298 نتیجه برای Sa
زهرا سواری، سعید حجتی، روحالله تقیزاده مهرجردی،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
شوری و سدیمی بودن خاک کیفیت فیزیکی، شیمیایی و همچنین بیولوژیکی خاک را کاهش میدهد و در نهایت کاهش عملکرد محصول را بهدنبال دارد. این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات شوری خاک با استفاده از روشهای مختلف زمینآماری در شهرستان اهواز انجام گرفته است. برای اینمنظور تعداد 69 نمونه خاک از عمق صفر تا 10 سانتیمتری سطح خاک برداشت شد و مقادیر هدایت الکتریکی عصاره نسبت 1:1 خاک به آب در نمونهها اندازهگیری گردید. در این پژوهش از سه روش زمینآماری کریجینگ معمولی، لاگ نرمال کریجینگ و کریجینگ شاخص برای تهیه نقشه شوری خاک استفاده گردید. بهمنظور ارزیابی دقت این روشها از پارامترهای آماری مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین استفاده شد. نتایج نشان داد که روش لاگ کریجینگ با داشتن حداقل مجذور میانگین مربعات خطا و حداکثر ضریب تبیین که بهترتیب برابر 34/0 و 73/0 است، مدل مناسب و دقیقتر برای ارزیابی شوری خاک است. روش کریجینگ شاخص براساس آستانههای تعریف شده توانسته است احتمال خطر شوری را در کلاسهای 4، 8، 16 و 32 دسیزیمنس بر متر نشان دهد. بر این اساس بخش اعظم منطقه دارای شوری بالای 4 دسیزیمنس بر متر است. نتایج نقشه نهایی شوری خاک نشان داد که بیشترین مقدار تجمع نمک مربوط به غرب و جنوب غرب منطقه و کمترین مقدار شوری در بخشهای شرق و شمال منطقه مشاهده میشود.
فاطمه ایمانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
با توجه به اهمیت حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش بادی در اراضی ماسهای و تأثیر جنگلکاری بهعنوان یک عامل مؤثر و دائمی در امر تثبیت ماسههای روان، یکی از کانونهای بحرانی فرسایش بادی در نزدیکی شهرستان شوش که تقریباً ۲۰ سال پیش مالچ پاشی و نهالکاری شده است، را انتخاب و تأثیر سطوح مختلف تاج پوشش را بر خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک بررسی نمودیم. از اینرو، دو منطقه جنگلکاری با تاج پوشش ۱۰۰-7۵ درصد و ۵۰-2۵ درصد و منطقه شاهد به مساحت هرکدام ۱۰ هکتار انتخاب شد. سپس در هر منطقه ۱۵ پلات پیاده و خواص فیزیکو شیمیایی خاک مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج نشان داد جنگلکاری باعث تغییر بافت خاک از شنی به شنلومی و افزایش میزان فسفر، پتاسیم، کربن آلی و نیتروژن خاک در عمق ۵-0 سانتیمتر شده بود که بهدلیل جذب املاح از عمق خاک توسط ریشه و تجمع آن در برگ و اندامهای گیاهی و درنهایت ریزش و تجزیه لاشبرگ بیشتر در این منطقه نسبت به منطقه شاهد بود. همچنین در این مطالعه تاج پوشش ۵۰-2۵ درصد بهترین حالت را برای بهبود خواص فیزیکو شیمیایی خاک داشته است. بنابراین میتوان گفت جنگلکاری نهتنها باعث حفاظت خاک و تثبیت ماسههای روان میشود؛ بلکه منجر به حاصلخیزی خاک و پایداری دائمی آن شده است.
ساره مرادی بهبهانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری، جواد میرزایی،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
گز درختچهای است که در بسیاری از نقاط کشور پراکنش دارد ولی اطلاعات زیادی در رابطه با همزیستی اینگونه با قارچهای میکوریز وجود ندارد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی همزیستی قارچهای میکوریز اربوسکولار با درختچه گز و تأثیر پذیری آنها در اثر فاصله از رودخانه و همچنین خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاک است. برای این منظور جنگلهای حاشیه رودخانه مارون به منطقه کنار رودخانه، میانی و منطقه دور از رودخانه با فواصل 200 متری تقسیم شد. در هرکدام از این مناطق 10 درختچه گز بهطور تصادفی انتخاب و نمونههای خاک و ریشه از ریزوسفر آنها جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آغشتگی ریشه و تراکم اسپور در منطقه میانی به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار را دارا بود و دارای اختلاف معنیداری با دیگر مناطق بود. متوسط میزان آغشتگی ریشه در منطقه کنار رودخانه، میانی و دور از رودخانه به ترتیب 37/82، 77/73 و 17/80 درصد بود درحالیکه متوسط تراکم اسپور برای این مناطق به ترتیب 189، 5/245 و 8/188 اسپور در پنج گرم خاک بود. آغشتگی ریشه با میزان پتاسیم خاک همبستگی مثبت معنیداری نشان میدهد ولی تراکم اسپور با هیچیک از متغیرهای مورد بررسی همبستگی نشان نداد. همچنین میزان نیتروژن 6/52، کربن آلی 19/51، پتاسیم 50 و رس 4/23 درصد در منطقه دور از رودخانه نسبت به کنار رودخانه کاهش نشان دادند. با توجه به نتایج این تحقیق درختچه گز دارای همزیستی بالایی با قارچهای میکوریز بوده که فاصله از رودخانه میتواند این همزیستی را تحت تأثیر قرار دهد.
نیما توانپور، محمد افلاطونی، نجمه نظری،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین میزان مشارکت زیرحوضهها از نقطه نظر مساحت، دبی یک جریان رودخانه در سیلخیزی کل حوضه آبریز رودخانه خرسان در استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. برای اینکار از مدل بارش- رواناب HEC-HMS برای شبیهسازی دبی رواناب 11 زیرحوضه استفاده بهعمل آمد. اطلاعات ورودی این مدل با ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. نتایج نشان داد که با تغییر در دوره بازگشتهای مختلف، تغییر اندکی در اولویتبندی سیلخیزی زیرحوضهها مشاهده میشود. بهطوریکه بهازای دوره بازگشت 2، 50 و 100 سال، سیلخیزترین زیرحوضهها بدون تغییر و بهترتیب زیرحوضههای 1 تا 11 خواهند بود. سهم مشارکت از نقطه نظرمساحت و دبی جریان با هم متفاوت بود، بهطوریکه اثرمساحت بین 31/0 تا 03/1 درصد یعنی زیرحوضه 6 بالاترین رتبه و زیرحوضه 7 پائینترین رتبه را داشتند. درحالیکه از نقطه نظر دبی، اثر حذف زیرحوضهها بین 2/51 تا 2/1004 درصد بود، یعنی زیرحوضه 6 کمترین دبی و زیرحوضه 11 بیشترین مقدار دبی را داشت.
شجاع قربانی دشتکی، نسرین کریمیان، فایز رئیسی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
استفاده از مواد آلی همچون لجن فاضلاب میتواند در بهبود کیفیت خاک موثر باشد. در این مطالعه تاثیر لجن فاضلاب بر ویژگی های شیمیایی، تنفس و کربن زیست توده میکروبی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور یک نمونه خاک آهکی با بافت لوم سیلتی رسی از اراضی دانشگاه شهرکرد تهیه و بهواسطه افزودن لجن فاضلاب شهری با نسبتهای صفر به صد، پنجاه به پنجاه و هشتاد به بیست (گرم لجن فاضلاب به گرم خاک) تیمارها به ترتیب با سه درجه بدون آبگریزی (S0)، آبگریزی کم (S50) و آبگریزی قوی (S80) انتخاب و تهیه شدند. آبگریزی خاک بهروش مدت زمان نفوذ قطره آب به خاک اندازهگیری شد. ویژگیهای شیمیایی خاک از جملهpH ، قابلیت هدایت الکتریکی، درصد کربن آلی کل، کربنات کلسیم معادل ، میزان سدیم و پتاسیم محلول خاک تعیین گردید. تنفس پایه و کربن زیست توده میکروبی خاک پس از یک دوره کوتاه پیش انکوباسیون به مدت یک ماه به فاصله هر 10 روز یک بار اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، اثر مصرف لجن فاضلاب بر آبگریزی و ویژگیهای شیمیایی خاک معنیدار (0001/0 (P≤ بود. لجن فاضلاب شهری در سطح و شرایط بکار رفته شده منجر به افزایش معنیدار تنفس (27-16 برابر) و زیست توده میکروبی (5/16-2/15 برابر ) در تیمارهای آبگریز (S50 و S80) نسبت به تیمار شاهد گردید. این افزایش طی 10 روز اول بیشتر، ولی طی 10 روز دوم و سوم با سرعت کمتری افزایش یافت. این میتواند بهعلت کربن آلی و عناصر غذایی قابل استفاده در لجن فاضلاب شهری و کاهش میزان ترکیبات آلی قابل تجزیه موجود در لجن با گذشت زمان باشد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
روشهای متداول برآورد تبخیر و تعرق ناشی از دادههای نقطهای هستند که کاربرد آنها محدود و قابل تعمیم به مناطق و حوضههای آبخیز وسیع نمیباشند. فناوری سنجش از دور این قابلیت را دارد که با استفاده از تصاویر ماهوارهای و برخی دادههای هواشناسی مقدار تبخیر و تعرق را در منطقهای وسیع برآورد نماید. در این پژوهش به مقایسه برآوردهای تبخیر و تعرق به کمک مدلهای SEBAL و METRIC براساس دادههای سنجنده ETM+ از ماهواره لندست7 نسبت به تبخیر و تعرق اندازهگیری شده از لایسیمتر در هفت تاریخ گذر ماهواره در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوضه آبخیز رودخانه کارون پرداخته شد. نتایج نشان داد مدل SEBAL دارای کمترین مقادیر شاخصهای NRMSE، MAE و MBE (بهترتیب برابر با 317/0، 503/1 میلیمتر بر روز و 973/0- میلیمتر بر روز) و بیشترین مقدار شاخص d (768/0) بوده است. شاخصهای آماری مذکور برای مدل METRIC بهترتیب برابر با 420/0، 120/2، 023/2 و 646/0 بوده است. بهطور کلی نتایج نشان داد مدل SEBAL از دقت بیشتری در برآورد تبخیر و تعرق نسبت به مدل METRIC تحت شرایط حاکم بر دشت شهرکرد برخوردار بوده است. تا زمانی که امکان تأمین آمار کامل هواشناسی بهصورت ساعتی فراهم آید و یا برخی اصلاحات بر مدل METRIC انجام شود، نتایج مدل SEBAL به واقعیت نزدیکتر بوده و لذا مدل SEBAL توصیه میشود.
جهانگیر عابدی کوپایی، ماریه فتاحی زاده، محمدرضا مصدقی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
امروزه سازههای آبی با صرف هزینههای بسیار زیاد بهمنظور استفاده بهینه از منابع آب و خاک احداث میگردند. عدم انجام مطلوب مطالعات فنی، اجتماعی و اقتصادی باعث تحمیل هزینههای نامتعارف نگهداری این تأسیسات در دوران بهرهبرداری میگردد. منابع آب به دلیل رشد صنایع، افزایش جمعیت بشر و عدم رعایت استانداردهای زیست محیطی آلوده گردیدهاند. اکثر سازههای آبی هم در مناطقی با کیفیت آب نامناسب ساخته میشوند. از طرف دیگر، ویژگیهای مهندسی خاکهای ریزدانه بهویژه خاکهای رسی تابع عوامل از جمله املاح موجود در آب منفذی است. بهطوری که تغییر در آن سبب ایجاد تغییر در ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاکها گردیده و در نتیجه سازههای بنا شده برروی خاک در معرض آسیب قرار میگیرند. این پژوهش، تأثیر آبهای شوری بر خصوصیات مهندسی خاک را بررسی نمود. در این رابطه کلرور سدیم ((NaCl با 5 سطح مختلف (0، 1/0، 21/0، 41/0 و 72/0 مول بر لیتر) به خاک افزوده شد و مشخصات تراکمی، پارامترهای برشی، حدود اتربرگ و پارامترهای تحکیم بررسی شدند. نتایج نشان داد که افزودن شوری تغییرات معنیداری بر وزن واحد حجم خشک بیشینه و رطوبت بهینه خاک ایجاد نمیکند ولی باعث کاهش چسندگی خاک و افزایش زاویه اصطکاک داخلی میگردد همچنین نتایج نشان داد افزایش شوری حد روانی را کاهش داده ولی تأثیر ناچیزی بر حد خمیری خاک داشت.
حسین طالبی خیاوی، محسن ذبیحی، رئوف مصطفیزاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
حفاظت خاک مؤثر نیازمند یک مدل و چهارچوب مناسب در ارزیابی فرسایش خاک سناریوهای کاربری اراضی است. مدل USLE با هدف پیشبینی واکنش سناریوهای مناسب کاربری اراضی در کاهش تولید رسوب بالادست سد یامچی (747 کیلومتر مربع) در غرب اردبیل مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر وضعیت موجود، هفت سناریوی مدیریت کاربری اراضی براساس الگوی استفاده از اراضی در محیط GIS تهیه شد. سپس دادههای ورودی براساس دادههای زمینی، کاربری اراضی و دادههای مشاهداتی تهیه شد. براساس نتایج مدل، مقدار فرسایش در سناریوی مبنا برابر 92/3 تن در هکتار در سال است. در این راستا میتوان با انجام عملیات حفاظتی در اراضی دیم و شیبدار و تنها با اجرای سناریوی 5 (حفاظت خاک در اراضی دیم با کشت تراز- باقی گذاشتن بقایای گیاهی پس از برداشت) فرسایش را از مقدار 92/3 به 02/2 تن در هکتار در سال کاهش داد. کمترین مقدار کاهش فرسایش مربوط به حفاظت خاک در اراضی آبی مربوط به سناریوی 6 (حفاظت خاک در اراضی زراعی آبی با بقایای گیاهی) و بیشترین مقدار کاهش فرسایش در اثر اجرای عملیات مدیریتی مربوط به اجرای سناریوی 7 (حفاظت بیولوژیکی خاک در اراضی آبی و دیم) میباشد. نتایج حاکی از قابلیت چهارچوب مبتنی بر سناریو و ارزیابی اثرات سناریوهای مدیریتی بر کاهش رسوب ورودی به سد و اولویتبندی عملیات حفاظت خاک در منطقه مورد مطالعه است.
سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی، شایسته دیبایی، حسین شریعتمداری، ناصر باغستانی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
سازگاری گیاه تاغ به شرایط نامساعد محیطی بالاخص توان رشد آن در خاکهای شور، تناسب این گیاه را برای کنترل شنهای روان، جلوگیری از فرسایش خاک و بیانزدایی به روش بیولوژیکی ایجاد نموده است. بهمنظور مطالعه ویژگیهای اکوفیزیولوژیک گیاه تاغ، برخی از ویژگیهای مهم خاک تحت استقرار دراز مدت این گیاه و ترکیب یونی درختان تاغ در حال رشد در تاغزارهای استان یزد، تعداد 32 درخت همسن و مشابه از 8 ناحیه در دو منطقه چاه افضل و اشکذر انتخاب و ارتفاع و قطر تاج پوشش درختان منتخب و غلظت تعدادی از عناصر موجد شوری در آنها در هر ناحیه اندازهگیری شد. با قطع درختان از محل طوقه و حفر پروفیل در محل استقرار درخت، نمونههای خاک و ریشه به ترتیب از اعماق صفر تا 30، 60- 30، 90-60 و 120- 90 سانتیمتری از چهار جهت اصلی در اطراف درخت جمعآوری و EC، pH، کلر، سدیم و پتاسیم، منیزیم و کلسیم محلول خاک هریک از این نمونهها اندازهگیری شد. شاخص رشد و موجودی سرپای هر یک از درختان منتخب محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که خاک دو منطقه از نظر شوری و مقادیر عناصر کلر، سدیم، پتاسیم، منیزیم و کلسیم دارای تفاوتهای معنیدار بودند، اما از نظر میزان منیزیم و pH در این دو منطقه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. شاخ و برگ درختان این دو منطقه تنها از نظر میزان کلر دارای تفاوت معنیدار بودند و از نظر سایر عناصر اندازهگیری شده تفاوتی نداشتند. ریشه گیاهان مورد آزمایش نیز تنها از نظر مقدار کلسیم دارای تفاوت معنیدار بودند. وضعیت درختان براساس پارامترهای شاخص رشد و موجودی سرپا در منطقه اشکذر، نامناسب (پایین) و در منطقه چاه افضل بالا ارزیابی شد. بهنظر میرسد در منطقه چاهافضل علیرغم شوری بسیار بالاتر، غلظت بالاتر کلسیم و پتاسیم و همچنین نسبت پایینتر سدیم به پتاسیم شرایط بهتری برای رشد و استقرار گیاهان تاغ در مقایسه با منطقه اشکذر فراهم نموده است. تأیید این فرضیه به مطالعات بیشترو بررسی کاربرد کودهای کلسیم و پتاسیم نیاز دارد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان استفاده از دو مدل سبال (SEBAL) و متریک ((METRIC در دو تاریخ گذر 9 تیر 1378 (برابر با 30 ژوئن 1999) و 30 مرداد 1378 (برابر با اول اوت 1999) برای برآورد و مقایسه تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) در مقیاس منطقهای با استفاده از اطلاعات سنجنده ETM+ در مقایسه با برآوردهای ET از برخی روشهای ریاضی (تجربی و ترکیبی) شامل پنج مدل پنمن- مانتیث استاندارد شده بهروش انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM)، پنمن- مانتیث بهروش فائو 56 (F56PM)، بلانی- کریدل (F24BC)، هارگریو- سامانی(HS) و تشتک تبخیر (Pan) انجام شد. مقدار تبخیر و تعرق در تاریخهای 9 تیر و 30 مرداد (1378) برای پیکسلهای معیار سرد در مدل سبال برابر با 97/6 و 77/6 میلیمتر بر روز و در مدل متریک برابر با 27/10 و 31/9 میلیمتر بر روز بهدست آمد. برای مدل ریاضی مناسب منطقه (هارگریوز- سامانی) مقادیری بهترتیب برابر با 0/8 و 5/7 میلیمتر بر روز در تاریخهای گذر بهدست آمد. بهطور کلی نتایج نشان داد برآوردهای مدل سبال در مقایسه با برآوردهای مدل HS و دادههای لایسیمتری موجود از صحت بیشتری نسبت به مدل متریک برخوردار و در شرایط مشابه قابل توصیه میباشد.
اسدالله محسنی موحد، مهدی کوچک زاده، پروانه صالحی مقدم،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
آبیاری کرتی یکی از روشهای آبیاری سطحی است که برای آبیاری بسیاری از محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله مدلEDOBASIN بهمنظور ارزیابی، طراحی و بهینهسازی عملکرد آبیاری کرتی معرفی شده است. در این مدل راندمانهای مورد نظر بهصورت ترکیبی خطی در یک تابع هدف درنظر گرفته میشوند و براساس متغیرهای تصمیمگیری که شامل دبی ورودی، طول و عرض کرت و محدودیتهایی که برای آنها وجود دارد، طراحی بهینه انجام میشود. این مدل یک مدل شبیهسازی- بهینهسازی است که در آن از معادله موازنه حجم برای شبیهسازی هیدرودینامیک و از روش SA برای بهینهسازی استفاده میشود. ویژگی این مدل نسبت به مدلهای قبلی طراحی از طریق بهینهسازی همزمان راندمانها با گزینههای مختلف وزندهی میباشد. مقایسه زمان پیشروی جبهه آب در مدل مورد نظر با مدل شناخته شده SIRMOD حاکی از دقت مدل در مرحله ارزیابی است. همچنین بهبود راندمانها و تابع هدف در طراحی بهینه بیانگر قابلیت وکارایی مدل ارائه شده در مرحله بهینهسازی است بهطوری که استفاده از مدل برای دادههای یک کرت آزمایشی، توانست راندمان کاربرد و نسبت نفوذ عمقی را 20% ارتقاء داده و راندمانهای نیاز آبی و یکنواختی توزیع را در حد 100% نگهدارد.
سید حسین روشان، قربان وهاب زاده، کریم سلیمانی، عبدالواحد خالدی درویشان،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
برداشت شن و ماسه از بستر بسیاری از رودخانههای کشور منجر به تغییرات مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی آنها شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه برروی ویژگیهای رسوبشناسی رسوبات بستر رودخانه زارم رود واقع در استان مازندران میپردازد. بدینمنظور با تعیین چهار مقطع قبل و چهار مقطع بعد از مکان برداشت، نمونهبرداری از رسوبات بستر بهروش ترکیبی و در چند کرت معین در عرض رودخانه انجام و سپس ویژگیهای ریخت سنجی رسوبات از جمله قطرهای بزرگ (a)، متوسط (b) و کوچک (c)، گردشدگی (Rc)، فاکتور شکل (Sf)، قطر ظاهری (D)، کرویت (S) و نسبت پهنی (W) در آزمایشگاه اندازهگیری و در محیط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که تغییرات آمارههای رسوبی a، b، c، Sf، D، S و W در مقاطع قبل و بعد از مکان برداشت دارای اختلاف معنیداری است ولی آماره Rc اختلاف معنیداری را نشان نمیدهد. کاهش قطرهای سه گانه رسوبی بعد از محل برداشت ناشی از شکستگی رسوبات در محل برداشت بوده بهطوری که کرویت ذرات نیز در این محل کاهش یافته است. عامل گردشدگی رسوبات بعد از مکان برداشت تا فاصله 600 متری از مکان برداشت دارای روندی کاهشی است و سپس افزایش پیدا میکند.
محمد عیسی زاده، پروا محمدی، یعقوب دین پژوه،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
تحلیلهای آماری و پیشبینی دادههای جریان نقش بهسزایی در مدیریت و مهندسی سامانههای آبی ایفا میکند. اساسیترین مشکل تحلیلهای آماری و پیشبینی جریان در کشور ایران، عدم وجود دوره آماری طولانی و نقص دادههای جریان ایستگاههای هیدرومتری موجود میباشد. با توجه به موارد ذکر شده در این مطالعه، دادههای جریان روزانه ایستگاه هیدرومتری سنته واقع در استان کردستان با استفاده از دادههای ایستگاههای هیدرومتری و هواشناسی مجاور این ایستگاه تخمین زده شد. این تخمین بهازای شانزده ترکیب مختلف، شامل دادههای جریان روزانه ایستگاههای هیدرومتری صفا خانه و پل آنیان و بارش روزانه ایستگاه باران سنجی سنته صورت گرفت. در این تحقیق تخمین جریان روزانه ایستگاه سنته در هر یک از ماههای سال، بهازای شانزده ترکیب مختلف و مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت. عملکرد هر یک از مدلها با شاخصهای RMSE، CC، NS و آماره t-student ارزیابی شد. نتایج حاکی از عملکرد خوب هر دو مدل بود ولی مدل شبکه عصبی مصنوعی در تخمین جریان روزانه اکثر ماههای سال بهتر از مدل رگرسیونی عمل کرد. میانگین خطای مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی چندگانه در ماههای سال بهترتیب برابر با 31/6 و 07/8 مترمکعب بر ثانیه برآورد گردید. لازم بهذکر است که شبکه عصبی مصنوعی بهازای هر یک از شانزده ترکیب بهکار گرفته شده، عملکرد بهتری نسبت به مدل رگرسیونی داشت.
کبری توفیقی، رمضانعلی خاوری نژاد، فرزانه نجفی، خدیجه رضوی، فرهاد رجالی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
شوری خاک، رشد، عملکرد و فرایندهای مختلف فیزیولوژیکی گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی برخی پاسخهای فیزیولوژیکی و عملکرد گیاه گندم (Triticum aestivum L.) بهعنوان یکی از مهمترین محصولات زراعی، به کاربرد جداگانه و برهمکنش قارچ میکوریز آربوسکولار (Glomus mosseae) و تنظیمکننده رشد براسینولید در شرایط آبیاری گیاه با آب شور بهمنظور افزایش احتمالی تحمل گیاه به این تنش بود. گیاهان میکوریزایی و غیر میکوریزایی 14 روزه با براسینولید با غلظت صفر و پنج میکرومولار سهبار و یک روز در میان اسپری برگی شدند، سپس بهمدت 10 روز با محلول کلرید سدیم 150 میلیمولار آبیاری و گروهی در مرحله رویشی جهت بررسی مقدار گلیسین بتائین و قند احیا کننده برگی و گروهی پس از پایان رشد بهمنظور بررسی وزن هزار دانه، وزن سنبله، مقدار پروتئین، ضریب سختی و رطوبت دانه، برداشت شدند. در بین تیمارها، پارامترهای مورد بررسی از جمله درصد پروتئین دانه، وزن هزار دانه بر تیمارهای برهمکنش، تفاوت معنیدار نشان داد که میتواند بهدلیل افزایش معنیدار گلیسین بتائین و قند احیا کننده در این تیمار و کمک به حفظ شیب پتانسیل آب درون سلول باشد، همچنین تفاوت معنیدار در برهمکنش قارچ و براسینولید نسبت به کاربرد جداگانه این دو تیمار در شرایط شوری محیط میتواند بهدلیل تأثیر جداگانه هر تیمار در کاهش اثرات شوری خاک در گیاه و یا اثر افزایشی آنها با تداخل احتمالی بین هورمونهای داخلی باشد.
افشین یوسف گمرکچی، عاطفه پرورش ریزی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
امروزه وابستگی بین مصارف آب و انرژی، با توجه به توسعه سامانههای آبیاری تحت فشار، بیش از پیش اهمیت یافته است، بهطوریکه همراستا با مسائل و مشکلات کمبود آب، رویکرد به صرفهجویی انرژی در بخش کشاورزی نیز یکی از چالشهای مهم در بخش کشاورزی قلمداد شده است. در این تحقیق با توجه به قابلیتهای سامانههای پمپاژ دورمتغیر در تطبیق با شرایط مختلف بهرهبرداری، رویکرد به استفاده از پمپهای دورمتغیر در یک کشت و صنعت 85 هکتاری زیتون واقع در استان قزوین، مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا مصارف انرژی در طول دوره بهرهبرداری دهساله سامانه، با استفاده از نرمافزار MATLAB/SIMULINK در پنج سناریو بهرهبرداری، تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده آن است که میزان انرژی الکتریکی مصرفی با بهکارگیری پمپ دورمتغیر، در مقایسه با روش بهرهبرداری، با پمپ دورثابت تا 18 درصد کاهش یافته است. نتایج ارزیابی انرژی مصرفی نیز بیانگر آن است که در وضعیت موجود بهرهبرداری 60 درصد تلفات انرژی بیشتری نسبت به سایر روشهای بهرهبرداری وجود داشته و متوسط بازده انرژی مصرفی، 52 درصد (78 درصد معیار نبراسکا) بوده است.
کورش شیرانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
تکنیک تداخلسنجی راداری ابزار ارزشمندی در پایش جابهجاییهای سطح زمین است. یکی از روشهایی که بهمنظور کاهش محدودیتهای این تکنیک وجود دارد، روش تداخلسنجی راداری مبتنی بر پراکنش کنندههای دائمی PS)( است که جابهجایی را تنها بر روی پیکسلهایی که ویژگیهای پراکنشی آنها در طول زمان تقریباً ثابت است، پایش میکند. در این پژوهش با هدف شناسایی و پایش لغزش با استفاده از فناوری پراکنش کنندههای دائمی دو مجموعه داده های PALSAR و ASAR، بهترتیب با طول موج باند L و C، حالت مداری گذربالا و پایین در بازه زمانی 2007 تا 2010 و 2003 تا 2010 در منطقه روستای نقل از توابع پادنای علیای سمیرم استان اصفهان بهکار گرفته شدند. نتایج اندازهگیری جابهجایی نشان داد که هر دو مجموعه داده PALSAR و ASAR، با استفاده از روش PS (با مقادیر 1253 میلیمتر و 1578 میلیمتر در دوبازه زمانی چهار و هفت سال) در شناسایی لغزش نقل، کارآمد هستند. لیکن نتایج پردازش تصاویر ASAR نسبت به PALSAR برای تعیین میزان جابهجایی قائم لغزش بهدلیل حرکت مداری گذرپایین، مناسبتر هستند. این در حالی است که تصاویر PALSAR بهدلیل شناسایی تعداد نقاط پراکنش کننده دائمی بیشتر، محدوده لغزش را بهتر شناسایی میکنند. نتایج حاصل از روشهای GPS و PS برای روند لغزش نقل یکسان و مؤید یکدیگر به سمت غرب است. همچنین میزان جابهجایی قائم بین یک تا دو متر در قسمتهای مختلف سطح لغزش اندازهگیری شد. در نهایت با استفاده از تلفیق دادههای راداری PALSAR و ASAR که بهترتیب در دو گذربالا و پایین، امکان بررسی سازوکار، نوع لغزش و جهت حرکت آن فراهم شده است.
سید مهدی سجادی، حمیدرضا صفوی، امید بزرگ حداد،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در این پژوهش از مدل WEAP بهعنوان شبیهساز و از الگوریتم جستجوی گرانشی (GSA)، بهعنوان بهینهساز استفاده شده است و با توجه به لزوم اجرای شبیهسازیهای متعدد در فرایند بهینهسازی جهت رسیدن به پاسخ بهینه، اتصال برنامههای مذکور در محیط نرمافزار Matlab انجام شده است. بهمنظور بررسی عملکرد، سیاستهای جیرهبندی بهدست آمده در دوره پایه، برای دوره آینده تحت تأثیر تغییرات اقلیمی بررسی شده است. نتایج نشاندهنده وضعیت نامناسب سفرههای آب زیرزمینی در حوضه تحت سناریوی روند است و در صورت ادامه روند مدیریت کنونی منابع آب، حوضه آبریز زایندهرود در این زمینه دچار مشکلات قابل توجهی خواهد شد. مدیریت منابع آب با استفاده از سیاستهای جیرهبندی تلفیقی توانسته است، این شرایط را بهبود ببخشد. نتایج حاصل از اعمال سیاست جیرهبندی تلفیقی نشاندهنده افزایش شاخص پایداری گروهی در تأمین نیازها، بهمیزان 11 درصد نسبت به سیاست روند است، همچنین براساس شاخص پایداری گروهی در بخش منابع استفاده از سیاست جیرهبندی تلفیقی پایداری منابع آب سطحی و زیرزمینی را بهترتیب بهمیزان 2/5 و 6 درصد نسبت به سناریوی روند افزایش میدهد و این نشاندهنده عملکرد مناسب این سیاست، در مقایسه با سیاست بهرهبرداری روند است.
مرضیه یزدخواستی، محمد شایان نژاد، حمیدرضا عشقی زاده، محمد فیضی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
با توجه به گسترش آب شور در کشور، استفاده از مدیریت کاربرد تلفیقی آب شور و شیرین یک راهکار بهینه برای تولید محصولات، تحت شرایط تنش شوری است. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. تیمارهای مورد استفاده پنج مدیریت آبیاری شامل: آبیاری با آب شور (شوری پنج دسیزیمنس بر متر)، آبیاری با آب شیرین (آب شهری)، آبیاری یک در میان، آبیاری با آب تلفیقی و آبیاری با آب شیرین تا خوشهدهی و سپس آب شور بود. افزایش شوری اثر معنیداری بر عملکرد بوته تر، بوته خشک و دانه داشت. حداکثر عملکرد بوته تر، بوته خشک و دانه مربوطه به آبیاری با آب شیرین بهترتیب بهمیزان 14/4، 45/2 و 588/0 کیلوگرم بر مترمربع و حداقل آن مربوط به آبیاری با آب شور بهترتیب بهمیزان 34/1، 765/0 و 0957/0 کیلوگرم بر مترمربع بود. پس از تیمار شاهد، مدیریت آبیاری تلفیقی بیشترین عملکرد را به خود اختصاص داد. شاخص های مختلف آماری نشان داد که مدل SWAP توانایی شبیه سازی عملکرد محصول را با دقت نسبتاً خوبی دارد. مقدار ضریب تبیین برای عملکرد محصول 65/0 به دست آمد. توانایی شبیه سازی عملکرد مدل بهترتیب در تیمارهای آبیاری شور در انتهای فصل، یک در میان، آب شور، تلفیقی و آب شیرین است.
رضا مهدوی، مهدی فولادی پناه، ناصر عبدی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
روندیابی جریان رودخانه بهعنوان یکی از موضوعات مهم در مهندسی هیدرولیک مطرح بوده است. موضوع اصلی مقاله حاضر، حل کامل معادلات سنتونانت با استفاده از الگوی عددی نیمهضمنی اختلاف محدود همراه با برقراری اصل بقای انرژی در نقاط ناپیوسته میدان جریان است. در این مدل عددی با دقت مرتبه اول، از روش محدود کننده شار بهمنظور برقراری شرط TVD و همچنین از الگوی Upwind برای گسسته سازی عبارت جابه جایی در معادله مومنتوم استفاده شده است. به کمک سه تابع ارزیابی عملکرد ضریب همبستگی، مجموع مربعات خطا و ضریب ناش- ساتکلیف، نحوه کارکرد مدل عددی در روندیابی سیل در لیقوانچای، حد فاصل ایستگاه لیقوان تا ایستگاه هروی با بیست مقطع عرضی بررسی شد. ضریب زبری مانینگ بهعنوان پارامتر انجام فرایند واسنجی و صحت سنجی این مدل برابر با 028/0 تعیین شد. در نهایت مقایسه ای بین نتایج حاصل از مدل عددی نیمهضمنی با مدل هیدرولوژیکی ماسکینگهام غیر خطی در همین بازه رودخانه صورت پذیرفت. مقادیر توابع ارزیابی عملکرد مدل نیمهضمنی بیشتر از مدل هیدرولوژیکی بهدست آمدند. نتایج نشان داد این مدل، ضمن داشتن راندمان محاسباتی بالا و نیز رفع محدودیت گام زمانی محاسبات برای برقراری شرط پایداری حل، از دقت بسیار زیادی برای پیشبینی خصوصیات هیدرودینامیکی رودخانه برخوردار است.
زهره دهقان، سید سعید اسلامیان، رضا مدرس،
جلد 22، شماره 4 - ( 9-1397 )
چکیده
ناحیهبندی یکی از ابزارهای مفید برای انجام تحلیلهای مؤثر در مناطق فاقد داده، یا دارای دادههای ناقص است. یکی از روشهای ناحیهبندی که در مطالعات هیدرولوژیک بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، خوشهبندی است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر خوشهبندی، درجه اهمیت و میزان مشارکتی است که هر یک از این ویژگیها میتوانند داشته باشند. در این پژوهش، سعی شد از یک مجموعه گستردهای از ویژگیها برای مقایسه عملکرد آنها در ناحیهبندی استفاده شود. سپس، با توجه به درجه اهمیت و نقشی که هر ویژگی در ناحیهبندی دارد، وزن مناسب برای هر یک از گروه ویژگیها با استفاده از خروجی روش تحلیل مؤلفههای اصلی تعیین و تأثیر وزندهی در تشکیل ناحیههای همگن با استفاده از روش خوشهبندی وارد بررسی شد. بدینمنظور، در این پژوهش از دادههای حداکثر بارش 24 ساعته 63 ایستگاه بارانسنجی واقع در حوضه دریاچه ارومیه که دارای طول دوره آماری 30 سال (1387-1358) هستند، استفاده شد. علاوه بر این، هفت دسته ویژگی بهمنظور ناحیهبندی بارش تعریف شدند. نتایج نشان داد که با درنظر گرفتن ویژگیهای مختلف و ترکیب آنها با یکدیگر، ناحیهبندی متفاوتی در تعداد نواحی تشکیل شده است و نیز تعداد ایستگاههای متفاوتی در هر ناحیه وجود خواهد داشت. از میان هفت گروه ویژگی مشخص شد که دسته ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی- جغرافیایی خوشهبندی مناسبتری را در سطح حوضه نشان دادهاند. همچنین، وزن دادن به ویژگیها در بیشتر موارد میتواند تأثیر مثبتی در بهبود اندازه همگنی و تشکیل نواحی مستقل از لحاظ پراکندگی ایستگاهها و چگونگی قرارگیری آنها در سطح حوضه داشته باشد.