75 نتیجه برای Rice
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علیمحمد میرمحمدیمیبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه همبستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نامهای: هاشمی، بینام، علیکاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتیمتر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنیدار بودن تفاوت بین ژنوتیپها و بین آرایشهای کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنیدار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشهدهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. همبستگی زیست توده در مرحله خوشهدهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنیداری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه میتوان به افزایش عملکرد دست یافت. همچنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشهدهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
محمدرضا صفری مطلق، فریدون پاداشت دهکایی، قربانعلی حجارود،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
بیماری لکه قهوهای (Brown spot) برنج، یکی از بیماریهای بذرزاد برنج است که در کلیه مراحل رشد گیاه از خزانه تا مزرعه، روی گیاه دیده میشود و خساراتی را از نظر کیفی و کمَی روی محصول، به وجود میآورد. از این رو بررسیهایی در زمینههای مختلف بیماریزایی جدایههای مختلف عامل این بیماری و واکنش برخی ارقام در مقابل آن صورت گرفت. برای این منظور 120 جدایه از نمونههای گیاهی آلوده برنج جمعآوری شده از 91 مزرعه در سطح استان گیلان در محیط غذایی PDA جداسازی شدند. از مجموع جدایههای به دست آمده، 15 % Bipolaris oryzae، 75% Bipolaris victoriae و 10 % Bipolaris sp. بودند. بررسی بیماریزایی جدایههای سه گونه از قارچ Bipolaris، یعنی B. oryzae ، B. victoriae و B. sp روی برنج رقم خزر، در محیط دسیکاتور انجام گرفت که علائم ایجاد شده توسط این سه گونه متفاوت بوده ، از لکههای نکروتیک تا خشک شدن برگ را شامل میشوند. برای بررسی واکنش ارقام برنج نسبت به قارچ عامل بیماری، 8 رقم برنج به اسامی«بجار، خزر، سپیدرود، دمسفید، حسنسرایی، بینام، ندا، نعمت» به ترتیب در دو مرحله برگ و بذر(خوشه) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که در مرحله برگ، تفاوت معنیداری از نظر میزان آلودگی بین ارقام مذکور وجود نداشت، در حالیکه در مرحله بذر (خوشه)، براساس آزمون دانکن (5%)، در سه گروه قرار گرفتند که ارقام «ندا، سپیدرود، خزر، بینام» با کمترین میزان آلودگی نسبت به سایر ارقام مورد آزمایش در گروه اول، ارقام «بجار، دمسفید، حسنسرایی» در گروه دوم و رقم «نعمت» در گروه سوم، قرار گرفتند، هر چند که براساس جدول تجزیه واریانس، تفاوت معنیداری نشان ندادند.
رقیه حاجی بلند، محمد کریم خسرو پناه،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
سمیت منگنز در خاکهای کشاورزی و زیستگاههای طبیعی به دلایل مختلف از جمله ماهیت سنگ بستر، اسیدی بودن خاک، غرقاب شدن و یا مجاورت با معادن فعال ایجاد میشود. این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر غلظتهای مسموم کننده این عنصر روی سه گیاه مهم زراعی انجام شده است. گیاهان در محیط کشت هیدروپونیک (آبکشتی) و در شرایط کنترل شده اتاق رشد به مدت 12 روز تحت تیمارهای صفر (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 میکرومول منگنز رشد داده شدند و پس از برداشت، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، اثر غلظتهای مختلف کلسیم و منیزیم بر ظهور سمیت، تنفس ریشه و نشت پتاسیم از بافتهای ریشه و اندام هوایی بررسی گردید. به منظور بررسی تأثیر شدتهای مختلف نور روی ظهور مسمومیت، گیاهان در شدتهای متفاوت نور رویانده شده و علاوه بر رشد، جذب و انتقال منگنز نیز در آنها بررسی شد. گیاه آفتابگردان که با غلظتهای 50 میکرو مول منگنز و بالاتر مسموم شده بود، خالهای قهوهای رنگی در قاعده کرکهای برگ و دمبرگ نشان داد، در حالی که علائم مسمومیت در ذرت به صورت کلروز شدید بین رگبرگی بوده و در برنج علائم خاصی مشاهده نشد. هر سه گیاه بخش اعظم منگنز جذب شده را به اندام هوایی انتقال دادند و بیشترین انتقال متعلق به آفتابگردان و کمترین متعلق به ذرت بود. در هیچکدام از سه گیاه بررسی شده، ارتباطی بین شدت مسمومیت با منگنز و مقدار انباشتگی آن مشاهده نگردید. بررسی اثر شدت نور بر ظهور علایم مسمومیت نشان داد که رشد در نور ضعیف هرچند تولید ماده خشک را به شدت کاهش داد، ولی بسته به گیاه بررسی شده، این عامل باعث افزایش یا کاهش حساسیت به مسمومیت بوده است. بررسی اثر مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه نشان داد که بر خلاف انتظار، تغییرات القایی مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه در همبستگی با حساسیت یا تحمل گیاهان نبوده است. بر عکس، تأثیر پذیری نشت پتاسیم از بافتهای ریشه و اندام هوایی با مقدار تحمل یا حساسیت گیاهان به مسمومیت منگنز انطباق داشت.
حسین رحیم سروش، علی مؤمنی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
به منظور تعیین ساختار ژنتیکی شماری از صفات مهم زراعی و همچنین قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی و خصوصی آنها به منظور استفاده در برنامههای اصلاحی برنج، تعداد 8 ژنوتیپ برنج در قالب تجزیه لاین× تستر مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه ژنوتیپها، شامل 15 نسل F1 به همراه 8 ژنوتیپ والدی، در سال 1380، برای11 صفت مهم زراعی و کمّی از جمله عملکرد و اجزای آن، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بررسی شدند. واریانس قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی ( GCA ) و خصوصی ( SCA ) برای اغلب صفات معنیدار شد. از میان ژنوتیپهای مورد بررسی ارقام خزر و سالاری دارای ترکیب پذیری عمومی مثبت و معنیدار برای عملکرد دانه بودند درحالیکه برای صفت تعداد پنجه بارور ارقام سالاری و کانتو دارای قابلیت ترکیبپذیری عمومی مثبت و معنیداری بودند. تلاقیهای سنگجو/دمسیاه، لاین213/ سالاری و کانتو/حسنسرایی دارای قابلیت ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیدار برای صفت عملکرد دانه بودند. سهم واریانس افزایشی برای صفات تعداد دانه پر درخوشه و تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، عرض دانه، وزن هزار دانه بیشتر از واریانس غالبیت بوده در حالیکه برای سایر صفات میزان واریانس غالبیت بر افزایشی فزونی داشت. بنابراین ژنوتیپهای با ترکیبپذیری عمومی معنیدار میتوانند به عنوان یکی از ارقام والدینی در برنامه اصلاح صفات مورد بررسی، استفاده شوند و تلاقیهای با ترکیبپذیری خصوصی معنیدار، میتوانند در برنامه تولید واریتههای برنج هیبرید مورد استفاده قرار گیرند.
ابوذر ابوذری گزافرودی، رحیم هنرنژاد، محمدحسین فتوکیان، علی اعلمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تجزیه علّیت و میزان همبستگی بین 16 صفت کمّی, تعداد 49 رقم برنج ایرانی و خارجی انتخاب شد و در مزرعه آزمایشی آموزشکده کشاورزی تنکابن در قالب طرح لاتیس مربع با دو تکرار، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که ژنوتیپهای مورد مطالعه از نظر صفات بررسی شده دارای اختلاف معنیدار هستند. بررسی ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که شمار ساقه بارور، تعداد کل پنجه و تعداد دانه در خوشه با عملکرد دانه دارای همبستگی مثبت و معنیداری بودند. همچنین تجزیه همبستگی از طریق روش علّیت نشان داد که تعداد ساقه بارور دارای بیشترین اثر مستقیم بر عملکرد است. علاوه بر آن تعداد دانه در خوشه و وزن صد دانه نیز اثر مستقیم زیادی بر عملکرد داشتند. بنابراین برای گزینش ژنوتیپ برتر از نظر عملکرد، انتخاب مستقیم برای صفات فوق پیشنهاد میشود.
مسعود کاوسی، محمدجعفر ملکوتی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
یکی از عناصر غذایی که نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت برنج دارد، پتاسیم است. اطلاع از حد بحرانی این عنصر در خاک و پاسخهای گیاهی به کاربرد مقادیر مختلف آن میتواند کمک مؤثری در توصیه بهینه کودی این عنصر غذایی باشد. بنابراین در این تحقیق حد بحرانی پتاسیم خاک برای گیاه برنج رقم خزر و مدل مناسب پیشبینی عملکرد دانه به منظور تعیین کود پتاسیمی مورد نیاز در 21 مزرعه از شالیزارهای استان گیلان تعیین شد. در شالیزارهای انتخاب شده، عملیات آماده سازی زمین، کرتبندی قطعات آزمایشی به ابعاد 5×4 متر انجام گردید. قبل از نشاکاری، ازت و فسفر بر اساس آزمون خاک و به ترتیب از منابع اوره و سوپر فسفات تریپل اضافه گردید. پتاسیم به میزان 0، 100، 200، 300، 400 و500 کیلوگرم اکسید پتاسیم از منبع کلرید پتاسیم به خاک اضافه گردید. سپس نشاهای سالم و یکنواخت برنج رقم خزر به تعداد 3 تا 5 عدد در هر کپه و به فواصل 25×25 سانتیمتر در مزرعه کاشته شد. در پایان فصل رشد، بوتههای برنج از سطح 5 مترمربع کفبر گردیدند و دانه، کاه و کلش به طور جداگانه توزین گردید. وزن دانه براساس 14 درصد رطوبت محاسبه و کلیه تجزیه و تحلیلهای آماری مورد نیاز بر روی آن انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر مقادیر مختلف کلرید پتاسیم در سطح 5 % و اثر نوع خاک در سطح 1% بر میزان عملکرد دانه معنیدار گردید. میانگین افزایش عملکرد در اراضی که به مصرف کلرید پتاسیم پاسخ مثبت نشان دادند برابر 982 کیلوگرم شلتوک در هکتار بوده است. نتایج همچنین نشان داد در شالیزارهایی که پتاسیم قابل استفاده آنها کمتر از 100 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل نسبت به کاربرد کلرید پتاسیم زیاد، در شالیزارهایی که پتاسیم آنها بین 100 و 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل آنها تقریباً کمتر و در شالیزارهایی که پتاسیم خاکهای شالیزاری بیشتر از 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل پایین بود. حد بحرانی پتاسیم خاک برای برنج رقم خزر در این بررسی براساس 90 درصد عملکرد نسبی 110 میلیگرم در کیلوگرم خاک به دست آمد. در معادله نهایی پیشبینی عملکرد نسبی برنج، رابطه پتاسیم قابل استفاده خاک، پتاسیم آب آبیاری و مقدار کلرید پتاسیم مصرفی با عملکرد مثبت ولی رابطه عملکرد با مقدار فسفر قابل استفاده خاک منفی بود.
شاهین رفیعی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
خشک کردن سریع میتواند ترکهای داخلی در دانه ایجاد کند که این ترکها زمینه را برای شکسته شدن دانه در طول عملیات تبدیل مساعد میکند. فرایند خشک کردن باید کنترل شده باشد. این مسأله نیاز به شرح دقیق مکانیزم خشک کردن دارد. رطوبت تعادلی توده یکی از خصوصیاتی است که به طور مستقیم بر پدیده خشک شدن محصول دخالت دارد. اصلاح مقدار رطوبت تعادلی (Equilibrium moisture content) با افزایش دقت مدلسازی، منجر به بهینهسازی عملیات خشک کردن محصولات میگردد. حالت فوق به ویژه برای سیستمهایی که به کمک کامپیوتر به طور خودکار کنترل میشوند، حائز اهمیت میباشد. در این مقاله معادلات انتقال حرارت و جرم به صورت هم زمان با فرض متقارن بودن دانه، به روش اجزای محدود برای رطوبتهای تعادلی مختلف (از 5/7 تا 12/0 درصد برپایه خشک)، رطوبت اولیه توده 23/17 درصد (بر پایه خشک) و دمای هوای 69 C ° حل شدهاند. برای تأیید صحت مدلهای استخراج شده، توده بستر نازک شلتوک برنج سپیدرود به وسیله خشک کن آزمایشگاهی خشک شد. در طول مدت خشک کردن، وزن توده شلتوک در زمانهای مختلف اندازه گرفته شد و با دادههای حاصل شده، رطوبت شلتوک محاسبه گردید. مقدار مجذور میانگین مربعات خطای برای رطوبت تعادلی 5/7 و 5/11 درصد (بر پایه خشک) به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار خطا را داشته که برابر با 1025/0 و 0091/0 و مقدار مدول میانگین انحراف نسبی به ترتیب برابر با 129/5 و 394/1 بود. با توجه به مقدار خطای مدلها نسبت به دادههای آزمایشگاهی رطوبت تعادلی توده برای 5/11 درصد (بر پایه خشک) بهترین نتیجه را به دست داد.
مهرو مجتبایی زمانی، مسعود اصفهانی، رحیم هنرنژاد، مهرزاد اله قلی پور،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور تعیین روابط همبستگی بین سرعت و دوره پر شدن دانه با سایر صفات فیزیولوژیک و اجزای عملکرد و پی بردن به آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر سرعت پر شدن دانه، تعداد 93 رقم برنج در سال زراعی 1380 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت در یک آزمایش بدون طرح آماری مورد ارزیابی قرارگرفتند. خوشههای مربوط به ساقههای اصلی علامت گذاری شده و 10 روز بعد از گردهافشانی در فواصل 3 روزه برداشت شدند. دادههای وزن خشک دانه در یک مدل چند جملهایی درجه 3 برازش شد (میانگین 2 R برای کلیه ارقام 98/0)، و به کمک آن سرعت و دوره پر شدن دانه برای همه ارقام ارزیابی گردید. در این بررسی سرعت پر شدن دانه با صفات وابسته به ظرفیت مخزن یعنی وزن دانه، اندازه دانه و تعداد دانه در خوشه همبستگی نشان داد، ولی با صفات وابسته به مبدأبه جزمقدار کلروفیل برگ پرچم و برگ دوم همبستگی معنیداری نداشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که وزن نهایی تک دانه، دوره پر شدن دانه و زاویه برگ پرچم سه صفت سهیم در سرعت پر شدن دانه هستند ،ولی نتایج تجزیه علیت مشخص کرد که فقط دو صفت از سه صفت یاد شده (وزن نهایی تک دانه و دوره پر شدن دانه) بیشترین تأثیر را بر سرعت پرشدن دانه دارند. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام بدون در نظرگرفتن وزن نهایی تک دانه نشان داد که مقدار کلروفیل برگ پرچم، عرض دانه، دوره پر شدن دانه و طول دانه در سرعت پر شدن دانه سهیم هستند. چنین به نظر میرسد که پس از وزن نهایی دانه که بیشترین اثر مستقیم و مثبت، و دوره پر شدن دانه که بیشترین اثر مستقیم منفی را بر سرعت پر شدن دارند، اندازه دانه نیز بر سرعت پر شدن دانه تأثیر گذار است.
حمیدرضا علی عباسی، مسعود اصفهانی، بابک ربیعی، مسعود کاوسی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر و نوبتبندی کود نیتروژن بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد برنج (Oryza sativa L.) رقم خزر، آزمایشی در سال 1382 در یک خاک شالیزاری با بافت سبک در استان گیلان، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش شش تیمار شامل: شاهد(بدون استفاده از کود نیتروژن)، تیمار دوم(40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری)، تیمار سوم (80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجهزنی)، تیمار چهارم(80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجهزنی و آغاز رشد زایشی)، تیمار پنجم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجهزنی) و تیمار ششم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجهزنی و آغاز رشد زایشی) مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین تعداد پنجههای بارور در تیمارهای پنجم و ششم با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در دو و سه نوبت(به ترتیب 236 و 248 عدد در متر مربع) بهدست آمد. بالاترین درصد دانههای پر (8/84 درصد)، وزن هزار دانه(1/26 گرم) و عملکرد دانه(83/4 تن در هکتار) به تیمار ششم تعلق داشت، ولی از نظر عملکرد و وزن هزار دانه، تیمارهای چهارم و ششم با سه نوبت کوددهی اختلاف معنیداری با یکدیگر نداشتند. این موضوع میتواند از تأثیر مصرف نوبت سوم کود نیتروژن در آغاز رشد زایشی و افزایش غلظت نیتروژن برگ پرچم(6/33 و 2/31 گرم نیتروژن برکیلوگرم وزن خشک برگ)، درجه سبزینگی(9/39 و 4/39) و مساحت بالاتر برگ پرچم(5/45 و 8/44 سانتیمتر مربع) در طی دوره پرشدن دانه در این تیمارها ناشی شده باشد. تجزیه رگرسیونی نیز نشان داد که سبزینگی برگ پرچم در 5 روز بعد از گلدهی و مساحت برگ پرچم به ترتیب حدود 75 و 78 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه میکنند. در نتیجه، در این مناطق مصرف سه نوبت 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای رقم برنج خزر پیشنهاد میشود، زیرا با این روش میتوان به عملکرد مشابهی با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار دست یافت.
محمدرضا یزدانی، محسن قدسی، سید فرهاد موسوی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
کشت دوم در اراضی شالیزاری استان گیلان یکی از راهکارهای استفاده بهینه از زمین، تقویت اقتصاد خانوارهای کشاورز و تأمین دانههای روغنی است. اما به دلیل بارندگی زیاد و حالت غرقابی شالیزارها در نیمه دوم سال و حساسیت اکثر گیاهان به غرقاب بودن زمین، این مهم به اندازه کافی تحقق نیافته است. برای کشت دوم در شالیزارها، انجام زهکشی غیر قابل اجتناب است. به دلیل چسبندگی خاکهای شالیزاری، رطوبت زیاد و یکساله بودن تغییرات ایجاد شده در سطح زمین، زهکشی سطحی باید با شرایط شالیزارها تطبیق داده شود به طوری که با کمترین هزینه و زمان ممکن قابل انجام باشد. به این منظور، در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، زهکشهای طولی با فاصله 2، 4، 6، 8 و 10 متر و عمق 20سانتیمتر به عنوان تیمار اصلی، در دو حالت با زهکشهای عرضی به فاصله یک متر و عمق 10 سانتیمتر و بدون زهکشی عرضی، به عنوان تیمار فرعی، به صورت کرتهای خرد شده و بر مبنای طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار آزمایش شدند. گیاه کلزا، رقم PF، به صورت دستپاش، به عنوان کشت دوم پس از برنج در سال 1379 کاشته شد. عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در این تیمارها مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر فاصله زهکشها بر عملکرد دانه، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع و همچنین اثر زهکشی عرضی بر عملکرد دانه، ارتفاع بوته، نیتروژن باقیمانده در خاک، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع در سطح 1% معنیدار است. بیشترین عملکرد (2493 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار زهکش طولی با فاصله 4 متر و دارای زهکش عرضی بود، گرچه تیمارهای 6 و 2 متری ( با زهکش عرضی) نیز عملکرد 2241 و 1817 کیلوگرم در هکتار داشتند. در تیمارهای بدون زهکشی عرضی، تیمار زهکش 2 متر دارای بیشترین عملکرد (1324 کیلوگرم در هکتار) بود. با محاسبه هزینه زهکشی و سایر هزینهها، تیمارهای 4 و 6 متری زهکشها با جویچههای عرضی میتوانند حدود دو برابر هزینه انجام شده را بازگشت دهند. به دلیل بارندگی زیاد ماههای آبان، آذر و دی 1379 میتوان نتیجه گرفت که نتایج این طرح در سالهای با بارندگی کمتر از سال 1379 نیز قابل استفاده است.
محسن حیدری سلطان آبادی، عباس همت،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مطالعات انجام شده نشان میدهد سرگردانی بیش از حد برنج در سفیدکن تیغهای موجب افزایش شکستگی برنج میشود. بر این اساس، ایجاد سهولت در حرکت طولی برنج در سفیدکن میتواند موجب رفع این نقیصه گردد. در این تحقیق ابتدا توپی جدیدی مجهز به مارپیچ انتقال برای سفیدکن تیغهای طراحی و ساخته شد. سپس اثر فاصله تیغه از همزن و مقدار دبی جرمی خروجی بر خصوصیات کیفی برنج در سفیدکن با توپی جدید و قدیمی در یک آزمایش کرتهای دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی گردید. فاکتور اصلی نوع توپی در دوحالت (استفاده از توپی قدیمی وتوپی جدید)، فاکتور فرعی شامل فاصله تیغه از همزن در سه سطح
(11، 12 و 13 میلیمتر) و فاکتور فرعی فرعی، سه مقدار دبی خروجی برنج شامل (915، 654 و 412 کیلوگرم در ساعت) بود. در هر آزمایش، درصد برنج سفید سالم، شکستگی و درجه سفید شدگی اندازهگیری و شاخص کارایی دستگاه محاسبه شد. نتایج نشان داد، اثر ساده فاصله تیغه از همزن بر درصد شکستگی و دبی خروجی بر تمامی عوامل اندازهگیری شده معنیدار بود. همچنین برهمکنش نوع توپی و فاصله تیغه و نوع توپی و دبی جرمی خروجی به ترتیب بر درصد برنج سالم و شکستگی تأثیر معنیدار داشت. برآورد شاخص کارایی دستگاه نشان داد بهترین حالت کاری دستگاه با هر دو نوع توپی، دبی خروجی 412 کیلوگرم در ساعت و فاصله 11 یا 12 میلیمتر تیغه از همزن میباشد. در این تنظیم، میانگین درصد شکستگی برنج در توپی جدید و قدیمی به ترتیب 5/20 و 23 درصد بوده است.
رقیه حاجی بلند، سید یحیی صالحی، طاهره السادات آقاجانزاده، معصومه ابهری، احسان نظیفی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
کمبود روی یکی از مهمترین نارسائیهای تغذیهای پس از عناصر پر مصرف در گیاه برنج است. تفاوتهای ژنوتیپی قابل توجهی بین ارقام مختلف برنج از نظر تحمل کمبود روی وجود دارد. شناخت این تفاوتها و معرفی ارقام متحمل به کمبود میتواند مصرف کودها را کاهش دهد. در پژوهش حاضر، تحمل تعدادی از مهمترین ارقام رایج برنج شمال کشور نسبت به کمبود روی در طی یک آزمایش مزرعهای (11 رقم) و آبکشت (16 رقم) مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشها در طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از طرح دو عاملی شامل سطح روی و رقم انجام شد. چهار سطح کود روی در آزمایش مزرعهای (شاهد، 25، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود روی) و سه سطح در آزمایش آبکشت با استفاده از تکنیک کلاتور- بافر (شامل 130 پیکومول فعالیت روی آزاد بهعنوان شاهد، 23 و 5 پیکومول بهعنوان تیمار کمبود) اعمال گردید. علاوه بر سنجش اجزای عملکرد در شرایط مزرعهای و شاخصهای رشد در شرایط آبکشت، غلظت و مقدار عنصر روی در بخشهای مختلف گیاهان سنجش شد. در آزمایش مزرعهای، با توجه به همه اجزای عملکرد، ارقام اوندا و کادوس بهعنوان ناکاراترین نسبت به روی (حساس ترین در برابر کمبود) و ارقام دشت و خزر بهعنوان کارآترین نسبت به روی (متحمل ترین در برابر کمبود) ارزیابی شد. در آبکشت، سه رقم فجر، طارم هاشمی و اوندا بهعنوان حساس ترین و ارقام شفق، آمل و میانه بهعنوان متحمل ترین ارقام معرفی شدند. بیشترین غلظت روی در دانه در ارقام فجر و ندا و بیشترین پاسخ به کود روی از نظر انباشتگی این عنصر در دانهها در دو رقم نعمت و طارم دیلمانی مشاهده شد در حالیکه در کادوس، این عنصر عمدتاً در کاه انباشته شد. این بررسی علاوه بر معرفی نمودن ارقامی که بدون نیاز به کود روی عملکرد مناسبی را نشان میدهند، مناسب ترین ارقام را از نظر انباشتن این عنصر در دانهها که ارزش غذایی برنج را افزایش میدهد، مشخص کرده است.
بهاء الدین نجفی، منصور زیبایی، محمدحسین شیخی، محمدحسن طرازکار،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
در این مطالعه بهمنظور پیشبینی قیمت عمده فروشی برخی محصولات زراعی شامل گوجهفرنگی، پیاز و سیبزمینی در استان فارس، برای افق زمانی یک، سه و شش ماه آتی از روشهای معمول پیشبینی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. دادههای مورد نیاز برای دوره مهر 1377 تا تیرماه 1384 از اداره جهاد کشاورزی استان فارس اخذ گردید. از دادههای دوره مهرماه 1377 تا دیماه 1383بهمنظور مقایسه روشها و از دادههای شش ماه آخر جهت بررسی قدرت پیش بینی استفاده شد. بهمنظور مقایسه خطای پیشبینی روشهای مختلف نیز، از معیارهای میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار درصد میانگین مطلق خطا بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی دارای خطای پایینتری جهت پیشبینی قیمت محصولات مختلف در افق زمانی یک و سه ماه آینده میباشد و بهطور معنیداری از سایر روشها دقیقتر است. اما در پیشبینی شش ماه آینده تفاوت معنیداری بین روشهای معمول و شبکه عصبی مصنوعی وجود ندارد.
سید جمالالدین خواجهالدین، سعید پورمنافی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
برای تعیین سطح زیر کشت شالیزارهای منطقه اصفهان، از دادههای رقومی ماهواره IRS-1D هند (سنجندههای PAN ، LISS III و سری زمـانی WiFS) استفـاده شـد. تصحیحـات مختلف شامـل هنـدسی، اتمسفریک، رادیومتریک و توپوگـرافی بر روی تصـاویر مربوط به سالهـای 2003 و 2004 اعمـال گردیـد. در این مطالعه پیش پردازشهـای لازم و آنالیزهـای مختلف از جمله آنالیزهـای ترکیبـات مربوط به تصاویر سری زمانی و همچنین نمونـه بـرداریهای میـدانی برای سالهای 2003 و 2004 صورت گرفت. با انتخاب نواحی تعلیمی مناسب در تصاویر مختلف اقدام به طبقه بندی نظارت شده تصاویر گردید. از باند مادون قرمز موج کوتاه و شاخص آب (Normalized Difference Water Index (NDWI نیز برای بررسی امکان تعیین مناطق شالیکاری استفاده گردید. علاوه بر شالیزارها، اراضی کشاورزی غیر شالی، اراضی رهاشده، شورهزارها و رخنمون سنگی در تصاویر LISS III و با کمک تصویر PAN، مناطق شهری و نیز جادهها قابل شناسایی گردیدند. با تشکیل جدول ماتریس خطا، دقت کلی طبقه بندی 91 درصد و کاپای کلی 89 درصد به دست آمد. مساحت زیر کشت شالیزارها نیز حدود 19500 هکتار در سال 2003 میلادی برای سنجنده LISS III و20450 هکتار برای سنجنده WiFS و در سال 2004 میلادی 21670 هکتار برای سنجنده WiFS تعیین گردید. با انجام این مطالعه مشخص شد که میتوان دادههای LISS III را برای تشخیص و تعیین دقیق سطح زیر کشت شالیکاری و دادههای سنجنده WiFS برای تخمین سطح با دقت تقریباً قابل قبول استفاده کرد.
رحیم هنرنژاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
شش واریته ایرانی برنج به نامهای بینام، دمسیاه، شاه پسند، سپیدرود، خزر و والد 46 در سال 1368 در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت به صورت طرح دای آلل کامل با یکدیگر تلاقی و نتاج F1 آنها به همراه والدین در قالب یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در کرتهایی بهطول 5 متر و عرض 75/0 متر با فاصله بوته 25 × 25 سانتیمتر (60 بوته در هر کرت) و در سه تکرار ارزیابی شدند. بخشی از نتایج این تحقیق در سال 1373 به صورت یک طرح نیمه دای آلل منتشر گردیده و از اطلاعات مربوط به طرح دای آلل کامل، با به کارگیری روشهای چهارگانه گریفینگ، برای پژوهش حاضر استفاده گردید. نتایج به دست آمده مورد تجزیه واریانس قرار گرفت و با توجه به معنیدار بودن واریانس ژنوتیپها، از میانگینهای موجود مشتمل بر 6 والد ، 15 تلاقی مستقیم و 15 تلاقی معکوس به منظور برآورد واریانسهای ژنتیکی و ترکیبپذیری صفات، با روشهای چهارگانه گریفینگ تجزیه دای آلل به عمل آمد. تجزیه واریانس ساده در هر یک از چهار روش دای آلل گریفینگ روی عملکرد دانه در گیاه و صفات زراعی دیگر نشان داد که بین ژنوتیپها تفاوتهای معنیداری در سطح 1٪ وجود دارد. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که توان ژنتیکی لازم در ژنوتیپهای مورد بررسی وجود دارد. تجزیه واریانس ترکیب پذیری نشان داد که در هر چهار روش دای آلل ترکیب پذیری عمومی (GCA) لاینها از نظر تمامی صفات معنیدار میباشد. این امر حاکی از اهمیت واریانس افزایشی(VA) در توارث این صفات است. در روشهای 1 و 3 گریفینگ ترکیب پذیری خصوصی (SCA) تمامی صفات تحت بررسی معنیدار بود ولی در روشهای 2 و 4 صفات وزن هزار دانه و تعداد پنجه در بوته تفاوتهای معنیداری را از نظر ترکیب پذیری خصوصی نشان ندادند. این نتایج نشان داد که برای بیشتر صفات تحت بررسی بهجز صفات مذکور جزء واریانس غالبیت (VD) نیز مهم میباشد. تفاوت بین تلاقیهای معکوس نیز در روشهای 1 و 3 گریفینگ آزمون گردید که تمامی صفات مورد بررسی به استثنای تعداد دانه پوک در خوشه و نسبت طول به عرض دانه قهوهای برنج تفاوت معنیداری را نشان دادند. معنیدار بودن میانگین تلاقیهای معکوس نشان داد که احتمال وجود آثار سیتوپلاسم پایه مادری وجود دارد. برآورد وراثت پذیری خصوصی (h2ns) که نشان دهنده نسبت واریانس افزایشی(VA) به واریانس فنوتیپی (VP) میباشد به علت منفی بودن واریانس افزایشی (فقدان واریانس افزایشی) برای صفات تعداد دانه در خوشه و روزهای نشاء کاری تا رسیدگی کامل دانه معادل صفر بود. برای سایر صفات وراثت پذیری خصوصی متناسب با میزان واریانس افزایشی کم یا زیاد برآورد گردید. برای مثال وراثت پذیری خصوصی برای نسبت طول به عرض دانه قهوهای برنج برای چهار روش دای آلل بین 65٪ تا 71٪ و نسبتاً زیاد بود در حالی که صفاتی مانند طول خوشه و عملکرد دانه در گیاه در هر چهار روش دای آلل به برآورد وراثت پذیری نسبتا کم منجر شد (13٪ تا 48٪). همبستگیهای موجود بین پارامترهای ژنتیکی(VA, VD, D , h2ns) برآورد شده با روشهای چهارگانه دای آلل نوعا قوی و از نظر آماری معنیدار بودند.
مریم فضلعلی پور، بابک ربیعی، حبیب اله سمیع زاده لاهیجی، حسین رحیم سروش،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
استفاده از روشهای گزینش چند صفتی برای انتخاب گیاهان مطلوب از نظر مجموعهای از صفات کمی مؤثرتر از روش انتخاب مستقیم میتواند باشد. در این تحقیق، 87 بوته F 2 حاصل از تلاقی بین ارقام غریب و IR28 برنج، به منظور ارایه شاخصهای گزینشی مناسب برای اصلاح عملکرد و صفات مرتبط با آن، در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال زراعی 1383 مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل تعداد روز از کاشت بذرهای جوانه زده تا رسیدگی کامل، ارتفاع بوته، طول خوشه، طول و عرض برگ پرچم، تعداد خوشه در بوته، تعداد دانه پر در خوشه، تعداد کل دانه در خوشه، وزن صد دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، طول و عرض دانه بود. نتایج حاصل نشان داد که در بین صفات اندازهگیری شده، وزن صد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت هر کدام با مقدار 99/0 و عرض برگ پرچم با مقدار 35/0 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان وراثتپذیری عمومی را به خود اختصاص دادند. نتایج تجزیه علیت نشان داد که عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و تعداد دانه پر در خوشه اثرات مستقیم مثبت بر روی عملکرد دانه داشتند. برآورد پنج شاخص گزینشی مختلف براساس دو شاخص بهینه و پایه نشان داد که با استفاده از گزینش بر مبنای صفاتی نظیر عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و تعداد دانه پر در خوشه، با توجه به اثرات مستقیم ژنتیکی (ضرایب علیت ژنتیکی) و وراثتپذیری آنها به عنوان ارزشهای اقتصادی، میتوان به شاخصهای برتر و مناسب جهت اصلاح جمعیت دست یافت. به علاوه نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از هر دو شاخص بهینه و پایه، پیشرفت ژنتیکی تقریباً مشابهی برای صفات مورد مطالعه ارایه میدهند . به هر حال استفاده از شاخص پایه به دلیل سهولت محاسبات و تفسیر نتایج بر شاخص بهینه ارجحیت داشته و پیشنهاد میگردد.
مجید مدارای مشهود، مسعود اصفهانی، مجید نحوی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور کاهش خسارت ناشی از بارندگی در زمان برداشت محصول برنج از طریق کاهش سریع رطوبت گیاه با استفاده از محلول پاشی خشکاننده شیمیایی کلرات سدیم و بررسی تأثیر آن بر عملکرد دانه و صفات کیفی آن شامل، کارایی تبدیل برنج سفید، درصد و سرعت جوانهزنی بذر، میزان شکستگی بذر، میزان ترک بذر، مقدار آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و میزان قوام ژل، آزمایشی در سال 1383 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار روی برنج رقم درفک در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارها شامل درصدهای مختلف رطوبت دانه جهت تعیین زمان مناسب محلول پاشی بود. درصد رطوبت برای تیمارهای آزمایشی به ترتیب24 تا 28 درصد (M1)، بیست و دو تا 24 درصد (m2) ، بیست تا 22 درصد(M3) ، هجده تا 20 درصد (M4) و تیمار شاهد( M5 که در آن هیچ گونه محلول پاشی صورت نگرفته و زمان برداشت به صورت متداول انجام شد) بود. نتایج نشان داد که اکثر تیمارها، رطوبت دانه و رطوبت اندامهای هوایی گیاه را نسبت به شاهد به طور معنیداری کاهش دادند اما تیمارهای M2 و M3 بهترین تأثیر را در کاهش رطوبت گیاه داشتند، به طوری که در تیمار M2 و تیمار M3 برداشت محصول به ترتیب 12 و 8 روز زودتر از شاهد انجام شد. در تیمار M1 به دلیل رطوبت بالاتر دانهها و عدم همزمانی در رسیدگی محصول پنجههای مختلف یک بوته، تعداد زیادی از خوشهها به حالت نارس خشک شده و برخی از صفات مطلوب خود را از دست دادند و در تیمار M4 برداشت محصول فقط 2 روز زودتر از شاهد انجام گرفت. تجزیه واریانس دادهها نشان دادکه هیچ یک از صفات مورد آزمون تفاوت معنیداری با شاهد نداشتند، بنابراین به نظر میرسد که با مصرف ماده خشکاننده کلرات سدیم میتوان محصول برنج را با اطمینان از عدم افت کمـّیت و کیفیت آن زودتر برداشت نمود و از خسارتهای ناشی از بارندگیهای آخر فصل اجتناب نمود.
محمد امانزاده، علی مؤمنی، محمود اخوت، محمد جوان جواننیکخواه، وحید خسروی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
بهمنظور تعیین وضعیت توسعه .Magnaporthe grisea (Hebert) Barr عامل بیماری بلاست برنج، ارزیابی برخی اجزای مقاومت به این بیماری در مرحله گیاهچه و خوشه، و همچنین مطالعه امکان وجود همبستگی بلاست برگ و خوشه، تعدادی ارقام برنج مورد مطالعه قرار گرفتند. ژنوتیپهای برنج شامل 23 رقم برنج از ایران، 5 لاین نزدیک به ایزوژن برای صفت مقاومت به بیماری بلاست و رقم حساس مادری آنها به همراه 11 ژنوتیپ برنج از مؤسسه تحقیقات بینالمللی برنج، هند و چین بودند. ارقام برنج در آزمایشهای گلخانهای و در مقابل تعدادی تک جدایه از نژادهای مختلف عامل بیماری و همچنین در خزانه بلاست مزرعهای در مقابل جمعیت مزرعهای آن مورد مطالعه قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل تعداد گره گردن خوشه آلوده، اندازه طول لکه در بلاست گردن خوشه و درصد سطح آلوده برگ، تیپ آلودگی، تعداد لکه اسپورزا، اندازه لکه در مرحله گیاهچه و خزانه بلاست بودند. نتایج نشان داد که ارقام محلی ایرانی و لاینهای C104-PKT و Co-39 از لحاظ سطح زیر منحنی توسعه بیماری، تیپ آلودگی در خزانه بلاست برگ و تعداد گره گردن آلوده در گروه حساس قرار گرفتند. در حالی که ارقام اصلاح شده ایرانی و لاینهای ارسالی از مؤسسه تحقیقات بینالمللی برنج و لاینهای نزدیک به ایزوژن، به جز لاین C104-PKT ، دارای واکنش نوع مقاوم بودند. در این مطالعه ارقامی مانند فوجیمینوری، اوندا و حسنسرایی از لحاظ سطح زیر منحنی توسعه بیماری و تیپ آلودگی در خزانه بلاست میزان متوسطی از بیماری را نشان دادند و ارقامی نیمه حساس بودند. نتایج همچنین نشان داد که همبستگی بین اجزای مقاومت مورد مطالعه در مرحله خوشه دهی و برگ در گلخانه و مزرعه در سطح 1% (01/0= a ) معنیدار بوده است. در تعدادی از ارقام مانند هراز واکنش آنها به بلاست در مرحله گیاهچه و خوشه دهی متفاوت بود. این نتایج میتواند حاکی از کنترل مقاومت به این بیماری توسط ژنهای متفاوت در دو مرحله رشدی باشد.
مهدی رحیمی، بابک ربیعی، حبیباله سمیعزاده لاهیجی ، علی کافیقاسمی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
برای ارزیابی ترکیبپذیری عمومی و خصوصی ارقام برنج، شش رقم برنج در سال 1384 بهصورت یک طرح دایآلل یک طرفه با یکدیگر تلاقی داده شدند. در سال 1385 والدها و نتاج آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار کشت و 10 صفت در آنها اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود تفاوتهای ژنتیکی معنیدار بین ارقام و همچنین ترکیبپذیری عمومی و خصوصی والدها و هیبریدها بود. بدین ترتیب وجود اثر افزایشی و غیرافزایشی ژنها در کنترل صفات مورد مطالعه محرز گردید. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه دایآلل به روشهای دوم و چهارم گریفینگ، سهم اثر افزایشی ژنها در کنترل صفات دوره رشد رویشی، ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد خوشه در بوته و طول دانه قهوهای بیشتر از اثر غیرافزایشی ژنها بود، درحالیکه سایر صفات مورد مطالعه بیشتر تحت کنترل اثر غیرافزایشی ژنها قرار داشتند. همچنین مقایسه روشهای دوم و چهارم گریفینگ در ارزیابی صفات حاکی از تفاوت سهم واریانس افزایشی و غیرافزایشی در دو روش بود. به علاوه، ترکیبپذیری عمومی و خصوصی حاصل از دو روش در مورد بسیاری از صفات مانند دوره رشد رویشی و زایشی، ارتفاع بوته، تعداد دانه پر در خوشه و عملکرد دانه متفاوت و معنیدار بود، به طوری که میتوان گفت استفاده از نسلهای والدی در تجزیه دایآلل در روش دوم گریفینگ سبب میشود که برآورد واریانسهای ترکیبپذیری دارای اریب باشند. بنابراین روش چهارم گریفینگ به دلیل عدم استفاده از والدها از نظر صرفهجویی در زمان، هزینه و امکانات، مناسبتر از سایر روشهای گریفینگ بوده و به عنوان یک روش کاربردی پیشنهاد میشود.
سید صفدر حسینی، محمد قربانی، محمد خالدی، ابراهیم حسن پور،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این مقاله آثار هزینههای مبادله بر واکنش عرضه تولیدکنندگان برنج مورد بررسی قرار گرفته است. رفتار تولیدکنندگان برنج به گونهای است که برخی از آنان به عنوان خریدار یا فروشنده در بازار شرکت کرده و برخی دیگر به صورت خودکفا باقیماندهاند. هزینههای مبادله ثابت و متغیر باعث شده است که خانوارهای تولیدکننده واکنش متفاوتی نسبت به بازار برنج داشته باشند. اطلاعات بهکار رفته در تحقیق از یک نمونه 260تایی از تولیدکنندگان برنج استان مازندران در سال 1382 به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که هزینههای مبادله هم از طریق تأثیر بر الگوی مشارکت در بازار و هم از طریق تأثیر بر کشش تولید مشارکتکنندگان در بازار، بر کشش عرضه تأثیر گذاشته است. به عبارت دیگر، با لحاظ کردن هزینههای مبادله در الگوی تولید برنج، تغییرات این هزینهها از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت بازاری بر مقدار عرضه تولیدکنندگان اثر گذاشته است. پیشنهاد میشود که از سیاستهای کاهشدهنده هزینههای مبادله به عنوان مکملی برای سیاستهای حمایت قیمتی مؤثر بر واکنش عرضه استفاده شود.