جستجو در مقالات منتشر شده


80 نتیجه برای ولی

احمد ثباتی، ابوالحسن هاشمی دزفولی،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده

رشد و عملکرد دانه ارقام جو آبی (والفجر، بینام و ریحانه) در 4 تاریخ کاشت (14 و 30 مهر و 23 و 29 آبان) در منطقه کرج مطالعه شد. تأثیر تاریخ کاشت، ژنوتیپ و اثر متقابل آنها بر عملکرد دانه معنی‌دار بود. کاشتهای زود و دیر باعث افزایش خسارت سرما شد، اما در کاشتهای دیر خسارت شدیدتر بود. برآورد گردید که مناسب‌ترین زمان کاشت، در حدود 50 روز (600 درجه روز) پیش از یخبندان می‌باشد و بیشترین خسارت سرما در صورتی رخ می‌دهد که کاشت تا حدود 22 روز (230 درجه روز) قبل از یخبندان به تاخیر افتاده باشد و با تاخیر بیش از این در کاشت، از شدت خسارت کاسته می‌شود. بالاترین عملکرد دانه، در تاریخ کاشت دوم و در رقم ریحانه حاصل شد. رقم بینام عملکرد پایدار و نسبتاً بالایی به ویژه در تاریخ کاشتهای نامساعد داشت. در دو تاریخ کاشت نسبتاً مساعد (14 و 30 مهر)، وزن دانه با سرعت رشد خطی دانه و میزان ذخیره سازی و انتقال ذخیره‌ها همبستگی مثبت نشان داد. شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، سرعت رشد نسبی، سرعت رشد محصول و دوام سطح برگ هر رقم در تاریخ کاشت دوم بالاتر بود. نسبت رشد پس از گلدهی به حداکثر ماده خشک کل همبستگی بالایی با شاخص برداشت داشت. رقم ریحانه از نظر مقاومت به خوابیدگی، شاخص برداشت، ذخیره سازی و انتقال مجدد و سرعت رشد خطی دانه، بالاترین رقم بود. به نظر می‌رسد در تاریخ کاشتهای مساعد، ارقام والفجر و بینام با محدودیت منبع یا اختلال در انتقال و رقم ریحانه با محدودیت مخزن روبرو بوده است.
مسعود عزت احمدی، حمداله کاظمی، محمدرضا شکیب، مصطفی ولیزاده،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر سطوح و زمانهای مختلف مصرف کود ازته بر روی رشد و نمو و عملکرد دانه گندم بهاره رقم قدس، آزمایشی در سال زراعی 74-1373 در مزارع تحقیقاتی دانشکده کشاورزی تبریز واقع در اراضی کرکج، به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید.

کرتهای اصلی به پنج سطح کود ازته (صفر، 40، 80، 120 و 160 کیلوگرم ازت خالص در هکتار) و کرتهای فرعی به پنج زمان مصرف کود ازته (تماماً در زمان کاشت،  2/1در زمان کاشت + 2/1در مرحله پنجه‌زنی، 2/1در زمان کاشت + 2/1در مرحله سنبله رفتن، 3/1در زمان کاشت + 3/1در مرحله پنجه‌زنی + 3/1در مرحله سنبله رفتن و در زمان کاشت +  1/4مرحله پنجه‌زنی + 4/1در مرحله ساقه رفتن +4/1 در مرحله سنبله رفتن) اختصاص یافت.

 ارزیابی نتایج نشان داد که اثر سطوح کود ازته بر روی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک معنی‌دار، ولی اثر تقسیط کود ازته و نیز اثرات متقابل سطوح و زمانهای مختلف مصرف کود ازته بر روی این صفات معنی‌دار نبود. مراحل نمو گندم تحت تأثیر سطوح مختلف کود ازته و زمانهای متفاوت مصرف آن قرار نگرفت. میزان تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول نسبت به درجه – روزهای رشد در طول فصل رشد با افزایش میزان ازت مصرفی در مقایسه با سطوح پایین آن بالاتر بود. شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول با گذشت زمان و تا مرحله گرده‌افشانی افزایش و سپس کاهش یافت. سرعت رشد محصول در مرحله خمیری نرم به صفر رسیده و پس از آن منفی گردید. تغییرات میزان رشد نسبی و میزان جذب خالص نسبت به درجه روزهای رشد در سطوح مختلف کود ازته روند کاهشی داشت، به طوری که در ابتدای فصل رشد حداکثر بوده و با گذشت زمان تا صفر کاهش یافته و سپس منفی گردید. زمانهای مختلف مصرف کود ازته و اثرات متقابل میزان و زمان مصرف ازت در طول فصل رشد تأثیر چندانی بر روی روند تغییرات شاخصهای مورد مطالعه نداشت.


محمود عظیمی، سیروس مسیحا، محمد مقدم ، مصطفی ولیزاده،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده

به منظور بررسی میزان تنوع ژنتیکی در پیازهای بومی ایران آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام پذیرفت. تعداد 16 توده پیاز بومی برای صفات مختلف، در شرایط مزرعه‌ای و از نظر پروتئین‌های کلی بذر با الکتروفورز عمودی SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفت.

 بر اساس تجزیه واریانس داده‌ها، بین توده‌ها از نظر رنگ برگ، سفتی بافت پیاز، میانگین عملکرد پیاز تک بوته و تعداد لایه‌های خوردنی پیاز اختلاف معنی‌داری وجود داشت. توده‌های همدان 148-98، اراک 96-98، اراک 87-98، زنجان 223-98 و اراک 103-98 به ترتیب بالاترین میانگین عملکرد تک بوته را به خود اختصاص دادند. به طور کلی اختلاف معنی‌دار بین توده‌ها از نظر بسیاری از صفات، نشانگر وجود تنوع ژنتیکی در ژرم‌پلاسم پیاز ایرانی می‌باشد. نتایج حاصل از تجزیه کلاستر توده‌ها برای صفات زراعی و میانگین عملکرد تک بوته مشابه هم بود و 16 توده ارزیابی شده در 4 گروه متفاوت قرار گرفتند. تجزیه کلاستر بر مبنای الگوهای نواربندی، دو گروه متفاوت را در بر داشت و با نتایج تجزیه کلاستر برای صفات زراعی مطابقت نداشت. با انجام تجزیه به مولفه‌های اصلی، دو مولفه اول 58/97% از کل واریانس متغیرهای اولیه را توجیه کردند. عملکرد مهم‌ترین نقش را در تبیین مولفه اول داشت و در مرتبه بعدی وزن خشک قرار داشت. در مولفه دوم وزن خشک و قطر پیاز بیشترین تاثیر را دارا بودند. در مجموع، تجزیه به مولفه‌های اصلی نیز توانست گروه‌های حاصل از تجزیه کلاستر برای صفات زراعی را از همدیگر متمایز نماید. هر کدام از گروه‌ها از نظر برخی صفات برتر از سایر گروه‌ها بودند. به عنوان مثال گروه متشکل از توده‌های همدان، زنجان و اراک از بیشترین عملکرد تک بوته، وزن خشک و قطر پیاز برخوردار بود.


ولی ‌اله رامئه، عبدالمجید رضایی، احمد ارزانی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده

به منظور برآورد میزان ترکیب‌پذیری، هتروزیس و دیگر پارامترهای ژنتیکی عملکرد دانه و اجزای آن در ذرت دانه‌ای، از تلاقی‌های دای آلل شش لاین اینبرد استفاده شد. والدها به همراه 15 دورگ به انضمام چهار ژنوتیپ اضافی دیگر، در قالب طرح لاتیس مربع ساده مورد بررسی قرار گرفتند. برای تمامی خصوصیات، به استثنای طول دانه، سودمندی نسبی طرح لاتیس کمتر از یک بود، لذا داده‌ها در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی تجزیه و تحلیل شدند و با حذف ژنوتیپ‌های اضافی با روش 2 گریفینگ و مدل مختلط B مورد تجزیه و تحلیل ژنتیکی قرار گرفتند.

 میانگین مربعات ترکیب‌پذیری‌های عمومی و خصوصی برای تمامی صفات معنی‌دار بود. نسبت میانگین مربعات ترکیب‌پذیری عمومی به ترکیب‌پذیری خصوصی برای تمامی صفات، به استثنای تعداد ردیف دانه، کمتر از یک بود، که سهم بیشتر اثر غیرافزایشی ژن‌ها را در کنترل ژنتیکی آنها نشان داد. برآوردهای درجه غالبیت کمتر از یک و توارث خصوصی پایین برای تمامی صفات، به استثنای تعداد ردیف دانه، تأیید مجددی بر اهمیت بیشتر اثر غیرافزایشی ژن‌ها در کنترل این خصوصیات بود. بنابراین، برای عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف، وزن 100 دانه، طول دانه، طول بلال و درصد چوب بلال، تولید دورگ سینگل کراس به منظور بهره‌مندی بیشتر از اثر غیرافزایشی ژن‌ها از اولویت زیادتری برخوردار است. برای بهبود ژنتیکی تعداد ردیف دانه، روش‌های مبتنی بر گزینش والدین مطلوب از کارایی خوبی برخوردار خواهد بود. در دورگ‌های مورد مطالعه، تعداد دانه در ردیف و وزن 100 دانه اهمیت بیشتری در توجیه تغییرات عملکرد دانه داشت. در شرایط این مطالعه، دورگ‌های 5×4 و 6×5 با داشتن ترکیب‌پذیری خصوصی بالا برای تعداد دانه در ردیف، وزن 100 دانه و عملکرد دانه، در زمره برترین دورگ‌ها محسوب گردیدند.


عباسعلی ولی، مهدی بصیری،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

سطح وسیعی از مراتع ایران دارای پوشش درمنه است، که مورد بهره‌برداری نیز قرار می‌گیرد. تعیین میزان بهره‌برداری از پوشش درمنه‌زار در مدیریت صحیح بهره‌برداری ضروری است. انتخاب روش مناسبی که دقت قابل قبول و سرعت لازم را داشته باشد، مورد نیاز مرتع‌داران است. روش‌های تعیین درصد بهره‌برداری متداول برای گیاهان چوبی و بوته‌ها عبارت است از: قطع و توزین، واحد مرجع، تخمین چشمی، طول سرشاخه، قطر سرشاخه و شاخص تولید. این روش‌ها در مرتع قشلاقی چاره‌لر جرقویه، در فاصله 250 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان انجام شد. در بین این روش‌ها، روش قطع و توزین دقیق‌ترین روش است، ولی به دلیل زمان‌بر بودن، مشکل است. در این تحقیق به کمک آزمون آماری تی‌تست میانگین روش‌های ذکر شده با روش قطع و توزین مقایسه گردید.

نتایج نشان داد که میانگین‌های روش‌های واحد مرجع، طول سرشاخه و قطر سرشاخه با میانگین روش قطع و توزین اختلاف معنی‌داری ندارند. پس از مقایسه سرعت آنها، روش واحد مرجع به خاطر سرعت زیادتر، انتخاب و برای درمنه‌زارها معرفی گردید.


حمیدرضا رحمانی، محمود کلباسی، شاپور حاج‌رسولیها،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده

سرب حاصل از سوخت وسایل نقلیه به عنوان مهم‌ترین و بیشترین منبع آلوده‌کننده محیط ذکر گردیده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی آلودگی خاک به وسیله ذرات سرب خارج شده از اگزوز اتومبیل‌ها در بزرگراه‌های رشت – انزلی (منطقه انزلی)، کلاچای – رامسر (منطقه رامسر)، تهران – کرج (منطقه کرج) و تهران – اصفهان (منطقه دلیجان) صورت گرفت. در هر بزرگراه راستایی به طول 100 متر عمود بر جاده، در یک یا دو طرف انتخاب گردید و در فواصل و عمق‌های مشخص از جاده نمونه‌برداری به عمل آمد. نمونه‌های خاک به آزمایشگاه منتقل شد و بعضی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی، و هم‌چنین غلظت سرب کل نمونه‌ها بعداز عصاره‌گیری، با اسید نیتریک پنج مولار تعیین گردید.

نتایج نشان داد که غلظت سرب در حاشیه بزرگراه‌ها، به ویژه در سطح خاک، در مقایسه با غلظت زمینه بسیار بیشتر است، و با افزایش فاصله از جاده به صورت نمایی کاهش می‌یابد. در مورد عمق خاک (به استثنای یک مورد)، بیشترین غلظت سرب در هر فاصله از جاده، در عمق سطحی خاک (صفر تا پنج سانتی‌متر) اندازه‌گیری شد، که نشان‌دهنده جذب تثبیت سرب در سطح خاک می‌باشد. غلظت سرب نمونه‌های خاک حاشیه جاده‌ها با حجم ترافیک هم‌بستگی مستقیم و خوبی داشت.


فرشید نوربخش، شاپور حاج‌ رسولیها، گیتی امتیازی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده

شدت فعالیت آنزیم اوره‌آز نقش مهمی در کاربرد مؤثر کود اوره و ارزیابی آسیب‌های بالقوه زیست محیطی دارد. در این پژوهش فعالیت آنزیم اوره‌آز در 20 خاک گوناگون از مناطق خشک و نیمه خشک استان اصفهان اندازه‌گیری شد، تا هم‌بستگی آن با برخی از ویژگی‌های مهم فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک تعیین گردد. نمونه‌برداری از خاک به دو روش استریل و غیراستریل انجام شد، و ویژگی‌های مورد نظر در آنها معین گردید. دامنه فعالیت آنزیم اوره‌آز برای خاک‌های مورد بررسی 3/5-2/79 میکروگرم آمونیوم آزاد شده به ازای یک گرم خاک، در دو ساعت انکوباسیون تعیین شد.

 نتایج حاصل از بررسی هم‌بستگی‌های خطی نشان داد که از میان ویژگی‌های خاک، درصد کربن آلی با فعالیت آنزیم اوره‌آز بیشترین هم‌بستگی را دارد (***899/0=r). میان فعالیت آنزیم اوره‌آز و درصد هیچ یک از ذرات شن، سیلت و رس هم‌بستگی معنی‌داری دیده نشد. فعالیت آنزیم اوره‌آز و درصد نیتروژن کل خاک هم‌بستگی بسیار معنی‌داری با یکدیگر داشتند (***797/0=r). هم‌چنین، فعالیت اوره‌آز با هدایت الکتریکی عصاره اشباع نیز به طور معکوس هم‌بستگی معنی‌دار نشان داد (*499/0-=r)، لیکن با نسبت جذب سدیم (pH ، (SAR درصد آهک و ظرفیت تبادل کاتیونی هم‌بستگی معنی‌داری به دست نیامد. میان جمعیت کل باکتری‌ها (باکتری‌های رشد یافته در محیط آگار مغذی) و قارچ‌ها (قارچ‌های رشد یافته در محیط پوتیتو دکستروزآگار) با فعالیت آنزیم رابطه معنی‌داری وجود نداشت، ولی شمار باکتری‌های رشد یافته در محیط اوره آگار، با فعالیت آنزیم اوره‌آز هم‌بستگی معنی‌دار نشان دادند (*47/0=r). نتیجه بررسی هم‌بستگی‌های چندمتغیره گام به گام نشان داد که پس از ورود درصد کربن آلی به مدل، پارامترهای دیگر نمی‌توانند به ضریب هم‌بستگی مدل بیافزایند. بنابراین، مدل به صورت یک متغیره خواهد بود. به طور کلی، نتایج نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل کنترل کننده فعالیت آنزیم اوره‌آز در خاک‌های مورد آزمایش درصد کربن آلی خاک است.


ولی ‌الله کریمی، علی ‌اکبر کامکار حقیقی، علیرضا سپاسخواه ، داور خلیلی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

«خشک‌سالی» هنگامی اتفاق می‌افتد که کمبودی در مقدار بارندگی، رواناب و رطوبت خاک و افزایشی در میزان دمای هوا و یا کاهشی در سطح ایستایی در منطقه، نسبت به شرایط میانگین دیده شود. خشک‌سالی پدیده‌ای است که هر از چند سال می‌توان آن را با شدت‌های متفاوت در یک منطقه انتظار داشت. بنابراین با «خشکی» که از ویژگی‌های دایمی آب و هوایی هر منطقه است فرق می‌کند. در این پژوهش، با استفاده از روش هربست و همکاران، که بعداً توسط موهان و رانگاچاریا اصلاح شد، آمار بارندگی ماهیانه 21 ساله 51 ایستگاه هواشناسی مربوط به سازمان آب، در سطح استان فارس بررسی و نقشه‌های هم‌مدت و هم‌شدت خشک‌سالی برای کل استان فارس تهیه گردید. بر این پایه، مناطق شمال شرقی، جنوب شرقی، جنوب و جنوب غرب استان، که در مجاورت استان‌های خشک اصفهان، کرمان، هرمزگان و بوشهر واقعند، مناطق مستعد خشک‌سالی شناخته می‌شوند.
سیدعلی صفوی، غلامرضا رسولیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

برای بررسی اثر بیماری‌زایی قارچ Verticillium lecanii روی شته نخودفرنگی (Acyrthosiphon pisum) از فرم تجارتی قارچ (ورتالک) استفاده گردید. پوره‌های سن دوم شته نخودفرنگی با غلظت‌های 104، 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلی‌لیتر قارچ و تیمار شاهد با آب مقطر و ماده خیس‌کننده Tween-80 محلول‌پاشی شد. هر غلظت با 30 شته و در سه تکرار بررسی گردید. شته‌های تیمار شده در دمای 1±23 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 3±97% و دوره نوری 8:16 ساعت (نور : تاریکی) نگهداری و روی ساقه‌های یونجه پرورش یافتند. واحدهای آزمایشی به طور روزانه و به مدت 12 روز نمونه‌برداری، و حشرات مرده و پوره‌های تازه متولد شده از روی گیاه حذف گردید.

فراورده ورتالک تلفات چشم‌گیری در شته‌های تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 93/6±55/45% در غلظت 104 کنیدی در میلی‌لیتر به 45/4±55/95% در غلظت 108 کنیدی در میلی‌لیتر افزایش یافت. LC50 محاسبه شده 104×14/5 کنیدی در میلی‌لیتر بود، که نشان‌دهنده بیماری‌زایی زیاد قارچ روی شته نخودفرنگی است. مقادیر LT50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظت‌های 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلی‌لیتر، به ترتیب 10، 8، 5/6 و 5 روز محاسبه شد. برای غلظت 104 کنیدی در میلی‌لیتر مقدار LT50 در طول مدت بررسی به دست نیامد. مقادیر آهنگ تولیدمثل ویژه (R0) با افزایش غلظت کنیدی کاهش چشم‌گیری یافت. میانگین مقدار R0 از 38/5±15/28 در شاهد به 81/1±15/5 در غلظت 108 کنیدی در میلی‌لیتر کاهش پیدا کرد. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که ورتالک می‌تواند به عنوان عامل کنترل کننده موثری برای شته نخودفرنگی محسوب گردد. پژوهش‌های تکمیلی در شرایط طبیعی، و نیز ارزیابی این فراورده علیه آفات دیگر توصیه می‌شود.


توحید نجفی میرک، عباسعلی زالی، عبدالهادی حسین‌زاده، غلامرضا رسولیان، عباس سعیدی،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

شته روسی گندم یکی از آفات مهم غلات، به‌ویژه گندم و جو در بسیاری از مناطق غله‌خیز جهان محسوب می‌شود. استفاده از ارقام مقاوم به‌عنوان روشی بسیار مؤثر برای کنترل این آفت شناخته شده است. به‌منظور ارزیابی مقاومت ارقام و لاین‌های گندم به شته روسی، شمار 13 رقم گندم نان و 15 لاین گندم دوروم به همراه دو رقم شاهد مقاوم و حساس در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه کشت شد. در هر تکرار از هر ژنوتیپ سه گیاهچه در یک گلدان پلاستیکی به عنوان یک واحد آزمایشی در نظر گرفته شد. در مرحله 2-1 برگی تعداد پنج پوره سنین 5-4 شته روی هر کدام از گیاهچه‌ها رهاسازی شد. 21 روز پس از رهاسازی، درصد پیچیدگی برگ‌ها و درصد زردی یا کلروز برگ‌ها مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. علی‌رغم وجود هم‌بستگی بسیار بالا (%80) بین میزان پیچیدگی و میزان کلروز برگ‌ها، غربال ژنوتیپ‌ها بر اساس هر دو صفت انجام شد. تجزیـه واریانس داده‌ها، تنوع ژنیتیکی زیادی بین ژنوتـیپ‌ها برای هر دو صـفت نشان داد، به طوری‌که لاین‌های گنـدم دوروم DW2، DW8، DW12، DW9، DW14، DW4، DW7، DW3 و رقم آزادی با داشتن پیچیدگی برگ و میزان کلروز برگ کمتر نسبت به شاهد مقاوم، به عنوان مقاوم‌ترین ژنوتیپ‌ها و لاین گندم دوروم DW13 و رقم شیرودی و M-75-7 که هم دارای پیچیدگی برگ بیشتری و هم دارای میزان کلروز برگ بیشتری نسبت به شاهد حساس بودند، به‌عنوان حساس‌ترین آنها به بیوتیپ مورد آزمایش شته روسی شناخته شدند. مقایسه گروهی ژنوتیپ‌ها نشان داد که در کل، لاین‌های گندم دوروم مقاوم‌تر از ارقام گندم نان هستند. گروه‌بندی ژنوتیپ‌ها با بهره‌گیری از تجزیه خوشه‌ای بر اساس دو صفت مذکور بیانگر همین نتیجه بود.
منصور شاه ولی، ژیلا مشفق،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

تغییر نگرش کارشناسان کشاورزی، نسبت به اصول و مفاهیم پایداری، برای تحقق کشاورزی پایدار ضروری است. به منظور تحقق این مهم، باید به همه تدبیرهایی که منجر به تحکیم این‏گونه تغییرات می‌شود توجه نمود. از جمله چالش‌های مهم برای دست‌یابی به این هدف، تهیه کانال‌های اطلاع‏رسانی مناسب برای اثربخشی بیشتر است. هدف این پژوهش، بررسی نقش کاریکاتور در تغییر نگرش کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شیراز نسبت به کشاورزی پایدار بود که به ”روش نیمه‎تجربی“ و با دو گروه تجربی و یک گروه شاهد انجام گرفت. هشتاد نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شیراز با روش نمونه‎گیری ساده تصادفی به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش منظور شدند. برای بررسی نگرش آنان، پرسش‌ها بر اساس فرضیه‎‎های پژوهش، طرح و داده‎ها با پرسش‌نامه جمع‎آوری گردیدند. روایی آن با نظرسنجی اساتید تعیین و به منظور سنجش میزان پایایی آن ضمن انجام یک مطالعه راهنما، که به طور تصادفی، بین 33 نفر از جامعه آماری مشابه (کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی تبریز) صورت گرفت، از آزمون کرنباخ آلفا بهره گرفته شد. میزان ضریب پایایی کل پرسش‌نامه در این پژوهش 65/0بود. تحلیل پاسخ‌ها با آمارهای توصیفی و استنباطی انجام گردید. مقایسه نتایج دو کارگاه آموزشی با کاریکاتور و بی کاریکاتور از طریق آزمون “من‎ویتنی‎یو” و در نهایت مقایسه نتایج کارگاه‌های آموزشی با کاریکاتور و بی‎کاریکاتور با گروه شاهد از طریق آزمون “کروسکال والیس” حاکی از آن است که کارگاه آموزشی با کاریکاتور بیشترین تغییرات را در نگرش کاشناسان در راستای کشاورزی پایدار ایجاد کرده است. بنابراین، به‌کارگیری کاریکاتور به منظور تبیین علمی کشاورزی پایدار می‎تواند حرکتی مؤثر برای تحقق کشاورزی پایدار باشد. زیرا به دلیل قابلیت‌های ویژه‌ آن در ایجاد ارتباط با مخاطبانش، زمینه گسترده‏ای فراهم می‌شود تا مردم پیام‌های زیست‎محیطی را با گوش دل بشنوند و به طور جهانی فکر کنند و راه زیستن بهتر را همراه با حفاظت از منابع، در شرایط محلی خود بیابند.
جعفر جعفرزاده، اسداله بابای اهری، محمد مقدم واحد، مصطفی ولیزاده، حمداله کاظمی، حبیب‌الله قزوینی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

در این‌ پژوهش‌ واکنش‌ 42 توده‌ بومی‌ جو و رقم‌ حساس‌ زر جو نسبت‌ به‌ چهار جدایه بسیار بیماری‌زای‌ Pyrenophora graminea به‌ نام‌های‌ مرند 3، عجب‌شیر 2، خاصه‌بان‌ تیره‌ و بستان‌آباد در گلخانه‌ گروه‌ گیاه‌پزشکی‌ دانشگاه‌ تبریز در سال‌1379 مطالعه‌ شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. توده‌ها در کرت‌های فرعی و جدایه‌ها در کرت‌های اصلی منظور شدند. آلوده‌سازی‌ بذرها به‌ روش‌ ساندویج‌ صورت گرفت. واکنش‌ توده‌های‌ جو با استفاده‌ از روش‌ ماتور و بتنگار مورد ارزیابی‌ قرار گرفت‌. نتایج‌ نشان‌ دادند که‌ از بین‌ توده‌های‌ مورد آزمایش‌، توده‌ 1 نسبت‌ به‌ جدایه مرند 3 و عجب‌شیر 2 و توده‌ 27نسبت‌ به‌ جدایه عجب‌شیر 2 مقاوم‌ هستند. از این‌ توده‌ها می‌توان‌ در ایجاد مقاومت‌ عمودی‌ در جو استفاده‌ نمود. توده‌های‌ 6، 8، 11، 12، 13، 15، 17، 25، 27، 28، 29، 31، 33، 34، 36، 37 و 41 نیزدر واکنش‌ به‌ جدایه‌ها در محدوده‌ نیمه‌ مقاوم‌ تا نیمه‌حساس‌ قرار داشتند. این توده‌ها نیز می‌توانند در ایجاد مقاومت نسبی استفاده شوند.
عباس داودی، اسلام مجیدی، حشمت الله رحیمیان، مصطفی ولیزاده،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

بیماری آتشک با عامل باکتریایی Erwinia amylovora (Burrill) Winslow et al از بیماری‌های مهم و خطرناک درختان میوه دانه دار محسوب می‏شود که در بعضی نقاط کشور خسارات اقتصادی فراوانی به ترتیب افزایش در درختان به، گلابی و سیب ایجاد نموده است. به منظور تعیین شدت آلودگی 43 رقم گلابی موجود در کلکسیون بخش تحقیقات باغبانی که در شرایط کاملاً طبیعی به بیماری آتشک آلوده شده بودند و نیز بررسی واکنش این ارقام در مقابل بیماری، ارزیابی با استفاده از سیستم استاندارد USDA در کلکسیون مذکور بر روی این ارقام انجام گرفت. در این بررسی، اکثر ارقام در شرایط طبیعی آلوده شده بودند، ولی شدت بیماری به طور معنی داری در بین ارقام تفاوت داشت. با استفاده از این سیستم گروه بندی، ارقام گلابی مورد بررسی در 2 گروه قرار گرفتند. 4/81% از ارقام گلابی به عنوان خیلی حساس و 6/18% دیگر به عنوان نیمه حساس شناسایی شدند. هم چنین برای گروه‌بندی ارقام گلابی، علاوه بر روش مذکور با استفاده از نرم افزار SPSS ، تجزیه خوشه‌ای (کلاستر) نیز در مورد میانگین کلیه ارقام براساس گروه شدت اکتسابی و با روش فاصله متوسط میانگین جفت گروه‌های موازنه نشده (UPGMA) انجام گردید و ارقام در سه کلاستر مجزا قرار گرفتند و چنین به نظر می رسد که گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه‎ای با سیستم گروه‌بندی USDA تطابق چندانی ندارد. هم‌چنین بین دو روش ارزیابی شدت آلودگی ارقام گلابی یعنی سیستم استاندارد USDA در شرایط آلودگی طبیعی و ارزیابی مزرعه‏ای با آلودگی مصنوعی هم بستگی معنی‌داری در سطح احتمال یک درصد دیده شد (83/0-=r).
عباسعلی ولی،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

خاک‌های شور و رستنی‌های شورروی یک سیمای متداول در مناطق بیابانی و استپی هستند. شوره‌زار‌ها در نواحی خشک در حال توسعه می‌باشند. بررسی آثار گیاهان شورروی برخصوصیات خاک و راه‌کارهای تطابقی گونه‌های شورروی، برای کنترل شوره‌زار‌ها ضروری است. Juncus gerardi یک شبه‌گراس چندساله شورروی و Halocnemum strobilaceum یک گیاه بوته‌ای و گوشتی شورروی است. نحوه استقرار این دو گونه در عرصه به‌صورت توده‌ای است. در این پژوهش برای بررسی آثار این گونه‌ها بر محیط ریشه، نمونه‌های خاک داخل توده‌ها با مناطق هم‌جوار در شوره‌زار کرسیای داراب مورد مقایسه قرار گرفت. هم‌چنین غلظت یون‌‌ها در بافت‌‌ها و اندام‌های زنده و مرده این دو گونه برای شناخت اشکال تطابقی آنها تعیین شد. نتایج نشان داد گونه Juncus gerardi باعث کاهش معنی‌داری در میزان شوری در عمق 30-0 سانتی‌متری سطح خاک شده، به‌طوری که میزان هدایت الکتریکی خاک در این عمق 37 درصد کاهش یافته است. ولی در عمق 60-30 سانتی‌متری سطح خاک میزان املاح و هدایت الکتریکی خاک افزایش معنی‌داری نشان می‌دهد. تعیین غلظت یون‌ها در بافت‌های گیاه، پایین بودن میزان املاح را نسبت به وزن خشک گیاه نشان می‌دهد. این مقدار برای سدیم 33/0 درصدوزن خشک گیاه است که این موضوع مبین جذب انتخابی یون‌ها به‌عنوان راه‌کار فرار از تنش شوری است. مقایسه خصوصیات خاک محیط ریشه Halocnemum strobilaceum با مناطق هم‌جوار کاهش معنی‌داری در میزان املاح و هدایت الکتریکی خاک در محیط اطراف ریشه را نشان می‌دهد، به‌طوری که میزان هدایت الکتریکی خاک در عمق 30-0 سانتی‌متری 27 درصد و در عمق 60-30 سانتی‌متری 40 درصد کاهش یافته است. تعیین میزان غلظت املاح در اندام‌های گیاه بالا بودن این میزان را نشان می‌دهد به‌طوری که میزان سدیم 18/8 درصد وزن خشک اندام‌های زنده گیاه را تشکیل می‌دهد. مقایسه میزان املاح در بافت‌های زنده و مرده گیاه افزایش چشمگیر این املاح را در بافت‌های مرده نسبت به بافت‌های زنده نشان می‌دهد. بنابراین این گونه با تجمع نمک در اندام‌های مسن در ساقه‌های بندبند خود و ریزش این اندام‌ها مقادیر زیادی از املاح را دفع می‌کند.
فریبا وفائی، کریم حداد ایرانی‌نژاد، پرویز طالبی چایچی، مصطفی ولیزاده،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

  طی سال‌های 80-1379 برخی خصوصیات زیستی و نوسانات جمعیت کنه دو نقطه‌ای بر روی پنج رقم از دو گونه لوبیا با استفاده از دیسک‌های برگی از مراحل رشدی 2 برگی، 6 برگی و گل‌دهی بوته‌ها تحت شرایط ثابت دمایی 1± 25 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5± 45 درصد و L:D)15:9) سیستم نوری بررسی گردید. پرورش انبوه کنه دو نقطه‌ای در روی بوته‌های گوجه‌فرنگی در شرایط محیطی کاملاً مشابه عملی گردید و اثر تغذیه از ارقام لوبیا چیتی، بیکر، سان‌ری، کانتاندر و چشم بلبلی به عنوان گیاه میزبان روی میزان باروری، درصد تفریخ تخم، دوره نشو و نمای جنینی، دوره لاروی، تعداد لارو، درصد مرگ و میر لاروها، دوره پورگی، تعداد پوره، دوره رشد از لارو تا قبل از تخم‌ریزی، طول دوره تخم‌ریزی، درصد مرگ و میر پوره‌ها، نسبت جنسی و طول عمر کنه‌های بالغ از ظهور تا مرگ مطالعه شد. نتایج نشان داد که در مرحله 2 برگی، لوبیا چشم بلبلی و ارقام چیتی و کانتاندر از لوبیای معمولی با دارا بودن بیشترین تعداد تخم و درصد تفریخ آنها، کوتاهی دوره‌های نشو و نمای جنینی و لاروی، پایین بودن درصد مرگ و میر لارو‌ها، کوتاه بودن دوره رشد پورگی، دوره رشدی از لارو تا تخم‌ریزی، طولانی بودن طول دوره تخم‌ریزی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ به عنوان میزبان‌های مناسب و در مقابل ارقام سان‌ری و بیکر به عنوان میزبان‌های نامناسب عمل می‌کنند. در مرحله 6 برگی، باز هم چشم بلبلی و کانتاندر از لحاظ طول دوره نشو و نمای جنینی، تعداد لارو، طول دوره لاروی، میزان مرگ و میر لاروی، طول دوره پورگی، دوره رشدی از لارو تا قبل از تخم‌ریزی، طول دوره تخم‌ریزی، نسبت جنسی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ میزبان‌های مناسب ولی ارقام چیتی، بیکر و سان‌ری به عنوان میزبان‌های نامناسب تشخیص داده شدند. سرانجام در مرحله گل‌دهی، ارقام چیتی، بیکر و سان‌ری از لحاظ تعداد تخم‌ و درصد تفریخ آنها، تعداد لارو‌، تعداد پوره، درصد مرگ و میر پورگی و نسبت جنسی برای کنه میزبان مناسب ولی لوبیا چشم بلبلی و کانتاندر بر عکس مراحل پیشین میزبان‌های نامناسب تشخیص داده شدند.


نسرین علیزاده، اسدالله بابای اهری، یعقوب اسدی، مصطفی ولیزاده، بهمن پاسبان اسلام،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

  به منظور بررسی اثر قارچ عامل پوسیدگی اسکلروتینائی ساقه کلزا ( Sclerotinia sclerotiorum ) در شرایط مزرعه روی کمّیت و کیفیت روغن به‌ دست آمده و کنجاله آن، سه رقم کلزای پاییزه اکاپی، طلایه و SLM046 در سه بلوک کامل تصادفی در دو حالت بدون بیماری و دارای بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. به‌منظور ایجاد بیماری در شرایط مزرعه، گیاهان به ‌وسیله جدایه SK4 قارچ ( S. sclerotiorum ) به روش لوارتوسکا مایه‌زنی شدند. محل مایه‌زنی ساقه‌های گیاهان در ارتفاع 30 سانتی‌متری از سطح خاک و در اواسط مرحله گل‌دهی بوته‌ها بود. نتایج نشان داد که ویژگی‌هایی مانند وزن هزار دانه، درصد اسید چرب اولئیک در گیاهان بیمار به طور معنی‌داری کمتر از گیاهان سالم بود، ولی درصد اسید چرب اروسیک در روغن و میزان گلوکزینولات کنجاله در گیاهان بیمار به طور معنی‌داری بیشتر از گیاهان سالم بود. هم‌چنین بین سه رقم مورد آزمایش به غیر از درصد روغن برای تمامی صفات دیگر اختلاف معنی‌داری دیده نشد. بین وزن هزار دانه و درصد اسید اروسیک و نیز بین درصد روغن به ‌دست آمده و میزان گلوکزینولات، هم‌بستگی منفی و معنی‌داری دیده شد. بنابراین به نظر می‌رسد که بیماری پوسیدگی اسکلروتینائی ساقه در کلزا کمّیت و کیفیت روغن را از طریق کاهش اسید اولئیک و درصد روغن و افزایش اسید اروسیک و گلوکزینولات کاهش می‌دهد.


عسگر زحمتکش‌، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون‌ کریم‌ زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده

این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیره‌های حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخص‌هایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)‌، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگ‌های دراز تغذیه شده با جیره‌های حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخص‌ها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت. بیوماس خرچنگ‌های دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیره‌های حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگ‌های دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنی‌دار بوده‌اند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می‌رسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگ‌های دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیره‌های حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد می‌گردد میزان مناسب کلسیم در جیره‌های فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
محمود ولیزاده، عباس صفرنژاد، قربانعلی نعمت زاده، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده

  زیره پارسی که به آن زیره سیاه یا زیره کوهی نیز گفته می‌شود، یکی از مهم‌ترین گیاهان دارویی بوده و ارزش اقتصادی بالایی دارد. به‌طور کلی اطلاعات محدودی در ارتباط با کشت این ویترو این گیاه وجود دارد. در این پژوهش برای اولین بار از ریزنمونه محور جنینی برای باززایی زیره پارسی استفاده شد. محیط کشت B5 (گامبورگ) حاوی غلظت‌های مختلف هورمون‌های NAA (نفتالن استیک اسید)، 2,4-D ( دو و چهار - دی کلرو فنوکسی استیک اسید) به تنهایی یا همراه با Kin (کینتین) مورد استفاده قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 30 تیمار مختلف و 10 تکرار در هر تیمار انجام شد. بیشترین تعداد ریزنمونه تولید کننده کالوس مربوط به تیمار با ترکیب هورمونی 1/0 میلی‌گرم در لیتر 2,4-D و 2 میلی‌گرم در لیتر Kin یا 1 میلی‌گرم در لیتر NAA و 2 میلی‌گرم در لیتر Kin بود. در تعدادی از تیمارهای فاقد کینیتین نیز باززایی صورت گرفت که نشان داد، برای باززایی زیره پارسی وجود هورمون سیتوکینین الزامی نیست. بهترین تیمار از لحاظ میانگین تعداد ساقه باززایی شده، تیمار با ترکیب هورمونی 1/0 میلی‌گرم در لیتر NAA و 4 میلی‌گرم در لیتر Kin بود. بیشترین فراوانی القای جنین سوماتیکی مربوط به تیمار با ترکیب هورمونی 2 میلی‌گرم در لیتر 2,4-D بود. در این روش به‌دلیل جوان بودن ریزنمونه و عکس‌العمل مناسب به محیط کشت، کالوس دهی و باززایی فقط در یک نوع محیط کشت و بدون نیاز به هیچ‌گونه واکشتی صورت گرفت که منجر به کوتاه شدن زمان کشت بافت و کم شدن آلودگی و نیاز به مواد مصرفی شد.


فرمیسک ولی محمدی، مهدی تاج بخش، علی سعید،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر تاریخ و تراکم‌های مختلف کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و برخی صفات کیفی و مرفولوژیکی نخود، آزمایشی در سال زراعی 85 ـ 1384 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، مزرعه تحقیقات کشاورزی دیم ارومیه به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. آزمایش روی توده محلی قزوین در سه تاریخ کاشت (15 آبان ماه به صورت کاشت انتظاری، 15 اسفند ماه به صورت کاشت زود بهاره و 15 فروردین ماه به صورت کاشت معمول بهاره) به عنوان فاکتور اصلی و چهار تراکم کاشت (45، 34، 23 و 17 بوته در متر مربع) به ترتیب حاصل از چهار فاصله روی ردیف (5/7، 10، 15 و20 سانتی‌متر) و فاصله بین ردیف 30 سانتی‌متر به عنوان فاکتور فرعی به مرحله اجرا درآمد. عملکرد، تعداد غلاف در بوته، درصد پروتئین دانه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه اندازه‌گیری شد. تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که تاریخ های مختلف کاشت اثر معنی‌داری روی عملکرد، تعداد غلاف در بوته و درصد پروتئین دانه داشته ولی روی ارتفاع بوته، شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه معنی‌دار نگردید. بیشترین تعداد غلاف در بوته در تاریخ کاشت اول با میانگین 69/37 و بیشترین درصد پروتئین دانه در تاریخ کاشت دوم با میانگین 63/22 به دست آمد. هم‌چنین تراکم‌های مختلف کاشت اثر معنی‌داری روی عملکرد، ارتفاع بوته، شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه نداشتند اما اثر تراکم روی تعداد غلاف در بوته در سطح 1% و درصد پروتئین دانه در سطح 5% معنی‌دار گردید. به طوری که بیشترین تعداد غلاف در بوته در تراکم سوم با میانگین 5/31 و بیشترین درصد پروتئین دانه در تراکم اول با میانگین 31/22 به دست آمد. نتایج این بررسی مشخص کرد که از بین تاریخ‌های مختلف کاشت، کاشت زود بهاره در تراکم اول (45 بوته در متر مربع) بیشترین عملکرد (08/1042 کیلوگرم در هکتار) و بالاترین درصد پروتئین را نسبت به تاریخ‌های کاشت دیگر تولید نمود.
عیسی معروف پور، هادی معاضد، حیدرعلی کشکولی، حسین محمد ولی سامانی،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده

در مطالعات آلودگی آبخوان‌ها، آزمایش‌های ردیابی از اهمیت زیادی برخوردارند. این آزمایش‌ها به‌منظور تعیین ضریب انتشارپذیری آبخوان انجام می‌گیرند. در این پژوهش، اثر روش نمونه‌برداری در آزمایش‌های ردیابی بر مقدار ضریب انتشارپذیری آبخوان در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است. مدل فیزیکی مورد استفاده شامل یک مخزن مستطیلی به‌طول 72، عرض 10 و ارتفاع120 سانتی‌متر از جنس پلکسی گلاس بود و محلول کلرید سدیم با هدایت الکتریکی 14 دسی‌زیمنس بر متر به‌عنوان آلاینده پایدار انتخاب گردید. هم‌چنین آبخوان‌های شبیه‌سازی شده عبارت بودند از آبخوان با ذرات ماسه درشت و آبخوان با ماسه متوسط. آزمایش‌ها در ضخامت‌‌های 20 تا 100 سانتی‌متر با فواصل طبقاتی 10 سانتی‌متر در هر دو آبخوان صورت گرفت. در هر دو آبخوان، در کلیه آزمایش‌ها نمونه‌برداری به‌صورت نقطه‌ای و مخلوط انجام ‌شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که : 1) دامنه مقادیر ضریب انتشارپذیری به‌دست آمده از نمونه‌های نقطه‌ای برای هر دو آبخوان در محدوده نتایج سایر مطالعات آزمایشگاهی بود، 2) در کلیه آزمایش‌ها، مقادیر ضرایب انتشارپذیری نمونه‌های مخلوط از متوسط مقادیر ضرایب انتشارپذیری نمونه‌های نقطه‌ای بیشتر بود. از این رو، به‌نظر می‌رسد نمونه‌گیری به‌صورت مخلوط عاملی مؤثر در به‌دست آوردن مقادیر بالای انتشارپذیری است که سایر محققین در مطالعات میدانی خود گزارش نموده‌اند، 3) با افزایش ضخامت آبخوان، مقادیر ضرایب انتشارپذیری به‌دست آمده از نمونه‌های مخلوط تغییر ‌کرده ولی از روند یک‌نواختی پیروی نکرد که به‌نظر می‌رسد به‌خاطر خطاهای اجتناب ‌ناپذیری بوده باشد که در طی آزمایش‌ها روی داده است و 4) منحنی‌های رخنه و منحنی‌های تعداد حجم آب تخلخل به‌کار رفته به‌دست آمده از نمونه‌های نقطه‌ای و مخلوط هر ضخامت، در هر دو آبخوان نشان داد که این منحنی‌ها اختلاف آماری با هم ندارند. اگر چه منحنی‌های به‌دست آمده از نمونه‌های مخلوط، از چولگی بیشتری به سمت راست نسبت به منحنی‌های نمونه‌های نقطه‌ای برخوردار بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده از پژوهش حاضر، توصیه می‌شود که در مطالعات آلودگی آبخوان‌ها، نمونه‌گیری به‌صورت نقطه‌ای انجام شود تا بتوان عکس‌العمل‌ تنش‌های مختلف کیفی وارده به آبخوان را در شرایط فعلی و آینده، با دقت بیشتری پیش‌بینی نمود.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb