادفی در الگوریتم SA مانع از بروز هرگونه ناپایداری و ناهمگرایی در ترکیب با مدل هیدرودینامیک است. علاوه بر آن توانایی SA در خروج از بهینههای محلی و همگرایی به سوی بهینه سراسری از جنبه نظری و در کاربردهای عملی به اثبات رسیده است. همچنین در مدل توسعه یافته ICSS برای بهینه سازی تحویل (ICSS-DOM) (ICSS-Delivery Optimization Model) تمهیدات لازم برای تحلیل حساسیت ضرایب وزنی شاخصها در تابع هدف نیز در نظر گرفته شده است. بهمنظور آزمون و ارزیابی مدل تهیه شده از دادههای واقعی یک کانال توزیعکننده از شبکه آبیاری دز استفاده شده و برای اعتبار سنجی نتایج مدل، علاوه بر مقایسه با وضع موجود از روشهای ریاضی نیز استفاده به عمل آمده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که مدل مورد نظر قادر است پاسخهای معتبری را با صحت و دقت کافی در زمان نسبتاً کوتاهی ارائه نماید. این مدل میتواند به عنوان ابزاری کارآمد و سودمند برای ارزیابی و بهینه سازی عملکرد کانالهای آبیاری مورد استفاده قرار گیرد.