جستجو در مقالات منتشر شده


196 نتیجه برای کل

زهرا دانشور راد، مسعود اصفهانی، میرحسن پیمان، محمد ربیعی، حبیب اله سمیع زاده،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

تأثیر روش‌های مختلف خاک‌ورزی و مدیریت بقایا بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا پس از برداشت محصول برنج طی آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سال زراعی 84-1383 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل خاک‌ورزی به سه روش، الف) خاک‌ورزی متداول ب) خاک‌ورزی حداقل و ج) بدون خاک‌ورزی، و مدیریت بقایا شامل الف) خارج نمودن بقایا و ب) باقی گذاشتن بقایای برنج بودند. رقم کلزای مورد استفاده‌ هایولا308 بود. در این آزمایش صفات عملکرد دانه، عملکرد و درصد روغن، تراکم بوته، ارتفاع بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین، تعداد خورجین در بوته، وزن خشک بوته کلزا و وزن خشک علف‌های هرز، شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادکه نوع خاک‌ورزی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه داشت. هم‌چنین اثر نوع خاک‌ورزی بر تراکم بوته، ارتفاع بوته، تعداد خورجین در بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین و عملکرد روغن معنی‌دار بود. اثر مدیریت بقایای برنج بر هیچ‌کدام از صفات به غیر از وزن خشک علف‌های هرز معنی‌دار نبود. بیشترین مقادیر شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، در سیستم خاک‌ورزی متداول و خارج نمودن بقایای برنج به‌دست آمد. تجزیه و تحلیل اقتصادی نتایج نشان داد که کشت کلزا در بستری با وجود بقایای برنج و با خاک‌ورزی حداقل، از لحاظ هزینه‌های تولید، علی‌رغم کاهش عملکرد حدود 15درصدی نسبت به روش‌های دیگر، دارای برتری نسبی بوده است.
فرزاد گودرزی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

به دلیل فاصله نسبتاً زیاد محل تولید تا مصرف، لطافت زیاد و حمل و نقل نامناسب، حدود 30تا 40 درصد میوه توت فرنگی در فاصله برداشت تا مصرف تلف می‌گردد. از جمله روش‌های توصیه شده برای کاهش ضایعات توت فرنگی، کاربرد املاح کلسیم برای افزایش محتوای کلسیم بافت میوه است. برای این منظور توت فرنگی‌های نمونه در محلول‌های با غلظت 0 ، 25 ،50 و 75 میلی‌مول بر لیترکلرید کلسیم، سولفات کلسیم و نیترات کلسیم، برای مدت زمان 4 دقیقه غوطه‌ور و سپس در هوای آزمایشگاه خشک و به مدت پنج و ده روز در یخچال و حرارت Cº5 نگه‌داری شدند. در پایان دوره با انجام آزمون‌های کمّی و کیفی (شامل اندازه‌گیری میزان کلسیم، اسیدکل، بریکس، سفتی بافت، میزان فساد کپکی و آزمون ارزیابی حسی) تأثیر تیمارها بر محصول ارزیابی ‌شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نمک‌های کلسیم مقدار اسیدیته، کلسیم بافت و سفتی بافت به میزان معنی‌داری افزایش و میزان کپک‌زدگی محصول کاهش یافت. در اغلب موارد غلظت‌های 50 و 75 سولفات کلسیم نتایج مشابهی داشتند. از بین املاح مورد استفاده، نیترات کلسیم بیشترین تأثیر را بر میزان کلسیم و سفتی بافت میوه‌ها نشان داد. اما سولفات کلسیم بهتر از دیگر نمک‌ها کپک زدگی توت فرنگی را کنترل کرد. با افزایش زمان نگه‌داری میوه‌ها، میزان اسیدیته و سفتی بافت میوه‌ها به شکل معنی‌داری کاهش و درصد کپک‌زدگی افزایش یافت. آزمون ارزیابی حسی نشان داد که با افزایش غلظت محلول‌های کلرید و یا نیترات کلسیم، ازمیزان مقبولیت طعم توت فرنگی کاسته می‌شود. به دلیل ته مزه تلخ، کمترین امتیاز به نمونه‌های تیمار شده با غلظت 75 میلی‌مول بر لیتر نیترات کلسیم اختصاص یافت. گروه ارزیاب بین نمونه‌های تیمار شده با غلظت 25 میلی‌مول بر لیتر سولفات و کلرید کلسیم و نمونه شاهد، اختلاف طعم معنی‌داری تشخیص نداد. از آنجا که هیچ یک از 9 تیمارمحلول پاشی نتوانست طراوت و شکل اولیه میوه‌ها را طی دوره نگه‌داری حفظ نماید، این روش قابل توصیه برای افزایش ماندگاری میوه در سطح تازه خوری نیست، اما می‌تواند برای افزایش ماندگاری توت فرنگی‌هایی که در صنایع فراوری مصرف می شوند، مورد استفاده قرار گیرد.
حميد مرتضی پور ، محمدحسين رئوفت ، سعادت کامگار ،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

کلزای روغنی یکی از مهم ترین محصولات غیرغله ای می باشد که روغن حاصل از آن به طور عمده مصر ف غذایی دارد . غلاف های این محصول هنگام برداشت ، بسیار شکننده و شاخه های آن در هم فرو رفته اند. برداشت کلزا با کمباین های مرسوم می تواند سبب کشیده شدن شاخه ها و ریزش زیاد در ناحیه جداکننده کنار دماغه کمباین گردیده و در نهایت منجر به ضرر و زیان اقتصادی کشاورز ان گردد . در تحقیق حاضر طراحی ، ساخت و ارزیابی یک جداکننده دوار هیدرولیکی قابل نصب کردن روی کمباین های معمولی هنگام برداشت کلزا مد نظر بو د، این وسیله دارای دو استوانه می باشد که در جهت عکس هم می چرخند و با کمک تعدادی انگشتی که به طور خارج از مرکز داخل هر یک از استوانه ها قرار گرفته و قابلیت حرکت رفت و برگشتی دارند ، شاخه های کلزا را به آرامی از هم باز می نماید . چرخش استوانه ها توسط یک موتور هیدرولیکی که از سیستم هیدرولیک کمباین تغذیه می گردد، تأمین می شود. پس از نصب دستگاه روی کمباین ، عملکرد ۱ کی لومتر بر ساعت بررسی شد . آزمای ش ها در سه سطح سرعت / آن در یک آزمای ش کرت های خرد شده در سرعت پیشروی کمباین ۵ ۱۲ و ۸)، و در دو وضعیت با چرخ فلک و بدون ، ۷۵ و ۱۰۰ دور در دقیقه )، در سه سطح تعداد انگشتی ها ( ۱۶ ، دورانی استوانه ها ( ۵۰ چرخ فلک انجام گرفت . مکانیزم حرکتی انگشت ی ها به گونه ای طراحی شد که محلی از مسیر که در بیشترین خروج انگشتی از سیلندر اتفاق می افتاد، قابل تغییر بود . این متغیر نیز در دو سطح بررسی شد. در ادامه نتایج با داد ههای تیمار شاهد (جداکننده معمولی کمباین ) مورد مقایسه قرار گرفت . در هر آزمایش ، وزن دانه ریخته شده در ناحیه جداکننده ، اندازه گیری گردید . نتایج نشان داد در سرعت دورانی میانه ۷۵ دور در دقیقه ) کمترین میزان ریزش حاصل شد. سایر نتایج حاکی از آن است که افزایش تعداد انگشت یها سبب کاهش میزان ریزش ) گردیده است . استفاده از چرخ و فلک نیز کاهش ریزش دانه را موجب گ ردید و تغییر مسیر حرکت انگشتی ها نسبت به استوانه ، تأثیر ۷۵ ، تعداد انگشتی برابر با ۱۶ و در rpm معنی داری در میزان ریزش نداشت . در یک جمع بندی می توان گفت چنانچه سرعت دورانی برابر صورتی که از چرخ و فلک استفاده گردد، میزان ریزش در ناحیه جداکننده به میزان ۲۰ % نسبت به جداکننده معمولی کاهش خواهد یافت.
آیدین پارساخو، سید عطاءاله حسینی، مجید لطفعلیان، حمید جلیلوند،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

عملیات جاده سازی در جنگل باید در چارچوب مشخصات فنی و استانداردهای صادره از مراجع علمی و نظارتی انجام شود. امروزه علاوه بر بولدوزر، بیل هیدرولیکی نیز در اجرای عملیات خاکی در جاده های جنگلی نقش دارد. بنابراین لازم است توانایی این دو ماشین خاک‌برداری در ساخت پروفیل عرضی مورد مقایسه قرار گیرد. بدین منظور برای هر دستگاه 60 نمونه پروفیل عرضی در چهار کلاسه شیب مشترک عملیاتی (30-40، 40-50، 50-60 و60-70 درصد) جنگل های سری لت تالار که در جنوب شهرستان ساری واقع شده است، برداشت شد. این عمل به کمک دوربین نیو، شاخص و شیب سنج انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بین مشخصات دیواره های خاکی جاده احداث شده توسط بیل هیدرولیکی و بولدوزر در کلاسه های مختلف شیب، اختلاف معنی داری وجود نداشت. اما عرض بستر پروفیل های مسیر احداث شده توسط بولدوزر در سطح احتمال 1 درصد بیشتر از بیل هیدرولیکی بود. هم‌چنین بین عرض عملیات خاکی این دو ماشین در کلاسه های30-40 و 40-50 درصد به ترتیب در سطوح احتمال 5 و 1 درصد تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی در سایر کلاسه ها این اختلاف معنی دار نبود. مقایسه مشخصات پروفیل های عرضی برداشت شده با استانداردهای موجود مشخص نمود که متوسط میزان استاندارد بودن پروفیل های عرضی ساخته شده توسط بیل هیدرولیکی و بولدوزر به ترتیب 96/89 درصد و81/84 درصد بود.
سلیمان عباسی، حنانه فرزان مهر،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

امروزه اینولین به‌دلیل دارا بودن ویژگی‌های مفید تغذیه‌ای به‌طور گسترده‌ای در جهان مورد استفاده می‌باشد. یکی از منابع مهم استخراج صنعتی اینولین نوعی کنگر است. لذا در این بررسی، میزان قند کل، اینولین و بهینه‌سازی شرایط استخراج آبی اینولین با و بدون اعمال امواج فراصوت (به شکل مستقیم و غیرمستقیم) و ترکیب‌های مختلف زمان، دما و نسبت حلال به کنگرفرنگی مورد مطالعه قرار گرفت. طرح آزمایشی شامل استفاده از طرح Box-Behnken و روش آماری سطح پاسخ بود. با توجه به مدل تجربی به دست آمده توسط روش سطح پاسخ، ارتباط میان متغیرهای مورد مطالعه و میزان استخراج قند کل کنگرفرنگی مناسب تشخیص داده شد. با توجه به میزان ماده‌ خشک (7/6 درصد) و میزان قند کل (9/3 درصد) کنگرفرنگی، شرایط بهینه‌ استخراج اینولین دمای 80 ، زمان 5 دقیقه و نسبت حلال به کنگرفرنگی 1:5 تعیین گردید. به‌علاوه، مقایسه یافته‌های روش استخراج آبی با و بدون اعمال امواج فراصوت نشان‌دهنده‌ رابطه مستقیم بین میزان استخراج قند کل، فرکانس و توان امواج فراصوت بود، به‌گونه‌ای که با به‌کار بردن امواج فراصوت با فرکانس و توان بالاتر زمان استخراج نسبت به زمان استخراج آبی بدون اعمال فراصوت به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت.
بابک ربیعی، مهدی رحیمی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

تجزیه تابع تشخیص یکی از روش‌های تجزیه آماری چند متغیره است که از آن می‌توان برای آزمون صحت نتایج حاصل از تجزیه خوشه‌ای استفاده نمود. در این مطالعه، صحت گروه‌بندی روش‌های مختلف تجزیه خوشه‌ای بر پایه روش‌های مختلف استاندارد کردن داده‌ها و معیارهای متفاوت فاصله با تجزیه تابع تشخیص مورد ارزیابی قرار گرفتند. هم‌چنین برای تأیید نتایج از T2 هتلینگ، پلات CCC و تجزیه واریانس چند متغیره استفاده گردید. بدین منظور، 8 ژنوتیپ کلزا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال 85-1384 کشت شدند و 14 صفت در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه واریانس طرح بلوکی اختلاف معنی داری را بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. مقایسه میانگین بین ژنوتیپ ها نیز نشان داد که ژنوتیپ Hyola401 از نظر عملکرد دانه و بسیاری از صفات بررسی شده برتر از سایر ژنوتیپ ها بود. براورد ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی نشان داد که اکثر صفات دارای تنوع زیادی در جمعیت می باشند. تجزیه تابع تشخیص نشان داد که معیار فاصله اقلیدسی بهتر از سایر معیارهای فاصله بود و گروه‌بندی مطلوبی بر اساس آن به‌دست آمد. هم‌چنین تمام روش‌های استاندارد کردن داده‌ها گروه‌بندی مشابهی به‌وجود آوردند و بهتر از استاندارد نکردن داده‌ها بودند. بر اساس ارزیابی دندروگرام‌های روش‌های مختلف تجزیه خوشه‌ای مشخص شد که روش‌های متوسط فاصله بین گروه ها (UPGMA)، دورترین همسایه‌ها و حداقل واریانس "وارد" بهتر از سایر روش‌ها بودند و ژنوتیپ ها را در سه گروه دسته بندی کردند. تجزیه تابع تشخیص خطی فیشر نشان داد که روش‌های UPGMA و حداقل واریانس "وارد" با انجام صحت گروه‌بندی در حدود 5/87 درصد، مناسب‌تر از سایر روش‌های تجزیه خوشه ای بودند، با این حال تجزیه تشخیص ژنوتیپ ها را در دو گروه قرار داد. آزمون های T2 هتلینگ، پلات CCC و تجزیه واریانس چند متغیره نیز نتایج حاصل از تجزیه تشخیص را مورد تأیید قرار دادند. به این ترتیب، به‌نظر می رسد که استفاده از معیار فاصله اقلیدسی بر اساس داده‌های استاندارد شده و انجام تجزیه خوشه‌ای با روش‌های حداقل واریانس "وارد" و یا UPGMA گروه بندی بهتری از ژنوتیپ‌ها ارائه دهد، اما توصیه می شود برای تأیید نتایج و تعیین گروه های واقعی از تجزیه تابع تشخیص استفاده گردد.
ابوالفضل فرجی، حسین حاتم زاده،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

توسعه کشت دانه‌های روغنی جهت تأمین روغن‌های خوراکی یکی از اهداف مهم کشور در رسیدن به خودکفایی است. بدین منظور یافتن گونه‌هایی از جنس براسیکا که دارای عملکرد بالا بوده و بتوانند با خشکی فصل رویش بهتر مقابله کنند برای مناطق دیم کشور حایز اهمیت فراوان است. این تحقیق از سال 1382 به‌مدت سه سال در ایستگاه تحقیقات کشاورزی (گنبد در گلستان) به‌اجرا در آمد. در این مطالعه تعداد بیست رقم و هیبرید کلزا از سه گونه B. napus، B. rapa و B. juncea گزینش شده از آزمایش‌های مقایسه عملکرد سال‌های قبل، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی به‌صورت کشت پاییزه برای سه سال در شرایط دیم مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد بین سال‌ها و ارقام از نظر صفات تعداد روز تا رسیدگی، تعداد خورجین در بوته، درصد روغن، عملکرد روغن و عملکرد دانه در سطح احتمال 1% اختلاف معنی‌داری وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه در سال دوم (2103 کیلوگرم در هکتار) و سپس سال‌های اول و سوم (به‌ترتیب 1771 و 1575 کیلوگرم در هکتار) به‌دست آمد. ارقام j-98-102/51-5 از گونه B. juncea و Alexandra و B. Comet از گونه‌ بهاره B. napus بیشترین عملکردهای دانه (به‌ترتیب 2484، 2326 و 2290 کیلوگرم در هکتار) را داشتند. تجزیه رگرسیون به‌روش گام به گام مشخص نمود که صفات تعداد خورجین در بوته و درصد روغن اثر مثبت (به‌ترتیب 53/508، 48/96) و تعداد روز تا رسیدگی اثر منفی (63/78-) معنی‌داری روی عملکرد دانه داشتند. در تجزیه عامل‌ها چهار عامل استخراج شد. بردار بار عامل‌های مربوط به سه ریشه مشخصه اول نشان داد که سه عامل اول 794/98% کل واریانس را توجیه می‌کند، که سهم عوامل اول و دوم وسوم به‌ترتیب 575/45% و 816/36% و 403/16% بود. عامل اول،‏ عامل بهره‌وری (صفات عملکرد دانه و عملکرد روغن از بار عاملی مثبت بالا به‌ترتیب 974/0 و 940/0)، عامل دوم، عامل مخزن (صفت تعداد خورجین در بوته از بار عاملی مثبت بالا به‌ترتیب 686/0)، عامل سوم‏، عامل سرمایه ثابت گیاه (صفات تعداد روز تا رسیدگی و ارتفاع بوته بار عاملی مثبت بالایی به‌ترتیب 672/0 و 944/0) نام‌گذاری شد. در نهایت ارقام j-98-102/51-5، Alexandra و Comet با داشتن بیشترین عملکردهای دانه و زودرسی، برای منطقه گنبد در شرایط دیم برای کشت پاییزه قابل توصیه هستند. و می‌توان صفت تعداد روز تا رسیدگی کمتر (زودرسی) و تعداد خورجین در بوته را به‌عنوان یک شاخص گزینش در شرایط دیم گنبد معرفی نمود.
آریا دولت آبادیان، سیدعلی محمد مدرس ثانوی، مظفر شریفی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

اثر تنش شوری و تغذیه برگ با آسکوربیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، تجمع پرولین و پراکسیداسیون لیپیدی غشای ریشه و برگ کلزا رقم اوکاپی، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تنش شوری با استفاده از محلول NaCl با غلظت mM 200 اعمال شد هم‌چنین برای تغذیه برگ با آسکوربیک اسید از محلول mM 25 آسکوربیک اسید استفاده گردید. میزان فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در اندام هوایی و ریشه مورد سنجش قرار گرفت و هم‌چنین محتوی مالون دی آلدهید پرولین و کلروفیل برگ‌ها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم‌های فوق به جزء آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در ریشه در اثر تنش شوری افزایش پیدا کرد. کاربرد آسکوربیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان سبب کاهش فعالیت آنزیم‌های فوق در برگ‌ها شد. ولی در ریشه‌ها غیر مؤثر بود. محتوای کل پروتئین محلول، هم در برگ و هم در ریشه در اثر تنش شوری کاهش یافت. در حالی که کاربرد آسکوربیک اسید سبب افزایش پروتئین در گیاهان تنش دیده شد. هم‌چنین تنش شوری سبب افزایش پراکسیداسیون لیپیدی و تجمع پرولین شده ولی مصرف آسکوربیک اسید پراکسیداسیون لیپیدی و میزان پرولین برگ‌ها را کاهش می‌دهد. سنجش کلروفیل نیز کاهش معنی‌داری را در سطوح تنش دیده در مقایسه با کنترل نشان داد. بر طبق نتایج به دست آمده مصرف آسکوربیک اسید می‌تواند سبب کاهش اثر مضر تنش شوری شود.
مجید طالبی بداف، مسعود بهار، قدرت اله سعیدی، سید ابوالقاسم محمدی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به منظور تعیین پراکنش جغرافیایی سینوریزوبیوم‌های همزیست با یونجه در نواحی غرب و شمال غرب ایران، تعداد 950 جدایه از سینوریزوبیوم‌های همزیست با دو جمعیت یونجه داخلی (همدانی و نیک شهری) و یک جمعیت خارجی (کودی) در هشت خاک جمع‌آوری شده از استان‌های کردستان، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و کردستان انتخاب شدند. شناسایی دقیق این جدایه‌ها به همراه 14 جدایه تولید کننده گره در یونجه زرد (Melilotus officinalis) و 31 جدایه همزیست با شنبلیله (Trigonella foenum-graecum) در منطقه اصفهان، براساس روش‌های ملکولی صورت گرفت. با تکثیر قسمتی از نواحی ژن‌های nod و mucR در این جدایه‌ها با استفاده از آغازگرهای توصیه شده، توالی یابی نوکلئوتیدی نواحی مزبور و هضم آنزیمی قطعه تکثیری قسمتی از ناحیه ژنی 16S rRNA با استفاده از آنزیم برشی RsaI، سه جدایه از یونجه، هفت جدایه از یونجه زرد و 13 جدایه از شنبلیله به عنوان باکتری S. medicae تشخیص داده شدند و بقیه جدایه‌ها (943 از یونجه، هفت جدایه از یونجه زرد و 18 جدایه از شنبلیله) متعلق به گونه S. meliloti بودند. گرچه هر دو گونه سینوریزوبیومی از تمام گیاهان میزبان جداسازی شدند، ولی غالب بودن S. meliloti در مناطق مختلف روی جمعیت‌های یونجه مشخص نمود کهS. meliloti پراکنش جغرافیایی وسیعی در مناطق غربی ایران دارد. در این مطالعه الگوی قطعات حاصل از برش آنزیمی قطعه تکثیر یافته ژن16S rRNA با آنزیم Rsa I، دو گونه S. medicae و S. meliloti را به آسانی از هم تفکیک نمود که نشانگر مناسب بودن این روش برای تشخیص سریع ریزوبیوم‌های ایجاد کننده گره در یونجه است.
ابوالفضل محسنی، منصور زیبایی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به این علت که سیاست‌های کشاورزی مختلف را نمی‌توان در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار داد، آثار بالقوه سیاست‌ها بایستی قبل، حین یا بعد از اعمال سیاست با استفاده از مدل‌های برنامه‌ریزی ریاضی(MP) مورد تحلیل قرار گیرند. در این رابطه پیامدهای افزایش سطح زیر کشت کلزا در سطح مزارع نماینده‌ دشت نمدان با استفاده از مدل برنامه‌ریزی ریاضی مثبت PMP)) که به‌منظور غلبه بر خصیصه تجویزی مدل‌های بهینه‌سازی ارتقا یافته است، مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی PMP این است که حتی‌الامکان تصویری حقیقی از شرایط را ارائه نموده و سپس رفتار کشاورزان را به‌عنوان پارامترهایی که هدف مداخله سیاست کشاورزی است، شبیه‌سازی کند. بر اساس نتایج این مطالعه پیامدهای افزایش سطح زیر کشت کلزا عبارت است ازکاهش سطح زیر کشت گندم و لوبیا و افزایش درامد انتظاری مزارع نماینده، ولی چون هم‌زمان واریانس سود نیز افزایش می‌یابد، اثر خالص این سیاست بر مطلوبیت مزارع نماینده به‌طور کامل مشخص نیست. هم‌چنین نتایج نشان داد که با ورود کلزا به الگوی کشت کشاورزان، مصرف سموم شیمیایی افزایش خواهد یافت، ولی اثر سیاست بر مصرف آب در مزارع نماینده‌ متفاوت است و به سیاست جایگزینی کلزا با گندم نمی‌توان به‌عنوان یک سیاست مدیریت تقاضای آب نگاه کرد.
شیرین میرمحمدی، حسین اللهیاری، محمدرضا نعمت اللهی، علیرضا صبوری، سارا ضرغامی، شهره خاقانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

شته مومی کلم Brevicoryne brassicae L. از جمله مهم‌ترین آفاتی است که قادر است خسارت اقتصادی شدیدی روی کلزا ایجاد نماید. در این بررسی اثر چهار رقم مختلف کلزا: Zarfam، Licord، Hyola 401 و SLM046 روی پارامترهای زیستی و نرخ ذاتی افزایش جمعیت شته مومی کلم در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی10±70 درصد و دوره نوری 14 : 10 (روشنایی: تاریکی) بررسی شد. نتایج بررسی اثر رقم ها روی زیست شناسی نشان داد که حداکثر طول دوره پورگی، طول دوره پوره-زایی، و طول عمر حشره کامل مربوط به رقم Licord بود و بیشترین میزان پوره زایی شته روی رقم Hyola 401 دیده شد. تفاوت معنی‌داری بین مراحل مختلف نموی و میزان پوره زایی شته روی ارقام مورد بررسی دیده نشد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت شته روی رقم های مختلف به روش یات و وایت برآورد شد. مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی رقم های Zarfam، Licord، Hyola 401 و SLM046 به ترتیب 316/0، 324/0، 341/0، 322/0 (ماده بر ماده بر روز) محاسبه شد. اگرچه کمترین میزان نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی رقم Zarfam به دست آمد، تجزیه آماری نشان داد که بین نرخ‌های محاسبه شده روی رقم های مختلف اختلاف معنی‌داری وجود ندارد.
سوده خنامانی فلاحتی پور، حسین شاهسوند حسنی ، امین باقی زاده، قاسم کریم زاده،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

از روش هیبریداسیونژنومی در محل به منظور شناسایی ترکیب کروموزومی آنیوپلوئید و یوپلوئید نسل های در حال تفکیک گیاهان DNA ژنومی در محل روی سلول های مریستم ریشه ژنوتیپ های احتمالی DNA مختلف استفاده شده است . در این مطالعه روش هیبریداسیون 2) با نوکلئوتید n=2x=14, EbEb) ژنومی علف شور ساحل DNA با نشان دار کردن ،(F2: 2n=6x=42, AABBDEb) تریتی پایرم ثانویه 2) برای اولین بار n=6x=42, AABBDD) ژنومی غیر نشان دار گندم هگزاپلوئید بهاره چینی DNA 12- و پیش هیبریداسیون dUTP فلئورسین این ژ نوتیپ ها بسیار متنوع است بلکه حاوی تعداد متفاوتی از Eb در ایران انجام شده و نتایج نشان داد که نه تنها تعداد کروموزوم های ژنوم از ۳۰ تا (F نیز هستند. درصد آنیوپلوئیدی در ژنوتیپ های احتمالی تریتیپایرم ثانویه ( 2 Eb در مقابل D و B ،A کروموزوم های ژنوم های در ساختار ژنومی D و Eb ۶۶ درصد متغیر بود . می توان این تغییرات آنیوپلوئیدی را به وجود ترکیبات مختلفی از تعداد کروموزوم های /۷ با ارقام گندم نان در طی چندین نسل (F این ژنوتیپ ها نسبت داد . خودگشنی یا تلاقی برگشتی ژنوتیپ های احتمالی تریتی پایرم ثانویه ( 2 ممکن است منجر به ایجاد ثبات کروموزومی در آنها شده و درصد آنیو پلوئیدی کاهش یابد.
حمید دهقانی، فرنوش ملک شاهی، بهرام علیزاده،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

از جمله گیاهان دانه روغنی میباشد و به دلیل داشتن درصد بالای روغن و کیفیت مناسب در سال های اخیر (Brassica napus L.) کلزا مورد توجه واقع شده است . به منظور بررسی تأثیر تنش کم آبی در ژنوتیپ های کلزا از نظر عملکرد دانه ، مطالعه شاخص های کمی تحمل به خشکی و شناسایی ژنوتیپ های متحمل به خشکی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ٢٥ ژنوتیپ در ٤ تکرار در دو شرایط تنش و بدون تنش در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. ارزیابی ژنوتیپ ها از نظر تحمل و (STI) تحمل به تنش ،(GMP) میانگین هندسی ،(MP) به خشکی توسط شاخصهای ک  می تحمل به خشکی شامل میانگین حسابی صورت گرفت . نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین ارقام کلزا از نظر کلیه (TOL) و تحمل (SSI) شاخصهای حساسیت به تنش شاخصها و عملکرد دانه ژنوتیپ ها در دو شرایط محیطی در سطح احتمال ١% نشان داد . با توجه به تحلیل هم بستگی بین عملکرد دانه در به عنوان شاخص های برتر جهت شناسا یی STI و GMP، MP شرایط تنش و بدون تنش و شاخص های تحمل به خشکی، شاخص های بود که از نظر میانگین Vectra ژنوتیپهای متحمل انتخاب گردیدند . نتایج نشان داد مناسب ترین ژنوتیپ بر اساس شاخصهای فوق ژنوتیپ عملکرد در شرایط تنش با شرایط بدون تنش در وضعیت مناسبی قرار داشت . نمودار چند متغیره بای پلات نیز نشان داد که شاخص های نسبت به یکدیگر دارای بالاترین ضریب هم بستگی بودند و ژنوتیپهای متحمل در مجاورت شاخصهای تحمل قرار STI و GMP ،MP ،Jura ،Modena گرفتند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده از نمودارهای پراکنش سه بعدی و تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ های ،RG4504 ،Olphi به عنوان ژنوتی پهای متحمل به خشکی و ژنوتیپ های Olano و Esbetty ،Zarfam ،Dante ،Vectra ،Eshydromel به عنوان ژنوتی پهای حساس شناسایی شدند. Olpop و GKHelena
مهدی کدیور، نرجس آقاجانی، سید حسن حسینی، مهدی کاشانی نژاد،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

از آنجا که بافت آندوسپرم جو بر فرایندهای فیزیولو ژیکی تبدیل جو به مالت م ؤثر است، آشنایی با ویژگی های آناتومی و فیزیکوشیمیایی آن اهمیت زیادی در کنترل فرایند دارد . هدف از این تحقیق بررسی تغییرات طول، عرض، ضخامت، دانسیته دانه ای، دانسیته حجمی، مؤلفه های رنگ دستگاه هانترلب دو رقم جو طی فرایند مالت سازی است . ،pH ، تخلخل، نیتروژن کل، قند احیا کننده، قدرت دیاستاتیک نتایج تحقیق نشان داد طی فرایند مالت سازی عرض، ضخامت، قند احیا کننده و قدرت دیاستاتیک افزایش و دانسیته دانه ای، دانسیته حجمی نتایج بررسی تغییرات بافت طی فرایند، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نشان داد که مقدار ازت .(P<٠/ و ازت کل کاهش یافت ( ٠٥ دانه جو بر میزان اصلاح بافت آندوسپرم مؤثر است، به طوری که در رقم صحرا با مقدار ازت کمتر، نسبت به رقم دشت جداسازی گرانول های کوچک از شبکه پروتئینی و هضم دیواره سلولی به مقدار بیشتری دیده شد.
مهناز علیمحمدی، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

این پژوهش به منظور ارزیابی صفات زراعی و فیزیولوژیک و پت انسیل عملکرد ١٠ رقم گندم به صورت طرح کرت های یک بار خرد شده با ٣ تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. عامل اصلی را تیمارهای رطوبتی معمول و تنش (به و عامل فرعی را ارقام گندم تشکیل دادند. تنش رطوبتی (A ١٣٠ میل یمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس ± ٧٠ و ٣ ± ترتیب آبیاری پس از ٣ تأثیر معن ی داری را بر تمام صفات به جز وزن هزار دانه ، شاخص برداشت ، وزن ویژه برگ ، سهم توزیع مجدد ، تفاوت وزن پدانکل در دو برای سایر b به a و نسبت کلروفیل b مرحله گرده افشانی و رسیدگی داشت. تفاوت بین ارقام در شرایط تنش رطوبتی به جز برای کلروفیل شاخص برداشت و سهم توزیع ،b به a نسبت کلروفیل ، b صفات معن ی دار بود . تفاوت بین ارقام در شرایط معمول به جز برای کلروفیل مجدد از نظر سایر صفات معنی دار بود . ضرایب هم بستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت ، تعداد د انه درسنبله ، در هر دو شرایط مثبت و معن ی دار و با سرعت از دست دادن آب منفی و b و a و مجموع کلروفیل های a محتوای نسبی آب ، کلروفیل معن یدار بود . در شرایط تنش ه مبستگی مثبت و معن یداری بین وزن پدانکل در مرحله ظهور سنبله دهی و تفاوت وزن پدانکل در مراحل سنبله ده ی و رسیدگی فیزیولوژیک با عملکرد دانه و محتوای نسبی آب دیده شد . بر مبنای رگرسیون مرحل ه ای در شرایط تنش رطوبتی سرعت از دست دادن آب ، شاخص برداشت و محتوای نسبی آب در مجموع ٩٥ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین نمودند. طبق نتایج ارتفاع بوته و محتوای نسبی آب بیش از ٩٠ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین ،a رگرسیون مرحله ای در شرایط معمو ل کلروفیل نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر حاصل از ضرایب هم بستگی فنوتیپی بین صفات عملکرد دانه با صفات موجود در مدل بالاترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد داشتند. a رگرسیون نشان داد که در شرایط تنش شاخص برداشت و در شرایط معمول کلروفیل
علی شعبانی، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، یحیی امامی، تورج هنر،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده

با توجه به اهمیت کشت کلزا در ایران جهت تولید روغن و روش کم آبیاری که یکی از روش‌های مدیریتی در هنگام بروز خشکسالی و کمبود آب می‌باشد تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر عوامل فیزیولوژیک گیاه کلزا، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سال‌های زراعی 84-83 و 85-84 انجام گردید. آزمایش روی رقم لیکورد در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: تیمار شاهد یا تیمار آبیاری در کل دوره رشد، تیمار تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، تیمار تنش آبی در مرحله گل‌دهی و تشکیل غلاف، تیمار تنش آبی در مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول دوره رشد در زمان جوانه‌زنی. نتایج نشان داد کمبود آب سبب کاهش ارتفاع بوته (به خصوص در تیمار دیم)، وزن خشک گیاه (به ویژه در تیمار تنش آبی پیوسته در دوره رشد گیاه)، شاخص سطح برگ، پتانسیل آب گیاه و افزایش دمای پوشش سبز گیاه به دلیل کاهش تبخیر و تعرق گردید. شاخص سطح برگ کلزا در اثر اعمال تنش خشکی کاهش می‌یابد که این کاهش در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی در اوایل بهار به طور موقت شدیدتر می‌شود ولی با اتمام تنش افزایش می‌یابد. سرعت کاهش شاخص سطح برگ در انتهای دوره رشد در تیمار تنش در مرحله رسیدن دانه بیشتر از بقیه تیمارهاست.
مهرنوش اسکندری تربقان، علی رضا آستارایی ، مسعود اسکندری تربقان ، علی گنجعلی ،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

تنش شوری، نقش مهمی در کاهش تولید محصولات زراعی دارد. در اکثر گیاهان، آنیون‌های کلر و سولفات آب و خاک عامل اصلی کاهش رشد و عملکرد هستند. برای ارزیابی شاخص‌های تحمل و حساسیت به کلر و سولفات آب آبیاری و هم‌چنین تأثیر نیتروژن بر عملکرد گیاه جو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در‌ گلخانه انجام شد. شاخص‌های کمی مقاومت به تنش مانند: میانگین تولید، شاخص تحمل، میانگین هندسی، شاخص حساسیت به تنش، نسبت کاهش عملکرد و شاخص تحمل به تنش براساس عملکرد گیاه در شرایط بدون تنش و تنش، محاسبه شد. هم‌بستگی شاخص تحمل به تنش با عملکرد دانه و عملکرد کاه و کلش گیاه بیشتر از سایر شاخص‌ها بود. بررسی مقادیر استاندارد شده بتا در معادلات عملکرد دانه و کاه و کلش گیاه با شاخص تحمل به تنش نشان داد که تأثیر کلر نسبت به سولفات بر کاهش تحمل گیاه به تنش شوری بیشتر بود. هم‌چنین نسبت‌های آنیونی‌‌ 1: 3 و 1: 2 کلر به سولفات در عملکرد دانه و 1: 2 و 1: 1 کلر به سولفات در کاه و کلش گیاه، بیشترین مقاومت نسبت به تنش شوری را در مقایسه با شرایط مطلوب ایجاد نمودند که مطالعه نمودار پراکنش نیز آن را تأیید نمود.
شهرام کیانی، غفور زاده دباغ، محمدجعفر ملکوتی، عزیزاله علیزاده،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

کپک خاکستری، ناشی از قارچ Botrytis cinerea ، یکی از بیماری‌های مهم گل بریده رز در گلخانه های ایران است. به منظور بررسی تأثیر غلظت‌های مختلف پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی بر حساسیت گل بریده رز به این بیماری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با دو عامل غلظت پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی در چهار تکرار در گلخانه آب‏کشت مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد از سال 1386 به مدت یک سال انجام شد. سطوح پتاسیم شامل 0/1، 0/5 و 0/10 میلی‏مولار و سطوح کلسیم شامل 6/1 و 8/4 میلی‏مولار بود. در طول دو دوره گل‌دهی متوالی مایه زنی گل‌های رز برداشت شده با سوسپانسیون 104 اسپور در میلی لیتر جدایه B. cinerea انجام شد و پس از آن اندازه‏گیری حساسیت گل‌ها به کپک خاکستری صورت گرفت. نتایج نشان داد کاربرد پتاسیم در محلول غذایی به مقدار 0/10 میلی مولار منجر به افزایش معنی دار (01/0 P <) شدت بیماری کپک خاکستری گل رز (4/30 درصد/ روز) در مقایسه با سطوح 0/1 میلی مولار (8/24 درصد/ روز) و 0/5 میلی مولار (2/26 درصد/ روز) آن شد که این مسأله به دلیل کاهش غلظت کلسیم گلبرگ‌ها بود. هم‌بستگی مثبتی بین نسبت پتاسیم به مجموع کاتیون‌های موجود در محلول غذایی و میزان بیماری (*94/0r =) دیده شد. هم‌چنین با افزایش میزان کلسیم در محلول غذایی از 6/1 به 8/4 میلی مولار، شدت بیماری از 6/29 به 6/24 درصد/ روز کاهش یافت (01/0 P <). بنابراین کاربرد متعادل پتاسیم و کلسیم در محلول‌های غذایی (به ترتیب 0/5 و 8/4 میلی مولار) برای تولید گل رز در شرایط آب‏کشت برای جلوگیری از اثرات ناهمسازی بین آنها و کاهش خسارت بیماری کپک خاکستری گل رز توصیه می‌شود.
وحید اطلسی پاک، مجید نبی‌پور، موسی مسکرباشی،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

به منظور مقایسه واکنش‌های فیزیولوژیک ژنوتیپ‌های مختلف کلزا نسبت به تنش شوری ده ژنوتیپ کلزا تحت سطوح مختلف شوری(شاهد (4/2)، 6، 10، 14 و 18 دسی‌زیمنس بر متر) به مدت 30 روز قرار گرفتند. کشت به صورت هیدروپونیک با محلول غذایی هوگلند در اتاقک رشد انجام شد. تیمار شوری در زمان چهار برگی یا استقرار ریشه‌ها اعمال شد. نتایج نشان داد عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو در شرایط سازگاری با تاریکی (Fv/Fm) و روشنایی (ФPSII) در ژنوتیپ‌های حساس تحت تأثیر شوری قرار گرفت. تیمار شوری مقدار ماده خشک اندام‌های هوایی، فتوسنتز (A)، هدایت روزنه‌ای (gs) و تعرق (E) را به طور معنی‌داری کاهش داد. بین ژنوتیپ‌های مختلف نیز از نظر این صفات اختلاف معنی‌دار وجود داشت. ژنوتیپ‌های Hyola 401 و MHA 4921 دارای حداکثر ماده خشک اندام هوایی در سطوح بالای شوری (14 و 18 دسی‌زیمنس بر متر) بودند. این دو ژنوتیپ در بین بقیه متحمل‌ترین ژنوتیپ‌ها نسبت به شوری بودند. مقدار نسبت کلروفیل (SPAD) در ژنوتیپ‌های متحمل دارای تغییر معنی‌داری نبود، اما در ژنوتیپ‌های حساس افت چشمگیری از خود نشان داد. عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو در ژنوتیپ‌های متحمل در این آزمایش تحت تأثیر شوری واقع نشد.
مسعود داوری ، مهدی همایی، حبیب خداوردی‌لو،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده

گیاه پالایی از روش های آلودگی زدایی نوین، درجا و مستقیم است که طی آن از گیاهان برای آلودگی زدایی خاک ها استفاده میشود. این روش در مقایسه با دیگر روش های پالایش، روشی پایدار، طبیعی، کم هزینه و قابل کاربرد در سطوح وسیع است. مدل سازی گیاه پالایی می تواند اطلاعاتی کمی از این فناوری و فرایندهای حاکم بر آن را در اختیار مدیران قرار دهد. بنابراین هدف از این پژوهش، مدل سازی گیاه پالایی خاک های آلوده به آلاینده های نیکل و کادمیم بود. بدین منظور، با استفاده از توابع کاهش تعرق نسبی و غلظت نسبی نیکل و کادمیم در گیاه به عنوان تابعی از غلظت این آلاینده ها در خاک، مدلی برای تعیین نرخ گیاه پالایی این آلاینده ها از خاک ارائه شد. به منظور آزمون مدل های پیشنهادی، خاک با سطوح مختلفی از آلاینده های نیکل و کادمیم آلوده شد. سپس با پر کردن گلدان ها با خاک های آلوده، بذر شاهی (Lepidum sativum) و کلم زینتی (Brassica oleracea var. Viridis) در آنها کشت شد. گیاهان به ترتیب در سه و چهار بازه زمانی برداشت شدند. در هر مرحله از ابتدا تا انتهای دوره رشد، گیاهان تا رسیدن به رطوبت ظرفیت زراعی با آب غیر آلوده آبیاری شدند. در هر مرحله از برداشت، مقادیر تعرق نسبی و غلظت نیکل و کادمیم در نمونه های خاک و گیاه اندازه گیری شد. سپس، کارایی مدل های پیشنهادی با استفاده از داده های آزمایشگاهی آزمون شد. نتایج حاصل از مقایسه آماره های کارایی مدل، ریشه میانگین مربعات خطا، خطای بیشینه، ضریب تبیین و ضریب جرم باقی‌مانده نشان داد مدل غیر خطی و بدون آستانه کاهش در برآورد تعرق نسبی کلم زینتی و شاهی در سطوح مختلف آلودگی نیکل و کادمیم در خاک کارایی بالایی دارد. هم‌چنین، مدل حاصل از ترکیب تابع غیر خطی بدون آستانه و غلظت نسبی نیکل و کادمیم گیاه، نتایجی کارآمد در برآورد نرخ گیاه پالایی نیکل و کادمیم توسط شاهی (83/0<2R) و نیکل توسط کلم زینتی (78/0=2R) ارائه کرد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb