353 نتیجه برای Soi
احمد حیدری، حسین حاجیآقا علیزاده، علیرضا یزدان پناه، جعفر امیری پریان،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
بیشتر اراضی زیر کشت ذرت در استان همدان بهصورت سنتی با گاوآهن برگرداندار و یکسری ادوات خاکورزی ثانویه آماده میشود. در سالهای اخیر استفاده از سیستمهای خاکورزی حفاظتی مورد استقبال قرار گرفته است. این پژوهش در قالب طرح آماری کرتهای خردشده (اسپلیت پلات) با ۶ تیمار و ۳ تکرار انجام شد. روشهای خاکورزی شامل: ۱T- روش مرسوم، شخم با گاوآهن برگرداندار + سیکلوتیلر مجهز به غلطک ۲T- خاکورز مرکب، گاوآهن قلمی مجهز به غلطک و ۳T- خاکورزی نواری با تیغههای قلمی بهعنوان کرت اصلی و دو روش کوددهی شامل ۱F- پخش سطحی کود فسفاته قبل از کاشت ۲F- جایگذاری نواری کود فسفاته به هنگام کاشت بهعنوان کرت فرعی درنظر گرفته شد. برخی از خواص فیزیکی خاک شامل، سرعت نفوذ آب در خاک، مقاومت خاک (شاخص مخروطی) و چگالی ظاهری خاک و نیز عملکرد و اجزا عملکردی ذرت دانهای اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که روشهای خاکورزی و عمق خاک اثر معنیدار بر چگالی ظاهری و شاخص مخروطی خاک دارند. همچنین اثر روش خاکورزی بر سرعت نفوذ آب در خاک معنیدار شد. اثر روش کوددهی بر عملکرد ذرت در سطح احتمال ۱% معنیدار شد. جایگذاری نواری کود به هنگام کاشت با میانگین عملکرد دانه، ۱۰۸۶۲ کیلوگرم در هکتار نسبت به پخش سطحی کود با میانگین عملکرد دانه، ۹۹۶۵ کیلوگرم در هکتار برتری داشت. اگرچه تأثیر روشهای مختلف خاکورزی بر عملکرد دانه ذرت معنیدار نشد اما تیمار ۲T با میانگین عملکرد دانه، ۱۰۹۱۳ کیلوگرم در هکتار نسبت به دو تیمار دیگر (۱T با میانگین عملکرد دانه، ۱۰۱۰۶ کیلوگرم در هکتار و ۳T با میانگین عملکرد دانه، ۱۰۲۲۲ کیلوگرم در هکتار) برتری داشت.
حسین اسدی، محمد علیگلی کلرود، منوچهر گرجی،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تغییرات دینامیک فرسایش شیاری و همچنین بررسی کارایی مدل Hairsine-Rose در برآورد غلظت رسوب انجام شده است. آزمایشها در ایستگاه تحقیقات حفاظت خاک و آب دانشگاه تهران واقع در منطقه کوهین استان قزوین انجام شد. چهار دبی جریان در سه شیب مختلف در شیارهایی دستساز ذوزنقهای بهطول ۳ متر و عرض کف ۵ سانتیمتر مورد آزمون قرار گرفت. در هر آزمایش، رواناب خروجی در فواصل زمانی مختلف جمعآوری و برای تعیین غلظت رسوب به آزمایشگاه منتقل گردید. تمام آزمایش دو بار و در فصلهای پاییز و بهار انجام شد. نتایج بیانگر تغییرات دینامیک غلظت رسوب بود که تابعی از دبی جریان، شیب بستر و فصل بود. غلظت رسوب در دقایق اولیه آزمایش زیاد بود، اما با گذشت زمان کاهش یافته و به یک حالت کم و بیش پایدار رسید. اثر شدت جریان و شیب در شرایط ناپایدار اولیه آشکارتر از شرایط پایدار نهایی بود. همچنین غلظت رسوب در آزمایشهای فصل پاییز بیش از آزمایشهای فصل بهار بود، هرچند که روند تغییرات زمانی مشابه بود. مدل Hairsine-Rose در برآورد غلظت رسوب در قدرت جریانهای کم بهتر عمل نمود، اما در کل دارای بیش برآوردی بسیار زیادی در تمام دامنه بود که بیانگر اشکال ساختاری مدل است.
محدثه شمس الدین سعید، احمد قنبری، محمود رمرودی، امین خضری،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
گیاهان پوششی، سیستمهای خاکورزی حفاظتی و کودهای آلی نقش مهمی در حفظ یا افزایش کیفیت خاک دارند. بهمنظور ارزیابی اثرات ترکیبی این تکنیکها بر کیفیت خاک آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار در سال زراعی 1392-1391، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا گردید. نحوه برگرداندن گیاهان پوششی به خاک شامل: کم خاکورزی (دیسک) و بیخاکورزی (علفکش گلیفوسیت+ برش) بهعنوان عامل اصلی و مدیریت کودی گیاهان پوششی شامل: گیاهان پوششی (گندم، کلزا و نخود) بدون مصرف کود نیتروژن، با مصرف 25 تن در هکتار کود دامی، 75 کیلوگرم کود اوره و تیمار آیش بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد عناصر نیتروژن و فسفر و بیوماس گیاهان پوششی به تیمار گندم با مصرف کود اوره تعلق داشت. خصوصیات خاک شامل چگالی ظاهری، اسیدیته، ماده آلی خاک، غلظت عناصر غذایی نیتروژن و فسفر در خاک تحت تأثیر مدیریت کودی و نحوه برگرداندن گیاهان پوششی (به استثنای pH) و مقدار ماده آلی و غلظت عناصر غذایی خاک تحت تأثیر برهمکنش آنها قرار گرفتند. در تیمار گیاه پوششی گندم با کود اوره 53/27 درصد کاهش در چگالی ظاهری، 88/20 درصد افزایش در تخلخل، ماده آلی 4/2 برابر و نیتروژن 5/1 برابر نسبت به تیمار آیش بهترین تیمار بود که اختلاف معنیداری با تیمار گیاه پوششی گندم با کود دامی در تیمار کم خاکورزی نداشت و بیشترین مقدار فسفر متعلق به گیاه پوششی گندم با کود دامی بود که 5/3 برابر غلظت فسفر در تیمار آیش بود. بنابراین در جهت توسعه پایدار کشاورزی، کاهش مصرف کودهای شیمیایی و حفظ محیط زیست تیمار گیاه پوششی گندم با مصرف کود دامی نحوه برگرداندن کم خاکورزی در شهر کرمان مناسب خواهد بود.
مختار زلفی باوریانی، عبدالمجید رونقی، نجفعلی کریمیان، جعفر یثربی، رضا قاسمی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر کود مرغی و بیوچارهای تهیه شده از آن بر روند فراهمی زیستی و بازیابی فسفر در یک خاک آهکی اجرا شد. تیمارها ترکیبی از چهار سطح فسفر (صفر،30، 60 و 90 میکروگرم در گرم خاک) و پنج سطح ماده آلی (شاهد، کود مرغی و بیوچارهای تهیه شده از آن در دمای 200، 300 یا 400 درجه سلسیوس) بود. مواد آلی به میزان 2% وزنی با 400 گرم خاک مخلوط و به مدت 150 روز خوابانده شد. فراهمی زیستی فسفر در خاک در 8 مرحله مختلف از دوره خواباندن اندازهگیری شد. فراهمی فسفر در خاکهای تیمار نشده با ماده آلی کمتر بود و با گذشت زمان نیز کاهش یافت. بازیابی فسفر از کود فسفری در ابتدای دوره خواباندن بیشتر از منابع ماده آلی بود اما با گذشت زمان به شدت کاهش یافت. در خاکهای تیمار شده با منابع مختلف مواد آلی با گذشت زمان فراهمی زیستی فسفر و بازیابی آن افزایش یافت. کاربرد فسفر به همراه مواد آلی میزان بازیابی فسفر را کاهش داد. برهمکنش منفی سطوح بالای فسفر و منابع ماده آلی بر فراهمی فسفر در خاک مشاهده شد. به طور کلی بیوچار300 بیشترین تأثیر را بر تعدیل فراهمی فسفر در خاک داشت.
سید محمد علی مداح زاده، کاظم اسماعیلی، بیژن قهرمان،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
سیستم زهکشی پلکانی، نوعی سیستم زهکشی زیرزمینی است که در آن خطوط زهکش مجاور هم، در دو عمق متفاوت نصب میشوند. در مدلی که در آزمایشگاه هیدرولیک گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد ساخته شد، از یک مخزن مکعب مستطیل به طول 2 متر و عرض و ارتفاع 1 متر از جنس آهن گالوانیزه استفاده گردید. در این مدل، دو ردیف زهکش با فاصله 20 سانتیمتر از یکدیگر نصب گردید. زهکشها از یک لوله سه جداره به قطر خارجی 16 میلیمتر و از جنسPVC تهیه شدند. خاک داخل مدل بهصورت سه لایه ریخته شد به طوری که یک لایه خاک کم نفوذ پذیربه ضخامت 20 سانتیمتر و با هدایت هیدرولیکی 15/1 سانتیمتر بر ساعت در بین دو لایه خاک با نفوذپذیر به ضخامتهای30 سانتیمتر برای لایه زیرین و 20 سانتیمتر برای لایه بالایی با هدایت هیدرولیکی 55/1 سانتیمتر بر ساعت قرار گرفت. تعدادی پیزومتر با فاصله 10 سانتیمتر از یکدیگر در کف مدل نصب گردید. پس از تجهیز مدل به شیرهای قطع و وصل جریان زهکشها، آزمایشها با یک آبیاری سنگین برای فواصل مختلف بین زهکشها در اعماق 30 و 50 سانتیمتر صورت پذیرفت و مقادیر ارتفاع سطح ایستابی به عنوان مقادیر مشاهده شده از مدل آزمایشگاهی استخراج گردید. نتایج نشان میدهد در حالتی فاصله زه کش ها 25 سانتیمتراست حداکثر ارتفاع سطح ایستابی با گذشت زمان به زهکش کم عمق نزدیک می شود و در مدت زمان حدود 24 ساعت به زهکش کم عمق می رسد و از آن زمان به بعد دبی زهکش کم عمق به صفر می رسیده و عملاً این زهکش از کار افتاده و تنها زهکش عمیق به کار خود ادامه می دهد. این مدت زمان برای حالتی که زهکشها در فاصله 35 سانتیمتری از یکدیگر قرار داشته باشند به 40 ساعت و برای فاصله های 60 و 75 سانتیمتر به 48 ساعت افزایش می یابد. یافته ها با یک حل تحلیلی (آپادهیایا و چوهان، 2000) مقایسه و تنها در محدوده کمی از پروفیل سطح ایستابی، که بیشتر منطقه بین دو زهکش را شامل میشود، همخوانی داشته و با بیشتر شدن فاصله بین زهکشها، زمان افت سطح ایستابی افزایش مییابد. بیش ترین ناهماهنگی مربوط به شرایط مرزی در محل زهکش عمیق تر بود. چند معادله ی تجربی برای شرایط مرزی و برای زمان های مختلف پیشنهاد شد به طوری که همخوانی قابل قبول گردید. درستی چنین معادلاتی باید برای شرایط متفاوت دیگر بررسی شود.
فریده عباس زاده افشار، شمس اله ایوبی، اعظم جعفری،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
نقشه توزیع مکانی کلاسهای خاک برای استفاده مفید و مؤثر از خاک و تصمیمگیریهای مدیریتی مهم است. نقشهبرداری رقومی خاک (DSM) میتواند توزیع مکانی کمّی از کلاسهای خاک پیشبینی کند. مؤلفههای کلیدی و اصلی DSM، روشها و مجموعهای از متغیرهای کمکی محیطی مورد استفاده برای پیشبینی کلاسهای خاک هستند. این مطالعه به منظور تهیه نقشه رقومی گروههای بزرگ خاک با روش رگرسیون لجستیک چندجملهای با استفاده از دو مجموعه از متغیرهای کمکی شامل: مجموعه (1) متغیرهای مشتق شده از مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای سنجش از دور و سطوح ژئومورفیک تفکیک شده در منطقه و مجموعه (2) متغیرهای مشتق شده از مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای سنجش از دور، ژئومورفیک تفکیک شده و واحدهای خاک شناسایی شده (نقشه خاک) در بخشی از اراضی شهرستان بم استان کرمان طراحی گردید. یک طرح نمونهبرداری طبقهبندی شده تصادفی در منطقهای به مساحت صد هزار هکتار تعریف شد و درنهایت، ۱۲6 خاکرخ حفر و تشریح گردید. نتایج ارزیابی دقت مدل رگرسیون لجستیک چندجملهای با متغیرهای ورودی مختلف نشان داد که با وارد شدن نقشه خاک قدیمی در مدلسازی، شاخص های صحت مدل ازجمله صحت کلی وآماره کاپا به ترتیب از 71/0 و 65/0 به 79/0 و 74/0 افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که در پیشبینی کلاس خاک، سطح ژئومرفولوژی در بین متغیرهای ورودی دو مجموعه، بهعنوان یک متغیر پیشبینی کننده قدرتمند است. بهطور کلی نتایج نشان داد که تکنیکهای نقشهبرداری رقومی میتوانند روش سنتی نقشهبرداری را ارتقاء بخشند، کاربرد نقشههای تولید شده را افزایش داده وهمچنین قابلیت استفاده این نقشهها را برای شاخههای علمی مختلف را امکانپذیر نماید.
حسین خالدیان، داود نیک کامی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
بهره برداری مناسب از اراضی کشاورزی و منابع طبیعی موجب کاهش فرسایش خاک و افزایش تولید در حوزه های آبخیز میشود. از طرفی، الگوی کاربری اراضی بهواسطه افزایش فعالیت های انسان در زمین به منظور برآورد نیازهای مختلف، در حال تغییر است. یکی از روش های مدیریتی برای رسیدن به پایداری تولید و کاهش فرسایش خاک، بهینه سازی کاربری اراضی است. در این تحقیق با استفاده از مدل برنامهریزی خطی(سیمپلکس) و سامانه اطلاعات جغرافیایی، به بررسی نتایج حاصل از بهینهسازی کاربری اراضی در حوضه چهلگزی سنندج در سه سناریو شامل وضعیت موجود، وضعیت اعمال مدیریت و وضعیت استاندارد اراضی پرداخته شد. پتانسیل فرسایش با استفاده از مدل MPSIAC در اراضی آبی65/1، اراضی دیم 31/3، مرتع 64/3، باغ 49/1 و متوسط حوضه 58/3 تن در هکتار در سال برآورد شد. نتایج تحلیل حساسیت سناریوها نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی، پتانسیل فرسایش در وضعیت فعلی85/0 درصد افزایش مییابد؛ ولی در وضعیت اعمال مدیریت اراضی92/16درصد و در وضعیت استاندارد 32 درصد کاهش مییابد. نتایج تحلیل حساسیت در هر سه گزینه نشان داد که تغییر در مساحت اراضی مرتعی بیشترین تأثیر را در تغییرات پتانسیل فرسایش حوضه دارد.
شجاع قربانی دشتکی، نسرین کریمیان، فایز رئیسی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
استفاده از مواد آلی همچون لجن فاضلاب میتواند در بهبود کیفیت خاک موثر باشد. در این مطالعه تاثیر لجن فاضلاب بر ویژگی های شیمیایی، تنفس و کربن زیست توده میکروبی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور یک نمونه خاک آهکی با بافت لوم سیلتی رسی از اراضی دانشگاه شهرکرد تهیه و بهواسطه افزودن لجن فاضلاب شهری با نسبتهای صفر به صد، پنجاه به پنجاه و هشتاد به بیست (گرم لجن فاضلاب به گرم خاک) تیمارها به ترتیب با سه درجه بدون آبگریزی (S0)، آبگریزی کم (S50) و آبگریزی قوی (S80) انتخاب و تهیه شدند. آبگریزی خاک بهروش مدت زمان نفوذ قطره آب به خاک اندازهگیری شد. ویژگیهای شیمیایی خاک از جملهpH ، قابلیت هدایت الکتریکی، درصد کربن آلی کل، کربنات کلسیم معادل ، میزان سدیم و پتاسیم محلول خاک تعیین گردید. تنفس پایه و کربن زیست توده میکروبی خاک پس از یک دوره کوتاه پیش انکوباسیون به مدت یک ماه به فاصله هر 10 روز یک بار اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، اثر مصرف لجن فاضلاب بر آبگریزی و ویژگیهای شیمیایی خاک معنیدار (0001/0 (P≤ بود. لجن فاضلاب شهری در سطح و شرایط بکار رفته شده منجر به افزایش معنیدار تنفس (27-16 برابر) و زیست توده میکروبی (5/16-2/15 برابر ) در تیمارهای آبگریز (S50 و S80) نسبت به تیمار شاهد گردید. این افزایش طی 10 روز اول بیشتر، ولی طی 10 روز دوم و سوم با سرعت کمتری افزایش یافت. این میتواند بهعلت کربن آلی و عناصر غذایی قابل استفاده در لجن فاضلاب شهری و کاهش میزان ترکیبات آلی قابل تجزیه موجود در لجن با گذشت زمان باشد.
سیدمحمدعلی زمردیان، آرمینا سلیمانی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
پدیده فرسایش یکی از مهمترین عوامل تخریب سازههای آبی است. لذا اصلاح خاک جهت بهبود کیفیت آن و کاهش فرسایش، امری مهم بهشمار میرود. با توجه به اثرهای زیانبار موادی همچون آهک و خاکستر بر محیط زیست و توسعه روز افزون بهکارگیری فناوری نانو در شاخههای مختلف علوم مهندسی، استفاده از ذرات نانو بهعنوان مواد افزودنی نوین، روشی کارآمد تلقی میشود. در این تحقیق، برای بررسی تأثیر ماده افزودنی نانوسیلیس در کنترل فرسایش ماسه، از دستگاه تابع فرسایش (EFA) استفاده شده است. نمونههای حاوی نانوسیلیس با مقادیر صفر، 1، 5/1، 2 و 4 درصد وزنی خاک خشک در قالب تراکم استاندارد متراکم گردیده و بهوسیله یک فلوم بسته تحت دبیهای متغیر مورد آزمایش فرسایشپذیری قرار گرفتند. پارامترهای فرسایشپذیری بهدست آمده نشان داد که با افزودن 5/1 درصد وزنی نانوسیلیس به خاک خشک، فرسایشپذیری نسبت به نمونه شاهد 92 درصد کاهش مییابد. نتایج نشان میدهد که تراکم نمونهها در درصد رطوبت بهینه سبب میشود خاک بیشترین مقاومت در برابر فرسایش را از خود نشان دهد. نتایج تصویر میکروسکوپی (SEM) نشان میدهد که با افزودن ذرات نانوسیلیس به خاک خشک، ساختار خاک متراکمتر میشود، که این امر موجب کاهش فرسایشپذیری میگردد.
عبدالحسین بوعلی، حسین بشری، رضا جعفری، محسن سلیمانی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
برای ارزیابی صحیح پتانسیل بیابانزایی در اکوسیستمهای مختلف باید از شاخصها و روشهای مناسب استفاده نمود. در این تحقیق بیابانزایی منطقه سگزی واقع در شرق اصفهان با استفاده از فاکتورهای مؤثر در معیار خاک مدل مدالوس ارزیابی و با استفاده از شبکههای باور بیزین (BBN) یک مدل علت و معلولی برای بررسی بیابانزایی این منطقه استفاده شد. برخی ویژگیهای خاک از جمله بافت، میزان سدیم و کلر محلول در خاک، مواد آلی، نسبت جذبی سدیم (SAR)، هدایت الکتریکی (EC) و میزان گچ مربوط به 17 پروفیل خاک در منطقه استفاده شد. با انجام تجزیه و تحلیلهای سناریوهای مختلف و حساسیت سنجی در مدل شبکه باور بیزین، تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت خاک منطقه بر روند بیابانی شدن منطقه بررسی شد. نتایج نشان داد که روش تلفیقی حاضر میتواند عدم اطمینان ناشی از تأثیر ویژگیهای مختلف خاک بر روند بیابانی شدن را نشان دهد. براساس نتایج مدل مدالوس 28/28 درصد از منطقه دارای کیفیت نامناسب و 72/71 درصد از منطقه دارای وضعیت متوسط از لحاظ کیفیت خاک بودند. آنالیز حساسیت در هر دو مدل نشان داد که مواد آلی، SAR و EC مؤثرترین عوامل ادافیکی مؤثر در بیابانی شدن منطقه میباشند. ارزیابی اثرات روشهای مختلف مدیریتی بر این متغیرها میتواند مدیران را کمک کند که استراتژیهای مناسب مدیریتی برای کنترل فرآیند بیابانی شدن اتخاذ نمایند.
جهانگیر عابدی کوپایی، ماریه فتاحی زاده، محمدرضا مصدقی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
امروزه سازههای آبی با صرف هزینههای بسیار زیاد بهمنظور استفاده بهینه از منابع آب و خاک احداث میگردند. عدم انجام مطلوب مطالعات فنی، اجتماعی و اقتصادی باعث تحمیل هزینههای نامتعارف نگهداری این تأسیسات در دوران بهرهبرداری میگردد. منابع آب به دلیل رشد صنایع، افزایش جمعیت بشر و عدم رعایت استانداردهای زیست محیطی آلوده گردیدهاند. اکثر سازههای آبی هم در مناطقی با کیفیت آب نامناسب ساخته میشوند. از طرف دیگر، ویژگیهای مهندسی خاکهای ریزدانه بهویژه خاکهای رسی تابع عوامل از جمله املاح موجود در آب منفذی است. بهطوری که تغییر در آن سبب ایجاد تغییر در ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاکها گردیده و در نتیجه سازههای بنا شده برروی خاک در معرض آسیب قرار میگیرند. این پژوهش، تأثیر آبهای شوری بر خصوصیات مهندسی خاک را بررسی نمود. در این رابطه کلرور سدیم ((NaCl با 5 سطح مختلف (0، 1/0، 21/0، 41/0 و 72/0 مول بر لیتر) به خاک افزوده شد و مشخصات تراکمی، پارامترهای برشی، حدود اتربرگ و پارامترهای تحکیم بررسی شدند. نتایج نشان داد که افزودن شوری تغییرات معنیداری بر وزن واحد حجم خشک بیشینه و رطوبت بهینه خاک ایجاد نمیکند ولی باعث کاهش چسندگی خاک و افزایش زاویه اصطکاک داخلی میگردد همچنین نتایج نشان داد افزایش شوری حد روانی را کاهش داده ولی تأثیر ناچیزی بر حد خمیری خاک داشت.
حامد ادب،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
تعداد محدودی از ایستگاههای هواشناسی کشاورزی در کشور به اندازهگیری رطوبت سطح خاک میپردازند همچنین ممکن است در مناطق فاقد ایستگاه نیاز اساسی به اطلاعات رطوبت سطح خاک باشد. هدف پژوهش حاضر، استفاده از دادههای ماهواره لندست 8 جهت برآورد رطوبت سطح خاک در منطقه فاقد ایستگاه هواشناسی کشاورزی است. رطوبت وزنی 14 نمونه خاک در فصل سرد از عمق صفر تا 10 سانتیمتری همزمان با عبور لندست 8 از مراتع طبیعی فقیر شمال شهر سبزوار محاسبه گردید. براساس تحلیل مؤلفه اصلی، چهار مؤلفه اول از هفت شاخص پوشش گیاهی و بیو- فیزیکی مؤثر بر رطوبت سطح خاک از دادههای لندست 8 استخراج شد. سپس رطوبت سطح خاک در لحظه عبور ماهواره با استفاده از چهار مؤلفه اول با روشهای رگرسیون خطی چند متغیره و شبکه عصبی برآورد شد. نتایج برآورد رطوبت لحظهای سطح خاک نشان داد که متوسط درصد خطای مطلق با روش شبکه عصبی 30 درصد خطا و در روش رگرسیون کلاسیک با 40 درصد خطا همراه بود. نتایج تحقیق در دوره مورد مطالعه نشان میدهد که مدل کردن رطوبت لحظهای خاک با استفاده از اندازهگیریهای زمینی و دادههای ماهواره لندست 8 در مناطق فاقد ایستگاه هواشناسی کشاورزی قابل انجام است.
حسین طالبی خیاوی، محسن ذبیحی، رئوف مصطفیزاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
حفاظت خاک مؤثر نیازمند یک مدل و چهارچوب مناسب در ارزیابی فرسایش خاک سناریوهای کاربری اراضی است. مدل USLE با هدف پیشبینی واکنش سناریوهای مناسب کاربری اراضی در کاهش تولید رسوب بالادست سد یامچی (747 کیلومتر مربع) در غرب اردبیل مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر وضعیت موجود، هفت سناریوی مدیریت کاربری اراضی براساس الگوی استفاده از اراضی در محیط GIS تهیه شد. سپس دادههای ورودی براساس دادههای زمینی، کاربری اراضی و دادههای مشاهداتی تهیه شد. براساس نتایج مدل، مقدار فرسایش در سناریوی مبنا برابر 92/3 تن در هکتار در سال است. در این راستا میتوان با انجام عملیات حفاظتی در اراضی دیم و شیبدار و تنها با اجرای سناریوی 5 (حفاظت خاک در اراضی دیم با کشت تراز- باقی گذاشتن بقایای گیاهی پس از برداشت) فرسایش را از مقدار 92/3 به 02/2 تن در هکتار در سال کاهش داد. کمترین مقدار کاهش فرسایش مربوط به حفاظت خاک در اراضی آبی مربوط به سناریوی 6 (حفاظت خاک در اراضی زراعی آبی با بقایای گیاهی) و بیشترین مقدار کاهش فرسایش در اثر اجرای عملیات مدیریتی مربوط به اجرای سناریوی 7 (حفاظت بیولوژیکی خاک در اراضی آبی و دیم) میباشد. نتایج حاکی از قابلیت چهارچوب مبتنی بر سناریو و ارزیابی اثرات سناریوهای مدیریتی بر کاهش رسوب ورودی به سد و اولویتبندی عملیات حفاظت خاک در منطقه مورد مطالعه است.
سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی، شایسته دیبایی، حسین شریعتمداری، ناصر باغستانی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
سازگاری گیاه تاغ به شرایط نامساعد محیطی بالاخص توان رشد آن در خاکهای شور، تناسب این گیاه را برای کنترل شنهای روان، جلوگیری از فرسایش خاک و بیانزدایی به روش بیولوژیکی ایجاد نموده است. بهمنظور مطالعه ویژگیهای اکوفیزیولوژیک گیاه تاغ، برخی از ویژگیهای مهم خاک تحت استقرار دراز مدت این گیاه و ترکیب یونی درختان تاغ در حال رشد در تاغزارهای استان یزد، تعداد 32 درخت همسن و مشابه از 8 ناحیه در دو منطقه چاه افضل و اشکذر انتخاب و ارتفاع و قطر تاج پوشش درختان منتخب و غلظت تعدادی از عناصر موجد شوری در آنها در هر ناحیه اندازهگیری شد. با قطع درختان از محل طوقه و حفر پروفیل در محل استقرار درخت، نمونههای خاک و ریشه به ترتیب از اعماق صفر تا 30، 60- 30، 90-60 و 120- 90 سانتیمتری از چهار جهت اصلی در اطراف درخت جمعآوری و EC، pH، کلر، سدیم و پتاسیم، منیزیم و کلسیم محلول خاک هریک از این نمونهها اندازهگیری شد. شاخص رشد و موجودی سرپای هر یک از درختان منتخب محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که خاک دو منطقه از نظر شوری و مقادیر عناصر کلر، سدیم، پتاسیم، منیزیم و کلسیم دارای تفاوتهای معنیدار بودند، اما از نظر میزان منیزیم و pH در این دو منطقه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. شاخ و برگ درختان این دو منطقه تنها از نظر میزان کلر دارای تفاوت معنیدار بودند و از نظر سایر عناصر اندازهگیری شده تفاوتی نداشتند. ریشه گیاهان مورد آزمایش نیز تنها از نظر مقدار کلسیم دارای تفاوت معنیدار بودند. وضعیت درختان براساس پارامترهای شاخص رشد و موجودی سرپا در منطقه اشکذر، نامناسب (پایین) و در منطقه چاه افضل بالا ارزیابی شد. بهنظر میرسد در منطقه چاهافضل علیرغم شوری بسیار بالاتر، غلظت بالاتر کلسیم و پتاسیم و همچنین نسبت پایینتر سدیم به پتاسیم شرایط بهتری برای رشد و استقرار گیاهان تاغ در مقایسه با منطقه اشکذر فراهم نموده است. تأیید این فرضیه به مطالعات بیشترو بررسی کاربرد کودهای کلسیم و پتاسیم نیاز دارد.
الهام مهرابی گوهری، حمیدرضا متین فر، روح الله تقی زاده مهرجرد،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
روشهای معمول بررسی خاکها از نظر زمان و هزینه مورد نیاز نسبتاً گران هستند و باتوجه به سنتی بودن تهیه نقشهها و وابستگی تام به نظرات کارشناسی، روزآمد نمودن نقشهها هم وقتگیر بوده و گاهاً صرفه اقتصادی ندارد. در حالی که نقشهبرداری رقومی خاک، با استفاده از مدلهای مختلف خاک– سیمای زمین، منجر به سادهسازی پیچیدگیهای موجود در سامانه طبیعی خاک شده و به کار بران امکان روزآمد نمودن سریع و ارزان را میدهد. در واقع، مدلهای مزبور، نشان دهنده شکل ساده شدهای از روابط پیچیده موجود بین خاک و شکل سرزمین میباشند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل استنباطی خاک- سرزمین(SOLIM) در نقشهبرداری و برآورد کلاسهای خاک در منطقه آران، استان اصفهان میباشد. برای این منظور ورودیهای مدل SOLIM، لایه رقومی زمین شناسی و لایههای محیطی از مدل رقومی ارتفاع (DEM)، شامل: ارتفاع، شیب برحسب درصد، جهت شیب، شکل انحنا سطح زمین، شاخص نمناکی، جهت جریان و تجمع جریان و تصاویر ماهوارهای لندست 8 میباشند. همچنین هفت زیر رده خاک در منطقه مطالعاتی دادههای ورودی مدل SOLIM را تشکیل میدهند. سپس نقشههای فازی برای هفت نوع خاک تهیه شده و نقشه نهایی پیشبینی خاک با عمل غیر فازی کردن ایجاد شد. نتایج نشان داد که مدل SOLIM با استفاده از متغیرهای محیطی توانایی بسیار بالایی در جداسازی انواع خاک با جزئیات بیشتر دارد و خاکهایی که مواد مادری، زمین شناسی، اقلیم و پوشش گیاهی متفاوتی دارند را میتوان با این مدل با صحت بالا از هم تفکیک نمود. مقایسه ماتریس خطا نشان میدهد که صحت کلی نقشه استنتاج شده از مدل SOLIM برابر 36/92% درصد میباشد.
ساناز اشرفی سعیدلو، میرحسن رسولی صدقیانی، محسن برین،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
تأثیر آتشسوزی بر خاکها بهشدت و مدت آتشسوزی بستگی دارد. بهمنظور بررسی تأثیر آتشسوزی و زمانهای پس از آن بر برخی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک، تعداد 80 نمونه خاک (سوخته و غیرسوخته) از دو عمق سطحی (5 -0 سانتیمتری) و زیرسطحی (20-5 سانتیمتری) با سابقه آتشسوزی متفاوت شامل 2 و 12 ماه پس از آتشسوزی بهصورت تصادفی برداشت گردیدند. برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نمونههای تهیه شده اندازهگیری شدند. نتایج نشاندهنده وجود اختلاف معنیدار از نظر میزان pH، EC، وزن مخصوص ظاهری و آمونیوم در خاکهایی با سابقه آت شسوزی متفاوت بود. بهطوری که مقدار این پارامترها بلافاصله پس از آتشسوزی در خاکهای سوخته در مقایسه با خاکهای شاهد (غیرسوخته) افزایش نشان داد ولی پس از گذشت 12 ماه به سطوح قبل از آتشسوزی رسید. مقدار نیتروژن کل در خاکهایی با 2 و 12 ماه سابقه آتشسوزی بهترتیب به میزان 18/1 و 11/1 برابر نسبت به خاکهای شاهد افزایش یافت. مقدار کربن آلی در عمق سطحی خاکهای سوخته با 2 و 12 ماه سابقه آتشسوزی نسبت به خاکهای شاهد بهترتیب 25/37 و 7/24 درصد افزایش یافت. همچنین آتشسوزی منجر به کاهش معنیدار مقدار رس (25/29 درصد) در مناطق سوخته در مقایسه با خاکهای شاهد شد. بهطوری که توزیع اندازه ذرات خاک در مناطق شاهد در کلاسهای بافتی رسی تا لومی و در مناطق سوخته در کلاسهای بافتی لومرسی تا لومشنی قرار گرفت. بهطور کلی آتشسوزی منجر به تغییرات محسوسی در خواص خاک شده که احیاء این شرایط به بیش از یک سال زمان نیاز دارد.
محبوبه طیبی، مهدی نادری، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی توزیع غلظت برخی فلزات سنگین در کلاسهای مختلف اندازهای ذرات خاک و بررسی تغییرات مکانی آنها در منطقه کفه مور، استان کرمان صورت گرفت. در این منطقه، معدن سنگ آهن گلگهر واقع شده است. برای این منظور 120 نمونه خاک سطحی (0 تا 10 سانتیمتر) بهصورت مرکب و تصادفی برداشته شد و ذرات خاک در اندازه 2 – 5/0، 5/0-25/0، 25/0-125/0، 125/0-075/0، 075/0-05/0 و کوچکتر از 05/0 میلیمتر جدا و غلظت کل فلزات سنگین شامل آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل در هر کلاس پس از تیمار نمونههای خاک با اسید نیتریک 4 نرمال توسط دستگاه جذب اتمی تعیین گردید و پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ معمولی انجام شد. نتایج نشان دادند که با کاهش اندازه ذرات غلظت فلزات سنگین افزایش یافت. بهطوری که میانگین غلظت در کلاس اندازهای کوچکتر از 05/0 برای آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل بهترتیب 13/2، 70/1، 79/4، 43/2، 42/1، 47/3 برابر بیشتر از میانگین غلظت در کلاس اندازهای 2– 5/0 میلیمتر بود. پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ نیز نشان داد که با فاصله گرفتن از معدن فلزات سنگین کاهش مییابد.
کاظم نصرتی، مونا مجدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
آلودگیهای خاک بهویژه در مناطق شهری به طرز بیسابقهای رو به افزایش است که اثرات آن بر چرخههای شیمیایی کمتر شناخته شده است. رویکردهای اندازهگیری کیفیت آب و هوا به خوبی تدوین شده است اما ارزیابی کیفیت خاک مناطق شهری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بررسی کیفیت خاک میتواند بهعنوان روشی بهمنظور درک بهتر پیامدهای حاصل از افزایش آلودگیها در محیطهای شهری و تدوین رویکردها و پروتکلهای ارزیابی جامع کیفیت خاک در برنامهریزی شهری و مدیریت چشمانداز استفاده شود. با توجه به کمبود اطلاعات در زمینه مطالعات کیفیت خاک در مناطق شهری ایران، هدف از این پژوهش ارزیابی کیفیت خاک تحت تأثیر کاربری اراضی شهری با استفاده از روش مجموعه حداقل داده در منطقه غرب شهر تهران بود. به این منظور تعداد 56 نمونه در سه کاربری کشاورزی، پارک و فضای سبز شهری و اراضی بایر برداشت و 12 ویژگی فیزیکوشیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که ویژگیهای کربن آلی، نیتروژن کل، آهک، وزن مخصوص ظاهری و سدیم تحت تأثیر کاربری اراضی دارای اختلاف معنیدار میباشند. بهمنظور انتخاب مجموعه حداقل داده از تحلیل عاملی استفاده شد که نتایج نشان داد که دو عامل با مقادیر ویژه بیش از یک و توجیه بیش از 6۸% مجموع واریانس دارای بیشترین بار عاملی روی ویژگیهای کربن آلی و سدیم میباشند. درنهایت شاخص کیفیت خاک در کاربریهای مختلف تعیین و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که شاخص کیفیت خاک در کاربریهای مورد مطالعه دارای اختلاف معنیدار میباشند و کمترین کیفیت خاک مربوط به کاربری اراضی بایر است.
مهران شیروانی، فاطمه مسعودی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
در سالهای اخیر آلودگی آب و خاک به فلزات سنگین به یکی از مشکلات جدی زیست محیطی تبدیل شده و توسعه روشهای کارآمد و کم هزینه برای حذف این آلایندهها از آب و یا تثبیت آنها در خاک در اولویت تحقیقاتی قرار گرفته است. زغال زیستی حاصل از گرما کافت ضایعات آلی به تازگی بهعنوان یک جاذب مؤثر و ارزان قیمت برای این منظور مطرح شده است. این آزمایش با هدف استفاده از زغالهای زیستی حاصل از بقایای خرما تهیه شده تحت دماهای گرما کافت 200، 400 و 600 درجه سلسیوس بهعنوان جاذب فلز سنگین نیکل و بررسی اثر pH بر میزان جذب آن انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا آزمایشهای سینتیک برای تعیین سرعت و زمان تعادل واکنشهای جذب نیکل انجام گرفت. همچنین، همدماهای جذب نیکل توسط نمونههای زغال زیستی در pH طبیعی جاذبها و 7=pH انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد زغال زیستی تهیه شده در دمای 600 درجه سلسیوس سرعت جذب نیکل بیشتری داشته و زمان تعادل برای واکنش مربوط به آن حدود 5 ساعت بهدست آمد. مدلهای لانگمویر و فروندلیچ همدماهای جذب نیکل توسط جاذبهای مورد مطالعه را به خوبی توصیف نمودند. براساس پیشبینی مدل لانگمویر، زغال زیستی تهیه شده در دمای 600 درجه سلسیوس بیشترین و بقایای خام درخت خرما کمترین ظرفیت جذب نیکل را نشان دادند. جذب نیکل تحت تأثیر pH نیز قرار گرفت، بهطوری که با افزایش pH، نیکل بیشتری توسط جاذبها از محلول حذف شد. بهطور کلی، با توجه به فراوانی بقایای خرما در مناطق جنوبی کشور، استفاده از زغال زیستی حاصل از این بقایا روش مناسب و کارا برای حذف فلزات سنگین از آبهای آلوده و یا تثبیت این فلزات در محیط خاک است.
صلاح الدین زاهدی، کاکا شاهدی، محمود حبیب نژادروشن، کریم سلیمانی، کورش دادخواه،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
عمق خاک مشخصه مهمی از خاک است که جهت ارائه مشخصات زیرسطحی حوضه آبخیز در مدلهای هیدرولوژیکی توزیعی مورد استفاده قرار میگیرد. عمق خاک نفوذ آب و به تبع آن تولید رواناب، ذخیره رطوبت زیرسطحی، حرکت عمودی و افقی رطوبت، ضخامت قسمت اشباع و عمق ریشه گیاه در خاک را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این پژوهش توسعه یک مدل آماری است که بتواند الگوهای مکانی عمق خاک در یک حوضه آبخیز را از متغیرهای توپوگرافی و پوشش زمین که بهترتیب از مدل رقومی ارتفاع (DEM) و تصاویر ماهوارهای قابل استخراج هستند پیشبینی کند. مدل رقومی زمین با مقیاس مکانی 10 متر با استفاده از نقشههای 1:25000 تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. تصویر ماهوارهای 6 May 2015 سنجنده OLI لندست 8 تهیه گردید. عمق خاک، انحنای توپوگرافیک، نوع کاربری اراضی و وضعیت پوشش گیاهی پارامترهای عمدهای بودند که در مجموع 426 نقطه نمونهبرداری در 4 زیر حوضه آبخیز اندازهگیری شدند. از تبدیل باکس کوکس بهمنظور نرمالسازی دادههای عمق خاک اندازهگیری شده و تمامی پارامترهای توضیح دهنده عمق خاک استفاده گردید. مدل پیشبینی آماری Random Forest با 336 نقطه برای کالیبره کردن و 93 نقطه برای آزمون و 31 متغییر توضیحی (18 متغیر بهدست آمده از DEM و 13 متغیر بهدست آمده از تصویر ماهواره) و با درنظر گرفتن عمق خاک بهعنوان خروجی مدل اجرا گردید. خطای پیشبینی مجموعه دادههای اعتبارسنجی با درنظر گرفتن 93 نمونه جهت آزمون مدل با ضریب کارایی نش- ساتکلیف، NSE = 0689محاسبه گردید. نتایج نشان دادند که کاربری اراضی، سطح ویژه حوضه آبخیز، شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده ((NDVI، شاخص جهت شیب (Aspect)، شیب (Slope) و مؤلفه نخست آنالیز تجزیه به مؤلفههای اصلی ((PCA1 مهمترین متغیرهای توضیحی در برآورد عمق خاک هستند.