546 نتیجه برای آب
رضا شاه محمدی، سید مجید میرلطیفی، کورش محمدی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
یک برنامه کامپیوتری (مدل) به نام SprinklerMod برای طراحی و شبیهسازی هیدرولیکی سیستمهای آبیاری بارانی تهیه گردید. در این مقاله به نحوه شبیهسازی توزیع فشار و دبی آبپاشها در طول لولههای فرعی پرداخته میشود. این مدل قادر به طراحی دو نوع لولههای فرعی (که استفاده از آنها در کشور متداول میباشد) شامل لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت و با آبپاش متحرک میباشد. نتایج حاصل از شبیهسازی به صورت جدول و یا نمودار روی صفحه مانیتور قابل رؤیت است. این برنامه کامپیوتری توانایی طراحی لولههای فرعی با یک قطر ثابت و یا دو قطر مختلف همراه با شیب طولی یکنواخت و یا غیر یکنواخت را داراست. نمودار درصد تغییرات فشار آبپاشها به ازاء قطرهای داخلی مختلف لوله فرعی توسط مدل قابل ترسیم است. از فرمول هیزن- ویلیامز برای انجام محاسبات مربوط به افت اصطکاکی استفاده شد. پارامترهای ورودی مدل شامل نوع لوله فرعی، فشار و دبی متوسط کارکرد آبپاشها، فواصل قرارگیری آبپاشها، فاصله اولین آبپاش تا ابتدای لوله فرعی، تعداد آبپاشها، ارتفاع پایه آبپاش، ضریب افت اصطکاکی هیزن- ویلیامز و شیب طولی یا رقوم ارتفاعی لوله فرعی در محل هر آبپاش میباشد. شبیهسازی هیدرولیکی لوله فرعی به گونهای صورت میگیرد که میانگین فشار و یا دبی آبپاشها برابر با فشار و یا دبی متوسط کارکردی که توسط کاربر برای آبپاشها تعیین شده، گردد. شبیهسازی لولههای فرعی با استفاده از روالهای تکراری انجام پذیرفت. از روش حل عددی نیوتن- رافسون برای محاسبه فشار هر یک از آبپاشها در لولههای فرعی با آبپاش متحرک استفاده گردید. برای ارزیابی مدل، نتایج حاصل از شبیهسازی با نتایج طراحی کلاسیک مورد مقایسه قرار گرفت. از آن جایی که معادلات لازم برای طراحی کلاسیک لولههای فرعی با آبپاش متحرک در منابع علمی ارائه نشده است، روابط مورد نیاز استخراج گردید. میانگین قدرمطلق درصد اختلاف نتایج محاسبه فشار مورد نیاز در ابتدای لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت با شیبهای مختلف با یک قطر ثابت و دو قطر مختلف به ترتیب 3/0 و 7/0 درصد و در مورد لولههای فرعی با آبپاش متحرک برابر با 1/0 درصد بهدست آمد.
احمد کریمی، محمد معزاردلان، مهدی همائی، عبدالمجید لیاقت، فایز رئیسی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
کودهای شیمیایی در کشور عمدتاً به روش پخش سطحی مصرف میگردند. مصرف کودهای شیمیایی مطابق این روش، زمان کافی را برای انجام واکنشهای هدررفت فراهم نموده و سرانجام از قابلیت جذب آنها توسط ریشه گیاه میکاهد. به این دلیل در بیشتر موارد افزایش عملکرد همگام با افزایش کود مصرفی نیست. کود- آبیاری نقشی مهّم در افزایش کارایی مصرف آب و کود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر کود- آبیاری بر کارایی مصرف کود در آفتابگردان با استفاده از سیستم آبیاری قطرهای- نواری بود. این آزمایش در خاکی با بافت سطحی رسی سیلتی و در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور مقدار آب آبیاری در چهار سطح (60، 80، 100 و 120 درصد نیاز آبی محاسبه شده بر اساس تخلیه رطوبتی خاک ) و مقدار کود شیمیایی در پنج سطح (شاهد، 60، 80، 100 و 120 درصد توصیه کودی بر اساس آزمون خاک ) در سه تکرار به اجرا درآمد. ترکیب کودی توصیه شده به صورت 400 کیلوگرم اوره، 50 کیلوگرم کلرور پتاسیم، 50 کیلوگرم فسفات دی آمونیم، 30 کیلوگرم سولفات آهن، 30 کیلوگرم سولفات منگنز، 50 کیلوگرم سولفات روی، 30 کیلوگرم سولفات مس، و 30 کیلوگرم اسید بوریک در هکتار بود. در تمامی تیمارها به جز تیمارهای شاهد، کل کودهای موجود در ترکیب توصیه کودی، بر اساس سطح کودی، مورد مصرف قرار گرفتند. کودهای ازت و پتاسیم در 5 نوبت و با فواصل 14 روز و کودهای دارای عناصر کم مصرف در 4 نوبت با فواصل 14 روز در طی فصل رشد مصرف گردید. نتایج نشان داد که کارایی مصرف کود تحت تأثیر میزان آب آبیاری، مقدار کود مصرفی و اثر متقابل هر دو عامل قرار میگیرد. تیمارهای آبیاری اثر معنیداری در سطح 1% بر کارایی مصرف کودها در تولید دانه و ماده خشک کل دارند. به طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش مقدار آب مصرفی کارایی مصرف ازت، فسفر و پتاسیم در تولید ماده خشک کل افزایش مییابد. در حالی که در تولید دانه با افزایش مقدار آب مصرفی کارایی مصرف ازت افزایش و کارایی مصرف فسفر و پتاسیم کاهش مییابد. نتایج کارایی مصرف ازت، فسفر و پتاسیم به صورت اثر تجمعی آنها نیز نشان داد که بین تیمارهای آبیاری، کارایی مصرف تجمعی آنها تفاوت معنیدار در سطح آماری 1% وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تیمارهای کودی اثر معنیداری در سطح 1% بر کارایی مصرف کودها در تولید دانه و ماده خشک کل دارند. از طرف دیگر مشخص گردید که با افزایش میزان مصرف کود کارایی مصرف کودها کاهش مییابد. در بین تیمارهای کودی، کارایی مصرف تجمعی آنها تفاوت معنیدار در سطح آماری 1% نشان داد. نتایج کارایی مصرف ازت، فسفر و پتاسیم به صورت اثر تجمعی آنها نیز نشان داد که با افزایش مقدار کود مصرفی، کارایی مصرف کودها به صورت تجمعی در تولید دانه و ماده خشک کاهش مییابد. مقایسه کارایی مصرف ازت، فسفر و پتاسیم نشان میدهد که کارایی مصرف K>N>P است.
عسگر زحمتکش، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون کریم زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیرههای حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخصهایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگهای دراز تغذیه شده با جیرههای حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخصها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. بیوماس خرچنگهای دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیرههای حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگهای دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنیدار بودهاند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر میرسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگهای دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیرههای حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد میگردد میزان مناسب کلسیم در جیرههای فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
هادی رفیعی دارانی، محمد بخشوده، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
هدف اصلی این مطالعه، تعیین بهترین سیستم آبیاری و رتبهبندی کل سیستمهای آبیاری قابل کارکرد در استان اصفهان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 262 زارع دو شهرستانهای فریدن و سمیرم در استان اصفهان بهدست آمد. رتبهبندی و مقایسه سیستمها از طریق روشهای ماتریس معیارها و کارایی کیفی گزینهها و برنامهریزی توافقی انجام شد. در این مطالعه، سیستمهای بارانی خطی، دورانی، تفنگی، چرخدار، کلاسیک ثابت و کلاسیک متحرک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آبیاری بارانی کلاسیک ثابت و بعد از آن کلاسیک متحرک، و در مواردی نیز فقط کلاسیک متحرک، بهعنوان بهترین سیستم است. نتایج حاصل نشان دهنده تفاوت اندک بین انتخاب کشاورزان دارای آبیاری بارانی و سیستم مناسب منطقه است. همچنین مقایسه نتایج سیستم مناسب منطقه با کشاورزان دارای آبیاری سنتی نشان دهنده تفاوت نسبتاً زیاد بین سیستم مورد استفاده کشاورزان با سیستم بهینه میباشد.
کریم سلیمانی، رضا تمرتاش، فاطمه علوی، صدیقه لطفی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
دادههای ماهوارهای به منظور گسترش و مدیریت منابع مرتعی همواره قادر است در تأمین اطلاعات لازم در جنبههای مختلف جوامع گیاهی منجمله بیوماس نقش مهمی را ایفا نماید. منطقه مورد مطالعه در زیر حوضه سفیدآب، از حوضه آبخیز سد لار، قسمت مرکزی رشتهکوههای البرز در شمال کشور با اقلیم نیمه مرطوب معتدل واقع شده است. به منظور بررسی قابلیت دادههای ماهوارهای در برآورد تولید از دادههای سنجنده TM باتوجه به تعدد باندها دراین سنجنده که امکان محاسبه شاخصهای بیشتری را فراهم میساخت، استفاده گردید. در این تحقیق دادههای میدانی باروش نمونهبرداری تصادفی – سیستماتیک متعلق به 20 واحد نمونهبرداری در 200 پلات جمعآوری گردید. برای تشخیص مختصات جغرافیایی واحدهای نمونهبرداری و پیکسلهای مربوط در دادههای رقومی از دستگاه تعیین موقعیت همراه با Benchmarc نزدیک به منطقه استفاده شد. برای محاسبه شاخصهای گیاهی و برای اینکه تعین محل نمونه برداری بر روی پیکسلهای مربوطه در روی تصویر ماهوارهای به درستی و با خطای کمتری انجام شود، میانگین رقومی 9 پیکسل مربوط به واحدهای نمونهبرداری از تصاویر تصحیح شده استخراج گردید. سپس همبستگی بین دادههای زمینی و شاخصهای گیاهی حاصل از ترکیب باندهای مختلف ارزیابی و پس از آن، شاخصهای گیاهی مناسب تشخیص داده شدند. در نهایت محاسبات و بررسیهای آماری برای معرفی مدل مناسب ارائه گردید که پس از آزمایش مدلها نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین شاخصهای گیاهی مناسب و دادههای میدانی همبستگی قابل ملاحظهای وجود دارد. بنابراین امکان تخمین دقیق تولید مراتع از طریق استفاده از اطلاعات لندست تی ام به همراه نقاط کنترل زمینی وجود دارد.
علیمحمد محمدی، سیدجمال الدین خواجه الدین، سیداحمدخاتون آبادی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
حوزه آبخیز شمالی رودخانه کوهرنگ با وسعتی معادل 68437 هکتار در شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری بین طولهای جغرافیایی ′54 °49 تا ′9 °50 و عرضهای جغرافیایی ′8 °32 تا ′36 °32 واقع است.از این رو تعادل منطقی بین تعداد بهره بردار و توان تولیدی مراتع و اندازه مناسب گله در واحدهای بهره برداری مرتعی ضرورت دارد. تعیین اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار مرتعدار که در این اندازه از مرتع بتواند علاوه بر تأمین نیازهای وابسته به مرتعداری، معیشت مناسبی را برای خانوار ایجاد کند، اهمیت دارد.. هدف اصلی این مطالعه, تعیین اندازه مناسب واحدهای بهره برداری مرتعی به ازای هر خانوار جهت چرای دام در زمان مناسب استفاده از مراتع با استفاده از عوامل بوم شناختی، اقتصادی - اجتماعی است. در این راستا پس از شناسایی سامانهای عرفی اقدام به تعیین توان تولیدی و ظرفیت مجاز مراتع منطقه مورد مطالعه شد. سپس با بررسی هزینهها و درآمدهای دامداری متکی به مرتع و تعیین درآمدهای حاصل از آن، اندازه مناسب گله به نحوی تعیین شد که بتواند هزینههای خانوار را با توجه به سطح معاش تعیین شده، تأمین کند. با اعمال زمانهای مختلف بهره برداری از مراتع، اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار تعیین گردید. تعداد 10 تیپ گیاهی با ظرفیت 91/0 واحد دامی در ماه در هکتار در حوزه مورد مطالعه گسترش دارد. 46 سامان عرفی و قسمتی از 6 سامان عرفی دیگر هم در حوزه مورد مطالعه وجود داردکه میانگین هر سامان عرفی معادل 1510 هکتار با تعداد متوسط 8/36 خانوار در هر واحد است. سهم هرخانوار از اراضی مرتعی قابل استفاده دام در وضع موجود حدود 41 هکتار است. حداقل اندازه مناسب از مرتع و دام به ازای هر خانوار که بتواند در این اندازه، هزینههای سالانه خانوار را تأمین کند به ترتیب 520 هکتار و 142 واحد دامی از گلهای مخلوط با نسبت 3 به 2 گوسفند به بز در یک فصل چرای یکصد روزه است. نتایج نشان میدهد که توان تولیدی مراتع در وضع موجود در واحدهای مرتعی تحت تأثیر اندازه گله و سهم هر خانوار از اراضی کشاورزی و تعداد خانوار در هر واحد مرتعی قرار دارد. واحد مرتعی و سطح معاش تعریف شده دارای تأثیر معنیداری در سطح 5 درصد بر روی اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار دارد.
سمیرا اخوان، سید فرهاد موسوی، بهروز مصطفیزاده فرد، علی قدمی فیروزآبادی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور بررسی روشهای آبیاری تیپ و شیاری از لحاظ عملکرد و کارایی مصرف آب در زراعت سیبزمینی، آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان (ایستگاه اکباتان) در سال 1383 انجام شد. این تحقیق به صورت کرتهای خرده شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با فاکتور اصلی مقادیر مختلف آب آبیاری در سه سطح (75، 100 و 125 درصد تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A) و فاکتور فرعی روش آبیاری در چهار تیمار (شامل نوارهای تیپ وسط پشته روی سطح خاک، نوارهای تیپ وسط پشته در عمق 5 سانتیمتری، نوارهای تیپ کنارههای پشته روی سطح خاک و آبیاری شیاری) در سه تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که با افزایش آب مصرفی، عملکرد محصول افزایش مییابد. بدون در نظر گرفتن روش آبیاری، در بین سطوح فاکتور اصلی، حداکثر عملکرد سیبزمینی (51/32 تن در هکتار) مربوط به تیمار آبیاری 125% و حداقل عملکرد (33/19 تن در هکتار) مربوطه به تیمار آبیاری 75% بود. در میان تیمارهای مختلف فاکتور فرعی، کمترین عملکرد (35/21 تن در هکتار) مربوط به روش آبیاری شیاری و بیشترین عملکرد (91/28 تن در هکتار) مربوط به روش آبیاری تیپ، تیمار نوار تیپ در عمق 5 سانتیمتری از سطح زمین و وسط پشته میباشد. بیشترین کارایی مصرف آب (68/4 کیلوگرم بر متر مکعب) مربوط به روش آبیاری تیپ، تیمار نوار تیپ در عمق 5 سانتیمتری از سطح زمین و وسط پشته و کمترین کارایی مصرف آب (32/3 کیلوگرم بر متر مکعب) مربوط به آبیاری شیاری بود. اختلاف کارایی مصرف آب بین تیمارهای آب آبیاری 75 و 100 درصد معنیدار نبود و بیشترین کارایی مصرف آب (49/4 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار آبیاری 125 درصد بهدست آمد. همچنین از نظر اقتصادی، سطح آبیاری 125 درصد نسبت به سایر سطوح مورد استفاده مقرون به صرفهتر میباشد.
نوراله میرغفاری، حسین شریعتمداری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
میزان فلوراید محلول در آبهای زیرزمینی، خاک و تعدادی از گیاهان زراعی در اطراف اصفهان به وسیله روش الکترود انتخابگر یونی (ISE) اندازهگیری شد. میانگین غلظت فلوراید در آبهای منطقه مورد مطالعه در فصل بهار و تابستان به ترتیب 3/0 و 05/0 میلیگرم در لیتر بود. این مقادیر در محدوده مجاز برای مصارف آبیاری بوده ولی برای مصارف آب آشامیدنی دارای کمبود میباشد. میانگین غلظت فلوراید محلول در نمونههای خاک 0/1 و حداکثر آن 2/3 میلیگرم بر کیلوگرم بود. به طورکلی، نقشه پراکنش مکانی فلوراید محلول در خاک نشان داد که میزان فلوراید در اطراف مراکز عمده صنعتی یعنی کارخانههای ذوب آهن و فولاد مبارکه و همچنین پالایشگاه و نیروگاه بیشتر میباشد. در اندام هوایی گیاهان نیز کمترین و بیشترین مقدار فلوراید به ترتیب در یونجه با 2/0 و در ذرت با 2/4 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک مشاهده گردید. بالاترین میانگین غلظت فلوراید مربوط به گوجهفرنگی با 6/3 میلیگرم در کیلوگرم بود. میزان فلوراید در گیاهان با میزان فلوراید در خاک و آب آبیاری دارای همبستگی مثبت و در سطح 1 درصد معنیدار و با ظرفیت تبادل کاتیونی خاک دارای همبستگی منفی و در سطح 5 درصد معنیدار بود.
حمیدرضا فولادمند،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
یک روش برای تخمین منحنی مشخصه آب خاک بر پایه استفاده از منحنی دانهبندی و چگالی ظاهری خاک استوار میباشد. در این روش، منحنی دانهبندی را به چند قطعه بر مبنای اندازه ذرات تقسیم کرده و با توجه به میانگین شعاع ذرات و درصد ذرات بزرگتر از هر اندازه و روابط موجود میتوان منحنی مشخصه آب خاک را به دست آورد. در این روش از یک پارامتر مقیاس به نام α استفاده میشود که میتواند مقداری ثابت فرض شود و یا از روشهای خطی و لجستیک به دست آید. از طرف دیگر، در بسیاری از مواقع منحنی دانهبندی خاک مورد نظر به طور کامل وجود ندارد و تنها درصد ذرات رس، سیلت و شن خاک در اختیار میباشد. در این صورت، ابتدا منحنی دانهبندی خاک تخمین زده شده و سپس منحنی مشخصه آب خاک به دست میآید. بر اساس نتایج به دست آمده قبلی استفاده از حد انتهایی شعاع 999 میکرومتر برای تخمین منحنی دانهبندی مناسبتر از شعاع 125 میکرومتر میباشد. همچنین ضرایبی اصلاحی برای تخمین منحنی دانهبندی برای شعاعهای 1 تا 20 میکرومتر به دست آمده است. در این پژوهش از اطلاعات درصد ذرات و چگالی ظاهری 19 خاک مختلف از مجموعه آنسودا استفاده گردید و منحنی مشخصه خاکهای فوق به روشهای لجستیک و خطی و بر اساس تخمین منحنی دانهبندی به روش اولیه و روش اصلاح شده تخمین زده شد و با نتایج اندازهگیری شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد که در اغلب خاکها استفاده از ترکیب روش لجستیک و منحنی دانهبندی اصلاح شده برای تخمین منحنی دانهبندی مناسبتر از سایر حالتها میباشد.
آزاده صفادوست، محمدرضا مصدقی، علی اکبر محبوبی، عباس نوروزی، قاسم اسدیان،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
افزایش فرسایش و تراکم خاک به واسطه کشت مداوم محصولات ردیفی و خاکورزی فشرده از دلایلی است که سبب نگرانی و توجه بیشتر به روشهای خاکورزی حفاظتی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار کوتاهمدت (یکساله) مدیریتهای متفاوت بر ویژگیهای فیزیکی یک خاک لوم شنی تحت کشت ذرت بود. تیمارها شامل سه سیستم خاکورزی (بیخاکورزی، NT؛ خاکورزی با گاو آهن قلمی،CP و خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، MP) و سه سطح کود گاوی کاملاً پوسیده (صفر،30 و60 تن در هکتار) بودند. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده انجام گرفت. سه تکرار از تیمارها به صورت بلوکهای کامل تصادفی به کار رفت. هنگامی که 100 درصد پرچمهای ذرت ظاهر شدند، ضریب آبگذری اشباع (Ks)، تخلخل کل (TP)، تخلخل درشت (Macro–P)، تخلخل ریز (Micro–P) خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در لایههای مختلف خاک تا عمق 5/22 سانتیمتر اندازهگیری شد. خاکورزی و کود دامی دارای اثرات معنی دار بر Log[Ks]، TP، Macro-P و Micro-P بودند. سست و مخلوط شدن کامل خاک سطحی در روش MP، حجم و پیوستگی منافذ را افزایش داد و در نتیجه سبب افزایش Ks، TP، Macro-P و Micro-P نسبت به روش NT شد. افزایش Macro–P در سیستم CP احتمالاً سبب افزایش Ks نسبت به MP گردید. سیستمهای کمخاکورزی MWD را افزایش داده و افزایش کود آلی باعث افزایش MWD در تمامی تیمارهای خاکورزی گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات مثبت کاربرد کود آلی (در دوره کوتاهمدت) بر ویژگیهای منافذ و پایداری ساختمان خاک تحت خاکورزی با گاوآهن برگردندار و گاوآهن قلمی در این منطقه بود.
الیاس دهقان، احمد نادری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
حدود یک میلیون هکتار از اراضی خوزستان دچار مشکل شوری بوده و بخشی وسیعی از اراضی زیر کشت ذرت در جنوب استان در این مناطق قرار دارند. این تحقیق به منظور بررسی آثار شوری آب آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای ذرت دانهای طی مدت دو سال 1378 و 1379 در مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان (اهواز) در یک خاک سیلتی- کلی در دو آزمایش جداگانه اجرا شد. در آزمایش اول تیمارهای شوری در تمام طول دوره رشد اعمال شد. کرتهای اصلی شامل چهار سطح شوری آب آبیاری 2، 4، 6 و 8dS/m و کرتهای فرعی شامل سه هیبرید سینگل کراس ذرت 704، 711 و647 بود. در آزمایش دوم، اثر آبیاری با آب شور (8dS/m=EC) در مراحل مختلف رشد و نمو ذرت، شامل دورههای کاشت تا استقرار بوتهها (G1)، گلدهی و گرده افشانی (G2) و پر شدن دانه (G3)، بررسی شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که از نظر عملکرد دانه، وزن هزاردانه، درصد باروری بلال و درصد بوتههای دارای بلال، بین همه سطوح شوری اختلاف بسیار معنیدار وجود داشت و بیشترین و کمترین عملکرد دانه، به ترتیب در سطوح شوری آب 2 و 8dS/m به دست آمد. تفاوت بین رقمها و اثر متقابل شوری و رقم از نظر عملکرد دانه معنیدار بود و بیشترین عملکرد دانه از رقمهای 704 و 711 در شوری 2dS/m به دست آمد. نتایج آزمایش دوم نشان داد که ذرت در مراحل رشدی G1 و G3 به ترتیب دارای بیشترین و کمترین حساسیت به شوری است. به طور کلی هیبریدهای 704 و711 نسبت به شوری حساستر از هیبرید 647 ارزیابی شدند، اما به دلیل پتانسیل بالاتر و بر اساس عملکرد دانه تولید شده، کاشت هیبریدهای 704 و711 توصیه میشود.
رضا نیکدخت، عزتاله کرمی، مصطفی احمدوند،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
علی رغم سهم بسزای نظامهای دامداری سنتی در تولید پروتئین حیوانی، این نظامها از شرایط ناپایداری برای ادامه حیات خود برخوردارند. این پژوهش بهمنظور بررسی و مقایسه پایداری در نظامهای دامداری سنتی شهرستان فیروزآباد، طراحی و اجرا گردید و هر سه بعد فنی- محیطی، اجتماعی و اقتصادی مد نظر قرار گرفت. روش تحقیق پیمایشی (Survey research) بوده که بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 300 دامدار سنتی(ثابت، کوچرو، و نیمهکوچرو) از دامداران شهرستان فیروزآباد بهصورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای با سوالات باز و بسته بود که روایی صوری (Face validity) و پایایی (Reliability) آن مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها نشان داد در بعد پایداری فنی - محیطی، دامداران کوچرو دارای وضعیت پایدارتری بودند و هر چه بر تحرک نظام دامداری سنتی (نظام ثابت با تحرک کم، و نظام کوچرو با تحرک زیاد) افزوده میشود، میزان پایداری مرتع و نیز سلامت دام بیشتر میگردد. همچنین یافتهها حاکی از آن است که، هر چه بر تحرک نظامهای دامدارای سنتی افزوده میشود، پایداری اقتصادی آنان نیز افزایش مییابد. این در حالی است که، در بعد اجتماعی هرچه بر تحرک نظام دامداری سنتی افزوده میشود، پایداری اجتماعی کاهش مییابد.
شهرام لک، احمد نادری، سید عطاء اله سیادت، امیر آینه بند، قربان نورمحمدی ، سید هاشم موسوی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور بررسی آثار سطوح مختلف آبیاری، نیتروژن و تراکم بوته برعملکرد، اجزای عملکرد و انتقال مجدد مواد خشک ذخیرهای ذرت دانهای (هیبرید سینگل کراس 704) پژوهشی در تابستان 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. این پژوهش شامل سه آزمایش به صورت کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی بود. تیمار آبیاری دارای سه سطح که در هر یک از آزمایشها یک سطح تیمار آبیاری به صورت جداگانه به ترتیب زیراعمال گردید: آبیاری مطلوب، تنش ملایم و تنش شدید خشکی (به ترتیب آبیاری پس از خروج 50 ، 75 و 100 درصد آب قابل استفاده گیاه از خاک و بر اساس 70 ، 60 و 50 درصد ظرفیت زراعی). در هرآزمایش نیتروژن به عنوان تیمار اصلی دارای سه سطح (کاربرد معادل 140 = N1 ،
180 = N2 و 220= N3 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و تراکم بوته نیز به عنوان تیمار فرعی دارای سه سطح (6 = D1 ، 5 /7 = D2 و 9 = D3 بوته در متر مربع) بودند. هر آزمایش دارای سه تکرار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که تأثیرتنش کمبود آب، نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و ماده خشک معنیدار بود. با افزایش شدت تنش خشکی، عملکرد دانه و ماده خشک کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه معادل 04/ 1017گرم در متر مربع مربوط به تیمار آبیاری مطلوب بود. کاهش عملکرد دانه عمدتاً به واسطه کاهش تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه بود. افزایش مصرف نیتروژن موجب افزایش عملکرد دانه شد. با افزایش کمبود آب در خاک تأثیر مثبت کاربرد نیتروژن بر افزایش عملکرد دانه به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت. عکس العمل عملکرد دانه نسبت به افزایش تراکم بوته مثبت بود. بر خلاف آثار متقابل آبیاری و نیتروژن، آبیاری، نیتروژن و تراکم، آثار متقابل آبیاری و تراکم و همچنین نیتروژن و تراکم بر عملکرد دانه معنیدار بود. نتایج نشان داد که اختلاف میان سطوح مختلف آبیاری از لحاظ میزان انتقال مجدد مواد خشک معنیدار بود. کمترین و بیشترین میزان انتقال مجدد ماده خشک ذخیرهای به ترتیب مربوط به تیمار آبیاری مطلوب و تنش ملایم خشکی بود. با افزایش شدت تنش خشکی، کارایی و سهم انتقال مجدد در عملکرد دانه افزایش یافت، اما با افزایش مصرف نیتروژن هر دو مولفه مزبور کاهش معنیداری نشان دادند. میزان انتقال مجدد و سهم مواد ذخیرهای در عملکرد دانه در بیشترین تراکم نسبت به سایر تراکمها به صورت معنیداری بیشتر بود. طبق نتایج حاصله از این تحقیق، تحت شرایط تنش خشکی، کاهش مصرف نهادهها، علاوه بر کاهش هزینهها، افزایش راندمان استفاده از منابع را نیز به دنبال خواهد داشت.
محمودرضا تدین، یحیی امام،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور بررسی اثر مقادیر متفاوت آب دریافتی در مراحل مختلف رشد در سیستم آبیاری تکمیلی، بر فرایندهای فتوسنتزی و عملکرد دانه گندم تحت شرایط دیم، پژوهشی مزرعهای در قالب طرح آماری کرتهای دو بار خرد شده در سالهای زراعی 84-83 و 85-84 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز به اجرا در آمد. تیمار کرتهای اصلی شامل آبیاری تکمیلی در ٥ سطح: بدون آبیاری (دیم)، آبیاری در مراحل: ساقه رفتن، غلاف رفتن، گلدهی و پر شدن دانه ، تیمار کرتهای فرعی شامل ٢ رقم گندم به نامهای آگوستا و فاین- ١٥ و تیمار کرتهای فرعی فرعی شامل کود نیتروژن در 3 سطح صفر، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که در هر دو سال آزمایش، سرعت فتوسنتز، میزان هدایت روزنهای، غلظت CO2 زیر روزنهای و سرعت تعرق، در تیمار آبیاری تکمیلی در مرحله ساقه رفتن نسبت به سایر تیمارها برتری معنیدار داشت . بهعلاوه، در هر ٤ تیمار آبیاری تکمیلی و در مراحل مختلف رشد، میزان پارامترهای فتوسنتز، هدایت روزنهای و تعرق با کاهش میزان آب دریافتی در هر کرت آزمایشی کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه در هر دو سال آزمایش، از تیمار آبیاری تکمیلی در مرحله ساقه رفتن و کمترین مقدار از تیمار دیم حاصل شد. بیشترین میزان پارامترهای فتوسنتزی، اجزای عملکرد و عملکرد دانه از برهمکنش تیمارهای آبیاری تکمیلی در مرحله ساقه رفتن × رقم فاین-15 و سطح 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهدست آمد. آبیاری تکمیلی در مرحله ساقه رفتن در سال 84-83 و 85-84 منجر به افزایش عملکردی به ترتیب حدود 200 و 221 درصد، در مقایسه با تیمار دیم گردید. بنابراین، به نظر میرسد آبیاری تکمیلی در مرحله ساقه رفتن تأثیر بارزی بر عملکرد دانه ارقام گندم دیم دارد و در صورت تأمین آب کافی در دیمزارها میتوان با یک آبیاری تکمیلی در زمان مناسب، عملکرد گندم دیم را تا دو برابر افزایش داد.
علیاصغر شاهرودی ، محمد چیذری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران با رویکرد مقایسه دو گروه کشاورزان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن میباشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و علّی- مقایسهای میباشد. کشاورزان شبکههای آبیاری در استان خراسان رضوی جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای 335 کشاورز به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس و متخصصان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و شرکت سهامی آب منطقهای در استان خراسان رضوی بهدست آمد. پایایی ابزار پژوهش نیز با انجام آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسشنامه در شبکه آبیاری تبارک آباد قوچان مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب اطمینان آلفای کرونباخ (α) برای بخشهای مختلف بین 73/0 تا 86/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که برخی از متغیرهای تحقیق نظیر میزان تحصیلات، سطح زیر کشت آبی، درآمد سالیانه، تماسهای ترویجی، مؤلفههای سرمایه اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری با نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این بین میانگینهای ابعاد نگرشی کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران در دو گروه پاسخگویان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای عملکرد کشاورزان در زمینه مدیریت آب زراعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری 1/61 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان را نسبت به مشارکت در تعاونی آببران پیشبینی میکند.
مهدی وفاخواه، غلامرضا شجاعی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
از آنجایی که اندازهگیری دائمی دبی رودخانهها کاری پرهزینه و مشکل میباشد به همین دلیل در ایستگاههای هیدرومتری قرائت دائمی اشل انجام شده و با ایجاد رابطه بین دبی و اشل، دبی مواقعی که اندازهگیری انجام نمیشود را به دست میآورند. در این تحقیق، روابط دبی - اشل، قابلیت استفاده از آمار سالهای قبل و تهیه رابطه دبی- اشل دائمی و ثابت با توجه به آمار طولانی مدت و مناسبترین زمان اندازهگیری دبی در ایستگاه هیدرومتری سد تنظیمی زایندهرود با استفاده از آمار سالهای 1369 تا 1382 مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش آماری رگرسیون ساده و تجزیه و تحلیل عاملی و همچنین معیار آماری درصد خطای نسبی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بهترین شکل رابطه از نوع توانی است و رابطه تهیه شده برای هر سال برای همان سال قابل استفاده است. همچنین مناسبترین زمان برای اندازهگیری دبی به منظور تهیه رابطه دبی- اشل ماههای تیر، آذر و اسفند میباشد.
سید علی اصغر هاشمی، محمود عرب خدری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور ارزیابی کمی رسوب دهی حوزههای آبخیز فاقد آمار، استفاده از مدلهای تجربی اجتناب ناپذیر است. مدل EPM یکی از مدلهای مورد استفاده در ایران می باشد که بعضاً مورد ارزیابی قرار گرفته است. ولیکن اغلب ارزیابیها، با استفاده از آمار رسوب رودخانهها انجام پذیرفته و از اندازهگیری مستقیم رسوبات در مخازن سدها و بندها کمتر استفاده شده است، در صورتی که روش اندازهگیری رسوبات مخازن سدها و بندها از دقت بالاتری برخوردار میباشد. در این تحقیق تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شدهاند. درخروجی این حوزهها، سدهای خاکی کوتاه طی سالهای گذشته احداث گردیدهاند که عمر آنها به ده سال میرسد. این سدها تا زمان اندازهگیری رسوب سرریز ننمودهاند و به همین دلیل تمامی رسوبات تولیدی حوزه آبخیز بالادست آنها در مخازن سدها به تله افتادهاند. مقدار رسوبات ته نشین شده در مخازن این سدها از طریق عملیات نقشه برداری محاسبه شد. وزن مخصوص ظاهری رسوبات در هر مخزن اندازهگیری شد و مقادیر حجمی رسوبات به مقادیر وزنی تبدیل گردید. با استفاده از مدل EPM مقدار رسوب تولیدی حوزهها به صورت حجمی و وزنی برآورد گردید. مقادیر رسوب تولیدی اندازهگیری شده در مخازن سدها با مقادیر برآورد شده با استفاده از آزمون t استیودنت مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگینها برای مقادیر حجمی و وزنی رسوب دهی برآورد شده با استفاده از مدل EPM با مقادیر اندازهگیری شده، در سطح 5 درصد معنیدار نمیباشد ولی تعیین کارایی و میانگین نسبی مجذور مربعات خطای مدل نشان داد که مدل EPM از کارایی نسبتاً پایینی در برآورد رسوب دهی حوزههای آبخیز مناطق مورد مطالعه برخوردار است.
مهدی نادری خوراسگانی، احمد کریمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر رابطه خصوصیات ژئومورفولوژیک کفهرسی (claypan) بر کاربری اراضی و تنزل اراضی انجام گرفته است. بانک اطلاعات با جمع آوری نقشهها و گزارشهای مربوط به منطقه تشکیل شد و مدل تغییرات رقومی (Digital Terrain Model) کفهرسی فراهم گردید. با استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه شبکههای مسیر جریانهای آب زیرزمینی (Drainage network)، شاخص انتقال رسوب (Sediment Transport Index) و شاخص رطوبتی خاک (Wetness Index) تعیین گردید. در کفهرسی گودالهایی عمدتاً پر شده از مواد رسوبی جدیدتر وجود دارد و هر گودال دارای یک حوضه آبخیز است. شوری و کاربری اراضی تابع موقعیت این گودالهاست. در صورتی که این چالهها به طریقی طبیعی یا مصنوعی زهکشی شوند آن حوضهها باز میباشند و اراضی قرار گرفته بر روی آنها غیر شور یا با شوری متوسط خواهند بود در غیر این صورت مناطقی باتلاقی (Marshland) یا آبگرفته (Waterlogged) را تشکیل میدهند یا پوستههای نمکی (Salt crust) در اثر تبخیر سطحی در سطح خاک آن مناطق توسعه مییابد. رابطه شوری خاک سطحی و عمق کفه رسی نشان میدهد با در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر زهکشی اراضی با داشتن هدایت الکتریکی و در نظر گرفتن باز یا بسته بودن گودالها میتوان عمق کفهرسی را تخمین زد.
سید علی اکبر هدایتی، وحید یاوری، محمود بهمنی، مرتضی علیزاده، رضوان ا.. کاظمی، علی حلاجیان،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
برای حفظ ذخائر با ارزش ماهیان خاویاری، تعیین وضعیت دقیق مراحل مختلف رسیدگی غدد جنسی و روند تغییرات رشد غدد جنسی بسیار حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر روند رشد و تکامل سیستم تولید مثلی 74 قطعه از فیل ماهیان پرورشی آب لب شور (در سن 4 تا 5 سالگی) از طریق مطالعات بافت شناسی به روش تکهبرداری (بیوپسی) و آماده سازی بافت گناد مورد بررسی قرار گرفت. مراحل رسیدگی جنسی فیل ماهیان 4 ساله جنس نر عبارت بود از: 6 درصد در مرحله I، 11 درصد در مرحله I-II ، 61 درصد در مرحله II، 3 درصد در مرحله II-III ، 11 درصد در مرحله III-IV و 8 درصد در مرحله IV-V. در جنس ماده نیز 3 درصد در وضعیت نامشخص، 3 درصد در مرحله I، 11 درصد در مرحله I-II، 60 درصد در مرحله II، 14 درصد در مرحله II-III و 9 درصد در مرحله III قرار داشتند. اما در جراحی سال بعد مشاهده شد که در جنس نر تنها 5/12 درصد در مرحله II رسیدگی، 25 درصد در مرحله II-III رسیدگی جنسی، 50 درصد در مرحله III و 5/12 درصد نیز در مرحله IV رسیدگی جنسی قرار داشتند. در مورد جنس ماده نیز 5/62 درصد از نمونهها در مرحله II رسیدگی و 5/37 درصد نیز در مرحله گذر از مرحله II به II-III قرار داشتند. نتایج حاصل نشان داد که مراحل رسیدگی جنسی در دو جنس یکسان نبوده و از اوایل رشد گنادی تفاوت نشان میدهد. طولانیترین مرحله رسیدگی جنسی در فیل ماهی مرحله II میباشد که این مدت در جنس ماده طولانیتر از جنس نر است. رسیدگی جنسی و گذر از مرحله II در جنس نر سریعتر از ماده رخ میدهد. ماهیان نر 5 ساله دارای رشد سوماتیک بالاتری بودند که این مساله ارتباط ویژگیهای سوماتیک و غدد جنسی را نمایان میسازد. سرعت رشد گنادیک در محیطهای پرورشی بیشتر از طبیعی و در آب لب شور بیشتر از آب شیرین بود که این سرعت رشد بخصوص در جنس ماده تفاوت قابل ملاحظهای دارد، لذا میتوان محیط آب لب شور را محیطی مناسب جهت مولد سازی و تولید خاویار معرفی نمود.
اکبر محمدی محمد آبادی، سید جواد حسینی فرد، ناصر صداقتی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته بهمدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات پسته کرمان مطالعه شد. طرح در قالب بلوکهای کامل تصادفی با ترکیب 2 تیمار دور آبیاری (7 و 14 روز) و 3 مقدار آب بر اساس ضرایب تشت کلاس الف شامل 20، 40 و 60 درصد (2392، 4783 و 7174 متر مکعب در هکتار- سال) با احتساب تیمار شاهد یعنی آبیاری سنتی (غرقابی) با دور 30 روزه و 9000 مترمکعب در هکتار- سال)، در مجموع با 7 تیمار در 3 تکرار به اجرا در آمد. لولههای آبیاری زیر سطحی بهفاصله 90 سانتیمتر از تنه درختان (تقریباً در مرکز سایه انداز) در دو طرف و در عمق 50 سانتیمتری از سطح خاک کارگذاری شدند. متوسط فشار کارکرد لولهها 8/0تا 1 اتمسفرو متوسط دبی هر متر لوله 4/5 لیتر در ساعت بود. صفات مختلف کمـّی و کیفی محصول پسته، رشد رویشی سرشاخههای درختان، کارایی مصرف آب و هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته امکانپذیر میباشد و بهترین تیمار در شرایط انجام این آزمایش تیماری بود که آبیاری آن باروش زیر سطحی و مصرف 60 درصد تبخیر ازتشت (7174 مترمکعب در هکتار- سال) با دورآبیاری 14 روزه انجام پذیرفت بهطوریکه کلیه صفات کمـّی و کیفی مربوط به این تیمار در مقایسه با تیمارهای دیگر از شرایط مطلوبتری برخورداربود. کارایی مصرف آب در این تیمار 164 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب بود. اما در صورتیکه بهرهبرداری سیستمهای آبیاری تحت فشار با هدف پایین آوردن مصرف آب آبیاری باشد و در شرایط کمبود آب، کاربرد آب به میزان 40 درصد تبخیر از تشت (4783 مترمکعب در هکتار- سال) قابل توصیه میباشد. کارآیی مصرف آب در این تیمار، 177 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب میباشد. نتایج اجرای این طرح نشان دادکه کاربرد آب با مقادیر کمتر از 40 درصد تبخیر از تشت الف، نمیتواند نتیجه مطلوبی را بههمراه داشته باشد. تیمارهای آبیاری با دور 14 روزه در مقایسه با دور آبیاری 7 روزه از نظر صفات کمـّی و کیفی اندازهگیری شده شرایط مطلوبتری داشتند. مقادیر هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک در تیمارهای مختلف نشان داد تغییرات شوری خاک بهویژه در سال اول بعد از تغییر سیستم آبیاری در تیمارهای زیر سطحی قابل توجه میباشد. اما تیمارهایی که با دور14 روزه آبیاری شدهاند، در مقایسه با تیمارهای مشابه دور آبیاری7 روزه از وضعیت مطلوبتری برخوردار بودند.