46 نتیجه برای مقاومت
حدیث دقیق، حبیب موسوی جهرمی، امیر خسروجردی، حسین حسنپور درویشی،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
وجود خاک سیلت ماسه¬ای در زمان فونداسیون¬های سازههای بتنی و سازههای هیدرولیکی و آبیاری همواره باعث بهوجود آمدن چالشهایی شده است. بالابردن پایداری و ظرفیت باربری این خاک سست، با استفاده از اضافه کردن مواد دیگر همواره مورد بحث و تحقیق بوده است. تحقیق حاضر، اثر دوره عملآوری و درصدهای مختلف مواد افزودنی گوناگون روی مقاومت خاکهای سیلت ماسهای را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. از اینرو، مواد افزودنی مختلفی با درصد اختلاط 3، 5 و 7 درصد وزنی در دورههای عملآوری 3، 7، 14، 21 و 28 روز به خاک اضافه شد. بهمنظور بررسی تأثیر هر یک از این مواد افزودنی بر پارامترهای مقاومتی خاک سیلت ماسهای، تستهای آزمایشگاهی نظیر مقاومت فشاری تک محوری (U.C.S) و ظرفیت باربری کالیفرنیا (C.B.R) انجام شد. در مجموع، 299 آزمایش در آزمایشگاه مکانیک ¬خاک دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام گرفت. نتایج نشان داد،که اضافه کردن افزودنیهای بتن بهمراتب تأثیر بیشتری را بر بالابردن مقاومت فشاری و ظرفیت باربری در خاک سیلت ماسهدار دارد. همچنین، مقاومت فشاری و ظرفیت باربری بهمرور زمان برای افزودنیهای سیمان افزایش پیدا کرده و در روز 21 این درصد نرخ ثابت بهخود میگیرند. درحالی که مواد افزودنی کانفیکس و بنتونیت تأثیر معناداری بر افزایش ظرفیت باربری ندارند. در ادامه تغییرات درصد اختلاط مواد نشان داد، افزایش میزان اختلاط مواد سیمانی باعث افزایش مقاومت فشاری و ظرفیت باربری برای مواد بتنی می¬شود. درحالی که مواد کانفیکس و بنتونیت همچنان تأثیر کمی را دارا هستند. بیشترین ظرفیت باربری و مقاومت فشاری بهازای سیمان پوزولانی بهوجود می¬آمد. این مقادیر نشان داد بهازای افزودن 5 درصد سیمان پوزولانی و 7 درصد سیمان پرتلند با 28 روز عملآوری، بیشترین عدد CBR و مقاومت UCS بهترتیب بهمقدار 176/26 و 17/58 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بهوجود خواهد آمد. همچنین الگوی گسیختگی مورد بررسی قرار داده شد. این مقایسه¬ها نشان داد با افزایش دوره عملآوری، رفتار نمونهها از نیمه ترد به ترد و بهسمت سخت شدن تغییر میکند.
اسماعیل معصومی، رسول اجل لوییان، امیر عباس نوربخش، میثم بیات،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
از آنجایی که از خاک رس به نحوی گسترده در اکثر پروژههای عمرانی، استفاده میشود، موضوع بهسازی خاکهای رسی دارای اهمیت قابل توجهی است. هدف در این پژوهش بهینهسازی متغیرهای مؤثر بر خواص ژئوپلیمرها و بهبود خواص مکانیکی آنها با استفاده از سرباره کوره بلند اصفهان بوده است. به این منظور از روش طراحی آماری تاگوچی برای مدل کردن 3 متغیر فرایند (سرباره کوره بلند، آب و عامل قلیایی سدیم هیدروکسید) که هر یک از آنها با 4 مقدار مختلف در طرح اختلاط استفاده شدهاند، برای بهینهسازی مقاومت فشاری تکمحوره ژئوپلیمرها استفاده شد. 16 ترکیب ژئوپلیمری تعیین شده توسط نرمافزار مینیتب، آماده و مقاومت فشاری تکمحوره آنها اندازهگیری شد. نتایج بهدست آمده توسط روش آنالیز واریانس مدلسازی شده و بعد از آن اثرات متقابل 3 متغیر ذکر شده بر مقاومت فشاری تکمحوره ژئوپلیمرها با استفاده از نمودارهای دو بعدی بررسی شد. سپس بهینهسازی متغیرها صورت گرفت و مقادیر پیشنهاد شده برای نمونه بهینه در دماهای 25، 50 و 70 درجه سانتیگراد و زمانهای 3، 7، 14و 28 روز عملآوری مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نتایج پیشبینی شده توسط مدلها و نتایج حاصل از آزمایشها، اعتبار مدلها را تأیید کرد. همچنین در عکسهای گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) شاهد کاهش تخلخل از زمان 7 تا 28 روزه خواهد بود که نشان میدهد استفاده از روش ژئوپلیمیریزاسیون نقش زیادی در تثبیت خاکهای ضعیف رسی با پلاستیسیته پایین را دارد. همچنین تأثیر الیاف همراه با ژئوپلیمر را برای مسلح کردن آن نیز مورد بررسی داده شد و در ادامه برای ارزیابی بهتر، مقایسه آن با تثبیت خاک با سیمان پرتلند صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که در بهینهترین ترکیب ژئوپلیمر مقاومت باربری خاک رس بیش از 3400 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که الیاف نیز همراه ژئوپلیمر با درصد و طول بهینه (0/1 درصد وزنی ترکیب ژئوپلیمر و طول 12 میلیمتر) توانسته مقاومت فشاری تکمحوره خاک رس را نزدیک به 4000 درصد افزایش دهد که نشاندهنده تأثیر بسیار خوب استفاده از الیاف همراه با ژئوپلیمر در این پژوهش بوده است.
الناز جاویز، احمد جلالیان، محمدرضا مصدقی، الهام چاوشی، ناصر هنرجو،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی در مناطق خشک، نیمهخشک، نیمهمرطوب و حتی مرطوب پدیده مخرب بیابانزایی و در مناطق خشک و نیمهخشک فرسایش بادی است. برای رفع این مشکل که در بخش عمدهای از کشور ایران وجود دارد، نیاز به استفاده از روشی محیط زیست دوست و اقتصادی است. در این پژوهش برای اولین بار در کشور و شاید در دنیا در منطقه بحرانی سجزی در وسعت 65 هکتار، از رس بنتونیت کلسیمدار استفاده شد. آزمایشها بر روی سله تشکیل شده در سطوح مالچپاشی شده با مالچ رسی با ماندگاری بیش از یکسال انجام شد. نتایج نشان داد که فرسایش بادی با پارامترهای میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانه، خاکدانههای بزرگتر از 0/25 میلیمتر، مقاومت برشی و مقاومت فروروی همبستگی منفی و معنیداری دارد. از طرف دیگر نتایج آزمایشهای نفوذپذیری با استفاده از روش استوانه مضاعف و توسط سه مدل (کاستیاکوف، هورتون و فیلیپ) نشان داد که در نمونههای مالچپاشی شده و شاهد، کمترین میانگین مربعات خطا(SSE) و بیشترین ضریب تبیین(R2) مربوط به مدل کاستیاکوف است که بیانگر برتری این مدل در مقایسه با مدلهای هورتون و فیلیپ بود. همچنین شدت فرسایش بادی بهصورت درجا و با استفاده از یک دستگاه تونل باد قابل حمل در 20 نقطه از منطقه سجزی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مالچپاشی بیشتر از 95 درصد از فرسایش خاک را کنترل کرده است.
زهرا فیضی، ابوالفضل رنجبر فردوئی، علیرضا شاکری،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
حفظ ساختار خاک و ثبات آن، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک که خاک دارای ثبات ساختاری ضعیف بوده، ضروری است. تخریب خاک و سلههای آن میتواند باعث فرسایش بادی و بیابانزایی شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثر استفاده از مالچ نانوکامپوزیتی هیدروژلی در تثبیت سطوح ماسهای است. بهمنظور بررسی میزان فرسایش پذیری نمونههای تیمار شده با مقادیر مختلف نانوکامپوزیت هیدروژلی از آزمایش تونل بادی استفاده شد. مقاومت فشاری نمونهها از طریق نفوذسنج دستی اندازهگیری شد. نانوکامپوزیتهای تهیه شده با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (FE-SEM)، طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) و پراش پرتو ایکس(XRD) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تونل بادی نشان داد که اضافهکردن نانوکامپوزیت هیدروژلی به نمونهها باعث بهبود 100 درصدی نرخ فرسایشپذیری خاک در برابر باد با سرعت 15m/s در مقایسه با نمونه شاهد شد. ایجاد اتصال در بین ذرات ماسه از طریق پاشش نانوکامپوزیت هیدروژلی عامل بهبود خاصیت فرسایشپذیری ماسه است. اندازهگیری مقاومت مکانیکی نمونههای تیمار شده بعد از 30 روز نشان داد که میزان مقاومت سلههای تشکیل شده با افزایش مقدار نانوذره سلولزی در کامپوزیت افزایش پیدا کرد که میتوان آن را بهدلیل افزایش سطح بالای نانوذره و امکان اتصالات بیشتر بستر پلیمری نانوکامپوزیت با ذرات ماسه بیان کرد. درحالی که قطر سله تشکیل شده با افزایش غلظت تغییر چندانی از خود نشان نداده و نمونه تیمار شده با نانوکامپوزیتهای حاوی 3 درصد نانوذره در قیاس با نمونههای دیگر ضخامت و مقاومت بیشتری داشت.
ابوالفضل ناصری،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
با توجه به گستردگی قابل توجه پراکنش گیاه سوروف (Echinocola crus-galli) در کانالهای خاکی، انتخاب دقیق ضریب زبری برای طراحی و بهرهبرداری از کانالهای خاکی، لازم و ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف دقیقسازی ضریب زبری در کانالهای خاکی دارای گیاه سوروف در شبکه آبیاری و زهکشی مغان و بهرهگیری از قابلیت روش تحلیل مسیر برای تعیین عوامل مؤثر بر ضریب زبری در این نوع کانالها انجام شد. برای انجام آزمایشها، 42 مقطع از کانالهای خاکی انتخاب شدند. ویژگیهای هندسی و هیدرولیکی این مقاطع کانالهای خاکی اندازهگیری شد. علاوه بر آن، تراکم گیاه در واحد سطح و وزن تر نیز مشخص شد. برای تعیین عوامل مؤثر بر ضریب زبری از تحلیل مسیر و برای خوشهبندی این عوامل از تحلیل خوشهای چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین ضریب زبری در کانالهای خاکی با پوشش گیاهی سوروف برابر 0/015 بود. تحلیل مسیر نشان داد پیرامون ترشده، زیستتوده سوروف، سطح مقطع جریان، سرعت جریان و شعاع هیدرولیکی بهترتیب بیشترین اثر کل را روی ضریب زبری داشتند. بر مبنای خوشهبندی در فاصله اقلیدسی 11 دو خوشه بهدست آمد که خوشه اول شامل سرعت جریان، زیستتوده سوروف، دبی جریان و شیب کف کانال و خوشه دوم شامل سطح مقطع جریان، پیرامون ترشده و شعاع هیدرولیکی بود. یافتههای این پژوهش میتواند برای طراحی و بهرهبرداری از کانالهای خاکی در شبکه مغان یا شبکههای با پوشش مشابه گیاهی مفید و اثربخش باشد.
همایون ابراهیمی گلبوسی، الهام فاضل نجف آبادی، محمد شایان نژاد،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
آبیاری سطحی یکی از رایجترین روشهای آبیاری است، اما به دلیل بهرهوری کم، تلفات آب در این سیستم چشمگیر است. برای طراحی دقیق و مناسب آبیاری سطحی اطلاع از خصوصیات و ضرایب نفوذ آب در خاک ضروری است. یکی از معادلات استفادهشده در این زمینه، معادله نفوذ فیلیپ است. در این مطالعه ضرایب نفوذ معادله فیلیپ و همچنین ضریب زبری مانینگ در آبیاری نواری بر اساس مقایسه منحنی پیشروی واقعی با منحنی پیشروی محاسبهشده با مدل هیدرودینامیک بهصورت بهینه تعیین و نتایج آن با روش استوانه مضاعف و روش دونقطهای ابراهیمیان و همکاران (5) مقایسه شد. حجم نفوذ واقعی از تفاضل حجم ورودی و حجم خروجی بهدست آمد. خطای روش یادشده در محاسبه حجم نفوذ 5/53 درصد بود. این درحالی است که خطا در روش استوانه مضاعف59/62 درصد و خطا در روش دونقطهای ابراهیمیان و همکاران (5) 19/08 تعیین شد. در خاکهای بافت سنگین هر چه طول نوار بیشتر شود، دقت روش در برآورد ضرایب فیلیپ بیشتر میشود، درحالی که در خاکهای بافت سبک هر چه زمان پیشروی که علاوه بر طول تابعی از نفوذپذیری، دبی ورودی و شیب کف بستر است بیشتر شود، دقت روش در برآورد ضرایب نفوذ فیلیپ بیشتر میشود.