60 نتیجه برای Ann
علی خنامانی، اسماعیل دودانگه، فرشاد سلیمانی ، حمیدرضا کریمزاده، سعید سلطانی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
منابع آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع آب شیرین به حساب میآیند. نیاز فزاینده به منابع آب در ایران، موجب بهرهبرداری بیرویه و سبب برهم زدن تعادل طبیعی منابع آب زیرزمینی شده است، بطوریکه تراز سفرههای آبدار در بسیاری از مناطق کشور منفی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات برخی از خصوصیات آبهای زیرزمینی دشت سگزی اصفهان طی دورهی آماری 1374 تا 1387 میباشد. بدین منظور، دادههای مورد نیاز از سازمان آب منطقهای اصفهان تهیه و آزمون همگنی با آزمون تام (ران- تست) در سطح اطمینان 95 درصد بر روی دادهها انجام گردید. جهت بررسی استقلال دادهها نیز از توابع خودهمبستگی مربوط به سریهای زمانی (ACF) استفاده شد، بدین صورت که میزان خودهمبستگی دادهها در تاخیرهای زمانی مختلف محاسبه و در نهایت از آزمون من-کندال جهت ارزیابی روند سریهای زمانی تغییرات خصوصیات آبهای زیرزمینی استفاده شد. نتایج آزمون ران- تست نشان داد تمامی سری های مورد استفاده در این تحقیق همگن میباشند (Pvalue > 0.05). نتایج آزمون تحلیل روند برای چاههای منطقه، نشان دهنده روند معنیدار افزایش میزان کلر در منابع آب زیرزمینی منطقه میباشد (P value > 0.05). همچنین میزان کلسیم نیز 3 واحد افزایش نشان میدهد. نتایج همچنین نشان داد که تمامی سری های مورد استفاده در این تحقیق تصادفی هستند و آزمون تحلیل روند من- کندال میتواند شاخص مناسبی برای ارزیابی روند موجود در دادهها باشد. به دلیل بهرهبرداری بیرویهای که از منابع آب زیرزمینی صورت میگیرد، با افزایش عمق سطح آب، بر میزان املاح مختلف شوری مانند کلر و سدیم افزوده میگردد که این موضوع بر شدت تخریب منابع سطحی زمین مانند خاک و پوشش گیاهی میافزاید که این وضعیت بیشتر در چاههای محدوده اراضی کشاورزی مشاهده میگردد.
مرتضی خداقلی، راضیه صبوحی، ذبیح الله اسکندری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
موقعیت جغرفیایی استان اصفهان به گونهای است که همواره در معرض خشکسالی قرار دارد. یکی از راههای تعدیل خشکسالی، ارزیابی و پایش آن بر اساس شاخصهایی است که بتوان میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل خشکسالی و روند آن در استان اصفهان به ترتیب از شاخص بارش استاندارد و آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده گردید. همچنین برای پیشبینی خشکسالی هواشناسی در این استان، سری زمانی ماهانه پارامتر بارش در دوره آماری 2009-1970 به کار گرفته شد. به این منظور، رهیافت ارائه شده توسط باکس و جنکینز برای مدلسازی مد نظر قرار گرفت که شامل سه مرحله تشخیص مدل، تخمین پارامتر و در نهایت آزمون نکوئی برازش یا آزمون استقلال زمانی و نرمال باقیماندههاست. نتایج بررسیها نشان داد که اکثر نقاط استان اصفهان در سال 2000 با خشکسالی شدیدی روبهرو بوده و در سال 2008 چنین شرایطی بار دیگر در استان اتفاق افتاده است. همچنین نتایج مدلسازی برای تمامی ایستگاهها مدلهای ضربی به دست آمد. به طوری که در ایستگاههای اصفهان، میمه و اردستان بیشترین همبستگی بین دادههای اصلی و پیشبینی شده را مدل (0,1,1) ARIMA (1,0,0) و در ایستگاههای نائین، فریدونشهر، خوانسار و نطنز بیشترین همبستگی را مدل(0,1,1) ARIMA (0,0,1) ایجاد کردهاند و به عنوان بهترین مدلها انتخاب شدند و سپس مقادیر بارش تا سال 2015 پیشبینی شد. روند دادههای پیشبینی شده بارش در کل استان اصفهان نشان میدهد که در اکثر ماهها روند معنیداری وجود ندارد.
سمانه رضوی زاده، عطااله کاویان، مهدی وفاخواه،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
پیشبینی میزان بار رسوب منتقل شده توسط رودخانهها، یکی از جنبههای مهم مدیریت رودخانهها، مخازن سدها و بهطور کلی پروژههای آبی بهشمار میرود. در تحقیق حاضر بهمنظور پیشبینی بار معلق رسوب رودخانه طالقان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و شناسایی شبکه بهینه با بالاترین دقت، از 500 داده روزانه متغیرهای دبی روز موردنظر، دبی یک روز قبل، اشل و وضعیت هیدروگراف (بهترتیب با میانگین ( m3/s ) 83/13، ( m3/s ) 42/15، ( cm )83/89 و036/0-) بهعنوان ورودی مدل و 500 داده روزانه بار معلق رسوب متناظر، بهعنوان خروجی مدل استفاده شد. دادههای مورد استفاده مربوط به بازه زمانی 1384- 1363، میباشد. با ایجاد ترکیبهای متفاوتی از متغیرهای ورودی و همچنین با تغییر تعداد نرونهای لایه پنهان و تابع آستانه، 80 شبکه عصبی متفاوت ایجاد شد، که با مقایسه دو پارامتر R2 و RMSE در مدلهای مختلف، دقت آنها بررسی شد. نتایج نشان داد که شبکه عصبی با ساختار 1-9-3 و با ترکیب پارامترهای ورودی شامل دبی روز موردنظر، دبی یک روز قبل و اشل، با R2 و RMSE آزمون، بهترتیب97/0 و 068/0 دارای بالاترین دقت میباشد. براساس نتایج حاصل از شبکه 1-9-3، میانگین دادههای رسوب مشاهداتی و پیشبینی شده توسط مدل بهینه (مربوط به بخش آزمون)، بهترتیب802/1122 و 924/ 1184 (تن در روز) میباشد.
میلاد خواستار بروجنی، حسین صمدی بروجنی، کاظم اسماعیلی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
با توجه به خاصیت چسبندگی رسوبات ریزدانه، عوامل فیزیک شیمیایی سیال موجب تغییر در رفتار این رسوبات میشود. در این پژوهش خصوصیات تهنشینی رسوبات در سه سطح پساب و برای تنش برشی و غلظتهای اولیه متفاوت، در فلوم دوار آزمایشگاه هیدرولیک دانشگاه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفت. پروفیل سرعت و توزیع تنش برشی در فلوم دوار با استفاده از دستگاه ADV اندازه گیری شد. نتایج نشان میدهد غلظت رسوبات معلق با گذشت زمان کاهش یافته و این کاهش تا رسیدن به یک مقدار یکنواخت ادامه دارد. نسبت غلظت تعادلی به غلظت اولیه ( ) در یک تنش برشی معین، برای غلظتها و سطوح مختلف پساب، تقریباً یکسان است و مشخص شد غلظت تعادلی وابسته به غلظت اولیه رسوبات میباشد. پساب موجب افزایش تنشبرشی آستانه و تهنشینی کامل میشود. مقادیر تنش برشی تهنشینی کامل برای سطوح صفر، 30 و 60 درصد پساب بهترتیب 053/0، 075/0 و 070/0 نیوتن بر مترمربع بهدست آمد. همچنین برای سطوح مشخص شده پساب، مقادیر نسبت تنش برشی بستر به تنش برشی بحرانی تهنشینی( ) برابر 10، 15 و 17 بهدست آمد که در این مقادیر تمام رسوبات بهصورت معلق باقی میمانند.
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، سید محمود فاطمی عقدا،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر اولویتبندی عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش و پهنهبندی حساسیت آن در شمال شهر تهران با استفاده از شاخص انتروپی شانون است. به اینمنظور با استفاده از تصاویر ماهوارهای GeoEye سالهای 2012-2011 و SPOT-5 سال 2010 و بازدیدهای صحرایی، 528 نقطه لغزش شناسایی و نقشه پراکنش زمینلغزشهای منطقه مورد مطالعه در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. لایههای اطلاعاتی درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، طبقه ارتفاعی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، تراکم جاده، شاخص حمل رسوب، شاخص توان آبراهه، شاخص رطوبت، شاخص گیاهی نرمالشده (NDVI)، نسبت مساحت سطح (SAR) و شاخص وضعیت توپوگرافی (TPI) بهعنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش شناسایی و نقشههای مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه و رقومی گردید. اولویتبندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایههای کاربری اراضی، لیتولوژی، درجه شیب، شاخص توان آبراهه، و NDVI بیشترین تأثیر را بر وقوع زمینلغزش منطقه و عوامل وضعیت توپوگرافی ) شکل اراضی) و شکل شیب کمترین تأثیر را داشتهاند. همچنین پهنهبندی حساسیت زمینلغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC و 30 درصد نقاط لغزشی بیانگر دقت خیلی خوب مدل (83/82 درصد) با انحراف استاندارد 0233/0 برای منطقه مورد مطالعه است.
مهدی حیات زاده ، جواد چزگی، محمدتقی دستورانی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
از آنجا که توسعه برنامههای مهار آبهای سطحی ملزم بهدستیابی دقیق رفتارهای جریان و میزان رسوبات آن میباشد لذا کمبود ایستگاههای اندازهگیری رسوب و فقدان آمار کامل رسوب، از جمله دلایل ارزیابی صحیح در شبیهسازی رفتار جریانها و رسوبات آنهاست. از جمله مواردی که در یک حوزه آبخیز از هم تأثیر میپذیرند خصوصیات مورفولوژیکی حوزه و بار رسوبی جریانهای آن میباشد. لذا آگاهی از میزان این ارتباط بهمنظور مدیریت و ساماندهی جریان در پاییندست حوزه حائز اهمیت میباشد. در تحقیق حاضر با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و روشهای رگرسیونی سنجه رسوب براساس دادههای 136 واقعه دبی جریان و رسوب متناظر آن و همچنین پارامترهای مورفولوژیکی به پیشبینی بار رسوبی حوزه باغ عباس اقدام گردیده است. بدینمنظور در گام نخست برای پیشبینی بار رسوب از دو روش مذکور، فقط از دادههای جریان استفاده گردیده و در گام بعدی خصوصیات مورفولوژیکی حوزه از قبیل ضریب شکل و ضریب فشردگی حوزه به مدلها اضافه شده است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که با بهکارگیری شبکه عصبی از نوع پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم لونبرگ- مارکوارت و تابع تحریک از نوع تانژانت سیگموید با دو لایه مخفی و 4 نرون در هر لایه، میتوان با دقت مناسبی میزان دبی بار معلق رسوب را برآورد نمود. همچنین دقت نتایج بهدست آمده از روش شبکه عصبی مصنوعی بهمراتب از دقت روش منحنی سنجه بالاتر میباشد. در ارزیابی روشهای شبکه NGANN, GANN و رگرسیونیSRC, MARS ، بهترتیب میزان ضریب همبستگی 94/0، 93/0، 767/0 و 766/0 و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) بهترتیب 45/0، 49/0، 3/2 و 3/2 و ضریب نش- ساتکلیف (NS) بهترتیب 71/0، 58/0، 27/0 و 23/0 محاسبه گردید. بنابراین کاراترین روش از بین مدلهای چهارگانه مذکور، شبکه عصبی مصنوعی همراه با دادههای مورفولوژیکی حوزه (GANN) میباشد. ضمناً براساس یافتههای تحقیق اضافه نمودن پارامترهای ژئومورفولوژیکی در روش سنجه رسوب تأثیر چندانی بر روی کارایی این مدل ندارد.
مجتبی خوش روش، جهانگیر عابدی کوپایی، اسماعیل نیکزاد طهرانی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
در طول چند دهه اخیر، بخش جنوبی دریای مازندران با وقایع اقلیمی شدیدی مانند خشکسالی و سیل مواجه بوده است. آنالیز روند متغیرهای هیدرو اقلیمی با استفاده از آزمون غیرپارامتری من-کندال و آزمون رگرسیون برای حوضه نکارود در شمال ایران انجام شده است. روند خصوصیات جریان رودخانه و بارش شامل جریان ماکزیمم، جریان متوسط و شاخصهای جریان کم در مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه از سال 1358 تا 1391 آنالیز شدند. نتایج آنالیز، کاهش تدریجی در بارش فصل زمستان،کاهش سالانه و همچنین کاهش بارش ماکزیمم روزانه همراه با افزایش روند در بارش ماکزیمم روزانه را نشان داد. برای متغیرهای هیدرولوژی، جریان کم هفت روزه در همه زیرحوضهها در تابستان کاهش داشته است. جریان متوسط ماهانه و سالانه بهویژه در زمستان، در همه زیرحوضهها روند کاهشی داشته اما جریان ماکزیمم سالانه از حوضههای بالادست تا پاییندست، روند افزایشی داشته است. تغییرات کاربری اراضی مانند شهرسازی و جنگلزدایی در طول 34 سال در حوضههای پاییندست، افزایش داشت. نتایج نشان داد که جریانهای کم و جریان متوسط، بهشدت تحت تأثیر تغییرات اقلیمی هستند. بهطور کلی، از لحاظ هیدرولوژیکی نتایج نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه با وقایع خشکسالی شدیدی مواجه میباشد. نتایج این تحقیق میتواند در پیشبینی خشکسالیهای آتی، برنامهریزی آبیاری و مدیریت منابع آب منطقه بهکار گرفته شود.
علی یوسفی، امیرمظفر امینی، امید فتحی، آمنه یادگاری،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده
آب بهعنوان یک عامل محدود کننده در شکلدهی و تکوین فرهنگ و تمدن ایرانی، نقش تعیین کنندهای داشته است. با توجه به کمبود آب و تنوع مصرفکنندگان، بروز تعارض در حوضه رودخانهها قابل پیشبینی است. حل تعارض، روشها و فرآیندهایی مؤثر در تسهیل و پایان دادن مسالمت آمیز به یک تعارض از راه ارتباطات فعال درباره طرز تفکرشان و علل اختلافات و همچنین مداومت در مذاکره جمعی را شامل میشود. در حال حاضر، رودخانه زایندهرود دچار کمآبی شدیدی شده است. هدف این بررسی، ارزیابی راههای حل تعارض رودخانه زایندهرود از دیدگاه کشاورزان و ذیمدخلان میباشد. جامعه آماری این مطالعه را کشاورزان حوضه زایندهرود در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری (ذینفعان) و همچنین کارکنان معاونت حفاظت و بهرهبرداری آب منطقهای و جهاد کشاوری دو استان (ذیمدخلان) تشکیل میدهند. حجم نمونه مورد بررسی کشاورزان با استفاده از اطلاعات بهدست آمده از پیشآزمون و فرمول کوکران، 171 نفر تعیین گردید و ذیمدخلان تمامشماری شدند. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه حضوری و با استفاده از پرسشنامه ساختیافته گردآوری شده، روایی صوری و پایایی آن نیز بهترتیب با استفاده از نظرات کارشناسان و ضریب آلفای کرونباخ (871/0) تأیید گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل بهوجود آورنده تعارض رودخانه از نظر جامعه آماری پژوهش بهترتیب، کاهش بارش، افزایش استفاده آب در صنعت و افزایش مصارف سایر استانها میباشد. همچنین، ایجاد شرایط بازگو کردن نظرات بهصورت آزادانه، پادرمیانی و مذاکره مؤثرترین راهحلهای تعارض ازنظر جامعه آماری است. از سویی، در شرایط فعلی، کشاورزان (ذینفعان) توسل به زور و ذیمدخلان مذاکره را مناسبترین راهحل تعارض میدانند.
کورش شیرانی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مدل سازی حساسیت پذیری نسبت به زمین لغزش در تصمیم گیری و برنامه ریزی کاربری زمین خصوصاً در نواحی کوهستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، مدل سازی و ارزیابی پتانسیل حساسیت زمین نسبت به زمین لغزش با استفاده از مدل های شاخص آنتروپی شانون و وزن شاهد تئوری بیزین می باشد. بدین منظور، در ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقاط لغزشی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های حوضه سرخون کارون تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی کاریری زمین، شاخص همگرایی، فاصله از جاده، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، گرادیان شیب، سنگ شناسی، وجه شیب و بارندگی بترتیب اهمیت به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی رقومی گردیدند. از تلفیق متغیرها، مقدار لغزش در هر کلاس عامل و وزن دهی طبقات بر اساس روابط موجود در مدل های آنتروپی شانون و وزن شاهد محاسبه و در نهایت نقشه پهنه بندی حساسیت نسبت به زمین لغزش در دو مدل مذکور حاصل گردیدند. نتایج نقشه های حساسیت نسبت به زمین لغزش حاصل از هر دو مدل نشان می دهد بیش از 70 درصد زمین لغزش های رخ داده در پهنه های حساسیت خیلی زیاد و زیاد که حدود نیمی از سطح حوضه (بیش از 45 درصد) را تشکیل می دهند، قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از هر دو مدل متفقاً نشان داد که کاربری زمین، بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش داشته است. تفکیک پذیری بین پهنه ها، بر اساس شاخص سطح سلول هسته (SCAI) و نسبت فراوانی (FR)، برای مدل آنتروپی شانون مناسب تر ارزیابی گردید. نهایتاً منحنی عملگر نسبی یا گیرنده (ROC) برای نقشه های حساسیت لغزش ترسیم و سطح زیر منحنی (AUC) آنها محاسبه گردید. نتایج اعتبارسنجی هر دو مدل خیلی خوب برآورد گردید و نشان داد که مدل آنتروپی (AUC=89%) اندکی بهتر از مدل وزن شاهد (AUC=82%) می باشد.
کیومرث روشنگر، ریحانه ولیزاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
پرش هیدرولیکی متداولترین روش جهت استهلاک انرژی جنبشی آب در پاییندست سرریزها، شوتها و دریچهها میباشد. در تحقیق کنونی مشخصات هیدرولیکی ازجمله نسبت اعماق متناوب، پرش هیدرولیکی واستهلاک انرژی در سه نوع کانال واگرای ناگهانی بهصورت بدون مانع، دارای پله معکوس و بلوک مرکزی با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان SVM که بهعنوان یک روش یادگیری ماشین میباشد تخمین زده شده و نرخ تأثیر پارامترهای ورودی در هر پرش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدینمنظور مدلهای مختلفی با استفاده از پارامترهای هیدرولیکی- هندسی تعریف شده و در کل تعداد 936 داده مشاهداتی برای آموزش و آزمون مدلهای سه نوع مختلف کانال واگرا استفاده گردید. همچنین عملکرد تعدادی از روابط نیمهتجربی موجود نیز مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با مدلهای برتر SVM مقایسه گردید. نتایج حاصله ضمن تایید قابلیت روش ماشین بردار پشتیبان در تخمین مشخصات پرش هیدرولیکی، کارایی اینروش را نسبت به روابط نیمهتجربی به اثبات رساند. از نتایج بهدست آمده مشخص گردید، مدلی که بیشترین دقت را در تخمین نسبت اعماق متناوب و استهلاک انرژی داراست مدل با پارامترهای (Fr1,h1/B) و در تخمین طول پرش مدل با پارامترهای (Fr1, h2/h1) میباشد.
سید مرتضی سیدیان، مهدی کرمی مقدم، یوسف رمضانی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
در دهه گذشته مطالعه الگوی جریان برای دستیابی به مکانیزم جریان و رسوب ورودی به آبگیر مورد توجه محققین بوده است. در این تحقیق ابعاد مجرا و جداشدگی جریان در سطوح مختلف جریان در دو حالت آبگیری از کانال مستطیلی و ذوزنقهای مورد بررسی قرار گرفت. این بررسیها با استفاده از مدل آزمایشگاهی و مدل عددی فلوئنت انجام شد. نتایج مدل عددی فلوئنت تطابق خوبی را با نتایج آزمایشگاهی نشان داد. در یک نتیجهگیری کلی در کانال اصلی با مقطع ذوزنقهای، عرض مجرای جریان در کف کاهش و در سطح افزایش یافته و سبب کاهش ابعاد جداشدگی جریان میشود که این مسئله با توجه به توزیع غلظت رسوب، سبب کاهش ورود رسوب به داخل آبگیر و افزایش راندمان خواهد شد.
هستی هاشمی نژاد، امیر تائبی هرندی، پویا پایداری،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی کارایی تانیک اسید بهعنوان منعقد کننده در حذف کدورت آب است. آزمایشها مطابق با روش آماری تاگوچی طراحی شد و برروی نمونههای آب با کدورت مصنوعی کائولین و آب با کدورت طبیعی انجام شد. بهمنظور بهینهسازی فرایند انعقاد توسط تانیک اسید و بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر آن، هفت پارامتر pH، دز منعقد کننده، سرعت اختلاط سریع، سرعت اختلاط کند، زمان اختلاط کند، زمان تهنشینی و کدورت اولیه، بهکمک آزمایش جار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کلی بهدست آمده از آزمایشها نشان داد که در شرایط بهینه، تانیک اسید قادر است تا 71 درصد کدورت مصنوعی و تا 66 درصد کدورت طبیعی را حذف کند. بهعلاوه، تانیک اسید در آبهای با کدورت پایینتر راندمان بالاتری از خود نشان میدهد. با انجام آنالیز واریانس (ANOVA) مشخص شد که دو پارامتر کدورت اولیه و زمان اختلاط کند، بیشترین تأثیر را بر قدرت منعقدکنندگی تانیک اسید دارند. در مجموع میتوان بیان کرد که تانیک اسید از قابلیت منعقدکنندگی برخوردار است و بنابراین میتواند به جای منعقد کنندههای متداول، در تصفیه مقدماتی مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه بانان فردوسی، یعقوب دین پژوه،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در این مطالعه، برای تحلیل روند بارش سالانه، از اطلاعات 21 ایستگاه هواشناسی همدید، واقع در حوضه دریاچه ارومیه، در یک دوره آماری مشترک 30 ساله (2015-1986) استفاده شد. برای این منظور، از آزمون من-کندال دنبالهای بهره گرفته شد. تاریخ تغییر ناگهانی، در سری زمانی بارش هر ایستگاه (در صورت وجود) مشخص شد. معنیداری روند در هر سری و جهت تغییر آن (کاهشی یا افزایشی) در همه ایستگاهها، در سطح پنج درصد مورد آزمون واقع شد. نتایج نشان داد که از 21 ایستگاه مورد مطالعه، 10 ایستگاه، روند کاهشی معنیدار داشتند. سه ایستگاه (سراب، بستانآباد و سردشت) روند افزایشی معنیدار داشتند. بارشهای هشت ایستگاه نیز هیچگونه روند معنیداری نداشتند. همچنین، بررسی تعیین نقطه شکست در بارش سالانه ایستگاههای منتخب نشان داد که 1/57 درصد از ایستگاهها (12 ایستگاه)، تغییرات ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. بهعبارت بهتر، بیش از نیمی از ایستگاههای مورد مطالعه، تغییر ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. زمان تغییر ناگهانی بارش، در هشت ایستگاه (بناب، سراب، ارومیه، اشنویه، کهریز، میاندوآب، بوکان و سقز) در دهه وسط دوره آماری (یعنی 2005-1996)، سه ایستگاه (سردشت، نقده و تکاب) در دهه اول دوره آماری (یعنی 1995-1986) و تنها یک ایستگاه (مراغه) در دهه آخر دوره آماری (یعنی 2015-2006) رخ داده است.
سعید شیوخی سوغانلو، سحر گلشن، مجتبی خوش روش،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
اثرات ناشی از تغییر اقلیم میتواند با انتشار از سطح زمین به سوی ژرفای خاک، رژیم گرمایی خاک را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی، انرژی گرمایی نهفته در خاک، نقش بسیار مهمی را در تغییرات دمای خاک ایفا میکند. از اینرو، در این پژوهش بهمنظور تشخیص روند تغییرات دمای ژرفاهای خاک، از دادههای اندازهگیری شده روزانه دمای هوا در ارتفاع دو متری (اسکرین) در طول سالهای 2014-1951 میلادی و دمای روزانه ژرفاهای خاک (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتیمتری)، برای ساعتهای 3، 9 و 15 در طول دوره آماری سالهای 2014-1992 در ایستگاه هواشناسی شاهرود استفاده شد. برای تشخیص روند در سریهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه دمای ژرفاهای خاک، روشهای پارامتری (تحلیل رگرسیونی و پیرسون) و ناپارامتری (من- کندال و اسپیرمن) بهکار برده شد. بر اساس نتایج، آزمون تعیین روند نشانگر افزایش دمای خاک در تمامی ماهها بهجز ژانویه، فوریه و مارس بود. دمای خاک در فصلهای بهار، تابستان و پاییز افزایش یافته است (P ≤ 0/05). در ادامه نیز تعیین روند سالانه دمای خاک نشان داد که به غیر از روش پارامتری ضریب همبستگی پیرسون، دمای خاک در تمامی ژرفاها دارای روند افزایشی بود (P ≤ 0/05). بر پایه این یافتهها، میتوان اینگونه اظهار داشت که در طول دوره بررسی، دمای ژرفاهای خاک طی سالهای اخیر افزایش یافته است.
فهیمه نگهبان خواجه، یعقوب دین پژوه،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در هر منطقه بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در دشت تبریز با استفاده از روش ناپارامتری من- کندال بررسی شد. در مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی از اطلاعات 14 حلقه چاه پیزومتری طی دوره آماری 1393-1370 در سطوح معنیداری 1، 5 و 10 درصد در آزمون روند، بهره گرفته شد. روش تخمینگر سن برای ارزیابی شیب خط روند و روش وان بل- هوگس نیز بهمنظور بررسی همگنی روندها استفاده شد. نتایج حاکی از این است که تراز آب زیرزمینی دشت تبریز در اکثر چاههای مورد بررسی روند نزولی معنیداری داشت. کمترین شیب خط روند تراز آب زیرزمینی در ایستگاه سعیدآباد در بهمنماه برابر 57/1- متر در سال بهدست آمد. طبق اطلاعات به دست آمده روند تراز آب زیرزمینی همه ایستگاه ها در ماه فروردین منفی بود که بیشترین روند منفی متعلق به ایستگاه دیزج لیلیخانی (آماره Z معادل 6/47-) است که در سطح یک درصد معنیدار است. کمترین روند منفی نیز متعلق به ایستگاه آناخاتون (آماره Z معادل 0/322-) است. ماههای فروردین، اردیبهشت و بهمن در مقایسه با سایر ماهها روند نزولی بیشتری از خود نشان دادند.
صفورا میرباقری، مهدی نادری، محد حسن صالحی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی آلودگی خاک و رسوبات بادی به فلزات سنگین در دشت شهرکرد انجام گرفت. 20 تله رسوبگیر هشتجهته ساخته و در کاربریهای مرغزار زهکشیشده، کشاورزی آبی و مراتع در فصل تابستان 1395 نصب شدند. 62 نمونه خاک سطحی نیز بهصورت تصادفی از منطقه جمعآوری شدند. رسوبات بادی به سه کلاس اندازهای کوچکتر از 50، 250-50 و 500-250 میکرون تقسیم و غلظت کل فلزات سنگین سرب، روی، کادمیم و نیکل بهوسیله دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. برای تعیین وضعیت آلودگی رسوبات از شاخصهای زمینانباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنیشدگی استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین مقدار رسوب تجمعیافته بهترتیب مربوط به جهت غرب (1/86 گرم)، جنوب (1/69 گرم) و جنوب غرب (1/47 گرم) است. روند میانگین عناصر سنگین در سه کلاس اندازه رسوبات و خاکها عبارتست از: کادمیم< سرب< نیکل< روی. نتایج همچنین نشان دادند که غلظت فلزات سنگین در نمونه خاکها و رسوبات، پایینتر از حد مجاز در دیگر کشورهاست. شاخص زمینانباشتگی نشان داد رسوبات در محدوده غیر آلوده قرار داشتند. بر اساس فاکتور آلودگی کلیه رسوبات در کلاس آلودگی کم طبقهبندی شد ولی فاکتور غنیشدگی نشان داد که در برخی اراضی غنیشدگی حداقل و متوسط وجود داشتند.
لمیا نیسی، پروانه تیشه زن،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
رودخانهها از مهمترین منابع تأمین آب، برای مصارف شرب و کشاورزی هستند. رودخانه زرد یکی از منابع آب سطحی استان خوزستان بهشمار میرود. هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت آب رودخانه زرد و مشاهده روند تغییرات کیفی آب این رودخانه در ایستگاه ماشین در بازه زمانی 1394-1376 توسط روشهای آماری منکندال، اسپیرمن، تجزیه واریانس، حداقل اختلاف معنیدار (LSD) و تحلیل خوشهای تأثیر احداث سد جره بر کیفیت آب است. با استفاده از آزمون LSD در مقایسه با سال 1394(سال شاهد) پارامترهای SAR ، Na، Cl، pH تا سال 1389(قبل از احداث سد) در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بودهاند و بعد از احداث سد تغییرات معنیدار نبودهاند. طبق آزمون ناپارامتریک منکندال pH، Ca و 2-SO4 دارای روند معنیدار صعودی بهترتیب بهمیزان 0/037، 0/393 و 0/376، متغیرهای Cl، SAR، Na و دما دارای روند نزولی معنیدار بهترتیب بهمیزان 0/387-، 0/417-، 0/386- و 0/1- هستند. آزمون اسپیرمن نشان داد احداث سد بهمیزان 90 درصد باعث بهبود کیفیت آب رودخانه زرد از نظر شوری شده است اما طبق آزمون LSD این اختلاف معنیدار نبوده است. نتایج آنالیز واریانس نیز نشان داد پارامترهایSAR ، Na، Cl، pH، Ca و 2-SO4 دارای اختلاف معنیدار هستند. همچنین با استفاده از تحلیل خوشهای دادههای کیفی قبل از احداث سد جره به سه خوشه و پس از احداث سد به دو خوشه تقسیمبندی شدند که پس از احداث سد، متغیر TDS در فاصله کمتری نسبت به سایر متغیرها قرار گرفت. درنتیجه این امر باعث شده کیفیت آب آبیاری پاییندست تغییر یابد و میزان TDS شباهت بیشتری با سایر متغیرهای مورد مقایسه داشته باشد.
اسماعیل سهیلی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
رودخانه کر تأمینکننده بخش مهمی از نیاز آبی، حوضه سد درودزن و مناطق اطراف آن در استان فارس است. در این پژوهش خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیک این منطقه در چهار دهه اخیر بررسی شده است. بدین منظور روند زمانی و مکانی تغییرات جریان رودخانه در شش ایستگاه منتخب و در سه چارچوب زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. همچنین روند شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده SPI، در پنج ایستگاه منتخب با روش من- کندال اصلاحشده، مطالعه شد. نتایج نشان داد، روند جریان در همه چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است. روندهای کاهشی معنادار، در سطح اطمینان 95 درصد، در مقیاس ماهانه، سالانه و نیز ماههای گرم سال از اردیبهشت تا شهریور مشاهده شد. این روندهای کاهشی معنادار از نظر مکانی در ایستگاههای میانه حوضه در مجاورت دشتهای کشاورزی واقع شدهاند. روند افزایشی معنادار تنها در ایستگاه سد درودزن، در خروجی حوضه و در ماههای گرم سال وجود دارد. درباره شاخص SPI نیز روندها در تمام چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است و تنها در دو ایستگاه و در چارچوبهای زمانی بلندمدت 9، 12 و 18 ماهه در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار هستند. نتایج حاکی از وقوع خشکسالیهای خیلی شدید (2- > SPI) در طی سالهای 62 -1361 و 87 -1386 است.
سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، طیب رضیئی، اکرم پرنده خوزانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
در این پژوهش روند تغییرات زمانی و مکانی عمق برف در منطقه کوهستانی زاگرس با استفاده از دادههای شبکهبندی شده روزانه عمق برف Era-Interim/land وابسته به مرکز اروپایی پیشبینیهای میانمدت جوی (ECMWF) در دوره آماری 2010-1979 میلادی بررسی شد. بهمنظور بررسی ارتباط بین تغییرات عمق برف و دمای هوا در منطقه، از دادههای بیشینه، کمینه و میانگین ماهانه دمای هوای ایستگاههای هواشناسی منطقه نیز استفاده شد. برای بررسی نرخ تغییرات عمق برف و دمای هوا از تخمینگر شیب سن و برای ارزیابی معنیداری روند تغییرات نیز از روش منکندال اصلاحشده استفاده شد. نتایج نشان داد که در بیشتر ماههای مورد مطالعه بهویژه در ماههای فوریه و مارس از عمق برف در منطقه بهطور چشمگیری کاسته شده است که این کاهش از نظر آماری در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است. برخلاف روند کاهشی عمق برف در منطقه، یک روند افزایشی شدید و معنیدار در بیشینه، کمینه و میانگین دمای هوای ایستگاههای منطقه دیده میشود که در اغلب ایستگاهها از نظر آماری معنیدار است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که کاهش عمق برف در منطقه در ارتباط با روند افزایش دما در دوره مورد مطالعه است که در اثر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی روی داده است.
صدیقه نیکخو امیری، مجتبی خوش روش، رضا نوروز ولاشدی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
امروزه افزایش دمای سطحی کره زمین و اثرات آن بر چرخه آب توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این پژوهش اثر تغییرات آبوهوا براورد حوضه آبریز تجن (محدوده بالادست سد شهید رجایی) با ریزمقیاسنمایی دادههای خروجی مدل 2CanESM و با بهکارگیری روش ریزمقیاسنمایی تحت مدل SDSM بررسی شد. تغییرات دبی جریان در محل سد شهید رجایی با استفاده از دادههای هواشناسی ایستگاه سینوپتیک کیاسر و تغییرات دما و بارش آن با استفاده از سناریوهای اقلیمی 2/6RCP و 8/5 RCP برای سالهای 2066-2016 شبیهسازی و همچنین اثر تغییرات سناریوهای مختلف روی جریان خروجی ایستگاه هیدرومتری سلیمانتنگه توسط مدل هیدرولوژی SWAT ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بارش سالانه در سناریوی 2/6 RCP بهمیزان 58 درصد کاهش و دمای هوا 14 درصد افزایش خواهد داشت، همچنین در سناریوی RCP8/5، بارش بهمیزان 59/5 درصد کاهش و دما 21 درصد افزایش خواهد یافت. در دوره آینده (2016-2066)، دبیهای اوج برای سناریوهای 2/6 RCP و 8/5 RCP بهترتیب بهمیزان 4 و 5/7 درصد افزایش داشت و متوسط دبی سالانه بهمیزان 16 و 16/5 درصد کاهش خواهد داشت. بنابراین میتوان با بررسی شرایط بهوجود آمده، برای الگوی کشت منطقه در پاییندست و اثرات زیستمحیطی برای دورههای آینده برنامهریزی کرد.