جستجو در مقالات منتشر شده


178 نتیجه برای گچ

ملیحه اسلامی، سید علی‌محمد میرمحمدی میبدی، احمد ارزانی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده

به منظور ارزیابی قابلیت توارث، ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی، واریانس فنوتیپی و ژنتیکی و میزان هم بستگی برخی صفات مرتبط با کیفیت دانه در ژنوتیپ‌های متحمل به شوری گندم دوروم، این آزمایش در سال زراعی 80-1379 با چهار ژنوتیپ گندم دوروم مشتمل بر Dipper-6 ، PI40100، Oste/Gata و شوا به همراه جمعیت‌های F2 وF3 حاصل از تلاقی آنها در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. صفات سختی دانه، محتوای پروتئین دانه، ارتفاع رسوب SDS و محتوای گلوتن‌ تر و محتوای گلوتن خشک مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که محتوای گلوتن خشک و محتوای گلوتن تر از بالا‌ترین تنوع ژنتیکی و فنوتیپی بر‌خوردارند. نتایج تجزیه واریانس صفات حاکی از وجود تفاوت معنی‌دار بین ژنوتیپ‌های مختلف برای کلیه صفات به جز ارتفاع رسوب SDS بود. برآوردهای قابلیت توارث صفات مورد مطالعه دامنه‌ای از 6/48 درصد برای ارتفاع رسوب SDS تا 4/90 درصد برای محتوای گلوتن خشک داشت. شاخص سختی دانه هم بستگی مثبت و معنی‌داری با محتوای پروتئین، ارتفاع رسوب SDS و محتوای گلوتن خشک داشت. محتوای پروتئین نیز هم بستگی مثبت و معنی‌داری با محتوای گلوتن تر و محتوای گلوتن‌ خشک نشان‌ داد. نظر‌ به این که محتوای گلوتن ‌خشک هم بستگی بسیار بالایی با محتوای پروتئین (کمیت) داشت و از طرفی سختی دانه هم بستگی بالایی با ارتفاع رسوب SDS به عنوان معیار مهم کیفیت پروتئین نشان داد، بنابراین از محتوای گلوتن ‌خشک و سختی دانه می‌توان برای گزینش در جهت افزایش کمیت و کیفیت پروتئین در گندم دوروم استفاده نمود.
فرحناز ممتازی، یحیی امام، نجفعلی کریمیان،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده

در یک پژوهش مزرعه‌ای دوساله با استفاده از طرح کرت‌های خردشده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه، ویژگی‌های رشد و عملکرد گندم زمستانه رقم شیراز در واکنش به سه تاریخ کاشت و چهار تراکم بوته مورد بررسی قرار گرفت. تاریخ‌های کاشت (15آبان، 15آذر، 15دی ) را کرت‌های اصلی و چهار تراکم (150، 250، 350، 450 بوته در متر مربع) را کرت‌های فرعی تشکیل می‌دادند. نتایج نشان داد که کاشت تأخیری با کاهش عملکرد دانه همراه بود، به نحوی که عملکرد دانه در تاریخ کاشت 15 دی به طور معنی‌داری کمتر از تاریخ‌های کاشت 15 آبان و 15 آذر بود. به علاوه، با تأخیر در کاشت مراحل نموی بوته‌ها با سرعت بیشتری سپری شد و بوته‌ها دوره رشد خود را سریع‌تر به پایان رساندند. روند تغییرات شاخص سطح برگ و وزن خشک بوته‌ها نیز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت، به طوری‌که در تاریخ کاشت زودتر و تراکم کاشت زیادتر، شاخص سطح برگ بیشتری در هر نمونه برداری به دست آمد. با تأخیر در کاشت تعداد ساقه بارور در واحد سطح مزرعه کاهش یافت، گرچه در تراکم‌های زیادتر تعداد ساقه‌ بیشتری در واحد سطح تولید شد، ولی در مرحله مرگ و میر پنجه‌ها کاهش شدیدتری در تعداد ساقه در مترمربع در این تراکم‌ها مشاهده گردید. بررسی روند تغییرات وزن خشک شاخساره در طول فصل نشان داد که در تراکم‌های زیادتر و تاریخ کاشت زودتر، وزن خشک بیشتری تولید شد، که این موضوع در ارتباط با زمین پوشی زودتر و دریافت بیشتر تابش پاییزی بود. در مجموع، بر اساس نتایج پژوهش حاضر برای مناطق آب و هوایی مشابه با محل اجرای این پژوهش، گندم زمستانه را می‌توان برای گذران مطلوب مراحل رشد و نمو خود و تولید عملکرد قابل قبول، تا نیمه آذرماه و با تراکم 250 بوته در مترمربع کشت کرد.
رقیه حاجی بلند، محمد کریم خسرو پناه،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

سمیت منگنز در خاک‌های کشاورزی و زیستگاه‌های طبیعی به دلایل مختلف از جمله ماهیت سنگ بستر، اسیدی بودن خاک، غرقاب شدن و یا مجاورت با معادن فعال ایجاد می‌شود. این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر غلظت‌های مسموم کننده این عنصر روی سه گیاه مهم زراعی انجام شده است. گیاهان در محیط کشت هیدروپونیک (آبکشتی) و در شرایط کنترل شده اتاق رشد به مدت 12 روز تحت تیمارهای صفر (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 میکرومول منگنز رشد داده شدند و پس از برداشت، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، اثر غلظت‌های مختلف کلسیم و منیزیم بر ظهور سمیت، تنفس ریشه و نشت پتاسیم از بافت‌های ریشه و اندام هوایی بررسی گردید. به منظور بررسی تأثیر شدت‌های مختلف نور روی ظهور مسمومیت، گیاهان در شدت‌های متفاوت نور رویانده شده و علاوه بر رشد، جذب و انتقال منگنز نیز در آنها بررسی شد. گیاه آفتابگردان که با غلظت‌های 50 میکرو مول منگنز و بالاتر مسموم شده بود، خال‌های قهوه‌ای رنگی در قاعده کرک‌های برگ و دم‌برگ نشان داد، در حالی که علائم مسمومیت در ذرت به صورت کلروز شدید بین رگبرگی بوده و در برنج علائم خاصی مشاهده نشد. هر سه گیاه بخش اعظم منگنز جذب شده را به اندام هوایی انتقال دادند و بیشترین انتقال متعلق به آفتابگردان و کمترین متعلق به ذرت بود. در هیچ‌کدام از سه گیاه بررسی شده، ارتباطی بین شدت مسمومیت با منگنز و مقدار انباشتگی آن مشاهده نگردید. بررسی اثر شدت نور بر ظهور علایم مسمومیت نشان داد که رشد در نور ضعیف هرچند تولید ماده خشک را به شدت کاهش داد، ولی بسته به گیاه بررسی شده، این عامل باعث افزایش یا کاهش حساسیت به مسمومیت بوده است. بررسی اثر مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه نشان داد که بر خلاف انتظار، تغییرات القایی مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه در هم‌بستگی با حساسیت یا تحمل گیاهان نبوده است. بر عکس، تأثیر پذیری نشت پتاسیم از بافت‌های ریشه و اندام هوایی با مقدار تحمل یا حساسیت گیاهان به مسمومیت منگنز انطباق داشت.
بهروز مرادی عاشور، احمد ارزانی، عبدالمجید رضایی، سید علی‌محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

در این بررسی نحوه کنترل ژنتیکی عملکرد دانه و صفات مرتبط به آن در پنج تلاقی گندم پائیزه (Triticum aestivum L) به روش تجزیه میانگین نسل‌ها برآورد گردید. ارقام روشن، مهدوی، اینیا، آتیلا و گاسکوین و جمعیت‌های F1، F2، BC1 و BC2 حاصل ازتلاقی آنها بر پایه طرح کرت‌های خردشده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در دو تکرار ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس میانگین نسل‌ها نشان داد که تفاوت‌های معنی‌دار بین نسل‌ها برای صفات مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه در بوته، تعداد سنبله در بوته، تعداد سنبلچه در سنبله و وزن دانه در سنبله وجود دارد. برای بیشتر صفات و تلاقی‌ها مقدار F/DH1/2 کوچک‌تر از یک بود که بیانگر متفاوت‌بودن علامت و بزرگی اثر ژن‌های کنترل‌کننده این صفات می‌باشد. برای عملکرد دانه وراثت‌پذیری عمومی با دامنه 5/28 تا 6/58 درصد و وراثت‌پذیری خصوصی با دامنه 24 تا 5/48 درصد برای پنج تلاقی برآورد گردید که کوچک‌ترین برآورد را در مقایسه با سایر صفات دارا بود. برآورد اجزای ژنتیکی میانگین نسل‌ها با برازش مدل‌های مختلف و انتخاب بهترین مدل نشان داد که بسته به نوع صفت و ژنوتیپ نقش اجزای ژنتیکی افزایشی، غالبیت و اپیستازی در کنترل صفات مورد مطالعه متفاوت است.
جواد پوررضا، محمدرضا عبادی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

در طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل انرژی قابل سوخت و ساز و قابلیت هضم مواد مغذی سه واریته سورگوم (کم، متوسط و پرتانن) با و بدون مکمل فیتاز تعیین و با ذرت و گندم مقایسه شد. سه واریته سورگوم مورد مطالعه از بین 36 واریته مختلف سورگوم بر اساس میزان تانن انتخاب و همراه با ذرت و گندم در شرایط محیطی یکسان کشت شدند. مکمل فیتاز در سه سطح صفر، 500 و 1000 واحد به هر کیلوگرم از غلات مورد مطالعه اضافه شد. انرژی قابل سوخت و ساز و قابلیت هضم ظاهری و حقیقی با استفاده از خروس‌های بالغ لگهورن و به روش سیبالد تعیین گردید. نتایج نشان داد که غلات مورد مطالعه از لحاظ انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی و قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک، نیتروژن و فسفر با هم متفاوت بودند. سورگوم متوسط تانن، بیشترین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی و سورگوم، پرتانن کمترین انواع انرژی قابل سوخت و ساز را داشتند. قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک ذرت بیشتر از سایر غلات مورد مطالعه بود (0001/p<0). قابلیت هضم ظاهری و حقیقی نیتروژن سورگوم متوسط تانن، بیشتر از دو نوع دیگر سورگوم به دست آمد (001/p<0). اختلاف بین غلات مورد مطالعه از لحاظ قابلیت هضم ظاهری و حقیقی فسفر و نیز قابلیت هضم حقیقی نیتروژن معنی‌دار نبود. تمام شاخص‌های اندازه‌گیری شده در سورگوم پرتانن کمترین بود. افزودن 500 واحد فیتاز باعث بهبود معنی‌دار (001/p<0) انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری، قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک و قابلیت هضم ظاهری نیتروژن شد. اگرچه افزودن مکمل فیتاز باعث بهبود قابلیت هضم ظاهری و حقیقی فسفر و قابلیت هضم حقیقی نیتروژن شد ولی اختلافات معنی‌دار نبود. اختلاف بین سطوح 500 و 1000 واحد فیتاز در بهبود شاخص‌های اندازه‌گیری شده معنی‌دار نبود و نتایج نشان داد که مقدار 500 واحد مکمل فیتاز برای بهبود ارزش غذایی غلات کافی بود. هزار واحد آنزیم فیتاز در اکثر شاخص‌‌ها موجب کاهش معنی‌دار گردید.
احمدرضا عمانی، محمد چیذری،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

هدف اصلی مقاله حاضر ارائه ویژگی‌های اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندم‌کاران با توجه به پذیرش روش‌های کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA ) می‌باشد. کشاورزی پایدار کم نهاده بر کاهش استفاده از کودها و آفت‌کش‌های شیمیایی و استفاده کمتر از شخم بی رویه تأکید می‌کند و روش‌‌های جایگزینی مانند: تناوب زراعی، حفظ بقایای محصول، کاربرد کودهای دامی‌، گیاهان لگومینوز، کود سبز، شخم حداقل و کنترل طبیعی آفات را توصیه می‌نماید. ارائه ویژگی‌‌های اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندم‌کاران با توجه به پذیرش روش‌‌های کشاورزی پایدار کم نهاده می‌تواند به عنوان عامل مهمی در اشاعه نظام کشاورزی پایدار نقش مؤثری داشته باشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی و هم‌بستگی استفاده شده است. گندم‌کاران استان خوزستان که در سال زراعی 80- 1379 به کشت گندم آبی پرداخته بودند، به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. نمونه‌های مورد نظر به صورت تصادفی از سه شهرستان اهواز، دزفول و بهبهان که از طریق روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده بودند، نمونه‌گیری شد (N=5529, n=359). نتایج عمده این مطالعه نشان می‌دهد که سطح سواد، میزان اراضی زیر کشت آبی، میزان اراضی زیر کشت دیم، کل زمین تحت مالکیت، زمین زیر کشت گندم، درآمد محصول، منزلت اجتماعی، هنجار اجتماعی، دانش فنی و دانش کشاورزی پایدار کم نهاده، با اطمینان 9/99% و مشارکت اجتماعی و میزان استفاده از کانال‌‌های ارتباطی با اطمینان 99% با پذیرش روش‌‌های کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه مثبت و معنی‌داری داشته است هم‌چنین سن، تعداد افراد خانوار و فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، با اطمینان 9/99% و سابقه کشت گندم و سابقه اشتغال به کشاورزی، با اطمینان 95% با پذیرش روش‌‌های کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه منفی و معنی‌داری داشته است.
محسن برجی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

اخیراً، کاربرد میکروارگانیسم‌ها برای تبدیل بیوماس گیاهی به بسیاری از فراورده‌های با ارزش تجاری مورد بررسی قرار گرفته است. تعدادی از نمونه‌های خاک، مواد گیاهی در حال پوسیدگی و کودهای دامی پوسیده شده از بخش‌های مختلف استان مرکزی به منظور جداسازی و تعیین هویت باکتری‌های هوازی که قادر به استفاده از نمونه‌های لیگنین به عنوان تنها منبع کربن بودند، جمع آوری شدند. باکتری‌ها با استفاده از سه نمونه لیگنین، کلش گندم و خاک اره عصاره‌گیری شده با آب داغ جداسازی شدند. دو باکتری جداسازی شده که از جنس‌های استرپتومایسز (.Streptomyces sp) و سودوموناس (.Pseudomonades sp) شناسایی شدند، قادر به تجزیه لیگنین و پلی‌ساکارید‌های کلش گندم و خاک اره بودند. میزان رشد استرپتومایسز و سودوموناس در محیط دارای کلش گندم بیشتر از محیط حاوی خاک اره بود. نتایج دیگر نشان داد که فراوری باکتریایی مواد لیگنوسلولزی و استفاده از مکمل ازت در محیط کشت، آثار قابل توجهی بر ترکیب شیمیایی کلش و خاک اره داشته است. هر دو جنس باکتری موجب افزایش پروتئین خام، لیگنین پلی‌مری قابل رسوب در اسید، لیگنین محلول و کاهش کربوهیدرات‌ها و لیگنین نامحلول کلش گندم و خاک اره در مقایسه با شاهد بدون باکتری شدند (01/0 >P). استرپتومایسز به خصوص در محیط کشت دارای کلش توان تجزیه‌ای بیشتری نسبت به سودوموناس نشان داد. استفاده از عصاره مخمر (به عنوان منبع ازت) توان تجزیه‌ای باکتری‌ها را بهبود بخشید. نتیجه این پژوهش نشان داد که این باکتری‌ها می‌توانند برای بهینه سازی بیولوژیکی بازمانده‌های کشاورزی به منظور تغذیه دام، مورد استفاده قرار گیرند.
بهرام حیدری، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

به منظور برآورد میزان ترکیب‌پذیری، نوع عمل ژن، تعداد ژن‌های کنترل کننده صفات، قابلیت‌های توارث و دیگر پارامترهای ژنتیکی دانه از تلاقی‌های دای آلل 9 ژنوتیپ گندم استفاده شد. والدها و 36 تلاقی آنها در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه، برای 9 صفت کمی در سال 1377 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه ژنتیکی به روش‌های هیمن و روش دوم در مدل ثابت گریفینگ انجام شد. میانگین مربعات ژنوتیپ‌ها برای کلیه صفات از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد. با توجه به معنی‌دار بودن میانگین‌ مربعات قابلیت ترکیب‌پذیری عمومی و هم‌چنین معنی‌دار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیب‌پذیری خصوصی برای کلیه صفات به جز تعداد سنبلچه در سنبله اصلی نتیجه گیری شد که نقش هر دو اثر افزایشی و غیر افزایشی ژن‌ها در بروز ژنتیکی آنها مهم است. برآورد میانگین درجه غالبیت نشان داد که تعداد دانه در سنبله اصلی و تعداد سنبلچه در سنبله اصلی توسط اثر غالبیت نسبی ژن‌ها کنترل می‌شوند، در حالی که عمل ژن برای عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته، شاخص برداشت و وزن هزار دانه از نوع فوق غالبیت است. ارقام الوند و روشن برای عملکرد دانه در بوته، الوند برای تعداد دانه در سنبله اصلی و وزن سنبله اصلی و الوند و الموت برای وزن هزار دانه از بهترین ترکیب پذیرهای عمومی بودند، بنابراین استفاده از آنها برای بهبود ژنتیکی صفات مذکور مفید خواهد بود. عملکرد دانه در بوته هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری با تعداد دانه در سنبله اصلی، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله اصلی و وزن سنبله اصلی داشت.
مانیا صالحی‌فر، محمد شاهدی، غلامحسین کبیر،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

نان در کشور ما و بسیاری از کشورها غذای اصلی مردم را تشکیل می‌دهد. با توجه به این که قسمت عمده نان تهیه شده در کشور ما از آرد گندم می باشد و با در نظر گرفتن این که پروتئین گندم به دلیل عدم تعادل اسیدهای آمینه از جمله لیزین از نظر تغذیه‌ای غنی نمی‌باشد، لذا در سال‌های اخیر مطالعات زیادی در ارتباط با جبران کمبودهای تغذیه‌ای نان‌های سنتی ایران انجام شده است. یکی از راه‌های مناسب و ارزان، استفاده از مخلوط آرد گندم و آرد سایر غلات در تهیه نان می‌باشد. در بین غلات یولاف از نظر تغذیه‌ای نسبت به سایر غلات، غنی‌تر است. در این پژوهش آثار جایگزین نمودن مقادیر 0، 10، 20، 30 و 40 درصد آرد یولاف به جای آرد گندم بر روی خصوصیات بافت و بیاتی نان در تیمارهایی با فرمولاسیون بهینه شده و بهینه نشده، در دو درجه حرارت نگه‌داری (دمای اتاق و دمای 4) و چهار زمان نگه‌داری (0، 24، 48و 72 ساعت) بررسی شد . منظور از نان‌های بهینه شده، نان‌هایی است که یولاف مورد استفاده در تهیه آنها آنزیم بری شده و هم‌چنین مقدار 5/1 درصد چربی برای بهبود بافت و پوشاندن طعم تلخ و ppm 60 اسکوربیک اسید برای تقویت آرد اولیه به آنها اضافه شده است. نان‌هایی که با فرمولاسیون معمولی تهیه شدند و یولاف به کار رفته در تهیه آنها آنزیم بری نشده است، تحت عنوان بهینه نشده نام برده شده‌اند. خصوصیات ارگانولپتیک نان‌ها با فرمولاسیون بهینه شده و بهینه نشده به طور جداگانه در زمان‌های 0 و 48 ساعت نگه‌داری بررسی شد. خصوصیات رئولوژیکی خمیرهای حاصل بررسی و با نمونه گندم به عنوان شاهد مقایسه شد. نتایج به دست آمده بر اساس آزمایش‌های فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای مقایسه میانگین‌ها از آزمون حداقل تفاوت معنی‌دار (LSD) در سطح احتمال 5% استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد آرد یولاف، نرمی و سستی نان افزایش یافت و روند بیاتی با گذشت زمان کاهش پیدا کرد. در آزمون حسی در نان‌های حاوی 30 و 40 درصد آرد یولاف در تیمارهای بهینه نشده، طعم تلخ و در تیمارهای بهینه شده پس طعم تلخ محسوس شد.
محمدعلی نظری، حسین شریعتمداری، مجید افیونی، مصطفی مبلی، شهرام رحیلی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

پساب و لجن فاضلاب می‌توانند نیاز آبی و غذایی گیاه را تأمین نموده، به همین علت به عنوان منابع آبی و کودی ارزان قیمت مورد توجه قرار گرفته‌اند. البته وجود فلزات سنگین در پساب و لجن و امکان جذب آنها به وسیله گیاهان و ورود آنها به زنجیره غذایی انسان و حیوان نباید از نظر دور بماند. هدف از انجام این پژوهش تعیین آثار پساب و لجن فاضلاب صنعتی بر غلظت تعدادی از عناصر پرمصرف، کم مصرف، فلزات سنگین و سدیم و هم‌چنین عملکرد سه گیاه گندم (Triticum aestivum)، جو (Hordeum vulgare) و ذرت (Zea mays) بود. این مطالعه در شرایط گلخانه‌ای و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار و پنج تیمار شامل آب چاه،آب چاه+ لجن ( 50 تن در هکتار) و سه پساب صنعتی از کارخانه پلی اکریل ایران به نام‌های پساب خروجی هوادم‌ها مربوط به برج‌های خنک کننده، پساب سرریز تصفیه پساب و پساب خروجی به رودخانه انجام گرفت. تجزیه پساب‌ها و لجن نشان داد که غلظت عناصر مختلف آنها در محدوده مجاز استانداردهای مربوطه می‌باشد. هیچ‌کدام از تیمارها در گیاه ذرت و نیز تیمار پساب خروجی هوادم‌ها در گندم و جو نتوانست نیاز گیاهان را به عنصر نیتروژن تأمین نماید. همه تیمارها نیاز گندم به فسفر را تأمین نمودند، ولی در مورد ذرت در هیچ‌کدام از تیمارها و در مورد جو در تیمارهای پساب خروجی هوادم‌ها، سرریز تصفیه پساب و خروجی به رودخانه نیاز گیاه به فسفر برآورده نشد. غلظت عناصر کم مصرف و سنگین در گیاهان در تیمارهای دارای لجن و پساب‌های صنعتی بیشتر از تیمار آب چاه بود. عملکرد وزن خشک اندام هوایی و ریشه در تیمار آب چاه+ لجن در تمام گیاهان بالاترین مقدار را به خود اختصاص داد. کاربرد پساب‌ها در مقایسه با آب چاه سبب افزایش عملکرد وزن خشک اندام هوایی گیاهان شد.
محمد مرادی شهربابک، مصطفی صادقی، سید رضا میرائی آشتیانی، محمدباقر صیادنژاد،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

در این پژوهش از رکوردهای زایش اول مربوط به 95945 رأس گاو هلشتاین، که طی سال‌های 1371 تا 1379 در 651 گله توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمع‌آوری شده است، استفاده شد. رکوردها بر اساس 305 روز شیردهی و دوبار دوشش در روز تصحیح شدند. داده‌ها براساس سطح تولید گله- سال به سه گروه تولیدی پایین (کمتر از 5275 کیلوگرم)، متوسط (6874- 5275 کیلوگرم) و بالا (بیشتر از 6874 کیلوگرم) دسته‌بندی شدند. برآورد مؤلفه‌های واریانس و کوواریانس و پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل حیوانی یک صفتی برای هر یک از دسته‌ها و با استفاده از مدل حیوانی سه صفتی برای مقدار شیر در سطوح تولیدی و روش حداکثر درستنمایی محدود شده و الگوریتم بی‌نیاز از مشتق‌گیری (DFREML) انجام شد. نتایج آزمون بارتلت در بین هر سه سطح تولید گله- سال معنی‌دار (P<0.001) بوده و نشان دهنده عدم یک‌نواختی واریانس‌ها در بین سه سطح تولیدی می‌باشد. وراثت‌پذیری در تجزیه یک‌صفتی و سه‌صفتی مشابه و برای سطوح تولید پائین، متوسط و بالا به ترتیب 2047/0، 2764/0 و 1959/0 بود. هم‌بستگی‌های ژنتیکی بین سطوح تولیدی در دامنه80 تا 85 درصد و حداکثر هم‌بستگی ژنتیکی بین سطح تولید بالا و پائین قرار داشت، که این نتایج دال بر اثر ناهمگنی واریانس بر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مورد مطالعه می‌باشد. بیشترین مقدار هم‌بستگی رتبه‌ای ارزش‌های اصلاحی بین مدل یک‌صفتی و سه‌صفتی مربوط به سطح تولید متوسط بوده و میانگین تغییرات رتبه ارزش‌های اصلاحی حیوانات مشترک در 1 درصد گاوهای ماده برتر بیشتر از 5 درصد گاوهای نر برتر بود. تجزیه داده‌ها با استفاده از مدل سه صفتی باعث انتخاب درصد بیشتری از گاوهای ماده برتر در گله‌های با سطح تولید بالا شد.
ابوالفضل عزیزیان، علیرضا سپاسخواه، علیرضا توکلی، منصور زیبایی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده


احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

تحقیق حاضر به ‌منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگی‌های خاک انجام گرفته است، هم‌چنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(3
احمد جلالیان، جواد گیوی، مسعود بازگیر، شمس الله ایوبی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می‌شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس می‌گردد. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبه‌های فیزیکی و اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن می‌سازد. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی تناسب اراضی دشت تالاندشت کرمانشاه برای محصولات گندم، جو و نخود دیم بوده است. منطقه تالاندشت به مساحت تقریبی 4500 هکتار در جنوب غربی شهرستان کرمانشاه واقع شده است. اقلیم منطقه نیمه خشک سرد، دارای زمستان‌های سرد و تابستان‌های ملایم است. مراحل مختلف تحقیق شامل مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی خاک و ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی اراضی است. در ارزیابی کیفی، مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی زمین و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها، کلاس تناسب کیفی به روش‌های محدودیت ساده ، شدت و تعداد محدودیت و پارامتریک تعیین گردید. مبنای ارزیابی کمّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، میزان سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. اراضی مذکور از نظر کیفی، برای کشت گندم، جو و نخود دیم تماماً تناسب پائینی دارند. این امر ناشی از کمبود آب در بخشی از مراحل رشد می‌باشد. با آبیاری تکمیلی محدودیت آب واحدهای اراضی کاملاً رفع می‌گردد. علاوه بر محدودیت‌های اقلیمی محدودیت‌های شیب، میکرورلیف و سنگریزه مهم‌ترین عوامل محدود کننده برای رشد نباتات مورد نظر وجود دارد. نتایج ارزیابی کمـّی نشان می‌دهد که کشت گندم و جو در اغلب واحدهای اراضی مناسب تا نسبتاً مناسب است. از نظر اقتصادی ، نخود به عنوان مناسب‌ترین نبات و در درجات بعدی گندم و جو در منطقه معرفی می‌گردند.
مجید طوسی مجرد، محمدرضا قنادها،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

به منظور ارزیابی پتانسیل عملکرد دانه و حرکت مجدد ماده خشک به دانه، در سال 1382 هشت کولتیوار تجاری گندم در آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو شرایط نرمال و تنش خشکی در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی بین ژنوتیپ‌ها برای اکثر صفات تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو شرایط رقم سرداری داری کمترین مقدار عملکرد دانه بود. هم‌چنین بین ژنوتیپ‌ها از نظر پارامترهای مربوط به حرکت مجدد ماده خشک به دانه از اندام‌های مختلف، تنوع قابل توجهی دیده شد. در تجزیه به عامل‌ها در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی هفت عامل صد در صد تغییرات را توجیه نمودند. نتایج حاصل از بررسی ضرایب عاملی نشانگر اهمیت صفات مؤثر بر اجزای عملکرد، ارتفاع و صفات فنولوژیکی برای گزینش ژنوتـیـپ‌‌های مطلوب می‌باشد. محاسبه شاخص‌های مقاومت به خشکی نشان داد که چهار شاخص بهره وری متوسط، میانگین هندسی محصول دهی، میانگین هارمونیک، شاخص تحمل به تنش مؤثرترین شاخص‌ها جهت شناسایی ژنوتیپ‌های مقاوم به خشکی می‌باشند.
الهام فراهـانی، احمد ارزانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و هیبرید‌های F1 گندم دوروم با استفاده از صفات زراعی و مورفولوژیک انجام گردید. هدف دیگر این مطالعه، ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین تلاقی‌ها بر‌اساس مشاهده صفات مورفولوژیک و زراعی از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشه‌ای بوده است. بدین منظور 42 ژنوتیپ مشتمل بر 12 هیبرید و 30 لاین و رقم (والدی و غیروالدی) در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 83-1382 مورد بررسی قرار گرفت. صفات زراعی و مورفولوژیک، تعداد روز تا 50‌% سنبله‌دهی، تعداد روز تا 50‌% گرده‌افشانی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته (سانتی‌متر)، طول سنبله(سانتی‌متر)، تعداد سنبله در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک (کیلوگرم در مترمربع)، عملکرد دانه(کیلوگرم در مترمربع)، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه(گرم)، وزن حجمی (گرم در لیتر) و شاخص برداشت در کلیه ژنوتیپ‌ها اندازه‌گیری شد. نتایج تجزیه واریانس، تفاوت معنی‌داری را میان ژنوتیپ‌ها برای کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. نتایج هم‌چنین نشان داد که عملکرد دانه از بالاترین میزان تنوع فنوتیپی (6/21‌%) برخوردار بوده و صفات تعداد سنبله در واحد سطح و تعداد دانه در سنبله به ترتیب با ضرایب تنوع 20 و 9/18 درصد در مراتب بعدی قرار گرفتند. کمترین میزان تنوع در صفات تعداد روز تا رسیدگی، تعداد روز تا 50‌% گرده‌افشانی و تعداد روز تا 50‌% خوشه‌دهی مشاهده شد. مطالعه هم‌بستگی صفات بیانگر ارتباط قوی بین صفات عملکرد دانه با شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله بود. تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌ها برمبنای صفات زراعی و مورفولوژیک، ارقام و هیبریدهای مورد بررسی را در 8 گروه تفکیک نمود که برخی از گروه‌ها دارای خصوصیات مطلوب بوده و جهت مقاصد بهنژادی مفید می‌باشند. نتایج ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین به طور مشاهده‌ای از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشه‌ای نشان داد که در دوازده تلاقی اجرا شده، این درجه مطابقت فرق می‌کند، به طوری‌که والدین در تلاقی Eupoda6×Chahba88 با مشابهت بسیار زیاد از لحاظ ژنتیکی و در تلاقی PI40100×PI40099 با فاصله ژنتیکی نسبتاً زیاد استفاده شده بودند.
نوازاله صاحبانی، احمد خیری، حشمت اله رحیمیان، عباس شریفی تهرانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

تأثیر باکتری ( Rathayibacter tritici ) بر تحرک و کارایی نماتد ( Anguina tritici ) در انتقال باکتری عامل خوشه صمغی گندم طی چندین آزمایش گلخانه‌ای و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش‌ها مشخص شد قرار گرفتن لاروهای سن دو این نماتد در معرض غلظت‌های زیاد باکتری (بیش از 104 CFU ) یا مدت زمان طولانی تماس نماتد - باکتری(بیش از یک ساعت) منجر به کاهش تحرک نماتد و کاهش کارایی آن به عنوان ناقل باکتری می‌گردد. میزان تحرک نماتد در غلظت‌های کمتر از 102 CFU و مدت زمان تماس کمتر از نیم ساعت با شاهد (نماتد تیمار شده با آب مقطر استریل) اختلاف معنی‌دار نداشت. در این ارزیابی هم‌چنین نشان داده شد که حرکت نماتد به سمت کلنی باکتری کاملا تصادفی بوده و هیچ‌گونه جهت گیری، جلب یا گریز نسبت به آن مشاهده نشد. با توجه به این که نماتد ناقل اختصاصی باکتری می‌باشد و وجود آن برای انتقال باکتری به خوشه (محل آلودگی) ضروری است، این احتمال وجود دارد که باکتری بتواند نماتد را نیز پارازیته نماید. یا به عبارت دیگر نماتد خود از میزبان‌های جانوری این باکتری باشد، که در مسیر تکاملی و ارتباط متقابل نماتد - باکتری و باکتری - گیاه و مناسب تر بودن میزبان گیاهی، بیماری‌زایی آن روی گیاه تشدید شده است.
سید سعید مدرس نجف‌آبادی‌، غلامحسین غلامیان،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

در مطالعات انجام شده سال‌های 1379 و1380 در مزارع گندم و جو واقع در بخش‌های مختلف منطقه‌ سیستان (شامل بخش‌های میانکنگی، شهرکی و ناروئی، شیب آب و مرکزی) ، هفت گونه شته متعلق به شش جنس، مورد شناسایی قرار گرفتندکه در میان آنها گونه Schizaphis graminum Rondani (شته سبز گندم) با 4/85 درصد فراوانی، گونه غالب منطقه بوده است. برای بررسی تغییرات فصلی جمعیت شته سبز گندم، در هر یک از مزارع بخش‌های منطقه‌ سیستان، با وسعت تقریبی هر کدام نیم هکتار، به‌طور هفتگی تعداد 30 برگ از بوته‌های گندم و جو، به صورت تصادفی برداشت شد و مشخص گردید که جمعیت شته‌ها به ویژه شته سبز گندم از نیمه دوم اسفند تا اواسط اردیبهشت ماه، با متوسط دمای روزانه 28-22 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی 65-45 درصد در اوج بود. هم‌چنین بررسی‌های به‌عمل آمده در شرایط کنترل شده (انکوباتور با دمای2± 25 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی 5 ± 75 درصد)، نشان داد که طول دوره یک نسل(مدت زمانی که یک نوزاد شته لازم دارد تا به مرحله تولید مثل برسد)، 7-5 روز و طول عمر یک شته بی بال،31-20 روز و تعداد نوزادان حاصل از آن، 98-18 عدد بود، در حالی‌که این تعداد برای یک شته بی بال در شرایط متغیر آزمایشگاهی (اتاق پرورش با دمای 25-20 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی5 ± 55 درصد)، 93-22 عدد نوسان داشته است. در بررسی‌های مربوط به شناسایی شکارگر‌ها و پارازیتوئید‌ها، در نمونه‌برداری‌های صورت‌گرفته، شکارگرهای جمع‌آوری و شناسایی شده از مزارع گندم و جو طی سال‌های مورد مطالعه، شامل شش گونه کفشدوزک(Col:Coccinellidae)، ده گونه مگس سیرفید (Dip:Syrphidae) و دو گونه بالتوری(Neu:Chrysopidae) بودند. هم‌چنین از راسته بال غشاییان پنج گونه زنبور پارازیتوئید (Hym:Aphidiidae) نیز جمع آوری شدند.
مهین کرمی، یحیی رضایی نژاد، مجید افیونی، حسین شریعتمداری،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

استفاده از لجن فاضلاب به عنوان یک کود ارزان قیمت و غنی از عناصر غذایی در مناطقی از کشور، رواج یافته است. اما کاربرد لجن فاضلاب در مقادیر زیاد، انباشته شدن عناصر سنگین در خاک را به دنبال دارد که می‌تواند منجر به آلودگی خاک و انتقال این آلودگی به زنجیره غذایی شده و سلامتی انسان و حیوانات را با خطر مواجه کند. هدف از این تحقیق بررسی آثار تجمعی و باقی‌مانده لجن فاضلاب شهری اصفهان بر غلظت عناصر سنگین در خاک و گیاه گندم بود. این پژوهش در طی چهار سال با سه سطح لجن فاضلاب (25، 50 و 100 مگاگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون کود) در سه تکرار و در قالب طرح کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی اجرا گردید. پس از کوددهی تمام کرت در سال اول، سال دوم در سه چهارم، سال سوم در نصف و سال چهارم در یک چهارم هر یک از کرت‌ها ‌کاربرد لجن در سطوح مربوطه تکرار گردید. کاربرد تجمعی لجن فاضلاب در کلیه سطوح کودی باعث افزایش معنی‌دار (P≤0/05) غلظت‌های کل و قابل عصاره‌گیری با DTPA سرب و کادمیم خاک گردید، بنابراین کاربرد لجن در مقادیر زیاد و با فواصل زمانی کم، عامل مهمی است که نهایتاً آلودگی خاک‌های تحت تیمار را در پی خواهد داشت. اثر باقی‌مانده لجن در یک‌بار کوددهی، سرب و کادمیم کل و غلظت‌های قابل عصاره‌گیری با DTPA فلزات را نسبت به شاهد افزایش داد. در هر یک از کرت‌های آزمایشی پس از متوقف شدن کاربرد لجن، با گذشت زمان غلظت‌های قابل عصاره‌گیری با DTPA عناصر سنگین در خاک به طور پیوسته کاهش یافت و به سطح تیمار شاهد نزدیک شد، گرچه حتی پس از گذشت چهار سال، غلظت‌ سرب و کادمیم در تیمارهایی که بیش از 50 مگاگرم در هکتار لجن دریافت کرده بودند، به طور معنی‌داری بیش از شاهد بود. این امر نشان می‌دهد که کاربرد لجن نه تنها در طول سال کاربرد، بلکه در طی سال‌های پس از کاربرد نیز می‌تواند خطر افزایش فرم قابل جذب سرب و کادمیم را در پی داشته باشد. برای عنصر سرب، رابطه خطی بین غلظت کل و قابل جذب مشاهده گردید. غلظت کل و قابل جذب هر دو عنصر سرب و کادمیم هم‌بستگی‌های مثبت معنی‌داری (P≤0/01) با ECe نشان دادند. نتایج تجزیه گیاه نشان داد که لجن فاضلاب اثر معنی‌داری بر غلظت کادمیم ریشه و ساقه و سرب دانه داشت. در این رابطه بر سرب دانه و کادمیم ساقه اثر تجمعی لجن بیش از باقی‌مانده بود. نتایج این تحقیق نشان داد که لجن فاضلاب به صورت باقی‌مانده و تجمعی غلظت عناصر سنگین در خاک و گیاه را افزایش داده است.‌‌
سیدعلی غفاری‌نژاد، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

در یک آزمایش کشت گلخانه‌ای به منظور بررسی شکل‌های شیمیایی منگنز معدنی و ارتباط آنها با پاسخ‌های گیاهی تعداد 22 نمونه از خاک‌های آهکی استان فارس (عمق20- 0 سانتی‌متری) در گلدان‌های سه کیلویی ریخته شد و گیاه سویا از رقم ویلیامز در سه تکرا به مدت هفت هفته پرورانده شد. میزان شکل‌های شیمیایی منگنز در خاک گلدان‌‌ها پس از برداشت، به روش عصاره‌گیری دنباله‌ای واردن و ریزوناور اندازه‌گیری شد. در این روش منگنز به اشکال کاملاً محلول (عصاره‌گیری با Ca(N03)2)، به طور ضعیف جذب شده (عصاره‌گیری با CaDTPA + Na2B4O7) ، کربناتی (عصاره‌گیری با HNO3) و اکسیدی (عصاره‌گیری با NH2OH . HCl) جداسازی می‌شود. نتایج نشان داد بیشترین میزان منگنز به ترتیب در اشکال کربناتی، اکسیدی، به طور ضعیف جذب شده و محلول وجود داشت. روابط رگرسیون بین خواص فیزیکی و شیمیایی خاک‌ها و شکل‌های شیمیایی منگنز حاکی از هم‌بستگی کربنات کلسیم معادل خاک‌ها و منگنز کربناتی بود. هم‌چنین هم‌بستگی معنی‌دار بین جزء کربناتی و غلظت منگنز در اندام هوایی سویا حاکی از آن نقش فعال این جزء در تغذیه گیاه می‌باشد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb