34 نتیجه برای Roc
سیدعلی اصغر هاشمی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
چکدمهای خشکه چینسنگی یکی از عمدهترین اقدامات برای کنترل سیلاب و رسوب در حوضههای آبخیز هستند که کاربردشان ازسال 1369 به سرعت درایران گسترش یافته است. این تخقیق درحوضه آبخیز درجزین در شمال شهر سمنان انجام شده است. چکدمهای خشکه چین سنگی به طورگسترده طی 15 سال گذشته در دو زیرحوضه آن با هدف کنترل سیل شهر مهدی شهر احداث شده اند. به منظورتعیین اثرچکدمها، تعداد بیش از650 چکدم درحوضه با پیمایش صحرایی اندازه گیری و ارزیابی میدانی شدند. دادههای جمع آوری شده به محیط نرم افزارArcGIS منتقل شد. با استفاده از برنامه الحاقی HECGeoHMS ومدل هیدرولوژیک HEC-HMS ، تاثیر این سازه ها بر کاهش سیلاب مورد ارزیابی قرارگرفت. با توجه به همگن بودن پروژههای آبخیزداری درحوضه واحداث چکدم های متعدد در مسیر آبراههها، هرگونه تغییر در سیلاب حوضه مربوط به این عملیات بوده است. ارزیابی اثر این سازهها برسیلاب با استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها به روش t-استیودنت نشان داد بین دبی سیلاب در قبل و بعد از احداث چکدم های خشکه چین سنگی اختلاف معنی داری درسطح 5 درصد وجود دارد وچکدمها قادرند دبی پیک سیلاب را به طور میانگین 7/16 درصد کاهش دهند.
آرش ملکیان، حمید علی پور، میرمسعود خیرخواه زرکش، سعید قره چلو،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
تعیین مکانهای مناسب با دقت و سرعت مورد نیاز جهت پخش سیلاب از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف اصلی این تحقیق تهیه، استفاده و ارزیابی سامانه پشتیبان تصمیمگیری برمبنای تکنیکهای GIS و RS بهمنظور شناسایی و اولویت بندی نواحی مناسب پخش سیلاب، در منطقه مورد مطالعه میباشد. در این مطالعه منطقه مناسب برای پخش سیلاب براساس چهار معیار اصلی، هشت زیر معیار و بیست و چهار شاخص انتخاب گردید در نهایت 5 سناریو تهیه و ارزیابی گردید (یک سناریو براساس ارزش نسبی برابر برای 4 معیار، و چهار سناریو براساس تفاوت آشکار یکی از معیارهای اصلی). مقایسه میانگین مطلوبیت در بین پنج سناریو نشان دهنده آن است که زیرحوزه 1 در 3 سناریو(ارجحیت نفوذ، ارجحیت کاربرد آب و برابری تمامی معیارهای اصلی) دارای میانگین مطلوبیت بالاتری بوده لذا در میان 2 زیرحوزه در این سناریوها دارای ارجحیت بیشتری نسبت به دیگر زیرحوزه میباشد. از بین 2 زیرحوزه منطقه ایور، با توجه به میانگین مطلوبیت آنها، زیرحوزه 1 و از بین سناریوهای اجرا شده، سناریوی 1 (ارجحیت معیار اصلی نفوذ) بهعنوان اولویت اول انتخاب گردیدند. اولویت دوم برای مکانیابی پخش سیلاب متعلق به زیرحوزه 2 و با سناریوی 1 میباشد.
بیژن خلیلیمقدم، مجید افیونی، احمد جلالیان، کریم عباسپور، امیراحمد دهقانی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
در سالهای اخیر با ظهور سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنولوژی سنجش از دور، ویژگیهای توپوگرافیکی (ارتفاع، شیب و جهت شیب) و ویژگیهای پوشش گیاهی به راحتی بهوسیله مدلهای رقومی ارتفاع و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در مقیاسهای مختلف (حوزهای و منطقهای) قابل دسترس میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از ویژگیهای توپوگرافیکی و پوشش گیاهی بههمراه ویژگیهای خاک بهعنوان ویژگیهای زود یافت برای تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک است. برای این کار توزیع اندازه ذرات خاک، کربن آلی، کربنات کلسیم و چگالی ظاهری در افقهای رویین و زیرین و ویژگیهای توپوگرافیکی و NDVI از افق رویین خاک اندازهگیری شدند. سه ساختار شبکه عصبی پرسپترون برای مقایسه با رگرسیون چندمتغیره خطی مورد استفاده قرار گرفتند. کارایی توابع انتقالی خاک و توابع پیشبینی مکانی خاک به وسیله ضریب همبستگی اسپیرمن (r)، میانگین مربعات خطای نرمال شده (NMSE) و میانگین خطای مطلق(MAE) بین مقادیر اندازهگیری شده و مشاهده شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویژگیهای توپوگرافیکی و پوشش گیاهی از متغیرهای حساس در تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک در مراتع زاگرس مرکزی میباشند. بهطور کلی شبکههای عصبی (87/0=r) داری کارایی بهتری از رگرسیون چندمتغیره خطی (69/0=r) در تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک هستند.
معصومه سرمست، محمدهادی فرپور، عیسی اسفندیارپور بروجنی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
بررسیهای فیزیکی، شیمیایی، میکروسکوپی و کانیشناسی از جمله روشهای مفید در شناسایی و تفسیر جلاها در راستای سنیابی و اقلیمشناسی گذشته میباشند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی کاربرد جلای سنگ در تعیین سن نسبی و تکامل عوارض ژئومورفیکی اراضی خشک منطقه جیرفت در استان کرمان انجام گرفت. شکل اراضی پدیمنت پوشیده در منطقه شناسایی شد و براساس نوع رسوبات زمینشناسی و خصوصیات جلای سنگها به سطوح پایدار، نسبتاً پایدار و ناپایدار تقسیم گردید. سنگهای دارای جلا از روی هر سطح ژئومورفیک جمعآوری گردیدند و مورد مطالعه فیزیکی، شیمیایی، میکروسکوپی (میکروسکوپ سنگشناسی و الکترونی روبشی) و کانیشناسی رسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سیلیسیم، آلومینیوم، آهن و کلسیم از جمله عناصر غالب موجود در جلای سنگهای منطقه بودند و ضخامت جلا در سنگهای مختلف بین 100 تا 600 میکرومتر متغیر بود. نتایج نسبت کاتیونی (Ca + K)/Ti نشان داد که نمونههای مربوط به سطح پایدار، مسنتر از نمونههای مربوط به سطوح نسبتاً پایدار و ناپایدار بودند. همچنین، پوشش و پرشدگی رس طی مطالعات میکرومورفولوژیکی در سنگهای موجود در سطح پایدار پدیمنت مشاهده گردید. کانیشناسی رسی جلاها حاکی از وجود کانیهای کلریت، اسمکتیت، ایلیت، پالیگورسکیت، سپیولیت و کائولینیت بود. علاوهبر این، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی مورفولوژی لایهای جلای سنگ را به وضوح نشان دادند. نتایج پژوهش حاضر نمایانگر امکان استفاده از جلای سنگ در تعیین سن نسبی سطوح مختلف ژئومورفیک موجود در منطقه جیرفت بود.
مهدی عرفانیان، هانا فرج اللهی، مهشید سوری، عطااله شیرزادی،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش تهیه نقشه پتانسیل چشمههای آب زیرزمینی با استفاده از روشهای وزندهی شواهد، رگرسیون لجستیک و نسبت فراوانی و مقایسه کارایی این روشها در حوزه آبخیز چهلگزی، استان کردستان میباشد. ابتدا 17 عامل مؤثر در ظهور چشمهها شامل: زمینشناسی، فاصله از گسل، تراکم گسل، ارتفاع، نفوذپذیری نسبی سنگشناسی، درصد شیب، جهت شیب، نقشههای انحنا (Profile Curvature, Curvature, Plan Curvature)، بارندگی، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، شاخص حمل رسوب، توان آبراهه، شاخص نمناکی توپوگرافی، پوشش/کاربری اراضی انتخاب شدند. برای صحتسنجی روشهای مذکور از منحنی مشخصه عملکرد نسبی (ROC) استفاده شد و میزان مساحت زیر این منحنی(AUC) روشهای وزندهی شواهد، رگرسیون لجستیک و نسبت فراوانی بهترتیب 8/85%، 79% و 89% درصد بهدست آمد. نتایج نشان داد که هر سه روش تخمینگرهای مناسبی برای تهیه نقشه پتانسیل چشمه آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه هستند. اما روش نسبت فراوانی با مقدار AUC بیشتر بهعنوان بهترین روش در شناسایی و پهنهبندی پتانسیل چشمههای آب زیرزمینی معرفی گردید. همچنین صحتسنجی نقشههای پهنهبندی براساس درصد وقوع چشمههای آزمایشی، تعلیمی و کل چشمهها نشان داد، نقشه پهنهبندی بهدست آمده براساس روشهای رگرسیون لجستیک، وزندهی شوهد و نسبت فراوانی بهترتیب با داشتن مقدار 45، 56 و 45 درصد وقوع چشمهها در طبقه با احتمال وقوع زیاد، بیشترین صحت را دارا شدند.
علیرضا واعظی، حیدر حسنزاده،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
آگاهی از تغییرات خصوصیات خاک از رخدادی به رخداد دیگر، برای تعیین دورههای بحرانی حساسیت خاک به فرآیندهای فرسایش حائز اهمیت است. این پژوهش بهمنظور بررسی هدررفت خاک در رخدادهای پیاپی باران در استان زنجان انجام گرفت. پس از شناسایی 10 کلاس بافتی، نمونههای خاکها در سه تکرار به کرتهایی کوچک (60 سانتیمتر×80 سانتیمتر) به عمق 20 سانتیمتر در زمینی با شیب 8 درصد منتقل شدند. کرتها در معرض 10 رخداد باران شبیهسازی شده با شدت 55 میلیمتر بر ساعت و مدت 30 دقیقه با فاصله پنج روز قرار گرفتند. در مجموع 300 رخداد باران بر کرتها اعمال شد. نتایج نشان داد که رطوبت نگهداشته شده، تولید روانآب و هدررفت خاک تحت تأثیر معنیدار رخداد باران قرار گرفتند (001/0P<). افزایش رطوبت خاک و در نتیجه کاهش ظرفیت نفوذ، عامل اصلی افزایش تولید روانآب و هدررفت خاک در رخدادهای پیاپی باران بود بهطوریکه حدود 84 درصد از تغییرات هدررفت خاک طی رخدادهای باران براساس رطوبت پیشین خاک قابل بیان بود. پس از رخداد پنجم بهدلیل رسیدن رطوبت خاک بهحد ظرفیت نگهداری آب، تغییرات چشمگیری در نفوذپذیری و تولید روانآب مشاهده نگردید. با این حال، هدر رفت خاک پس از رخداد پنجم بهدلیل وجود ذرات فرسایشپذیر بیشتر در سطح خاک و در نتیجه افزایش غلظت جریانهای سطحی، همچنان الگویی افزایشی نشان داد.
علیرضا فرارویی، مسعود نوشادی، سیف اله امین سیچانی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
آلاینده (Polychlorinated biphenyl) PCBs که ساخته بشر و جزء مواد آلی آلاینده پایدار است، با توجه به خطرات زیاد زیستمحیطی باید در محیط زیست ردیابی، تعیین مقدار و تجزیه شود تا از خطرات آن کاسته شود. جهت ردیابی این ماده در خاک باید روش استخراج و شرایط مناسب اندازهگیری آن بررسی شود. دو نمونه خاک دو کیلو گرمی با دو بافت خاک مختلف انتخاب و محلولهای خاک با اختلاط آروکلر 1254 به میزان ml 1000/gµ جهت استفاده در دستگاه GC ساخته شد. برای اندازهگیری آروکلر 1254 ساخته شده در نمونه خاک، از دستگاهGC-MS با فاز ساکن CP 7477 شرکت اجیلنت استفاده شد. آنالیز واریانس و تست میانگین استخراج آروکلر 1254 (در دو سطح پنج درصد و یک درصد) در دو بافت خاک با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد که میانگین استخراج آروکلر 1254 در بافت خاک سبکتر (لومشنی) بیشتر از بافت خاک ریزتر (لومسیلتی) بوده و این اختلاف در سطح یک درصد (P≤0/01) معنیدار بود. این امر تأثیرگذاری بافت خاک را بر میزان استخراج نشان میدهد. با توجه به گرانتر بودن قیمت حلالها نسبت به آب، در این تحقیق برای استخراج بهینه، اقدام به افزایش رطوبت اولیه خاک در سطوح 5 درصد، 10 درصد، 15 درصد، 20 درصد شد تا میزان استخراج در رطوبتهای متفاوت مشخص شود. نتایج نشان داد که در رطوبت اولیه 20 درصد بیشترین میانگین استخراج رخ داد که نسبت به سایر رطوبتها در سطح یک درصد ( (P>0/01معنیدار بود. البته تفاوت رطوبت از 10 درصد به 15 درصد اختلاف معنیداری نشان نداد ((P>0/05، ولی رطوبت 10 درصد نسبت به رطوبت 5 درصد ( (P>0/05دارای اختلاف معنیدار بود.
مهدی زبردست، فرناز دانشور وثوقی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مطالعه لرزهای درهها بهدلیل احداث سازههای مهم مانند سد روی آنها همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. یکی از شرایط ساختگاهی مهمی که بر زمینلرزه عبوری از درههای سنگی اثر میگذارد وجود تودهسنگ درزهدار در این نوع ساختگاههاست. ما در این تحقیق به بررسی اثر این پدیده روی تفرق امواج لرزهای خواهیم پرداخت. بهمنظور بررسی این مسئله از ترکیب دو روش المان محدود در حوضه نزدیک و المان مرزی در حوضه دور استفاده شده است و برای مدلسازی تودهسنگ درزهدار، مدل الاستیک خطی همسان بهکار رفته است. با توجه به مطالعات انجام شده در این تحقیق، تودهسنگ درزهدار در حالات خاص که بستگی به زاویه برخورد امواج، ضخامت لایهها و مشخصات مصالح تشکیل دهنده آن دارد میتواند اثرات چشمگیری روی امواج زمینلرزه و در نتیجه روی سازههای ساخته شده روی درهها داشته باشد و بایستی در طراحی این سازهها اثرات آن مورد توجه قرار گیرد.
فاطمه سروش، اکرم سیفی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
ارزیابی خصوصیات هیدروشیمیایی آبهای زیرزمینی بهمنظور برنامهریزی و مدیریت منابع آب به لحاظ کیفیت ضروری است. در تحقیق حاضر، از روش خوشهبندی نگاشت خودسازمانده (SOM) برای یافتن خوشههای همگن پارامترهای هیدروشیمیایی در منابع آبهای (چاه، چشمه و قنات) استان کرمان استفاده و طبقهبندی کیفی مصارف شرب و آبیاری بر اساس خوشههای SOM انجام شد. الگوهای پارامترهای کیفی آب با صفحات SOM مصور گردید و الگوهای مشابهی برای آن پارامترها مشاهده شد که با یکدیگر همبسته بودند و یک منبع مشابه را نشان میدادند. طبق نتایج SOM، تعداد 729 نمونه آب مورد بررسی، در چهار خوشه طبقهبندی شدند و خوشههای 1، 2، 3 و 4 بهترتیب شامل 73، 6/2، 6/7 و 14/1 درصد از نمونههای آب زیرزمینی بودند. روند افزایش هدایت الکتریکی در خوشههای مورد بررسی بهترتیب بهصورت خوشه 1، 4، 3 و 2 بود. شاخص کیفیت آب مبتنی بر وزندهی آنتروپی (EWQI) نشان داد که همه منابع آب دارای کیفیت عالی و خوب به لحاظ شرب (36/3 درصد)، در خوشه 1 قرار گرفتهاند. بر طبق دیاگرام ویلکاکس، تعداد 435 نمونه آب ( 81/7 درصد) موجود در خوشه 1 دارای شرایط مناسب برای آبیاری بودند و 285 مورد دیگر که در هر چهار خوشه پراکنده بودند، کیفیت نامناسبی به لحاظ آبیاری نشان دادند. بر اساس دیاگرام پایپر، Na-Cl رخساره غالب در خوشههای 2، 3 و 4 بود و رخسارههای غالب خوشه 1 بهصورت Ca-HCO3، Na-Cl و Ca-Mg-Cl بودند. این مطالعه نشان داد که روش SOM میتواند بهطور موفقیتآمیزی برای طبقهبندی و توصیف آب زیرزمینی از نظر هیدروشیمی و کیفیت آب برای اهداف شرب و کشاورزی در مقیاس استانی استفاده شود.
علی فیوجی شهرضایی، محمدعلی حاج عباسی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
محیط زیست سالم بر بهبود کیفیت زندگی و رفاه جامعه بشری تأثیر بسزایی دارد. در دهههای اخیر استفاده از سوختهای فسیلی به قدری افزایش یافته که آلودگیهای زیستمحیطی و خاک را باعث شده است. خاکهای آلوده به ترکیبات نفتی، برای کاربردهای کشاورزی، مسکونی و تفریحی مناسب نبوده و باعث خسارتهای اقتصادی، اکولوژیکی و کشاورزی میشود. برای مقابله با این چالش، استفاده از افزودنیهایی مانند نانولولههای کربنی به خاک گسترش یافته ولی کاربرد این عناصر نگرانیهایی را درباره خطرشان بر فرایندها و سیستمهای زیستی مانند اثرگذاری بر فیزیولوژی و رشدونمو گیاهان به همراه دارد که مطالعات چندانی روی این موضوع نشده است. بهمنظور بررسی اثر متقابل آلودگی نفتی خاک و نانولولههای کربنی بر برخی ویژگیهای گیاه نظیر جرم مرطوب، جرم خشک و طول گیاه، در ابتدا بذر و نشا ذرت بهطور جداگانه با سطوح 0، 10، 20 و 40 میلیگرم بر لیتر نانولولههای کربنی تیمار و درون گلدانهای حاوی خاک با سه سطح آلودگی نفتی 2/43، 2/76 و 4/16 درصد با سه تکرار کشت شدند و از طرح آماری کاملاً تصادفی در قالب آزمایشهای فاکتوریل استفاده شد. جرم مرطوب، جرم خشک و طول اندام هوایی و ریشه گیاهان مشخص شد. نتایج نشان داد که آلودگی نفتی بر ویژگیهای رشدی مذکور تأثیر منفی گذاشته است، همچنین مشاهده شد که اعمال تیمار نانولولههای کربنی به گیاه ذرت (چه به بذر و چه به نشا) بسته به غلظت این مواد، میتواند بر پارامترهای رشد گیاه اثرات متفاوتی داشته باشد.
فاطمه صادق دوست، نوید قنواتی، احد نظرپور،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
بهطور عمده گرد و غبار خیابانی تحت تأثیر آلودگی هیدروکربن¬های آروماتیک چندحلقهای (PAHs) قرار دارند. PAHs گروهی از آلایندههای آلی هستند که از دو یا چند حلقه بنزنی تشکیل شده و عمدتاً طی احتراق ناقص تولید شده¬اند. PAHs به دلیل خواص سرطان¬زایی و جهش-زایی بالا در انسان توجه گستردهای را به خود جلب کرده¬اند. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه، بررسی منشأ و میزان تأثیر این ترکیبات بر سلامت انسان و محیط زیست بود. تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیاده¬رو خیابان¬های اصلی شهر دزفول برداشت و غلظت PAHs به روش
کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC-MS) تعیین شد. مقدار کل غلظت ترکیبات PAHs در گرد و غبار خیابانی شهر دزفول از 562/85 تا 51447/10 میکروگرم بر کیلوگرم متغیر بود. نسبت ترکیبات سرطان¬زا به کل PAHs در محدوده بین 0/73 تا 0/91 بود. PAHs با وزن مولکولی پایین و وزن مولکولی بالا بهترتیب 12% و 88% از کل PAHs را شامل شد. احتراق سوخت¬های فسیلی و محصولات نفتی و انتشار از وسایل نقلیه و ترافیک مهمترین منشأ PAHs در شهر دزفول است. میزان خطر ابتلا به سرطان درطول عمر (ILCR) در مسیر بلع برای کودکان بیشتر از بزرگسالان بوده است اما میزان ILCR در مسیر جذب پوستی و تنفس در بزرگسالان بیشتر از کودکان است. مجموع ریسک سرطانی (CR) برای کودکان (10-3×5/77) بیشتر از بزرگسالان (10-3×5/56) است که این امر پتانسیل بالای خطر سرطان¬زایی را در منطقه مورد مطالعه نشان میدهد.
سیده مریم محمدی، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، مریم کیانی صدر،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
با توجه به نیمعمر و پایداری نسبتاً طولانیمدت آلایندههای آلی دیرپا در محیط و آثار نامطلوب این ترکیبات بر سلامت انسان و محیط، این مطالعه با هدف شناسایی، تعیین مقادیر، منشأیابی و ارزیابی خطر سلامت ترکیبات پلیکلره بیفنیل (PCBs) در نمونههای خاک سطحی مجاورت مجتمع پردازش و بازیافت آرادکوه تهران در سال 1399 انجام شد. بدین¬منظور، در مجموع 30 نمونه خاک سطحی از 10 ایستگاه نمونهبرداری واقع در مجاور مجتمع آرادکوه جمعآوری شد. پس از استخراج آنالیتها، از روش کروماتوگرافی گازی- طیفسنجی جرمی (GC-MS) برای شناسایی و تعیین محتوی PCBها استفاده شد. نتایج بیانگر شناسایی 15 ترکیب PCB در نمونهها بود. همچنین، کمینه، بیشینه و میانگین غلظت مجموع PCBها بهترتیب برابر با 269، 434 و 359 میکروگرم در کیلوگرم بود. از طرفی، با توجه به نتایج آزمون تجزیه مؤلفه¬های اصلی (PCA) و همچنین سهم زیاد غلظت همولوگهای سبک از کل غلظت ترکیبات PCB شناسایی شده در نمونهها، میتوان وجود ترکیبات PCB در نمونهها را احتمالاً با فرایند احتراق ترکیبات حاوی اتم کلر مرتبط دانست. مقادیر فاکتور سرطانزایی ناشی از قرارگرفتن در معرض 105PCB بهعنوان تنها ترکیب PCB شناسایی شده در نمونههای خاک واجد عامل هم¬ارزی سمیت (TEF) نشان داد که مواجهه با خاک آلوده، منجر به سرطانزایی متوسط ناشی از ترکیب 105PCB خواهد شد. با توجه به مخاطرات ناشی از ترکیبات PCB، شناسایی، تعیین محتوا، منشأیابی و نظارت منظم و دورهای این ترکیبات در محیطهای مختلف و تلاش برای کنترل و کاهش آلودگی آنها بهمنظور حفظ سلامت محیط و شهروندان توصیه میشود.
مهران سیف الهی، سلیم عباسی، محمد علی لطف الهی یقین، رسول دانشفراز، فرهود کلاته، مازیار فهیمی فرزام،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
نشست غیرقابل پیشبینی سدهای خاکی پژوهشگران را بر آن داشته تا روشهای نوین نظیر شبکه عصبی مصنوعی، تئوری موجک، منطق فازی و ترکیبی از این روشها مورد توجه آنها قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روشهای هوش مصنوعی مقدار نشست تاج در سدهای سنگریزهای با هسته مرکزی تخمین زده شده است. در این پژوهش از دادههای 35 سد سنگریزهای با هسته مرکزی برای آموزش و صحتسنجی مدلها استفاده شد. شبکه عصبی مصنوعی، مدل ترکیب تبدیل موجک و شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج تطبیقی فازی- عصبی مدلهای پیشنهادی ارائه شده در این پژوهش هستند. بر اساس نتایج حاصل در مطالعه حاضر، بهترین مدل برای شبکه عصبی مصنوعی با دو لایه مخفی که لایه اول 18 نورون و لایه دوم 7 نورون و با تابع فعالساز Tansig-Tansig، با ضریب تعیین R2=0.4969، برای مدل سیستم استنتاج فازی- عصبی، تابع حلقوی (Dsigmoid) بهعنوان تابع عضویت، با 3 تابع عضویت و تعداد 142 تکرار با ضریب تعیین R2=0.2860، بهترین مدل و همچنین برای ترکیب تبدیل موجک- شبکه عصبی با تابع موجک coif2 بهدلیل انطباق بیشتر این تابع با متغیرهای ورودی، عملکرد بهتری داشته و این تابع با ضریب تعیین R2=0.9447، دارای بیشترین دقت نسبت به سایر مدلها است.
شاهرخ شاهمنصوری، محمد رضا مصدقی، حسین شریعتمداری،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
از آنجا که افزایش سریع جمعیت، چالشهای بیسابقهای را برای تولید منابع غذایی مناسب و اقتصادی ایجاد میکند، سیستمهای تولید گلخانهای کشت بدون خاک مورد توجه قرار گرفته است. اجزای بسترهای رشد مورد استفاده در باغبانی اغلب بر اساس ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و بهویژه توانایی آنها برای تأمین کافی آب و اکسیژن برای ریشهها انتخاب میشوند. این پژوهش برای بررسی امکان استفاده از برخی از بقایای کشاورزی (خاک¬اره و کاه گندم) و سه نوع پشمسنگ (خام، حلاجی شده و حلاجی- سرند شده) بهعنوان جایگزینی برای بسترهای رشد تجاری رایج و گران مانند کوکوپیت و پیت انجام شد. ویژگیهای هیدرولیکی، تهویهای و شیمیایی متعددی شامل آب به آسانی قابل دسترس (EAW)، هوا پس از آبیاری (AIR)، گنجایش نگهداشت آب (WHC)، گنجایش بافری آب (WBC)، مقدار رطوبت اشباع (θs)، چگالی ظاهری (BD)، تخلخل کل (TP)، زمان نفوذ قطره آب (WDPT)، pH و رسانایی الکتریکی (EC) در بسترهای مورد بررسی اندازهگیری و امتیازدهی شدند. پشمسنگ خام ذرات درشتتری نسبت به پشمسنگهای حلاجی شده داشت که سبب شد آب خود را سریعتر از دست بدهد. فرآوری پشمسنگ خام سبب کاهش مقدار رطوبت اشباع و هدایت هیدرولیکی اشباع بهدلیل کاهش اندازه ذرات شد. چهار بستر مورد بررسی خیلی خوب و یک بستر خوب ارزیابی شدند. بیشترین و کمترین امتیاز بهترتیب برای دو بستر خاک اره (34) و پشمسنگ حلاجی شده (30) بهدست آمد. بسترهای رشد مورد بررسی با مقادیر زیاد TP، EAW و WHC و مقادیر کم BD ، EC و WDPT در کشتهای گلخانهای به صورت منفرد یا در ترکیب با سایر بسترهای رایج دیگر قابل استفاده خواهند بود.