80 نتیجه برای رشد
زهرا تاراز، بهروز دستار،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی آثار استفاده از محرک رشد رکسارس ون و آنتی بیوتیک باسیتراسین متیلن دی سالیسیلات بر عملکرد جوج ههای گوشتی انجام پذیرفت . تیمارهای غذایی شامل جیره پایه بدون محرک رشد، جیره حاوی رکسارسون ( ٥٠ میل ی گرم در کیلوگرم )، جیره حاوی باسیتراسین ( ٥٥ میل ی گرم در کیلوگرم ) و جیره حاوی ترکیب رکسارسون و باسی تراسین بودند . به هر یک از تیمارهای غذایی تعداد ٥ تکرار حاوی ١٥ قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی راس ٣٠٨ اختصاص یافت . داد ههای آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه واریانس شدند . نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از محرک رشد رکسارسون و آنتی بیوتیک باسیتراسین در جیر ه جوج ه های گوشتی، سبب بهبود افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی پرندگان نسبت به جیره پایه شد . در عین حال پرندگان تغذیه شده با جیره وزن بدن و .(P <٠/ حاوی ترکیب ر کسارسون و باسیتراسین دارای بیشترین افزایش وزن و مناس بترین ضریب تبدیل غذایی بودند ( ٠٥ ضریب تبدیل غذایی در گروه تغذیه شده با رکسارسون در مقایسه با جوجه های تغذیه شده با باسیتراسین تفاوت معنی داری نداشت . هم چنین افزودن رکسارسون و آنتی بیوتیک باسیتراسین به جیره جوج ه های گوشتی، تأثیر معنی داری بر مصرف خوراک نداشت . استفاده از رکسارسون و آنتی بیوتیک باسیتراسین به تنهایی در جیره جوج ه های گوشتی، تأثیری بر ترکیب لاشه جوجه های گوشتی نداشت. اما استفاده مقدار لاشه قابل طبخ و وزن سینه جوج ههای گوشتی در مقایسه با جیره پایه شد . بر اساس (P <٠/ توأم آنها سبب افزایش معن یدار( ٠٥ یافت ههای این آزمایش، افزودن محرک ر شد رکسارسون به جیره جوج ه های گوشتی سبب بهبود افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی جوج ههای گوشتی می شود. در عین حال افزودن رکسارسون همراه با باسیتراسین تأثیر مثبت بیشتری بر بهبود عملکرد و ترکیب لاشه جوج ههای گوشتی دارد.
نگار نور مهناد، محمدرضا نوری امامزاده ئی، بهزاد قربانی، عبدالرحمن محمدخانی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
در مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب از عوامل اصلی کاهش تولید محسوب میشود. در چنین شرایطی، کمآبیاری به عنوان یک راهبرد مدیریتی مهم برای تعدیل شرایط تنش آبی توصیه شده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع مدیریت آبیاری (کمآبیاری سنتی و بخشی) بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک، فنولوژیک و راندمان مصرف آب گیاه گوجهفرنگی انجام شده است. به این منظور یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آبیاری و چهار تکرار تعریف شد. تیمارهای آبیاری شامل کمآبیاری DI75 و DI50 (به ترتیب تأمین 75 و 50 درصد نیاز آبی) بود که در آنها آب مورد نیاز گیاه به طور معمول به تمام محیط ریشه داده میشد و تیمارهای آبیاری بخشی PRD75 و PRD50 (تأمین 75 و50 درصد نیاز آبی) که آب مورد نیاز گیاه در هر بار آبیاری فقط به یک سمت محیط ریشه داده میشد و بخش تر و خشک به طور متناوب جابهجا میشدند. تیمار FI (تأمین 100 درصد نیاز آبی) نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین راندمان مصرف آب (28/6 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمارPRD75 و کمترین راندمان (98/1کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار DI50 به دست آمد. راندمان مصرف آب در تیمار کمآبیاری معمولی (DI50) 67 درصد کاهش و در تیمار آبیاری بخشی ((PRD75 6/4 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. اندازهگیری وضعیت آب گیاه نشان داد که در تمام مراحل، همواره میزان آماس نسبی در تیمارهای PRD نسبت به تیمارهای DI بالاتر بود. نتایج تجزیه واریانس قطر روزنه برگ بیانگر معنیدار شدن اثر تیمارها در سطح 5 درصد بود. بهطوریکه با افزایش آب آبیاری، قطر روزنهها نیز افزایش یافت. به علاوه قطر بازشدگی روزنهها در تیمارهای آبیاری کامل و کمآبیاری سنتی بیشتر از تیمارهای آبیاری بخشی بود. از نظر تعداد روزنه در واحد سطح برگ، تیمار آبیاری کامل بیشترین و تیمارDI50 کمترین تعداد روزنه را دارا بودند (به ترتیب 04/10509 و 4/6904). از نظر خصوصیات فنولوژیک بین تیمارهای آبیاری به لحاظ درجه- روز مورد نیاز تا زمان میوهدهی و درجه- روز مورد نیاز تا زمان برداشت در سطح 5 درصد تفاوتی مشاهده نشد.
حمیدرضا معماری، عنایت ا... تفضلی ، علی اکبر کامگار حقیقی ، ابوالقاسم حسن پور ، نجمه یرمی ،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش آثار سوء تنش خشکی و به دست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی، یکی از روشهای مهم مورد تحقیق بوده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سایکوسل (کندکننده رشد) بر رشد نهالهای دو رقم روغنی و شنگه زیتون در شرایط تنش خشکی صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در ، قالب طرح کاملاً تصادفی با ٦ تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل رقم گیاه در دو سطح (روغنی و شنگه)، دور آبیاری در چهار سطح ( ٨ ٤ ،٦ و ٢ هفتهای) و مقدار سایکوسل در پنج سطح (صفر، ٢٠٠٠ ،١٠٠٠ ،٥٠٠ و ٤٠٠٠ میلیگرم در لیتر) بود. پارامترهای اندازهگیری شده در آزمایش عبارت از: میزان کلروفیل برگ، سطح برگ، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، نسبت وزن تر ریشه به شاخساره و نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره بودند. نتایج نشان داد برهمکنش آثار تیمارهای دور آبیاری و سایکوسل بر ارتفاع نهالهای زیتون معنیدار نبود که احتمالاً این امر با واکنش ارقام زیتون و غلظت سایکوسل بهکار رفته در ارتباط است. با وجود اینکه در هر دو رقم، تنش خشکی باعث کاهش تعداد برگ نهالها شد، ولی در رقم شنگه کاربرد غلظت ٥٠٠ میلیگرم در لیتر سایکوسل بر آثار سوء تنش خشکی غلبه کرد. کاربرد سایکوسل با غلظت ٥٠٠ میلیگرم در دور آبیاری ٦ هفته در هر دو رقم موجب افزایش معنیدار میزان کلروفیل برگ گردید. در رقم روغنی کاربرد سایکوسل موجب کاهش میانگین سطح برگ شد، ولی در رقم شنگه موجب افزایش میانگین سطح برگ در دور آبیاری ٦ هفته شد. در مجموع در هر دو رقم، بهترین نتایج کاهش آثار تنش خشکی در غلظت ٥٠٠ میلیگرم در لیتر سایکوسل و دور آبیاری شش هفته به دست آمد. به طور کلی نتایج به دست آمده نشان داد، علاوه بر پاسخ متفاوت ارقام، کاربرد غلظتهای مختلف سایکوسل در هر دور آبیاری نتایج متفاوتی را به دنبال داشته است.
محمد هادی نظری فر، رضوانه مومنی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
کم آبیاری از استراتژیهای به کار رفته در سالهای اخیر برای کسب محصول با درآمد و سود ماکزیمم است. در این راستا، تحقیق در زمینه تعیین سطوح مناسب کم آبیاری ضروری است. از آنجاییکه تعیین سطوح متفاوت عملکرد از طریق آزمایشهای مزرعهای مشکل میباشد، استفاده از مدلهای شبیهسازی راهکاری است که از طریق آن میتوان بیلان آبی را مورد بررسی قرار داده، فرآیند رشد را شبیهسازی کرده و به مطالعه سناریوهای مختلف مدیریتی پرداخت. هدف این مطالعه، اعتباریابی و ارزیابی مدل رشد گیاهی CropSyst جهت تعیین الگوی کشت مناسب در شرایط کم آبیاری است. با اعمال سه سناریوی کم آبیاری با مقادیر 10%، 20% و 30% روی شش محصول باقلا، لوبیا، گندم، سیب زمینی، آفتابگردان و برنج در مدل، نتیجهگیری شد که اعمال کم آبیاری10% در باقلا، سیب زمینی و لوبیا؛ 20% در آفتابگردان و 30% در گندم مناسب بوده و بهتر است که در مورد برنج شرایط کم آبیاری اعمال نشود. همچنین از آنجاییکه میزان بهرهوری آب یکی از معیارهای اساسی در گزینش نهایی هر یک از محصولات فوق میباشد با تعیین شاخص سود خالص بهرهوری به ازای متر مکعب (NBPD) مشخص گردید که بیشترین میزان NBPD مربوط به محصول باقلا با مقدار6853 ریال در متر مکعب و کمترین میزان مربوط به آفتابگردان با ارزشی معادل 2809ریال در متر مکعب میباشد.
محمد رحمانیان، حبیب خداوردیلو، میرحسن رسولی صدقیانی، یونس رضاییدانش، محسن برین،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
همزیستیهای ریشه گیاهان و ریزجانداران خاک بویژه قارچ ریشههای آربسکولار(AM) و باکتریهای افزاینده رشد گیاه (PGPR) بخشی اساسی و کارآمد از سامانه ریشه گیاهان است. این همزیستیها نقش اساسی در کارآیی ریشه در جذب و بهبود رشد گیاه در مکانهای شدیداً تخریب شده مانند مکانهای آلوده به فلزهای سنگین دارند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مایهزنی خاک با میکروبهای بردبار به فلزهای سنگین بر زیستفراهمی سرب و کادمیم در خاک، رشد گیاه و جذب فلز بهوسیله گیاهان ارزن (Pennisetum glaucum)، بیدگیاه (Triticum repens) و یونجه وحشی (Medicago sativa) بود. یک نمونه خاک با غلظتهای مختلف کادمیم یا سرب آلوده شد (خاک 1). همچنین، برای تهیه مایه مایهزنی دارای سویههای بومی مناطق آلوده، از خاک کشتزارهای یونجه پیرامون معادن سرب و روی زنجان نمونهبرداری (خاک 2) و با نسبت وزنی یک به پنج به خاک 1 افزوده شد. گیاهان ارزن، بیدگیاه و یونجه وحشی در گلدان و در شرایط گلخانه کشت شدند. در پایان فصل رشد، کارکرد ماده خشک بخش هوایی و غلظت سرب و کادمیوم در گیاه و خاک اندازهگیری شد. یافتهها نشان داد که عملکرد نسبی گیاهان و غلظت سرب در گیاهان در شرایط عدم مایهزنی میکروبی، بیشتر از تیمارهای مشابه در شرایط مایهزنی میکروبی بود. با این حال، غلظت کادمیم در گیاهان در شرایط مایهزنی میکروبی، بیشتر بود. بیدگیاه بالاترین اندوزش کادمیم و سرب را در میان گیاهان بررسی شده داشت.
مریم نوابیان، محبوبه آقاجانی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
رودخانه سفیدرود به عنوان مهمترین منبع آب آبیاری استان گیلان، در اثر کاهش حجم مخزن سد سفیدرود، افزایش برداشت از سرشاخهها، خشکسالیهای پیاپی و ورود پسماندهای مختلف به رودخانه، دچار روند افزایش شوری و کاهش دبی شده است. این تحقیق، با استفاده از مدل شبیهسازی- بهینهسازی، عمق و دوره تناوبی آبیاری را متناسب با مقاومت مراحل مختلف رشد برنج به شوری به گونهای تعیین مینماید که حداقل کاهش عملکرد ایجاد شود. مدل شبیهساز SWAP پس از واسنجی برای شبیهسازی مراحل رشد گیاه برنج رقم هاشمی استفاده شد. براساس نتایج مدل شبیهسازی- بهینهسازی، مدیریت بهینه آبیاری متناوب با آب شور و شیرین، آبیاری با دوره تناوب 8 روز و شوری 747/0 دسیزیمنس بر متر در مرحله حساس زایشی و 36/3 دسیزیمنس بر متر در مراحل نسبتاً مقاوم استقرار، پنجهزنی و رسیدگی به دست آمد. همچنین بر طبق نتایج، رژیم آبیاری با عمق آب آبیاری 5، 3، 3 و 1 سانتیمتر به ترتیب در مراحل استقرار، پنجهزنی، زایشی و رسیدگی پیشنهاد میگردد. مقایسه مدیریتهای آبیاری با آب شور به تناسب مقاومت مراحل رشد با آبیاری با شوری ثابت در طول دوره رشد نشان داد که مدیریت آبیاری براساس مقاومت مراحل مختلف رشد به شوری سبب بهبود 24-19 درصدی عملکرد محصول برنج میشود.
یعقوب حبیبزاده، محمدرضا زردشتی، علیرضا پیرزاد، جلال جلیلیان،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
برای بررسی تأثیر رژیمهای مختلف آبیاری و قارچریشهها بر رشد و عملکرد لاین NM92 ماش سبز، یک آزمایش مزرعهای به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (آبیاری پس از 50، 100، 150 و 200 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A به عنوان فاکتور اصلی و سه سطح قارچریشه، بدون مایهزنی با قارچ-ریشه، مایهزنی با گونههای Glomus mosseae و intraradices G. بهعنوان فاکتور فرعی)، با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه و در سال 1388 انجام شد. نتایج نشان داد که آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک و مایهزنی با intraradices G. بیشترین عملکرد دانه (به ترتیب با 5/1678 و 6/1537 کیلوگرم در هکتار)، وزن خشک کل، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص را داشت. در حالیکه آبیاری پس از 200 میلیمتر تبخیر از تشتک و در شرایط بدون تلقیح با قارچریشه کمترین عملکرد دانه (به ترتیب با 2/1154 و 9/1301 کیلوگرم در هکتار) را تولید کردند. با کاهش فواصل آبیاری، وزن خشک کل، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص افزایش یافت. هر چند تنش کمآبی باعث کاهش عملکرد دانه شد، ولی تلقیح با قارچریشه شدت اثر آن را کاهش داد و کاربرد هر دو گونه قارچریشه موجب افزایش معنیدار (در سطح احتمال 5 درصد) عملکرد دانه نسبت به شاهد شد.
هادی علینژادجهرمی، عبدالرحمان محمدخانی، محمدحسن صالحی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
امروزه به علت خشکسالی و کمبود آب استفاده از آبهای نامتعارف بهویژه پساب حاصل از تصفیه فاضلاب شهری در کشاورزی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. از عوامل محدودکننده استفاده از این پسابها وجود عناصر سنگین در آنها میباشد. در این پژوهش، اثر پساب تصفیه شده شهرکرد بر رشد، عملکرد و تجمع سرب و کادمیم در گیاه بادرنجبویه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار (0، 25، 50، 75 و 100 درصد پساب در آب آبیاری) و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد ساقه، تعداد برگ و پنجه در تیمار 100 درصد پساب بهدست آمد. وزنتر و خشک اندام هوایی و ریشه نیز در تیمار 100 درصد پساب بیشترین بود. درصد اسانس حاصل از دارو برگها تحت تأثیر درصد استفاده از پساب در آب آبیاری قرار گرفت و بیشترین مقدار آن (23/1 %) نیز در تیمار 100 درصد پساب حاصل شد. میزان تجمع سرب در ریشه و اندامهای هوایی و فاکتور انتقال آن در گیاه بادرنجبویه دارای اختلافی معنیدار نبود. با این وجود، بیشترین غلظت سرب در ریشه (057/0 میلیگرم بر کیلوگرم) و اندامهوایی (013/0 میلیگرم بر کیلوگرم) به تیمار 100 درصد و کمترین مقدار آنها به تیمار صفر درصد پساب مربوط میشد. غلظت سرب در تمامی تیمارها کمتر از حد مجاز آن در گیاهان دارویی (2 میلیگرم بر کیلوگرم) بود. غلظت کادمیم در تمامی نمونههای گیاهی غیرقابل تشخیص بود. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد، آبیاری با پساب شهری شهرکرد افزون بر تأمین آب و مواد غذایی مورد نیاز گیاه بادرنجبویه، بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق افزایش زیست توده، میزان اسانس آن را نیز افزایش میدهد. شایان ذکر است که غلظت سرب و کادمیم تجمع یافته در این گیاه نیز بسیار کمتر از حد مجاز آنها بود.
سمانه اسکندری، وحید مظفری،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف مس و شوری بر پارامترهای رشد و ترکیب شیمیایی نهالهای پسته، یک آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور، شوری در پنج سطح (۰، 800، 1600، 2400 و 3200 میلیگرم در کیلوگرم خاک از منبع کلرید سدیم)، مس در چهار سطح (۰، 5/2، 5 و 5/7 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک از منبع سولفات مس) و دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد، بالاترین تیمار شوری موجب کاهش میانگین وزن خشک اندام هوایی، ریشه، ارتفاع گیاه و سطح برگ بهترتیب به میزان 67، 72، 45 و 76 درصد نسبت به شاهد گردید. لیکن کاربرد 5/7 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک میانگین وزن خشک اندام هوایی و سطح برگ را بهترتیب 24 و 26 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین اختلاف معنیداری بین دو رقم در خصوصیات رشد بهجز شاخص سطح برگ وجود نداشت. افزایش شوری خاک موجب کاهش معنیدار جذب کل عناصر فسفر، پتاسیم و مس در اندام هوایی و ریشه و افزایش جذب کل سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه گردید. تیمار 5 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک، باعث افزایش معنیدار جذب مس در اندام هوایی گردید. به دلیل اینکه جذب کل عناصر در رقم بادامی بهطورمعنیداری بیشتر از رقم قزوینی بود، میتوان چنین نتیجهگیری نمود که احتمالاً رقم اخیر تحمل بیشتری به محیطهای شور دارد.
نادیا بشارت، احمد تاجآبادیپور ، وحید مظفری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد فسفر بر رشد، روابط آبی و غلظت عناصر نهالهای پسته (رقم بادامی زرند) تحت تنش آبی، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل 6 سطح فسفر (0، 30، 60، 90، 120 و 150 میلیگرم فسفر در کیلوگرم خاک از منبع اسید فسفریک) و 3 دور آبیاری (2، 4 و 8 روز) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش آبی، پارامترهای رشدی بهطور معنیداری کاهش پیدا کرد. بهطوری که با افزایش دور آبیاری به 8 روز، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، سطح برگ، تعداد برگ و ارتفاع ساقه نسبت به شاهد کاهش یافتند. تنش آبی همچنین موجب کاهش معنیدار پارامترهای فتوسنتزی شد. غلظت فسفر و روی نیز با افزایش تنش آبی روندی کاهشی داشتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کاربرد فسفر تأثیر معنیداری بر پارامترهای رشدی، شدت تعرق و فتوسنتز نداشت. چنین بهنظر میرسد که میزان فسفر عصارهگیری شده به روش اولسن (35/5 میلیگرم در کیلوگرم خاک) برای رشد بهینه نهالهای پسته کافی بوده و بنابراین، عکسالعمل مثبت رشدی به کاربرد فسفر دیده نشد. با افزایش کاربرد فسفر، غلظت فسفر افزایش و غلظت روی کاهش یافت.
میرحسن رسولی صدقیانی، سارا اجلالی ، ساناز اشرفی سعیدلو،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
کرمهای خاکی بهدلیل نقش اساسی در بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک، مهمترین جزء فون خاک محسوب میشوند. بهمنظور بررسی تأثیر کرمهای خاکی بر برخی از خواص شیمیایی خاک و شاخصهای رشد گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای بهمدت 140 روز اجرا گردید. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرمهای خاکی (Eisenia foetida)، فاکتور دوم مواد آلی مختلف شامل شاهد (بدون مواد آلی)، کمپوست ضایعات هرس سیب و انگور، کاه وکلش گندم، ضایعات عرقیات گیاهی و هرس درختان سیب و انگور و فاکتور سوم شامل حضور یا عدم حضور گیاه ذرت (برای بررسی خواص منطقه ریزوسفر) بود. در پایان دوره رشد، برخی خصوصیات شیمیایی خاک شامل مقادیر نیتروژن کل، کربن آلی، آمونیوم و نیترات و شاخصهای رشد گیاه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد موادآلی و کرمخاکی تأثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی اندازهگیری شده داشت. کمپوست ضایعات هرس (PWC) در مقایسه با سایر بقایای آلی بیشترین تأثیر را در مقدار آمونیوم و نیترات داشت، بهطوری که میزان این عناصر را بهترتیب 7/1 و 3/3 برابر در مقایسه با تیمار بدون مواد آلی (شاهد) افزایش داد. همچنین در تیمار کمپوست ضایعات هرس (PWC)، مقدار کربن آلی در خاک ریزوسفر نسبت بهغیر ریزوسفر از 9/0 به 32/1 درصد افزایش نشان داد. حضور کرمهای خاکی شاخصهای رشد گیاه از جمله اندام هوایی و وزن خشک ریشه گیاه را بهترتیب 34 و 30 درصد نسبت بهشرایط بدون کرمهای خاکی افزایش داد. مقادیر آمونیوم و نیترات خاک در شرایط حضور کرم خاکی بهترتیب 32 و 49 درصد افزایش نشان داد. بهطور کلی استفاده از مواد آلی مختلف با تلقیح کرمخاکی نتایج مطلوبتری نسبت به شرایط عدم حضور کرم خاکی بههمراه داشت.
سمیرا اخوان، نسرین دلاور، عبدالمحمد محنتکش،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر برخی شاخصهای مؤثر در رشد گندم دیم مانند بارش مؤثر، تاریخ کاشت و طول دوره رشد در چهار ایستگاه واقع در استان چهارمحال و بختیاری میباشد. ابتدا میبایست شرایط اقلیمی دوره آتی (2065-2046) پیشبینی گردد. بدینمنظور از خروجی مدل گردش عمومی جو HADCM3 تحت سه سناریوی A1B، A2 و B1 استفاده گردید. ریزمقیاسنمایی دادهها، توسط مدل LARS-WG صورت گرفت. پس از شبیهسازی پارامترهای اقلیمی دوره مذکور میزان بارش مؤثر در طول دوره رشد گندم به روش فائو و همچنین تاریخ کاشت مناسب با توجه به تاریخ وقوع اولین بارش پاییزه حداقل 10 میلیمتر به شرط تداوم یافتن در روزهای بعد، تعیین شد. مراحل رشد گندم هم با محاسبه GDD (درجه روز رشد) بهدست آمد. نتایج حاکی از افزایش دما در هر چهار ایستگاه میباشد. بهطور متوسط افزایش 8/1 درجه سانتیگرادی دمای سالانه استان نسبت به دوره پایه (2010-1990) قابل انتظار است. مجموع بارش سالانه ایستگاههای شهرکرد، کوهرنگ و بروجن بهترتیب 2/2، 8/7 و 6/3 درصد کاهش و ایستگاه لردگان 7/2 درصد افزایش خواهد داشت. همچنین نتایج نشان داد در سه ایستگاه شهرکرد، کوهرنگ و بروجن مقدار بارش مؤثر در آبان ماه نسبت به دوره پایه افزایش، اما در لردگان با کاهش مواجه خواهد شد. بدینترتیب در سه ایستگاه اول، تاریخ کاشت در اغلب سالها زودتر و در لردگان دیرتر از دوره پایه بهدست آمد. طول دوره رشد نیز در ایستگاههای شهرکرد، بروجن و لردگان بهطور متوسط 12 روز و در کوهرنگ 13 روز کاهش خواهد یافت.
فرزاد حیدری مورچه خورتی، کورش شیرانی، راضیه صبوحی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
حوضه آب باریک بم از زیر حوضههای آبریز کویر لوت مانند تمام مناطق بیابانی دیگر دارای معضل فرسایش بادی و طوفانهای ماسهای و شنی است. حاصل این طوفانهای ماسهای و شنی بهصورت رخسارههای تپه ماسهای منفرد و پیوسته جلوهگر میشود. در این تحقیق با استفاده از روشهای رسوبشناسی منشاء (جهت و مکان) نقاط برداشت شناساییگردید و بهروش گام به گام و مرحلهبندی انجام گرفت. در مرحله اول جهت اصلی مناطق برداشت نسبت به تپههای ماسهای بهکمک بررسیهایی از قبیل جمعآوری اطلاعات مردمی، مطالعه مورفولوژی عمومی و واحد تپههای ماسهای، مقایسه عکس های هوایی در دورههای مختلف و تجزیه و تحلیل بادهای منطقه تعیین گردید. در مرحله دوم با انجام بررسیهایی مانند مطالعه رخسارههای ژئومرفولوژی اراضی مناطق برداشت با تأکید بر مرفودمینامیک باد، دانهبندی عناصر تپههای ماسهای و خاک سطحی رخسارههای فرسایشی اراضی قطاع برداشت، بررسی مرفوسکوپی ذرات تشکیل دهنده نمونهها و تعیین اندیسهایی مانند قطر میانه، گردشدگی، جورشدگی و کانیشناسی نمونهها، منشاء ماسههای حوضه شناسایی گردید. نتایج نشان داد که منشاء اصلی و عمده ماسههای این حوضه، اراضی رخساره جلگه رسی و زمینهایکشاورزی و به خصوص اراضی کشاورزی رها شده میباشد. همچنین جهت اصلی حرکت مناطق برداشت از سمت جنوب و جنوب غربی بهسمت شمال و شمال شرقی حوضه میباشد. کاربرد نتایج حاصل از این پژوهش میتواند منجر به اصلاح روشهای مدیریتی مورد استفاده و کنترل و مقابله با گسترش معضل فرسایش بادی و طوفانهای ماسهای و شنی گردد.
میرحسن رسولی صدقیانی، حبیب خداوردیلو، محسن برین، سولماز کاظم علیلو،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
استفاده از گیاهان و میکروبهای خاک روشی نوید بخش برای پالایش سبز خاکهای آلوده به فلزات سنگین است. این مطالعه بهمنظور ارزیابی پتانسیل میکروبی خاک با سطوح غلظت کادمیم (صفر، 10، 30 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) و تیمار میکروبی شامل تلقیح قارچ ریشه های آربوسکولار (AMF) ترکیبی از گونه هایFunneliformis mosseae ، Rhizophagus irregularis و Rhizophagus fasciculatus و باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) ترکیبی از گونه های Pseudomonas شامل برخی سویه هایP. fluorescens ، P.putida و
P. aeruginosa در حضور گیاه گل گندم انجام شد. خاک مورد استفاده با نمک نیترات کادمیم به طور یکنواختی برای ایجاد غلظت های مختلف کادمیم آلوده شد. خاک آلوده شده استریل و سپس با AMF و PGPR مایه زنی شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیم در خاک، درصد کلنیزاسیون، فراوانی باکتری های ریزوسفری، عملکرد و عملکرد نسبی شاخساره بهطور معنیداری (05/0P≤) کاهش یافت، درحالیکه مقدار پرولین، غلظت کادمیم در شاخساره و ریشه به طور معنیداری (05/0P≤) افزایش یافت. میانگین کادمیم استخراج شده در تیمارهای PGPR و AMF به ترتیب بیش از 8/1 و 8/2 و فاکتور انتقال کادمیم به ترتیب بیش از 2/1 و 5/1 برابر تیمارهای مشابه شاهد بود. چنین استنباط شود که مایهزنی میکروبی علاوه بر افزایش زیستتوده گیاه، در افزایش کارآیی پالایش سبز کادمیم توسط گیاه نقش مهمی ایفا میکند.
محسن جهان، بهزاد امیری،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
تحلیل عاملی یکی از تکنیکهای آماری چند متغیره است که بین متغیرهای به ظاهر بیارتباط، رابطه برقرار کرده و محقق را در یافتن دلایل پنهان وقوع یک رخداد یاری میکند. بهمنظور بررسی اثر مقادیر مختلف آبیاری و محلولپاشی اسیدهیومیک و تعیین عاملهای مؤثر بر کارایی مصرف آب کنجد، ذرت و لوبیا، آزمایشی در سال زراعی 94- 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی به تفکیک برای سه گیاه کنجد، ذرت و لوبیا با سه تکرار انجام شد. سطوح آبیاری (50 و 100 درصد نیاز آبی گیاهان مورد مطالعه) در کرتهای اصلی و کاربرد (شش کیلوگرم در هکتار) و عدم کاربرد اسیدهیومیک در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در کنجد، بیشترین عملکرد دانه و ماده خشک در تیمار 100 درصد نیاز آبی و محلولپاشی اسیدهیومیک بهدست آمد. در ذرت، محلولپاشی اسیدهیومیک در شرایط تأمین 50 درصد نیاز آبی منجر به تولید بیشترین وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ و پهاش خاک شد. بیشترین وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و میزان فسفر خاک در زراعت لوبیا در تیمار 100 درصد نیاز آبی و محلولپاشی اسیدهیومیک بهدست آمد. نتایج تجزیه عاملی نشان داد که در کنجد متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد ماده خشک، وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، فسفر و کارایی مصرف آب در عامل اول و متغیرهای نیتروژن خاک، پهاش و شوری خاک در عامل دوم قرار گرفتند. در ذرت، عملکرد دانه با متغیرهای عملکرد ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، فسفر، شوری و پهاش خاک و کارایی مصرف آب و در لوبیا، با متغیر کارایی مصرف آب روی یک عامل قرار گرفت. بهطورکلی، یافتههای این پژوهش نشان داد که شناسایی متغیرهای تأثیرگذار در هر عامل و نامگذاری منطقی آن با توجه به دانش اکوفیزیولوژیکی گیاه زراعی میتواند زمینهساز مدیریت مستقیم متغیرهای مؤثر در آن عامل در جهت بهبود کارایی مصرف آب باشد.
حبیب کریمی اورگانی، علی رحیمی خوب، محمد هادی نظری فر،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی روی مدل آکواکراپ انجام شده است و نتایج بهدست آمده نشان میدهد که این مدل عملکرد محصول را برای شرایط کمآبیاری با دقت خوبی شبیهسازی میکند. ولی این مدل مثل سایر مدلهای شبیهساز به مقادیر متغیرهای مستقل (ورودی مدل) حساس است. در این پژوهش حساسیت مدل آکواکراپ برای چهار پارامتر ورودی تبخیر و تعرق مرجع، بهرهوری آب نرمال شده، درصد پوشش گیاهی مرحله اول رشد و حداکثر پوشش گیاهی با استفاده از روش بون برای محصول جو بررسی شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل و دو تیمار کمآبیاری 80 و 60 درصد بود که در سال زراعی 94-1393 در مزرعه پردیس ابوریحان اعمال شد. مقادیر اندازهگیریشده زیستتوده در تیمارها بهعنوان مقادیر مبنا استفاده شدند. نتایج نشان داد بیشترین حساسیت مدل نسبت به تبخیر و تعرق گیاه مرجع است، بهطوری که مقدار ضریب حساسیت این پارامتر برای تیمارهای آبیاری کامل، 80 درصد آبیاری کامل و 60 درصد آبیاری کامل بهترتیب برابر 1/1-، 2/1- و 3/2- بهدست آمد که علامت منفی نشان میدهد، درصورتی که مقدار تبخیر و تعرق مرجع بیش از مقدار واقعی به مدل وارد شود، عملکرد محصول کمتر از واقعیت شبیهسازی میشود و در این میان هر قدر درجه کمآبیاری بیشتر شود، حساسیت مدل بیشتر میشود.
امید اسدی اسدآباد، سیدحمید متین خواه، زهرا جعفری، حسن کریممجنی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
با هدف بررسی اثر روشهای آبیاری قطرهای نواری، زیرسطحی و آبیاری شیاری در زراعی کردن گیاه اسپرس همدانی، آزمایشی با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی اصفهان بهمدت دو سال (1395 تا 1397) اجرا شد. بدین منظور لولههای سفالی ساخته شدند و گیاه اسپرس همدانی در طرفین لولههای سفالی و نوارهای آبیاری قطرهای تیپ کشت شد. همچنین تیمار آبیاری شیاری بهعنوان شاهد اعمال شد. در طول آزمایش تمام تیمارها آب مصرفی یکسان دریافت کردند و در نهایت برخی شاخصهای رشد اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تحقیق، بهبود صفات ارتفاع (0/43 و 0/34)، سطح تاج پوشش (0/66 و 0/52)، تعداد ساقه (0/44 و 0/85)، شاخص کلروفیل (0/45 و 0/38)، سبز شدن بذور (0/75 و 0/30)، زندهمانی گیاه (0/78 و 0/55)، عملکرد (0/23 و 0/35) و کارایی مصرف آب (0/25 و 0/25) را تحت تیمار آبیاری قطرهای نواری بهترتیب نسبت به آبیاری سفالی و شیاری نشان داد (0/05>P). در نتیجه، تیمار قطرهای نواری در سالهای ابتدایی کاشت اسپرس همدانی قابل توصیه است، اما از آنجا که حداکثر توان تولیدی این گیاه در سالهای سوم به بعد است، برای توصیه روش آبیاری مناسب بهخصوص بهرهگیری از آبیاری زیرسطحی نیاز به بررسی نتایج در سالهای بعدی است.
ساناز مقیم، جواد رحمانی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
سوء مدیریت در چند دهه اخیر در کشور و استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و سطحی برای تأمین آب مورد نیاز در بخش کشاورزی باعث پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از رودخانهها شده است. بهعلاوه تغییرات آب و هوایی فشار مازاد بر منابع آب وارد کرده است. متناظر با این تغییرات لازم است تا برنامههای مدیریتی آب اصلاح شود. در این مطالعه با بررسی دادههای هیدرواقلیمی از قبیل دما و بارش در حوضه مطالعاتی ارومیه، ابتدا مشخص میشود که چه گیاهانی برای این منطقه مناسب هستند، بهنحوی که برای آبیاری آنها حتیالمقدور فقط از بارش استفاده شود. سپس بهترین زمان برای کشت محصول در طول سال تعیین میشود. برای این کار، میزان نیاز آبی روزانه هر گیاه، با توجه به عوامل تأثیرگذار بر آن از قبیل شرایط آب و هوایی منطقه، نوع گیاه و مرحله رشد گیاه، و همچنین تعداد روزهایی که هر گیاه برای رشد کامل (از زمان ظهور تا بلوغ کامل گیاه) نیاز دارد، محاسبه میشود. نتایج این پژوهش گیاه انگور را بهعنوان مناسبترین کشت پیشنهاد میدهد و نشان میدهد که با توجه به افزایش دما در فصل بهار، در راستای کاهش نیاز آبیاری گیاهان و استفاده مناسب از رطوبت خاک در فصل بهار، بهتر است کشت گیاهان از جمله گیاه جو زودتر انجام گیرد.
زهرا کولیوند، شاهرخ قاضی مرادی، فواد کیلانه ئی، سید تقی امید نائینی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
استفاده مجدد از پساب تصفیه شده در کشورهایی نظیر ایران که از بیآبی نسبی رنج میبرند، بهعنوان رویکردی مهم در مدیریت منابع آب مطرح میشود. در این میان به کارگیری روش های نوین تصفیه فاضلاب مثل رشد چسبیده بهدلیل زمان راهاندازی کوتاهتر، زمین و فضای اشغالی محدودتر در مقایسه با دیگر روش های تصفیه اهمیت یافته است. این پژوهش به بررسی عملکرد رآکتور بیوفیلمی بستر متحرک در تصفیه فاضلاب شهری و تعیین مدل مناسب برای آن پرداخته است. آزمایش ها با استفاده از یک رآکتور به حجم مفید 15 لیتر و فاضلاب سنتزی با COD ورودی 500 میلیگرم بر لیتر (تقریباً مشابه غلظت فاضلاب شهری)، در سه سطح پرشدگی 30، 50 و 70 درصد و نیز در سه زمان ماند 4، 8 و 12 ساعت انجام شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، درصد پرشدگی 50 و زمان ماند 4 ساعت بهعنوان موارد بهینه انتخاب شدند. همچنین بررسی مدل های سینتیکی موجود نشان میدهد که مدل مرتبه دوم گراو برای توضیح ضرایب سینتیکی حذف مواد آلی در رآکتور مورد آزمایش مناسبترین مدل است. علاوه بر این، یک مدل رگرسیونی برای تخمین COD بر اساس درصد پرشدگی و زمان ماند ارائه شده است.
سعیده پرویزی، سعید اسلامیان، مهدی قیصری، علیرضا گوهری، سعید سلطانی کوپایی، پوریا محیط اصفهانی،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
بررسی همگنی منطقه¬ای با استفاده از خصوصیات تکمتغیره، گام مهمی در روش تجزیه و تحلیل فراوانی منطقه¬ای است؛ لیکن برخی پدیدههای هیدرولوژیک دارای خصوصیات چندمتغیره بوده که نمیتوان با روشهای تک¬متغیره آنها را بررسی کرد. خشکسالیها از جمله این پدیدهها هستند که تعریف آنها بهصورت تکمتغیره برای ارزیابی خطرات، تصمیمگیری و مدیریت مناسب تأثیرگذار نخواهد بود. بدین جهت در این مطالعه، به بررسی تحلیل فراوانی منطقهای خشکسالی بهصورت چندمتغیره با استفاده از شاخصهای SEI (تبخیر- تعرق استاندارد شده)، SSI (رطوبت خاک استاندارد شده) و SRI (رواناب استاندارد شده) در حوضه آبریز کرخه طی دوره آماری 1996 تا 2019 پرداخته شد. شاخصها، با استفاده از روش گشتاورهای خطی چندمتغیره و توابع کاپولا، توزیع توأم احتمال بین متغیرهای تبخیر- تعرق، رواناب و رطوبت خاک را محاسبه کرده و خشکسالیهای هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژیک را بهصورت همزمان مدنظر قرار دادند. نتایج تحلیل فراوانی منطقهای چندمتغیره، با درنظر گرفتن تابع منطقهای کاپولا گامبل، نشان داد که حوضه از لحاظ شدت شاخصهای توأم خشکسالی SEI-SSI در تداومهای مشترک همگن قابل قبول و از لحاظ شاخصهای SEI-SRI ناهمگن است. این درحالی است که پس از خوشهبندی حوضه به چهار ناحیه همگن از لحاظ خصوصیات شاخص SPI (بارش استاندارد شده)، حوضه در تمام نواحی از لحاظ شاخصهای تکمتغیره SEI، SSI و SRI همگن قابل قبول و در خوشه سوم و چهارم شاخصهای خشکسالی SRI و SSI ناهمگن شناسایی شد. توابع توزیع پیرسون نوع (3)، پارتو، نرمال و لجستیک عمومی برای بررسی خصوصیات شاخصهای خشکسالی SEI، SSI و SRI در این حالت، مناسب تشخیص داده شد. درنهایت برآورد بزرگی انواع خشکسالیهای توأم و احتمال وقوع آنها نشان داد که نواحی شمالی و جنوبی حوضه آبریز کرخه طی سالهای آتی، خشکسالیهای کوتاه و پیاپی را تجربه خواهند کرد. خشکسالیها در مناطق فاقد دادههای هواشناسی، از نظر احتمال مشترک با استفاده از روش تحلیل فراوانی منطقهای خشکسالی پیشنهاد شده در این پژوهش، قابل پیشبینی هستند.