156 نتیجه برای شاخص
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، سید محمود فاطمی عقدا،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر اولویتبندی عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش و پهنهبندی حساسیت آن در شمال شهر تهران با استفاده از شاخص انتروپی شانون است. به اینمنظور با استفاده از تصاویر ماهوارهای GeoEye سالهای 2012-2011 و SPOT-5 سال 2010 و بازدیدهای صحرایی، 528 نقطه لغزش شناسایی و نقشه پراکنش زمینلغزشهای منطقه مورد مطالعه در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. لایههای اطلاعاتی درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، طبقه ارتفاعی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، تراکم جاده، شاخص حمل رسوب، شاخص توان آبراهه، شاخص رطوبت، شاخص گیاهی نرمالشده (NDVI)، نسبت مساحت سطح (SAR) و شاخص وضعیت توپوگرافی (TPI) بهعنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش شناسایی و نقشههای مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه و رقومی گردید. اولویتبندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایههای کاربری اراضی، لیتولوژی، درجه شیب، شاخص توان آبراهه، و NDVI بیشترین تأثیر را بر وقوع زمینلغزش منطقه و عوامل وضعیت توپوگرافی ) شکل اراضی) و شکل شیب کمترین تأثیر را داشتهاند. همچنین پهنهبندی حساسیت زمینلغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC و 30 درصد نقاط لغزشی بیانگر دقت خیلی خوب مدل (83/82 درصد) با انحراف استاندارد 0233/0 برای منطقه مورد مطالعه است.
فرید محمودی، رضا جعفری، حمیدرضا کریمزاده، نفیسه رمضانی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر ارزیابی قابلیت دادههای ماهوارهای لندست TM مربوطه به شهریورماه 1388 در شناسایی و تفکیک اراضی شور منطقه ورزنه واقع در جنوبشرقی استان اصفهان میباشد. دادههای زمینیEC با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی از 53 سایت نمونهبرداری با سطحی حدود 8100 مترمربع (9 پیکسل تصویر) جمعآوری گردید. شاخصهای طیفی مانند باندهای TM، BI، 1SI، 2SI، و 3SI، مؤلفههای 1PC، 2PC، 3PC و همچنین مدلسازی رگرسیون چندمتغیره خطی و روش طبقهبندی نظارت شده بر تصویر زمین مرجع شده اعمال شد. نتایج آنالیز رگرسیونی نشان داد که باند 4TM رابطه قوی با EC زمینی دارد (48/0=2R). همچنین تصویر مدلسازی با استفاده از باند 3، 4 و 5 و 3PC در سطح 99% معنیدار بود. ارزیابی صحت نقشههای طبقهبندی باند 4 و تصویر مدلسازی با 5 کلاس شوری شامل 4-0، 20-4، 60-20، 100-60 و بیشتر از 100 دسیزیمنس بر متر نشان داد که بهطورکلی بیش از 86% توافق بین نقشهها و دادههای زمینی EC وجود دارد. بنابراین، با توجه به صحت بالای تصاویر طبقهبندی شده نسبت به روشهای رگرسیون در تفکیک خاکهای پهناور شور میتوان از آنها بهعنوان ابزار مناسب در جهت مدیریت و مبارزه با شورهزایی استفاده نمود.
صدیقه رحیمی، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتار منش، مجتبی نوروزی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
مدیریت کوددهی به مثبت و یا منفی شدن کیفیت خاک منجر میشود و در نهایت بر عملکرد گیاه و تغذیه انسان اثرگذار است. هدف از این پژوهش محاسبه شاخص کیفیت خاک تحت تأثیر تیمارهای مختلف کودی روی بود. پژوهش در مزرعه تحقیقات کشاورزی رودشت انجام شد. تیمارها شامل لجن فاضلاب و کود گاوی (در دو سطح 5 و 10 تن در هکتار)، خاکستر لاستیک (200 کیلوگرم در هکتار)، پودر لاستیک (1 تن در هکتار)، کود شیمیایی سولفات روی (40 کیلوگرم در هکتار) و شاهد بود. پس از اندازهگیری ویژگیهای خاک با تعیین حدود بحرانی، کلاسبندی و امتیازدهی برای هرکدام از ویژگیهای خاک، شاخص کیفیت محاسبه شد. با افزودن سه ویژگی غلظت روی قابل دسترس، آب قابل دسترس و تنفس میکروبی، این شاخص بهصورت گسترش یافته محاسبه شد. نتایج نشان داد که افزودن 10 تن در هکتار لجن فاضلاب و خاکستر لاستیک بهخاک نسبت بهسایر تیمارها باعثشد تا مقدار روی قابل جذب نسبت بهشاهد بهترتیب 800 و 661 درصد افزایش یابد. کاربرد مقدار مناسب (10 تن در هکتار) کودهای آلی باعث بهبود کیفیت خاک شد. محاسبه مقدار شاخص کیفیت خاک گسترشیافته بهتر توانست به شناخت اثر تیمارها بر خاک کمک کند. همچنین، رابطه مثبت و معنیدار در سطح یک درصد بین شاخص کیفیت خاک و عملکرد و میزان روی دانه گندم وجود داشت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میتوان در خاک منطقه رودشت از تیمار لجن فاضلاب 10 تن در هکتار بهدلیل افزایش ماده آلی و روی در خاک، آن را بهعنوان یک کود مناسب توصیه نمود.
عالیه ویسیتبار، عباس همت، محمدرضا مصدقی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی معضل تراکم خاک در مزارع شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی اهواز انجام گرفت. نمونههای دستنخورده از کف جویها برای اندازهگیری درصد رطوبت (mc)و چگالی ظاهری (BD) خاک جمعآوری شد. با توجه به تغییر بافت در مزارع، برای بیان درجه فشردگی خاکهای مختلف و مقایسه آنها با هم، علاوه بر چگالی ظاهری، چگالی ظاهری نسبی (RBD، نسبت چگالی ظاهری به چگالی ظاهری مرجع) نیز تعیین شد. تغییرات مقاومت مکانیکی (شاخص مخروط؛ CI) خاک نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که اکثر مقادیر BD اندازهگیری شده در مزارع نیشکر، در محدوده "ریشههای اندک" (محدودیت زیاد) میباشد. با مقایسه مقادیر BD بهدست آمده با حد بهینه (85/0) دیده شد که بیشتر مقادیر بهدست آمده بیش از حد بهینه برای رشد ریشه گیاه بود که بیانگر فشردگی بیش از حد خاکهای مزارع نیشکر میباشد. مقادیر CI در نیمرخ خاکها نشان داد که در اکثر عمقها مقادیر اندازهگیری شده در کف جویها از حدود محدودکننده (MPa 2) و بحرانی (MPa 3) برای رشد و نمو ریشه بیشتر میباشد. بنابراین، بهمنظور بهبود حاصلخیزی و کیفیت فیزیکی خاک، مدیریت تردد ماشینهای برداشت نی در مزارع نیشکر، باید مورد بازنگری قرار گیرد.
سارا آزادی، سعید سلطانی، منیره فرامرزی، علیرضا سلطانی تودشکی، سعید پورمنافی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
شاخص شدت خشکسالی پالمر که متغیرهای مختلف آب و هواشناسی را برای یک موازنه آبی ساده در خاک تحلیل میکند و شرایط خشکسالی یا ترسالی را بهصورت پدیدهای پویا درنظر میگیرد، در بسیاری از نقاط جهان جهت بررسی شرایط خشکسالی و تداوم آن مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه واسنجی شاخص براساس شرایط منطقه مورد مطالعه میتواند منجر به ارائه نتایج بهتر و دقیقتری گردد، هدف این تحقیق، ارزیابی شاخص پالمر براساس فرضیات اوّلیه، وضعیت واسنجیشده در حوزههای ایران مرکزی و همچنین استفاده از خروجیهای واسنجی- صحتسنجی شده مدلSWAT بهعنوان ورودی شاخص میباشد. لذا شاخص پالمر براساس روشهای: 1) شاخص اولیه پالمر بدون واسنجی، با استفاده از ضرائب اقلیمی و معادله شدت استخراجی برای کانزاس غربی و آیوای مرکزی؛ 2) شاخص اولیه همراه با اصلاح ضرائب معادلههای شدت خشکسالی؛ 3) شاخص واسنجی شده با بومیسازی معادلات شدت؛ 4) شاخص با جایگزینی متغیرهای رطوبت خاک و تبخیر تعرق پتانسیل از مدل SWAT؛ و 5) شاخص با جایگزینی متغیرهای رطوبت خاک، تبخیرتعرق پتانسیل و رواناب از مدل SWAT؛ در سطح کل ایران، در قالب 17 حوزه مطالعاتی، در مقیاس ماهانه در دوره آماری 2002-1990 محاسبه شد. سپس با استفاده از هر پنج روش، شدت خشکسالی برای 160 زیرحوزه واقع در ایران مرکزی محاسبه و ارزیابی گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که، در بین آنها روش 4 نتایج مطمئنتری را ارائه میکند همچنین این روشها مرطوبترین سال (1992) و خشکترین سال (2001) را بهخوبی مشخص نمودند. نتایج این پژوهش، مطالعه واسنجی شاخص پالمر را برای هر منطقه و با استفاده از خروجیِ سایر مدلهای هیدرولوژیکی امکانپذیر میسازد.
مریم ممبنی، عبدالعلی کرمشاهی، پرویز گرایی، فرزاد آزادنیا، حسن خسروی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
در حال حاضر بیابانزایی بهعنوان یک معضل گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه میباشد و مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زاییده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان بر میگردد. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی پتانسیل بیابانزایی دشت عباس استان ایلام به وسعت 8/18028 هکتار با تکیه بر معیار آب، اقلیم و خاک با استفاده از مدل IMDPA صورت گرفت. با استفاده از این مدل میانگین هندسی هر یک از شاخصهای نوسانات سطح سفره، EC آب، SAR و نوع سیستم آبیاری، بارش سالانه، شاخص خشکی و شاخص تداوم خشکسالی، بافت خاک، ضخامت خاک و EC خاک با کمک نرمافزار ArcGIS 9.3، بهدست آمده و نقشه مربوط به وضعیت هرکدام از معیارها تهیه شد. نتایج بهدست آمده حاصل از بررسی معیار اقلیم نشان دهنده این است که 100 درصد از مساحت منطقه در طبقه شدید قرار گرفته است. نقشه شدت بیابانزایی براساس معیار خاک نشان میدهد که بالغ بر 4843 هکتار از منطقه که برابر با 8/28 درصد است در طبقه کم و 13185 هکتار که معادل 13/73 درصد از منطقه است در طبقه متوسط قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از میانگین هندسی شاخصهای معیار آب حاکی از این است که 4/10861 هکتار (2/60 درصد) از مساحت دشت در طبقه کم و 6/7166 هکتار (75/39 درصد) از مساحت منطقه در طبقه متوسط جای دارد. نتایج حاصل از ارزشدهی معیارهای مورد بررسی بیان کننده این است که معیار اقلیم با ارزش 61/2 مؤثرترین معیار در افزایش شدت بیابانزایی دشت عباس است. بر این اساس مشاهده میشود که ارزش کمی شدت بیابانزایی برای کل منطقه در طبقه متوسط قرار گرفته است.
حبیبالله بیگیهرچگانی، سیده سمیرا حشمتی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
هدف این مقاله اقتباس یک شاخص کیفیت آب و مقایسه آن با روش اصلی و مشابه برای ارزیابی کیفیت شرب آب است. به این منظور، از دادههای ۱۳ مؤلفه کیفی در نمونههای آب ۹۷ حلقه چاه سفرهی شهرکرد استفاده شد. در روش اصلی که در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی اجرا میشود نقشههای مؤلفهها ابتدا نرمال و پس ازتبدیل به نقشههای رتبه نقشه شاخص کیفیت آب زیرزمینی بهدست میآید. بهطور مشابه، بهمنظور محاسبه شاخص کیفیت آب زیرزمینی برای هر چاه، مشاهدات هر مؤلفه در آن چاه نرمال و رتبهگذاری شدند. سپس نقشه شاخص کیفیت آب زیرزمینی دوباره ترسیم شد. هر دو نقشه روند تغییرات مشابهی را نشان دادند (91/0 (R=. کمینه و میانگین شاخص در هر دو روش یکسان (بهترتیب ۸۱ و ۸۴) بود. روش اقتباسی بیشینه شاخص را تا 7% کمتر و محتاطانهتر برآورد کرده و در برآورد درصد پوشش تا 6% اختلاف نشان داد. همبستگی نقشه روش اقتباسی حاضر به همبستگی مشاهدات نزدیکتر است. نتایج تعیین وزن، تحلیل همبستگی و تحلیل حساسیت تشابه دو روش و گاهی برتری روش اقتباسی را نشان داد. در مجموع روش اقتباسی بهتر از روش سامانه اطلاعات جغرافیایی عمل میکند و برای نمونههای منفرد، معدود و با دارای عدم پراکنش مکانی (یکنواخت) نیز قابل کاربرد است.
میرحسن رسولی صدقیانی، سارا اجلالی ، ساناز اشرفی سعیدلو،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
کرمهای خاکی بهدلیل نقش اساسی در بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک، مهمترین جزء فون خاک محسوب میشوند. بهمنظور بررسی تأثیر کرمهای خاکی بر برخی از خواص شیمیایی خاک و شاخصهای رشد گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای بهمدت 140 روز اجرا گردید. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرمهای خاکی (Eisenia foetida)، فاکتور دوم مواد آلی مختلف شامل شاهد (بدون مواد آلی)، کمپوست ضایعات هرس سیب و انگور، کاه وکلش گندم، ضایعات عرقیات گیاهی و هرس درختان سیب و انگور و فاکتور سوم شامل حضور یا عدم حضور گیاه ذرت (برای بررسی خواص منطقه ریزوسفر) بود. در پایان دوره رشد، برخی خصوصیات شیمیایی خاک شامل مقادیر نیتروژن کل، کربن آلی، آمونیوم و نیترات و شاخصهای رشد گیاه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد موادآلی و کرمخاکی تأثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی اندازهگیری شده داشت. کمپوست ضایعات هرس (PWC) در مقایسه با سایر بقایای آلی بیشترین تأثیر را در مقدار آمونیوم و نیترات داشت، بهطوری که میزان این عناصر را بهترتیب 7/1 و 3/3 برابر در مقایسه با تیمار بدون مواد آلی (شاهد) افزایش داد. همچنین در تیمار کمپوست ضایعات هرس (PWC)، مقدار کربن آلی در خاک ریزوسفر نسبت بهغیر ریزوسفر از 9/0 به 32/1 درصد افزایش نشان داد. حضور کرمهای خاکی شاخصهای رشد گیاه از جمله اندام هوایی و وزن خشک ریشه گیاه را بهترتیب 34 و 30 درصد نسبت بهشرایط بدون کرمهای خاکی افزایش داد. مقادیر آمونیوم و نیترات خاک در شرایط حضور کرم خاکی بهترتیب 32 و 49 درصد افزایش نشان داد. بهطور کلی استفاده از مواد آلی مختلف با تلقیح کرمخاکی نتایج مطلوبتری نسبت به شرایط عدم حضور کرم خاکی بههمراه داشت.
مهرداد خشوعی اصفهانی، حمیدرضا صفوی، احمدرضا زمانی،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
خشکسالی عبارت است از یک دوره ممتد کمبود بارش که منجر بهصدمه زدن به انواع مصرف کنندگان آب، بهویژه بخش کشاورزی و کاهش عملکرد آنها میشود. شاخصهای مختلفی برای ارزیابی خشکسالی پیشنهاد شده که براساس یکی از انواع خشکسالیهای هواشناسی، هیدرولوژی یا کشاورزی بوده و تاکنون شاخصی که دربرگیرنده کلیه عوامل مورد نظر باشد، معرفی نشده است. هدف از این تحقیق، ارزیابی شاخصهای موجود در پایش خشکسالی و ارائه یک شاخص یکپارچه و در برگیرنده عوامل اصلی خشکسالی است که بهدلیل موقعیت حساس حوضه آبریز زایندهرود در فلات مرکزی ایران، این حوضه بهعنوان منطقه مطالعاتی انتخاب گردیده است. شاخص یکپارچه در برگیرنده عوامل مختلف خشکسالی مانند هواشناسی، هیدرولوژیک، کشاورزی، اجتماعی- اقتصادی و زیست محیطی میباشد. در طراحی شاخص یکپارچه، از تلفیق لایههای استاتیک و دینامیک استفاده شده است. لایههای استاتیک شامل کاربری زمین، شیب و جنس خاک حوضه میباشد. لایههای دینامیک شامل بارش، تبخیر، دما، ذخیره آب سطحی، موقعیت سطح آب زیرزمینی و نیاز زیست محیطی میباشد. هر یک از این لایهها با ضریب وزنی خود وارد نرم افزار GIS میشود و نقشههای پهنهبندی خشکسالی بهدست میآید. بهعنوان نتیجهای از این شاخص سال آبی 1372 بهعنوان سال تر سالی و سال آبی 1378 بهعنوان بحرانیترین سال از لحاظ خشکسالی انتخاب شد. بر این اساس، در نهایت، یک سیستم بهروز پایش خشکسالی ارائه شده است.
حمید نظریپور، زهرا کریمی، مهدی صداقت،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
خشکسالی یک ناهنجاری آب و هوایی است که با کمبود (نبود) بارش و مُهیایی منابع آب در پهنه جغرافیایی بزرگ پیوند داشته و در طول دوره قابل توجهی از زمان گسترش مییابد که میتواند بخشهای مختلف از زندگی و محیط زیست را متأثر سازد. یکی از روشهای خیلی رایج در ارزیابی و پایش خشکسالی، محاسبه شاخصهای خشکسالی میباشد. گسترش فضایی و زمانی و شدت(سختی) خشکسالی با استفاده از این شاخصها مشخص میگردد. در این بررسی، شاخص تلفیقی خشکسالی(هیدرو- متئورولوژی) برای ارزیابی خشکسالیهای آب شناختی و هواشناختی حوضه رودخانه سرباز در جنوب شرق ایران استفاده شده است. شاخص تلفیقی خشکسالی بهطور جامع همه اشکال فیزیکی خشکسالی(هواشناختی، هیدرولوژیکی و کشاورزی) را از طریق انتخاب متغیرهای مرتبط بههر نوع خشکسالی شامل میشود. در این مورد، ارزشهای ماهانه شاخص خشکسالی جریان رودخانهای و شاخص بارش استاندارد شده برای چهار دوره مرجع مشابه تحت یک تحلیل مؤلفه مبنا قرار گرفته و براساس مؤلفه نخست آن، شاخص تلفیقی هیدرو- متئورولوژیکی ایجاد شده است. دوره مورد بررسی از سال آبی 61-1360 تا 90- 1389 شمسی و سرآغاز سال آبی نیز از ماه مهر تعیین گردیده است. براساس نتایج شاخص تلفیقی خشکسالی، یک دوره بزرگ خشکسالی از سالآبی 79-1378 الی 85-1384 در جنوبشرق ایران حاکم بوده است که شدت آن در سال آبی 83-1382 فوقالعاده خشک بوده است. روششناسی شاخص تلفیقی خشکسالی، یک رویکرد عینی و واضح برای توصیف شدت خشکسالی فراهم میکند. شاخص تلفیقی خشکسالی بهخوبی قادر به نمایش رفتار خشکسالیهای هیدرو- متئورولوژیکی محدوده مورد مطالعه بوده و بهعنوان شاخص ترکیبی برای پایش و ارزیابی خشکسالی منطقهای توصیه میگردد. در نهایت، حالتهای خشکسالی هیدرو- متئورولوژیکی براساس آستانههای قراردادی منطقهای استخراج و از طریق زنجیره مارکوف مدلسازی شدهاند که اجازه میدهد تا برآورد فراوانی انتقال حالت خشکسالی انجام گیرد و پیشبینی حالت خشکسالی آینده در زمان واقعی امکانپذیر گردد. ماتریسهای فراوانی انتقال حالت، ابزارهای اصلی برای پیشبینی حالت خشکسالی در زمان واقعی میباشند. نتایج اعتبارسنجی و انطباق پیشبینیها با واقعیتها بیانگر آن است که پیشبینیهای انتقال حالتهای خشکسالی آبشناختی در حوضه مورد مطالعه بهروش زنجیره مارکوف دارای اعبتار میباشد.
زهرا سواری، سعید حجتی، روحالله تقیزاده مهرجردی،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
شوری و سدیمی بودن خاک کیفیت فیزیکی، شیمیایی و همچنین بیولوژیکی خاک را کاهش میدهد و در نهایت کاهش عملکرد محصول را بهدنبال دارد. این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات شوری خاک با استفاده از روشهای مختلف زمینآماری در شهرستان اهواز انجام گرفته است. برای اینمنظور تعداد 69 نمونه خاک از عمق صفر تا 10 سانتیمتری سطح خاک برداشت شد و مقادیر هدایت الکتریکی عصاره نسبت 1:1 خاک به آب در نمونهها اندازهگیری گردید. در این پژوهش از سه روش زمینآماری کریجینگ معمولی، لاگ نرمال کریجینگ و کریجینگ شاخص برای تهیه نقشه شوری خاک استفاده گردید. بهمنظور ارزیابی دقت این روشها از پارامترهای آماری مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین استفاده شد. نتایج نشان داد که روش لاگ کریجینگ با داشتن حداقل مجذور میانگین مربعات خطا و حداکثر ضریب تبیین که بهترتیب برابر 34/0 و 73/0 است، مدل مناسب و دقیقتر برای ارزیابی شوری خاک است. روش کریجینگ شاخص براساس آستانههای تعریف شده توانسته است احتمال خطر شوری را در کلاسهای 4، 8، 16 و 32 دسیزیمنس بر متر نشان دهد. بر این اساس بخش اعظم منطقه دارای شوری بالای 4 دسیزیمنس بر متر است. نتایج نقشه نهایی شوری خاک نشان داد که بیشترین مقدار تجمع نمک مربوط به غرب و جنوب غرب منطقه و کمترین مقدار شوری در بخشهای شرق و شمال منطقه مشاهده میشود.
کامران عسگری، سیدحسن طباطبائی، پیام نجفی، شهرام کیانی،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
استفاده مداوم از پساب فاضلاب در آبیاری گیاهان زراعی در بلند مدت باعث انباشته شدن عناصر سنگین و آلودگی گیاهان، حیوانات و محیط زیست در ابعاد مختلف میگردد. هدف از این تحقیق، ارزیابی تأثیر استفاده از آبیاری قطرهای عمقی در کاهش پتانسیل تجمع عناصر سنگین در خاک و محصول و همچنین شاخص ریسک آلودگی تحت آبیاری با پساب میباشد. مزرعه مورد آزمایش در قالب طرح اسپلیت بلوک با دو تیمار اصلی شامل آب معمولی و پساب و سه تیمار فرعی شامل عمق قطره چکان صفر، 15 و 30 سانتیمتر با چهار تکرار در شهر اصفهان قرار داشت. نمونههای خاک در ابتدا و پس از برداشت گندم کشت شده در دو سال متوالی در زمین مورد آزمایش از هر پلات برداشته شدند. غلظت عناصر سنگین Cu, Zn, Cd, Pb, Cr, Ni در نمونههای خاک و دانههای گندم با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شدند. شاخص افزایش آلودگی (PLI) نشان داد که افزایش میزان عناصر سنگین در خاکهای آبیاری شده تحت تیمار پساب اختلاف معنیداری با آب معمولی نشان نداد (05/0P>). غلظت عناصر Cu، Pb، Cr و Zn در دانههای گندم کمتر از میزان حداکثر مجاز استاندارد بود ولی میزان Cr بیشتر از مقدار مجاز بود و میزان Ni چندین برابر حد مجاز بود. نتایج حاصل از آزمایشات میزان شاخص ریسک آلودگی 17/5 و 57/1 را برای عناصر Cd و Cu نشان داد. همچنین مقدار این شاخص برای عناصر Cd، Cu و Cr برای کودکان نیز بیش از یک بود. براساس نتایج ارائه شده میتوان نتیجه گرفت که عمق قطره چکان تأثیر معنیداری در انباشته شدن عناصر سنگین در خاک و دانه گندم ندارد.
فرنوش گوازی، عیسی معروف پور،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی مشخصههای هیدرولیکی نوارهای آبیاری قطرهای رایج در کشور بود. بدین منظور در این تحقیق، 10 نوع نوار آبیاری قطرهای ساخت داخل و خارج کشور مورد آزمون قرار گرفت و اثر دماهای مختلف آب شامل 13، 23، 33 و 43 درجه سانتیگراد بر نوارهای آبیاری بررسی شد. آزمایشها براساس استاندارد ISO 9261 و IRISI 6775انجام شد. ابتدا آزمایشها در دمای استاندارد 23 درجه سانتیگراد انجام شد تا شاخصهای ارزیابی کیفی نوارها بهدست آید. نتایج این تحقیق عبارتند از: به لحاظ ضریب تغییرات ساخت، 8 مدل در درجه خوب و بقیه در درجه متوسط قرار گرفتند، از نظر نسبت تفاوت دبی اندازهگیری شده با دبی اسمی، 3 مورد در درجه خوب، 3 مدل در درجه متوسط، 3 مدل در درجه قابل قبول و 1 مدل در درجه غیرقابل قبول دستهبندی گردیدند، در مورد یکنواختی پخش آب، 9 مورد در درجه عالی و 1 مورد در درجه خوب قرار گرفتند، در رابطه با ضریب کریستیانسن، تمامی نوارها از UC بیش از 70 درصد برخوردار بودند و لذا تغییرات دبی آنها از توزیع نرمال پیروی میکند، از نظر میزان ضریب تغییرات دبی 3 مدل در درجه قابل قبول، 2 مدل در درجه خوب و در نهایت 5 مدل در درجه غیرقابل قبول بودند. بهطور کلی وضعیت نوارهای آبیاری قطرهای مورد آزمایش از لحاظ تمامی شاخصهای هیدرولیکی کیفیت تولید بهجز ضریب تغییرات دبی مطلوب ارزیابی میشود.
کورش شیرانی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مدل سازی حساسیت پذیری نسبت به زمین لغزش در تصمیم گیری و برنامه ریزی کاربری زمین خصوصاً در نواحی کوهستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، مدل سازی و ارزیابی پتانسیل حساسیت زمین نسبت به زمین لغزش با استفاده از مدل های شاخص آنتروپی شانون و وزن شاهد تئوری بیزین می باشد. بدین منظور، در ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقاط لغزشی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های حوضه سرخون کارون تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی کاریری زمین، شاخص همگرایی، فاصله از جاده، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، گرادیان شیب، سنگ شناسی، وجه شیب و بارندگی بترتیب اهمیت به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی رقومی گردیدند. از تلفیق متغیرها، مقدار لغزش در هر کلاس عامل و وزن دهی طبقات بر اساس روابط موجود در مدل های آنتروپی شانون و وزن شاهد محاسبه و در نهایت نقشه پهنه بندی حساسیت نسبت به زمین لغزش در دو مدل مذکور حاصل گردیدند. نتایج نقشه های حساسیت نسبت به زمین لغزش حاصل از هر دو مدل نشان می دهد بیش از 70 درصد زمین لغزش های رخ داده در پهنه های حساسیت خیلی زیاد و زیاد که حدود نیمی از سطح حوضه (بیش از 45 درصد) را تشکیل می دهند، قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از هر دو مدل متفقاً نشان داد که کاربری زمین، بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش داشته است. تفکیک پذیری بین پهنه ها، بر اساس شاخص سطح سلول هسته (SCAI) و نسبت فراوانی (FR)، برای مدل آنتروپی شانون مناسب تر ارزیابی گردید. نهایتاً منحنی عملگر نسبی یا گیرنده (ROC) برای نقشه های حساسیت لغزش ترسیم و سطح زیر منحنی (AUC) آنها محاسبه گردید. نتایج اعتبارسنجی هر دو مدل خیلی خوب برآورد گردید و نشان داد که مدل آنتروپی (AUC=89%) اندکی بهتر از مدل وزن شاهد (AUC=82%) می باشد.
فاطمه حسینی، محمدرضا مصدقی، محمدعلی حاج عباسی، محمدرضا سبزعلیان، محسن سلیمانی، مژگان سپهری،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
آبگریزی بر بسیاری از ویژگیهای خاک از جمله پایداری خاکدانهها مؤثر است. بافت خاک و ماده آلی حاصل از بقایای گیاهی و ترشحات ریشه گیاهان و ریزجانداران از منابع اصلی ایجاد پوششهای آبگریز در خاک میباشند. از مهمترین علفهای دائمی و سرمادوست گیاه فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb.) است که رابطه همزیستی با قارچ اندوفیت Epichloë coenophaila برقرار میکند و این همزیستی سبب افزایش مقاومت گیاه به تنشهای زیستی و غیرزیستی و تغییر سرعت تجزیه بقایا و ویژگیهای مختلف خاک میشود. در این پژوهش اثر بقایای گیاه فسکیوی بلند حاوی اندوفیت (E+) و عاری از اندوفیت (E−) در سه سطح صفر، یک و دو درصد بر کربن آلی، تنفس میکربی پایه، رس قابل پراکنش و شاخص آبگریزی (به روش جذبپذیری ذاتی) در چهار خاک با بافت مختلف بررسی شد. بقایای گیاهان E+ و E− با نمونههای خاک مرطوب مخلوط و تحت 10 چرخه تر و خشک شدن قرار گرفته و در گرمخانه (دمای °C 25) به مدت 2 ماه نگهداری شده و در پایان ویژگیهای ذکرشده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با ریزشدن بافت، کربن آلی و رس قابل پراکنش افزایش و تنفس میکربی پایه و شاخص آبگریزی خاک کاهش یافت. افزایش مقدار بقایا سبب افزایش کربن آلی و تنفس میکربی پایه و کاهش رس قابل پراکنش گردید. آبگریزی خاک با افزایش مقدار ترکیبات آبگریز (در سطح 1 درصد) و با افزایش تخلخل خاک (در سطح 2 درصد) بهترتیب افزایش و کاهش یافت. نوع بقایا (اندوفیت) اثر معنیداری بر جذبپذیری آبی و اتانول و همچنین شاخص آبگریزی خاک نداشت اما بقایای گیاهان E+ سبب افزایش معنیدار کربن آلی و کاهش معنیدار رس قابل پراکنش خاک شد. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان دریافت که بقایای گیاه فسکیوی بلند به ویژه در حضور اندوفیت با افزایش ذخیره کربن آلی، شاخص آبگریزی و کاهش رس قابل پراکنش (شاخص ناپایداری ساختمان) سبب بهبود کیفیت فیزیکی خاک میشود. این گیاهان و بقایای حاصل از آنها دارای پتانسیل زیادی برای کاربرد در طرحهای حفاظت خاک در مراتع و زمینهای کشاورزی میباشند.
فاطمه جلیلیان، بهاره بهمنش، مجید محمداسمعیلی، پرویز غلامی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
در پژوهش حاضر، تغییرات شاخصهای مختلف پوشش گیاهی و خصوصیات مختلف فیزیکوشیمیایی خاک در سه تیمار پخش سیلاب، قرق و چرای دام (تیمار شاهد)، در منطقه پشرت واقع در استان مازندران، مورد بررسی و مقایسه واقع گردید. بهمنظور اندازهگیری خصوصیات مختلف خاک، اقدام به برداشت 18 نمونه خاک (6 برداشت در هر تیمار) از عمق صفر تا 30 سانتیمتری در تیمارهای مورد نظر گردید. برای بررسی شاخصهای مختلف پوشش گیاهی نیز، تعداد 90 پلات (9 ترانسکت 100 متری) بهصورت تصادفی سیستماتیک در تیمارهای مورد مطالعه اجرا و اندازهگیریهای لازم انجام گرفت (30 پلات در هر تیمار). سپس در هر یک از این پلاتها، درصد پوشش تاجی به تفکیک گونهها مشخص و برای بررسی و ارزیابی تنوع و غنای گونهای در هر سه تیمار، از دو شاخص تنوع شانون- واینر و سیمپسون و شاخصهای غنای مارگالف و منهنیک استفاده گردید. درنهایت، دادههای بهدست آمده از هر دو بخش خاک و پوشش گیاهی در سه تیمار مورد مطالعه، با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون دانکن باهم مقایسه و مورد ارزیابی واقع شدند. نتایج نشان داد که پخش سیلاب و قرق باعث افزایش معنیدار درصد شن و ازت کل و کاهش معنیدار درصد سیلت و پتاسیم نسبت به تیمار شاهد بوده است. همچنین، درصد رس و ماده آلی، مقادیر اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی و فسفر خاک هیچگونه اختلاف معنیداری را در تیمارهای مورد مطالعه نشان نداده است. نتایج آنالیز واریانس شاخصهای مختلف تنوع، غنا و یکنواختی گونهای نشان داد که همه شاخصها پاسخ معنیداری در هر سه تیمار با هم داشتند و بیشترین تنوع و غنای گونهای در تیمارهای پخش سیلاب و قرق مشاهده گردید. با توجه به تغییرات ایجاد شده در خصوصیات خاک و پوشش گیاهی در تیمارهای پخش سیلاب و قرق نسبت به شاهد، میتوان بیان نمود که اجرای عملیات پخش سیلاب و قرق در منطقه مورد مطالعه تأثیر مثبتی در اصلاح بافت خاک، افزایش نفوذپذیری خاک و درنهایت بهبود وضعیت پوشش گیاهی داشته است.
سارا پیشیار، حسن خسروی، علی طویلی، آرش ملکیان،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
در مطالعه حاضر بهمنظور بررسی وضعیت تخریب منابع آب دشت کاشان ابتدا هشت شاخص افت آبزیرزمینی، نسبت توسعه چاه به قنات، شوری آب، راندمان آبیاری، میزان ساعت پمپاژ، کمبود منابع آب مورد استفاده دام و انسان و میزان بیلان منفی آب با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان و مدلهای ارزیابی موجود تعیین شدند و با استفاده از مدل مدالوس، نقشه وضعیت بیابانزایی منطقه با استفاده از هشت شاخص اولیه تهیه شد. در مرحله بعد با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره شاخصها وزندهی شدند و شاخصهایی که در مدل تاپسیس وزن بیشتر از 5/0 داشتند بهعنوان مؤثرترین شاخصهای تعیین شدند و نقشه وضعیت بیابانزایی منطقه با استفاده از مؤثرترین شاخصها نیز تهیه شد و نقشههای نهایی بهدست آمده از دو روش با هم مقایسه شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان شاخصهای رتبهبندی شده شاخصهای افت آب زیرزمینی، شوری آب، میزان ساعت پمپاژ و میزان بیلان منفی بیشترین تأثیر را در تخریب منابع آب منطقه مورد مطالعه دارند. همچنین مقایسه نقشههای بیابانزایی معیار آب با دو روش متفاوت نشان داد که در نقشه تهیه شده از هشت شاخص اولیه، 78/87 درصد از کل منطقه در وضعیت بحرانی (ج) و 30/8 درصد در وضعیت بحرانی (ب) قرار دارد و بقیه منطقه در سایر وضعیتها قرار دارد. همچنین براساس نقشه تهیه شده با استفاده از مؤثرترین شاخصها، 15/99 درصد از کل منطقه در وضعیت بحرانی (ج) و 849/0 در وضعیت بحرانی (ب) قرار دارد. نتایج نشان میدهد که جهت بررسی بیابانزایی بهتر است ابتدا شاخصها توسط روشهای تصمیمگیری وزندهی و اولویتبندی شوند این کار باعث میشود شاخصهایی که در منطقه تأثیر زیادی در پدیده بیابانزایی نداشته مشخص شوند و مانع از تأثیر آنها در کلاسهای بیابانزایی و کاهش امتیازات شود.
عباسعلی ولی، فاطمه روستایی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
فرسایش بادی مهمترین فرایند ژئومورفیک و عامل اصلی تغییر چشمانداز در مناطق خشک و نیمهخشک شناخته شده است. در این پژوهش با استفاده از شاخص طوفان گرد و غبار بهعنوان روشی مناسب برای پایش طولانی مدت فرسایش بادی با استفاده از دادههای اقلیمی در ایران مرکزی پرداخته شد، در همین راستا تحلیل روند فرسایش بادی با استفاده از مقادیر استاندارد شده شاخص طوفان گرد و غبار و مؤلفههای آن شامل طوفان گرد و غبار شدید، طوفان گرد و غبار متوسط و طوفان محلی و با بهرهگیری از آزمون آماری ناپارامتریک من کندال در ایران مرکزی طی سالهای 1965 تا 2014 صورت گرفت. نتایج بهدست آمده حاکی از تشدید فرسایش بادی در سالهای اخیر میباشد، بهطوری که روند شاخص طوفان گرد و غبار در ۳۰ سال اخیر (۱۹۸۵ تا ۲۰۱۴) بیش از سه برابر نسبت به ۲۰ سال ماقبل آن (۱۹۶۵ تا ۱۹۸۵) افزایش داشته است. بخشهای مرکزی و جنوبی ایران مرکزی بیشترین شدت فرسایش بادی را نشان میدهند و با نزدیک شدن به شمال حوزه از شدت فرسایش بادی کاسته میشود. بنابراین با توجه به حساسیت این مناطق علاوه بر درنظر گرفتن در برنامههای پیشگیری، بایستی در برنامههای احیا و کنترل نیز مد نظر قرار گیرند.
حمید رضا مرادی، محمد رحمتی، حاجی کریمی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
آب زیرزمینی یکی از مهمترین منابعی است که از خشکسالی تأثیر میپذیرد. آبخوانهای کارستی از منابع مهم آب زیرزمینی در غرب کشور و استان کرمانشاه هستند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی در مؤلفههای هیدرولوژیکی آبخوانهای کارستی با شرایط توسعهیافتگی متفاوت صورت گرفته است. مناطق مورد مطالعه در این تحقیق شامل دو آبخوان کارستی بیستون- پرآو و کوه پاطاق در استان کرمانشاه است. برای انجام این پژوهش از آمار ماهانه بارش و آبدهی چشمهها طی دوره آماری 20 ساله استفاده شد. در این تحقیق، از شاخصهای SPI و SDI بهترتیب برای بررسی حالات مختلف خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی استفاده شد. برای تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی با آب زیرزمینی از همبستگی پیرسون و برای تعیین تأخیر زمانی، به بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI پرداخته شد. نتایج تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی نشان داد که این دو در سطح معنیداری یک درصد دارای همبستگی هستند. همچنین نتایج بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI نشان داد که تأخیر زمانی بین وقوع خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی در مناطق مورد مطالعه بدون تأخیر زمانی یا حداکثر با یک ماه تأخیر رخ داده است. براساس نتایج، مقادیر ضریب همبستگی پیرسون بین شاخصهای SPI و SDI در منطقه بیستون- پرآو بیشتر از منطقه کوه پاطاق است که بیانگر میزان توسعهیافتگی کارست منطقه بیستون- پرآو نسبت به کوه پاطاق است.
فاضل امیری، طیبه طباطبایی، سیما ولیپور،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف از تحقیق، ارزیابی مکانی کیفیت آبهای زیرزمینی در محل دفن زبالههای شهری قائمشهر با استفاده از شاخص کیفیت آب زیرزمینی ایران (IRWQIGC) است. برای انجام تحقیق، از 11 حلقه چاه منطقه با سه تکرار در بهمن ماه 1393 نمونه گرفته شد و با ارزیابی پارامترهای -NO3، Ecoli، EC، pH، TH، SAR، 3-PO4، BOD5، COD و DO در نمونهها با روشهای استاندارد متد اندازهگیری و کیفیت آبهای زیرزمینی با استفاده از IRWQIGC تعیین شد. توصیفی آماری پارامترها در محیط SPSS صورت گرفت. نقشه تغییرات مکانی پارامترها در محیط ArcGIS ترسیم شد. نتایج شاخص IRWQIGC نشان داد که 15/0 درصد از سطح منطقه در طبقه بد، 85/98 درصد در طبقه نسبتاً بد، 1 درصد در طبقه متوسط قرارگرفته است. نتایج تغییرات مکانی پارامترها نشان داد که از جنوب به شمال و شمال شرق منطقه از کیفیت آب کاسته میشود. ارزیابی تغییرات کیفیت آب در نزدیکی محل دفن زباله نشان داد که 56/2149 مترمربع از مساحت کل، پتانسیل نسبتاً بدی را برای تغذیه آبهای زیرزمینی منطقه دارد.