178 نتیجه برای گچ
مریم نصریفرد، غلامعباس صیاد، علیرضا جعفرنژادی، مجید افیونی،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
آلودگی محیط زیست به عناصر سنگین مانند سرب مشکلی جدی و روزافزون است. با توجه به نقش مهم گندم در تغذیه انسان، این پژوهش بهمنظور بررسی غلظت سرب در خاک و بذر گندم مزارع استان خوزستان انجام گرفت. بر این اساس، در سال زراعی 87-1386 از تعداد 100 مزرعه به روش وزنی، نمونههای خاک و بذر گندم جمعآوری شدند. برخی از ویژگیهای خاک شامل بافت خاک، درصد کربنات کلسیم معادل، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی، پ-هاش و هدایت الکتریکی خاک و همچنین غلظت سرب کل خاک، سرب قابل جذب و سرب موجود در بذر گندم در نمونهها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در هیچ یک از مناطق مطالعاتی، غلظت سرب خاک و بذر گندم، بالاتر از حد مجاز آلودگی (بهترتیب 50 و 300-30 میلیگرم بر کیلوگرم) نبود. منطقه ایذه با میانگین 01/0 میکروگرم بر کیلوگرم، کمترین غلظت سرب و باغملک با میانگین 190 میکروگرم بر کیلوگرم، دارای بیشترین غلظت سرب در بذر گندم بودند. میانگین غلظت سرب قابل جذب در کل منطقه مطالعاتی، 6/0 میلیگرم بر کیلوگرم بود. غلظت سرب قابل جذب در خاک ارتباط منفی و معنیداری (*2/0- =r) با قابلیت هدایت الکتریکی خاک نشان داد. همچنین غلظت سرب در بذر گندم با درصد کربنات کلسیم معادل ارتباط مثبت و معنیداری (**3/0=r) نشان داد. غلظت بالاتر سرب در بذر گندم نان نشان داد که گندم نان پتانسیل بالاتری در انباشت سرب نسبت به گندم دوروم دارد
حسن رضایی صدر، علی محمد آخوندعلی، فریدون رادمنش، غلامعلی پرهام،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
در این مطالعه، تأثیر ناهمگنیهای مکانی بارندگی بر پیشبینی هیدروگراف سیلاب در سه حوضه آبریز کوهستانی در جنوب غرب ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت شبیهسازی هیدروگراف سیلاب خروجی از حوضههای آبریز، از مدل شبکه محصور زیرحوضهها (WBNM) استفاده گردید. همچنین، جهت درونیابی هیتوگراف بارندگی ایستگاههای اطراف، دو روش درونیابی تیسن و عکس مجذور فاصله بهکار گرفته شد و نتایج به دست آمده با هیتوگراف بارندگی نزدیکترین ایستگاه مقایسه و مشاهده گردید که بهترین هیدروگراف شبیهسازی شده از هیتوگراف بارندگی نزدیکترین ایستگاه حاصل میشود. نتایج بهدست آمده همچنین هیچگونه رابطهای بین تغییرات مکانی بارندگی و هیدروگراف خروجی بهدست نداد. میدان دو بعدی نامانای بارندگی ناشی از توپوگرافی نامنظم باعث تشکیل الگوهای مختلف بارندگی در منطقه شده که دخالت این الگوها در فرآیند درونیابی باعث ایجاد انحرافات زیاد در هیتوگرافهای درونیابی شده توسط روشهای تیسن و عکس مجذور فاصله گردید. نتیجهگیری شد که انحرافات مشاهده شده بیشتر از آنکه ناشی از عدم وجود رابطه بین تغییرات مکانی بارندگی و پاسخ حوضه آبریز باشد، ناشی از عدم برآورد صحیح میانگین هیتوگرافهای بارندگی در بین ایستگاهها میباشد. در نتیجه، در حوضههای آبریز کوهستانی با توپوگرافی نامنظم، فقدان دادههای کافی ناشی از شبکه غیرمتراکم ایستگاهها را میتوان مهمترین عامل عدم قطعیت در مدلسازی تغییرات مکانی بارندگی قلمداد نمود.
حسام آریانپور، مهدی شرفا،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
کشت و کار با ایجاد تغییرات در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک میتواند رطوبت قابل دسترس خاک که تابعی از شرایط فوق الذکر است را تحت تأثیر قرار دهد. به منظور بررسی تأثیر دستخوردگی خاک (کشت) بر رطوبت حد ظرفیت مزرعه و نقطه پژمردگی دائم، توابع انتقالی پارامتریک در خاکهای دست نخورده ایجاد شد تا به وسیله این توابع بتوان تغییرات رطوبت خاکهای جفت تحت کشت آنها را پیشبینی کرد. بدین منظور 54 نمونه خاک از اراضی کشت نشده و جفت تحت کشت مجاور آنها در منطقه آبیک قزوین انتخاب و خصوصیات زودیافت آن شامل توزیع اندازه ذرات خاک، کربن آلی، کربنات کلسیم معادل، جرم مخصوص ظاهری، ظرفیت تبادل کاتیونی و واکنش خاک اندازهگیری شد. رطوبت با استفاده از دستگاه صفحات فشاری اندازهگیری شد. توابع پارامتریک با روش رگرسیون چندگانه خطی برای پارامترهای معادله ون گنوختن- معلم بهدست آمده از نرم افزار RETC، در نواحی کشت نشده ایجاد شدند. با استفاده از این توابع، میزان رطوبت در نواحی تحت کشت برآورد و با مقادیر اندازهگیری شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد که این توابع در نقطه پژمردگی دائم نسبت به حد ظرفیت مزرعه از ضریب همبستگی بالاتری برخوردارند. به طوری که ضریب همبستگی از 67/0 به 83/0 افزایش و همچنین ریشه میانگین مربعات خطاها (RMSE) از 59/2 به 06/1 کاهش مییابد. و رطوبت قابل دسترس خاک را بیشتر از میزان واقعی برآورد میکنند.
عیسی اسفندیارپور بروجنی، یاسر صفری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
مقایسهی تغییرات تناسب اراضی در واحدهای نقشهی خاک از نقطهنظر شاخصهای تفرق خاک میتواند ارزیابی خوبی از دقت نقشههای خاک باشد. پژوهش حاضر میکوشد تا معنیدار بودن یا نبودن تفرق کارکردی خاکها را با بکارگیری دو شاخص تفرق شانن و سیمپسون در دو واحد نقشهی تفصیلی خاک برای کشت آبی محصولات گندم و سیبزمینی در سطوح کلاس و زیرکلاس تناسب اراضی دشت فرادنبه بررسی کند. پس از حفر 35 مته در واحد نقشهی D و 47 مته در واحد نقشهی E و نمونهبرداری از عمقهای صفر تا 25، 25 تا 50، 50 تا 75 و 75 تا 100 سانتیمتری آنها، کلاس و زیرکلاس تناسب کیفی اراضی منطقه برای هر محصول به روش محدودیت ساده بهدست آمد. هرچند مقدار عددی هر دو شاخص تفرق از سطح کلاس به زیرکلاس افزایش یافت؛ لیکن تنها در سطح زیرکلاس، تفاوت معنیدار بین میانگین تفرق کارکردی دو واحد در سطح اعتماد 95 درصد وجود داشت. معنیدار شدن تفاوت شاخصهای تفرق در سطح زیرکلاس، بدون تأثیرپذیری از نوع کاربری اراضی و نوع شاخص تفرق محاسباتی رخ داد. بنابراین، استفاده از شاخصهای تفرق بهعنوان یک راهکار تکمیلی برای بررسی تغییرات درونواحدی نقشههای خاک، فراهمآورندهی اطلاعات مفیدی است.
ابراهیم نوحانی، محمود شفاعی بجستان، علیرضا مسجدی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
مجتبی نوروزی، امیرحسین خوشگفتارمنش، مجید افیونی،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
کودهای آلی میتوانند با تأثیر بر ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی خاک و بهویژه شکلهای شیمیایی روی در فاز جامد خاک باعث بهبود قابلیت استفاده روی در خاک شوند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کودهای آلی و کود شیمیایی سولفات روی بر شکلهای شیمیایی روی در فاز جامد خاک ریزوسفر در دو سال پیدرپی در مزرعه تحقیقاتی رودشت اصفهان انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه عبارت بودند از: لجن فاضلاب و کود گاوی هرکدام در دو سطح 5 و 10 تن در هکتار و کود شیمیایی سولفات روی (40 کیلوگرم در هکتار) و همچنین یک تیمار بدون مصرف کود روی بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. پس از سه هفته از اعمال تیمارها، رقم بک کراس گندم (Triticum aestivum) کشت گردید. نتایج نشان داد که کودهای آلی سبب افزایش غلظت روی در اجزاء تبادلی، آلی و اکسیدی شد. با این وجود تغییرات در شکلهای شیمیایی روی به نوع تیمار کودی وابسته است. مخازن تبادلی، آلی و اکسیدی روی در خاک همبستگی مثبت و معنیداری با جذب روی در گندم نشان دادند. بنابراین، این اجزاء بهعنوان مخازن قابل دسترس روی که نقش معنیداری در فراهم نمودن روی برای گیاه دارند، در نظر گرفته میشوند.
وحیدالله جهاندیده مهجنآبادی، مژگان سپهری، امیرحسین خوشگفتارمنش، حمیدرضا عشقیزاده، داود رحمانی ایرانشاهی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
کمبود عنصر روی یکی از مهمترین تنشهای عناصر غذایی است که بهطور گستردهای بر تولید غلات و بهویژه گندم تأثیر میگذارد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر دو گروه از ریزموجودات مفید و محرک رشد گیاه شامل: دو سطح قارچ اندوفایت indica Piriformospora (E: عدم تلقیح و E: تلقیحیافته) و دو سطح باکتری Pseudomonas putida (B: عدم تلقیح و B: تلقیحیافته) در بهبود رشد و وضعیت تغذیهای گیاه گندم رقم نیکنژاد در شرایط بدون مصرف روی (Zn) و مصرف دو میکرومولار روی (Zn) از منبع سولفات روی صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه و با استفاده از بستر کشت مخلوط شن و پرلیت (v/v 2:1) در سال 1391 اجرا شد. نتایج نشان داد که تلقیح گیاهان با P. putida، موجب افزایش وزن خشک شاخساره در هر دو سطح روی و وزن خشک ریشه در شرایط عدم کاربرد این عنصر شد. تلقیح باکتری P. putida با گیاهان در هر دو سطح عنصر روی نسبت به تیمار عدم تلقیح، غلظت آهن را کاهش داد ولی تلقیح قارچ اندوفایت P. indica با گیاهان در شرایط کاربرد روی، غلظت آهن را افزایش داد و در شرایط عدم کاربرد روی فاقد تأثیر معنیداری بر آن بود. گیاهان دارای تلقیح انفرادی P. indica، در هر دو سطح عنصر روی از بیشترین میزان غلظت فسفر و روی و کلروفیل a و b برخوردار بودند. این در حالی بود که تلقیح انفرادی P. putida، موجب کاهش غلظت فسفر در هر دو سطح عنصر روی و کاهش غلظت روی و میزان کلروفیل a و b در شرایط کاربرد این عنصر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود اثر منفی باکتری P. putida بر جذب عناصر، تلقیح باکتری P. putida و قارچ اندوفایت P. indica نقش مؤثری در تحریک رشد گیاه گندم در شرایط کمبود عنصر روی ایفا مینمایند.
فاطمه خیامیم، حسین خادمی، بو استنبرگ، یوهانا ویترلیند،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
طیفسنجی مرئی- مادون قرمز نزدیک یک روش غیرمخرب، سریع، ارزان، دارای حداقل آمادهسازی نمونه و بدون ضرر و تخریب برای محیط زیست میباشد. تاکنون مطالعهای در مورد استفاده از این روش در برآورد ویژگیهای خاکهای کشورمان انجام نشده است. این پژوهش با هدف بررسی توانایی این روش در برآورد مقدار ماده آلی، کربناتها و درصد گچ خاکهای سطحی استان اصفهان انجام شد. تعداد 248 نمونه مرکب خاک سطحی از کل استان اصفهان جمعآوری شد. مقدار ماده آلی، درصد گچ و آهک خاک با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. آنالیز طیفی خاکهای مورد نظر با استفاده از دستگاه طیفسنج زمینی با دامنه طول موج 2500-350 نانومتر انجام شد. پس از ثبت طیفها انواع روشهای پیشپردازش مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس از رگرسیون حداقل مربعات جزئی برای پیشبینی پارامترهای مورد نظر استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر ضرایب تبیین برای ماده آلی، کربناتها و گچ بهترتیب 61/0، 45/0 و 8/0 میباشد. با توجه به مقادیر(Ratio of Prediction to Deviation) RPD ، پیشبینی مدل برای درصد گچ کاملاً مناسب بود و برای ماده آلی نیز قابل قبول است این درحالی است که پیشبینی مدل برای درصد کربناتهای خاک ضعیف میباشد. بنابراین، روش طیفسنجی مرئی- مادون قرمز نزدیک قابلیت اندازهگیری همزمان چند ویژگی خاک را دارا میباشد و دقت مدلسازی نیز تا حد زیادی قابل قبول است.
عالیه ویسیتبار، عباس همت، محمدرضا مصدقی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی معضل تراکم خاک در مزارع شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی اهواز انجام گرفت. نمونههای دستنخورده از کف جویها برای اندازهگیری درصد رطوبت (mc)و چگالی ظاهری (BD) خاک جمعآوری شد. با توجه به تغییر بافت در مزارع، برای بیان درجه فشردگی خاکهای مختلف و مقایسه آنها با هم، علاوه بر چگالی ظاهری، چگالی ظاهری نسبی (RBD، نسبت چگالی ظاهری به چگالی ظاهری مرجع) نیز تعیین شد. تغییرات مقاومت مکانیکی (شاخص مخروط؛ CI) خاک نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که اکثر مقادیر BD اندازهگیری شده در مزارع نیشکر، در محدوده "ریشههای اندک" (محدودیت زیاد) میباشد. با مقایسه مقادیر BD بهدست آمده با حد بهینه (85/0) دیده شد که بیشتر مقادیر بهدست آمده بیش از حد بهینه برای رشد ریشه گیاه بود که بیانگر فشردگی بیش از حد خاکهای مزارع نیشکر میباشد. مقادیر CI در نیمرخ خاکها نشان داد که در اکثر عمقها مقادیر اندازهگیری شده در کف جویها از حدود محدودکننده (MPa 2) و بحرانی (MPa 3) برای رشد و نمو ریشه بیشتر میباشد. بنابراین، بهمنظور بهبود حاصلخیزی و کیفیت فیزیکی خاک، مدیریت تردد ماشینهای برداشت نی در مزارع نیشکر، باید مورد بازنگری قرار گیرد.
جهانگیر عابدی کوپایی، سمانه سلطانیان، مهدی قیصری،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
عدم شناخت ویژگیها و مسائل ژئوتکنیکی خاک بستر میتواند مشکلات عدیدهای در رابطه با بهرهبرداری و نگهداری شبکههای آبیاری و زهکشی را در پی داشته باشد. بهطورکلی تمام خاکهای نامتعارف از جمله خاک گچی میتوانند مشکلاتی را در کانالهای آبیاری ایجاد نمایند. پژوهشهای کمی در مورد نحوه تثبیت این خاکها در زیرسازی سازههای آبی و به ویژه کانالهای آبیاری انجام شده است. دراین تحقیق در راستای تثبیت و اصلاح خاک مذکور مواد معدنی پرلیت و پامیس با درصدهای متفاوت (5%، 10% و 15%)، میکروسیلیس با درصدهای متفاوت (1%، 5% و 10%) با آن مخلوط گردیدند و ویژگیهای مکانیکی خاک از جمله پارامترهای برشی، ظرفیت باربری، مشخصات تراکمی و حدود اتربرگ درنمونههای تهیه شده، بررسی شد. نتایج استخراج شده در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت و مقایسه میانگینهای آنها در سطح آماری 1 درصد (01/0P<) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد میکروسیلیس بهترین تأثیر را روی پارامترهای برشی، باربری، تراکمی و حدود اتربرگ خاک گچی دارد و باعث بهبود این پارامترها در خاک گردید. پامیس نیز در خاک گچی خواص برشی، باربری، مشخصات تراکمی را بهبود داد. ولی پرلیت باعث تضعیف ویژگیهای برشی، باربری ومشخصات تراکمی خاک گچی گردید.
طاهره رحیمی ، سیدحبیب موسوی جهرمی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
لزوم کاهش هزینه ساخت سازههای خاکی با توجه به محدودیت در بودجه و سرعت اجرای کار، مهندسین را بر آن میدارد که جهت جلوگیری از جابهجایی حجم زیاد خاک، از مصالح محلی، حداکثر استفاده را بنمایند. بهطورکلی تغییر عملکرد خاک بهمنظور اصلاح کاربرد مهندسی خاک، تثبیت خاک نامیده میشود. تثبیت خاک به روشهای مکانیکی، الکتریکی، حرارتی، شیمیایی و غیره امکانپذیر میباشد. خاک گچی از جمله خاکهایی است که استفاده از آن در امور عمرانی و بهویژه سازههای در مجاورت آب، نیازمند تثبیت میباشد. هدف از این مطالعه استفاده از روش تثبیت شیمیایی با افزودن ماستیک پلییورتان A جهت بهبود مقاومت برشی خاک گچی میباشد. بدینمنظور نمونه خاک موردنظر از 3کیلومتری شمالغربی شهرستان رامهرمز، واقع در استان خوزستان تهیه گردید. آزمایشها با نمونههای خاک حاوی 0%،1%،2%،3%،5%و7% ماده افزودنی مذکور و با رطوبت اپتیمم بهدست آمده از آزمایش پروکتور استاندارد، متراکم شده و در نهایت تحت آزمایش برش مستقیم با سرعت برشی 5/0 میلیمتر بر دقیقه قرار گرفتند. پس از استخراج پارامترهای چسبندگی خاک، با تحلیل نتایج مشخص گردید که مناسبترین نسبت اختلاط ماده افزودنی ماستیک پلییورتان A، 5% میباشد.
حمیدرضا متقیان، علیرضا حسینپور، جهانگرد محمدی، فایز رئیسی،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
روی یکی از عناصر غذایی کمنیاز گیاه محسوب میشود و اغلب کمبود آن در خاکهای آهکی گزارش میشود. با این حال، عصارهگیر مناسب روی در خاکهای آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب معرفی نشده است. هدف این پژوهش ارزیابی چند روش شیمیایی (7 روش) در برآورد روی قابل استفاده در خاکهای آهکی تیمار شده (1٪ وزنی- وزنی) و تیمار نشده با لجن فاضلاب بود. نتایج نشان دادند که در خاکهای تیمار شده و تیمار نشده با لجن فاضلاب، بیشترین مقدار روی با استفاده از روش مهلیچ 3 و کمترین مقدار آن با استفاده از روش مهلیچ 1 عصارهگیری شد. بر اثر افزودن لجن فاضلاب به خاک، شاخصهای گیاه گندم (عملکرد، غلظت روی و میزان جذب) افزایش یافت. همچنین نتایج نشان دادند که در خاکهای تیمارنشده روی عصارهگیری شده با عصارهگیرهای DTPA-AB، DTPA-TEA و مهلیچ 3 با شاخصهای گیاه همبستگی معنیداری (**91/0 -* 65/0r=) داشت. درحالیکه در خاکهای تیمار شده با لجن فاضلاب، فقط بین روی عصارهگیری شده با روش مهلیچ 2 و غلظت همبستگی معنیدار (**83/0r=) وجود داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که عصارهگیر مناسب روی قابل استفاده در خاکهای تیمارشده با لجن فاضلاب با خاکهای تیمارنشده تفاوت دارد.
مهدی نجفی قیری،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
وضعیت شکلهای پتاسیم خاک و ارتباط آن با مقدار پتاسیم دانه گندم در زمان برداشت میتواند در مدیریت حاصلخیزی این عنصر مهم باشد. بدینمنظور تعداد ۴۰ نمونه خاک سطحی (عمق 20-0 سانتیمتر) و زیرسطحی (عمق ۴۰-۲۰ سانتیمتر) و همچنین نمونههای دانههای گندم از مزارع شهرستان داراب که تحت کشت گندم بودند در خردادماه ۱۳۹۳ بهصورت تصادفی برداشته شد. سپس ویژگیهای مختلف فیزیکی و شیمیایی و شکلهای مختلف پتاسیم شامل محلول، تبادلی و غیرتبادلی و همچنین مقدار پتاسیم دانه گندم اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که پتاسیم محلول، تبادلی و غیرتبادلی در خاکهای مورد مطالعه بهترتیب در دامنه ۷۰-۱۵، ۴۴۳-۹۱ و ۱۱۸۲-۳۹۶ میلیگرم بر کیلوگرم بودند. ارتباط معنیداری بین شکلهای پتاسیم خاک و مقدار رس، کربنات کلسیم و ظرفیت تبادل کاتیونی بهدست آمد. اگرچه انتظار میرود که در مرحله پایانی رشد گندم مقدار پتاسیم بهسهولت قابلاستفاده خاک (پتاسیم محلول و تبادلی) کم باشد، اما اغلب خاکهای مورد مطالعه دارای مقدار کافی پتاسیم بودند. همچنین ارتباط مثبت و معنیدار بین شکلهای مختلف پتاسیم، نشان از به تعادل رسیدن مجدد شکلهای پتاسیم در زمان برداشت گندم داشت. اگرچه ارتباط معنیداری بین مقدار پتاسیم دانه گندم و شکلهای پتاسیم خاک بهدست نیامد اما برای خاکهای بافت ریز (رس>۳۰ درصد) نشان داده شد که مقدار پتاسیم دانه با پتاسیم تبادلی خاک و درصد رس همبستگی مثبت و معنیداری دارد. این بدان معنی است که برای خاکهای سنگین، استات آمونیم میتواند عصارهگیر مناسبی جهت تخمین وضعیت پتاسیم خاک و مقدار پتاسیم قابلاستفاده گیاه در منطقه مورد مطالعه باشد.
سمیرا اخوان، نسرین دلاور، عبدالمحمد محنتکش،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر برخی شاخصهای مؤثر در رشد گندم دیم مانند بارش مؤثر، تاریخ کاشت و طول دوره رشد در چهار ایستگاه واقع در استان چهارمحال و بختیاری میباشد. ابتدا میبایست شرایط اقلیمی دوره آتی (2065-2046) پیشبینی گردد. بدینمنظور از خروجی مدل گردش عمومی جو HADCM3 تحت سه سناریوی A1B، A2 و B1 استفاده گردید. ریزمقیاسنمایی دادهها، توسط مدل LARS-WG صورت گرفت. پس از شبیهسازی پارامترهای اقلیمی دوره مذکور میزان بارش مؤثر در طول دوره رشد گندم به روش فائو و همچنین تاریخ کاشت مناسب با توجه به تاریخ وقوع اولین بارش پاییزه حداقل 10 میلیمتر به شرط تداوم یافتن در روزهای بعد، تعیین شد. مراحل رشد گندم هم با محاسبه GDD (درجه روز رشد) بهدست آمد. نتایج حاکی از افزایش دما در هر چهار ایستگاه میباشد. بهطور متوسط افزایش 8/1 درجه سانتیگرادی دمای سالانه استان نسبت به دوره پایه (2010-1990) قابل انتظار است. مجموع بارش سالانه ایستگاههای شهرکرد، کوهرنگ و بروجن بهترتیب 2/2، 8/7 و 6/3 درصد کاهش و ایستگاه لردگان 7/2 درصد افزایش خواهد داشت. همچنین نتایج نشان داد در سه ایستگاه شهرکرد، کوهرنگ و بروجن مقدار بارش مؤثر در آبان ماه نسبت به دوره پایه افزایش، اما در لردگان با کاهش مواجه خواهد شد. بدینترتیب در سه ایستگاه اول، تاریخ کاشت در اغلب سالها زودتر و در لردگان دیرتر از دوره پایه بهدست آمد. طول دوره رشد نیز در ایستگاههای شهرکرد، بروجن و لردگان بهطور متوسط 12 روز و در کوهرنگ 13 روز کاهش خواهد یافت.
محمد جواد اسداله زاده، امیر حسین خوشگفتارمنش، مژگان سپهری،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
کمبود آهن و روی در بسیاری اراضی زیر کشت گندم جهان بهویژه در خاکهای آهکی رایج است. مصرف خاکی کودهای شیمیایی یک راهکار ارزان و آسان برای مقابله با کمبود عناصر کممصرف است اما محدودیتهای اقتصادی، محیطی و زراعی، کارآیی مصرف کود در خاکهای آهکی را کاهش میدهد. بنابراین یافتن راهکارهای مؤثر و مناسب برای بهبود کارآیی مصرف کود و یا قابلیت استفاده این عناصر فلزی در خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر قارچ اندوفایت Piriformospora indica و کاربرد سولفات روی بر عملکرد وزن خشک و قابلیت استفاده روی و جذب آن توسط گندم، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. عوامل آزمایش شامل دو رقم گندم دوروم و روشن (Triticum aestivum L. cvs)، دو سطح کود روی (صفر و 15 میلیگرم بر کیلوگرم ZnSO4/7H2O) و دو سطح تلقیح و عدم تلقیح با قارچ P. indica بودند. نتایج نشان داد، تلقیح گیاه با قارچ P. indica بهترتیب جذب آهن ریشه و شاخساره را 25% و 27% و جذب روی ریشه و شاخساره را 46% و 26% افزایش داد. بهطور کلی تلقیح ریشه با P. indica سبب افزایش عملکرد وزن خشک ریشه و شاخساره و بهبود جذب آهن و روی توسط هر دو رقم گندم مورد مطالعه شد. بنابراین بهنظر میرسد تلقیح ریشه با قارچ P. indica میتواند بهعنوان یک راهکار مؤثر و سازگار با محیط زیست برای بهبود جذب روی و آهن مورد توجه قرار گیرد. اگر چه تحقیقات تکمیلی برای روشن شدن تمام جنبههای این راهکار ضروری میباشد.
میرحسن رسولی صدقیانی، حبیب خداوردیلو، محسن برین، سولماز کاظم علیلو،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
استفاده از گیاهان و میکروبهای خاک روشی نوید بخش برای پالایش سبز خاکهای آلوده به فلزات سنگین است. این مطالعه بهمنظور ارزیابی پتانسیل میکروبی خاک با سطوح غلظت کادمیم (صفر، 10، 30 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) و تیمار میکروبی شامل تلقیح قارچ ریشه های آربوسکولار (AMF) ترکیبی از گونه هایFunneliformis mosseae ، Rhizophagus irregularis و Rhizophagus fasciculatus و باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) ترکیبی از گونه های Pseudomonas شامل برخی سویه هایP. fluorescens ، P.putida و
P. aeruginosa در حضور گیاه گل گندم انجام شد. خاک مورد استفاده با نمک نیترات کادمیم به طور یکنواختی برای ایجاد غلظت های مختلف کادمیم آلوده شد. خاک آلوده شده استریل و سپس با AMF و PGPR مایه زنی شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیم در خاک، درصد کلنیزاسیون، فراوانی باکتری های ریزوسفری، عملکرد و عملکرد نسبی شاخساره بهطور معنیداری (05/0P≤) کاهش یافت، درحالیکه مقدار پرولین، غلظت کادمیم در شاخساره و ریشه به طور معنیداری (05/0P≤) افزایش یافت. میانگین کادمیم استخراج شده در تیمارهای PGPR و AMF به ترتیب بیش از 8/1 و 8/2 و فاکتور انتقال کادمیم به ترتیب بیش از 2/1 و 5/1 برابر تیمارهای مشابه شاهد بود. چنین استنباط شود که مایهزنی میکروبی علاوه بر افزایش زیستتوده گیاه، در افزایش کارآیی پالایش سبز کادمیم توسط گیاه نقش مهمی ایفا میکند.
نادر عباسی، علی عباس افشاریان،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خاکهای گچی از جمله خاکهای مشکلآفرین است که در اثر تماس با آب و انحلال، تهدیدی برای انواع سازههای عمرانی بهویژه سازههای آبی محسوب میشوند. عوامل متعددی بر میزان و شدت انحلال ذرات گچ تأثیر دارند. نوع گچ، بافت خاک، میزان گچ موجود در خاک، شیب هیدرولیکی و دمای محیط و آب جاری از محیط خاک گچی، از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت و کمیت انحلال است. در این پژوهش، اثر عوامل محیطی شامل شیب هیدرولیکی و دمای آب در میزان انحلال گچ مورد بررسی قرار گرفته است. بدینمنظور ابتدا نمونههای خاک گچی بهطور مصنوعی و با افزودن مقادیر مختلفی از سنگ گچ طبیعی شامل صفر، 5، 10، 20 و 30 درصد وزنی به یک خاک با بافت رسی تهیه و سپس هریک از نمونههای خاک گچی تحت شیبهای هیدرولیکی مختلف شامل 5/0، 1، 2، 5 و 10 آبشویی شدند. نتایج آزمایشهای انجام شده، نشان داد با افزایش درصد گچ، میزان انحلال خاک نیز افزایش مییابد. همچنین شدت آبشویی یعنی نسبت مقدار گچ خارج شده از خاک بهمقدار گچ اولیه موجود در خاک، با افزایش درصد گچ خاک کاهش مییابد. علاوهبر این، با افزایش شیب هیدرولیکی، سرعت خروج آب و در نتیجه مقدار آب خارج شده از محیط خاک گچی در مدت زمان معین افزایش یافته و میزان گچ بیشتری از محیط خارج میشود. همچنین، مقدار دما تأثیر مستقیمی بر میزان انحلال دارد، بهطوریکه با افزایش دما میزان انحلال در دمای 50 درجه سانتیگراد، 5/2 برابر میزان انحلال در دمای 5 درجه سانتیگراد و 6/1 برابر میزان انحلال در دمای 20 درجه سانتیگراد است.
یونس عبدلی، سیروس جعفری،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تکامل خاکهای گچی و کانیهای رسی متأثر از اثرات پستی و بلندی، سطح آب زیرزمینی و آبیاری در منطقه رامهرمز انجام شد. برای این منظور در این دشت 10 خاکرخ جانمایی و تشریح شد، بهطوریکه دارای تفاوتهای کافی در شرایط آبیاری و توپوگرافی باشد. خاکهای مورد مطالعه در راسته های انتی سولز، اینسپتی سولز و اریدی سولز قرار داشتند. اپیپدون خاکها اکریک و افقهای زیرسطحی کمبیک، جیپسیک و سالیک بود. کانی شناسی با تفرق پرتو ایکس نشان داد اسمکتیت، کائولینیت، ایلیت، کلریت، پالیگورسکیت، ورمیکولیت و سپیولیت بهترتیب کانیهای غالب موجود بودند. کائولینیت و میکا منشأ توارثی اما کلرایت علاوهبر موروثی بودن، در خاکهایی بدون سابقه کشت و آبیاری، از تحول اسمکتیت ها نیز حاصل شده بود. میزان سپیولیت در خاکهای حاوی گچ کاهش اما در افق های انباشت گچ، پالیگورسکیت بیشتر بود. سپیولیت در شرایط زهکشی مناسب با افزایش عمق افزایش داشت که به پایداری این کانی در عمق یا نوتشکیلی آن مربوط بود ولی در شرایط زهکشی ضعیف با افزایش عمق، کاهش یافت. این نتیجه بهدلیل ناپایداری این کانی در رطوبت زیاد و فعالیت کم منیزیم بود. همبستگی معکوسی بین پالیگورسکیت و اسمکتیت وجود داشت، بهطوریکه بیشترین میزان پالیگورسکیت و اسمکتیت بهترتیب در افق های سطحی و زیرسطحی مشاهده شدند. کانی اسمکتیت کانی غالب در خاکهای منطقه است که از تحول کانیهای دیگر تشکیل شده و در اراضی پست منشأ نوتشکیل داشت. تشکیل ورمیکولیت در این خاک ها بهدلیل تخلیه پتاسیم ناشی از آبشویی یا جذب گیاهی در مرحله حدواسط تبدیل ایلیت به اسمکتیت حاصل شده بود. بنابراین پستی و بلندی و آبیاری در این خاکها، سبب تکامل خاکها در سطح راسته و درنتیجه ایجاد تنوع قابل ملاحظهای از کانیهای رسی در این خاکها شده بود.
کبری توفیقی، رمضانعلی خاوری نژاد، فرزانه نجفی، خدیجه رضوی، فرهاد رجالی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
شوری خاک، رشد، عملکرد و فرایندهای مختلف فیزیولوژیکی گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی برخی پاسخهای فیزیولوژیکی و عملکرد گیاه گندم (Triticum aestivum L.) بهعنوان یکی از مهمترین محصولات زراعی، به کاربرد جداگانه و برهمکنش قارچ میکوریز آربوسکولار (Glomus mosseae) و تنظیمکننده رشد براسینولید در شرایط آبیاری گیاه با آب شور بهمنظور افزایش احتمالی تحمل گیاه به این تنش بود. گیاهان میکوریزایی و غیر میکوریزایی 14 روزه با براسینولید با غلظت صفر و پنج میکرومولار سهبار و یک روز در میان اسپری برگی شدند، سپس بهمدت 10 روز با محلول کلرید سدیم 150 میلیمولار آبیاری و گروهی در مرحله رویشی جهت بررسی مقدار گلیسین بتائین و قند احیا کننده برگی و گروهی پس از پایان رشد بهمنظور بررسی وزن هزار دانه، وزن سنبله، مقدار پروتئین، ضریب سختی و رطوبت دانه، برداشت شدند. در بین تیمارها، پارامترهای مورد بررسی از جمله درصد پروتئین دانه، وزن هزار دانه بر تیمارهای برهمکنش، تفاوت معنیدار نشان داد که میتواند بهدلیل افزایش معنیدار گلیسین بتائین و قند احیا کننده در این تیمار و کمک به حفظ شیب پتانسیل آب درون سلول باشد، همچنین تفاوت معنیدار در برهمکنش قارچ و براسینولید نسبت به کاربرد جداگانه این دو تیمار در شرایط شوری محیط میتواند بهدلیل تأثیر جداگانه هر تیمار در کاهش اثرات شوری خاک در گیاه و یا اثر افزایشی آنها با تداخل احتمالی بین هورمونهای داخلی باشد.
مسعود نوشادی، سمانه کریمی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
رشد روز افزون جمعیت جهان و در نتیجه نیاز بیشتر به تولیدات کشاورزی، یکی از مسائل مهمی است که بشر همواره با آن روبهرو بوده است. بهدلیل استفاده از کود نیتروژن در کشاورزی، نگرانی در مورد آلودگی آبهای سطحی توسط نیترات وجود دارد که با توسعه سیستمهای مدیریت آب کشاورزی میتوان نیترات در خروجی زهکشها و در نتیجه آلودگی زیستمحیطی را کاهش داد. این تحقیق بهمنظور بررسی اثر زهکشی کنترل شده و سطوح مختلف کود نیتروژن بر آبشویی نیترات و آلودگی محیط زیست بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سه فاکتور کنترل عمق سطح ایستابی و سه فاکتور مقدار کود در سه تکرار در دانشکده کشاورزی شیراز انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح کودی صفر، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار و سه سطح زهکشی شامل زهکشی آزاد، کنترل سطح ایستابی در عمق60 سانتیمتری (CD60) وکنترل سطح ایستابی در عمق 90 سانتیمتری ((CD90 بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقدار زهآب و تلفات نیترات، در زهکشی کنترل شده نسبت به زهکشی آزاد به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرده است که بهطور متوسط میزان کاهش زهآب در CD60 و CD90 نسبت به زهکشی آزاد بهترتیب 3/59 و 7/35 درصد و کاهش تلفات نیترات بهترتیب 72 و 44 درصد بود. با اعمال تیمار کودی 200 و 300 کیلوگرم در هکتار نسبت به صفر کیلوگرم در هکتار میزان کل نیترات آبشویی شده بهترتیب 86/1 و48/2 برابر بیشتر شد.