156 نتیجه برای شاخص
فاطمه صادق دوست، نوید قنواتی، احد نظرپور، دکتر تیمور بابایی نژاد، مایکل جیمزواتس،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
فلزات سنگین موجود در گرد و غبار خیابانی بهدلیل سمیت و پایداری آنها بهعنوان یکی از مهمترین پیامدهای زیست محیطی فعالیتهای انسانی در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفتهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر فلزات سنگین (سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک و کبالت) بر سلامت انسانی در گرد و غبار خیابانی شهر دزفول است. برای نیل به این هدف تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیادهرو خیابانهای اصلی دزفول برداشت و به روش جذب اتمی (AAS) آنالیز شد. سطح آلودگی فلزات سنگین بر اساس شاخص آلودگی و شاخص جامع آلودگی نمرو براورد شد. همچنین الگوی مکانی غلظت فلزات در گردوغبار خیابانی در محیط GIS تهیه شد. میانگین غلظت فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک و کبالت بهترتیب 54/2، 223/6، 5/50، 44/4، 0/4، 45/8، 37/8، 3/3 و 7/6 (mg/kg) بود. میانگین غلظت تمام فلزات سنگین به جز آرسنیک، وانادیوم و کبالت چندین برابر بیشتر از مقدار زمینه است. بر اساس میانگین فاکتور غنیشدگی (EF) و شاخص آلودگی (PI) در منطقه مورد مطالعه، فلزات سنگین روی و سرب دارای آلودگی بسیار بالایی هستند. بر اساس ارزیابی شاخص جامع آلودگی نمرو 100 درصد نمونهها دارای درجه آلودگی بالا هستند. نتایج بهدست آمده از شاخصهای آلودگی نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیتهای انسانزاد از قبیل ترافیک و سوختن سوختهای فسیلی در منطقه مورد مطالعه است.
آذین نوروزی، محمدرضا انصاری، محمد معظمی، نظام اصغری پور دشت بزرگ،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
طی چند دهه اخیر، تغییرات کاربری اراضی یکی از مهمترین معضلات زیستمحیطی در سراسر جهان بوده است. این مطالعه بهمنظور بررسی و تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در کانونهای ریزگرد جنوب و جنوبشرق اهواز و اراضی اطراف آن انجام شد. بر اساس شاخص استاندارد شده بارش (SPI)، سالهای 1986، 2002 و 2016 بهعنوان سالهای با وضعیت نزدیک به نرمال انتخاب شدند. سپس، نقشههای کاربری اراضی منطقه مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و روشهای مختلف طبقهبندی نظارتشده، تهیه شد. بهمنظور افزایش دقت طبقهبندی تصاویر از شاخص MNDWI استفاده شد. همچنین برای ارزیابی کارایی هر روش از پارامترهای دقت کلی و ضریب کاپا استفاده شد. درنهایت بهمنظور آشکارسازی تغییرات از روش مقایسه، پس از طبقهبندی استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش در دوره زمانی (1380-1365)، مساحت کاربریهای پوشش گیاهی، سطوح مرطوب با پوشش گیاهی و سطوح آبی بهترتیب بهمیزان 419، 219 و 40/7 درصد افزایش و در مقابل مساحت کاربری مرتع ضعیف و بایر بهمیزان 36/6 درصد کاهش یافته است. از عمدهترین علل وقوع این تغییرات میتوان به فاکتورهای انسانی همچون افزایش جمعیت و متغیرهای اقلیمی همچون بارشهای مناسب اشاره کرد. در دوره زمانی (1394-1380)، مساحت کاربریهای سطوح مرطوب با پوشش گیاهی، سطوح آبی و پوشش گیاهی بهترتیب بهمیزان 94، 49/3 و 46/7 درصد کاهش و در مقابل مساحت کاربری مرتع ضعیف و بایر بهمیزان 45/4 درصد افزایش یافته است. خشکسالیهای اخیر، افزایش دما و مدیریت نادرست و غیر اصولی از منابع آبی در کاهش وسعت پوشش سبز و سطوح آبی و افزایش مساحت اراضی بایر مؤثر بودهاند. از سوی دیگر، در طول سه دهه گذشته، مساحت کاربری ساختهشده بهمیزان 157 درصد افزایش یافته است، درحالی که مساحت کاربری رودخانه بهمیزان 28/8 درصد کاهش یافته است. این نتایج نشاندهنده تخریب کلی در منطقه بر اثر تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی است.
اسماعیل سهیلی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
رودخانه کر تأمینکننده بخش مهمی از نیاز آبی، حوضه سد درودزن و مناطق اطراف آن در استان فارس است. در این پژوهش خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیک این منطقه در چهار دهه اخیر بررسی شده است. بدین منظور روند زمانی و مکانی تغییرات جریان رودخانه در شش ایستگاه منتخب و در سه چارچوب زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. همچنین روند شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده SPI، در پنج ایستگاه منتخب با روش من- کندال اصلاحشده، مطالعه شد. نتایج نشان داد، روند جریان در همه چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است. روندهای کاهشی معنادار، در سطح اطمینان 95 درصد، در مقیاس ماهانه، سالانه و نیز ماههای گرم سال از اردیبهشت تا شهریور مشاهده شد. این روندهای کاهشی معنادار از نظر مکانی در ایستگاههای میانه حوضه در مجاورت دشتهای کشاورزی واقع شدهاند. روند افزایشی معنادار تنها در ایستگاه سد درودزن، در خروجی حوضه و در ماههای گرم سال وجود دارد. درباره شاخص SPI نیز روندها در تمام چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است و تنها در دو ایستگاه و در چارچوبهای زمانی بلندمدت 9، 12 و 18 ماهه در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار هستند. نتایج حاکی از وقوع خشکسالیهای خیلی شدید (2- > SPI) در طی سالهای 62 -1361 و 87 -1386 است.
داود صالحی، مصطفی گودرزی، حسین منتصری،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه یک حالت پایدار بهمنظور تخصیص منابع آب حوضه آبریز زایندهرود است بهنحویکه ذینفعان کمترین مناقشه و تنش قابلتوجهی را بر سر برداشت از منابع آب داشته باشند. بههمین منظور در این پژوهش با استفاده از نظریه بازیها از جمله مدل گراف حل مناقشه (GMCR)، به بررسی مناقشات موجود بین چهار تصمیمگیرنده اصلی حوضه که شامل شرکت آب منطقهای، سازمان جهاد کشاورزی و اداره حفاظت از محیط زیست استان اصفهان و درنتیجه استان چهارمحال و بختیاری هستند، پرداخته شد و براساس هفت سیاست اتخاذ شده، 128 حالت در مدل GMCR ایجاد شد که با توجه به نتایج رویکرد GMCR، شش سناریو بهعنوان سناریوهای پایدار برای اعمال تخصیص منابع آب در حوضه ارائه شد. سپس نتایج این بخش برای انتخاب بهترین حالت، بهصورت سناریو در مدل WEAP توسعه داده شد و نتایج حاصل از اجرای مدل WEAP با استفاده از معیارهای عملکرد سیستم و شاخص پایداری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و سناریوی 2 شامل اجرای طرح ایجادکننده حقابهبر جدید در حوضه، تأکید بر حقابه زیستمحیطی و طرحهای تعادلبخشی آبخوانها بههمراه مدیریت توأمان تأمین و تقاضا، با شاخص پایداری 81/4 بهعنوان برترین سناریو شناخته شد.
عیسی ابراهیمی، مژگان زارع شهرکی، امیدوار فرهادیان، یزدان کیوانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
کفزیان نقش مهمی را در انتقال تولیدات اولیه و مواد آلی انباشتشده در بستر زیستبومهای آبی (دتریتوس) به سطوح بالاتر زنجیره غذایی ایفا میکنند. آنها همچنین بهعنوان شاخصهای زیستی بهمنظور ارزیابی اثر آلایندههای ناشی از فعالیتهای انسان بر زیستبومهای آبی استفاده میشوند. ارزیابی جوامع بیمهرگان کفزی دریاچه سد زایندهرود، در طی سال 1392 بهصورت فصلی در چهار ایستگاه نمونهبرداری بررسی شد. نمونهبرداری با استفاده از دستگاه نمونهبردار رسوب با ابعاد 20×20 سانتیمتر انجام شد. میانگین دمای آب سطحی دریاچه سد زایندهرود در طی دوره نمونهبرداری 41/2±64/15 درجه سانتیگراد و آب عمقی دریاچه 82/1±99/8 درجه سانتیگراد براورد شد. میانگین غلظت اکسیژن محلول در آب سطحی معادل 61/0±31/10 و در آب عمقی معادل 72/0±12/8 میلیگرم در لیتر متغیر بود. در مجموع 2165 نمونه جانور کفزی در دریاچه سد زایندهرود جمعآوری و شناسایی شد که متعلق به سه رده، شش راسته و پنج خانواده بود. بیشترین تعداد نمونهها به جنسهای Tubifex، Naididae و Chironomidae تعلق داشت. جنس غالب در تمام مراحل نمونهبرداری Tubifex بود. بر اساس یافتههای این پژوهش بهنظر میرسد ساختار بستر، میزان مواد مغذی، فشار چرا و فشار هیدرواستاتیک مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر امکان سکنیگزینی، زیست و فراوانی جمعیت کفزیان در دریاچه سد زایندهرود باشد.
زهرا مرادی، عیسی سلگی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
رسوبات مخزن انباشت انواع آلایندهها و جزء تفکیکناپذیر اکوسیستمها هستند که از این میان، فلزات سنگین بهدلیل اثرات زیانبار روی زیستبومها و ماندگاری بسیار زیاد از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر بهمنظور تعیین غلظت و درجه آلودگی فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در رسوبات ساحلی بندر بوشهر انجام گرفت. بهمنظور نمونهبرداری از رسوب در بندر بوشهر، مسافتی به طول 10 کیلومتر در نظر گرفته شد. از روش هضم اسیدی برای آمادهسازی نمونهها بهمنظور آنالیز فلزات استفاده شد. همچنین ویژگی های فیزیکی رسوب با استفاده از روشهای استاندارد اندازه گیری شد. شدت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات نیز با استفاده از شاخصهای درجه آلودگی، درجه آلودگی اصلاحشده، ضریب آلودگی، ضریب غنیشدگی و شاخصهای مولر تعیین شد. بر اساس نتایج، توزیع فلزات در رسوبات بهصورت نیکل > مس > روی > منگنز > آهن بهدست آمد. در مطالعه حاضر بهدلیل فاصله عسلویه تا بندر بوشهر مقادیر کمتری برای فلز نیکل بهدست آمد. نتایج شاخصهای آلودگی ژئوشیمیایی مولر و سایر شاخصها حاکی از آن بود که رسوبات سطحی منطقه مورد مطالعه در وضعیت غیرآلوده قرار دارند. مقایسه میانگین فلزات در رسوبات با استانداردهای کیفیت رسوب نشان داد که غلظت فلزات مطالعه حاضر از سطوح استانداردها کمتر است. در نتیجه نوار ساحلی بندر بوشهر نسبت به فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل فاقد آلودگی است. این پژوهش نشان میدهد که اگرچه تغییرات کمی در یافتههای این شاخصها وجود دارد، ترکیب آنها درک جامعتری از خطرات فلزات سنگین در رسوبات سطحی بندر بوشهر به ما میدهد.
یاسر سبزواری، علی حیدر نصرالهی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
یکی از راهکارهای افزایش بهرهوری آب در کشاورزی، استفاده از سامانههای نوین آبیاری است و برای طراحی دقیق این سامانهها نیاز به ارزیابی کیفیت آب است. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت خرمآباد برای پیادهسازی سامانههای آبیاری قطرهای است و از شاخصهای کیفی EC، SAR، TDS، TH، Naو pH مربوط به سالهای آماری 1395-1391 استفاده شد. در این پژوهش ابتدا نرمال بودن دادهها بررسی و مشخص شد که دادهها غیرنرمال هستند، از اینرو از روش لگاریتمگیری برای نرمالسازی استفاده شد. برای ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی منطقه از روشهای زمینآمار استفاده شد و از بین روشهای مختلف، روش درونیابی کریجینگ معمولی با کمترین جذر میانگین مربعات خطا برای همه پارامترها استفاده شد. نقشههای پهنهبندی کیفیت نشان داد که در نواحی شمال و جنوب شرق، غلظت EC و SAR از نظر طبقهبندی کیفی در وضعیت بد قرار دارد، TDS دارای غلظت بیش از 4000 میلیگرم در لیتر است و Na غلظتی بیش از 15 میلیاکیوالانت در لیتر را داراست. در این نواحی TH با غلظت بیش از 730 میلیگرم در لیتر بیشترین آلودگی را دارد و در نواحی مرکزی دشت، خطر رسوبات کربنات بیشتر است. میزان LSI در نواحی غربی بیشتر از یک است که حدود 12 درصد از دشت را شامل میشود، در این نواحی برای اجرای سامانههای قطرهای محدودیت وجود دارد. درحالی که بهترین کیفیت برای اجرای این سامانهها در قسمت جنوب شرق دشت قرار داشت و 19 درصد دشت را دربر میگیرد. درنهایت نقشه تلفیقشده مشخصات کیفی نشان داد که بیشترین غلظت مشخصههای کیفی در نواحی شمالی، مرکزی و جنوبی قرار دارد که 29/62 درصد از وسعت دشت را شامل میشود.
مسعود نوشادی، علیرضا احدی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
بخش عمدهای از تأمین آب شرب و کشاورزی، دو نیاز اساسی بشر از آب زیرزمینی تأمین میشود. پیشبینی، پایش، بررسی عملکرد و برنامهریزی این منبع حیاتی نیازمند مدلسازی است. تأخیر زمانی نوسانات عمق آب زیرزمینی با بارندگی یکی از دادههای ضروری مدلها است. تحلیل رفتار پیزومترها با استفاده از روش همبستگی متقاطع پیرسون بین شاخصهای SPI و GRI در آبرفت دشت شیراز بهمنظور تعیین تأخیر زمانی مذکور هدف پژوهش حاضر است. نتایج نشان داد که رفتار 2/86 درصد از پیزومترها شبیه یکدیگر است و در 3/79 درصد از پیزومترها عمق آب زیرزمینی یک ماه پس از بارندگی کاهش نشان میدهد. بهترین ضریب همبستگی بین شاخصهای موصوف در امتداد محور جنوب غربی بهسمت شمال شرقی دشت وجود دارد. بهعلت شیب شمالی- جنوبی دشت، آبرفت شمالی از ضریب همبستگی بهتری نسبت به بخش جنوبی برخوردار است. منطقه مرکزی دشت دارای بیشترین ضریب همبستگی است و حداکثر ضرائب همبستگی در مقیاس زمانی 48 ماهه رخ میدهد. همچنین از سال 1383 به بعد بهدلیل کاهش نزولات جوی دشت شیراز، شاخص SPI بهسمت خشکسالی میل کرده، اگرچه روند معنیدار نبوده است. اما شاخص GRI از این روند تبعیت نکرده و بهطور معنیداری خشکسالی هیدرولوژیک حاد را نشان میدهد که علت آن برداشت بیش از تغذیه، از آبخوان آبرفتی این دشت است.
حمید قربانی، عباسعلی ولی، هادی زارع پور،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از مخاطرات طبیعی ممکن است طی سالهای متمادی بهآهستگی یک منطقه را تحتتأثیر قرار دهد و اثرات مخربی روی محیط طبیعی و زندگی انسانها داشته باشد. هر چند پیشبینی وقوع خشکسالی نقش مهمی در مدیریت منابع آب دارد ولی بهدلیل ماهیت تصادفی عوامل مؤثر بر وقوع و شدت خشکسالی، در تعیین زمان شروع و خاتمه آن دچار مشکل هستیم. هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت مدلهای خطی تصادفی SARIMA برای پیشبینی خشکسالی در استان اصفهان با استفاده از شاخص SPI است. به این منظور، بهترین مدل SARIMA برای توصیف دادههای بارش مربوط به 10 ایستگاه همدیدی استان اصفهان با طول دوره آماری (2017-1990)، انتخاب و بر اساس آن میزان بارش برای دروه پنجساله پیشبینی و سپس شدت خشکسالی برای این دوره با استفاده از شاخص خشکسالی SPI در مقیاس زمانی سالیانه محاسبه شد. نتایج ارزیابی شدت خشکسالی ایستگاهها بر اساس شاخص SPI برای دوره (2022-2018) بیانگر وقوع خشکسالی ضعیف طی دوره (۲۰22-۲۰19) برای ایستگاههای اصفهان، کاشان و نائین و طی سال ۲۰۱۹ برای ایستگاههای شرق اصفهان، شهرضا و کبوترآباد است و همچنین وقوع خشکسالی شدید طی سال 2019 برای ایستگاههای اردستان و گلپایگان است. برای سایر ایستگاه به غیر از ایستگاه اصفهان، کاشان، گلپایگان و نائین وقوع خشکسالی شدید در سال 2018 اتفاق افتاده است.
فاطمه مهری یاری، حسین پیرخراطی، خلیل فرهادی، نوشین سلطانعلی نژاد، فاطمه نقش افکن،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یک مشکل جدی زیستمحیطی است که سلامت بشر را تهدید میکند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی و شناسایی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، مس، سرب، روی و آهن متأثر از فعالیتهای انسانی و طبیعی در رسوب بستر دریاچه و خاکهای سطحی بخش شرقی شهرستان ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. در مجموع تعداد 20 نمونه خاک و رسوب سطحی از عمق صفر تا30 سانتیمتری بهصورت تصادفی از مناطق مورد مطالعه جمعآوری شد. بعد از آمادهسازی نمونهها، عصارهگیری برای تعیین غلظت کل فلزات سنگین خاک با استفاده از اسید هیدروکلریک و اسید نیتریک صورت گرفت و غلظت کل فلزات توسط دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد .نتایج محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد که مس، آهن، روی و سرب در کلاس آلودگی کم و متوسط و آرسنیک در 5/65 درصد نمونهها در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار داشت. مقادیر بالای فاکتور آلودگی مس، سرب و روی در حاشیه شهر و فاکتور آلودگی آرسنیک در بستر دریاچه مشاهده شد. تجزیهوتحلیل نقشههای فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه کاربری اراضی و زمینشناسی، نشان داد که مس، سرب و روی بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی و آرسنیک متأثر از مواد مادری در منطقه است.
زهره ابراهیمی خوسفی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر تحلیل تغییرات زمانی پدیده گردوغبار و بررسی میزان ارتباط آن با عناصر اقلیمی در شهرستان یزد است که در نزدیکی یکی از کانونهای بحرانی تولید گردوغبار در مرکز ایران واقع شده است. بدین منظور، ابتدا شاخص توفان گردوغبار محاسبه شد. پس از استانداردسازی دادههای بارندگی، دما، حداکثر سرعت وزش بادها، سرعت متوسط وزش بادها، رطوبت نسبی و شاخص توفان گردوغبار، اثر همخطی بین متغیرها با استفاده از فاکتور تورم واریانس محاسبه شد. سپس مدلهای رگرسیونی متعددی بر اساس پارامتر بهینه ریج تهیه شدند. عملکرد مدلها بر اساس ضریب تبیین، مقدار F و خطای جذر میانگین مربعات مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت با استفاده از دقیقترین مدل، نقش پارامترهای اقلیمی بر تغییر رخدادهای گردوغبار تعیین شد. نتایج نشان داد که فراوانی وقوع رخدادهای گردوغبار در فصل بهار بیشتر از بقیه ایام سال بوده است. بر اساس مدل بهینه (مدل شماره 12) مشخص شد که مهمترین عامل مؤثر بر تغییر شاخص توفان گردوغبار در فصلهای مختلف، سرعت متوسط وزش بادهای سطحی بوده است. همچنین نشان داده شد که بهترتیب 39، 25، 46 و 31 درصد تغییرات شاخص توفان گردوغبار در فصلهای زمستان، بهار، تابستان و پاییز بهدلیل اثر متقابل پنج پارامتر اقلیمی مورد بررسی در تحقیق حاضر بوده است.
محمد توانگر، حمید رضا عشقی زاده، مهدی قیصری،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رشد و شاخص بهرهوری مصرف آب هشت هیبرید دیررس ذرت در مقایسه با هیبریدهای رایج منطقه (KSC704 و Maxima-FAO530) تحت شرایط متفاوت آبیاری (آبیاری کامل بر اساس حداکثر تخلیه مجاز رطوبتی 50 درصد و کمآبیاری بهطور متوسط 16 درصد عمق آب کمتر نسبت به آبیاری کامل) و دو مدیریت کاربرد کود نیتروژن (تقسیط سه و 16 قسمتی نیتروژن به مقدار 150 کیلوگرم نیتروژن از منبع کود اوره با 45 درصد نیتروژن) با استفاده از طرح اسپلیت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1396 اجرا شد. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، علوفه و شاخص سطح برگ گیاه در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر برهمکنش اثرات سهگانه مدیریت آبیاری، نیتروژن و هیبرید ذرت قرار گرفت. در بین هیبریدهای مختلف ذرت تحت مدیریت کمآبیاری و تقسیط 16 قسمتی کود نیتروژن هیبرید 719SC بالاترین مقدار کارایی مصرف آب (3/45 کیلوگرم دانه بهازای هر متر مکعب آب) را به خود اختصاص داد. بهطور کلی عملکرد هیبریدهای دیررس مورد مطالعه در مقایسه با هیبریدهای شاهد، 704SC و ماکسیما، در تاریخ کاشت مورد نظر بیشتر بود که با بهکارگیری مدیریت کمآبیاری و تقسیط بیشتر کود نیتروژن میتوان بهرهوری تولید آن را افزایش داد.
سمیرا زندی فر، زهره ابراهیمی خوسفی، محمد خسروشاهی، مریم نعیمی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
وقوع پدیده فرسایش بادی و انتشار ذرات گردوغبار یکی از عوامل مهم و تهدید کننده محیط زیست بهشمار میرود. تغییر اقلیم و تناوب وقوع خشکسالیها، نقش مهمی بر تشدید و یا تضعیف این رخدادها داشته است. هدف اولیه پژوهش حاضر، بررسی روند تغییر چهار عنصر مهم اقلیمی (بارندگی، دما، سرعت باد و رطوبت نسبی) و شاخص توفان گردوغبار (DSI) در شهرستان قزوین با استفاده از آزمون من کندال پیش سفید شده و تعیین ارتباط بین آنها بر اساس روش رگرسیون خطی چندگانه است. ارزیابی وضعیت خشکسالیهای هواشناسی بر اساس دو شاخص بارش استاندارد شده و شاخص بارش و تبخیر و تعرق استاندارد شده و تحلیل اثر آنها بر میزان فعالیت رخدادهای گردوغبار هدف بعدی این پژوهش، در منطقه مطالعاتی است. بدین منظور پس از تهیه و پردازش دادههای اقلیمی و محاسبه شاخص توفان گردوغبار، نسبت به بررسی روند تغییرات و ارتباط پارامترهای اقلیمی و رخدادهای گردوغبار اقدام شد. نتایج حاصل نشان داد که روند تغییرات سالانه بارندگی و رطوبت نسبی در شهرستان قزوین، افزایشی و روند تغییرات سالانه سرعت باد و دمای متوسط هوا، کاهشی بوده است. همچنین بررسی روند تغییرات ماهانه رخدادهای گردوغبار نشان داد که تنها در ماه ژولای روند کاهشی شدیدی در وقوع پدیده فرسایش بادی و انتشار ذرات گردوغبار داخلی، رخ داده است. در مقیاس فصلی به استثنای فصل زمستان که بدون روند گزارش شده است، در سایر فصول، از شدت وقوع این رویدادها به میزان قابل توجهی کاسته شده است. اثر خشکسالی هواشناسی بر رخداد فرسایش بادی در سطح اطمینان 99 درصد، 11 درصد برآورد شد. بهطور کلی، این یافتهها بیانگر سیر کاهشی تخریب اراضی و بیابانزایی ناشی از فرسایش بادی در شهرستان قزوین است.
پوریا محیط اصفهانی، سعید سلطانی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از پیچیدهترین پدیدههای طبیعی هر ساله خسارتهای زیادی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بخشهای مختلف وارد میکند. از این جهت شناسایی و پایش خشکسالی بر اساس یک متغیر شاید به اندازه کافی جوابگوی تصمیمگیری و مدیریت مناسب برای این پدیده نباشد. در این مطالعه با استفاده از متغیرهای بارش و رطوبت خاک و محاسبه شاخص چندمتغیره استاندارد (MSDI) اقدام به پایش خشکسالی هواشناسی- کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شد. همچنین برای ارزیابی کارایی و عملکرد شاخص MSDI در شناسایی و پایش پدیده خشکسالی از شاخصهای بارش استاندارد (SPI) برای پایش خشکسالی هواشناسی و رطوبت خاک استاندارد (SSI) برای پایش خشکسالی کشاورزی در این استان استفاده شد. شاخص MSDI بر اساس احتمال رخداد توأم دو متغیر بارش و رطوبت خاک ساخته میشود. در این مطالعه از روش گرین گورتن بهطور تجربی و توابع خانواده ارشمیدسی کوپلا بهصورت پارامتریک اقدام به برآورد احتمال توأم دو متغیر مذکور شد. نتایج نشان داد که MSDI بیش از دو برابر قابلیت شناسایی پدیده خشکسالی را نسبت به شاخصهای SSI و SPI دارد. همچنین پایش خشکسالی بر اساس شاخص MSDI نشان داد که استان چهارمحال و بختیاری در سالهای 2000، 2008، 2011 و 2014 دچار خشکسالیهای شدید هواشناسی- کشاورزی بوده است.
مهدی مکاری،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
استفاده بهینه از منابع آبی با توجه به شرایط اقلیمی کشور و خشکسالیهای اخیر امری ضروری بهنظر میرسد. یکی از راهکارهای مدیریتی مناسب، افزایش بهرهوری آب در کشاورزی است. روش آبیاری و استفاده از سطوح مختلف کود نیتروژن از جمله عوامل تأثیرگذار در افزایش بهرهوری آب هستند. لذا این پژوهش بهمنظور بررسی اثر روش آبیاری و کود نیتروژن بر شاخص برداشت و بهرهوری آب دو رقم گندم، با 36 تیمار در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی و بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با سه تکرار در سال زراعی 98-97 در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان کاشمر اجرا شد. تیمارها شامل دو روش آبیاری سطحی نواری با انتهای بسته و قطرهای بهعنوان کرتهای اصلی، سه سطح کود نیتروژن (از منبع اوره) شامل صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بهعنوان کرتهای فرعی و دو رقم گندم پیشگام و سیروان بهعنوان کرتهای فرعی فرعی بودند. نتایج نشان داد که با تغییر روش آبیاری از نواری به قطرهای عملکرد دانه، شاخص برداشت و بهرهوری آب بهطور معنیداری افزایش یافت. نتایج همچنین نشان داد که عملکرد دانه و اجزای آن، شاخص برداشت و بهرهوری آب در سطوح کودی 50 و 100 کیلوگرم در هکتار با هم تفاوت معنیداری نداشتند. از طرفی عملکرد دانه و اجزای آن، شاخص برداشت و بهرهوری آب در رقم سیروان در مقایسه با رقم پیشگام بهطور معنیداری بیشتر بودند (0/01 < P). با توجه به نتایج بهدست آمده در این پژوهش میتوان روش آبیاری قطرهای، سطح کودی 50 کیلوگرم در هکتار و رقم سیروان را برای منطقه خشک کاشمر پیشنهاد کرد.
حمیده صدوقی، طاهر رجایی، نیما روحانی،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت انواع محصولات برای مدیریت عرضه تولیدات زراعی ضروری است. در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت محصولات زراعی عمده منطقه حسینآباد میشمست در استان قم از تصاویر سری زمانی سنجندههای OLI و ETM+ ماهواره لندست 8 و 7 با توجه به تقویم زراعی این منطقه استفاده شد. با بهرهگیری از شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در الگوریتم درخت تصمیمگیری، حد آستانههای این شاخص متناسب با محصولات زراعی عمده این منطقه تنظیم و سپس نقشه الگوی کشت محصولات تهیه شد. برای ارزیابی نتایج از آمار جهاد کشاورزی استان طی سالهای زراعی 2005، 2009 ، 2014 و 2019 استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از حد آستانه شاخص NDVI محصولات زراعی در این منطقه در سال 2005 شامل گندم و جو و یونجه بوده و مساحتهای آنها در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با 17/1 و 6/1 درصد داشت و در سال 2009 گندم و جو، یونجه و ذرت خطایی برابر با 0/5، 9/6 و 0/1 درصد داشت. در سال 2014 نیز محصولات زراعی گندم و جو، یونجه، ذرت و صیفیجات خطایی برابر با 4/9 ، 0/4، 11/4 و 2/4 درصد و همین محصولات در سال 2019 خطایی برابر با 0/04، 11/6، 1/4 و 17/5 درصد داشت که خطا معنادار نبوده و طبق نتایج، کارایی مناسب شاخص NDVI در برآورد سطح زیر کشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. همچنین در سال 2009 و 2014، ذرت و صیفیجات به محصولات زراعی این منطقه اضافه شد و سطح زیر کشت محصولات در سال 2019 نسبت به سال 2014 افزایش یافت.
امید اسدی اسدآباد، سیدحمید متین خواه، زهرا جعفری، حسن کریممجنی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
با هدف بررسی اثر روشهای آبیاری قطرهای نواری، زیرسطحی و آبیاری شیاری در زراعی کردن گیاه اسپرس همدانی، آزمایشی با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی اصفهان بهمدت دو سال (1395 تا 1397) اجرا شد. بدین منظور لولههای سفالی ساخته شدند و گیاه اسپرس همدانی در طرفین لولههای سفالی و نوارهای آبیاری قطرهای تیپ کشت شد. همچنین تیمار آبیاری شیاری بهعنوان شاهد اعمال شد. در طول آزمایش تمام تیمارها آب مصرفی یکسان دریافت کردند و در نهایت برخی شاخصهای رشد اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تحقیق، بهبود صفات ارتفاع (0/43 و 0/34)، سطح تاج پوشش (0/66 و 0/52)، تعداد ساقه (0/44 و 0/85)، شاخص کلروفیل (0/45 و 0/38)، سبز شدن بذور (0/75 و 0/30)، زندهمانی گیاه (0/78 و 0/55)، عملکرد (0/23 و 0/35) و کارایی مصرف آب (0/25 و 0/25) را تحت تیمار آبیاری قطرهای نواری بهترتیب نسبت به آبیاری سفالی و شیاری نشان داد (0/05>P). در نتیجه، تیمار قطرهای نواری در سالهای ابتدایی کاشت اسپرس همدانی قابل توصیه است، اما از آنجا که حداکثر توان تولیدی این گیاه در سالهای سوم به بعد است، برای توصیه روش آبیاری مناسب بهخصوص بهرهگیری از آبیاری زیرسطحی نیاز به بررسی نتایج در سالهای بعدی است.
فرنوش صنیع ثالث، سعید سلطانی، رضا مدرس،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
برای شناسایی خشکسالی و کمّیسازی آن، از شاخصهای مختلفی استفاده میشود. در این مقاله شاخص خشکسالی پالمر استاندارد شده (SPDI) معرفی و سپس به بررسی وضعیت خشکسالی استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از این شاخص پرداخته شد. به این منظور یازده ایستگاه سینوپتیک، تبخیرسنجی و اقلیمشناسی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق شامل؛ دما و بارش در مقیاس ماهانه و اطلاعات رطوبتی خاک هستند. برای محاسبۀ شاخص SPDI، عامل انحراف رطوبتی در مقیاس ماهانه محاسبه شد. سپس به ساخت مقادیر تجمعی انحراف رطوبتی در مقیاسهای زمانی 3، 6، 9، 12 و 24 ماهه پرداخته و بعد از آن بهترین توزیع آماری که به این سریها برازش داده میشد (توزیع GEV) انتخاب شد. آنگاه، این مقادیر به منظور دستیابی به شاخص SPDI استاندارد شدند. نتایج نشان داد که از آنجایی که در محاسبۀ SPDI عامل رطوبت خاک نیز دخالت دارد نسبت به شاخصهای دیگر برای تحلیل و پایش خشکسالی بهویژه خشکسالی کشاورزی معتبرتر خواهد بود. همچنین نتایج نشان داد در این استان سالهای 2000، 2001 و 2008 خشکترین سالها در بازه زمانی 1988 تا 2012 میلادی هستند و فراوانی خشکسالی بهطور کلی در نیمه غربی استان بیشتر مشاهده میشود.
ریحانه السادات موسوی زاده مجرد، سید حسن طباطبائی، نگار نورمهناد،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زاویه تماس آب- خاک معیار کمی تمایز خاک آبدوست و آبگریز است. اهداف این پژوهش شامل: 1) بررسی روشهای اندازهگیری زاویه تماس شامل روش مولاریته الکل، صعود موئینگی، شاخص جذبپذیری و روش قطره چسبان و 2) تعیین مناسبترین روش در یک نمونه خاک با بافت لوم شنی است. در این پژوهش سطوح مختلف آبگریزی بهطور مصنوعی با استفاده از اسید استئاریک و با آزمون نفوذ قطره آب تهیه شد. زاویه تماس خاک آبدوست در روشهای مولاریته الکل، صعود موئینگی، شاخص جذبپذیری (دو شیوه محاسبه) و قطره چسبان بهترتیب 89/9، 75/41، (57/81) 56/28 و 58/91 درجه محاسبه شده است. روش قطره چسبان با استفاده از دستگاه اندازهگیری زاویه تماس بررسی شد. با این روش زاویه تماس در پنج سطح آبگریزی بهترتیب 58/91، 104/92، 120/48، 129/96 و 173/07 درجه تعیین شد. روش قطره چسبان بهدلیل عدم محدودیت کاربرد در خاکهای آبگریز و دقت ناشی از ترکیب توأم مشاهده عینی برخورد قطره آب به خاک و نرمافزار در تعیین زاویه تماس، مناسبترین روش اندازهگیری زاویه تماس در خاکهای آبگریز است. ارتباط زاویه تماس بهعنوان شاخص کمی آبگریزی و زمان نفوذ قطره بهعنوان شاخص کیفی، بررسی شد و همبستگی مثبت (R2=0.975) ارزیابی شد.
سیده مریم بنی هاشمی ترشیزی، سید سعید اسلامیان، بیژن نظری،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
تغییرات اقلیمی آشکار پیش رو، تبدیل به دغدغهای جدی برای جامعه بشری شده است. این پژوهش برای بررسی اثرات تغییر اقلیم بر متغیرهای دما و بارندگی در دشت قزوین در قالب 5 مدل اقلیمی بزرگ مقیاس Hadcm3، CSIRO-MK3، GFDL، CGCM3 و MICROC3.2 و 3 سناریوی انتشار گازهای گلخانهای A1B، A2 و B1 و ترکیب سناریوهای مختلف در دو دوره زمانی 30 ساله آینده نزدیک (2050-2021) و آینده دور (2051-2080) انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهطور میانگین در 4 ایستگاه مورد بررسی تا پایان سال 2050 بارندگی بین دو نسبت 0/5 و 1/4 برابر مقدار بارش دوره مشاهداتی تغییر کرده و میانگین دما به اندازه 0/1- تا 1/6 درجه سانتیگراد نسبت به دوره مشاهداتی تغییر خواهد داشت و تا پایان سال 2080 بارندگی بین دو نسبت 0/5 و 1/7 برابر مقدار بارش دوره مشاهداتی در نوسان بوده و میانگین دما افزایشی بین 0/6 تا 2/6 درجه سانتیگراد را تجربه خواهد کرد. هر دو شاخص خشکسالی SPI و SPEI در آینده نزدیک و دور، افزایش تعداد دورههای خشک را در همه ایستگاهها نشان میدهد. اما مقدار مجموع توالیهای منفی با توجه به بازههای 3، 12 و 24 ماهه در سطح ایستگاهها متفاوت بود. از دیدگاه شاخص SPEI نسبت به دوره پایه، مجموع توالیهای منفی خشکسالی و تعداد دورههای خشک در آینده 3 ایستگاه آوج، باغ کوثر و نیروگاه افزایش و در ایستگاه قزوین کاهش خواهد داشت اما از دیدگاه شاخص SPI ایستگاه باغ کوثر از نظر مجموع توالیهای منفی و تعداد دورههای خشک در آینده نسبت به دوره پایه، افزایش و 3 ایستگاه دیگر بیشتر از نظر تعداد دورههای خشکسالی با افزایش روبهرو هستند و مجموع توالیهای منفی کاهش نشان میدهد. نتایج نشان داد در آینده رخدادهای خشکسالی بهسمت شدید شدن و همچنین رخدادهای ترسالی بهسمت فرین شدن پیش میروند.