جستجو در مقالات منتشر شده


39 نتیجه برای اصفهان

محمد رضا وهابی، مهدی بصیری، سیدحمال الدین خواجه الدین،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

تغییرات کوتاه مدت (5 سال) پوشش تاجی، ترکیب گونه‌های گیاهی و تولید علوفه منطقه فریدن اصفهان تحت شرایط قرق و چرای دام بر روی نوزده تیپ گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه شاخصهای تراکم، پوشش تاجی و تولید گونه‌های گیاهی در داخل قرقهای مطالعاتی با کوادرات‌های دائم و در خارج قرقها با کوادرات‌های تصادفی، در سالهای 1362 و 1367 اندازه‌گیری و مقایسه گردید. نتایج مطالعات انجام گرفته نشان داد که تنوع گونه‌ای در مراتع منطقه در حد بالا و بالغ بر 212 گونه بوده و سهم کلاس‌های خوشخوراکی II، I و III از این تعداد به ترتیب 16، 5/8 و 5/75 درصد می‌باشد. پس از گذشت 5 سال، تراکم گیاهان کلاس‌های خوشخوراکی II، I و III در مراتع حفاظت شده به ترتیب 8/138، 8/120 و 5/51 درصد نسبت به مراتع چرا شده افزایش یافته و تراکم کل گیاهان 62 درصد افزایش داشته است. آمار مربوط به درصد ترکیب پوشش گیاهی، برای تشکیل سه دندروگرام، جهت نمایش تشابه تیپ‌های مختلف گیاهی مورد استفاده قرار گرفت. با در نظر گرفتن 32 درصد سطح تشابه به عنوان معیار آستانه، 19 محل مطالعه شده در سال 1362 دارای 10 تیپ گیاهی بوده است. این تیپ‌ها در سال 1367 در داخل قرقها به 8 تیپ کاهش یافته و در خارج از آنها در اثر چرا به 11 تیپ افزایش یافته است. معدل تولید علوفه در وضعیت قرق تقریباً 2 برابر تولید در وضعیت چرا بوده است (600 در برابر 315 کیلوگرم در هکتار). به منظور احیاء و بهبود پوشش گیاهی از طریق قرق نوزده تیپ گیاهی در سه گروه زمانی دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت(5 سال)طبقه بندی گردیدند. این مطالعه با انتخاب پوششهای گیاهی متنوع از نظر ترکیب گیاهی و میزان تخریب، در شرایط اقلیمی نسبتاً مشابه انجام گرفت. همچنین گونه‌های گیاهی این مناطق، از نظر مقاومت به چرا و خوشخوراکی بررسی شده و نیز گونه‌های کم‌شونده، زیاد شونده و مهاجم در عرصه‌های مطالعه شده مورد شناسائی قرار گرفتند.


ابوالفضل فرجی، آقا فخر میرلوحی،
جلد 2، شماره 3 - ( 7-1377 )
چکیده

به منظور بررسی اثر مقدار و نحوه تقسیط نیتروژن بر خصوصیات رویشی،‌ عملکرد و اجزا عملکرد برنج (رقم زاینده‌رود)، آزمایشی در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. چهار مقدار (60، 90، 120 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت کود اوره) و چهار نحوه تقسیط [1- (1-0-0)، 2- ( 3/1-3/1 -3/1 )، 3- (0- 2/1- 2/1) و 4- (0- 3/1- 3/2)] با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. با افزایش مقدار کود، میانگین ارتفاع بوته‌ها، تعداد پنجه در واحد سطح و تعداد روز تا خوشه‌دهی و رسیدگی گیاه افزایش معنی‌داری پیدا کرد. با افزایش مقدار نیتروژن تا 120 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه و تعداد خوشه در متر مربع زیاد شد، در حالی که مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن سبب کاهش عملکرد دانه و تعداد خوشه گردید. اثر مقدار نیتروژن بر تعداد دانه در خوشه معنی‌دار نبود. با افزایش مقدار نیتروژن وزن هزار دانه از روند خاصی پیروی نکرد، در حالی که شاخص برداشت و درصد دانه‌های پر شده کاهش معنی‌داری یافت. همچنین درصد نیتروژن اندام هوایی در مرحله خوشه‌دهی و درصد نیتروژن خوشه‌ها در زمان برداشت با افزایش مقدار کود افزایش یافت. کاربرد کود پایه سبب افزایش معنی‌دار ارتفاع، تعداد پنجه در واحد سطح، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد دانه و تعداد خوشه و کاهش معنی‌دار شاخص برداشت شد. تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه در اثر نحوه تقسیط کود از روند خاصی پیروی نکرد، در حالی که درصد نیتروژن گیاه با تاخیر مصرف کود افزایش یافت. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که حداکثر عملکرد دانه با مقدار 120 کیلوگرم نیتروژن و تقسیط ( 3/1- 3/1- 3/1) به دست آمد.
سیدجمال‌ الدین خواجه‌ الدین،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

در این طرح اجتماعات گیاهی پارک ملی کلاه‌قاضی بررسی شده است. پارک ملی کلاه‌قاضی در 36 کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده و از تنوع گیاهی و جانوری زیادی برخوردار است. در این مطالعه 214 گونه گیاهی جمع‌آوری شد. اجتماعات گیاهی پارک از نوع اجتماعات مناطق خشک است. با استفاده از روش کوادرات‌های داخل هم، حداقل سطح اجتماعات پارک مطالعه شد، و با استفاده از منحنی گونه به سطح، کوادرات 100 متر مربعی برای جمع‌آوری داده‌های تاج پوشش و تراکم هر گونه و تعیین مقدار سنگ، سنگ‌ریزه و لاش برگ انتخاب گردید. برای تعیین اجتماعات، از روش اوردیناسیون برای آنالیز داده‌ها استفاده شد.

تابع پوشش گیاهی در این پارک کم و از صفر تا حداکثر پنج درصد متغیر است. اجتماعات گیاهی اصلی پارک را گونه های ذیل تشکیل می‌دهند:Cousinia piptocephala ، Acantholimon spp.، Anabasis aphylla، Artemisia sieberi، Pteropyrum aucheri، Scariola orientalis و Ebenus stellata. این گونه‌ها با دیگر گونه‌ها، اجتماعاتی را تشکیل می‌دهند. رویشگاه‌هایی به صورت موزاییک وجود دارد که باعث تشکیل اکوتون‌ها و افزایش تنوع اجتماع گیاهی در پارک می‌شود. اجتماعات گیاهی آب‌دوست در کنار چشمه‌سارها گسترش محدودی دارند. اکثر اجتماعات پارک از عامل ادفیک متاثر شده‌اند، و عامل بیولوژیک درسطح محدودی موثر بوده است. گونه‌ای .Ficus sp در پارک وجود دارد، که احتمال دارد گونه یا واریته جدیدی باشد.


سیدجمال ‌الدین خواجه ‌الدین،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده

درختچه گون گزی (Astracantha adscendens) بومی ایران بوده و در رویشگاه‌های کوه سری کوه‌های زاگرس می‌روید. این رویشگاه‌ها که در مناطقی مانند چهارمحال و بختیاری و فریدن بیشتر دیده می‌شوند، دارای برف زیاد وسراشیب‌های تند هستند. این مطالعه در منطقه چلگرد چهارمحال بختیاری و فریدن اصفهان صورت گرفت. بدین منظور، عوامل محیطی چون شیب، ارتفاع از سطح دریا و آزیموت شمال مغناطیسی، و درگون گزی، قطر تاج پوشش به صورت چهار شعاع، در جهت بالا، پایین و دو سمت راست و چپ شیب اندازه‌گیری شد. بین ابعاد اندازه‌گیری شده گیاه و عوامل محیطی آنالیز رگرسیون انجام گردید.

نتایج نشان داد که شعاع سمت بالای شیب، با تغییر شیب هم‌بستگی منفی خیلی شدید دارد. بین شعاع به طرف پایین و شیب هم‌بستگی مشاهده نشد. دو شعاع سمت راست و چپ شیب هم که با یکدیگر هم‌بستگی شدید مثبت داشتند، متناسب با شیب کوتاه‌تر می‌شدند. حجم درختچه نیز در جهت بالای شیب کاهش یافته است. با آنالیز خوشه‌ای و رسم دندروگرام، شکل گیاه در هفت گروه طبقه‌بندی گردید. استرس فشار برف و یخ، باعث خراش و ساییدگی جوانه‌های سمت بالای شیب می‌گردد. با حرکت برف و باران، و نیز تردد حیوانات وحشی و دام اهلی، خاک و سنگ‌ریزه به طرف پایین حرکت کرده و تاثیر فیزیولوژیک و مکانیکی فوق را در گیاه موجب می‌شود. بنابراین، سر خوردن برف همراه با دیگر عوامل محیطی، آثار مختلفی بر شکل گیاه به جای می‌گذارند که می‌توان آنها را در سه گروه تاثیر مکانیکی مستقیم برف، تاثیر فیزیولوژیک برف و تاثیر غیرمستقیم بارندگی و حیوانات وحشی طبقه‌بندی کرد. در اثر این عوامل و واکنش فیزیولوژیک گیاه به آنها، شکل گون گزی از قیفی یا واژ مخروطی به نیمه قیفی شکل و یا نیم واژ مخروطی تبدیل می‌گردد.


احمد آریاوند، حسین فتح پور،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

پناهگاه حیات وحش موته با مساحت حدود 220000 هکتار در 95 کیلومتری شمال شهر اصفهان قرار دارد. در این پناهگاه، تعداد 511 گونه گیاه آوندی متعلق به 284 جنس و 59 تیره و 118 گونه جانور مهره‌دار متعلق به 85 جنس و 38 تیره یافت می‌شود. گونه‌های گیاهی نادر منطقه، بر پایه‌ی آخرین طبقه‌بندی IUCN و با توجه به معیارهای مهم در دو رسته گونه‌های در معرض خطر انقراض، شامل:

 Astragalus chaetopodus Bunge., Astragalus eirostomus Bornm., Astragalus indistinctus Podl. And Maassoumi, Cousinia phyllocephala Bornm. And Gauba, Cousinia rhaphiocephala Rech, f., Cousinia straussii Hausskn. And C. Winkl., Ferula kashanica, Rech. f., Onobrychis psoraleifolia Boiss. Var. psoraleifolia and var. pleiophylla Bornm.

و هم‌چنین گونه‌های آسیب‌پذیر، شامل:

Bunium caroides (Boiss.) Hausskn. ex Bornm., Dielsiocharis kotschyi (Boiss.) O. E. Schultz, Dionysia caespitosa (Duby) Boiss., Dorema ammoniacum D. Don., Dorema aucheri Boiss., Dracocephalum kotschyi Boiss., Echinophora platyloba DC., Hymenocrater bituminosus Fisch. and C. A. Mey., Pimpinella deverroides (Boiss.) Boiss., Prangos cheilanthifolia Boiss., Thymus daenensis Celak subsp. Daenensis

شناسایی شده‌اند.

از سوی دیگر، گونه‌های جانوری نادر منطقه نیز در چهار رسته گونه‌ای به دشت در خطر انقراض، شامل:

Jaculus blanfordi Murray، Felis silvestris Schreber، F. caracal Schreber (از پستان‌داران)؛ Gypaetus barbatus، Falco pelegrinoides، F. cherrug، F. peregrinus (از پرندگان)؛ در معرض خطر انقراض، شامل: Vulpes cana Blanford، Ochotona rufescens Gray (از پستان‌داران)؛ Falco naumanni، F. columbarius، Chlamydotis undulata (از پرندگان)؛ Varanus griseus (از خزندگان)؛ آسیب‌پذیر، شامل: Gazella subgutturosa Gulensteadt، Canis lupus Linnaeus، Meles meles Linnaeus، Hyaena hyaena Linnaeus (از پستان داران)؛ Aquila chrysaetos (از پرندگان)؛ و سرانجام گونه‌های وابسته به حفاظت، شامل: Ovis orientalis Linnaeus، Capra aegagrus Elxeben، Panthera pardus Linnaeus (از پستان‌داران)؛ و Ammoperdix grseogularis (از پرندگان) می‌باشند.

در پایان، نتایج حاصل از این بررسی با نتایج بررسی‌های انجام شده در برخی از مناطق حفاظت شده کشور مقایسه شده است.


سید محمدجعفر ناظم السادات، احمدرضا قاسمی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

در این پژوهش میزان تأثیر پدیده ال‌نینیو نوسانات جنوبی بر بارندگی شش‌ماهه سرد استان‌های اصفهان، فارس، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد (22 ایستگاه) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که وقوع لانینا موجب کاهش 20 تا 50 درصدی بارندگی در استان‌های بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و جنوب فارس شد. در دیگر استان‌های مورد بررسی، این پدیده تغییر چندانی در بارندگی شش‌ماهه سرد سال ایجاد نکرد. برخلاف لانینا، وقوع ال‌نینیو موجب افزایش 20 تا 70 درصدی این بارندگی در بیشتر ایستگاه‌ها شد، که مقدار این افزایش به موقعیت جغرافیایی ایستگاه‌ها بستگی داشت. مشخص شد، در حالی‌که بیشتر ترسالی‌های شدید در منطقه مورد بررسی در شرایط ال‌نینیو بوده است، احتمال وقوع خشک‌سالی شدید در این حالت در عموم ایستگاه‌ها صفر تا 25 درصد می‌باشد. هم‌چنین، درصد وقوع خشک‌سالی شدید در شرایط لانینا در غالب ایستگاه‌ها بسیار کم بوده، و تنها در استان خوزستان و نواحی جنوبی استان فارس به 50% افزایش می‌یابد.
سالار جمالی، ابراهیم پورجم، احمد خیری، محمود دامادزاده،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

به منظور شناسایی فون نماتدهای انگل گیاهی مزارع غلات مهم (گندم، جو و ذرت) استان اصفهان، درطی سال‌های 1378 و 1379 تعداد 120 نمونه خاک و ریشه از نواحی مختلف کشت این محصولات در استان جمع‌‌آوری گردید. عملیات شستشوی خاک و استخراج نماتدها به روش الک و سانتریفیوژ انجام گرفت. کشتن و تثبیت نمونه‌ها با استفاده از محلول FGA (فرمالدئید، گلیسیرین و اسید استیک به نسبت 1:1:4) صورت پذیرفت. پس از انتقال نمونه‌ها به گلیسیرین، از نماتدهای استخراج شده اسلاید دائمی‌تهیه شده و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بررسی‌ها نشان دهنده وجود سه گونه، متعلق به دو جنس از خانواده Criconematidae می‌باشد. این گونه‌ها عبارت‌اند از: Hemicycliophora poranga ، Criconemella antipolitana و Criconemella xenoplax . گونه H. poranga که از خاک اطراف ریشه ذرت جدا شده است، برای نخستین بار از ایران گزارش می‌شود. گونه غالب برحسب فراوانی در نمونه‌ها، C. antipolitana است که از خاک اطراف ریشه گندم و جو در مناطق مختلف جداسازی گردید. گونه C. xenoplax از نمونه خاک مزرعه گندم با سابقه کشت درختان هلو استخراج و شناسایی شدند. هر سه گونه فوق برای فون نماتدهای استان جدید محسوب می‌شوند.
سید احمد خاتون‌آبادی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

با وجود محدودیت‌های مرتبط با نظام اداری، مالی و روش ارتباطی یک سویه در ترویج ایران و عدم بهره‌مندی کافی کشاورزان از خدمات ترویحی دولتی، چگونگی خصوصی‌سازی فعالیت‌های ترویجی از موضوعات بسیار با اهمیت در نظام کشاورزی ایران است. در این پژوهش اطلاعات اخذ شده از کارشناسان و مروجان کشاورزی استان اصفهان از طریق پرسش‌نامه، دسته‌بندی و اولویت‌بندی گردید و با بهره‌گیری از روش‌های آمار استنباطی (مدل‌های لگاریتم خطی، گروه‌بندی نسبت‌ها، آزمون‌های طیف لیکرت و آزمون میانگین دو جامعه) داده‌ها تجزیه و تحلیل شد. یافته‌های این پژوهش نشان داد که خدمات ترویجی خصوصی در بین کشاورزان با درآمد بالا نسبت به کشاورزان با درآمد پایین از استقبال بیشتری برخوردار است. اولویت فعالیت‌های خصوصی ترویجی در زمینه‌های دفع آفات، فنی و مکانیزاسیون، زراعت و بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی شد. نتایج هم چنین نشان داد که تولید کنندگان میوه‌جات و صیفی‌جات آمادگی بیشتری برای خرید خدمات ترویجی خصوصی از خود دارند و بین ترویج خصوصی از یک طرف و در آمد واحد تولیدی و سطح آگاهی کشاورز و احساس نیاز فوری کشاورز از طرف دیگر هم‌بستگی مثبت بالایی وجود دارد. هم چنین از میان گزینه‌های مختلف برای ساختار ترویج خصوصی بیشترین امتیاز را تعاونی ترویج و آموزش و از میان گزینه‌های مختلف برای چگونگی دائر نمودن خدمات ترویج خصوصی بیشترین امتیاز را ایجاد تعاونی‌های تولیدی کشاورزی به خود اختصاص داد. در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت شیوه ارائه خدمات پژوهشی در قالب تعاونی‌های تولید، به عنوان یکی از زمینه‌های مناسب برای ارائه نمودن خدمات ترویج خصوصی به جامعه کشاورزان و تقویت انگیزه یادگیری در آنان قابل توصیه است.
محمد نقی غلامی روچی، جواد میرمحمد صادقی، عباسعلی دهقانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

هدف از این پژوهش اندازه‌گیری بهره‌وری کل عوامل تولید (TFP (Total Factor Productivity صنایع کوچک روستایی استان اصفهان که شامل شش نوع صنایع غذایی، نساجی، فلزی، کانی غیر‌فلزی، شیمیایی و سلولزی بودند، بود. برای این منظور 60 کارگاه از 166 کارگاه صنایع کوچک روستایی موجود که در سال 1380 زیر نظر سازمان جهاد کشاورزی کار می‌کردند انتخاب شدند. اطلاعات مقطعی سال 1380 به دست آمده از طریق پرسش‌نامه از این 60 کارگاه داده‌های این تحقیق را تشکیل داد. توزیع نوع این60 کارگاه به نسبت توزیع نوع آنها در جامعه 166 کارگاهی بود. تحلیل استنباطی این پژوهش شامل دو بخش بود. در بخش اول TFP صنایع کوچک روستایی به کمک تابع تولید کاب - داگلاس تخمین زده شد که در آن ارزش تولید کارگاه‌ متغیر وابسته و هزینه‌های سرمایه، تعداد کل ساعت نیروی کار، هزینه مواد اولیه و هزینه سوخت و آب کارگاه متغیرهای مستقل را تشکیل می‌دادند. در بخش دوم عوامل مؤثر بر TFP این صنایع تحلیل گردید. برای این منظور با استفاده از ضرایبی که در بخش اول تخمین زده شده بود و نیز ارقام واقعی متغیرها، TFP هر کارگاه ‌محاسبه شد. سپس یک مدل رگرسیونی دیگر تخمین زده شد که در آن متغیر وابسته TFP های محاسبه شده و متغیر‌های مستقل شامل میانگین تعداد کل فرزندان نیروی کار، درصد نیروی کار تولیدی با تحصیلات ابتدایی و بالاتر، تعداد روز تعطیلی کارگاه در سال، متغیر مجازی برای وجود مرکز تحقیقات در کارگاه، بیمه بودن کل نیروی کار، عضویت کارگاه در اتحادیه و چند متغیر دیگر بود. نتایج بخش اول نشان داد که TFP صنایع غذایی بیشتر از TFP سایر انوع صنایع بود و بین TFP صنایع نساجی، فلزی، کانی غیر‌فلزی، شیمیایی و سلولزی اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. نتایج رگرسیون بررسی عوامل مؤثر بر TFP نشان داد که وجود مرکز تحقیقات در کارگاه، بیمه بودن کل نیروی کار و میانگین تعداد فرزندان نیروی کار روی TFP کارگاه اثر مثبت داشت. ولی سطح تحصیلات نیروی کار تولیدی، مساحت ساختمان‌های کارگاه و تعداد روز تعطیلی آنها اثر منفی داشت.
حمیدرضا سالمی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

به‌ منظور توجیه‌ فنی‌ پوشش ‌‌انهار خاکی‌، باید‌ میزان‌ نشت‌ مورد بررسی‌ قرار گیرد. این‌ مهم‌ تاکنون‌ در بعضی‌ از شبکه‌های‌ آبیاری‌ مختلف‌ کشور با استفاده‌ از روابط تجربی‌ که‌ در دیگر کشورهای‌ دنیا استخراج‌ گردیده‌ انجام‌ گرفته‌ است.‌ (در صورت‌ انجام‌ مطالعات). در حال حاضر طراحان و دست‌اندرکاران ساخت و ساز شبکه‌های مدرن آبیاری در کشور با استفاده از این معادلات و روابط اقدام به محاسبه نشت آب از کانال می‌نمایند. این معادلات برای مناطق مشخصی به دست آمده‌اند که واسنجی و صحت‌ یابی کاربرد این‌ معادلات‌ تجربی‌ برای‌ تخمین‌ مقدار نشت‌ آب‌ از کانال‌های‌ مناطق مختلف به عنوان هدف این پژوهش باید‌ مشخص‌ گردد. بنابراین در این‌ تحقیق‌ مقادیر تلفات‌ آب‌ در تعدادی‌ از کانال‌های‌ خاکی‌ منطقه‌ رودشت‌ اصفهان‌ اندازه‌گیری‌ شد ‌و سپس‌ مقدار نشت‌ آب‌ با آنچه‌ که‌ از طریق‌ معادلات‌ تجربی‌ تخمین‌ زده‌ می‌شود مقایسه‌ گردید. به منظور اندازه‌گیری‌ تلفات‌ آب‌، تعدادی‌ کانال‌ خاکی‌ در مناطق‌ جمبزه‌، شریف‌آباد، زیار، شاطور، قلعه‌ عبدالله‌، مادرکان‌، سیریان، قمیشان و سیچی‌ (با سه‌ بافت‌ خاک‌ سبک‌، متوسط و سنگین‌) انتخاب‌ گردید. در هر یک‌ از مناطق‌ فوق‌ سه‌ نوع‌ پوشش‌ گیاهی‌ کم‌، متوسط و زیاد در نظر گرفته‌ شد. اندازه‌گیری‌ تلفات‌ آب‌ به روش‌ جریان‌ ورودی ‌ـ خروجی‌ صورت‌ پذیرفته‌ و برای‌ اندازه‌گیری‌ سرعت‌ جریان‌ آب‌ از میکرو - مولینه‌ استفاده‌ شد. برای‌ تخمین‌ مقدار نشت‌ آب‌ از کانال‌ها معادلات‌ تجربی‌ اینگهام‌ (Ingham)، دیویس‌ و ویلسون (Davis and Wilson)، آفنگندن‌(Affengendon) ، موریتس‌(Moritz)، مولس‌ ورث‌ و ینی‌ دومیا (Mols Worth & Yennidumia)، پنجاب‌ هند و روش میسرا (Misra) به کار گرفته‌ شد. معادلات‌ رگرسیون‌ خطی‌ بین‌ مقادیر نشت‌ آب‌ اندازه‌گیری‌ شده‌ و نشت‌ آب‌ محاسبه شده‌ از معادلات‌ تجربی‌ اولیه‌ و پس‌ از اصلاح‌، به دست‌ آمده‌ و مشاهده‌ گردید که‌ این روش‌ها مقدار نشت‌ را کمتر از واقعیت‌ تخمین‌ می‌زنند. بعد از اصلاح‌ معادلات‌ ملاحظه‌ گردید که‌ معادلات‌ اینگهام‌ و موریتس‌ بالاترین‌ ضریب‌ تشخیص‌ را داشته‌ (96%) و شیب‌ خط نزدیک‌ به‌ واحد است‌ ضمن‌ این که‌ مقدار عرض از مبدأ نیز ناچیز می‌باشد. هم‌چنین ‌روشی که‌ در منطقه‌ مورد مطالعه‌ قابل‌ استفاده‌ است‌ روش‌ میسرا با ضریب‌ تشخیص‌(83%) و شیب‌ خط نزدیک‌ به‌ واحد می‌باشد. بدین‌ ترتیب‌ ضرایب‌ معادلات‌ تجربی‌ نشت‌ برای‌ شرایط منطقه‌ مورد مطالعه‌ اصلاح‌ شده‌ و مناسب‌ترین‌ معادله‌ تجربی‌ نشت‌ نیز تعیین‌ گردید.
سید جمال‌الدین خواجه‌الدین، سعید پورمنافی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

برای تعیین سطح زیر کشت شالیزارهای منطقه اصفهان، از داده‌های رقومی ماهواره‌ IRS-1D هند (سنجنده‌های PAN ، LISS III و سری زمـانی WiFS) استفـاده شـد. تصحیحـات مختلف شامـل هنـدسی، اتمسفریک، رادیومتریک و توپوگـرافی بر روی تصـاویر مربوط به سال‌هـای 2003 و 2004 اعمـال گردیـد. در این مطالعه پیش پردازش‌هـای لازم و آنالیزهـای مختلف از جمله آنالیزهـای ترکیبـات مربوط به تصاویر سری زمانی و هم‌چنین نمونـه بـرداری‌های میـدانی برای سال‌های 2003 و 2004 صورت گرفت. با انتخاب نواحی تعلیمی مناسب در تصاویر مختلف اقدام به طبقه بندی نظارت شده تصاویر گردید. از باند مادون قرمز موج کوتاه و شاخص آب (Normalized Difference Water Index (NDWI نیز برای بررسی امکان تعیین مناطق شالیکاری استفاده گردید. علاوه بر شالیزارها، اراضی کشاورزی غیر شالی، اراضی رهاشده، شوره‌زارها و رخنمون سنگی در تصاویر LISS III و با کمک تصویر PAN، مناطق شهری و نیز جاده‌ها قابل شناسایی گردیدند. با تشکیل جدول ماتریس خطا، دقت کلی طبقه بندی 91 درصد و کاپای کلی 89 درصد به دست آمد. مساحت زیر کشت شالیزارها نیز حدود 19500 هکتار در سال 2003 میلادی برای سنجنده LISS III و20450 هکتار برای سنجنده WiFS و در سال 2004 میلادی 21670 هکتار برای سنجنده WiFS تعیین گردید. با انجام این مطالعه مشخص شد که می‌توان داده‌های LISS III را برای تشخیص و تعیین دقیق سطح زیر کشت شالیکاری و داده‌های سنجنده WiFS برای تخمین سطح با دقت تقریباً قابل قبول استفاده کرد.
هادی رفیعی دارانی، محمد بخشوده، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

هدف اصلی این مطالعه، تعیین بهترین سیستم آبیاری و رتبه‌بندی کل سیستم‌های آبیاری قابل کارکرد در استان اصفهان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش‌نامه از 262 زارع دو شهرستان‌های فریدن و سمیرم در استان اصفهان به‌دست آمد. رتبه‌بندی و مقایسه سیستم‌ها از طریق روش‌های ماتریس معیارها و کارایی کیفی گزینه‌ها و برنامه‌ریزی توافقی انجام شد. در این مطالعه، سیستم‌های بارانی خطی، دورانی، تفنگی، چرخدار، کلاسیک ثابت و کلاسیک متحرک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آبیاری بارانی کلاسیک ثابت و بعد از آن کلاسیک متحرک، و در مواردی نیز فقط کلاسیک متحرک، به‌عنوان بهترین سیستم است. نتایج حاصل نشان دهنده تفاوت اندک بین انتخاب کشاورزان دارای آبیاری بارانی و سیستم مناسب منطقه است. هم‌چنین مقایسه نتایج سیستم مناسب منطقه با کشاورزان دارای آبیاری سنتی نشان دهنده تفاوت نسبتاً زیاد بین سیستم مورد استفاده کشاورزان با سیستم بهینه می‌باشد.
احسان زندی اصفهان، سید جمال الدین خواجه الدین، محمد جعفری، حمید رضا کریم زاده، حسین آذرنیوند،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

به منظور تعیین ارتباط متقابل خصوصیات مهم خاک با رشد گیاه سیاه تاغ در دشت سگزی اصفهان از فن رج بندی استفاده گردید. مطالعه به شیوه نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده انجام شد و 10 منطقه بر اساس سال کاشت و فیزیونومی ظاهری تاغ تفکیک گردید. سپس تعداد 10 نمونه هم سن گونه سیاه تاغ (Haloxylon ammodendron C.A.Mey) در هر منطقه انتخاب و شاخص‌های گیاهی نظیر ارتفاع، سطح تاج پوشش، محیط تاج پوشش، قطر تاج پوشش و قطر یقه اندازه‌گیری شد. هم‌چنین 30 پروفیل خاک در 10 منطقه متفاوت از نظر وضعیت رشد سیاه تاغ‌ها حفر گردید و 19 خصوصیت فیزیکی و شیمیایی خاک شامل pH ، Ec ، مجموع کلسیم و منیزیوم محلول ، کلرور، کربنات و بی کربنات، درصد رطوبت اشباع، درصد آهک، درصد گچ، درصد ماده آلی، درصد سیلت، درصد رس، درصد شن، درصد ازت کل، فسفر قابل جذب، سدیم و پتاسیم محلول، SAR و عمق شروع سخت لایه از سطح خاک( لایه محدود کننده) اندازه‌گیری شد. داده‌ها به روش رج بندی آنالیز گردید و نتایج نشان داد که نمونه‌های هم سن دارای اختلافات بسیار زیادی در شاخص‌های گیاهی بوده و خصوصیات فیزیکی خاک نظیر عمق شروع سخت لایه ( لایه محدود کننده) از سطح و درصد رطوبت اشباع و خصوصیات شیمیایی نظیر شوری و قلیائیت و درصد ازت کل بیشترین اثر را بر شاخص‌های گیاهی سیاه تاغ دارند. از طرف دیگر این نتایج بیانگر نقش مهم گیاهان سیاه تاغ در افزایش شوری و قلیائیت خاک زیر اشکوب خود است.
نوراله میرغفاری، حسین شریعتمداری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

میزان فلوراید محلول در آب‌های زیرزمینی، خاک و تعدادی از گیاهان زراعی در اطراف اصفهان به وسیله روش الکترود انتخابگر یونی (ISE) اندازه‌گیری شد. میانگین غلظت فلوراید در آب‌های منطقه مورد مطالعه در فصل بهار و تابستان به ترتیب 3/0 و 05/0 میلی‌گرم در لیتر بود. این مقادیر در محدوده مجاز برای مصارف آبیاری بوده ولی برای مصارف آب آشامیدنی دارای کمبود می‌باشد. میانگین غلظت فلوراید محلول در نمونه‌های خاک‌‌ 0/1 و حداکثر آن 2/3 میلی‌گرم بر کیلوگرم بود. به طورکلی، نقشه پراکنش مکانی فلوراید محلول در خاک نشان داد که میزان فلوراید در اطراف مراکز عمده صنعتی یعنی کارخانه‌های ذوب آهن و فولاد مبارکه و هم‌چنین پالایشگاه و نیروگاه بیشتر می‌باشد. در اندام هوایی گیاهان نیز کمترین و بیشترین مقدار فلوراید به ترتیب در یونجه با 2/0 و در ذرت با 2/4 میلی‌گرم در کیلوگرم وزن خشک مشاهده گردید. بالاترین میانگین غلظت فلوراید مربوط به گوجه‌فرنگی با 6/3 میلی‌گرم در کیلوگرم بود. میزان فلوراید در گیاهان با میزان فلوراید در خاک و آب آبیاری دارای هم‌بستگی مثبت و در سطح 1 درصد معنی‌دار و با ظرفیت تبادل کاتیونی خاک دارای هم‌بستگی منفی و در سطح 5 درصد معنی‌دار بود.
امیرمظفر امینی، عبدالحسین احمدی، عبدالحمید پاپ‌زن،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی ویژگی‌ها و دلایل مخالفت بهره‌برداران با اجرای طرح‌های یکپارچه‌سازی زمین‌های کشاورزی است. بخشی از اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 75 نفر از بهره‌برداران ساکن در 6 روستای ناموفق در اجرای طرح، در شهرستان کرمانشاه و منطقه لنجانات استان اصفهان همراه با بازدید از چند طرح انجام شده و در حال انجام، حاصل شد. بخش دیگر اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 44 نفر از کارشناسان مطلع و مرتبط با اجرای طرح‌ها در ادارات جهاد کشاورزی به دست آمد. میزان پراکندگی قطعات مالکیت هر بهره‌بردار با استفاده از ضریب پراکندگی جانشوفسکی اندازه‌گیری شد. برای تحلیل اطلاعات از آماره‌های ضریب هم‌بستگی و مقایسه میانگین استفاده شد. نتایج نشان داد مخالفت بهره‌برداران مهم‌ترین مانع اجرای یکپارچه‌سازی زمین‌های کشاورزی است و این افراد درصد اندکی از کل بهره‌برداران را تشکیل می‌دهد. در لنجانات این افراد از وضعیت ساختار زمین‌های کشاورزی مناسب‌تری به لحاظ اندازه و پراکندگی قطعات برخوردار هستند. در هر دو منطقه دلایل مخالفت بهره‌برداران قابل طبقه بندی در سه دسته‌ دلایل منطقی و بحق، دلایل منطقی ولی نابحق و دلایل غیر منطقی است. روش‌های مواجهه با مخالفین برای کسب توافق آنها، در سه شکل کدخدامنشانه، با دادن امتیاز و اجباری انجام می‌شود. جهت کاهش مخالفت‌ها و پیشبرد یکپارچه‌سازی زمین‌های کشاورزی در دو منطقه، آموزش و ترویج، اصلاح روش‌های فنی و اجرایی یکپارچه‌سازی و حمایت‌های حقوقی و قضایی از اجرای طرح‌ها، پیشنهاد می‌شود.
عبدالحسین احمدی، امیر مظفر امینی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  پژوهش حاضر، مطالعه عوامل موثر بر تقاضای اجرای طرح‌های یکپارچه‌سازی از سوی بهره‌برداران و بررسی مزایا و آثار یکپارچه‌سازی در واحد‌های بهره‌برداری از دیدگاه کارشناسان است. داده‌های پژوهش از طریق پرسش‌نامه و مصاحبه حضوری عمیق با کلیه کارشناسان مطلع و مرتبط با اجرای طرح‌های یکپارچه‌سازی در ادارات و مراکز خدمات جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه و منطقه لنجانات استان اصفهان و بازدید از چند طرح انجام شده و یا در حال انجام، به دست آمد. نتایج نشان می‌دهد در کرمانشاه، تأثیرات یکپارچه‌سازی در بهبود سه عامل تکنولوژی، مدیریت مزرعه و زمین، بیشتر از سایر عوامل تولید‌ است. در لنجانات نیز این تأثیر بر تکنولوژی و مدیریت مزرعه، بیشتر از سایر عوامل تولید می‌باشد. در هر دو منطقه، روستا‌های متقاضی طرح نسبت به سایر روستا‌ها، دارای مالکیت‌های بزرگ‌تر، پراکندگی قطعات بیشتر و بهره‌برداران کمتر، باسوادتر و جوان‌تری می‌باشند. هم‌چنین این روستا‌ها به مراکز خدمات یا ادارات کشاورزی نزدیک‌ترند و از برنامه‌های آموزشی- ترویجی بیشتری برخوردار بوده، بهره‌برداران آنها ارتباط بیشتری با مروجان دارند.


رمضانعلی دهقان، حسین شریعتمداری، حسین خادمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

شناخت شکل‌های شیمیایی فسفر موجود در خاک و تعیین مقدار هر یک از آنها می‌تواند ضمن کمک به شناخت فرایند تکامل خاک و درک فرایندهای ژنتیکی آن در ارزیابی حاصل‌خیزی خاک نیز به کار رود. در این پژوهش20 نمونه خاک از اعماق صفر تا 30 سانتی‌متری و 30 تا 60 سانتی‌متری در موقعیت‌های بالا، میانه و پایین چهار ردیف ارضی نواحی خشک (جی و زیار اصفهان) و نیمه خشک (فرخشهر و شهرکرد) انتخاب شدند. بر روی هر ردیف ارضی موقعیت بالای شیب شامل خاک کم‌عمق روی مواد مادری، میانه شیب شامل خاک غیر زراعی با پوشش طبیعی منطقه و در پایین شیب اراضی کشاورزی قرار داشت. خاک‌ها به روش دنباله‌ای برای تعیین مقادیر شکل‌های مختلف فسفر معدنی عصاره‌گیری شدند. میزان فسفر کل در خاک‌های مورد آزمایش بین 302 تا 1135 و با میانگین 715 میلی‌گرم در کیلوگرم خاک قرار داشت. حدود 65 تا 89 درصد فسفر کل خاک‌های مورد مطالعه را فسفر معدنی و 11 تا 35 درصد فسفر کل آنها را فسفر آلی تشکیل می‌داد. مقدار فسفر معدنی بین 204 تا 897 با میانگین 571 میلی‌گرم در کیلوگرم خاک و و فسفر آلی بین 70 تا 238 و با میانگین 144 میلی‌گرم در کیلوگرم خاک متغیر بود. میزان فسفر کل، فسفر معدنی و فسفر آلی در تمامی ردیف‌های ارضی مورد مطالعه از اراضی غیرزراعی به اراضی زراعی افزایش و از خاک‌های سطحی (عمق صفر تا 30 سانتی‌متر) به خاک‌های عمقی (عمق 30 تا 60 سانتی‌متر)کاهش نشان داد. در خاک‌های مورد مطالعه آپاتایت (Ca10-P)، فسفات‌های آلومینیوم (Al-P)، اکتاکلسیم فسفات (Ca8-P)، فسفات‌های آهن(Fe-P)، فسفات‌های محبوس در اکسیدهای آهن (Oc-P) و دی‌کلسیم فسفات (Ca2-P) به ترتیب بیشترین درصد از فسفات معدنی خاک‌ها را شامل می‌شدند.
لیلا یغمایی، سعید سلطانی کوپایی، مرتضی خداقلی،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر عوامل اقلیمی بر گسترش گونه های درمنه دشتی و درمنه کوهی در استان اصفهان، 39 متغیر اقلیمی که از نظر شرایط اکولوژیک این دو گونه از اهمیت بیشتری برخوردار بودند، انتخاب و با روش تحلیل عاملی، عوامل مؤثر در پراکنش این دو گونه بررسی گردید. این عوامل که 3/92 درصد از واریانس متغیرها را بازگو می کنند شامل بارش، دما و تابش می باشند که به ترتیب 91/41، 18/40 و 23/10 درصد از تغییرات را به خود اختصاص داده اند. امتیازات عاملی و متوسط متغیرهای اولیه در هر یک از تیپ‌های غالب رویش درمنه کوهی و دشتی در استان شامل، درمنه کوهی و گون، درمنه دشتی به‌صورت یک‌دست، درمنه دشتی به‌عنوان گونه غالب و درمنه دشتی به‌عنوان گونه همراه، براورد شد و نهایتاً تأثیر هر کدام از سه عامل بارش، دما و تابش و نیز متغیرهای اولیه اقلیمی بر تیپ‌های رویشی درمنه کوهی و دشتی مشخص گردید. هم‌چنین متوسط ارتفاع پراکنش هر یک از چهار تیپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عامل بارش، مهم‌ترین عامل اقلیمی در پراکنش درمنه کوهی و دما، مهم‌ترین عامل در پراکنش درمنه دشتی در استان اصفهان می باشد و به‌طور کلی درمنه دشتی در مقایسه با درمنه کوهی از دامنه بردباری بسیار بالاتری نسبت به عوامل اقلیمی برخوردار بوده به‌طوری که می‌توان این گونه را به‌عنوان یک گونه همه جایی ذکر کرد.
مهدی یوسفی ،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

یخ‌زدگی یکی از مهم‌ترین عوامل اقلیمی است که محصول بادام را در استان اصفهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین، استفاده از روشی سریع برای ارزیابی ارقام مقاوم در برابر آسیب‌های یخ‌زدگی از اهمیت زیادی برخوردار است. اندازه‌گیری میزان نشت الکترولیت‌ها از بافت‌های آسیب دیده ناشی از یخ‌زدگی در بادام روش مناسبی برای این منظور است. در این پژوهش اثر یخ‌زدگی بر میزان نشت الکترولیتی 10 رقم زراعی بادام (Amygdalus communis cultivars) و یک گونه بادام وحشی (A. scoparia) در استان اصفهان بررسی شد. گل‌های کامل و بالغ تمام نمونه‌ها به‌طور تصادفی انتخاب شدند و هر یک با 3 تکرار در شرایط یخ‌زدگی طبیعی (در طبیعت) و تیمار یخ‌زدگی مصنوعی (در آزمایشگاه) بررسی شدند. میزان نشت الکترولیت‌های آنها، اندازه‌گیری شد و میانگین داده‌های به دست آمده از طریق آنالیز واریانس و آزمون توکی (Tukey's test) مقایسه شدند. در هر تیمار، درصد افزایش میزان نشت الکترولیتی نمونه‌های در معرض یخ‌زدگی نسبت به شاهد به‌عنوان معیاری برای مقایسه در نظر گرفته شد. مقدار کل متابولیت‌های محلول (Total Dissolved Solids =TDS) گل‌های نمونه‌های در معرض یخ‌زدگی طبیعی نیز با دقت 001/0 اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که این مقدار در ارقام زراعی مورد بررسی به‌طور میانگین در حدود 5/33± 8/390 میلی‌گرم در لیتر (حداکثر آن در رقم صفری با 3/29± 439 میلی‌گرم در لیتر و حداقل آن در رقم کبابی با 3/35± 355 میلی‌گرم در لیتر است. مقدار آن در بادام وحشی (با میانگین 8/55± 362 میلی‌گرم در لیتر) اندکی از ارقام زراعی کمتر بود. آزمون رگرسیون خطی نشان داد که بین مقدار کل متابولیت‌های محلول (TDS)، و میزان نشت الکترولیتی نمونه‌های در معرض یخ‌زدگی هم‌بستگی وجود ندارد. هم‌چنین نتایج نشان داد که ارقام تاجری (با 4/7 % افزایش میزان نشت الکترولیتی نسبت به شاهد)، آذر (با 2/19 % افزایش) و ربیع (با 22 % افزایش) در شرایط یخ‌زدگی طبیعی به‌ترتیب مقاومت بیشتری از سایر ارقام دارند. در تیمار یخ‌زدگی مصنوعی نیز ارقام ربیع (با 7/60 % افزایش)، تاجری (با 6/67 % افزایش) و حاج میرزایی (با 71 % افزایش) به‌ترتیب نسبت به ارقام دیگر مقاوم‌ترند. این نتایج با مشاهدات تجربی در منطقه مورد مطالعه منطبق می‌باشد. مقاومت به یخ‌زدگی در بادام وحشی (A. scoparia) در هر دو تیمار طبیعی و مصنوعی (به‌ترتیب با 7/48 % و 73 % افزایش) در حد متوسط است.
امیر مظفر امینی، مائده شاهسون، علی زینل همدانی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

هدف این پژوهش، ارزیابی موفقیت مددکاران ترویجی زن استان اصفهان و عوامل تأثیرگذار بر آن بوده است. نمونه‌های مورد مطالعه پژوهش که با استفاده از فرمول کوکران شامل 156 نفر مددکار ترویجی زن می‌شد، به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه‌های محقق‌ساخته‌ای بود که برای اطمینان و اعتماد به پایایی آن، از آلفای کرونباخ و برای اندازه‌گیری روایی آن، از تحلیل‌عاملی و آماره K.M.O استفاده شد. ضرایب به دست آمده بدون استثنا، مؤید وجود اعتماد و اطمینان بالا به ابزار جمع‌آوری اطلاعات و مفاهیم و سازه‌های به کار گرفته شده در آن است. نتایج پژوهش نشان می دهد که 5/6 درصد از مددکاران، موفقیتی بالای متوسط، 3/50 درصد در حد متوسط و 2/43 درصدشان موفقیت زیر متوسط دارند. نتایج پژوهش هم‌چنین مبین این است که عوامل تأثیر‌گذار بر موفقیت مددکاران از یک سو عبارت‌اند از، "شناسایی و تلاش برای حل مسایل و مشکلات حوزه فعالیت توسط مددکار"، "مشارکت او در فعالیت‌های آموزشی- ترویجی" و "شناسایی و معرفی مولدین روستایی شایسته" و از سوی دیگر متأثر است از "وجود کتابخانه در روستا"، "وضعیت اقتصادی مددکار"، "شغل او"، "سابقه فعالیت مددکاری اش" و "انجام فعالیت‌های گروهی در روستا". با وارد کردن تمام عوامل مورد بررسی در معادله‌ رگرسیون، عواملی که بیشترین تأثیر را در موفقیت مددکاران می گذارند نیز به ترتیب "وجود فعالیت‌های مشارکتی در روستا"، "وضعیت اقتصادی مددکار" و "آموزش های منظمی که به مددکار داده‌ می‌شود"، تشخیص داده شدند.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb