جستجو در مقالات منتشر شده


2349 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

رضا امین پور، سیدفرهاد موسوی،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

زیره سبز یکی از گیاهان داروئی ارزشمند است که در مناطق خشک و نیمه خشک ایران کشت می‌شود و تحقیقات چندانی در رابطه با جنبه‌های مختلف به زراعی آن صورت نگرفته است. برای تعیین اثرات دفعات آبیاری بر مراحل نمو، عملکرد و اجزاء عملکرد دانه زیره سبز، آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 73-1372 در مزرعه تحقیقاتی – آموزشی شرودان از توابع فلاورجان انجام شد.تیمارهای آبیاری عبارت بودند از: 1 I - آبیاری پس از کاشت، 2 I- آبیاری پس از کاشت و در موقع استقرار کامل گیاه، 3 I -آبیاری پس از کاشت، در موقع استقرار کامل گیاه و در مرحله آغاز گرده‌افشانی و 4 I- آبیاری پس از کاشت، در زمان استقرار کامل گیاه، در مرحله آغاز گرده‌افشانی و در مرحله شروع پر شدن دانه. از بررسی زمان وقوع مراحل نمو این گیاه در تیمارهای مختلف چنین نتیجه‌گیری شد که زمان سبز شدن تا گرده‌افشاتی تحت تأثیر دفعات آبیاری نمی‌باشد، ولی فاصله زمانی گرده‌افشانی تا آغاز دانه‌بندی، در تیمارهای 1 I و 2 I که آب کمتری را دریافت نمودند، حدود 5 روز کوتاهتر از تیمارهای دیگر بوده و فاصله زمانی گرده‌افشانی تا رسیدگی فیزیولوژیک در تیمار 4 12 ، I روز و در تیمار 3  5 ،Iروز بیشتر از دو تیمار دیگر گردید. عملکرد دانه زیره در تیمارهای 1 I و 2 I حدود 60 درصد تیمار 4 I  بوده و تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای 3 I و 4 I حاصل نگردید. عملکرد دانه در تیمارهای3 I و 4 I به ترتیب حدود 1742 و 1800 کیلوگرم در هکتار شد. تعداد چتر در گیاه که مهمترین جزء عملکرد دانه بود در تیمارهای 3 I و4 I بیشتر از دو تیمار دیگر شد و برعکس تعداد دانه در چتر و وزن هزار دانه کمتر از تیمارهای1 I و 2 I گردید.


محمود رمرودی، آقا فخر میرلوحی،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

به منظور تعیین مناسب‌ترین رقم و میزان نیتروژن سرک در کشت ذرت بعد از برداشت گندم،‌ در سال زراعی 1373، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، واقع در روستای شرودان از توابع فلاورجان، آزمایشی به صورت طرح کرتهای یکبار خرد شده، در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. در این مطالعه، سطوح نیتروژن سرک شامل صفر (شاهد)، 90، 180، 270 کیلوگرم در هکتار به عنوان فاکتور اصلی و سینگل کراس‌های 108، 301 و دبل کراس 370 ذرت به عنوان فاکتور فرعی بودند.در این آزمایش سطوح نیتروژن سرک تأثیری بر خصوصیات گیاهی، از جمله تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ، ارتفاع و وزن خشک بوته در زمان گرده‌افشانی نداشت. اما این صفات در هیبریدهای مورد مطالعه در زمان گرده‌افشانی تفاوت بسیار معنی‌داری را نشان دادند و دبل کراس 370 در کلیه صفات بررسی شده بر سایر ارقام برتری داشت. نتایج تجزیه آماری نشان داد که عملکرد دانه، تعداد دانه در بلال، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک تحت تأثیر نیتروژن سرک و هیبرید واقع شدند، به طوری که تیمار 180 کیلوگرم ازت سرک در هکتار با عملکرد 7/8 تن در هکتار دارای بیشترین عملکرد دانه، و تیمار شاهد (عدم مصرف نیتروژن سرک) با عملکرد 7/6 تن در هکتار دارای کمترین عملکرد دانه بود. عملکرد دانه در سینگل کراس‌های 108، 301 و دبل کراس 370 به ترتیب 8/7، 2/7 و 8/9 تن در هکتار بود که بالاترین عملکرد دانه در دبل کراس 370 اساساً ناشی از بیشتر بودن تعداد دانه در بلال می‌بود. از بین اثرات متقابل سطوح نیتروژن سرک و هیبرید، تنها عملکرد بیولوژیک تفاوت معنی‌داری داشت. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه می‌توان چنین استنباط نمود که در شرایط اقلیمی اصفهان، دبل کراس 370 با سطح کودی 90 کیلوگرم نیتروژن سرک در هکتار، به عنوان کشت ذرت بعد از گندم مناسب می‌باشد. با توجه به احتمال وقوع خطر سرمای زودرس پائیزی در منطقه اصفهان، کشت ذرت بعد از جو، به دلیل افزایش فصل رشد ذرت، مطلوب‌تر خواهد بود.
عبدالمجید رضایی،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

رابطه بین زیرواحدهای گلوتنین با وزن مولکولی بالا و خواص کیفی آرد، با استفاده از 117 لاین نوترکیب F7 حاصل از روش تک بذر در تلاقی انزاواینیا (به ترتیب لاین‌های باارزش نانوائی پائین و بالا) مورد مطالعه قرار گرفت. والدها در هر سه مکان ژنی 1-GLU دارای آلل‌های متفاوت بودند. لاین‌های نوترکیب، برای 8 ترکیب آللی ممکن، با استفاده از الکتروفورز با ژل پلی اکریلامید طبقه‌بندی شدند. GLU-D1 ، اکثر تغییرات مشاهده شده در ارتفاع رسوب، زمان اختلاط، مقاومت خمیر و درصد پروتئین را توجیه کرد. در مکان ژنی GLU-D1، زیرواحدهای 10 + 5 بر 12 + 2 برتری نشان دادند. هر سه مکان ژنی، اثرات افزایشی معنی‌داری بر ارتفاع رسوب و مقاومت خمیر داشتند. اثرات افزایشی مکانی ژنی 1D-GLU بر زمان اختلاط و درصد پروتئین نیز معنی‌دار بود. اثرات متقابل اپیستازی افزایشی به طور عمده منفی، و به استثناء αAB و αAD برای ارتفاع رسوب، معنی‌دار نبودند.


جواد پوررضا،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

این آزمایش به منظور تعیین رابطه تری گلیسریدهای پلاسما و رطوبت لاشه با میزان چربی حفره بطنی به اجرا در آمد. مسئله بالا بودن چربی لاشه، به ویژه چربی حفره بطنی، به دلیل رشد سریع مرغهای گوشتی یکی از مشکلات مرغداریها محسوب می‌شود، ضمن این که مورد علاقه مصرف کنندگان نیز نمی‌باشد. تعداد 600 قطعه جوجه یکروزه گوشتی تجارتی به 40 گروه 15 قطعه‌ای تقسیم شدند و به هر چهار گروه از جوجه‌ها یکی از 10 جیره آزمایشی که در آنها جو در سطوح صفر (گروه شاهد) 5، 10، 20 و 40 درصد جایگزین ذرت شده بود همراه با 4 درصد پیه به مدت 56 روز داده شد. جیره‌ها با استفاده از پوسته برنج به نحوی فرموله شدند که پروتئین و انرژی آنها یکسان گردیده بود. در سنین 42، 49 و 56 روزگی از هر تکرار، یک قطعه مرغ و یک قطعه خروس انتخاب و پس از خونگیری، درصد لاشه و مقدار چربی حفره بطنی هر لاشه مشخص گردید. نمونه‌های خون جهت اندازه‌گیری اجزای پلاسما به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج نشان داد که با افزایش چربی حفره بطنی رطوبت لاشه کاهش یافت. همبستگی چربی حفره بطنی با تری گلیسرید پلاسما معنی‌دار و مثبت ولی با رطوبت لاشه معنی‌دار و منفی بود. معادلات رگرسیون به دست آمده نشان داد که از چربی تری گلیسرید پلاسما و رطوبت لاشه می‌توان چربی حفره بطنی و نهایتاً چربی لاشه را تخمین زد. معادلات نشان داد که استفاده از چند معیار در تخمین چربی حفره بطنی بهتر از استفاده از یک معیار می‌باشد.
رحیم عبادی،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

در مدت دو سال زراعی شش رقم آفتابگردان روغنی به اسامی رکورد، ونیمک 8931، چرنیانکا، زاریا، پردوویک و هیبرید مهر در دو تاریخ کاشت (دهم فروردین و دهم اردبیهشت)، با حضور و عدم حضور حشرات گرده‌افشان در زمان گل‌دهی، به صورت یک طرح دوبار خرد شده در چهار تکرار،‌ در اصفهان مورد آزمایش مقایسه‌ای قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که مقدار محصول ارقام مختلف، در دو تاریخ کاشت، در هر دو سال زراعی، با حضور یا عدم حضور حشرات گرده‌افشان، در سطح 1% اختلاف معنی‌دار دارند. به طور کلی، تاریخ کاشت دهم فروردین منجر به تولید محصول بیشتری می‌گردد. علاوه بر این، حضور حشرات گرده‌افشان، و خصوصاً زنبور عسل، در دوران گل‌دهی ارقام مختلف، موجب افزایش چشمگیر میزان بذر تولید شده در هر دو تاریخ کاشت گردید. ارقام ونیمک و رکورد که در تاریخ دهم فروردین کاشته شده بودند با حضور حشرات گرده‌افشان در زمان گل‌دهی با میانگین 3910 و 3821 کیلوگرم دانه در هکتار به ترتیب بیشترین، و چرنیانکا با میانگین تولید2944 کیلوگرم در هکتار کمترین مقدار محصول را تولید نمودند. دو رقم رکورد و ونیمک و همچنین هیبرید مهر با تاریخ کاشت دهم فروردین و گرده‌افشانی با زنبور عسل از نظر کلیه خصوصیات مورد مطالعه یعنی: درصد جوانه زدن، سرعت جوانه زدن، میزان جاذبیت برای زنبور عسل، مقدار محصول در هکتار، درصد پوکی، وزن هزار دانه و مقدار روغن تولید شده آنها نسبت به سایر ارقامی که در همین تاریخ کاشت و یا در دهم اردیبهشت کاشته شده بودند، به ترتیب در درجات اول و دوم، برتری داشتند.
محمد رضا وهابی، مهدی بصیری، سیدحمال الدین خواجه الدین،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

تغییرات کوتاه مدت (5 سال) پوشش تاجی، ترکیب گونه‌های گیاهی و تولید علوفه منطقه فریدن اصفهان تحت شرایط قرق و چرای دام بر روی نوزده تیپ گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه شاخصهای تراکم، پوشش تاجی و تولید گونه‌های گیاهی در داخل قرقهای مطالعاتی با کوادرات‌های دائم و در خارج قرقها با کوادرات‌های تصادفی، در سالهای 1362 و 1367 اندازه‌گیری و مقایسه گردید. نتایج مطالعات انجام گرفته نشان داد که تنوع گونه‌ای در مراتع منطقه در حد بالا و بالغ بر 212 گونه بوده و سهم کلاس‌های خوشخوراکی II، I و III از این تعداد به ترتیب 16، 5/8 و 5/75 درصد می‌باشد. پس از گذشت 5 سال، تراکم گیاهان کلاس‌های خوشخوراکی II، I و III در مراتع حفاظت شده به ترتیب 8/138، 8/120 و 5/51 درصد نسبت به مراتع چرا شده افزایش یافته و تراکم کل گیاهان 62 درصد افزایش داشته است. آمار مربوط به درصد ترکیب پوشش گیاهی، برای تشکیل سه دندروگرام، جهت نمایش تشابه تیپ‌های مختلف گیاهی مورد استفاده قرار گرفت. با در نظر گرفتن 32 درصد سطح تشابه به عنوان معیار آستانه، 19 محل مطالعه شده در سال 1362 دارای 10 تیپ گیاهی بوده است. این تیپ‌ها در سال 1367 در داخل قرقها به 8 تیپ کاهش یافته و در خارج از آنها در اثر چرا به 11 تیپ افزایش یافته است. معدل تولید علوفه در وضعیت قرق تقریباً 2 برابر تولید در وضعیت چرا بوده است (600 در برابر 315 کیلوگرم در هکتار). به منظور احیاء و بهبود پوشش گیاهی از طریق قرق نوزده تیپ گیاهی در سه گروه زمانی دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت(5 سال)طبقه بندی گردیدند. این مطالعه با انتخاب پوششهای گیاهی متنوع از نظر ترکیب گیاهی و میزان تخریب، در شرایط اقلیمی نسبتاً مشابه انجام گرفت. همچنین گونه‌های گیاهی این مناطق، از نظر مقاومت به چرا و خوشخوراکی بررسی شده و نیز گونه‌های کم‌شونده، زیاد شونده و مهاجم در عرصه‌های مطالعه شده مورد شناسائی قرار گرفتند.


بهرام شریف نبی، اصغر نکوئی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

به منظور بررسی میکوفلور بذر اسپرس، نمونه‌های بذری این محصول از استانهای مختلف اصفهان، اردبیل، زنجان، آذربایجان شرقی جمع‌آوری گردید. نیمی از بذور مورد بررسی پس از ضدعفونی سطحی و نیمی دیگر بدون ضدعفونی سطحی روی محیطهای MA ،SMA، PDA،  کاغذ و نیز ماسه استریل مرطوب کشت گردیده و در حرارت 25 درجه سانتیگراد و تحت تابش 12 ساعت نور فلورسنت نگهداری شدند. هفت روز بعد قارچهای رشد کرده بر روی این بذرها به طریق تک اسپور و کشت نوک ریسه‌ای خالص سازی و برای شناسائی به محیطهای کشت اختصاصی منتقل شدند. از میان قارچهای به دست آمده از بذور اسپرس مناطق مختلف، چهار نوع قارچ Alternaria، Aspergillus، Penicillium، Rhizopus شیوع بیشتری داشتند، ولی قارچهای Ulocladium، Cladosporium، Fusarium، Mucor، Nigrospora، Trichothecium، Stemphylium و Botrytis به میزان کمتری از این بذرها جداسازی شدند. با استفاده از روش شستشوی سطحی بذور، قارچهای Uromyces و Oidiopsis نیز در بذرهای اسپرس شناسائی گردیدند.
محمد لغوی، سیدرضا اشرفی زاده،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

تأثیر سه محدوده از رطوبت خاک (10-8، 12-10 و 14-12 درصد) و سه عمق شخم (15، 20 و 25 سانتیمتر) بر مقاومت کششی، مقاومت ویژه و توان مالبندی مورد نیاز یک گاوآهن قلمی 7 شاخه، در یک خاک لوم رسی، با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی بررسی گردید. تأثیر عمق شخم بر هر سه پارامتر فوق معنی‌دار بود، به طوری که مقاومت کششی و توان مالبندی، هر دو با افزایش عمق شخم فزونی یافت، ولی مقاومت ویژه روندی نزولی را با عمق شخم نشان داد. رطوبت خاک در محدوده مورد مطالعه تأثیر معنی‌داری بر مقاومت کششی و مقاومت ویژه نداشت، هرچند که هر دو پارامتر در محدوده رطوبت 12-10 درصد به حداقل رسید. در این محدوده رطوبتی، توان مالبندی مورد نیاز گاوآهن نیز کاهش معنی‌داری نسبت به دو محدوده رطوبتی دیگر داشت که این پدیده را می‌توان ناشی از نزدیک شدن خاک مورد مطالعه به بهترین حالت تردی در این محدوده رطوبتی دانست. بررسی شاخص مقاومت نفوذ در خاک، قبل و بعد از عملیات شخم، حاکی از وجود سخت لایه‌ای در عمق 8 تا 20 سانتیمتری از سطح خاک بود که با انجام شخم برطرف شد، ولی لایه فشرده جدیدی در زیر عمق شخم، در اثر عبور تیغه‌های چیزل ایجاد گردید. مقایسه نتایج این تحقیق با یافته‌های سایر پژوهشگران نشان داد که مقادیر به دست آمده برای مقاومت کششی و مقاومت ویژه گاوآهن قلمی، در حد قابل قبولی به میانگین نتایج سایر پژوهشگران نزدیک می‌باشد. همچنین مقایسه آن با گاوآهن برگرداندار در شرایط مشابه، یافته‌های محققین قبلی را، مبنی بر این که مقاومت واحد گاوآهن قلمی در حدود نیمی از مقاومت واحد گاوآهن برگرداندار است مورد تأیید قرار داد.
محمدرضا عبادی، جواد پوررضا، محمد خوروش، کامبیز ناظرعدل ، عباس المدرس،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

سورگوم دانه‌ای یکی از غلات مهمی است که در نقاط گرم و خشک به طور وسیع کشت می‌شود. توسعه کشت و کاربرد آن در تغذیه دام و طیور در ایران می‌تواند از حجم واردات ذرت کم کند. به منظور تعیین ارزش غذایی سورگوم، 36 رقم سورگوم دانه‌ای و یک رقم ذرت تحت شرایط یکسان کشت شدند. نتایج حاصل از تجزیه‌های شیمیایی نشان داد که میانگین مقدار خاکستر، پروتئین خام، دیوار سلولی بدون همی‌سلولز و فسفر در ارقام سورگوم به ترتیب 8/35± 3/93 ، 11/6± 1/18 ،1/72± 0/054 و 0/34± 0/03درصدمی‌باشد که بالاتر از ذرت قرار داشت، ولی مقدار چربی خام در سورگوم کمتر از ذرت ایرانی و ذرت وارداتی بود. مقدار پروتئین،‌ چربی و الیاف خام در ذرت ایرانی (7/10، 9/5 و 3/3 درصد) بیشتر از ذرت وارداتی (8/7، 2/4 و 2/2 درصد) به دست آمد. حداقل مقدار تانن در ارقام سورگوم 021/0% و حداکثر 998/0% بود. انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی، که به روش سیبالد تعیین گردید، با افزایش تانن کاسته شده و در بین سه رقم سورگوم اختلاف معنی‌داری (05/0 > p) ملاحظه شد. هر دو نمونه ذرت انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی بیشتری نسبت به سورگوم داشتند (05/0 > p). بیشترین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری را سورگوم کم تانن داشت (3543 کیلوکالری در کیلوگرم) و بین سورگوم دارای تانن متوسط (3458 کیلوکالری در کیلوگرم) و دو رقم ذرت (3406 کیلوکالری در کیلوگرم) تفاوت معنی‌داری ملاحظه نشد (05/0 > p).


محمود کلباسی، اکبر گندمکار،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

شیرابه زباله که در فرآیند تبدیل زباله‌های شهری به کمپوست تولید می‌شود حاوی مقدار قابل ملاحظه‌ای مواد آلی، عناصر غذائی، املاح محلول و مقدار کمی از بعضی عناصر سنگین می‌باشد. اضافه کردن شیرابه زباله به خاک گرچه می‌تواند باعث ارتقاء سطح باروری خاک شود ولی در عین حال می‌تواند موجب شور و آلوده شدن خاک گردد. اثر شیرابه زباله بر عملکرد و جذب عناصر غذائی ضروری و عناصر سنگین به وسیله ذرت در یک آزمایش مزرعه‌ای در دو نقطه در اصفهان (زینل و لورک)، با سه تیمار اصلی (صفر، 400 و 800 تن شیرابه در هکتار) و دو تیمار فرعی (با آبشوئی و بدون آبشوئی)، در قالب طرح کرتهای یکبار خرد شده مطالعه شد. اضافه کردن شیرابه باعث کاهش سله و افزایش قابل ملاحظه جوانه زدن و رشد ذرت در کلیه مراحل نمو گیاه شد. عملکرد علوفه ذرت در اثر اضافه کردن شیرابه به خاک از 4/2 به 1/4 و 3/5 تن در هکتار در مزرعه زینل و از 1/8 به 4/13 و 0/15 تن در هکتار در مزرعه لورک، به ترتیب برای تیمارهای 400 و 800 تن شیرابه در هکتار نسبت به شاهد، افزایش یافت. انجام یک آبیاری اضافی قبل از کاشت (آبشوئی) نیز عملکرد را در مزرعه زینل (در مقایسه با کرتهای آبشوئی نشده) به طور معنی‌داری افزایش داد. کاربرد شیرابه در خاک همچنین باعث افزایش جذب ازت، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس به وسیله گیاه گردید. غلظت عناصر آهن، منگنز، روی، مس و کلر در بافت قسمت هوائی گیاه افزایش یافت ولی اثرات سمی این عناصر در ذرت مشاهده نگردید. از طرفی غلظت عناصر سرب،‌ کادمیم، کروم، کبالت و نیکل در قسمت هوائی ذرت، در اثر اعمال تیمارهای شیرابه زباله، افزایش معنی‌دار نشان نداد. در این تحقیق مصرف شیرابه با کاهش پ‌-هاش و افزایش مواد آلی، هدایت الکتریکی و مقدار قابل جذب ازت، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در خاک همراه بود. بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که شیرابه زباله دارای پتانسیل بالائی به عنوان کود آلی مایع بوده و می‌تواند جهت ارتقاء سطح باروری خاک، به ویژه در خاکهای غیرشور و برای گیاهان غیرحساس به شوری، مورد استفاده قرار گیرد.
جواد پوررضا، مهدی مهرشاد،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

ارزش غذائی و تأثیر جایگزینی ارزن به جای ذرت و نیز تأثیر چربی حیوانی (پیه) در جیره مرغهای تخمگذار، در دو آزمایش مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش اول، انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی و تصحیح شده برای ازت (TMEn) پیه و ارزن، نیز قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین،‌ چربی و الیاف خام ارزن غربال شده و نشده به روش سیبالد اندازه‌گیری شد. در آزمایش دوم، اثر جایگزینی سطوح مختلف ارزن (0، 25، 50 و 75 درصد) به جای ذرت و به‌کارگیری چربی حیوانی (پیه) در مقادیر صفر، 3 و 6 درصد و نیز تأثیر عمل‌آوری ارزن (آسیاب شده و نشده) در مرغهای تخمگذار سویه‌های لاین، از سن 26 تا 38 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفت. معیارهای مورد سنجش، تولید تخم مرغ، وزن و بازده تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذا بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد که غربال کردن ارزن، TMEn را افزایش می‌دهد. افزودن چربی حیوانی باعث افزایش معنی‌دار (05/0 >P) قابلیت هضم الیاف خام گردید. نتایج آزمایش دوم نشان داد که آسیاب کردن ارزن تأثیر معنی‌داری بر عملکرد مرغهای تخمگذار ندارد. آسیاب کردن باعث بهبود نسبی ضریب تبدیل غذا شد. جایگزینی ارزن به جای ذرت در تمام سطوح باعث افزایش معنی‌دار (05/0 > P) وزن، تولید، بازده تخم مرغ و مصرف غذا شد. افزودن پیه به جیره‌ها ضریب تبدیل غذا را به طور معنی‌داری (05/0 > P) بهبود بخشید. مصرف غذا در اثر افزودن 6 درصد پیه به طور معنی‌داری (05/0 >P) افزایش یافت.


رسول جلیلی مرندی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

در این بررسی اثر شش محیط کشت مختلف (ماسه بادی، پرلایت، ورمیکولایت، ماسه بادی + پرلایت، ماسه بادی + ورمیکولایت و ورمیکولایت + پرلایت) بر ریشه‌زائی هفت رقم انگور به نامهای ریش بابا، حسینی، داش قره، قزل ازوم، تبرزه، بیدانه سفید و صاحبی مورد مطالعه قرار گرفت. ریشه‌زائی قلمه‌های تک جوانه‌ای که از گره‌های پنجم شاخه‌های یکساله این ارقام تهیه شده بود، بررسی گردید. نتیجه محاسبات آماری نشان داد که ریشه‌زائی قلمه‌های ارقام مختلف،‌ محیطهای مختلف کشت و اثر متقابل رقم در محیط کشت از لحاظ درصد ریشه‌زائی، طول ریشه، وزن تر ریشه‌ها و نسبت وزن خشک به وزن تر ریشه دارای تفاوت معنی‌دار بودند. بین ارقام مورد آزمایش، حداکثر ریشه‌زائی، از لحاظ درصد ریشه‌های تشکیل شده، طول ریشه، وزن تر ریشه‌ها و نسبت وزن خشک به وزن تر ریشه در رقم حسینی و حداقل ریشه‌زائی در رقم تبرزه مشاهده گردید. در محیط کشتهای ورمیکولایت و پرلایت + ورمیکولایت، حداکثر ریشه‌زائی به دست آمد. از لحاظ اثر متقابل رقم در محیط کشت، حداکثر ریشه‌زائی در ارقام حسینی، داش قره و قزل ازوم در محیط کشت ورمیکولایت و حداکثر ریشه‌زائی در ارقام ریش بابا، تبرزه، بیدانه سفید و صاحبی در محیط کشت پرلایت + ورمیکولایت مشاهده گردید.
سیدفرهاد موسوی، احمد محمدزاده، احمد جلالیان، حسین صمدی بروجنی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

یکی از مشکلات اساسی ذخیره و بهره‌برداری از آبهای سطحی برای مصارف شرب، کنترل سیل،‌ برقابی و کشاورزی، مسئله رسوبگذاری در مخازن سدها و سر آمدن عمر مفید آنهاست. عمر مفید یک سد معادل مدت زمانی است که حدود 80 درصد حجم اولیه مخزن آن از رسوب پر شود. عمر مفید تابعی از مقدار رسوبات وارده، وزن مخصوص مواد رسوبی و بازده (راندمان) تله‌اندازی مخزن سد می‌باشد. بازده تله‌اندازی رسوب به خصوصیات ذرات رسوب، عمر مفید مخزن، شکل مخزن، روش بهره‌برداری از مخزن و نسبت ظرفیت ذخیره به میزان جریان ورودی بستگی دارد. هدف از این تحقیق، محاسبه بازده تله‌اندازی رسوب در تعدادی از سدهای خاکی کوچک و تعیین روابط حاکم بر عناصر مؤثر در آن در منطقه استان چهارمحال و بختیاری بوده است. بدین منظور، تعداد 14 سد خاکی کوچک در اطراف شهرکرد و بروجن، با ارتفاع کمتر از 15 متر و ظرفیت کمتر از یک میلیون متر مکعب انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. چون هیچگونه اندازه‌گیری میزان رسوب وارده به این مخازن وجود نداشت، برای برآورد مقدار رسوب وارده به سدها از مدل تجربی MPSIAC استفاده شد. این مدل، 9 عامل مؤثر در فرسایش و رسوب‌دهی حوزه‌ها شامل زمین‌شناسی سطحی، خاک، آب و هوا، رواناب، پستی و بلندی، پوشش زمین،‌ کاربری زمین، فرسایش سطحی و فرسایش رودخانه‌ای را در نظر می‌گیرد. عوامل نه‌گانه در حوزه بالا دست سدها بررسی شده و میزان رسوب وارده به مخازن در طی یک سال تخمین زده شده است. با نقشه‌برداری از مخازن سدها و مقایسه نقشه‌های حجم – ارتفاع اولیه و ثانویه، مقدار رسوب ته‌نشین شده در طی کل دوران بهره‌برداری از سدها به دست آمد. بازده تله‌اندازی رسوب در هر مخزن محاسبه شد. نتایج حاصل نشان می‌دهد بازده تله‌اندازی رسوب در سدهای مورد مطالعه از 4/10 تا 9/68 درصد متغیر است. منحنی‌های جدیدی برای پیش‌بینی تله‌اندازی رسوب در سدهای کوچک رسم شده است.
محمدرضا یزدانی، سیدفرهاد موسوی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

آب مورد نیاز اراضی شالیکاری استان گیلان توسط یک شبکه وسیع آبیاری شامل سد مخزنی سپیدرود، سد انحرافی تاریک، شبکه فومنات، سد انحرافی سنگر و کانال‌های سمت چپ و راست سد سنگر تأمین می‌شود. به دلیل جمع شدن رسوبات در مخزن سد سپیدرود، حجم آن به شدت کاهش یافته است. برای حل این مسئله، عملیات رسوب‌زدایی در نیمه دوم هر سال،‌ در مخزن آن انجام می‌شود. رسوبات حاصل از فرسایش در حوزه سد سپیدرود که با سیلابهای بهاره وارد مخزن سد شده و بخشی از آنها خارج می‌شوند و همچنین رسوبات ته‌نشین شده در رودخانه در اثر عملیات رسوب‌زدایی، شبکه آبیاری را مورد تهدید قرار می‌دهد. در این تحقیق با هدف بررسی چگونگی تأثیر رسوب در شبکه آبیاری سپیدرود، اطلاعات ایستگاه رسوب سنجی سد سپیدرود تجزیه و تحلیل شده و از سدهای انحرافی تاریک و سنگر، ابتدا و انتهای حوضچه‌های رسوبگیر سد سنگر، مسیر کانال‌های BP4 و SP3 تا کانال‌های مزرعه و زهکشهای آنها نمونه‌برداری رسوب توسط نمونه‌بردار دستی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در دبی‌های کم رودخانه سپیدرود، رسوب در رودخانه و مخزن سد تاریک تجمع می‌یابد اما در دبی‌های زیاد فرسایش‌پذیر می‌باشد. متوسط بازده حوضچه‌های رسوبگیر سمت چپ و راست سد سنگر 3/15 و 2/11 درصد به دست آمد. زیر شبکه فومنات نیاز به تأسیسات رسوبگیری دارد. تأسیسات موجود در شبکه در معرض تهدید رسوب قرار داشته و کانال‌های درجه 1 و 2 وضع بهتری (از لحاظ رسوب) نسبت به کانال‌های درجه 3 و 4 دارند.


عزت اله کرمی، داریوش حیاتی،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

مقوله پایداری جایگاه اصلی خود را به گونه‌ای فزاینده در طرحهای توسعه پیدا کرده است. با وجود استفاده نابجا و گاه نادرست از واژه پایداری، دستیابی به آن در توسعه کشاورزی همواره از نکات مورد توجه می‌باشد. هدف این مقاله:

1) ترسیم و توصیف زیربنای اعتقادی و ارزشی دو جهان‌بینی از کشاورزی، یعنی دیدگاه کشاورزی متعارف و دیدگاه کشاورزی پایدار،

 2) تشریح ابزاری برای سنجش اعتقادات و ارزشهای مطرح در این دو دیدگاه،

3) سنجش گرایش کارکنان ترویج (کارشناسان و مروجین) و محققین وزارت کشاورزی نسبت به توسعه پایدار و

4) مقایسه گرایش کارکنان وزارت کشاورزی ایران با طرفداران کشاورزی پایدار و متعارف در کشور آمریکا می‌باشد. ابزار تهیه شده در این مطالعه در طی یک پیمایش ملی مورد استفاده قرار گرفته است. یک نمونه‌گیری تصادفی دو مرحله‌ای انجام شد که در اولین مرحله آن یازده استان به طور تصادفی انتخاب گردید و سپس در هر یک از استانهای انتخابی یک نمونه ساده تصادفی از مروجین، کارشناسان ترویج و محققین کشاورزی برای مطالعه انتخاب شد. یافته‌ها حاکی از این است که از نظر گرایش به توسعه پایدار، بین کارشناسان ترویج، مروجین و محققین کشاورزی، اختلاف معنی‌داری وجود ندارد. اطلاعات مربوط به مطالعه‌ای مشابه از کشور آمریکا، به منظور مقایسه در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. گروه طرفداران کشاورزی پایدار با بالاترین میانگین امتیاز و گروه فروشندگان سموم کشاورزی در کشور آمریکا با پائین‌ترین میانگین امتیاز در دو کرانه بالا و پائین این مقایسه قرار گرفتند. میانگین گرایش نسبت به توسعه پایدار در سه گروه کارکنان وزارت کشاورزی به طور قابل توجهی پائین‌تر از گروه طرفداران کشاورزی پایدار در کشور آمریکا بود. عدم وجود اختلاف معنی‌دار بین امتیازات گروههای کارکنان وزارت کشاورزی با گروه فروشندگان سموم کشاورزی در آمریکا نشان دهنده پائین بودن گرایش کارکنان نسبت به توسعه پایدار می‌باشد. با توجه به چالشی که کشاورزان ایرانی در دهه آینده جهت تأمین غذای کشور با آن مواجه هستند و همچنین با توجه به اهمیت نقش کارکنان وزارت کشاورزی در دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی،‌ ایجاد تغییرات مطلوب در دانش، ایستارها و مهارتهای کارکنان بخش ترویج و تحقیقات این وزارتخانه، از پیشنهادهای مؤکد این پژوهش است.


مجید افیونی، یحیی رضایی نژاد، بابک خیامباشی،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

لجن فاضلاب منبعی غنی از عناصر غذایی گیاه به شمار می‌رود و به همین علت به عنوان یک کود ارزان قیمت مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است. اما وجود فلزات سمی در لجن فاضلاب و امکان جذب این عناصر توسط گیاه و ورود آنها به زنجیره غذایی انسان و حیوان نباید از نظر دور بماند. هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان جذب فلزات سنگین توسط گیاه در زمینهای تیمار شده با لجن فاضلاب و تعیین اثر تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب بر جذب این عناصر به وسیله گیاه می‌باشد. این مطالعه در مزرعه، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار، دو گیاه (کاهو، .Lactuca sativa L و اسنفناج .Spinacia oleracea L) و سه سطح لجن فاضلاب (صفر، 5/22 و 45 تن در هکتار) انجام گرفت. برای تعیین اثر باقیمانده و تجمعی لجن بر جذب فلزات به وسیله گیاه، هر کرت به دو قسمت تقسیم گردید. در یک قسمت بدون افزودن لجن و در قسمت دیگر با افزودن مجدد لجن به مقدار تیمارهای ذکر شده در بالا، اقدام به کشت گیاهان گردید. در هر مرحله غلظت کل و غلظت قابل عصاره‌گیری عناصر سنگین به وسیله EDTA در خاک تعیین گردید. غلظت فلزات سنگین در اندام هوایی و ریشه گیاهان جداگانه اندازه‌گیری شد. غلظت کل مس،‌ روی و سرب با افزایش سطح لجن فاضلاب در خاک افزایش یافت، اما این افزایشها معنی‌دار نبودند. اضافه کردن لجن فاضلاب باعث افزایش معنی‌دار غلظت قابل عصاره‌گیری مس، روی و سرب به وسیله EDTA در خاک و جذب این فلزات توسط گیاه گردید. اما اثر باقیمانده و تجمعی لجن بر غلظت قابل عصاره‌گیری و جذب فلزات در گیاهان معنی‌دار نبود. عملکرد هر دو گیاه با افزایش لجن به صورت معنی‌دار افزایش یافت.


هومن راضی، محمدتقی آساد،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه اجرا شد. در این تحقیق از چهارده رقم آفتابگردان، شامل هشت رقم هیبرید و شش رقم آزاد گرده افشان استفاده گردید. در یک آزمایش، آبیاری مطلوب و بر اساس 5   65±میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و در آزمایش دیگر، آبیاری محدود و بر اساس معیار 5   125± میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A انجام شد. صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ در گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد دانه‌های پر در طبق، وزن هزار دانه، درصد مغز دانه، درصد پوکی دانه، عملکرد دانه، درصد روغن دانه و شاخص برداشت اندازه‌گیری گردید. بیشتر صفات، از جمله عملکرد دانه و عملکرد روغن، تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی قابل ملاحظه‌ای نشان داد. برای همه صفات تفاوت بسیار معنی‌داری میان ارقام مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری مطلوب و آبیاری محدود به ترتیب از آن ارقام لوچ و آرماویرسکی بود. تنش رطوبتی به طور معنی‌داری موجب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن گردید. همچنین دوره رسیدن گیاه تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت. در عین حال آبیاری اثر معنی‌داری بر درصد روغن دانه نداشت. برای ارزیابی واکنش ارقام نسبت به خشکی، شاخصهای مقاومت به خشکی محاسبه گردید. نبودن همبستگی میان عملکرد دانه در شرایط مطلوب و شاخص حساسیت به خشکی، نشان می‌دهد که احتمالاً از طریق گزینش برای هر دو صفت، می‌توان سطح بالایی از مقاومت به خشکی و پتانسیل عملکرد را در ارقام اصلاح شده آفتابگردان به دست آورد. همچنین مشخص شد که انتخاب بر اساس میانگین قابلیت تولید و شاخص تحمل به خشکی، گزینش را به سمت انتخاب ارقامی با عملکرد زیاد و مقاوم به خشکی سوق می‌دهد. در میان ارقام مورد آزمایش، آرماویرسکی در عین برتری نسبی عملکرد، به خشکی مقاوم بود.
عبدالمجید رضائی، رضا امیری،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

به منظور بررسی صحت فرضیات تجزیه دای‌آلل از تلاقیهای 6 ژنوتیپ یولاف زراعی و وحشی استفاده گردید. صفات تعداد روز تا گرده‌افشانی، ارتفاع گیاه در گرده‌افشانی و رسیدگی و همچنین درصد پروتئین ساقه و دانه بررسی شد. در تجزیه دای‌آلل به روش گریفینگ، میانگین مربعات تلاقیهای معکوس برای کلیه صفات معنی‌دار بود، اما بر مبنای تجزیه واریانس هیمن، اثر پایه مادری برای هیچ یک از صفات معنی‌دار نگردید. لذا برای بررسی صحت مدل و سه فرض فقدان آلل‌های چندتایی، عدم وجود پیوستگی ژنی و اثرات متقابل بین مکانهای ژنی از میانگین تلاقیهای دوطرفه و رگرسیون Wr روی Vr، تجزیه واریانس Wr + Vr و Wr – Vr استفاده گردید. هیچکدام از روشها برای ارتفاع در رسیدگی و تعداد روز تا گرده‌افشانی اریبی نشان ندادند و لذا تجزیه هیمن برای تخمین پارامترهای ژنتیکی انجام شد. برای ارتفاع گیاه در گرده‌افشانی و درصد پروتئین ساقه، شیب خط رگرسیون به ترتیب واجد و فاقد اختلاف معنی‌دار با یک و صفر بود. برای این دو صفت با حذف یک والد از جدول دای‌آلل، اریبی برطرف گردید. برای درصد پروتئین دانه نیز، با توجه به این که برای صحت مدل نیاز به حذف دو والد بود، از محاسبه پارامترهای ژنتیکی صرف‌نظر گردید. در مجموع روش رگرسیون Wr روی Vr نسبت به تجزیه واریانسWr + Vrو Wr – Vr از اعتبار بیشتری جهت بررسی صحت مدل ژنتیکی برخوردار بود. همچنین نتایج تجزیه هیمن و جینکز در دو حالت صحت و عدم صحت فرضیات مدل ژنتیکی، نشان داد که پارامترهای ژنتیکی به شدت تحت تأثیر اریبی مدل قرار گرفته و برآوردهای کاملاً متفاوتی برای آنها به دست می‌آید. روش گریفینگ کمتر از روش هیمن و جینکز تحت تأثیر اریبی مدل ژنتیکی قرار گرفت. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که آزمونهای اولیه برای بررسی صحت فرضیات مدل ژنتیکی هیمن و جینکز و اطمینان از صحت نتایج از طریق روشهای ارائه شده امری ضروری است.


جواد پوررضا، سعید مصلحی،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

به منظور برآورد ارزش غذایی ارزن و چربی حیوانی (پیه) برای جوجه‌های گوشتی دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول، انرژی قابل سوخت و ساز با تصحیح ازت برای ارزن و چربی حیوانی، به روش سیبالد تعیین شد. انرژی قابل سوخت و ساز تصحیح شده برای ازت 3260(AMEn) کیلوکالری در کیلوگرم برای ارزن (دانه کامل)، 3204 کیلوکالری در کیلوگرم برای ارزن آسیاب شده،‌ 3237 کیلوکالری در کیلوگرم برای ارزن غربال و آسیاب  شده و 8166 کیلوکالری در کیلوگرم برای پیه به دست آمد. به منظور تعیین اثرات جایگزینی ارزن به جای ذرت در جیره‌های با درصد متفاوت چربی، یک آزمایش فاکتوریل 5 × 3 طراحی شد که در این آزمایش عامل چربی با سه سطح صفر، 3 و 6 درصد و عامل جایگزینی ارزن به جای ذرت با پنج سطح صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد بررسی شد. هر یک از پانزده جیره در چهار تکرار، هر تکرار شامل دوازده جوجه مورد آزمایش قرار گرفت. کلیه جیره‌ها هم انرژی و هم پروتئین بودند. وزن بدن، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی، به طور گروهی در هر هفته تعیین گردید. بین سطوح جایگزینی ارزن به جای ذرت در سن 56 روزگی، اختلاف معنی‌داری از نظر وزن بدن، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی مشاهده نشد. با افزایش سطح چربی حیوانی، وزن بدن، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذا (05/0 > p) یافت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که ارزن از ارزش انرژی‌زائی زیادی برخوردار است و به نظر می‌رسد در افزایش وزن جوجه‌های گوشتی، حداقل با ذرت برابر باشد. چربی حیوانی (پیه) به عنوان منبع انرژی، تا سطح 3 درصد قابل استفاده است ولی بیش از آن تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر بهبود بازده غذایی جوجه‌های گوشتی ندارد.


محمد حاجیان، وحید جهانبخش،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

به منظور بررسی و شناسایی میکوفلور بذر سه گونه زرد تاغ Haloxylon ammodendron، سیاه تاغ H. aphyllum و سفید تاغ H. persicum در دو منطقه سبزوار و گناباد، نمونه‌های بذور جهت آزمایش جمع‌آوری گردید و پس از تعیین درصد رطوبت و قوه نامیه آنها، مورد بررسی قرار گرفت. روشهای بررسی میکوفلور بر اساس روشهای استاندارد I.S.T.A، شامل کشت بذر روی کاغذ صافی مرطوب (Blotter test)، کشت بذر روی محیطهای غذایی آگاردار، کشت بذر در ماسه سترون (Hiltner test) و بررسی اجزاء میکوفلور از طریق تجزیه بذر بود. در بررسیهای انجام شده 19 گونه قارچ متعلق به 15 جنس جداسازی و شناسایی گردید. در میان گونه‌های مورد بررسی جدایه‌های جنسهای Alternaria، Penicillium، Fusarium، Aspergillus و Camarosporium بیشترین فراوانی را داشتند.



صفحه 1 از 118    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb