جستجو در مقالات منتشر شده


51 نتیجه برای بز

احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیم‌های مختلف یکی از مهم‌ترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب می‌شود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملون‌ها در استان‌های مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازه‌گیری شد. تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروه‌های مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروه‌های مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکان‌های ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشه‌ای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروه‌های مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان می‌دهد ژنوم این گروه‌ها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
رسول قربعلی، حسین سیدالاسلامی، علی رضوانی، جهانگیر خواجه‏علی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  شته‌ها به عنوان یکی از مهمترین آفات گیاهی، از جمله درختان بادام می‌باشند. در این تحقیق نوسانات فصلی جمعیت دو گونه شته سبز و آردی بادام طی سال‌های 1378و1379 در منطقه نجف آباد روی درختان بادام بررسی، و زمان تفریخ تخم، ظهور، اوج طغیان، مهاجرت بهاره به میزبان ثانوی، میزبان‌های ثانوی، مهاجرت برگشتی از میزبان ثانوی در پائیز، زمان تخم گذاری، تعداد تخم گذاشته شده، میزان خسارت، سایر میزبان‌ها و برخی از دشمنان طبیعی با انجام نمونه برداری‌های منظم و استفاده از تله‌های زردآبی، مطالعه شد. در اولین هفته‌های آغازین بهار در منطقه نجف آباد، علائم ظهور شته‌های سبز بادام روی سرشاخه‌های جوان بادام به صورت پیچش شدید برگ‌ها و در ادامه، طغیان شدید جمعیت وکاهش رشد سرشاخه‌ها و کوتاه شدن اندازه میان گره‌ها ظاهر شد. در فاصله زمانی اندک، کلنی شته آردی بادام نیز در سطح زیرین دیگر برگ‌ها تشکیل گردید. تفریخ تخم هر دو گونه هم‌زمان بود ولی تشکیل کلنی و افزایش جمعیت شته آردی حدود دو هفته دیرتر از شته سبز اتفاق افتاد. با آغاز فصل گرما هر دو گونه فوق درختان بادام را به سمت میزبان‌های ثانوی جهت تابستان گذرانی ترک کردند. در اواخر تابستان با اختلاف فاز اندکی روی میزبان ثانوی در ابتدا اشکال ماده زنده زای مهاجر بازگشتی ( Gynopara ) و سپس نرهای جنسی تشکیل و به درختان بادام مهاجرت کرده و در آنجا نرهای جنسی مهاجر با ماده‌های جنسی تولید شده توسط شته‌های ژینوپار جفت گیری کرده و سرانجام تخم گذاری در کنار جوانه‌ها صورت گرفت.


حبیب خداوردی لو، مهدی همایی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  پالایش­سبز روش نوینی است که از گیاهان برای زدودن آلودگی­ها از خاک آلوده بهره می‌برد. این روش در مقایسه با سایر روش­های پالایش، بسیار کم‌هزینه و ساده است. مدل­های پالایش­سبز برای شناخت بیشتر فرایندهای حاکم بر پدیده پالایش و مدیریت خاک‌های آلوده اهمیت ویژه­ای دارند. بررسی منابع نشان می‌دهد که تاکنون به دلیل پیچیدگی پیوستار خاک- گیاه- نیوار، مدل­های انگشت‌شماری برای پالایش­سبز تکوین یافته­اند. هدف از این پژوهش، مدل­سازی پالایش­سبز خاک‌های آلوده به سرب و کادمیم بود. بدین منظور، نظریه نوینی بر مبنای رفتار خاک (هم‌دمای برون جذبی خاک) و گیاه (نرخ جذب آلاینده به وسیله گیاه) در برابر آلاینده‌ها ارایه شد. بدین منظور، خاکی با بافت لوم شنی با غلظت­های مختلف سرب و کادمیم آلوده شد. پس از پر کردن گلدان‌ها، بذر شاهی ( Barbarea verna ) و اسفناج (. Spinacia oleracea L ) در آنها کشت گردید. گیاهان در پنج بازه زمانی برداشت شدند. غلظت کل سرب و کادمیم در گیاه و خاک به ترتیب با روش اکسیداسیون تر و اکسیداسیون با اسید نیتریک 4 مولار عصاره­گیری و با دستگاه‌های جذب اتمی و کوره گرافیتی اندازه‌گیری شد. مدل­های ارایه شده با استفاده از داده­های آزمایشگاهی واسنجی گردید و کارایی آنها با ملاک‌های کمـّی آزموده شد. نتایج نشان داد که هم‌دمای برون­جذبی خاک برای سرب و کادمیم از مدل خطی پیروی می­کند. با افزایش غلظت سرب در خاک، توانایی شاهی و اسفناج در زدودن آلودگی افزایش داشت. لیکن در آلودگی کادمیمی خاک این توانایی برای شاهی و اسفناج ثابت بود. در پایان با ترکیب واکنش خاک (هم‌دمای برون جذبی خاک) و واکنش گیاه (نرخ جذب فلز از خاک به وسیله گیاه) به آلودگی سربی و کادمیمی خاک، مدل­هایی با کارایی بالا (98/0 < 2 R ) برای برآورد زمان لازم برای پالایش­سبز سرب از خاک به دست آمد. با وجود این، مدل‌های ایجاد شده تنها برای به دست آوردن برآوردی کلّی از زمان لازم برای پالایش سبز کادمیم از خاک توانا نشان دادند (70/0 2R ).


زهرا هادیان، محمدحسین عزیزی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

به منظور تعیین میزان باقی‌مانده انواع آفت کش‌ها در برخی از سبزیجات تازه وگلخانه ای، این تحقیق به روش توصیفی روی 25 نمونه (گوجه فرنگی، خیار گلخانه‌ای و هویج تازه) با هدف بررسی وجود 105 نوع باقی‌مانده سم از انواع  Strobilurin و Pyrethroids، Triazine، Organophosphorus،Organonitrogen Organochlorine Dicarboximides انجام گرفت. پس از استخراج سموم از نمونه‌ها با حلال اتیل استات و تخلیص عصاره حاصل با ستون فاز جامد (Envicarb Solid Phase Extraction)، شناسایی سموم و تعیین مقدار آنها با استفاده از کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی مجهز به آشکارساز تله یونی (GC-ITMS) صورت گرفت. داده‌ها نشان داد که 80 درصد از نمونه‌های بررسی شده دارای انواع باقی‌مانده سموم fenvalerate ,iprodione ,  permethrin fenpropathrin , chlorpyrifosو trifluralin بودند. میزان بازیابی و تکرارپذیری انحراف معیار نسبی سموم، با این روش خوب و به ترتیب در محدوده 117- 67/61 درصد و 55/14- 49/3 درصد تعیین شد. نتایج آزمون مقایسه دوتایی میانگین باقی‌مانده آفت کش‌های شناسایی شده در نمونه‌ها با میزان حداکثر مجاز توصیه شده (Codex  Alimentarius FAO/WHO  (MRLS  اختلاف آماری معنی‌داری را نشان داد و کمتر از مقادیر مجاز اعلام شده بود

 (05/0>P)


حمید رضا رحمانی، عباس‌علی قیصری ، رضا طاهری، علی خدامی، مجید طغیانی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

تحقیق حاضر به‌منظور بررسی تأثیر 2 جیره آزمایشی حاوی 100 و 200 میلی‌گرم در کیلوگرم ویتامین E و 5 جیره آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5/0، 1، 5/1و 2 درصد پودر برگ سبزچای بر عملکرد و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجه‌های گوشتی در زمان‌های مختلف نگه‌داری (صفر، 6 و9روز) انجام گرفت. تعداد 364 قطعه جوجه خروس یک‌روزه گوشتی به 28 گروه 13 قطعه‌ایی تقسیم و هر چهار گروه به طور تصادفی به یکی از جیره‌های آزمایشی اختصاص داده شدند. در طول دوره آزمایش (42-7 روزگی) میزان مصرف خوراک، اضافه وزن و ضریب تبدیل غذایی گروه‌های مختلف آزمایشی اندازه‌گیری شد. علاوه بر این، در سن 42 روزگی از هر تکرار 2 قطعه جوجه انتخاب و پس از ذبح گوشت ماهیچه ران و سینه هر جوجه به‌طور جداگانه چرخ شد و به دمای 4oC انتقال یافت. پایداری اکسیداتیو گوشت هر بافت در روزهای صفر، 6 و 9 روز نگه‌داری میلی‌گرم مالون آلدهاید در هر کیلوگرم گوشت به روش آزمون تیو باربیتوریک اسید اندازه‌گیری شد. نتایج حاصله نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل استفاده از ویتامین E و پودر برگ سبز چای به‌طور معنی‌داری باعث کاهش میانگین وزن بدن، مصرف خوراک، اضافه وزن روزانه و چربی حفره شکمی و افزایش ضریب تبدیل غذایی جوجه‌ها در کل دوره و هم‌چنین افزایش اندازه لوزالمعده آنها در سن 42 روزگی شد. با افزایش مدت زمان نگه‌داری از صفر به 6 و 9روز میانگین غلظت مالون آلدهاید تولیدی در بافت‌ها به‌طور معنی‌داری (05/0>P) افزایش یافت. شدت وقوع اکسیداسیون لیپیدی گوشت ران به‌طور معنی‌داری (05/0>P) بالاتر از سینه بود. هم‌چنین سطوح مختلف برگ سبزچای در جیره نه تنها تأثیری بر جلوگیری از وقوع پراکسیداسیون لیپیدی در گوشت سینه و ران نداشت، بلکه سطوح بالای این ماده در جیره غذایی در مقایسه با گروه کنترل و یا گروه تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین E به‌طور معنی‌داری (05/0>P) افزایش میزان TBA گوشت را باعث شد. افزودن سطوح بالای مکمل ویتامین E به جیره به‌طور معنی‌داری (05/0>P) باعث کاهش عدد TBA گوشت ران و سینه در زمان‌های مختلف نگه‌داری شد.


حسین نعیمی پوریونسی، همایون فرهنگ فر ، محمد رضا اصغری ،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

در این مطالعه به منظور تخمین پارامترهای ژنتیکی و روند ژنتیکی صفات اندازه وزن بدن در سنین مختلف، افرایش وزن زنده درسنین صفر تا سه ماهگی، سه تا نه ماهگی و وزن بیده کرک از 1256 رکورد متعلق به 775 حیوان جمع‌آوری شده طی سال‌های 1379 الی 1382 در مر کز اصلاح نژاد بز کرکی سربیشه استفاده شد. ویرایش داده‌ها توسط نرم افزار 2، 6 Foxpro انجام شد. از نرم افزار آماری SAS جهت تجزیه و تحلیل عوامل محیطی و از نرم افزار ژنتیکی DFREML جهت تجزیه و تحلیل پارامترها ژنتیکی استفاده شد. عوامل محیطی مؤثر بر صفات فوق شامل اثرات سال و ماه تولد، جنس، تیپ تولد و سن مادر (خطی و درجه دو) بود. مؤلفه‌های واریانس اثر عوامل ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری، اثرمحیط دائمی مادری و کواریانس بین اثر عوامل ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری با روش حداکثر درستنمایی محدود شده در مدل حیوانی تک صفتی برآورد شد. برای این منظور از شش مدل حیوانی مختلف استفاده گردید که برای وزن تولد و از شیرگیری بهترین مدل، مدل یک (فقط شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم) بود که براساس آن، وراثت‌پذیری مستقیم آنها به ترتیب 48/0و 11/0 برآورد گردید. برای وزن نه ماهگی مدل سه (شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری) به عنوان مناسب‌ترین مدل انتخاب شد و براساس آن، وراثت‌پذیری مستقیم 09/0 و وراثت‌پذیری مادری صفر برآورد گردید. وراثت‌پذیری مستقیم صفت افزایش وزن صفر تا سه ماهگی و و افزایش وزن سه تا نه ماهگی با استفاده از مدل یک به ترتیب 16/0 و 05/0 برآورد شد. وراثت‌پذیری مستقیم صفت وزن بیده کرک با استفاده از مدل یک دامی تک صفتی 02/0 و وراثت‌پذیری و تکرارپذیری صفت وزن بیده با استفاده از مدل دامی تکرارپذیر به ترتیب 16/0 و53/0 برآورد گردید. روند ژنتیکی برآورد شده برای صفات وزن تولد 0175/0 ، وزن نه ماهگی 0206/0 و برای صفت وزن بیده 00537/0- کیلوگرم در سال بود و از لحاظ آماری معنی‌دار نبود.
ملیحه خسروی، رحیم عبادی، حسین سیدالاسلامی، بیژن حاتمی، خلیل طالبی جهرمی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

در این بررسی لاروهای جوان و لاروهای سن آخر شب‌پره موم‌خوار بزرگ.Galleria mellonella L در معرض موم‌های آغشته به غلظت‌های 4/0 میلی‌گرم ماده مؤثره بر لیتر پایریپروکسی‌فن (شبه هورمون جوانی) و 25 میلی‌گرم ماده مؤثره بر لیتر دیفلوبنزورون (ممانعت کننده سنتز کیتین) در دماهای 25 ،30 و 35 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و تاریکی مطلق قرار گرفتند. آزمایش‌ها نشان داد که این دو ترکیب باعث بروز تلفات لاروی در مقایسه با تیمار شاهد می‌گردند. بیشترین تلفات در مجموع دو سن لاروی مربوط به دیفلوبنزورون با 9/33 درصد و بعد پایریپروکسی‌فن با 1/24 درصد بود. این دو ترکیب بیشترین تلفات را روی لاروهای جوان به ترتیب با میانگین 8/57 و 5/31 درصد ایجاد کردند. درصد تشکیل شفیره و درصد خروج حشرات کامل در تیمار دیفلوبنزورون با تیمار شاهد تفاوتی نداشت، اما پایریپروکسی‌فن باعث کاهش تشکیل شفیره تا 4/48 درصد و کاهش درصد خروج حشرات کامل تا 8/44 درصد گردید. هم‌چنین این ترکیب باعث بروز ناهنجاری‌هایی به میزان 1/55 درصد در شفیره‌های تشکیل شده گردید. تأثیر شبه هورمون جوانی از نظر موارد فوق روی لاروهای سن آخر بیشتر از لاروهای جوان بود. کاربرد این ترکیب در دمای 25 و 30 درجه سانتی‌گراد باعث بروز بیشترین اختلالات شفیرگی به ترتیب تا 1/62 و 78 درصد گردید و در دمای 35 درجه سانتی‌گراد بروز شفیره‌های ناسالم تا 7/19 درصد کاهش یافت. در مجموع تیمار لاروهای سن آخر با تنظیم کننده‌های رشد در دمای 35 درجه سانتی‌گراد باعث افزایش درصد خروج حشرات کامل غیر طبیعی به میزان 4/49 درصد گردید. این ترکیبات روی کاهش میزان تخم‌ریزی و کاهش درصد تفریخ تخم حشرات به‌طور یکسان عمل کردند و90-70 درصد باعث کاهش ظهور نتاج نسل بعدی گردیدند. از این‌رو تأثیر چشم‌گیری در کاهش جمعیت آفت دارند. با توجه به اثر ترکیبات تنظیم کننده رشد بر برخی ویژگی‌های بیولوژیک لاروها، امکان استفاده از آنها به تنهایی یا همراه با دیگر ترکیبات شیمیایی (حشره‌کش‌های تدخینی) در کنترل تلفیقی این‌گونه آفات انباری میسر است.
مهدی مرادی، علی زمردیان،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

در این تحقیق از یک دستگاه خشک کن خورشیدی کابینتی بر ای خشک کردن لا یه ناز ک ز یره سبز در دو حالت مختلف خشک شدن (مختلط و غیر مستقیم) و چهار جر یان متفاوت هو ای خشک کننده (سه جر یان فعال و یک جر یان غیرفعال ) استفاده گردید. هرکدام از آزمایش ها در سه تکرار و در قالب طرح بلو ک های کامل تصاد فی انجام گرفت . مقدار رطوبت ز یره سبز در هر زمان نمونه بر داری در طول زمان یکسان خشک شدن ( ٩٠ دقیقه بر ای همه آزما یش ها) برای این آزما یش ها مورد ارز یابی قرار گرفت . متوسط رطوبت او لیه دانه های ز یره ٤٣ درصد بر پایه خشک بوده و قرار بود نمون هها به مدت ٩٠ دقیقه داخل دستگاه قرار داده شوند تا خشک گردند (متوسط ٨ درصد / سبز ٥ بر پایه خشک). دو فا کتور جر یان هو ای خشک کننده و حالت خشک شدن اثر معنی داری بر این درصد رطوبت داشت . بر اساس مقا یسه میانگین های مقدار رطوبت محصول به وسیله آزمون چند دامنه ای دا نکن خشک کردن با جر یان هو ای خشک کننده با جا به جایی آزاد توصیه ٤٣ درصد به ٨ درصد بر ای این شر ایط ٥٥ د قیقه بود و متوسط شدت تابش انرژ ی خورشید / شد. مدت زمان رسیدن در صد رطوبت دانه از ٥ در این مدت ٧٥٠ وات بر متر مربع، متوسط دما ی محیط ٣٢ درجه سلسیوس و رطوبت نسبی محیط ٢٠ درصد بود . استفاده از دستگاه خشک کن خورشیدی در حالت تابش مختلط با جر یان جابه جایی آزاد هوای خشک کننده موجب شد که درصد رطوبت زیره سبز در مدت ٤ درصد (برپایه خشک) برسد. / ٤٣ درصد به ٩٥ / ٩٠ دقیقه از ٥
علی شعبانی، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، یحیی امامی، تورج هنر،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

با توجه به اهمیت کشت کلزا در ایران جهت تولید روغن و روش کم آبیاری که یکی از روش‌های مدیریتی در هنگام بروز خشکسالی و کمبود آب می‌باشد تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر عوامل فیزیولوژیک گیاه کلزا، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سال‌های زراعی 84-83 و 85-84 انجام گردید. آزمایش روی رقم لیکورد در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: تیمار شاهد یا تیمار آبیاری در کل دوره رشد، تیمار تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، تیمار تنش آبی در مرحله گل‌دهی و تشکیل غلاف، تیمار تنش آبی در مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول دوره رشد در زمان جوانه‌زنی. نتایج نشان داد کمبود آب سبب کاهش ارتفاع بوته (به خصوص در تیمار دیم)، وزن خشک گیاه (به ویژه در تیمار تنش آبی پیوسته در دوره رشد گیاه)، شاخص سطح برگ، پتانسیل آب گیاه و افزایش دمای پوشش سبز گیاه به دلیل کاهش تبخیر و تعرق گردید. شاخص سطح برگ کلزا در اثر اعمال تنش خشکی کاهش می‌یابد که این کاهش در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی در اوایل بهار به طور موقت شدیدتر می‌شود ولی با اتمام تنش افزایش می‌یابد. سرعت کاهش شاخص سطح برگ در انتهای دوره رشد در تیمار تنش در مرحله رسیدن دانه بیشتر از بقیه تیمارهاست.
سمیرا اخوان، جهانگیر عابدی کوپایی، سید فرهاد موسوی، کریم عباسپور، مجید افیونی، سید سعید اسلامیان ،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده

توزیع زمانی و مکانی آب در حوضه های آبریز، تخمین کمیت و کیفیت آب و عدم قطعیت تخمینهای حاصله از اهمیت خاصی برخوردار به منظور تخمین مؤلفه های منابع آب شامل آب آبی (مجموع رواناب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی SWAT است. در مطالعه حاضر، مدل عمیق)، آب سبز (تبخیر و تعرق واقعی) و ذخیره آب سبز (آب خاک) در حوضه آبریز همدان- بهار استفاده شد. همچنین از الگوریتم SWAT برای واسنجی و اعتبارسنجی بر اساس دبی ماهانه رودخانه و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT-CUP در بسته نرم افزاری ،SUFI2 محاسبه میشود. نتایج شبیه سازی دبی رودخانه ها در بیشتر P-factor و R-factor به کار گرفته شد. درجه عدم قطعیت توسط فاکتورهای در مرحله واسنجی R-factor ایستگاهها، به ویژه خروجی حوضه آبریز (ایستگاه کوشک آباد) رضایتبخش بود. نتایج نشان داد که مقادیر بین ٢٠ تا ٦٠ درصد بودند. کم بودن مقادیر فوق به ترتیب بیانگر واسنجی خوب رواناب P-factor ٠ و مقادیر / ٠ تا ٨ / رواناب ماهانه بین ٤ در حوضه و عدم قطعیت زیاد پیشبینیهاست. در بیشتر ایستگاهها، به علت عدم دسترسی به اطلاعات کافی در مورد مقدار آب برداشتی از ٠/ بعد از واسنجی بین ٣ (NS) کم است. ضریب نش- ساتکلیف P-factor رودخانهها، شبیه سازی جریان پایه ضعیف بوده و در نتیجه مقدار ٠ بود که نشان میدهد واسنجی مدل در خروجی حوضه از دقت بسیار خوبی برخوردار است. از این مطالعه، اطلاعات خوبی در مورد / تا ٨ مؤلفه های منابع آب، هم از نظر توزیع مکانی (در مقیاس زیرحوضه) و هم از نظر توزیع زمانی (در مقیاس ماهانه)، به همراه باند تخمین عدم قطعیت ٩٥ درصد، به دست آمد. نتایج تحلیل عدم قطعیت مؤلفه های منابع آب نشان میدهد که میانگین ماهانه عدم قطعیت مربوط به تخمین آب آبی بیشتر از سایر مؤلفه هاست، زیرا این مؤلفه به تعداد پارامترهای بیشتری حساس میباشد
سید محمدعلی زمردیان، حسین چوچی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده

افزایش فشار آب منفذی در سدهای با هسته رسی حین ساخت و اولین آبگیری می‌تواند باعث آغاز و یا پیشرفت شکست هیدرولیکی گردد. در این تحقیق ضمن مدل‌سازی سد مسجد سلیمان، تغییرشکل‌ داخلی، فشار آب منفذی، ضریب فشار‌ آب منفذی و تنش‌ کل محاسبه شده و با مقادیر اندازه‌گیری شده مقایسه گردیده است. برای انجام آنالیز از نرم‌افزار GEOSTUDIO نسخه 6.02 که قابلیت ساخت لایه به لایه سد و انجام تحکیم دوبعدی همبسته رادارداستفاده شده است. مدل‌های رفتاری استفاده شده در تحلیل، مدل الاستیک خطی و الاستیک غیرخطی است. برای ارزیابی دقیق و به‌دست آوردن پارامترهای صحیح مدل رفتاری، آزمایش‌های سه محوری که روی مصالح هسته صورت گرفته است، مدل گردید. از مقایسه نتایج مدل‌سازی و ابزار دقیق می‌توان به رفتار مناسب سد و در نتیجه روند صحیح مدل‌سازی پی برد. هم‌چنین تأثیرآبگیری بر تغییرشکل‌، فشار‌ آب منفذی، ضریب فشار‌ آب منفذی و تنش‌ کل ارزیابی گردیده است.
سکینه عبدی، مهدی تاج بخش، بابک عبدالهی مندولکانی، میر حسن رسولی صدقیانی،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده

برگرداندن بقایای گیاهی به خاک به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک از ارکان مهم پایداری اکوسیستم‌های کشاورزی است. تحقیق حاضر در سال‌های 1388 و 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه به‌صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار به اجرا گذاشته شد. در این آزمایش گیاهان شبدر سفید، اسپرس، ارزن مرواریدی، سورگوم علوفه‌ای و منداب به‌عنوان کود سبز در نظر گرفته شد و فرآیند تغییرات کربن آلی خاک، نیتروژن و معدنی شدن آن طی دوره‌های بعد از افزودن گیاهان به خاک بررسی گردید. واحدهای آزمایشی در 50 درصد آب ظرفیت زراعی آبیاری شدند. در هر دو سال اجرای تحقیق، نیتروژن کل و آمونیومی خاک تحت تاثیر نوع کود سبز قرار گرفتند. هم‌چنین لیگنین و سلولز بقایا، عوامل اصلی کنترل‌کننده معدنی شدن نیتروژن و میزان تجزیه بقایا بودند. در هر دو سال اجرای تحقیق بیشترین مقدار کربن آلی خاک در اثر تجزیه بقایای ارزن مرواریدی حاصل شد. نسبت C/N خاک در ماه‌های اول، سوم و پنجم بعد از اختلاط بقایای گیاهان اسپرس و شبدر سفید با خاک، کاهش معنی‌داری از خود نشان داد. نیتروژن نیتراتی نیز بیشترین مقدار را بعد از افزودن بقایای اسپرس و شبدر سفید داشت. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق گیاهان شبدر سفید و اسپرس به‌دلیل افزایش نیتروژن کل و معدنی قابل استفاده برای گیاه بعدی، می‌تواند به‌عنوان بهترین کود سبز در بین گیاهان مورد مطالعه معرفی گردد.
حسن میرشکالی، هاشم هادی، حبیب خداوردیلو، رضا امیرنیا،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده

آلودگی خاک و گیاهان به فلزات سنگین، نقشی بسیار مهم و حیاتی در سلامت و حیات انسان و سایر موجودات دارد. هدف از این پژوهش در پالایش سبز روی از خاک بود . بدین منظور یک (Chenopodium album) و سلمهتره (Sorghum bicolor) ارزیابی کارآیی سورگوم ۰/۱ (NaNO ۰ مولار، نیترات سدیم ( 3 /۰۱ (CaCl نمونه خاک آهکی با غلظتهای مختلف روی آلوده شد. هم چنین، کارآیی کلریدکلسیم ( 2 ۱ مولار در عصارهگیری "بخش زیست فراهم " فلز روی از خاک مقایسه شد . سپس ، هم بستگ ی (NH4NO مولار و نیترات آمونیوم ( 3 غلظت های عصاره گیری شده روی با این روش ها با پاسخ گیاهان مورد مطالعه به آلودگی روی در خاک (عملکرد نسبی ماده خشک و غلظت روی در گیاه) بررسی شد. سورگوم و سلمهتره پس از کشت در این خاک، برداشت و تجزیه شدند. نتایج حاصل از این پژوهش ٩٠٠ ≥) بردبارتر بود، ولی سورگوم آلودگیهای حاد رو ی را بهتر mg/kg) نشان داد که سلمهتره نسبت به سطوح پایین و متوسط آلودگی تحمل کرد . هم چنین سورگوم نسبت به سلمه تره، توانایی بیشتری در برداشت روی داشت، بهطوریکه می توان خاک هایی با سطوح پایین ٩٠٠ ≥) روی را توسط سورگوم پالایش نمود . هم چنین، هم بستگی معنی داری بین غلظت روی عصاره گیری شده با نیترات mg/kg) آلودگی آمونیوم یک مولار و پاسخ گیاه به آلودگی روی در خاک (عملکرد نسبی و غلظت روی در شاخساره) دیده شد
جهانگیر عابدی کوپایی، سید سعید اسلامیان، سید یحیی هاشمی نژاد، ریحانه میر‌محمد‌صادقی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده

مدل‌های پالایش سبز برای شناخت بیشتر فرآیندهای حاکم بر این پدیده و مدیریت خاک‌های آلوده از اهمیت بالایی برخوردارند. بررسی‌ها نشان داده است که تاکنون تلاش‌های اندکی برای ارزیابی پتانسیل پالایش سبز فلزات براساس مدل‌های ریاضی انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مدل‌سازی پالایش سبز خاک آلوده به نیکل بود. بدین منظور، با استفاده از توابع کاهش تعرق نسبی و غلظت نیکل در خاک مدلی برای تعیین نرخ پالایش سبز نیکل از خاک ارائه شد. برای ارزیابی مدل، خاک با سطوح مختلفی از آلاینده نیکل آلوده شد. جهت آلوده کردن خاک از نمک نیترات نیکل استفاده شد. سپس با پر کردن گلدان‌ها با خاک‌های آلوده بذر ریحان (Ocimum tenuiflorum L.) در آنها کشت گردید. برای دوری از تنش رطوبتی، گلدان‌ها با فواصل زمانی کوتاه (48 ساعت) توزین و تا رسیدن به رطوبتی نزدیک به‌ظرفیت زراعی آبیاری شدند. گیاهان در چهار نوبت برداشت شدند. در هر مرحله از برداشت، مقادیر تعر ق نسبی و غلظت نیکل در نمونه‌های خاک و گیاه اندازه‌گیری شد. در پایان کارآیی مدل‌ها با آماره‌های ریاضی آزموده شد. برای ارزیابی مدل‌ها، محاسبه آماره‌های خطای ماکزیمم، ریشه میانگین مربعات خطا، ضریب تبیین، کارایی مدل و ضریب جرم باقی‌مانده برای هر کدام از مدل‌ها انجام شد. ترسیم روند تغییرات تعرق نسبی ریحان در بازه‌های مختلف زمانی فصل رشد در سطوح مختلف آلودگی نیکل در خاک نشان داد که در حضور آلاینده‌های فلزی در خاک تعرق گیاه کاهش یافته است. اما به‌دلیل پایین بودن غلظت‌های اعمال شده تغییرات چشمگیر نبوده است. نتایج حاصل از مقایسه آماره‌ها نشان داد برای برآورد تعرق نسبی ریحان در آلودگی نیکل خاک برای تمام بازه‌های زمانی در فصل رشد، کارآیی مدل خطی (940/0 =2R) تنها اندکی بهتر از مدل غیرخطی (84/0 =2R) است. هم‌چنین، مدل حاصل از ترکیب تابع خطی و غلظت نیکل در خاک، برازش نسبتاً خوبی (7/0=R) با مقادیر اندازه‌گیری شده نرخ پالایش سبز نیکل از خاک دارد.


امیر پرنیان، مصطفی چرم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، مهری دیناروند،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده

کادمیوم عنصری مضر برای حیات و آلاینده‌ای خطرناک بهشمار می‌رود. این عنصر از طریق پساب‌ها، زهاب‌ها و فاضلاب‌ها (شهری و صنعتی) سبب آلودگی، کاهش کیفیت وگاهی سمیت منابع آب می‌گردد. با افزایش جمعیت و نیاز به‌منابع آب بیشتر، هم‌چنین افزایش آلوده‌شدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روش‌های نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آب‌ها احساس می‌شود. گیاه‌پالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پساب‌هاست. هدف از این مطالعه پتانسیل‌یابی حذف زیستی کادمیوم به‌وسیله عدسک آبی از محیط‌های آبی است که برای دست‌یابی به آن مهم، پس از تعیین pH بهینه‌ی رشد عدسک آبی (Lemna gibba L.)، این گیاه طی 11 روز در محلول غذایی هوگلند، آلوده به 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلی‌گرم در لیتر) کشت شد و با اندازه‌گیری روزانه‌ی کادمیوم در محلول کشت، هم‌چنین مقدار اولیه و نهایی آن در گیاه حذف زیستی این فلز سنگین از پساب‌ها امکان‌سنجی گردید. اثرات زیستی کادمیوم بر رشد گیاه با اندازه‌گیری شاخص تولید جرم زنده بررسی شد. گیاه عدسک آبی کادمیوم را به‌مقدار زیادی جذب کرد و کارایی حذف کادمیوم به بیش از 91% در سطح آلودگی 4 میلی‌گرم در لیتر رسید. ضریب انتقال و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطح 6 میلی‌گرم در لیتر، 82/517 و 36/9 میلی‌گرم به‌دست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید جرم زنده گیاهی 2 و 71/4 گرم در روز، به‌ترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 (شاهد) میلی‌گرم در لیتر بود. پالایش زیستی کادمیوم به کمک عدسک‌آبی که گیاه بومی آبگیرهای جنوب ایران است، در محیط مصنوعی امکان‌پذیر است و بررسی پتانسیل آن در گیاه پالایی نیکل از پساب‌های آلوده پیشنهاد می‌شود.


نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، مختار عباسی، رحمان عالی‌ور بابادی، حسین بحرانی، آزاده میرزایی، مریم روانبخش،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده

با‌توجه به وجود نگرانی‌های بهداشتی و محیط‌زیستی ناشی‌از لجن ‌آبگیری ‌شده فاضلاب و افزایش پسماند سبز باغی توجه مهندسان محیط زیست به‌سوی یافتن یک‌روش ساده، ارزان‌قیمت و مؤثر در‌جهت دفع بهداشتی، بهینه و سازگار با محیط زیست این‌مواد جلب شده ‌است. کمپوست هم‌زمان لجن و پسماند سبز (ضایعات باغی) یک فرآیند جدیدی ‌است که می‌تواند ما را در نیل به ‌این اهداف کمک نماید. هدف ‌از این‌ تحقیق یافتن مؤثرترین نسبت لجن به فاضلاب ‌آبگیری ‌شده به‌منظور انجام فرآیند کمپوست هم‌زمان لجن خروجی واحد‌های آبگیری لجن تصفیه‌خانه غرب اهواز (چنیبیه) با پسماند سبز باغی در شهر اهواز می‌باشد. بدین‌منظور لجن فاضلاب آبگیری ‌شده با پسماند‌های باغبانی به‌عنوان عامل حجیم‌ کننده،با نسبت‌های ١:١ ، ١:٢ و ١:٣ (پسماند باغبانی: لجن فاضلاب آبگیری‌ شده، با نسبت وزنیW:W)مخلوط ‌شده و در ظروف پایلوت استوانه‌ای 1M،2M و 3M ریخته ‌شدند. در این‌ مطالعه درصد کربن آلی، ازت، فسفر، C/N، رطوبت و pH در طی فواصل معین تعیین و کنترل ‌شده و در‌نهایت پس ‌از گذشت ٢٣ روز با مقادیر استاندارد مقایسه‌ گردید. نتیحه به‌دست ‌آمده نشان‌ دهنده این ‌است که پایلوت‌های 1M، 2Mو 3M به ‌غیر ‌از درصد فسفر کل از نظر پارامتر‌های pH، نسبت کربن به ازت، درصد ازت کل و درصد کربن آلی در سطح رده اول استانداردهای ایران و از لحاظ کیفیت میکروبی در سطحA استانداردهای EPA آمریکا و ایران است و با ‌اطمینان می‌توان آن‌ را در زمین‌های کشاورزی و فضای سبز مورد استفاده قرار‌داد.


علی طالبی، سیده فاطمه سوزنده پور، محمد تقی دستورانی، علی‌اکبر کریمیان، محبوبه سلطانی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده

کاربری اراضی یکی از فاکتورهای اساسی در کنترل رفتار هیدرولوژیکی حوزه‌ها می‌باشد. در مقابل ویژگی‌های عمدتاً ثابت حوزه و مؤثر بر چرخه آب حوزه (مانند خصوصیات خاک، توپوگرافی، اقلیم و کاربری اراضی) ممکن است زمینه‌ساز تغییرات کوتاه مدت باشند. بنابراین، عموماً فرض می‌شود که تغییر کاربری اراضی علت تغییر در پویایی هیدرولوژیکی حوزه‌ها می‌باشد. در این مقاله اثر کاربری اراضی در شرایط فعلی و بهینه بر رسوبدهی حوزه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و اجرای مدل هیدرولویکی HEC-HMS در حوزه آبخیز شور و شیرین واقع در استان فارس بررسی شده است. نقشه کاربری اراضی جهت تهیه نقشه شماره منحنی استفاده شد و این نقشه به‌عنوان پارامتر مهم جهت ورودی مدل استفاده گردید. نتایج نشان داد که رسوب برآورد شده در دو شرایط با یکدیگر تفاوت داشته و رسوب برآوردی به‌میزان متوسط 12 درصد، در شرایط کاربری بهینه کمتر از شرایط فعلی اراضی می‌باشد. کاهش دبی اوج و میزان رسوب در شرایط بهینه اراضی نسبت به شرایط کاربری فعلی بیان‌کننده این مطلب است، که تغییر کاربری اراضی و نوع کاربری مورد استفاده نقش بسزایی در کاهش یا افزایش ارتفاع رواناب و در نتیجه دبی اوج سیلاب و میزان رسوبزایی حوزه دارد.
فریده عباس زاده افشار، شمس اله ایوبی، اعظم جعفری،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

نقشه توزیع مکانی کلاس‌های خاک برای استفاده مفید و مؤثر از خاک و تصمیم‏گیریهای مدیریتی مهم است. نقشهبرداری رقومی خاک (DSM) میتواند توزیع مکانی کمّی از کلاسهای خاک پیشبینی کند. مؤلفههای کلیدی و اصلی DSM، روش‌ها و مجموعهای از متغیرهای کمکی محیطی مورد استفاده برای پیشبینی کلاسهای خاک هستند. این مطالعه به منظور تهیه نقشه رقومی گروههای بزرگ خاک با روش رگرسیون لجستیک چندجملهای با استفاده از دو مجموعه از متغیرهای کمکی شامل: مجموعه (1) متغیرهای مشتق شده از مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای سنجش از دور و سطوح ژئومورفیک تفکیک شده در منطقه و مجموعه (2) متغیرهای مشتق شده از مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای سنجش از دور، ژئومورفیک تفکیک شده و واحدهای خاک شناسایی شده (نقشه خاک) در بخشی از اراضی شهرستان بم استان کرمان طراحی گردید. یک طرح نمونهبرداری طبقهبندی شده تصادفی در منطقهای به مساحت صد هزار هکتار تعریف شد و در‌نهایت، ۱۲6 خاکرخ حفر و تشریح گردید. نتایج ارزیابی دقت مدل رگرسیون لجستیک چندجمله‌ای با متغیرهای ورودی مختلف نشان داد که با وارد شدن نقشه خاک قدیمی در مدلسازی، شاخص ‏های صحت مدل ازجمله صحت کلی وآماره کاپا به ترتیب از 71/0 و 65/0 به 79/0 و 74/0 افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که در پیشبینی کلاس خاک، سطح ژئومرفولوژی در بین متغیرهای ورودی دو مجموعه، بهعنوان یک متغیر پیش‌بینی کننده قدرتمند است. بهطور کلی نتایج نشان داد که تکنیک‌های نقشهبرداری رقومی می‌توانند روش سنتی نقشهبرداری را ارتقاء بخشند، کاربرد نقشههای تولید شده را افزایش داده وهمچنین قابلیت استفاده این نقشه‌ها را برای شاخه‌های علمی مختلف را امکانپذیر نماید.
 


احمد قاسمی، احمد قنبری، براتعلی فاخری، حمیدرضا فنایی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

در راستای توسعه کشاورزی پایدار، آزمایشی شامل خاک‌ورزی به‌عنوان عامل اصلی در دو سیستم متداول (شخم و مخلوط کردن کود با خاک) و بی‌خاک‌‌ورزی (باقی گذاشتن بقایای کود سبز و کشت مستقیم ذرت) و منابع کود: T0: شاهد، T1: کود سبز جو بدون مصرف کود دامی و شیمیایی، T2: کود سبز جو همراه با مصرف کامل کود شیمیایی توصیه شده (NPK) به جو شامل اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم به‌ترتیب به میزان 165، 90، 75 کیلوگرم در هکتار، T3: کود سبز همراه دو سوم کود شیمیایی به جو و یک سوم باقیمانده به ذرت، T4: کود سبز همراه یک سوم کود شیمیایی به جو و دو سوم باقیمانده به ذرت، T5: کود سبز جو همراه مخلوط نصف کود دامی و شیمیایی و T6: کود سبز همراه 40 تن کود دامی به‌عنوان عامل فرعی به‌صورت کرت‌های یک بار خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 92 و 93 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سیستان اجرا گردید. نتایج نشان داد که خاک‌ورزی متداول در مقایسه با بی‌خاک‌ورزی منجر به افزایش معنی‌دار عملکرد دانه، درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن آلی خاک شد. جرم مخصوص ظاهری و درصد رطوبت خاک در خاک‌ورزی متداول کاهش نشان داد. منابع کود (کودهای آلی و شیمیایی) باعث افزایش معنی‌دار کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و درصد رطوبت خاک شدند. فاکتورهای pH و جرم مخصوص ظاهری خاک تحت تأثیر منابع کود کاهش نشان دادند. برهمکنش خاک‌ورزی در منابع کود نشان داد که در خاک‌ورزی متداول و تیمار T5 بالاترین عملکرد دانه ذرت با میانگین 8471 کیلوگرم در هکتار به‌دست آمد. براساس نتایج این آزمایش می‌توان گزارش کرد سیستم خاک‌ورزی متداول به‌همراه مخلوط نصف کود دامی، سبز و شیمیایی علاوه بر افزایش عملکرد دانه ذرت باعث افزایش نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کربن آلی و بهبود جرم مخصوص ظاهری وpH  خاک گردید.
 


میرحسن رسولی صدقیانی، حبیب خداوردیلو، محسن برین، سولماز کاظم علیلو،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

استفاده از گیاهان و میکروب‌های خاک  روشی نوید بخش برای پالایش سبز خاک‌های آلوده به فلزات سنگین است. این مطالعه به‌‌منظور ارزیابی پتانسیل میکروبی خاک با سطوح غلظت­ کادمیم (صفر،  10، 30 و 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و تیمار میکروبی شامل تلقیح قارچ ریشه ­های آربوسکولار (AMF) ترکیبی از گونه­ هایFunneliformis mosseae ، Rhizophagus irregularis و Rhizophagus fasciculatus و باکتری­ های محرک رشد گیاه (PGPR) ترکیبی از گونه­ های Pseudomonas  شامل برخی سویه­ هایP. fluorescens ، P.putida و
 
P. aeruginosa در حضور گیاه گل گندم انجام شد. خاک مورد استفاده  با نمک نیترات کادمیم به ­طور یکنواختی برای ایجاد غلظت­ های مختلف کادمیم آلوده شد. خاک آلوده شده استریل و سپس با AMF و PGPR مایه ­زنی شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیم در خاک، درصد کلنیزاسیون، فراوانی باکتری­ های ریزوسفری، عملکرد و عملکرد نسبی شاخساره­ به‌طور معنی‌داری (05/0P≤) کاهش یافت، درحالیکه مقدار پرولین، غلظت کادمیم در شاخساره و ریشه به ­طور معنی‌داری (05/0P≤) افزایش یافت. میانگین کادمیم استخراج شده در تیمارهای ­PGPR و AMF به ­ترتیب بیش از 8/1 و 8/2  و فاکتور انتقال کادمیم به ­ترتیب بیش از 2/1 و 5/1 برابر تیمارهای مشابه شاهد بود. چنین استنباط شود که مایه‌زنی میکروبی علاوه‌ بر افزایش زیست‌توده گیاه، در افزایش کارآیی پالایش ­سبز کادمیم توسط گیاه نقش مهمی ایفا می­کند.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb