جستجو در مقالات منتشر شده


353 نتیجه برای Soi

میرحسن رسولی صدقیانی، حسن کریمی، ساناز اشرفی سعیدلو، حبیب خداوردیلو،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

با توجه به اثرات نامطلوب  سرب بر ویژگی‌های خاک و سلامت انسان، بررسی روش‌­های اصلاح و پاک‌سازی این آلاینده­ ضروری به‌نظر می‌­رسد. به‌منظور ارزیابی تأثیر اسید هیومیک در اصلاح خاک‌­های آلوده به سرب، در حضور گیاه افسنتین، آزمایشی به‌­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­ کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل غلظت­‌های مختلف سرب (منبع نمک نیترات سرب به شکل جامد) (0، 250، 500 و 1000 میلی­گرم بر کیلوگرم خاک) و سطوح متفاوت اسید هیومیک (0، 100 و 200 میلی­‌گرم بر کیلوگرم خاک) بودند. در پایان دوره رشد برخی از خصوصیات خاک و گیاه اندازه‌گیری شدند. بر اساس نتایج به‌دست آمده، با افزایش غلظت سرب در خاک، مقدار تنفس پایه خاک، کربن زیست‌­توده میکروبی خاک، وزن خشک ریشه و شاخسار، محتوای نسبی آب برگ و غلظت آهن و روی در شاخسار کاهش یافت. به‌­طوری‌که میانگین تنفس پایه خاک و کربن زیست­توده میکروبی خاک در تیمار 1000Pb به‌ترتیب 60 و 1/51 درصد نسبت به تیمار 0Pb کمتر بود. مقدار تجمع سرب در ریشه و شاخسار به‌دنبال افزایش غلظت این عنصر در خاک به‌طور معنی­دار افزایش یافت. به گونه­‌ای که بیشترین غلظت سرب شاخسار (10/37 میلی­گرم بر کیلوگرم) و ریشه (1/38 میلی­گرم بر کیلوگرم) در تیمار 1000Pb مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت اسید هیومیک بر غلظت آهن، روی و سرب شاخسار بود، به‌نحوی­‌که غلظت این عناصر در 200HA  به‌ترتیب 25/1، 64/1و 66/1 برابر در مقایسه با 0HA افزایش نشان دادند. مقدار پرولین برگ بر اثر افزایش غلظت سرب در خاک به‌طور معنی­دار افزایش یافت، لیکن کاربرد 200 میلی­گرم بر کیلوگرم اسید هیومیک، منجر به کاهش 5/54 درصدی مقدار پرولین نسبت به تیمار شاهد شد. به‌­طورکلی تأثیر اسید هیومیک بر افزایش جذب سرب توسط گیاه و بهبود خواص بیولوژیک خاک و افزایش فراهمی و حلالیت سرب، نشان‌دهنده­ توانایی بالای آن در ارتقای کارایی پالایش سبز است. همچنین با توجه به نتایج به‌دست آمده در این مطالعه، افسنتین، گیاهی غیرانباشتگر بوده لذا نمی­توان از این گیاه برای اهداف گیاه‌­پالایی استفاده کرد.

محمدرضا میرزایی، استفان قوی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

جریان ترجیحی هم از لحاظ محیطی و هم از لحاظ سلامت انسان دارای اهمیت به‌سزایی است. به‌طوری که انتقال سریع آب و در نتیجه آلوده‌کننده‌ها و سموم کشاورزی از این طریق وارد خاک و آب‌های زیرزمینی خواهند شد. درحالی‌که اندازه‌گیری و کمی‌سازی آن بسیار مشکل است. در این تحقیق، با استفاده از نمونه‌های خاک و انجام بارش مصنوعی به‌وسیله یک شبیه‌ساز کوچک باران، سعی در کمی‌سازی میزان جریان ماکروپورها و مدل‌سازی جریان ترجیحی گردید. در این راستا از دو مدل استفاده شد: 1) مدل موج سینماتیکی ارائه شده توسط جرمان در سال 1984 و 2) مدل توسعه داده شده آن به نام مدل موج سینماتیکی- پخشی ارائه شده در سال 2003 توسط دیپیترو و همکاران. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده توسط دی پینترو و همکاران دارای دقت بیشتری نسبت به مدل جرمان است. سپس، یک روش ابتکاری جهت محاسبه مقدار ماکروپورها به‌کار گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که مقدار آب ترجیحی رابطه معنی‌داری با کل میزان تخلخل خاک ندارد (36/0= R2)، و در مقابل با مقدار ماکروپورها با ضریب تبیین 76/0 R2= (001/0> α) دارای یک رابطه معنی‌دار است.

محمدرضا ریگی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

اثرات ماده آلی محلول به‌دست آمده از کمپوست بر جذب سیمازین در چند خاک مختلف با استفاده از روش تعادلی مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق شش خاک با مقادیر مختلف کربن آلی انتخاب شدند. هم‌دماهای جذب سیمازین در خاک‌ها با استفاده از مدل خطی به‌دست آمد و مقادیر ضریب توزیع در شرایط بدون حضور (Kd) و با حضور (Kd*) ماده آلی محلول محاسبه شدند. با افزایش غلظت ماده آلی محلول در دامنه 65-0 میلی­گرم ماده آلی محلول در لیتر در سیستم خاک- محلول، مقدار  Kd*/Kd  ابتدا افزایش و سپس کاهش می­یابد. غلظت‌­های بحرانی ماده آلی محلول (DOMnp) در خاک‌­های مختلف به‌دست آمد که در این نقطه غلظتی، مقدار Kd* برابر با Kd  می‌شود. در شرایط حضور ماده آلی محلول با غلظت­‌های کمتر از غلظت بحرانی ماده آلی محلول، جذب سیمازین در خاک­‌ها افزایش یافته (Kd* > Kd)، درحالی­که در غلظت‌­های بیشتر از غلظت بحرانـی ماده آلی محلـول، جذب سیمازین در خاک­‌ها کاهش نشان داد (Kd* < Kd). غلظت بحرانی ماده آلی محلول با مقدار کربن آلی خاک همبستگی منفی داشت و حداکثر مقدار Kd*/Kd  یعنی (Kmax) با حداکثر جذب ماده آلی محلول در خاک (Xmax) همبستگی مثبت نشان داد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که حضور جزء آب­گریز ماده آلی محلول به­‌طور کاملاً مشهود جذب سیمازین در خاک‌­ها را افزایش داد درحالی­که حضور جزء آب­دوست ماده آلی محلول سبب کاهش جذب سیمازین شد.

مهرداد کاظمی، حمیدرضا کریم زاده، مصطفی ترکش اصفهانی، حسین بشری،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

بررسی روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی به شناخت عوامل مؤثر بر رشد و استقرار گونه‌­های گیاهی و همچنین شناسایی رویشگاه­‌ها کمک می­کند. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات قرق 33 ساله و چرای مدیریت شده (سیستم چرای تناوبی- استراحتی) بر توزیع پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک، در ایستگاه شهید حمزوی حنا در منطقه سمیرم استان اصفهان است. در این مطالعه تعداد شش ترانسکت (سه ترانسکت موازی و سه ترانسکت عمود بر شیب عمومی منطقه) به طول 100 متر در هر منطقه مستقر و در راستای هر ترانسکت 10 پلات دو متر مربعی مستقر و میزان تاج پوشش، تولید، تراکم و فهرست گونه‌­های گیاهی موجود ثبت شد. در هر منطقه مدیریتی (قرق و چرای مدیریت شده)، 18 پلات به‌طور تصادفی­- سیستماتیک انتخاب و در هر پلات پنج نمونه خاک از عمق صفر تا30 سانتی­متری برداشت شد و سپس نمونه­‌ها مخلوط و یک نمونه مرکب به‌عنوان شاهد پلات، انتخاب شد. عوامل اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم، ماده آلی، فسفر قابل استفاده، نیتروژن کل، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، درصد رطوبت اشباع، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ذرات رس، سیلت، شن و شن خیلی ریز در آزمایشگاه تعیین شد. شاخص­‌های پوشش گیاهی در دو منطقه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شدند. آنالیز تطبیقی متعارفی و آنالیز خوشه‌­ای نشان داد که مهم­ترین خصوصیات مؤثر در تفکیک گروه‌های گیاهی، ظرفیت تبادل کاتیونی، آهک، درصد سنگریزه، فسفر قابل استفاده و عامل مدیریت است. چرای مدیریت شده باعث افزایش معنی­دار تولید (352 در مقابل 2/184 کیلوگرم در هکتار) و درصد تاج پوشش ­گیاهی (46/25 در مقابل 37/18) و تغییر برخی از خصوصیات خاک شده است (5% = α). همچنین قرق باعث افزایش تراکم گونه‌های گیاهی (03/3 در مقابل 02/2 بوته در مترمربع) به‌صورت معنی­داری شده است. این مطالعه نشان داد که چرای مدیریت شده در مراتع نیمه ­خشک بهتر از قرق بلندمدت، بر بهبود و توسعه برخی خصوصیات خاک و توزیع پوشش گیاهی تأثیر می­‌گذارد. بنابراین توصیه می‌­شود، از قرق بلندمدت در مراتع نیمه‌­خشک جلوگیری شود.

فرزین سلماسی، حسین حکیمی خانسر، بهرام نورانی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

در مدل‌سازی سد کبودوال با استفاده از نرم‌افزار پلاکسیس، از مدل رفتاری موهر- کلمب استفاده شده است و تأثیر دو عامل استمرار عملیات خاکریزی و آبگیری هم‌زمان روی نشست، مورد بررسی شده است. نشست بدنه سد از سمت جناحین به سمت مقاطع میانی افزایش یافته و بیشترین نشست در مقطع 25-25 و حدود 2200 میلی‌متر ثبت شده است. با بررسی در مقاطع مختلف، بیشترین نشست در حد فاصل تراز 180 تا 185 روی داده است، یعنی تراز خاکریزی در این اعداد بحرانی بوده است. بیشتر نگرانی‌ها در بخش میانی سد است که وضعیت ضعیف‌تری نیز دارد. باتوجه به آنالیز نشست در بخش‌های مختلف سد کبودوال، مصالح تشکیل دهنده پی در جناح راست سد از جناح میانی و چپ سد وضعیت بهتری دارد. در مورد مقطع 19 علاوه بر مدل موهر کلمب، سد با مدل‌های نرم‌شونده و سخت‌شونده مدل شده است. در اینجا مدل سخت‌شونده برازش بهتری را ایجاد می‌کند. مدل سخت‌شونده چون داده‌های بیشتری از خاک را دارا است، رفتار سدهای خاکی را بهتر می‌تواند مدل‌سازی کند. با توجه به اینکه در طول ساخت معمولاً نشست‌های اولیه اتفاق می‌افتد، مدل سخت‌شونده کارایی بهتری می‌تواند داشته باشد.

هوشنگ قمرنیا، فاطمه ساسانی، بهمن یارقلی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

شناخت مناطق همگن خاک برای اعمال مدیریت­های مکان­محور، به‌خصوص در مناطقی که دستخوش فعالیت­های مختلف بشری قرار می‌گیرد، حائز اهمیت است. این موضوع با استفاده از روش­های تحلیل چندمتغیره شامل تحلیل عامل، تحلیل خوشه­بندی سلسله مراتبی و تحلیل k متوسط در اراضی کشاورزی تحت آبیاری بلندمدت (بیش از 40 سال) با پساب شهری در منطقه شهر ری در جنوب تهران مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از مدل تحلیل عامل، هشت عامل به‌عنوان هشت گروه زمین­شیمیایی برای توصیف حدود 60 درصد از کل واریانس مربوط به 37 پارامتر فیزیکی و شیمیایی خاک استخراج شد. اهم این گروه­ها، شامل عناصر غذایی خاک (OC، OM و N)، عناصر کم‌مصرف معدنی (Mn و B)، قدرت جذب خاک (Clay، Silt، Sand و CEC)، شوری و فشار اسمزی (EC، OP و TDS) و سدیمی شدن خاک (SAR و Na) هستند. مقادیر حداکثر ضرایب Cophenet و Silhouette، به‌ترتیب معادل 77/0 و 83/0، انتخاب روش اتصال متوسط را در تحلیل خوشه­بندی سلسله­مراتبی و تعداد سه خوشه در جمعیت­های 19، 18 و 34 واحد نقشه­ای را در روش k متوسط دیکته کرد‌. روش پلیگون تیسن در GIS، برای تفکیک گروه‌های زمین­شیمیایی در قالب واحدهای نقشه­ای به کار گرفته شد. این خروجی که در واقع ترکیب مدل­های تحلیل چندمتغیره و نمایش بصری آن در GIS تحت واحدهای نقشه­ای تفکیک شده از منطقه مورد مطالعه است، می­تواند فعالیت‌های مدیریتی مناسب را برای مناطق تحت هر خوشه ارائه دهد.

سعید رحمتی، علی رضا واعظی، حسین بیات،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

هدایت هیدرولیکی اشباع یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فیزیکی خاک است که نقشی عمده در رفتار هیدرولوژیکی خاک دارد. این ویژگی عمدتاً تحت تأثیر خصوصیات ساختمانی خاک قرار می‌گیرد. توزیع اندازه خاکدانه یکی از معیارهای مهم برای توصیف خصوصیات ساختمانی خاک است که بر Ks تأثیر می‌گذارد. در این پژوهش تغییرات Ks در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه در یک نمونه خاک کشاورزی بررسی شد. آزمایش در هشت توزیع مختلف اندازه خاکدانه با میانگین وزنی قطر خاکدانه یکسان (9/4 میلی‌متر) که شامل درصدهای مختلف اندازه خاکدانه (کمتر از 2، 2 تا 4، 4 تا 8 و 8 تا 11 میلی‌متر) بود، انجام گرفت. مقدار Ks به‌همراه سایر ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه تعیین شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنی‌دار بین توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه از نظر Ks و نیز فراوانی ذرات معدنی، تخلخل، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی، ماده آلی و کربنات کلسیم وجود دارد. مقدار Ks و رس در توزیع‌های دارای درصد بالایی از خاکدانه‌های درشت (4 تا 8 و 8 تا 11 میلی‌متر)، بالاتر بود. ‌همبستگی مثبت معنی‌دار بین Ks و رس، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی مشاهده شد، درحالی‌که شن ‌همبستگی منفی نشان داد با این حال ‌همبستگی آن با سیلت، تخلخل و ماده آلی معنی­دار نبود. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که رس و پایداری خاکدانه دو ویژگی مهم تعیین کننده مقدار Ks در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه هستند (01/0, P<80/0=2R). پایداری خاکدانه به‌عنوان شاخصی مهم برای ارزیابی تغییرات Ks در توزیع‌های اندازه خاکدانه بود.

عطااله کاویان، مهندس اعظم علیپور، کریم سلیمانی، لیلا غلامی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

یکی از جدی­ترین مشکلات زیست‌محیطی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبه­رو هستند، باران اسیدی است. این پدیده اثرات مخرب زیست‌محیطی بسیاری دارد که یکی از مهم­ترین آنها آلودگی و تخریب خاک است. باران اسیدی اثر آنی بر خاک داشته و سبب تجزیه و پراکنده شدن ذرات خاک می­شود. این اولین گام برای شروع فرسایش خاک است. بنابراین در این پژوهش به بررسی اثر pH‌های مختلف باران اسیدی به همراه تغییرات شدت بر پاشمان خاک در شرایط آزمایشگاهی و با استفاده از شبیه­ساز باران و فنجان پاشمان پرداخته شد. برای انجام آزمایش‌ها از باران اسیدی با pH ‌های 75/3، 25/4 ، 25/5 و باران معمولی در سه شدت 40، 60 و 80 میلی‌متر بر ساعت استفاده و درنهایت 36 نمونه برای تجزیه و تحلیل اماری برداشت شد. به‌منظور انجام تحلیل‌های آماری از نرم­افزارهای 23SPSS  و 2013EXCEL  و آزمون­های آنالیز واریانس یک‌طرفه و دوطرفه در سطح معنی‌داری 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد در شدت­های 40 و 60 میلی­متر بر ساعت، نرخ پاشمان در تمامی تیمارهای pH‌ باران تفاوت معنی­داری داشتند و باران اسیدی با pH 75/3 بیشترین مقدار پاشمان را ایجاد کرد. درحالی‌که این تفاوت در شدت 80 میلی­متر بر ساعت علیرغم افزایش عددی مقدار پاشمان در تیمارهای با pH 75/3 و 25/4، تفاوت معنی­دار نشد. همچنین نتایج مقایسه میانگین­ها نشان داد که با افزایش شدت، مقدار پاشمان خاک نیز افزایش می­یابد. درنهایت آزمون تجزیه واریانس دو طرفه نشان داد اعمال همزمان دو فاکتورتغییرات pH و شدت باران اثر متقابلی در پاشمان خاک بر هم نداشتند.

عبداله جاویدی، علی شعبانی، محمد جواد امیری،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

منحنی مشخصه آب خاک بیانگر حالات مختلف رطوبتی خاک است که ویژگی­های بخش غیراشباع خاک را به‌صورت کمی بیان می­کند. اندازه­گیری مستقیم این منحنی وقت­گیر، دشوار و پرهزینه است. بدین برای تلاش­های زیادی به‌منظور برآورد غیرمستقیم منحنی مشخصه آب خاک از سایر ویژگی­های خاک انجام گرفته است. یکی از روش­های غیرمستقیم برآورد منحنی مشخصه آب خاک استفاده از توابع انتقالی خاک است. هدف از این پژوهش تأثیر کاربرد درصد ذرات خاک در مقایسه با کاربرد خصوصیات هندسی ذرات خاک بر دقت معادلات انتقالی منحنی مشخصه آب خاک و نقطه بحرانی آن است. برای این منظور، 54 نمونه خاک استان اصفهان با هفت کلاس بافتی استفاده شد. مناسب­ترین معادله برای برآورد منحنی مشخصه آب خاک، پارامترهای معادلات ون­گنوختن و بروکس و کوری و نقطه بحرانی منحنی مشخصه آب خاک بر اساس شاخص­های آماری تعیین شد. نتایج نشان داد که معادلات انتقالی به‌خوبی بر داده‌های منحنی مشخصه برازش داده شد و برآورد حاصل از آنها، انطباق قابل قبولی با داده‌های مستقل (صحت‌سنجی) منحنی مشخصه داشته است. نتایج نشان داد که استفاده از درصد ذرات تشکیل دهنده خاک (شن و رس)، چگالی ظاهری و ماده آلی در برآورد نقطه­ای منحنی مشخصه آب خاک، تخمین بهتری در مقایسه با استفاده از خصوصیات هندسی قطر ذرات خاک داشته است. درحالی‌که در برآورد پارامتریک و نقطه بحرانی منحنی مشخصه آب خاک استفاده از خصوصیات هندسی قطر ذرات خاک نتایج رضایت‌بخش­تری نسبت به کاربرد درصد ذرات خاک داشته است. مقادیرNRMSE  نشان می‌دهد دقت توابع انتقالی برای مکش‌های پایین در مقایسه با مکش‌های بالا بیشتر است.

تارخ احمدی، معصومه دلبری، پیمان افراسیاب،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

امروزه الگوریتم‌های محاسباتی بیرکن (BESTslope و BESTsteady) به‌عنوان روش‌های غیرمستقیم مناسبی برای تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) و قابلیت جذب خاک (S) و پارامتر مقیاس (hg) در معادله منحنی مشخصه ونگنوختن از طریق داده‌های آزمایش نفوذ بیرکن و سایر پارامترهای مورد نیاز شناخته شده‌اند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو الگوریتم مذکور در تخمین Ks و S و رطوبت خاک متناظر با مکش‌های 33، 300،200،100 و 1500 کیلو پاسکال است. برای این منظور تعداد 40 آزمایش نفوذ بیرکن در مزرعه پژوهش‌هایی سد سیستان انجام شد. از کل آزمایش‌ها تعداد 30 آزمایش در بافت‌های لوم و لوم‌شنی که متوسط خطای نسبی (Er(t,I)) آنها کمتر از 5/5 درصد بود برای بررسی و تحلیل نتایج انتخاب شد. برای مقایسه رطوبت اندازه‌گیری شده و تخمین زده شده در هر یک از فشارهای مورد نظر از معیارهای جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطا (ME) و ضریب تعیین وزنی (ωr2) استفاده شد. نتایج نشان داد الگوریتم BESTsteady که فرایند محاسباتی بسیار ساده‌تری در مقایسه با الگوریتم اصلی بیرکن (BESTslope) دارد، توانایی تخمین مقدار Ks و S و همچنین مقدار رطوبت در مکش‌های نزدیک به ظرفیت زراعی با دقت قابل قبولی را دارد. دقت تخمین مقدار رطوبت خاک متناظر با مکش 1500 کیلو پاسکال (رطوبت در نقطه پژمردگی) در هر دو الگوریتم ضعیف و غیرقابل قبول تشخیص داده شد. از طرفی با افزایش درصد رس خاک مقدار خطای نسبی تخمین رطوبت اندازه‌گیری شده ((Er(h,θ) با شیب ملایمی کاهش یافت.

مریم رضایی پاشا، کاکا شاهدی، قربان وهاب زاده، عطااله کاویان، مهدی قاجار سپانلو، پاسکال جوکئیت،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

یکی از شیوه‌های مدیریتی به‌منظور کاهش اثرات مضر کودهای شیمیایی و حفاظت از آب و خاک، استفاده تلفیقی از کودهای آلی و شیمیایی است که می‌تواند به مراتب بهتر از کاربرد هر یک از آنها به تنهایی عمل کند‌. لذا ضروری است تا به‌منظور درک و شناسایی نحوه اثرگذاری این شیوه مدیریتی، وضعیت رواناب و خاک بررسی شود. مطالعه حاضر در اراضی کشاورزی با شیب 14 درصد تحت شرایط افزودن مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری در تلفیق با کود اوره در شمال ایران انجام شد‌. به این منظور پلات‌های اندازه‌گیری رواناب در اندازه 5×1 متر در قالب طرح بلوک تصادفی تحت شرایط بارش طبیعی روی اراضی کشاوری نصب شدند و نمونه‌های خاک از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی‌متر از داخل پلات برداشت شدند‌. در این مطالعه پارامترهای رواناب شامل حجم رواناب، غلظت نیترات و تولید رسوب و پارامترهای خاک شامل خصوصیات فیزیکی (تخلخل و ضریب نفوذپذیری) و خصوصیات شیمیایی (هدایت الکتریکی، کربن آلی، ازت کل و ظرفیت کاتیون تبادلی و pH) بررسی شود. نتایج نشان داد که در میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تنها خصوصیات درصد ازت کل، هدایت الکتریکی و pH خاک تحت تأثیر کمپوست زباله شهری قرار گرفته‌اند‌. تجزیه مؤلفه‌های اصلی نشان داد که این تیمارها در مجموع توانستند 74/35 درصد از واریانس کل تغییرات را توجیه کنند‌. بر این اساس می‌توان بیان کرد که استفاده از عملیات مدیریتی حفاظت آب و خاک می‌تواند به‌سرعت بهبود معنی‌داری روی خصوصیات خاک در اراضی شیب‌دار ایجاد کند‌.

زهرا امیری، مهدی قیصری، محمدرضا مصدقی، مهسا سادات طباطبایی، مهرناز مرادیان نژاد،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

مکان اندازه‌گیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاری به‌دلیل تغییرات مکانی زیاد ویژگی­های هیدرولیکی خاک و چگونگی توسعه ریشه گیاه از اهمیت ویژه­ای برخودار است. هدف از این پژوهش، تعیین مکان مناسبی برای اندازه‌گیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاریقطره‌ای- نواری بود که بیانگر میانگین رطوبت خاک­رخ (θavg) باشد. به همین منظور توزیع رطوبت خاک (θij) در مرحله تاسل­دهی ذرت و در طول یک دور آبیاری (73- 68 روز پس از کاشت) در انتهای فصل رشد اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد بیش از 70‌ درصد طول ریشه گیاه تا عمق 30 سانتی‌متری از سطح خاک قرار دارد. با پذیرفتن 10± درصد خطا نسبت به میانگین رطوبت خاک­رخ، محدوده­ای از خاک‌رخ مشخص شد که در بازه خطای پذیرفته شده قرار گرفته و از طرفی بیشترین نزدیکی به میانگین رطوبت خاک دارد (0/9θavgRec<1/1θavg). از هم‌پوشانی θRec در طول یک دور آبیاری، مکان مناسب برای اندازه‌گیری رطوبت خاک در فاصله افقی از نوار آبیاری تا 20 سانتی‌متر و عمق 20- 10 سانتی‌متری از سطح خاک به‌دست آمد. از جمله عواملی که در تعیین مکان مناسب اندازه‌گیری رطوبت خاک در راستای میانگین رطوبت خاک­رخ بایستی در نظر گرفته شود، توجه به چگونگی توسعه سیستم ریشه و محدوده­ای از خاک­رخ است که تجمع بیشترین تراکم طول ریشه بوده و از طرفی حداکثر جذب آب از این ناحیه صورت می­گیرد.

رؤیا آزادی خواه، محمد صدقی اصل، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی، علیداد کرمی، شاهرخ سعدی پور،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف ارزیابی توزیع مکانی نفوذ آب به خاک با استفاده از زمین‌آمار در مقیاس ناحیه‌ای روی 400 هکتار از اراضی دشت منصورآباد واقع در شهرستان لارستان از توابع استان فارس انجام گرفت. در این پژوهش در 78 نقطه به‌صورت شبکه‌ای منظم به فواصل 100×100 متر نمونه‌برداری و اندازه‌گیری‌ها انجام شد و با استفاده از نرم‌افزارهای GS+ و ArcGIS بهترین مدل واریوگرامی از بین مدل‌های خطی، نمایی، گوسی و کروی با بیشترین2R و کمترین خطا تعیین شد. بدین‌منظور ویژگی‌های نفوذ آب به خاک (cm/min) با استفاده از روش استوانه دوگانه، هدایت الکتریکی (dS/m)، اسیدیته، درصد رطوبت اشباع، درصد اندازه ذرات (شن، سیلت و رس)، مقدار کلسیم، منیزیم و سدیم و توزیع مکانی پارامترهای نفوذ آب به خاک مدل‌های کوستیاکوف و فیلیپ اندازه‌گیری و با استفاده از روش‌های زمین‌آماری درون‌یابی و پهنه‌بندی شد. نتایج نشان داد، در بین ویژگی‌های مختلف، شدت نفوذ آب به خاک (i) بیشترین ضریب تغییرات (2/274) را داشت و تصمیم‌گیری بر اساس روش‌های میانگین‌گیری معمول خطای فراوانی را همراه خواهد داشت. در بین مدل­های نفوذ آب به خاک، مدل کوستیاکوف و فیلیپ به‌ترتیب بهترین مدل تجربی و فیزیکی در منطقه بودند. بهترین مدل نیم‌تغییرنما برای شدت نفوذ نهایی، ضرایب S و A مدل فیلیپ و ضریب a مدل کوستیاکوف گوسی و برای ضریب b مدل کوستیاکوف نمایی بود. ساختار مکانی شدت نفوذ و ضرایب نفوذ a و b مدل کوستیاکوف و ضرایب S و A مدل فیلیپ قوی بود. بهترین میان‌یاب برای شدت نفوذ روش کوکریجینک با فاکتور کمکی درصد سیلت، برای ضریب S مدل فیلیپ، روش وزن دادن عکس فاصله (IDW)، برای ضرایب a و b مدل کوستیاکوف، به‌ترتیب روش کریجینگ و IDW بود.

وجیهه درستکار، مریم یوسفی فرد، زهرا جاجرمی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

سالانه حجم قابل توجهی کنجاله‌های روغنی در صنایع روغن‌کشی تولید می‌شود. افزودن این کنجاله‌ها به خاک می‌تواند علاوه بر تأمین مواد آلی خاک، قابلیت جذب عناصر کم‌مصرف برای گیاه را نیز بهبود بخشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر کنجاله‌های کنجد، زیتون و سیاهدانه در سه سطح صفر، دو و پنج درصد در شرایط شور و غیر شور بر غلظت قابل استفاده عناصر مس، روی و آهن خاک در یک آزمایش گلخانه‌ای به‌مدت 60 روز بوده است. پس از پایان دوره خوابانیدن میزان تنفس میکروبی، کربن آلی، غلظت کربوهیدرات و غلظت قابل جذب عناصر مس، روی و آهن در خاک اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که کمترین مقدار کربن آلی خاک و غلظت کربوهیدرات در تیمار افزودن کنجاله کنجد و بیشترین مقدار آن در تیمار کنجاله‌های زیتون و سیاهدانه مشاهد شد. افزودن کنجاله‌های روغنی سبب افزایش غلظت قابل استفاده هر سه عنصر در خاک نسبت به تیمار شاهد شد. کنجاله کنجد بیشترین تأثیر را در افزایش غلظت قابل استفاده مس و روی خاک داشته است. در بین سه کنجاله مورد مطالعه، افزودن کنجاله کنجد بیشترین تأثیر و افزودن کنجاله سیاهدانه کمترین تأثیر را بر غلظت قابل استفاده آهن در خاک داشته است. به‌علاوه شوری نیز سبب کاهش غلظت روی و آهن در خاک شده است. در مجموع به‌نظر می­رسد افزودن کنجاله‌های روغنی به خاک سبب بهبود وضعیت کربن آلی و غلظت عناصر کم‌مصرف خاک شده، اما این اثر به کیفیت کنجاله‌ها و شوری خاک وابسته است.

- علیداد کرمی، کاظم خاوازی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

به‌دلیل شرایط فیزیکی نامناسب و آهکی بودن خاک‌ها و وجود منبع عظیم گوگرد در کشور، بررسی تأثیر گوگرد بر ساختمان خاک و دیگر ویژگی‌های خاک ضروری است. بنابراین اثرات مقادیر مختلف گوگرد شامل: صفر، 750، 1500 و 3000 کیلوگرم در هکتار به‌همراه باکتری Halothiobacillus neapolitanus بر ویژگی‌های خاک در تناوب گندم- ذرت در دو سال بررسی شد. پارامترهایpH ، EC، سولفات، کربن آلی، ساختمان خاک و عملکرد گندم اندازه‌گیری شد. برای ارزیابی کمّی اثر گوگرد بر ساختمان خاک، با اندازه‌گیری توزیع اندازه خاکدانه‌ها، مقادیر شاخص‌های میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانه‌ها (به‌ترتیب MWD و GMD) و مقادیر بُعد فرکتالی تعیین شد. نتایج نشان داد که با گذشت زمان و مقادیر بیشتر گوگرد همراه با باکتری Halothiobacillus neapolitanus پایداری خاکدانه‌ها افزایش داشت. تأثیر تیمارهای گوگرد بر MWD و GMD در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود و بر اساس شاخص‌های کمّی، 28 درصد، اثرات مثبت بر ساختمان خاک داشت. گوگرد با کاهش 3 درصدی بُعد فرکتالی، تأثیر مثبت معنی‌داری بر بهبود ساختمان خاک داشت. کاربرد گوگرد، مقدار pH خاک را کمی کاهش و قابلیت هدایت الکتریکی را 12 درصد و سولفات خاک را تا 40 درصد افزایش داد و با بهبود ساختمان و اصلاح شرایط فیزیکی خاک، در حفظ خاک و پایداری منابع تولید و حفاظت از محیط زیست بسیار تأثیرگذار است.

رضا قضاوی، ابراهیم امیدوار، حدیثه جیحونی نایینی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

یکی از عناصر مهم در آبیاری مکانیزه، اطلاع از رابطه بین نیروی مکش (نیروی ماتریک) و رطوبت خاک است که به منحنی رطوبتی موسوم است. شکل و ضرایب این منحنی تحت‌ تأثیر بافت و ساختار خاک بوده و با اصلاح ساختار خاک می‌تواند تغییر کند. مهم‌ترین اهداف این مطالعه عبارتند ازبررسی اثراستفاده از زئولیت بر ظرفیت نگهداری آب و ضرایب مدلهای منحنی رطوبتی دو بافت خاک شنی و لومی و تأثیر استفاده از زئولیت بر شکل و ضرایب منحنی رطوبتی خاک بر اساس مدل‌های مختلف ارائه شده که برخی از آنها تاکنون در ایران استفاده نشده است، زئولیت در سطوح مصرف (2، 5 و 10 درصد) به خاکها اضافه شد. رطوبت هر خاک در مکشهای مختلف در 12 نقطه با استفاده از دستگاه دیکاگون تعیین شد. ضرایب منحنی رطوبتی خاک با استفاده از نرمافزار و برازش شش مدل بروکسوکوری (Brooks and Corey) ، کاسوگی (Kosugi) ، دارنر(Durner) ، فردلاندو- زینگ (Fredlund and Xing) ، ونگنوختن (VanGenuchten) و سکی (Seki) بهدست آمد. نتایج نشانداد که در تمامی مدلها مقدار پارامتر Sө و Rө با کاربرد زئولیت و افزایش سطح استفاده افزایش مییابد . ظرفیت نگهداشت آب نیز با کاربرد زئولیت افزایش مییابد. سایر نتایج نشان داد که بهترین مدل برای تخمین منحنی رطوبتی خاکهای لومی و شنی مدل دارنر است و ضعیفترین مدلها در خاک لومی مدل بروکسوکوری و مدل کاسوگی و در خاک شنی مدل بروکسوکوری و مدل  ون- گنوختن هستند.

اردوان قربانی، الناز حسن زاده، مهدی معمری، کاظم هاشمی مجد، اردشیر پورنعمتی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

در این پژوهش، تأثیر برخی پارامترهای خاک بر تولید اولیه سطح زمین فرم‌های رویشی (گندمیان و پهن‌برگان علفی) و تولید اولیه کل مراتع چمنزار منطقه فندوق‌لوی شهرستان نمین در استان اردبیل بررسی شد. تولید اولیه سطح زمین در 180 پلات‌ یک مترمربعی به‌روش قطع و توزین اندازه‌گیری شد. تعداد 18 نمونه خاک در امتداد ترانسکت‌ها برداشت شد. برخی از ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک با روش‌های استاندارد اندازه‌گیری شد. تعیین ارتباط بین این پارامترها و تولید اولیه فرم‌های رویشی و تولید کل با روش رگرسیون چندگانه توأم انجام شد. به‌منظور تعیین مهم‌ترین پارامتر‌های مؤثر خاک بر تولید کل از روش تجزیه به مؤلفه‌های اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد پارامترهای هدایت‌الکتریکی، منیزیم، رس قابل انتشار، رطوبت حجمی، کربن آلی، پتاسیم محلول، پتاسیم تبادلی، سدیم و فسفر از پارامترهای مؤثر بر تولید اولیه فرم‌های رویشی و کل بودند (0/01>p). صحت معادلات استخراج‌شده نیز برای گندمیان، پهن‌برگان علفی و مقدار کل به‌ترتیب 79، 76 و 70 درصد محاسبه شد. نتایج PCA نشان داد که پارامترهای خاک 84/52 درصد از تغییرات تولید کل را توجیه می‌کند و در مقایسه با رگرسیون با ضریب تشخیص 28 درصد، نتیجه بهتری را ارائه کردند.

نبیه کریمی، لیلا غلامی، عطااله کاویان،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

استفاده از افزودنیهای خاک بهمنظور حفاظت آب و خاک ضروری است و همچنین بررسی اثر رطوبت خاک بر فرایند حفاظت خاک و نقش آن بر تغییرات رواناب، فرسایش خاک و تولید رسوب به‌منظور شناخت و شبیهسازی پاسخ هیدرولوژیکی خاک ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بایوچار به مقدار 6/1 تن بر هکتار بر مؤلفههای زمان شروع رواناب، حجم رواناب، ضریب رواناب، هدر‌رفت خاک و غلظت رسوب در رطوبت‌های مختلف خاک شامل هواخشک، 15، 20 و 30 درصد با سه تکرار در مقیاس کرت انجام شد. نتایج نشان داد که بعد از کاربرد افزودنی بایوچار زمان شروع رواناب در مقایسه با تیمار شاهد در رطوبت‌های هواخشک، 15، 20 و 30 درصد به‌ترتیب 33/240، 320، 66/186 و 33/172 ثانیه دیر‌تر اتفاق افتاد. نتایج همچنین نشان داد که حجم رواناب در رطوبت‌های هواخشک، 15، 20 و 30 درصد به‌ترتیب 49/44، 60/55، 47/36 و 08/41 درصد و ضریب رواناب به‌ترتیب 71/55، 39/66، 45/48 و 82/37 درصد کاهش یافت. افزودن بایوچار سبب کاهش هدر‌رفت خاک به‌ترتیب به‌مقدار 19/91، 05/85، 63/85 و 06/88 درصد و غلظت رسوب نیز به‌ترتیب 19/84، 53/66، 17/76 و 59/79 درصد شد. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات رطوبت خاک تأثیر معنی‌داری در سطح 99 درصد بر تغییرات مولفه‌های زمان شروع رواناب، حجم رواناب، ضریب رواناب، هدر‌رفت خاک و غلظت رسوب داشت.

فهیمه امیری میجان، حسین شیرانی، عیسی اسفندیارپور، علی اصغر بسالت پور، حسین شکفته،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

استفاده از شیب منحنی مشخصه رطوبتی خاک در نقطه عطف (شاخص S)، یکی از شاخصهای مهم ارزیابی کیفیت خاک در برنامهریزی مدیریت اراضی زراعی و باغی محسوب می‎‌شود. هدف از این پژوهش، تعیین مؤثرترین ویژگیهای خاک در منطقه جیرفت بر تخمین شاخص S با استفاده از الگوریتم هیبرید شبیهسازی تبرید - شبکه عصبی مصنوعی بود. به این منظور، 350 نمونه خاک دستخورده و 350 نمونه خاک دستنخورده از اراضی زراعی و باغی برداشت و سپس برخی از ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک، شامل درصد شن، سیلت، رس، قابلیت هدایت‌الکتریکی اشباع، چگالی ظاهری، درصد تخلخل کل، درصد مواد آلی و درصد کربنات کلسیم معادل با استفاده از روشهای استاندارد اندازهگیری شدند. همچنین با استفاده از دستگاه صفحات فشاری، مقدار رطوبت خاک در مکش‌های 0، 30،10، 50، 100، 300، 500، 1000 و 1500 کیلوپاسکال تعیین شد. در ادامه با استفاده از الگوریتم هیبریدی شبکه عصبی مصنوعی- شبیه‌سازی تبرید، ویژگیهای مؤثر بر مدل‎‌سازی شاخص S استخراج شدند. در‌نهایت با استفاده از پنج ویژگی استخراج شده (درصد ش و رس، قابلیت هدایت‌الکتریکی، چگالی ظاهری و ظرفیت زراعی)، مدل‏سازی شاخص S توسط شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. نتایج نشان داد که با کاهش متغییرهای ورودی، دقت مدلسازی افزایش یافت. بهعلاوه، نتایج آنالیز حساسیت نشان داد چگالی ظاهری با بالاترین ضریب حساسیت (ضریب حساسیت 5/0) به‌عنوان مهم‎‌ترین ویژگی در مدلسازی شاخص S محسوب می‌شود. بنابراین، از آنجا که افزایش تعداد ویژگیها لزوماً باعث افزایش دقت مدل‌سازی نمیشود، کاهش ویژگیهای ورودی بهسبب کاهش هزینه و زمان انجام پژوهش مقرون بهصرفه است.

ریحانه السادات موسوی زاده مجرد، سید حسن طباطبائی، بهزاد قزبانی، نگار نورمهناد،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

مقدار رطوبت خاک، حساسترین فاکتور مرتبط با تغییرات آب‌گریزی و آب‌دوستی خاک است. آب‌گریزی در خاکها یک ویژگی دائمی نیست و این امکان وجود دارد که در فصل خشک به حداکثر برسد و در فصلهای مرطوب کاهش یابد یا حذف شود. میتوان گفت از لحاظ رطوبت، یک ناحیه انتقالی یا بحرانی وجود دارد که به‌عنوان حد رطوبتی یا رطوبت آستانه تعریف میشود و در رطوبتهای کمتر از آن، دفع آب و در رطوبتهای بالاتر از آن خاک خیسشونده است. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات رطوبت خاک بر درجه آب‌گریزی و تعیین مقدار رطوبت آستانه‌ای در نمونههای خاک مورد بررسی در مرغزار شهرکرد بود. در این پژوهش، تعدادی نمونه خاک از مرغزار شهرکرد بررسی شد. پس از تعیین رطوبت اولیه خاک، شرایط آب‌گریزی خاک با تعیین زمان نفوذ قطره آب (WDPT)، بررسی شد. تغییرات رطوبتی خاک به روش خیس کردن و خشک کردن خاک انجام و در هر مرحله وضعیت آب‌گریزی خاک آزمون شد. کاهش رطوبت در خاکهای آب‌گریز منجربه تغییر درجه آب‌گریزی و در یک نمونه خاک آب‌دوست باعث ایجاد شرایط آب‌گریزی در خاک شد. رطوبت آستانه نیز، تا حداکثر 54 درصد رطوبت حجمی در یک نقطه مورد بررسی، مشاهده شد که بر اساس آن، مقدار بالای رطوبت آستانه در این نقطه، نشان‌دهنده قابلیت بالای خاک برای تولید روانا‌ب و سیل‌خیزی بود. بررسی آنالیز خاک نشان داد که مقدار ماده آلی خاک با رطوبت آستانه همبستگی مثبت دارد.


صفحه 14 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb