جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای رضا امیری

رضا امیری‌چایجان، محمد هادی خوش تقاضا،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

سیستم‎های سنتی و قدیمی خشک‌‌کردن شلتوک در ایران ضایعات زیادی را به‌علت خشک‌‌شدن غیریکنواخت، در فرایند تولید برنج باعث می‌‌شود. در این پژوهش برای کاهش میزان ترک‎خوردگی و افزایش سرعت خشک‎شدن در دمای بالاتر از دمای متداول، از روش بستر سیال برای خشک‌‌کردن شلتوک بهره‌گیری شده است. برای خشک‎کردن نمونه‌ها از یک دستگاه خشک‌‌کن آزمایشگاهی بهره‌گیری شد. آزمایش‌های خشک‌‌کردن، شامل بررسی زمان خشک‌‌کردن و درصد ترک خوردگی دانه‌‌های شلتوک در سه شرایط بستر ثابت، حداقل سیال‎سازی و سیال کامل و در دماهای 40، 60، 80 درجه سانتی‌‌گراد انجام شد. نتایج نشان داد که در شرایط حداقل سیال‎سازی میزان ترک‌خوردگی دانه نسبت به شرایط بستر ثابت، در دماهای 40، 60 و 80 درجه سانتی‌گراد، به‌ترتیب حدود 57%، 68% و 75% کاهش یافت. در حالی‌که این کاهش در شرایط بستر سیال‎ کامل نسبت به بستر ثابت در دماهای مذکور به‌ترتیب حدود 40%، 54% و 65% بود. کمترین زمان خشک‌‌کردن شلتوک، در روش حداقل سیال‎سازی و بیشترین زمان، در روش بسترثابت طول کشید. نتایج به‌دست آمده نشان داد که روش حداقل سیال‎سازی دارای کمترین مقدار ترک‌خوردگی و زمان خشک شدن در تمام دماهای مورد آزمایش است.
لیلا خدائی، حشمت الله رحیمیان، رضا امیری، محمود مصباح، اصغر میرزائی اصل، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

نرعقیمی ژنتیکی صفتی است که در چغندر قند به وسیله یک جفت آلل مغلوب (aa) کنترل می‌شود. وجود صفت نرعقیمی ژنتیکی در یک رگه یا جمعیت چغندر قند موجب تسهیل در انجام تلاقی‌های لازم در انتقال صفات مهم نظیر مقاومت به بیماری‌ها می‌شود. هم‌چنین با استفاده از نرعقیمی ژنتیکی می‌توان تنوع ژنتیکی جمعیت‌های تک‌جوانه‌ چغندرقند را افزایش داد. چنانچه صفت نرعقیمی ژنتیکی را بتوان با نشانگرهای مولکولی نشانمند نمود زمان و هزینه‌ای که برای انتقال آن به یک زمینه ژنتیکی دیگر لازم است، به شدت کاهش می‌یابد.‌‌‌‌ در این بررسی‏، برای نشانمند کردن ژن نرعقیمی ژنتیکی از 302 آغازگر RAPD به همراه روش BSA استفاده‌ شد. از مخلوط DNA 8 گیاه نر بارور و 8 گیاه نرعقیم از دو جمعیت 231 و 261 استفاده شد. ابتدا آغازگرها روی توده‌ها آزمون گردید و پس از شناسایی آغازگرهای چند شکل در بین دو توده، این آغازگرها روی تک‌ بوته‌های تشکیل دهنده هر کدام از توده‌ها آزمون شدند. چنانچه در این مرحله هم چند شکلی آغازگر تائید شد، در مرحله بعدی از آن در آزمون بقیه تک بوته‌های دو جمعیت 231 و 261 استفاده گردید. در پایان 10 نشانگر در جمعیت 231 و6 نشانگر در جمعیت 261 شناسایی شد که فاصله آنها از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی کمتر از 50 سانتی‌مورگان بود. از میان این نشانگرها، نشانگر ناجفت AB 8-18-600 کمترین فاصله را با مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی داشت. این نشانگر فقط 3 نوترکیبی در جمعیت 231 و یک نوترکیبی در جمعیت 261 نشان داد، در نتیجه فاصله این نشانگر از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی در مجموع این دو جمعیت برابر 3/5 سانتی‌مورگان برآورد شد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb