196 نتیجه برای کل
محمد حسین بنابازی، سعید اسماعیل خانیان، سیدرضا میرائی آشتیانی، محمد مرادی شهربابک،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین پنج جمعیت گوسفند ایرانی (سنجابی، کردی کردستان، کردی خراسان، مهربان و مغانی) با استفاده از شش جفت آغازگر ریزماهوارهای (McMA2، McMA26، MAF64، OarCP26، OarAE64 و OarFCB304) بررسی گردید. واکنشهای PCR با تمام آغازگرها بجز OarAE64 بهخوبی انجام گردید. تمامی جایگاهها در همه جمعیتها چند شکل بودند. سه آلل اختصاصی در دو جایگاه برای جمعیت کردی خراسان بهدست آمد ولی فراوانی قابل ملاحظهای نداشتند. بهجز جمعیت مغانی برای جایگاه McMA2، تمامی جمعیتهای مورد مطالعه در جایگاههای ریزماهوارهای مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ بودند(005/0> P). کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی DA بهترتیب بین جمعیتهای کردی کردستان و کردی خراسان (234/0) و بین سنجابی و مغانی (388/0) بهدست آمد. در گروهبندی جمعیتها بر اساس ماتریس فاصله ژنتیکی DA، که با دو روش پیوند همجواری (NJ) و روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) انجام شد، دو جمعیت کردی خراسان و کردی کردستان با هم و سپس سنجابی با آنها در یک گروه قرار گرفت و جمعیت مهربان و مغانی یک گروه مجزا تشکیل دادند. بیشترین و کمترین تنوع درون جمعیتی، که برای هر جمعیت بهصورت متوسط هتروزایگوسیتی مورد انتظار در همه جایگاهها برآورد گردید، بترتیب مربوط به جمعیتهای مهربان (847/0) و کردی خراسان (744/0) بود. همچنین زمان انشقاق بین دو جمعیت کردی 445 سال بهدست آمد که با شواهد تاریخی همخوانی دارد.
محمدرضا یزدانی، محسن قدسی، سید فرهاد موسوی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
کشت دوم در اراضی شالیزاری استان گیلان یکی از راهکارهای استفاده بهینه از زمین، تقویت اقتصاد خانوارهای کشاورز و تأمین دانههای روغنی است. اما به دلیل بارندگی زیاد و حالت غرقابی شالیزارها در نیمه دوم سال و حساسیت اکثر گیاهان به غرقاب بودن زمین، این مهم به اندازه کافی تحقق نیافته است. برای کشت دوم در شالیزارها، انجام زهکشی غیر قابل اجتناب است. به دلیل چسبندگی خاکهای شالیزاری، رطوبت زیاد و یکساله بودن تغییرات ایجاد شده در سطح زمین، زهکشی سطحی باید با شرایط شالیزارها تطبیق داده شود به طوری که با کمترین هزینه و زمان ممکن قابل انجام باشد. به این منظور، در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، زهکشهای طولی با فاصله 2، 4، 6، 8 و 10 متر و عمق 20سانتیمتر به عنوان تیمار اصلی، در دو حالت با زهکشهای عرضی به فاصله یک متر و عمق 10 سانتیمتر و بدون زهکشی عرضی، به عنوان تیمار فرعی، به صورت کرتهای خرد شده و بر مبنای طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار آزمایش شدند. گیاه کلزا، رقم PF، به صورت دستپاش، به عنوان کشت دوم پس از برنج در سال 1379 کاشته شد. عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در این تیمارها مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر فاصله زهکشها بر عملکرد دانه، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع و همچنین اثر زهکشی عرضی بر عملکرد دانه، ارتفاع بوته، نیتروژن باقیمانده در خاک، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع در سطح 1% معنیدار است. بیشترین عملکرد (2493 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار زهکش طولی با فاصله 4 متر و دارای زهکش عرضی بود، گرچه تیمارهای 6 و 2 متری ( با زهکش عرضی) نیز عملکرد 2241 و 1817 کیلوگرم در هکتار داشتند. در تیمارهای بدون زهکشی عرضی، تیمار زهکش 2 متر دارای بیشترین عملکرد (1324 کیلوگرم در هکتار) بود. با محاسبه هزینه زهکشی و سایر هزینهها، تیمارهای 4 و 6 متری زهکشها با جویچههای عرضی میتوانند حدود دو برابر هزینه انجام شده را بازگشت دهند. به دلیل بارندگی زیاد ماههای آبان، آذر و دی 1379 میتوان نتیجه گرفت که نتایج این طرح در سالهای با بارندگی کمتر از سال 1379 نیز قابل استفاده است.
اسماعیل خدیوی بروجنی، فرشید نوربخش، مجید افیونی، حسین شریعتمداری،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
کاربرد لجن فاضلاب در کشاورزی اخیراً به عنوان منبعی جهت تأمین نیاز غذایی محصولات زراعی مورد توجه قرار گرفته است، از طرف دیگر وجود عناصر سمی مثل سرب، نیکل و کادمیم در این کود مدیریت صحیح اراضی تیمار شده را ضروری مینماید. عصارهگیری دنبالهای عناصر سنگین میتواند به پی بردن قابلیت جذب زیستی عناصر مذکور توسط گیاه کمک کند. هدف از این تحقیق بررسی آثار تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب بر شکلهای شیمیایی و فاکتور تحرک سرب، نیکل و کادمیم در خاک است. در این مطالعه که به صورت طرح کرت خرد شده با سه تکرار صورت گرفت سطوح مختلف کودی لجن فاضلاب شامل 0، 25، 50 و 100 مگا گرم بر هکتار به عنوان کرتهای اصلی و سالهای متوالی کوددهی شامل 1، 2 و 3 سال کوددهی به عنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. در سال سوم از عمق 25-0 سانتی متری تمام کرتها نمونه برداری انجام شد. در نمونههای خاک شکلهای مختلف عناصر سرب، نیکل و کادمیم اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش مقدار و دفعات کودهی با لجن فاضلاب غلظت عناصر کادمیم و نیکل در فرم محلول (SOL) افزایش و در مورد سرب کاهش یافت. فرم تبادلی (EXC)، کربناتی (CAR) و آلی (ORG) هر سه عنصر افزایش یافت. فرم حبس شده (OCC) سرب و نیکل کاهش و کادمیم افزایش یافت. فرم باقیمانده (RES) سرب افزایش و نیکل و کادمیم کاهش یافت. قابلیت جذب این عناصر افزایش یافت. توزیع نسبی فرمهای مختلف عناصر سه گانه مذکور به صورت زیر بود: سرب: OCC>RES>ORG>CAR>EXC>SOL، نیکل: RES>ORG>OCC>CAR>EXC>SOL و کادمیم: OCC>CAR>RES>ORG>EXC>SOL فاکتور تحرک عناصر مذکور به ترتیب زیر بود: Cd>>Pb>>Ni ترتیب این عناصر در فرمهای مختلف به صورت زیر بود: محلول:Ni>>Pb>>Cd ، تبادلی، کربناتی و حبس شده (Occluded) Pb>Ni>Cd ، آلی و باقیمانده : Ni>Pb>Cd با توجه به افزایش قابلیت جذب این عناصر، کوددهی مداوم لجن فاضلاب حتی در چنین خاکهای آهکی نیز باعث افزایش مقادیر قابل جذب این عناصر گردیده است. شکل آلی هر سه عنصر مورد مطالعه با مقادیر قابل جذب آنها بستگی نشان داد.
مجید رجائی، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
در میان فلزات سنگین آلوده کننده خاک، کادمیم از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا به راحتی به وسیله ریشه گیاه جذب میشود و سمیت آن تا 20 برابر بیشتر از سایر فلزات سنگین است. بنابراین درک عوامل مؤثر بر قابلیت استفاده این فلز و تغییر و تبدیل آن در خاک از اهمیت فراوانی برخوردار است. گرچه در سالهای اخیر عصارهگیری دنبالهای به عنوان روشی مناسب در تعیین شکلهای شیمیایی و قابلیت استفاده بالقوه فلزات در خاکهای ایران به کار رفته است، اما ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگهداری کادمیم و تغییر و تبدیل شکلهای شیمیایی آن با زمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی تغییرات زمانی شکلهای شیمیایی کادمیم و تعیین ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگهداری این فلز به یک خاک لوم رسی آهکی Fine, mixed (calcareous), mesic Typic Calcixerepts شن خالص کوارتزی افزوده شد و بافت لوم شنی حاصل به همراه خاک اولیه با مقادیر 0، 5، 15، 30، و 60 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک تیمار شدند. نمونههای خاک به مدت 0، 1، 2، 4، 8، و 16 هفته در رطوبت حدود ظرفیت مزرعه خوابانده شد. در پایان هر زمان با برداشت زیر نمونه شکلهای شیمیایی کادمیم به روش عصارهگیری دنبالهای تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب در بافتهای لوم رسی و لوم شنی 82 و 87 درصد از کادمیم به کار رفته به شکلهای محلول + تبادلی، کربناتی و آلی در میآید. در بافت لوم شنی مقدار بیشتری از کادمیم به کار رفته در مقایسه با بافت لوم رسی به شکل محلول + تبادلی و کربناتی در آمد. برای سایر شکلها (به جز شکل اکسید آهن متبلور که در تمامی تیمارها کمتر از حد تشخیص دستگاه جذب اتمی بود) عکس این مطلب درست بود. با افزایش سطوح کادمیم کاربردی تمامی شکلهای کادمیم در خاک افزایش یافتند اما درصد این افزایشها به ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگهداری این فلز بستگی داشت. بیشترین ظرفیت نگهداری کادمیم مربوط به بخش کربناتی بود. تأثیر زمان بر تغییر شکلهای کادمیم معنیدار بود، اما در اکثر تیمارها بلافاصله پس از افزودن کادمیم به خاک بیش از 80 درصد این فلز وارد شکلهای کربناتی و آلی گردید و تا پایان آزمایش این نسبت تقریباً حفظ شد.
علیرضا ولدیانی، مهدی تاج بخش،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور بررسی پدیدههای فنولوژیک 25 رقم پیشرفته کلزا، در شرایط آب و هوایی سرد ارومیه،آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 80-1379 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دکتر نخجوانی واقع در 35 کیلومتری شمال شرقی ارومیه، به اجرا درآمد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از وجود اختلاف معنیدار بین تاریخ وقوع مراحل نموی در ارقام مورد مطالعه، شامل جوانهزنی و سبز شدن، تکمیل روزت، آغاز ساقه دهی یا رشد مجدد، شروع گلدهی و تشکیل خورجین و تاریخ رسیدگی ارقام در سطح احتمال یک درصد بود و ارقام بهاره ساری گل (پی.اف 91/7045)، هایولا 42 و اس.وای.ان-1 در کنار ارقام پاییزه آلیس، اورول، فورناکس، وی.دی.اچ 98-8003، کنسول، لیکورد و زرفام (ریجنت × کبری) به عنوان زودرسترین و ارقام موهیکان، الارا، کولورت، ال-1 و آکامار به عنوان دیررس ترین ارقام این تحقیق شناسایی شدند. پر محصول ترین ارقام این آزمایش عبارت از دی.پی 8/94، زرفام (ریجنت × کبری)، کوکتیل، کنسول و اس.ال.ام 046 (شاهد)، در واقع جزو همان ارقامی بودند که مرحله روزت خود را سریع تر از سایر ارقام تکمیل نموده و قدرت بقا در سرمای بالایی نیز داشتند. در این مطالعه، همبستگی مثبت و معنی دار بین طول مرحله تشکیل خورجین و عملکرد دانه و همبستگی مثبت و معنیدار بین روز تا رسیدگی ارقام با صفات شاخص برداشت، تعداد دانه در هر خورجین، روز تا جوانه زنی و سبز شدن، روز تا تکمیل روزت، روز تا شروع رشد مجدد، روز تا شروع گلدهی و روز تا شروع تشکیل خورجین وجود داشت و همبستگی منفی و معنیدار بین روز تا رسیدگی با طول مرحله گلدهی و طول مرحله تشکیل خورجین مشاهده گردید. این همبستگیها حاکی از آن میباشند که تأخیر در آغاز هر یک از مراحل نموی و یا طولانی تر شدن این مراحل، موجب تأخیر در رسیدگی ارقام کلزا خواهید گردید.
محمود صبوحی، غلامرضا سلطانی، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی در ایران، بویژه در منطقه مورد مطالعه موجب تخریب این منابع و افت آبهای زیرزمینی شده است. درمطالعه حاضر، راهکارهای مختلف مدیریت منابع آب زیر زمینی شامل برداشت آزاد (کنترل نشده)، کنترل بهینه برداشت از آبهای زیرزمینی، بهرهبرداری از آبهای زیر زمینی و سیاست مالیاتی، دخالت دولت و کنترل قانونی، مشارکت بهره برداران درکنترل برداشت از آبهای زیرزمینی و همکاری دولت و تشکلهای بهرهبرداران مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت آزمون تجربی این راه کارها، تابع تقاضای آب چغندرکاران دشت نریمانی واقع در استان خراسان برآورد گردید. نتایج به دست آمده از دادههای جمع آوری شده و تابع تقاضا مشخص کرد که راه کار " بهره برداری از آبهای زیرزمینی و سیاست مالیاتی" نسبت به گزینههای دیگر امکان رسیدن به بهرهبرداری پایداراز آبهای زیرزمینی را فراهم میکند. همچنین، راه کار مناسب متأثر از خصوصیات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بهرهبرداران و شرایط کلی حاکم بر جامعه میباشد. از طرف دیگر دنبال کردن هر راه کار الزامات خود را میطلبد. برای راه کار پیشنهادی مطالعه حاضر، نظام کارای مالیاتی ضروری میباشد. براساس نتایج این مطالعه، دولت میتواند از طریق اتخاذ سیاست مناسب مالیاتی، هزینههای جنبی بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی را به خود بهره برداران منطقه منتقل نماید.
سارا محمدزمانی، شمس ا...ایوبی، فرهاد خرمالی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
ارزیابی عملیات مدیریت زراعی ، شناخت تغییرات مکانی خصوصیات خاک و محصول و درک روابط متقابل آنها ضروری است. این تحقیق، در یک مزرعه گندم تحت مدیریت زارعین محلی، در شهر سرخنکلاته واقع در 25 کیلومتری شهرستان گرگان، در شمال شرقی ایران انجام شد. نمونه برداری خاک جمعا˝در 101 نقطه از روی یک شبکه سیستماتیک- آشیانهای در پلاتی به ابعاد 100 در 180 متر و از عمق 0- 30 سانتیمتری خاک اندکی پس از کاشت گندم در اواخر پاییز انجام گرفت. اندازه گیری عملکرد گندم به وسیله نمونهبرداری در پلاتهائی به ابعاد یک متر مربع با مرکزیت 101 نقطه نمونه برداری در اواخر خرداد ماه صورت پذیرفت. نتایج آماری نشان داد تمامی متغیرها از توزیع نرمال برخوردار هستند. pH کمترین (59/0%) و عملکرد دانه (4/20%) بیشترین ضریب تغییرات را از خود نشان دادند. آنالیز تغییرنماها نشان داد که متغیرهای بررسی شده در این مطالعه همگی دارای ساختار مکانی بوده و دامنه تأثیر خصوصیات مختلف دارای تغییرپذیری است. دامنه تأثیر تغییر نماها از 99/23 متر برای ازت کل تا 93 متر برای پتاسیم قابل استفاده در نوسان بود. در بین کلیه پارامترهای مورد بررسی، ازت کل و درصد سدیم قابل تبادل وابستگی مکانی قویتر و فسفر قابل دسترس نسبت به سایر متغیرها وابستگی مکانی ضعیفتری نشان دادند. نقشههای حاصل از میانیابی توسط کریجینگ نشان داد که خصوصیات خاک و محصول در مزرعه مورد مطالعه الگوی تصادفی نداشته و دارای پراکنش مکانی میباشند. همچنین توزیع مکانی ازت کل دارای الگوی مشابه پراکنش مکانی مواد آلی بوده و توزیع مکانی ضریب برداشت نیز با پراکنش مکانی فسفر قابل دسترس مشابهت داشت. نتایج حاکی از آن است که الگو و وابستگی مکانی متغیرهای خاک و محصول حتی در یک مزرعه که تحت مدیریت یک زارع قرار دارد میتواند بین این متغیرها و در مقیاسهای مختلف تفاوت داشته باشد. همچنین تغییرنما و تخمینگر کریجینگ میتواند به عنوان وسیلهای کارا برای طراحی شبکههای نمونهبرداری، شناسایی نواحی مدیریتی و کاربرد نهادهها با نرخ متغیر در کشاورزی دقیق به کار رود.
محمدرضا پردل، رحیم عبادی، مصطفی مبلی، بیژن حاتمی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
در تولید بذر کلزا ، تلقیح و باروری گلهای آن دارای اهمیت ویژه میباشد. به منظور مطالعه تأثیر حشرات گرده افشان، برکمیت وکیفیت بذر کلزا، سه رقم کلزا به اسامی اکاپی، طلایه و اس.ال.ام. انتخاب و در آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در اصفهان مورد مقایسه قرارگرفتند. کرتهای اصلی ارقام کلزا و کرتهای فرعی شامل گرده افشانی آزاد و جلوگیری ازگرده افشانی حشرات با کشیدن توری پارچهای روی بوتهها بود. نتایج نشان داد که بهطور میانگین بوتههای گردهافشانی شده توسط حشرات 5/10 روز زودتر از بوتههای گرده افشانی نشده قابل برداشت بودند. گرده افشانی موجب افزایش تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه به ترتیب به میزان 3/14، 5/23 و 10 درصد شد. همچنین عملکرد دانه در اثرگرده افشانی توسط حشرات 53 درصد افزایش یافت. گرده افشانی موجب کاهش رطوبت بذر به میزان 15/3 درصد شد ولی روی درصد روغن و درصد جوانهزنی اختلاف معنیداری را نداشت. همچنین زمان لازم برای جوانه زدن بذر حدود 3 ساعت کاهش یافت. بین ارقام مختلف از نظر درصد روغن و تعداد ساعات لازم برای جوانهزنی بذر اختلاف معنی داری وجود داشت.کمترین درصد روغن به رقم اکاپی (8/40 درصد) و بیشترین مقدار آن به رقم طلایه (5/45 درصد) تعلق داشت. اثر متقابل بین رقم و گرده افشانی از نظر زمان لازم تا رسیدن بذر، درصد روغن و درصد رطوبت بذر معنیدار بود، بهطوری که تأثیر گرده افشانی برای ارقام مختلف از نظر این سه صفت متفاوت بود.
ابوالقاسم عبداله زاده، محمد شاهدی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
در کشور ما پژوهش وسیعی برای بالابردن بازدهی تولید گندم صورت گرفته است. اما بررسیهای دقیقی در رابطه با کیفیت گندمهای تولیدی انجام نشده است. این پژوهش شناسایی ویژگیهای کیفی چهار رقم گندم امید، کل، گلستانی و روشن تولیدی منطقه سبزوار و نحوه به کارگیری مناسب هر یک را در تکنولوژی غلات مشخص میسازد. آزمونها برای چهارنوع آرد بدست آمده از چهار رقم گندم تولیدی منطقه سبزوار در دو دسته شیمیایی و ژئولوژیکی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمونهای شیمیایی نشان داد که کمیت و کیفیت گلوتن رقم کل نسبت به سایر تیمارها مطلوب تر است. نتایج آزمون رئولوژیکی خمیر نشان داد که خواص نانوائی چهار رقم گندم مورد آزمون با یکدیگر متفاوت است، بهطوریکه بهترین شرایط از نظر مقاومت خمیر در برابر مخلوط کردن، ضریب تحمل خمیر، زمان نقطه شکست خمیر و عدد والریمتری مربوط به رقم کل است و امتیاز سایر تیمارها در حد قابل قبول میباشد. آرد حاصل از هر چهار رقم گندم از لحاظ دمای ژلاتینه شدن در حد مطلوبی قراردارند. آرد امید بهترین شرایط آنزیمی و بالاترین ضریب پایداری خمیر را به خود اختصاص داده است. بررسیها نشان میدهد که برای تولید نان مطلوب، بهتر است که گندم روشن با گندم کل به نسبت یک به ده با هم مخلوط گردد، همچنین برای تهیه نان مناسب از هر چهار رقم گندم مورد آزمون، شرایط لازم تخمیر، مدت زمان یک ساعت تا یک ساعت و نیم میباشد.
عسگر زحمتکش، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون کریم زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیرههای حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخصهایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگهای دراز تغذیه شده با جیرههای حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخصها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. بیوماس خرچنگهای دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیرههای حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگهای دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنیدار بودهاند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر میرسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگهای دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیرههای حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد میگردد میزان مناسب کلسیم در جیرههای فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
آزاده صفادوست، محمدرضا مصدقی، علی اکبر محبوبی، عباس نوروزی، قاسم اسدیان،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
افزایش فرسایش و تراکم خاک به واسطه کشت مداوم محصولات ردیفی و خاکورزی فشرده از دلایلی است که سبب نگرانی و توجه بیشتر به روشهای خاکورزی حفاظتی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار کوتاهمدت (یکساله) مدیریتهای متفاوت بر ویژگیهای فیزیکی یک خاک لوم شنی تحت کشت ذرت بود. تیمارها شامل سه سیستم خاکورزی (بیخاکورزی، NT؛ خاکورزی با گاو آهن قلمی،CP و خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، MP) و سه سطح کود گاوی کاملاً پوسیده (صفر،30 و60 تن در هکتار) بودند. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده انجام گرفت. سه تکرار از تیمارها به صورت بلوکهای کامل تصادفی به کار رفت. هنگامی که 100 درصد پرچمهای ذرت ظاهر شدند، ضریب آبگذری اشباع (Ks)، تخلخل کل (TP)، تخلخل درشت (Macro–P)، تخلخل ریز (Micro–P) خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در لایههای مختلف خاک تا عمق 5/22 سانتیمتر اندازهگیری شد. خاکورزی و کود دامی دارای اثرات معنی دار بر Log[Ks]، TP، Macro-P و Micro-P بودند. سست و مخلوط شدن کامل خاک سطحی در روش MP، حجم و پیوستگی منافذ را افزایش داد و در نتیجه سبب افزایش Ks، TP، Macro-P و Micro-P نسبت به روش NT شد. افزایش Macro–P در سیستم CP احتمالاً سبب افزایش Ks نسبت به MP گردید. سیستمهای کمخاکورزی MWD را افزایش داده و افزایش کود آلی باعث افزایش MWD در تمامی تیمارهای خاکورزی گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات مثبت کاربرد کود آلی (در دوره کوتاهمدت) بر ویژگیهای منافذ و پایداری ساختمان خاک تحت خاکورزی با گاوآهن برگردندار و گاوآهن قلمی در این منطقه بود.
محدثه شمس الدین سعید، حسن فرح بخش، علی اکبر مقصودی مود،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور مطالعه آثار تنش شوری بر جوانه زنی، رشد رویشی و برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی ارقام کلزا، آزمایشی در سال 1383 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. ترکیبات تیماری شامل سطوح سه واریته (کبرا × رجنت، سرز و اکاپی)، دو نوع نمک (کلرید سدیم و کلرید کلسیم) و چهار سطح شوری (12 ،8 ، 4 و 0 دسی زیمنس بر متر) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که سطوح مختلف شوری اثر بسیار معنیداری را بر درصد جوانه زنی، یکنواختی جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و طول ساقه چه در پایان مرحله جوانه زنی و وزن خشک ساقه، طول ساقه، قطر ساقه و تعداد گره در ساقه در مرحله رشد رویشی داشتند (P<0.001) ولی بین دو نوع نمک در هیچ یک از صفات اندازهگیری شده اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. با افزایش شوری کلیه صفات مذکور کاهش یافتند به گونهای که بالاترین میزان هر یک از صفات متعلق به تیمار شاهد و کمترین آن متعلق به تیمار 12dS/m بود و تنها نشت یونی غشا با افزایش غلظت نمک به طور معنیداری افزایش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد در مرحله جوانه زنی، درصد جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی و در مرحله رشد رویشی تعداد گره نسبت به سایر صفات کمتر تحت تأثیر شوری قرار گرفتند و تنها با افزایش شوری به12dS/m کاهش معنیداری را نشان دادند. همچنین اختلافاتی بین ارقام از نظر کلیه صفات مورد مطالعه (به استثنای نشت یونی غشا) ملاحظه شد (P<0.001). با این وجود مقایسه میانگینها نشان داد عکسالعمل ارقام در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی متفاوت و بدین صورت بود که در مرحله جوانه زنی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه رقم سرز حساسترین و رقم کبرا × رجنت مقاومترین بودند و اختلاف معنیداری بین ارقام اکاپی و کبرا × رجنت وجود نداشت. اما در مرحله رشد رویشی رقم اکاپی نسبت به رقم کبرا × رجنت رشد کمتری داشته و اختلاف معنیداری بین این دو رقم مشاهده گردید. بنابراین به نظر میرسد که ارزیابی عکسالعمل صفات رشدی در مرحله جوانه زنی برای تعیین تحمل به شوری ارقام کلزا مؤثر نباشد.
اکبر نکویی، مهدی رحیم ملک،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
شناسایی فلور هر منطقه نقش بسیار مهمی را در حفظ ذخائر ملی هر کشوری ایفا مینماید و به عنوان نقطه آغازین در مطالعات فیلوژنتیکی تکمیلی و بررسی تنوع ژنتیکی مطرح میباشد. در طول سالهای زراعی 1374 و 1375 هر 15 روز یک بار تاکستانهای دو منطقه اصلی موکاری شده استان مورد بازدید قرار گرفت. نمونه برداری از علفهای هرز مناطق همزمان با مرحله گلدهی آنها آغاز شد و نمونههای جمعآوری شده با استفاده از منابع علمی و کلکسیونهای موجود در هرباریوم دانشکدههای کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان و منابع دیگر در مؤسسههای تحقیقاتی استان شناسایی گردید. در منطقه تیران و کرون 84 گونه متعلق به 71 جنس و 26 خانواده، و در منطقه زرین شهر 62 گونه متعلق به 51 جنس و 23 تیره شناسایی شد. غالبیت گونهای دو منطقه به ترتیب متعلق به تیره کاسنی (Asteraceae) و تیره گندم (Gramineae) بود. ارزیابی شکل زیستی گیاهان به روش رانکایر نشان داد که تروفیتها با 5/79% و ژئوفیتها با 3/8% فراوانترین اشکال زیستی را در هر دو منطقه تیران و کرون و زرین شهر به خود اختصاص دادند.
سعید اسماعیل خانیان، اردشیر نجاتی جوارمی، فضلا... افراز، پیمان دانشیار، صابر قنبری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
در این مطالعه به منظور تعیین سطح تنوع ژنتیکی در جمعیت گوسفند بلوچی از 19 جایگاه ریزماهوارهای استفاده شد. نمونههای خون کامل از تعداد 156 راس گوسفند بلوچی در ایستگاه اصلاح دام شمال شرق کشور (عباسآباد- مشهد) تهیه و استخراج DNA به روش استخراج نمکی بهینه شده انجام شد. تمام نشانگرهای مورد استفاده به غیر از نشانگر UNC5C جایگاههای مربوطه را تکثیر کردند. محصولات PCR با استفاده از الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید واسرشته ساز 8% تفکیک و رنگ آمیزی به روش نیترات نقره سریع انجام شد. فراوانیهای آللی و ژنوتیپی به روش شمارش مستقیم بهدست آمد و برآورد معیارهای مختلف تنوع درون جمعیتی و معیارهای چندشکلی برای هر نشانگر برآورد شد. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ نشان داد که این جمعیت بهجز در جایگاه OarAE101، در سایر جایگاهها انحراف معنیداری از حالت تعادل داشت (P<0.005). دامنه هتروزیگوسیتی (تنوع ژنی) برای این جایگاهها بین 1/0 تا 93/0 متفاوت بود. همچنین دو جایگاه BM1329 و BULG5E یک شکل بودند. در مجموع نتایج حاکی از چند شکل بودن اکثر نشانگرهای مورد مطالعه بود که امکان استفاده از آنها را در مطالعات بعدی در این جمعیت تأیید میکند.
مهدی سلطانی حویزه، سیدعلیمحمد میرمحمدی میبدی ، احمد ارزانی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
گیاه نیشکر یکی از گیاهان مهم قندی در جهان محسوب میشود. با توجه به شرایط اقلیمی نیمه خشک و نسبتاً شور در مناطق تحت کشت نیشکر در کشور، افزایش مقاومت به شوری در این گیاه حائز اهمیت میباشد. برای نیل به این هدف شناخت ژنوتیپهای متحمل به شوری و درک مکانیزمهای تحمل به شوری در گیاه نیشکر ضروری است. در این مطالعه 8 رقم تجاری و امیدبخش نیشکر در محیط کشت هیدروپونیک، حاوی نمک طعام ( NaCl ) با غلظتهای صفر، 25/0، 5/0 و 75/0 درصد مورد مطالعه قرار گرفتند. آثار شوری بر جذب، انتقال و تجمع یونهای + Cl- , K+ , Na و +Ca2 در برگ و ریشه بررسی شد. با افزایش سطوح شوری محتوای کلر در برگ و ریشه ارقام مورد آزمایش افزایش یافت. نتایج حاصل از اندازهگیری میزان سدیم و پتاسیم نشان داد که تجمع سدیم درون گیاه ناشی از شوری، نسبت به پتاسیم بیشتر بوده است. با افزایش سطوح شوری میزان جذب سدیم و میزان انتقال آن به اندامهای هوایی به سرعت افزایش یافت که منجر به کاهش رشد و عملکرد وزن خشک گردید. محتوای کلر در برگ و ریشه رقم NCO-310 با افزایش سطوح شوری از متوسط به زیاد ثابت ماند، که نشان دهنده توانایی ژنتیکی این رقم برای جلوگیری از ورود یون سمی کلر به درون گیاه است. رقم CP82-1592 با داشتن کمترین نسبت کلر برگ به ریشه دارای انتقال کمتر یون سمی کلر به قسمتهای هوایی گیاه بود. همچنین این رقم دارای محتوای کلسیم بالا در برگ و نسبت سدیم به کلسیم پایین در تمام سطوح شوری بود. رقم CP48-103 با داشتن کمترین میزان یون سدیم در برگ و میزان نسبتاً پایین در ریشه احتمالاً دارای پتانسیل ژنتیکی در جلوگیری از ورود یون سدیم به گیاه میباشد. رقمهای CP72-2086 و CP82-1592 از مکانیزم توزیع یونهای مضر کلر و سدیم به برگهای پیر و پنجهها برخوردار بودهاند. بنابراین، جلوگیری از جذب، ممانعت از انتقال و توزیع عناصر مضر کلر و سدیم را میتوان به عنوان مکانیزمهای مهم در تحمل به شوری گیاه نیشکر مورد استفاده قرار داد.
سمیه رستگار ، مجید راحمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
پرتقال ناول و نارنگی کلمانتین، جزء ارقام زودرس محسوب میشوند. تأخیر در برداشت میوه، باعث کاهش آب و نرم شدن میوه میشود. از تنظیم کنندههای رشد، برای بهبود کیفیت میوه مرکبات استفاده شده است. در پژوهش حاضر زمان و غلظت مناسب کاربرد اسیدجیبرلیک و ایزوپروپیل استر 4،2- دی جهت افزایش آب میوه، سفتی و تأخیر در پیری میوه ارقام پرتقال ناول ( Navel ) و نارنگی کلمانتین ( Clementine ) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سالهای 1383 و 1384 در یک باغ تجارتی واقع در شهرستان جهرم انجام گرفت. محلول پاشی شاخهها (شمال و جنوب هر درخت) با استفاده از سمپاش 10 لیتری تا حد آب چک انجام شد. در هر دو سال تیمارهای اسیدجیبرلیک (100، 150 و 200 میلیگرم در لیتر) و ایزوپروپیلاستر 4،2- دی (8 ،12و24 میلی گرم در لیتر) در سه زمان 8 مهر (پرتقال با قطر متوسط 64 میلیمتر و نارنگی با قطر متوسط 46 میلیمتر) 22مهر (پرتقال با قطر متوسط 69 میلیمتر و نارنگی با قطر متوسط 48 میلیمتر) و 16 آبان (پرتقال با قطر متوسط 70 میلیمتر و نارنگی با قطر متوسط 50 میلیمتر) استفاده شدند. میوههای پرتقال ناول 45 روز و میوههای نارنگی کلمانتین 35 روز بعد از آخرین محلول پاشی برداشت شدند. نتایج آزمایش نشان داد که پرتقال ناول به مرحله دوم محلول پاشی (22 مهر، میوه با قطر متوسط 69 میلیمتر) و نارنگی کلمانتین به مرحله اول محلول پاشی (8 مهر، میوه با قطر متوسط46 میلی متر) بهترین واکنش را نشان دادند. اسید جیبرلیک در مقایسه با ایزوپروپیل استر 4،2- دی تأثیر بیشتری در افزایش میزان آب، سفتی میوه وتأخیر در پیری داشت و ایزوپروپیل استر 4،2- دی بیشتر در افزایش اندازه میوه مؤثر بود. اسید جیبرلیک در غلظتهای 150 و 200 میلیگرم در لیتر و ایزوپروپیل استر 4،2- دی در غلظت 24 میلیگرم در لیتر در مقایسه با شاهد باعث بیشترین میزان آب میوه شدند.
شیراحمد سارانی، عباس شریفی تهرانی، مسعود احمدزاده، محمد جوان نیکخواه،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
هدف از انجام تحقیق دستیابی به روشهای سالم و غیر شیمیایی مبارزه با بیماریهای گیاهی بهخصوص امکان کنترل بیولوژیکی بیماری مرگ گیاهچه کلزا با استفاده از باکتریهای آنتاگونیست و جداسازی مؤثرترین جدایههای باکتری و مطالعه تولید متابولیتهای ضد قارچی آنها میباشد. 257 جدایه باکتری از ریزوسفر و ریشه کلزا سالم و آلوده به قارچ Rhizoctonia solani در استانهای گلستان، مازندران، گیلان و تهران جدا شد. با استفاده از روش کشت متقابل، توانایی آنتاگونیستی جدایههای باکتریایی علیه قارچ بررسی شد و نتایج نشان داد 60 جدایه، دارای خاصیت آنتاگونیستی میباشند. با استفاده از آزمونهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مورفولوژیکی، جدایههای P1 ، P2 و P3 تحت عنوان Pseudomonas fluorescens شناسایی شدند. این جدایهها با تولید آنتی بیوتیک و مواد فرار، مانع از رشد میسلیوم قارچ شدند. همچنین این جدایهها برخی متابولیتهای ضد میکروبی دیگر از جمله سیانید هیدروژن، پروتئاز و سیدروفور را تولید مینمایند. جدایه P3 بهترین تأثیر را در جلوگیری از رشد قارچ در شرایط آزمایشگاهی نشان داد. تأثیرجدایهها بر کاهش بیماری در شرایط گلخانه در مقایسه با شاهد دارای تفاوت معنیدار در سطح پنج درصد داشت. جدایه P3 بیشترین تأثیر را در کاهش بیماری در شرایط گلخانه نشان داد. روش آغشته سازی خاک با سوسپانسیون باکتری نسبت به روش آغشته سازی بذر نتیجه بهتری داد.
رمضانعلی دهقان، حسین شریعتمداری، حسین خادمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
شناخت شکلهای شیمیایی فسفر موجود در خاک و تعیین مقدار هر یک از آنها میتواند ضمن کمک به شناخت فرایند تکامل خاک و درک فرایندهای ژنتیکی آن در ارزیابی حاصلخیزی خاک نیز به کار رود. در این پژوهش20 نمونه خاک از اعماق صفر تا 30 سانتیمتری و 30 تا 60 سانتیمتری در موقعیتهای بالا، میانه و پایین چهار ردیف ارضی نواحی خشک (جی و زیار اصفهان) و نیمه خشک (فرخشهر و شهرکرد) انتخاب شدند. بر روی هر ردیف ارضی موقعیت بالای شیب شامل خاک کمعمق روی مواد مادری، میانه شیب شامل خاک غیر زراعی با پوشش طبیعی منطقه و در پایین شیب اراضی کشاورزی قرار داشت. خاکها به روش دنبالهای برای تعیین مقادیر شکلهای مختلف فسفر معدنی عصارهگیری شدند. میزان فسفر کل در خاکهای مورد آزمایش بین 302 تا 1135 و با میانگین 715 میلیگرم در کیلوگرم خاک قرار داشت. حدود 65 تا 89 درصد فسفر کل خاکهای مورد مطالعه را فسفر معدنی و 11 تا 35 درصد فسفر کل آنها را فسفر آلی تشکیل میداد. مقدار فسفر معدنی بین 204 تا 897 با میانگین 571 میلیگرم در کیلوگرم خاک و و فسفر آلی بین 70 تا 238 و با میانگین 144 میلیگرم در کیلوگرم خاک متغیر بود. میزان فسفر کل، فسفر معدنی و فسفر آلی در تمامی ردیفهای ارضی مورد مطالعه از اراضی غیرزراعی به اراضی زراعی افزایش و از خاکهای سطحی (عمق صفر تا 30 سانتیمتر) به خاکهای عمقی (عمق 30 تا 60 سانتیمتر)کاهش نشان داد. در خاکهای مورد مطالعه آپاتایت (Ca10-P)، فسفاتهای آلومینیوم (Al-P)، اکتاکلسیم فسفات (Ca8-P)، فسفاتهای آهن(Fe-P)، فسفاتهای محبوس در اکسیدهای آهن (Oc-P) و دیکلسیم فسفات (Ca2-P) به ترتیب بیشترین درصد از فسفات معدنی خاکها را شامل میشدند.
علی محمدی ترکاشوند، داود نیک کامی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
نقشه شکل های فرسایش خاک از نقشه های پایه در مطالعات فرسایش و رسوب است که در مدیریت و برنامه ریزی حوزه های آبخیز حائز اهمیت است. برای تهیه نقشه 250000 :1 شکل های فرسایش خاک، مطالعه ای در حوزه آبخیز جاجرود در استان تهران انجام شد. از ترکیب لایه های زیر به عنوان روشهای مختلف تهیه نقشه واحدهای کاری استفاده گردید: الف- پوشش گیاهی، زمین شناسی و شیب ب- کاربری، زمین شناسی و شیب ج- کاربری، حساسیت سنگ ها به فرسایش و شیب و د- کاربری، حساسیت سنگ ها به فرسایش و واحدهای اراضی. نقشه واحدهای کاری حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی به همراه سه روش دیگر شامل نقشه های واحدهای کاری مبتنی بر ه- واحدهای اراضی و- واحدهای حساسیت سنگ ها و ز- واحدهای فتومورفیک حاصل از تفسیر تصاویر ماهواره ای، در حوزه مورد بررسی قرار گرفتند. با تعیین شدت و نوع شکل های مختلف فرسایش خاک در 314 نقطه و به کمک روش تیسن و بهره گرفتن از تصاویر ماهواره ای در تفکیک و تلفیق مرز واحدها، نقشه شکل های فرسایش تهیه شد. این نقشه با هر یک از نقشه های واحدهای کاری الف تا ز مقایسه شد. نتایج نشان داد که از روشهای تلفیق لایه ای با توجه به ملاحظات اقتصادی، روش د، بهتر جواب داده است. روش واحدهای اراضی و حساسیت سنگ ها با صحت های 0/53 و 9/42 درصد روشهای مناسبی در تهیه نقشه شکلهای فرسایش نبودند. روش تفسیر تصاویر ماهواره ای دارای صحت 0/72 درصد در تهیه نقشه شکل های فرسایش بود. جذر میانگین مربعات خطاهای واحدهای کاری نشان داد که روشهای واحدهای اراضی و حساسیت سنگ ها دارای خطای بیشتری نسبت به روشهای تلفیق لایه ای و تفسیر تصاویر ماهواره ای بودند. بیشترین ضریب تغییرات صحت واحدهای کاری مربوط به روشهای واحدهای اراضی و حساسیت سنگ ها و کمترین ضریب تغییرات صحت واحدهای کاری و در نتیجه بالاترین دقت مربوط به روش تفسیر تصاویر ماهواره ای و تلفیق لایه ای بود. در کل، نقشه واحدهای کاری حاصل از تفسیر تصاویر ماهواره ای، بهترین روش در تهیه نقشه شکل های فرسایش معرفی می گردد.
رضا حجت انصاری، معظم حسن پور اصیل، عبدالله حاتم زاده، بابک ربیعی، شیوا روفیگری حقیقت،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات تئافلاوین و تئاروبیژن در زمان تخمیر (اکسیداسیون) و اثر آن بر روی شفافیت و رنگ کل در چای سیاه در سال زراعی 1383 در مرکز تحقیقات چای کشور در لاهیجان انجام گردید. درصد تئافلاوین، تئاروبیژن، رنگ کل و شفافیت در دو رقم امیدبخش 100 و هیبرید طبیعی چینی، در زمانهای برداشت خرداد، مرداد و مهر و در زمانهای تخمیر 30، 60، 90، 120، و 150 دقیقه اندازهگیری شد. براساس نتایج حاصل از این آزمایش علاوه بر تفاوت ژنتیکی ارقام مورد آزمایش در تولید مواد شیمیایی ایجادکننده کیفیت، تغییرات شرایط آب و هوایی در زمانهای مختلف برداشت و همچنین زمانهای متفاوت تخمیر نیز میتواند تا حد زیادی روی میزان تئافلاوین، تئاروبیژن، رنگ کل و شفافیت اثر بگذارد. همچنین این نتایج بیانگر اثر متقابل بسیار معنیدار رقم × زمان برداشت × زمان تخمیر بر صفات تعیین کننده کیفیت چای سیاه بود. برآورد ضرایب همبستگی بین صفات مورد مطالعه نشان داد که به استثنای همبستگی بین تئاروبیژن و شفافیت، همبستگی بین سایر صفات در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه روابط رگرسیونی بین زمان تخمیر به عنوان متغیر مستقل و هر یک از صفات مورد مطالعه به عنوان متغیر وابسته، رابطه رگرسیونی خطی بسیار معنیداری بین زمان تخمیر با تئافلاوین و شفافیت مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون چند متغیره بین شفافیت به عنوان متغیر وابسته با تئافلاوین و تئاروبیژن به عنوان متغیر مستقل نشان داد که بیش از 56 درصد از تغییرات شفافیت به وسیله تئافلاوین و تئاروبیژن توجیه میشود. همچنین در تجزیه رگرسیون چند متغیره بین رنگ کل به عنوان متغیر وابسته و تئافلاوین و تئاروبیژن به عنوان متغیر مستقل، بیش از 43 درصد از تغییرات رنگ کل به وسیله تئافلاوین و تئاروبیژن توجیه شد .