50 نتیجه برای جمال
عبدالحسین جمالی زواره، عباس شریفی تهرانی، مجتبی محمدی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
عصاره برگ گیاه Reynoutria sachalinensis (F. Schmidt) Nakai ترکیبی است که برای کنترل برخی از بیماریها و بهخصوص سفیدک پودری کدوییان (ناشی از قارچ Podosphaera fusca) توصیه شده و مکانیزم اثر آن القای واکنشهای دفاعی گیاه ذکر شده است. در پژوهش حاضر اثر عصاره برگ این گیاه بر تغییر برخی از واکنشهای دفاعی بوته خیار بررسی شد. پس از تیمار اولین برگ حقیقی بوته خیار با عصاره برگ R. sachalinensis ، تغییرات فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز و میزان ترکیبات فنلی، در اولین و دومین برگ حقیقی بوته سالم یا مایه زنی شده با P. fusca بررسی و با شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که فعالیت ویژه آنزیم پراکسیداز بوته خیار پس از کاربرد عصاره افزایش یافت و با توجه به اینکه افزایش در هر دو تیمار سالم و مایه زنی شده دیده شد، تنش ناشی از نفوذ بیمارگر بر آن اثری نداشته است. فعالیت ویژه آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در بوته سالم در طول 24 ساعت پس از کاربرد عصاره افزایش سریع و زودگذر داشت اما در بوته مایه زنی شده افزایش فعالیت این آنزیم تدریجی و طولانیتر بود که احتمالاً ناشی از تعامل اثر عصاره با تنش نفوذ بیمارگر بوده است. میزان ترکیبات فنلی بافت بوته خیار تیمارشده با عصاره علیرغم نوسانات جزیی، روند تغییر مشخصی نشان نداد.
رحیمه سپهری، غلامحسین طهماسبی، میرجمال جلالی زنوز،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
این تحقیق در سال 1382 روی 364 کلنی زنبور عسل منطقه مرکزی ایران انجام شد. اهداف این طرح تعیین میزان هموزیگوتی آللهای جنسی و تعداد آنها در نسل سوم این توده و نحوه تأثیر آن بر بعضی صفات تولیدی بود. اندازهگیری هموزیگوتی آللهای جنسی بر اساس روش "روتنر"(1988) و"تارپی و پیج"(2002) انجام گردید. جهت تعیین میزان جمعیت نوزادان کارگر، جمعیت نوزادان نر و میزان ذخیره گرده، به ترتیب سطح ناحیه نسلی کارگر، سطح ناحیه نسلی نر و سطح گرده ذخیره شده روی شانها اندازهگیری شد. میزان جمعیت بالغین بر حسب قاب و میزان عسل تولیدی نیز، با محاسبه مجموع عسل استخراجی و عسل باقیمانده هر کلنی ارزیابی شد. متوسط هموزیگوتی آللهای جنسی و تعداد آنها در توده مورد آزمایش، به ترتیب 83/18 درصد و 32/5 آلل براورد شد. نتایج نشان میدهد که رابطه مستقیم و معنیداری بین هموزیگوتی آللهای جنسی و سطح ذخیره گرده وجود ندارد (P>0.05). همچنین افزایش هموزیگوتی آللهای جنسی تأثیر منفی و معنیداری روی میزان جمعیت و تولید عسل میگذارد (P<0.01). لذا به منظور جلوگیری از کاهش تعداد آللهای جنسی لازم است کلنیهای جدیدی از منطقه برای تلاقیها وارد شود که بتوان از کاهش عملکرد کلنیها نیز جلوگیری کرد.
حسن برزگر ، احمد کرباسی، جلال جمالیان، محمود امین لاری،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
کیتوزان از مشتقات دی استیله شده کیتین میباشد که در پوشش سخت پوستان، بند پایان و دیواره سلولی برخی از قارچها یافت میشود. هدف از این تحقیق بررسی خاصیت ضد میکروبی کیتوزان و امکان کاربرد آن در سس مایونز به عنوان یک ماده نگهدارنده طبیعی میباشد. در این تحقیق به روش شیمیایی از پوسته میگو کیتوزان استخراج شده و سپس قدرت ضد میکروبی کیتوزان تولیدی از آن به طریق In Vitro بررسی گردید. بدین منظور از دو باکتری Lactobacillus plantarum و Salmonella enteritidis استفاده گردید. آزمایشات در دو pH برابر 5 و 6 انجام گرفت و با بهکار بردن غلظتهای مختلفی از کیتوزان میزان حداقل غلظت مورد نیاز به عنوان بازدارنده (MIC) وحداقل غلظت مورد نیاز به عنوان باکتریکش (MBC) کیتوزان برای هر دو باکتری بهطور جداگانه تعیین شد. مقدارMIC و MBC کیتوزان در مورد هر دو باکتری و در دوpH مختلف کمتر از 1 میلیگرم در میلیلیتر بهدست آمد. همچنین قدرت ضد میکروبی کیتوزان در pH برابر 5 بیش از pH برابر 6 بود. در مرحله بعد تأثیر غلظتهای 1/0، 2/0 و3/0 درصد کیتوزان بر باکتریهای مذکور در سس مایونز تحت شرایط نگهداری در دو دمای 5oC و 25oCبررسی شد. افزودن مقادیر ذکر شده کیتوزان به سس مایونز باعث کاهش معنیداری در جمعیت باکتریهای سالمونلا و لاکتوباسیلوس اضافه شده به سس مایونز در طول نگهداری به مدت 8 روز در دو دمای 5oCو 25oCشد. همچنین قدرت ضد میکروبی کیتوزان در دمای 5oCبیش از دمای 25oCبود. بررسی خواص حسی نشان داد که افزودن کیتوزان تا میزان 3/0 درصد باعث ایجاد خواص حسی نامطلوب در سس مایونز نمیشود. در نهایت از این تحقیق چنین نتیجهگیری شد که میتوان کیتوزان را به میزان 2/0 درصد به عنوان یک ماده نگهدارنده طبیعی در سس مایونز استفاده کرد.
جمال عباس پلنگی، علی محمد آخوند علی،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
در هنگام طراحی یک سیستم آبیاری قطره ای لازم است الگوی خیس شدن نیمرخ خاک که اصطلاحاً به آن پیاز رطوبتی گفته می شود برای هر زمینی که قرار است با روش قطره ای آبیاری شود، از قبل مشخص گردد. شکل الگوی رطوبتی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار در انتخاب قطره چکان می باشد و روی حجم آب آبیاری مؤثر است. فاصله قطره چکانها نیز براساس شکل الگوی رطوبتی و مساحتی که هر قطره چکان اشغال می کند انتخاب می شود. ابعاد پیاز رطوبتی تحت تأثیر پارامترهای مهمی همچون خصوصیات هیدرولیکی خاک، دبی خروجی قطرهچکان و زمان آبیاری می باشد. بهمنظور تخمین شکل جبهه رطوبتی ناشی از یک منبع نقطه ای این پژوهش در منطقه الباجی واقع در 25 کیلومتری جاده اهواز- اندیمشک و خاکی با بافت شنی صورت گرفته است. بدین منظور ابتدا قطره چکانها برای تأمین دبیهای 5، 10، 20، 30 و 40 لیتر در ساعت کالیبره شدند. سپس آزمایشهای مزرعه ای برای تعیین حداکثر قطر و عمق پیاز رطوبتی در زمانهای مختلف پس از شروع آبیاری به ازای هر دبی انجام گرفت. در نهایت روابطی نیمه تجربی با تأثیر عوامل فیزیکی حاکم بر پیشروی آب در خاک در آبیاری قطره ای، تحت منبع نقطه ای و قضیه π باکینگهام و آنالیز ابعادی بهدست آمد. این روابط با استفاده از الگوهای رطوبتی بهدست آمده واسنجی شده و بهمنظور صحت سنجی آن، روابط علمی- تجربی بهدست آمده مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به مطالعه انجام شده و حداکثر خطای نسبی 3/14 درصد و حداکثر جذر میانگین مربعات خطای 8/3 سانتیمتر در پیش بینی قطر و عمق جبهه رطوبتی، معادلات بهدست آمده که مبتنی بر نتایج آزمایشهای میدانی نیز می باشند، با دقت بالایی ابعاد هندسی پیاز رطوبتی را برآورد می کنند و می توان از آنها در طراحی و مدیریت بهینه سیستم آبیاری قطره ای برای شرایط مورد مطالعه استفاده کرد.
بهزاد رایگانی، سید جمالالدین خواجهالدین، سعید سلطانی کوپایی، سوسن براتی،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
برف یکی از منابع بزرگ آب در بیشتر نقاط دنیا میباشد. آب معادل پوشش برفی حدود یک سوم از آب مورد نیاز برای فعالیتهای کشاورزی و آبیاری را در سراسر کره زمین تأمین میکند. برآورد میزان آب و یا محتوای آبی پوشش برفی و تخمین رواناب ناشی از ذوب برف یک از فعالیتهای عمده هیدرولوژیستها بهحساب میآید. برای محاسبه رواناب ناشی از ذوب برف، روشهای مختلفی ارائه و پیشنهاد شده است که اکثر این روشها نیاز به پایش پیوسته سطح پوشیده از برف دارند. امروزه پایش مداوم این سطح توسط دادهبرداریهای ماهوارهای و با استفاده از روشهای مبتنی بر سنجش از دور صورت میگیرد. تصاویر ماهوارهای MODIS بهدلیل دقت زمینی بهتر(250 متر) و تعداد باندهای بیشتر برای این منظور مناسبتر از تصاویر سنجندههای دیگر مانند NOAA میباشد. به همین علت در این تحقیق برای تهیه نقشه پوشش برفی از تصاویر MODIS و شاخص NDSI استفاده شد. یکی از مشکلات عمده در پایش سطوح برفدار ابری بودن سطح منطقه است، بنابراین در این پژوهش به کمک مدل رقومی ارتفاعی منطقه( DEM) و ایجاد روابط رگرسیون میان درجه حرارت، ارتفاع و تصویر جهت شیب، تغییرات سطوح برفدار در تاریخهایی که تصاویر MODIS موجود نبود یا بهعبارت دیگر تصاویر ابری بودند، بهدست آمد. بدین منظور برای روز 5 اسفند 1382 که دارای تصویر مناسب بود از این روش سطح پوشیده از برف برآورد گردید که در مقایسه با تصویر مذکور درستی و صحت روش مورد استفاده، تأیید گردید.
فاضل امیری، سید جمال الدین خواجه الدین، کوشیار مختاری،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
رسته بندی بخشی از اکولوژی آماری است که در سال های اخیر توسعه و تکامل بسیاری یافته است. هدف نهائی از انجام رسته بندی پیدا کردن آن دسته از عوامل محیطی است که در تعیین ساختار اکولوژیک گونه های گیاهی اهمیت دارند. به منظور شناخت اثر عوامل محیطی بر استقرار و رشد کمی و کیفی گونه Bromus tomentellus، درمنطقه فریدن اصفهان، از روش رسته بندی استفاده شد. برای این منظور 15 سایت مورد مطالعه قرار گرفت. در هر سایت متغیرهای تراکم و درصد پوشش و عوامل خاک شامل هدایت الکتریکی (EC)، اسیدیته خاک (pH)، درصد آهک (CaCO3)، سنگ و سنگریزه، مقادیر رس، سیلت، شن و عناصر سدیم، کلسیم، پتاسیم، منیزیم، کلر، SAR، نسبت کربن به ازت (OC، (C/N در افقهای سانتی متر (30 - 0) Aو سانتی متر (60 - 30) Bو در طول یک خط ترانسکت اندازهگیری شد. ماتریس ویژگی های محیطی و گونهای تهیه شد. با استفاده از نرم افزار CANOCO و PC-ORD و به روش RDA، ارتباط خصوصیات گونهای با ویژگیهای محیطی تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین تاج پوشش و تراکم گونهای با عوامل خاکی، هم بستگی معنی دار وجود دارد. این نتایج حاکی است که C/N در افقA و میزان قلیائیت در افق B بیشترین تأثیر را بر تراکم و درصد پوشش گونهB. tomentellus، دارند. عواملی چون میزان هدایت الکتریکی ، اسیدیته خاک و... بر خصوصیات رشد گونه مورد مطالعه تأثیر چندانی ندارند.
غلامرضا مصباحی، اعظم عباسی، جلال جمالیان، عسگر فرحناکی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
در این پژوهش ابتدا پوست و دانه ضایعاتی حاصل از تولید رب گوجه فرنگی جمع آوری، خشک و آسیاب گردید . سپس پودر پوست و دانه ۷ و ۱۰ درصد به سس کچاپ افزوده شد . به منظور بررسی تأثیر اضافه کردن پودر پوست و دانه گوجه فرنگی ،۵ ،۲ ، گوجه فرنگی به میزان ۱ بر خواص فیزیکوشیمیایی و تغذیه ای نمونه های سس کچاپ خصوصیاتی مانند میزان لیکوپن، کل ماده خشک، بریکس، قند کل، قند در نمونه های سس ارزیابی شد. هم چنین خواص رئولوژیک (a/b و L) و رنگ pH ،C احیا کننده، پروتئین، چربی، خاکستر، فیبر، ویتامین (قوام و ویسکوزیته ) نمونه های سس کچاپ اندازه گیری و با نمونه های شاهد مقایسه گردید . ارزیابی حسی نمونه های سس کچاپ نیز پس ۵ ماه توسط گروه ارزیاب حسی صورت گرفت . افزودن پودر پوست و دانه گوجه فرنگی به نمونه های سس سبب افزایش مقدارکل ، از ۳،۱ ماده خشک، بریکس، فیبر، پروتئین و چربی و نیز قوام و ویسکوزیته در نمونه ها شد . آزمون های ارزیابی حسی اختلا ف معنی داری را میان نمونه های سس کچاپ حاوی ۱ و ۲ درصد پودر پوست و دانه گوجه فرنگی و نمونه های شاهد از نظر رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی نشان نداد . هم چنین آزمون های ارزیابی حسی بروز تغییرات معن ی دار را در طول نگ هداری در نمون ههای سس کچاپ نشان نداد . در مجموع از نتایج حاصل از این پژوهش می توان استنباط کرد که خواص رئولوژیک و اغلب خواص تغذیه ای سس کچاپ با افزودن پودر پوست و دانه گوج هفرنگی بهبود م ییابد.
سالار جمالی ، ابراهیم پورجم، ناصر صفایی، عزیزاله علیزاده،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
بهمنظور براورد میزان خسارت نماتود نوک سفیدی برگ برنج روی رقم علی کاظمی، پژوهشی طی سالهای 1384 و 1385 در شرایط گلخانه و میکروپلات در مؤسسه تحقیقات برنج کشور انجام گرفت. برای اجرای این آزمون از پلاتهایی به ابعاد 5/0*1 مترمربع استفاده شد. مایهزنی نماتودها بهکمک لولههای پلاستیکی در مرحله گیاهچه و با جمعیتهای 0، 100، 300، 500، 700 و 900 نماتود به ازای هر گیاه انجام شد. ارزیابی خسارت در گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی و در میکروپلات با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. شاخصهای مورد بررسی در این مطالعه، شامل توسعه علائم بیماری (تعداد بوتهها و برگهای آلوده)، میزان عملکرد و تراکم جمعیت نماتود در داخل بذر بودند. تجزیه واریانس دادهها نشانگر معنیدار بودن تفاوت تیمارها در پارامترهای مورد بررسی بود. حداقل جمعیت مورد نیاز برای ایجاد علائم و کاهش عملکرد در شرایط میکروپلات 500 نماتود و در گلخانه 300 نماتود بود. تحلیل رگرسیون دادههای گلخانه و میکروپلات نشان داد که درصد کاهش عملکرد با جمعیت نماتود همبستگی بالایی دارد ( و ). همچنین همبستگی بین درصد شدت علائم و جمعیت نماتود مثبت و در سطح احتمال پنج درصد معنیدار گردید ( و ). نتایج تحلیل رگرسیون منجر به ارائه معادلههایی شده است که از آنها میزان خسارت را میتوان از روی جمعیت نماتود براورد نمود.
سوسن براتی قهفرخی، سعید سلطانی کوپایی، سید جمال الدین خواجه الدین، بهزاد رایگانی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
در این تحقیق، جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی، حوزه آبخیز قلعه شاهرخ با مساحت 1/150980 هکتار انتخاب گردید. داده سنجندههای MSS ،TM و ETM+ از ماهواره لندست برای این منظور استفاده شد. برای تهیه نقشههای کاربری اراضی حوزه، پس از انجام تصحیحات و آنالیزهای مختلف بارزسازی شامل PCA،FCC روی تصاویر، منطقه با استفاده از GPS، نقشههای توپوگرافی 1:50000 و اطلاعات جانبی دیگر مورد بازدید صحرایی قرار گرفت. واحدهای کاربری اراضی مختلف با انجام نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده بررسی شد. پس از اعمال روشهای مختلف طبقهبندی ، صحت نقشههای تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشههای نهایی کاربری اراضی حوزه در سالهای 1354، 1369 و 1381 به روش هیبرید و با دقت قابل قبول تولید گردید. سپس روند تغییرات کاربری اراضی در دورههای مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در دوره اول مطالعه (سال 1354) بیشترین وسعت کاربری اراضی مربوط به مرتع تنک و اراضی با پوشش پراکنده با 6/41 درصد و کمترین وسعت مربوط به کشاورزی آبی با 5/1 درصد بوده است. همچنین در دوره دوم (1369-1354) بیشترین وسعت کاربری مربوط به مرتع تنک و اراضی با پوشش پراکنده با 4/43 درصد و کمترین وسعت مربوط به کشاورزی آبی با 1/4 درصد است. در دوره سوم مطالعه (1381-1369) بیشترین وسعت کاربری با 6/35 درصد مربوط به کشاورزی دیم و کمترین وسعت مربوط به کشاورزی آبی با 7 درصد میباشد. طی سالهای 1354 تا 1369 بیشترین تغییر کاربری شامل تبدیل مراتع با پوشش نیمه انبوه به دیمزارها و اراضی زراعی آبی و در درجه دوم تبدیل این مراتع به مراتع تخریب یافته با پوشش پراکنده است. در طی سالهای 1369 تا 1381 بیشترین تغییر کاربری در مراتع تنک و اراضی با پوشش پراکنده است که به همراه بخشی از مراتع نیمه انبوه به دیمزارها و زراعت آبی تبدیل شدهاند.
سامره فلاحتکار، علیرضا سفیانیان، سید جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا ضیائی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است. اطلاع از انواع تغییرات پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در قسمت های مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزی های مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی منطقه اصفهان بزرگ که شامل شهر اصفهان و اراضی اطراف آن است طی 4 دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف مطالعه از عکس های هوایی1:50000 سال 1334، تصاویر ماهواره ای MSS و TM و ETM+ به ترتیب برای شهریور ماه سال های 1351، 1369 و 1380 و نقشه های توپوگرافی شهر اصفهان و اراضی اطراف آن استفاده گردید. تمامی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به روش نزدیکترین همسایه تصحیح هندسی شدند و RMSe کمتر از یک پیکسل گردید. برای پردازش تصاویر، ابتدا مطابق با شاخص OIF، بهترین ترکیب رنگی کاذب برای تصاویر تهیه شد، سپس با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده به صورت تلفیقی و به کارگیری شاخص NDVI نقشه های پوشش اراضی منطقه مورد مطالعه در 5 طبقه تهیه گردید. در نهایت، نقشه های حاصله به روش مقایسه بعد از طبقهبندی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که بیشترین توسعه مناطق شهری در بین سالهای 1351 تا 1369 با گسترش متوسط 571 هکتار در هر سال و کمترین رشد آن بین سالهای 1334 تا 1351 با مساحتی حدود 324 هکتار در هر سال رخ داده است. اما در طی سال های 1334 تا 1351 با کاهش متوسط سالانه 1263 هکتار، بیشترین تخریب پوشش سبز منطقه مورد مطالعه روی داده است.
محمودرضا همامی، فاطمه حاضری، سیدجمال الدین خواجه الدین،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
جمعیت های آهوی ایرانی در دهه های اخیر د ر حال کاهش بوده اند به طوری که این گونه در سال ٢٠٠٦ به جمع گونه های تهدید شده پیوست. این در حالی است که داده های بوم شناختی در مورد این گونه بسیار اندک است . یکی از بهترین زیستگاه ها ی آهوی ایرانی در پناهگاه حیات وحش موته قرار دارد که یکی از بزرگ ترین جمعیت های آهوی ایرانی در ایران را در خود حفظ کرده است . استفاده از جوامع گیاهی توسط گونه تهدید شده آهوی ایرانی در طول سه فصل تابستان، پاییز و زمستان با استفاده از شمارش گروه های سرگین در ترانسکت های نواری دائمی در پناهگاه حیات وحش موته مورد بررسی قرار گرفت . شمارش گروه های سرگین هر ٤٥ روز یک بار صورت گرفت و تأثیر منابع آب و مزاحمت های انسان و دام کنترل شد . انتخاب زیستگاه بین فصول و جوامع گیاهی مختلف متفاوت بود . جامعه گیاهی شوره زار با تنوع بالا یی از گونه های مقاوم به شوری درتمام فصول به خصوص در فصل زمستان به بیشتر ین میزان و جامعه گیاهی درمنه- قیچ در تمام فصول به کمترین میزان مورد استفاده آهو قرار گرفت . مدل کمینه به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون تعدادی از متغییرهای گیاهی ر ا به عنوان متغیرهای مؤثر بر استفاده از ز یستگاه توسط آهو در هر فصل به دست داد که از این میان می توان به تأثیر منفی گیاهان خارشتر و گز، و تأثیر مثبت گیاهان شور باتلاقی و علف شور در فصول پاییز و زمستان اشاره کرد.
زهرا خسروانی، سید جمالالدین خواجهالدین، علیرضا سفیانیان، محمود محبی، امیرحسین پارسامهر،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده
از دادههای سنجنده LISS IV، ماهواره IRS-P6برای تهیه نقشه کاربری اراضی دشت سگزی واقع در شرق اصفهان استفاده شد که مساحت منطقه مورد مطالعه 22121 هکتار می باشد. تصاویر باند 2 (سبز)، باند 3 (قرمز) و باند 4 (مادون قرمز نزدیک) سنجنده LISS IV با دقت زمینی 8/5 متر، با روش نزدیکترین همسایه و مدل هندسی چند جملهای درجه یک با RMSE حدود 3/0 پیکسل به نقشه توپوگرافی 1:25000 منطقه ثبت داده شد. برای آنالیز دادهها روشهای مختلف پردازش تصویر نظیر طبقهبندی نظارتشده و نظارتنشده، تجزیه مؤلفههای اصلی، فیلترگذاری و شاخص گیاهی NDVI روی دادههای ماهوارهای اعمال گردید. در نهایت نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش هیبرید به دست آمد. نقشه حاصل 6 کاربری ارضی زیر را به خوبی تفکیک نمود: اراضی کشاورزی، زمینهای بایر، اراضی بههمخورده، زمینهای تاغکاری(Haloxylon amodendron)، خطوط ارتباطی و جادهها، مناطق مسکونی و محلهای صنعتی. این نقشه دارای ضریب کاپای 89% و دقت کلی92% است. زمینهای بایر در این منطقه اراضی با پوشش گیاهی طبیعی ولی بسیار ضعیف را شامل میشود که جزو بیابانهای طبیعی محسوب میگردند. زمینهایی که در اثر فعالیت کورههای آجرپزی، توپوگرافی طبیعی زمین بههمخورده و بهدنبال آن پوشش گیاهی کاملاً از بین رفته، اراضی تخریبشده محسوب میشود؛ این اراضی جزو مناطق بیابانی مصنوعی منظور میگردد. دادههای این سنجنده برای تفکیک انواع کاربریهای مطالعه شده بهخصوص در رقومیسازی جادهها توانائی بالایی دارد، بدینترتیب دادههای این سنجنده برای تصحیح نقشههای 1:25000 توپوگرافی میتواند کاربرد داشته باشد.
مهرداد مقدس، علی رئیسی استبرق، جمال عبداللهی،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
خاکهای متورمشونده، خاکهایی هستند که با تغییر رطوبت، حجم آنها تغییر میکند. تغییر حجم این خاکها باعث ایجاد خسارت به سازههای بناشده روی آنها میشود. از آنجایی که تورم و انقباض در این خاکها از هم جدایی ناپذیرند، بنابراین بررسی تورم بدون انقباض منطقی به نظر نمی رسد. در این پژوهش میزان تورم-پذیری یک خاک متورمشونده تحت سربار 10 کیلوپاسکال با سه نوع کیفیت آب در چرخههای متوالی تر و خشکشدن، بررسی شد. به این منظور، یک نمونه از خاک متورمشونده که به روش استاتیکی متراکم شد، در دستگاه تحکیم اصلاحشده تحت سربار ثابت 10 کیلو پاسکال با سه کیفیت مختلف آب در معرض چرخههای تر و خشکشدن قرار گرفت. نتیجه حاکی از یکسانشدن تورم و انقباض پس از طی حدود 6 چرخه بود. همچنین تغییرات پتانسیل تورمی خاک در چرخههای متوالی تر و خشک متأثر از کیفیت آب بود به گونهای که آب شور سبب کاهش پتانسیل تورم پس از چند چرخه، نسبت به آب خالص شد. منحنیهای تغییرات نسبت پوکی در برابر رطوبت در حالت تعادل نیز نشانگر حذف پدیده پسماند پس از اعمال چرخههای تر و خشکشدن بود.
محمدباقر حیدریان پور، عبدالمجید ثامنی، جمال شیخی، نجفعلی کریمیان ، مهدی زارعی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد ورمی کمپوست و نیتروژن بر رشد، غلظت و جذب کل عناصر غذایی آفتابگردان، آزمایشی در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح ورمی کمپوست (صفر، 5/2، و 5 درصد وزنی) و سه سطح نیتروژن (صفر، 90، و 180 میلیگرم در کیلوگرم) بود. کاربرد 5/2 درصد ورمی کمپوست، میانگین وزن تر و خشک، و جذب کل پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگران را به طور معنیداری نسبت به سطح بدون کاربرد ورمی کمپوست افزایش داد ولی میانگین غلظت روی و مس را کاهش داد. کاربرد 90 میلیگرم نیتروژن در مقایسه با سطح بدون کاربرد نیتروژن، میانگین وزن تر و خشک و غلظت نیتروژن، روی و منگنز، جذب کل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگردان را افزایش داد ولی میانگین غلظت فسفر را کاهش داد. کاربرد 180 میلیگرم نیتروژن تنها میانگین جذب کل نیتروژن را نسبت به سطح 90 میلیگرم نیتروژن افزایش داد. تیمار 5/2 درصد ورمی کمپوست توأم با 90 میلیگرم نیتروژن، عملکرد وزن خشک اندام هوایی آفتابگردان را نسبت به تیمار دارای 5/2 درصد ورمی کمپوست بدون کاربرد نیتروژن به طور معنیداری افزایش داد.
سارا صمدوند، مهدی تاجبخش، کامران انوری، جمال احمدآلی،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد و کارآیی مصرف آب در سیستمهای آبیاری قطرهای نواری و نشتی در کشت یک و دو ردیفه و تراکم در زراعت ذرت دانهای رقم سینگل کراس 704، آزمایشی در قالب طرح کرتهای نواری خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1389 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب به اجرا درآمد. فاکتور عمودی چهار تیمار آبیاری شامل سه سطح 80٪، 100٪ و 120٪ نیاز آبی گیاه ذرت با استفاده از آبیاری قطرهای نواری و 100٪ نیاز آبی در روش آبیاری نشتی و فاکتور افقی آرایش کاشت بهصورت کشت یک و دو ردیفه و تراکم شامل سه سطح 75، 90 و 105 هزار بوته در هکتار بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار آبیاری نشتی به میزان 6/18 تن در هکتار و پس از آن تیمارهای 120٪، 100٪ و 80٪ به ترتیب با 4/18، 2/18 و 9/14 تن در هکتار بودند. اگر چه تیمار نشتی بر سایر تیمارها برتری داشت اما هر سه تیمار اول در یک گروه آماری قرار گرفتند و تفاوت معنیداری بین آنها وجود نداشت. بنابراین با تامین آب مورد نیاز با استفاده از سیستم آبیاری قطرهای ضمن صرفهجویی در مصرف آب و بدون کاهش شدید عملکرد میتوان راندمان مصرف آب را بهبود بخشید. مقایسه تیمارها از نظر کارآیی مصرف آب برای تیمارهای 80٪، 100٪، 120٪ و آبیاری نشتی بهترتیب 3/2، 2/2، 9/1 و 4/1 کیلوگرم دانه ذرت به ازای مصرف هر مترمکعب آب بهدست آمد. همچنین بالاترین میزان کارآیی مصرف آب و بیشترین میزان عملکرد محصول در تراکم 90 هزار بوته در هکتار حاصل شد.
مسعود نوشادی، مهسا جمالدینی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 19، شماره 71 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-بهار 1394 )
چکیده
در این تحقیق، عملکرد دو نوع پوشش مصنوعی450PP، تولیدی در داخل کشور و پوشش گراولی دانهبندی شده با استاندارد U.S.B.R در خاک سیلتیلوم در سهبارفشاری 55، 75 و 105 (غرقاب) سانتیمتر از محور زهکش با استفاده از دو مدل فیزیکی مخزن خاک بررسی شده است. دبی خروجی از زهکشها در پوشش گراولی و در بارهای آبی 55، 75 و 105 سانتیمتر و در حالت همگام بهترتیب 9/188، 0/172 و0/897 درصد بیشتر از پوشش مصنوعی بهدست آمد. هدایت هیدرولیکی پوشش گراولی در بارهای آبی 55، 75 و 105 سانتیمتر بهترتیب 3/17،0/14 و6/24 برابر پوشش مصنوعی بوده و نسبت گرادیان در این بارهای آبی در پوشش گراولی بهترتیب 4/14، 8/2 و 2/14% کمتر از پوشش مصنوعی بود. همچنین در هدایت هیدرولیکی، مقاومت ورودی لوله و پوشش در بارفشاری 105 سانتیمتر که حالت غرقاب است نسبت به دوبارفشاری 55 و 75 سانتیمتر در هر دو پوشش رفتار متفاوتی مشاهده شد. بهطورکلی براساس پارامترهای اندازهگیری شده پوشش گراولی عملکرد بهتری داشت.
زهرا خسروانی، سیدجمال الدین خواجه الدین، محمود محبی، علیرضا سفیانیان، امیرحسین پارسامهر،
جلد 19، شماره 72 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان 1394 )
چکیده
منطقه سگزی که در شرق شهر اصفهان واقع شده است، یکی از کانونهای مهم بحران بیابانزایی در استان اصفهان محسوب میشود. خاکبرداریهای بیش از حد، تغییر شکل زمین و ظهور توپوگرافیهای مصنوعی در دشت مسطح، منظرهای بسیار ناخوشایند را در این منطقه ایجاد کرده است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره Cartosat-1، که بهصورت زوج تصویر استریوسکوپی برداشت شده، برای تهیه نقشه زمینهای تخریب شده منطقه مذکور استفاده گردید. بدینمنظور ابتدا با استفاده از DGPS، 9 نقطه با پراکنش مناسب در سطح منطقه مربوط به تقاطع جادهها برداشت شد. این نقاط بعد از انجام توجیه داخلی و خارجی، به عنوان نقاط کنترل بر روی جفت تصویر Cartosat-1 تعیینگردید. جهت بهبود تطابق، فرایند بسط نقاط و تولید 31 نقطه گرهی انجام شد. این نقاط طی فرآیند مثلث بندی مختصات دار و بهعنوان نقاط چک معرفی گردید. RMSe مطلوب، حدود 3/0 پیکسل حاصل شد. سپس مدل رقومی ارتفاعی براساس 40 نقطه مذکور با اندازه پیکسل 15×15 متر، ایجاد شد. این مدل رقومی ارتفاعی در محیط GIS، با روش Natural Break، به 9 کلاس ارتفاعی، طبقهبندی شد. با تبدیل فایل رستری مدل رقومی ارتفاعی طبقهبندی شده به فایل برداری، برآمدگیها و فرورفتگیها بهصورت پلیگونهایی ظاهر شدند که با کد گذاری آنها، نقشه خاکریزی و خاکبرداری منطقه مورد مطالعه، با ضریب کاپا 95/0 و صحت کلی 97/0 بهدست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که تصاویر ماهوارهای Cartosat-1 توانایی کافی برای بررسی اراضی تخریب شده و برداشت توپوگرافیهای عظیم انسان ساز را دارند. این تغییرات توپوگرافی موجب از بین رفتن پوشش گیاهی طبیعی شده و بیابانزایی را در منطقه توسعه داده است.
علی محمدی ترکاشوند، شهرام صداقت حور، هانیه جمالپور،
جلد 20، شماره 75 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1395 )
چکیده
در این تحقیق اثرات چند ماده آلی و یک سوپرجاذب رطوبت بر آب قابل استفاده و تأخیر در نقطه پژمردگی دائم یک خاک مربوط به فضای سبز شهر رشت بررسی شد. در مرحله انکوباسیون، 12 تیمار شامل شاهد (70 درصد حجمی خاک و 30 درصد کمپوست کود دامی) و مقادیر مختلفی از خاک، کمپوست زباله شهری، کمپوست کود دامی، ضایعات زیتون، برنج و یک سوپر جاذب رطوبت (A200) در یک طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. بهمنظور تهیه منحنی رطوبتی و تعیین رطوبت معادل ظرفیت زراعی و پژمردگی دایم از روش کاغذ صافی استفاده شد. سه تیماری که در آزمایش انکوباسیون، رطوبت قابل استفاده بیشتر داشتند و سبب تأخیر بیشتری در ایجاد نقطه پژمردگی دائم شدند بههمراه تیمار شاهد در مرحله گلخانه استفاده شدند. در مرحله گلخانه در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، اثر تیمارها و دور آبیاری (36، 72 و 168 ساعت) بر رشد گیاه لیزیماکیا بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین وزن خشک اندام هوایی در تیمار 30 درصد کمپوست زباله شهری و ضایعات برنج در دور آبیاری 36 ساعت دیده شد، اما در دور آبیاری 168 ساعت، وزن خشک کاهش یافت و بیشترین وزن خشک مربوط به تیمار سوپرجاذب بود.
مریم رضاشاطری، سید جمال الدین خواجه الدین، سید حمید متین خواه، محمد مهدی مجیدی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
در پژوهش حاضر، تأثیر سوپرجاذبها بر ویژگیهای ریشه گونه جو دو سر در دو بافت متفاوت خاک، تحت 3 رژیم آبیاری مختلف مطالعه گردید. این مطالعه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای سوپرجاذب شامل سه نوع سوپرجاذب آکوازورب، بلورآب A و استاکوزورب با دو سطح 5 و 10 گرم در کیلوگرم خاک، به اضافه یک سطح شاهد بود. صفات مطالعه شده شامل ارتفاع اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت ریشه به اندام هوایی، طول ریشه، محیط ریشه و حجم ریشه جو دو سر بود. تجزیه واریانس تأثیر بافت خاک را برای تمامی صفات مورد بررسی (P<0/01) معنیدار نشان داد. مقایسه میانگین بیان نمود که در بافت شنیلومی تیمار آکوازورب 10 گرم با آبیاری 100 درصد و در بافت لومی تیمار استاکوزورب 5 گرم با آبیاری 100 درصد، مطلوبترین نتایج را داشتند و تفاوت معنیداری نسبت به تیمارهای شاهد ایجاد نمودند. نتایج نشان داد که سوپرجاذبها با تحریک توسعه شبکه ریشهای فشرده و تجمع ریشهها، تماس ریشهها را با رطوبت افزایش دادند و با تأمین آب مورد نیاز، سبب افزایش معنیدار صفات ریشه مانند طول، محیط و حجم شدند. با توجه به تفاوت بین تیمارهای مطلوب در دو بافت خاک، استنتاج شد که انتخاب نوع و میزان سوپرجاذب، بستگی به بافت خاک دارد.
حسین شریفان، صابر جمالی، فراست سجادی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری و سطوح مختلف شوری بر برخی شاخصهای فیزیولوژیک گیاه دارویی کینوا رقم Sajama در سال 1395 در گلخانه تحقیقاتی گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح آبیاری (100، 75 و 50 درصد نیاز آبی محاسبه شده با استفاده از تشت تبخیر کلاس A) و پنج سطح شوری (5/0، 3/4، 8، 8/11 و 16 دسیزیمنس بر متر) بودند. نتایج حاصل نشان داد که اثر کمآبیاری بر شاخص سطح برگ، شاخص سبزینگی و محتوای نسبی آب برگ (01/0>P) و بر طول برگ و عرض برگ (05/0>P) معنیدار شد. اثر شوری بر شاخص سطح برگ، شاخص سبزینگی، طول برگ، عرض برگ، محتوای نسبی آب برگ و وزن مخصوص برگ (01/0>P) و بر طول دمبرگ (05/0>P) معنیدار شد، همچنین اثر متقابل کمآبیاری و تنش شوری بر شاخص سبزینگی و محتوای نسبی آب برگ (01/0>P) و عرض برگ (05/0>P) معنیدار شد. نتایج نشان داد که گیاه کینوا به کمآبیاری مقاوم است، بهطوریکه کاهش میزان آب آبیاری از 100 به 50 درصد تبخیر از تشت، شاخص سطح برگ و محتوای نسبی آب برگ را بهمیزان 6/24 و 3/7 درصد کاهش داد. همچنین نتایج حاکی از آن است که گیاه کینوا مقاوم به شوری آب آبیاری بوده، بهطوریکه افزایش اختلاط آب دریا بهمیزان 30 درصد با تیمار شاهد اختلاف معنیداری در تمامی صفات نداشت. از طرفی میتوان نتیجه گرفت که با اعمال مدیریت مناسب در مزرعه، استقرار این گیاه را درشرایط وجود آب و خاک شور تضمین نمود.