29 نتیجه برای آبشستگی
مجتبی کریمائی طبرستانی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
یکی از روشهای کاربردی و متداول در کنترل آبشستگی موضعی قرار دادن لایه سنگچین در اطراف سازههای هیدرولیکی بهخصوص پایه پلها است. با توجه به نبود قطعیتهای مختلف در برآورد اندازه پایدار سنگچین، در تحقیق حاضر از روش تحلیل قابلیت اطمینان برای طراحی سنگچین در اطراف پایه یک پل واقعی بهعنوان مطالعه موردی استفاده میشود. بر این اساس از چهار روش مختلف نظیر تحلیل قابلیت اطمینان مرتبه اول و شبیهسازی مونتکارلو اقدام به کمّی کردن عدمقطعیتها و طراحی اندازه سنگچین پایدار میشود. نتایج تحلیل حاضر نشان داد که احتمال شکست اندازه سنگچینی که از طریق روش قطعی و بهکارگیری مقدار میانگین فراسنجههای مؤثر برای طراحی محاسبه شد، بسیار بالا بوده و نزدیک به 34 درصد است. در ادامه رابطهای بین ضریب ایمنی طراحی و ضریب قابلیت اطمینان در محل این مطالعه موردی تعیین شد. درنهایت برای نیل به شرایط واقعیتر، اقدام به مطالعه ضریب همبستگی هیدرولیکی بین فراسنجههای عمق و سرعت جریان و همچنین تأثیر آن بر احتمال شکست سنگچین در محل مطالعه موردی شد و نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین این دو فراسنجه هیدرولیکی بسیار بالا بوده و بیشتر از 90 درصد است و حداکثر تأثیر آن بر احتمال شکست کمتر از 10 درصد است.
حسین کاظمی زاده، مجتبی صانعی، هومن حاجی کندی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
با افزایش چالۀ آبشستگی در بالادست و پاییندست پایههای پل طراحی شده روی رودخانهها، پایداری استاتیکی سازۀ پل به مخاطره کشیده میشود. برای مقابله با این پدیده هیدرولیکی راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها، تغییر هیدرودینامیک جریان در اطراف پایۀ پلها است. این راهکار با کاهش جریان پایینرونده در بالادست پایه پلها از افزایش آبشستگی جلوگیری بهعمل میآورد. در تحقیق حاضر، با استفاده از ساخت مدلهای پایه پل مربع با زبریهای مستطیلی و مثلثی در دو حالت پیوسته و ناپیوسته در ابعاد مختلف سعی در بررسی تأثیر ساختار هندسی زبریهای مورد آزمایش بر حداکثر میزان عمق آبشستگی در اطراف پایه پل مربعی شد. نتایج تحقیق نشان داد، با افزایش طول زبری در بالادست و پاییندست پایه پل، چاله آبشستگی بهصورت محسوسی با نرخ کاهشی عمق آبشستگی ماکزیمم در حدود 34 درصد نسبت به مدل شاهد (بدون زبری) تغییر وضعیت میدهد. همچنین مقایسههای بین مدلهای زبری پیوسته و ناپیوسته نشان داد، با اجرای ناپیوسته زبری مستطیلی و مثلثی میزان حداکثر عمق آبشستگی بهصورت محسوسی کاهش پیدا میکند. درنهایت با درنظر گرفتن آنالیز ابعادی، رابطهای بر پایه رگرسیون غیرخطی بر دادههای آزمایشگاهی برازش داده شد. در این رابطه بهازای وجود رسوبات ماسهای، متوسط میزان عمق آبشستگی در حالتهای مختلف زبری پیشبینی شد. نتایج نشان داد، مقادیر محاسباتی با مقادیر واقعی بهدست آمده از آزمایشات برازش مناسبی دارد.
امیر حسین عظیمی، سعید شعبانلو، فریبرز یوسفوند، احمد رجبی، بهروز یعقوبی،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
در این مطالعه، عمق حفره آبشستگی در پائین¬دست سرریزهای سنگی با شکل¬های مختلف J، I، U و W توسط یک روش نوین هوش مصنوعی تحت عنوان ماشین آموزش نیرومند خارج از محدوده (ORELM) شبیه¬سازی شد. داده¬های مشاهداتی به دو دسته آموزش (70 درصد) و تست (30 درصد) تقسیم شدند. سپس تابع فعال¬سازی بهینه برای شبیه¬سازی عمق آبشستگی در پائین¬دست سرریزهای سنگی انتخاب شد. در ادامه، با استفاده از پارامترهای ورودی که شامل نسبت طول سازه به عرض کانال (b/B)، عدد فرود تراکمی (Fd)، نسبت اختلاف عمق جریان بالادست و پائین¬دست سازه به ارتفاع سازه (Δy/hst) و فاکتور شکل سازه (φ)، یازده مدل مختلف ORELM برای تخمین عمق آبشستگی توسعه داده شدند. با انجام یک تحلیل حساسیت، مدل برتر و مؤثرترین پارامترهای ورودی شناسایی شدند. مدل برتر مقادیر آبشستگی¬ها را توسط پارامترهای بدون بعد b/B, Fd, Δy/hst شبیه¬سازی کرد. برای این مدل، مقادیر ضریب همبستگی (R)، شاخص عملکرد (VAF)و ضریب نش (NSC) برای مدل برتر در شرایط تست به¬ترتیب مساوی با 0/956، 91/378 و 0/908 بدست آمدند. همچنین، پارامترهای بدون بعد b/B, Δy/hst به¬عنوان مؤثرترین پارامترهای ورودی شناسایی شدند. همچنین، نتایج مدل برتر با مدل ماشین آموزش نیرومند نیز مقایسه شدند که مدل ORELM دقت بیشتری داشت. علاوه بر این، تحلیل عدم قطعیت نشان داد که مدل ORELM مقادیر آبشستگی¬ها را بیشتر از واقعیت تخمین زد. در ادامه، برای مدل برتر، یک تحلیل حساسیت مشتق نسبی (PDSA) اجرا گردید.
نیما اعلمی، دکتر مجتبی صانعی، هومن حاجی کندی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
آبشستگی زیر لولههای انتقال گاز، نفت و آب خطر خمیدگی لوله و شکستن آن را به دنبال دارد. این پدیده میتواند به محیط زیست و صنعت نفت و گاز آسیبهای فراوانی وارد کند. در ایﻦ پژوهش تأثیر تغییرات قطر، فاصله از کف و زاویه قرارگیری لولههای انتقال بر میزان کاهش عمق آبشستگی زیر لولههای مستغرق در بستر رسوبات چسبنده بصورت آزمایشگاهی بررسی شده است. آزﻣﺎیﺶﻫﺎ برای ﺣﺎﻟﺖ آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ زیﺮ ﻟﻮﻟﻪ ﺑﺎ زاویﻪ ﺑﺮﺧـﻮرد صفر، 15 و 30 درﺟﻪ و در 3 ﻣﻮﻗﻌﯿـﺖ روی ﺑﺴـﺘﺮ، ﻓﺎﺻـﻠﻪ D/2 و D/4 از ﺑﺴﺘﺮ انجام شد. همچنین، در اﻧﺠﺎم آزﻣﺎیﺶﻫﺎ از سه قطر 10، 20 و 40 میلیمتر اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﺎیﺞ این مطالعه ﻧﺸـﺎن داد، زاویﻪ ﺑﺮﺧﻮرد ﺟﺮیﺎن روی ﻣﮑﺎن ﻗﺮارﮔﯿﺮی ﺑﯿﺸﯿﻨﻪ ﻋﻤﻖ آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ و ﻧﺤﻮه ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﮔﺮداﺑـﻪﻫـﺎ ﻣـﺆﺛﺮ است، بهطوری¬که با افزایش زاویه، عمق آبشستگی زیر خط لوله کاهش مییابد و به ازای افزایش ﻓﺎﺻــﻠﻪ ﺑــﯿﻦ ﻟﻮﻟــﻪ و ﺑﺴــﺘﺮ، میزان آبشستگی بهصورت معنی¬داری تا میزان 18 درصد، کاهش ﭘﯿــﺪا ﮐﻨــﺪ، میزان آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ زیﺮ ﻟﻮﻟﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮد. همچنین مشاهده شد که قطر لوله بر میزان عمق آبشستگی تأثیر دارد و بدلیل تأثیر روی جریان به سمت پایین و جریانهای گردابی، هرچه قطر لوله افزایش یابد، عمق آبشستگی نیز افزایش مییابد. درنهایت با استفاده از دادههای آزمایشگاهی حداکثر میزان آبشستگی لوله، رابطهای بر پایه رگرسیون غیر خطی برای تخمین حداکثر میزان آبشستگی ارائه شد
مهران صحت، امین بردبار، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
امروزه تکیهگاهها، جریان عادی رودخانهها را مختل میکنند و سبب آبشستگی و فرسایش مواد رسوبی در اطراف خود و ایجاد چاله میشوند. این امر هر ساله خسارت زیادی به بار میآورد. پژوهشگران روشهای زیادی را برای کاهش قدرت فرسایش آبی پیشنهاد کردهاند. یکی از روشهای ضروری در این زمینه، ایجاد شکاف در تکیهگاهها است. باتوجهبه گسترش چاله آبشستگی، پایداری سازه پل را به مخاطره میاندازد، در این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد شکاف در تکیهگاه روی ابعاد چاله آبشستگی صورت گرفت. نتایج نشان داد، وجود شکاف باعث کاهش ابعاد چاله آبشستگی شده است. شکاف در تکیهگاه توانست تا 50 درصد میزان حجم چاله آبشستگی را کاهش دهد. همچنین با افزایش ۷۵ درصدی سرعت نسبی، میزان آبشستگی تا ۱۴۰ درصد عمق چاله را افزایش داد و با افزایش عمق شکاف، میزان عمق چاله آبشستگی تا 85 درصد کاهش یافت.
رضا سرقلی، امین بردبار، علی عصاره، محمد حیدرنژاد،
جلد 28، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
در گذشته روشهای مختلفی برای کنترل آبشستگی پاشنه ساحل پیشنهاد شده است برای رودخانههای کمعمق (نظیر رودخانههای کوهستانی) از انواع سرریزها استفاده میشود؛ بنابراین در این پژوهش به بررسی توسعه آبشستگی در سازههای cross vane و w-weir برای حفاظت سواحل پرداخته شد. نتایج نشان داد، با نصب سازه w-weir در موقعیت 90 درجه نسبت به موقعیت 30 و 60 درجه بهترتیب شاهد 37/9 و 19/7 درصد کاهش آبشستگی هستیم. همچنین با نصب سازه cross vane در موقعیت 90 درجه نسبت به موقعیت 30 و 60 درجه بهترتیب شاهد 35/4 و 21/2 درصد کاهش آبشستگی هستیم. با افزایش عرض (L/B) (نسبت عرض سازه به عرض فلوم) سازه w-weir از 1/5 به 2، میزان آبشستگی 7/9 درصد کاهش داشته است. همچنین با افزایش عرض (L/B) سازه cross vane از 1/3 به 1/7، میزان آبشستگی 4/7 درصد کاهش داشته است. سازه w-weir بهطور متوسط 7/3 درصد آبشستگی کمتری نسبت به سازه cross vane داشته است.
صالح عبداللهی، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد، علی افروس، مهدی اسدی لور،
جلد 28، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
استفاده از سازههای پرتابکننده مزایای اقتصادی و ایمنی مناسبی در مقایسه با سایر سازههای مستهلککننده انرژی دارند. در این پژوهش بهمنظور بررسی اثر طول آستانه پرتابکننده مثلثی روی آبشستگی در پاییندست آن، آزمایشهایی در یک فلوم آزمایشگاهی مستطیلشکل از جنس پلاکسی گلاس انجام گرفت. در این پژوهش با استفاده از پرتابکننده مثلثی با طول و زاویه آستانه و عدد فرود مختلف، آبشستگی در پاییندست پرتابکننده مثلثی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد با افزایش طول آستانه در پرتابکننده مثلثی، استهلاک انرژی در پرتابکننده مثلثی افزایشیافته و عمق آبشستگی در پاییندست آن کاهش مییابد. همچنین در طول نسبی آستانه 0/21 و زاویه آستانه 45 درجه بیشترین کاهش عمق آبشستگی به میزان 85 درصد دیده شد. بهمنظور تعیین بیشترین عمق آبشستگی نسبی، رابطهای ارائه شد که ضریب همبستگی نتایج حاصل از این معادله با نتایج آزمایشگاهی حدود 0/92 است.
لیلا هاشمی، سید محمود کاشفی پور، مهدی قمشی، محمد بهرامی یاراحمدی،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
آبشستگی موضعی پیرامون پایههای پل یکی از مهمترین عوامل تخریب پلها است. ازاینرو، بررسی عمق آبشستگی پیرامون گروه پایههای پل امری ضروری است. در این پژوهش اثر زاویه انحراف گروهپایه تکستونی در دو آرایش 2×1 و 3×1 نسبت به جهت جریان روی بیشینه عمق آبشستگی پیرامون گروه پایه مورد بررسی قرار گرفت. گروهپایه در آرایش 2×1 در زوایای انحراف صفر تا 90 درجه و در آرایش 3×1 در زوایای انحراف صفر تا 45 درجه تحت شرایط جریان ماندگار قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش زاویه انحراف گروه پایه بر بیشینه عمق آبشستگی پیرامون پایه اول تقریباً بیاثر است؛ اما تأثیر بسیاری بر بیشینه عمق آبشستگی، توسعه زمانی آن و گسترش حفره آبشستگی پیرامون پایههای دوم و سوم در آرایشهای مختلف گروهپایه دارد. بیشینه عمق آبشستگی گروهپایه در هر دو آرایش مختلف در زاویه انحراف 30 درجه به وقوع پیوست که در آرایش 2×1 پیرامون پایه دوم و به میزان 13/33 درصد بیش از پایه اول و در آرایش 3×1 پیرامون پایه سوم و به میزان 21/57 درصد بیش از پایه اول دیده شد.
علی خوش فطرت، یاسر نعمه عبدالحسن،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده
سرریزهای کلیدپیانویی جزء جدیدترین سرریزهای غیرخطی هستند که ضریب آبگذری بیشتری نسبت به سرریزهای مشابه دارند. این سازههای هیدرولیکی دارای فونداسیون سبک و سادهای هستند که روی سدها و کانالهای زهکشی طراحی و نصب میشوند. بهدلیل راندمان زیاد این سرریزها، بررسی آبشستگی پاییندست آنها و راهکار برای کاهش مقدار آن در سالهای اخیر، موردتوجه مهندسان قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده از یک سرریز کلیدپیانویی ذوزنقهای نوع C، سه دبی و سه عمق پایاب استفاده شود. همچنین از دو مانع با ارتفاعهای 0/02 و 0/04 متر در انتهای کلیدهای خروجی سرریز استفاده شد. نتایج نشان داد که وجود مانع، باعث کاهش آبشستگی در پنجه سرریز میشود. مقدار کاهش آبشستگی در پنجه سرریز و با ارتفاع مانع بزرگتر، بیشتر از سرریز با ارتفاع مانع کوچکتر و در هر دو بیشتر از سرریز بدون مانع است. وجود مانع باعث کاهش بیشینه عمق آبشستگی و دورتر شدن فاصله بیشینه عمق آبشستگی از پنجه سرریز میشود. در سرریز با ارتفاع مانع 0/02 و 0/04 متر نسبت به سرریز بدون مانع، مقدار بیشینه عمق آبشستگی حدود 16/4 و 26/9 درصد کمتر و فاصله بیشینه عمق آبشستگی در آنها نسبت به سرریز بدون مانع، حدود 8/7 و 19/1 درصد بیشتر است. شاخص آبشستگی در سرریزهای دارای مانع کمتر از سرریزهای بدون مانع است که میتواند خطر واژگونی سرریز را کاهش دهد. کمترین مقدار شاخص آبشستگی در سرریز با ارتفاع مانع 0/04 متر دیده شد که تقریباً 41/2 درصد کمتر از سرریز بدون مانع است.