13 نتیجه برای ارتفاع
عبدالمجید رضایی،
جلد 1، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده
رابطه بین زیرواحدهای گلوتنین با وزن مولکولی بالا و خواص کیفی آرد، با استفاده از 117 لاین نوترکیب F7 حاصل از روش تک بذر در تلاقی انزاواینیا (به ترتیب لاینهای باارزش نانوائی پائین و بالا) مورد مطالعه قرار گرفت. والدها در هر سه مکان ژنی 1-GLU دارای آللهای متفاوت بودند. لاینهای نوترکیب، برای 8 ترکیب آللی ممکن، با استفاده از الکتروفورز با ژل پلی اکریلامید طبقهبندی شدند. GLU-D1 ، اکثر تغییرات مشاهده شده در ارتفاع رسوب، زمان اختلاط، مقاومت خمیر و درصد پروتئین را توجیه کرد. در مکان ژنی GLU-D1، زیرواحدهای 10 + 5 بر 12 + 2 برتری نشان دادند. هر سه مکان ژنی، اثرات افزایشی معنیداری بر ارتفاع رسوب و مقاومت خمیر داشتند. اثرات افزایشی مکانی ژنی 1D-GLU بر زمان اختلاط و درصد پروتئین نیز معنیدار بود. اثرات متقابل اپیستازی افزایشی به طور عمده منفی، و به استثناء αAB و αAD برای ارتفاع رسوب، معنیدار نبودند.
مریم حجتی، نعمت الله اعتمادی، بهرام بانی نسب،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر پاکلوبوترازول (5، 15و30 میلیگرم در لیتر) و سایکوسل(500، 1000 و2000 میلیگرم در لیتر) بر رشد رویشی و گلدهی آهار، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل ارتفاع گیاه، تعداد و سطح برگ، تعداد و قطر گل، تعداد و طول انشعاب، میزان نسبی کلروفیل برگها، دوره گلدهی، وزن تر و خشک ریشه، تعداد، قطر و طول ریشه، میزان قند ریشه و اندام هوایی بودند. بر اساس نتایج، تیمارهای 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر سایکوسل باعث کاهش ارتفاع گردید. تیمار 2000 میلیگرم در لیتر سایکوسل بیشترین تعداد انشعاب و تعداد گل و همچنین کمترین طول انشعاب را ایجاد کرد. کمترین وزن تر و وزن خشک ریشه، تعداد ریشه، طول ریشه و میزان قند اندام هوایی نیز مربوط به تیمار2000 میلیگرم در لیتر سایکوسل بود. تیمار 30 میلیگرم در لیتر پاکلوبوترازول نیز بیشترین میزان کلروفیل برگ را دارا بود. بین شاهد و تیمارهای مختلف از نظر قطر گل، دوره گلدهی، تعداد و سطح برگ، قطر ریشه و میزان قند ریشه تفاوت معنیداری دیده نشد.
علی شعبانی، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، یحیی امامی، تورج هنر،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده
با توجه به اهمیت کشت کلزا در ایران جهت تولید روغن و روش کم آبیاری که یکی از روشهای مدیریتی در هنگام بروز خشکسالی و کمبود آب میباشد تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر عوامل فیزیولوژیک گیاه کلزا، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سالهای زراعی 84-83 و 85-84 انجام گردید. آزمایش روی رقم لیکورد در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: تیمار شاهد یا تیمار آبیاری در کل دوره رشد، تیمار تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، تیمار تنش آبی در مرحله گلدهی و تشکیل غلاف، تیمار تنش آبی در مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول دوره رشد در زمان جوانهزنی. نتایج نشان داد کمبود آب سبب کاهش ارتفاع بوته (به خصوص در تیمار دیم)، وزن خشک گیاه (به ویژه در تیمار تنش آبی پیوسته در دوره رشد گیاه)، شاخص سطح برگ، پتانسیل آب گیاه و افزایش دمای پوشش سبز گیاه به دلیل کاهش تبخیر و تعرق گردید. شاخص سطح برگ کلزا در اثر اعمال تنش خشکی کاهش مییابد که این کاهش در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی در اوایل بهار به طور موقت شدیدتر میشود ولی با اتمام تنش افزایش مییابد. سرعت کاهش شاخص سطح برگ در انتهای دوره رشد در تیمار تنش در مرحله رسیدن دانه بیشتر از بقیه تیمارهاست.
سید حسن طباطبائی، محبوبه غزالی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
توجه به دقت و صحت دادههای ورودی در تحلیلها و تصمیمگیریهای مهندسی از اهمیت خاصی برخوردار است. منابع خطا به طور عمده مربوط به جمعآوری، وارد کردن، ثبت، ذخیرهسازی، فراخوانی، بهکارگیری و تحلیل اطلاعات و در نهایت تهیه مدلها میباشد. از جمله خطاهایی که بر دادههای نقطهای اعمال میشود، خطای مربوط به نحوه میانیابی آنهاست. این نوع خطا مربوط به نامناسب بودن روش انتخابی جهت میانیابی است. هدف این تحقیق، ارزیابی دقت هشت روش مهم میانیابی در تخمین ارتفاع سطح ایستابی برای دو دشت فارسان ـ جونقان و سفید دشت از دشتهای زیر حوضه بهشت آباد در استان چهارمحال و بختیاری است. برای بررسی خطای هر روش میانیابی و انتخاب بهترین روش در تعیین تراز سطح ایستابی، از فن اعتبارسنجی متقابل استفاده شد. همچنین جهت مقایسه آماری مدلها از مقادیر ریشه متوسط مربع خطاها (RMSE) و میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که روش اصلاح شده شپارد مناسبترین روش برای میانیابی سطح ایستابی در دشت سفید دشت با 6=MAE و 7=RMSE و روش تواندهی عکس فاصله با 6=MAE و 9=RMSE ، بهترین روش برای دشت فارسان ـ جونقان است. همچنین در این دشتها روشهای میانگین متحرک، انحنای کمینه و رگرسیون چند جملهای دارای بیشترین میزان متوسط خطا در میانیابی سطح ایستابی میباشند (25
سهراب عزیزپور، پرویز فتحی، کامران نوبخت وکیلی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (k) و تخلخل مؤثر (f) از جمله مهمترین پارامترها برای شبیهسازی فرآیندهای مرتبط با آبیاری، زهکشی، هیدرولوژی و آبشویی به شمار میروند. روشهای مستقیم اندازهگیری این پارامترها اغلب مشکل، زمانبر و پر هزینه میباشند. لذا ارائه روشی که موجب برآورد دقیقتر این پارامترها شود ضروری است. هدف از این تحقیق برآورد توأم k و f با استفاده از رویکرد مسأله معکوس میباشد. در این تحقیق از مدل تحلیلی زهکشی گلوور- دام به عنوان مدل شبیهسازی در روش مسأله معکوس استفاده شد. همچنین برای یافتن مقادیر بهینه k و f از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. به منظور اندازهگیری دادههای لازم برای واسنجی و ارزیابی مدل معکوس هوشمند پیشنهادی یک مدل فیزیکی زهکشی طراحی و در آزمایشگاه ساخته شد. مدل معکوس هوشمند تهیه شده در دو حالت با فرض ثابت و متغیر بودن f واسنجی گردیـد. نتـایج نشـان داد که روش پیشنهـادی از کارآیی و قابلیت بالایی جهت برآورد توأم k و f برخـوردار است. همچنین فرض متغیر بودن f خطای پیشبینی ارتفاع سطح ایستابی در اطراف زهکش را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد
محسن باقری بداغآبادی، محمدحسن صالحی، عیسی اسفندیارپور بروجن، جهانگرد محمدی، علیرضا کریمیکارویه، نورایر تومانیان،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
کاربرد مدلهای تغییرپذیری ناپیوسته در روشهای سنتی (مرسوم) شناسایی خاک، محدودیتهایی را برای مرزبندی واحدهای نقشه بههمراه دارد. راهکارهای نوین ارایهشده برای غلبه بر این محدودیتها (که بهطور کلی، "نقشهبرداری رقومی خاک" نامیده میشوند)، با بررسی تغییرات پیوسته خاک، تلاش میکنند براساس متغیرهای محیطی که بهسادگی قابل دستیابی یا محاسبه هستند، کلاسهای خاک یا ویژگیهای آن را پیشبینی کنند. پژوهش حاضر میکوشد تا با هدف تهیه نقشه خاک منطقه بروجن- استان چهارمحال و بختیاری- توسط مدل SoLIM و بهکارگیری مدل رقومی ارتفاع و ویژگیهای آن، گامی جدید در راستای تهیه نقشههای خاک بردارد. برای این منظور، 18 ویژگی مختلف از مدل رقومی ارتفاع استخراج گردیدند و پس از پردازش اولیه، هفت ویژگی مهمتر انتخاب شدند. این ویژگیها بههمراه سه زیرگروه و هفت فامیل خاک غالب موجود در منطقه مطالعاتی (شامل 41 خاکرخ از 125 خاکرخ حفرشده در کل منطقه)، ماتریس دادههای ورودی به مدل SoLIM را تشکیل دادند. نقشههای خاک فازیِ بهدست آمده از SoLIM در سامانه اطلاعات جغرافیایی (نرمافزار آرک- جیآیاس) به نقشه چندگوشهای پراکنش خاکها تبدیل شدند. نتایج نشان داد که ترکیبات گوناگون ویژگیهای مدل رقومی ارتفاع در برآورد نوع خاکها دقت متفاوتی دارند، و بهطورکلی، دقت درونیابیها حدود دو برابر دقت برونیابیها هستند. همچنین، مدل SoLIM در برآورد نوع واحدهای نقشه و خاکهای موجود در آن، دقت قابل قبولی داشت؛ لیکن در برآورد مکان دقیق کلاسهای خاک، از دقت چندانی برخوردار نبود. لزوم استفاده از اطلاعات بیشتر مانند نقشههای زمینشناسی و غیره، برای افزایش دقت این روش، پیشنهاد میشود.
رقیه ولی زاده یونجالی، فرزاد میرزائی آقجه قشلاق، اردوان قربانی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین غلظت برخی عناصر غذایی در خاک و گیاهان در سه طبقه ارتفاعی (1500، 2200 و3000 متری) و دو مرحله زیستگرد گلدهی و شروع بذردهی در مراتع شمال سبلان انجام شد. نمونههای خاک از عمق 20 سانتیمتری و نمونههای گیاه از سطح پلاتهای 1×1 متری به تعداد 10 پلات جمعآوری شد. پس از آمادهسازی نمونهها، غلظت عناصر معدنی کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، آهن، مس، روی و منگنز با استفاده از دستگاههای اسپکتروفتومتر جذب اتمی و فلیمفتومتر تعیین شد. دادهها با نرمافزار SAS9.1 و رویه مدل عمومی خطی در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتفاع بر غلظت کلسیم، آهن، مس، روی و منگنز خاک و فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیم، مس و منگنز گیاهان در طبقات ارتفاعی اثر معنیداری دارد (05/0P&le). فصل رویشی بر کلیه عناصر به جز کلسیم در گیاهان اثر معنیداری داشت (05/0P&le). همچنین نتایج نشان داد در هر سه رویشگاه ارتفاعی غلظت عناصر پرنیاز در مرحله شروع بذردهی بالاتر از مرحله گلدهی بود. در مقابل، عناصر کم نیاز در هر سه منطقه ارتفاعی در مرحله گلدهی غلظتهای بالاتری نسبت به شروع بذردهی داشتند. اثر متقابل ارتفاع و مرحله رشد نیز به جز کلسیم در ارتباط با سایر عناصر معنیدار بود (05/0P&le).
الهام مهرابی گوهری، حمیدرضا متین فر، روح الله تقی زاده مهرجرد،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
روشهای معمول بررسی خاکها از نظر زمان و هزینه مورد نیاز نسبتاً گران هستند و باتوجه به سنتی بودن تهیه نقشهها و وابستگی تام به نظرات کارشناسی، روزآمد نمودن نقشهها هم وقتگیر بوده و گاهاً صرفه اقتصادی ندارد. در حالی که نقشهبرداری رقومی خاک، با استفاده از مدلهای مختلف خاک– سیمای زمین، منجر به سادهسازی پیچیدگیهای موجود در سامانه طبیعی خاک شده و به کار بران امکان روزآمد نمودن سریع و ارزان را میدهد. در واقع، مدلهای مزبور، نشان دهنده شکل ساده شدهای از روابط پیچیده موجود بین خاک و شکل سرزمین میباشند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل استنباطی خاک- سرزمین(SOLIM) در نقشهبرداری و برآورد کلاسهای خاک در منطقه آران، استان اصفهان میباشد. برای این منظور ورودیهای مدل SOLIM، لایه رقومی زمین شناسی و لایههای محیطی از مدل رقومی ارتفاع (DEM)، شامل: ارتفاع، شیب برحسب درصد، جهت شیب، شکل انحنا سطح زمین، شاخص نمناکی، جهت جریان و تجمع جریان و تصاویر ماهوارهای لندست 8 میباشند. همچنین هفت زیر رده خاک در منطقه مطالعاتی دادههای ورودی مدل SOLIM را تشکیل میدهند. سپس نقشههای فازی برای هفت نوع خاک تهیه شده و نقشه نهایی پیشبینی خاک با عمل غیر فازی کردن ایجاد شد. نتایج نشان داد که مدل SOLIM با استفاده از متغیرهای محیطی توانایی بسیار بالایی در جداسازی انواع خاک با جزئیات بیشتر دارد و خاکهایی که مواد مادری، زمین شناسی، اقلیم و پوشش گیاهی متفاوتی دارند را میتوان با این مدل با صحت بالا از هم تفکیک نمود. مقایسه ماتریس خطا نشان میدهد که صحت کلی نقشه استنتاج شده از مدل SOLIM برابر 36/92% درصد میباشد.
یحیی چوپان، عباس خاشعی سیوکی، علی شهیدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
محدودیت منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک، یکی از مهمترین معضلات موجود در بخش کشاورزی است. از اینرو استفاده از منابع آبی غیر متعارف از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. به این دلیل، تحقیقی جهت بررسی اثر آبیاری با پساب کارخانه قند بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی بهصورت آزمایشات مزرعهای برروی گیاه جو انجام شد. تیمارهای این تحقیق عبارتند از آب چاه I1، پساب کارخانه قند I2 ، ترکیب آب چاه و پساب I3 ( نسبت هفت به یک عرف منطقه) میباشد که در دو سطح آبیاری کامل S1 و اعمال 75% تنش کم آبی S2 انجام شد و تیمار I1S1، بهعنوان شاهد درنظر گرفته شد. نتایج نشان دادند تغییرات تنش در سطح 1% بر ارتفاع گیاه، عملکرد دانه و طول ریشه تأثیر معنیداری آماری داشت. همچنین تغییرات نوع آب آبیاری در سطح 1% بر ارتفاع گیاه ، پروتئین دانه عملکرد دانه و طول ریشه تأثیر معنیداری آماری داشت. بیشترین عملکرد دانه در تیمار I1S1 با وزن 4034 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد دانه در تیمار I2S2 با مقدار 1564 کیلوگرم در هکتار بودند. کمترین و بیشترین مقدار درصد پروتئین دانه بهترتیب در تیمار I1S1 به میزان 37/12 درصد و تیمار I2S2 با مقدار 47/13 درصد مشاهده شد. ارتفاع گیاه در تیمار شاهد بیشترین مقدار با ارتفاع 87/82 سانتیمتر مشاهده شد.
صلاح الدین زاهدی، کاکا شاهدی، محمود حبیب نژادروشن، کریم سلیمانی، کورش دادخواه،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
عمق خاک مشخصه مهمی از خاک است که جهت ارائه مشخصات زیرسطحی حوضه آبخیز در مدلهای هیدرولوژیکی توزیعی مورد استفاده قرار میگیرد. عمق خاک نفوذ آب و به تبع آن تولید رواناب، ذخیره رطوبت زیرسطحی، حرکت عمودی و افقی رطوبت، ضخامت قسمت اشباع و عمق ریشه گیاه در خاک را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این پژوهش توسعه یک مدل آماری است که بتواند الگوهای مکانی عمق خاک در یک حوضه آبخیز را از متغیرهای توپوگرافی و پوشش زمین که بهترتیب از مدل رقومی ارتفاع (DEM) و تصاویر ماهوارهای قابل استخراج هستند پیشبینی کند. مدل رقومی زمین با مقیاس مکانی 10 متر با استفاده از نقشههای 1:25000 تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. تصویر ماهوارهای 6 May 2015 سنجنده OLI لندست 8 تهیه گردید. عمق خاک، انحنای توپوگرافیک، نوع کاربری اراضی و وضعیت پوشش گیاهی پارامترهای عمدهای بودند که در مجموع 426 نقطه نمونهبرداری در 4 زیر حوضه آبخیز اندازهگیری شدند. از تبدیل باکس کوکس بهمنظور نرمالسازی دادههای عمق خاک اندازهگیری شده و تمامی پارامترهای توضیح دهنده عمق خاک استفاده گردید. مدل پیشبینی آماری Random Forest با 336 نقطه برای کالیبره کردن و 93 نقطه برای آزمون و 31 متغییر توضیحی (18 متغیر بهدست آمده از DEM و 13 متغیر بهدست آمده از تصویر ماهواره) و با درنظر گرفتن عمق خاک بهعنوان خروجی مدل اجرا گردید. خطای پیشبینی مجموعه دادههای اعتبارسنجی با درنظر گرفتن 93 نمونه جهت آزمون مدل با ضریب کارایی نش- ساتکلیف، NSE = 0689محاسبه گردید. نتایج نشان دادند که کاربری اراضی، سطح ویژه حوضه آبخیز، شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده ((NDVI، شاخص جهت شیب (Aspect)، شیب (Slope) و مؤلفه نخست آنالیز تجزیه به مؤلفههای اصلی ((PCA1 مهمترین متغیرهای توضیحی در برآورد عمق خاک هستند.
اذر فاریابی، حمیدرضا متین فر،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
یکی از مشکلات نقشهبرداری مرسوم خاکها، تکیهبر نظرات کارشناسی، وقتگیر بودن و زمانبر بودن تهیه و روزآمد کردن نقشهها است. درحالیکه نقشهبرداری رقومی خاک، با استفاده از مدلهای مختلف خاک - سیمای زمین، منجر به سادهسازی پیچیدگیهای موجود در سامانه طبیعی خاک میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل استنباط خاک (SIE) در نقشهبرداری خاک با تأکید بر استفاده از دانش کارشناسی و منطق فازی است. برای این منظور لایه رقومی زمینشناسی و لایههای محیطی از مدل رقومی ارتفاع شامل: ارتفاع، شیب، شکل انحنای سطح زمین و شاخص خیسی استخراج شدند که دادههای ورودی مدل SIE را تشکیل میدهند، سپس نقشههای فازی برای پنج نوع خاک تهیه و نقشه نهایی پیشبینی خاک با عمل غیر فازی کردن، ایجاد شد. نتایج نشان داد که مدل SIE که از متغیرهای محیطی استفاده میکند، توانایی بالایی در جداسازی انواع خاک با جزئیات بیشتر دارد و خاکهایی که مواد مادری متفاوتی دارند را کاملاً از هم جدا میکند. مقایسه ماتریس خطا نشان میدهد که صحت کلی نقشه استنتاج شده از مدل SIE، برابر 75 درصد است، همچنین انطباق نتایج نقشهبرداری رقومی با نقشهبرداری مرسوم، بیانگر انطباق 68/74 درصدی نتایج است و تفاوت در میزان انطباق را میتوان به تفاوت در ماهیت دو روش مرتبط دانست.
فاطمه سروش، فرشاد فتحیان،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در این مطالعه، تغییرات مکانی و زمانی متغیرهای اقلیمی نظیر تبخیر از تشت (Ep)، دما (T)، ساعات آفتابی (SD)، رطوبت نسبی (RH)، سرعت باد (W) و بارش (P) و بررسی رابطه شیب روند آنها با ارتفاع برای 68 ایستگاه هواشناسی در سرتاسر ایران طی دوره زمانی 2016- 1987 در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه بررسی شدند. تحلیل روند متغیرهای اقلیمی نشان میدهد که طی 30 سال گذشته، اغلب مناطق ایران گرمتر و خشکتر شدهاند، اگرچه روندها در همه این مناطق معنیدار نبوده است. بررسی ارتباط بین شیب روند متغیرهای اقلیمی و ارتفاع نشان میدهد که در دوره مورد مطالعه در مقیاس سالانه، ارتباط معنیداری بین شیب روند سنجههای اقلیمی و ارتفاع وجود ندارد (0/1<p). لیکن در فصل زمستان، نرخ افزایش دما (حداقل، حداکثر و میانگین)، ساعات آفتابی (0/1>p) و نرخ کاهش بارش (0/01>p) و رطوبت نسبی (001/0>p) بهطور معنیداری با افزایش ارتفاع تشدید شده است. نرخ افزایش دمای میانگین (0/05>p)، دمای حداکثر (0/1>p) و ساعات آفتابی (0/001>p) در تابستان بهطور معنیداری در ارتفاعات کمتر از مناطق پَست بوده است. در فصل پاییز، شیب روند تغییرات دمای حداقل و میانگین (0/05>p) با ارتفاع ارتباط منفی معنیدار داشته و نرخ افزایش بارش و رطوبت نسبی (0/05>p) در ارتفاعات افزایش سریعتری را نشان داده است. بهنظر میرسد که بیشترین تغییرات اقلیمی در دو فصل پاییز و زمستان رخ داده است. نتایج نشان میدهد که در فصل زمستان، بیشترین نرخ گرمایش (دماهای حداقل، حداکثر و میانگین) و کاهش رطوبت نسبی مربوط به پهنه ارتفاعی 2000-1500 متری است، اما بیشترین کاهش بارش مربوط به پهنه ارتفاعی 2500-2000 متری است. در فصل پاییز، بیشترین نرخ کاهش دماهای حداقل و میانگین در پهنه ارتفاعی 2500-2000 متری و بیشترین افزایش بارش در دو پهنه ارتفاعی 500-0 و 2500-2000 متری رخ داده است.
وحید حبیبی اربطانی، محمود اکبری، زهره مقدم، امیرمهدی بیات،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم نظیر سنجش از دور و دادهکاوی برای برآورد شوری خاک زمینهای کشاورزی استفاده میشود. در این تحقیق، هدایت الکتریکی 94 نمونه خاک از 0 تا 100 سانتیمتر با استفاده از تکنیک ابرمکعب در دشت ساوه، اندازهگیری شد. تعداد 23 نوع داده ورودی در قالب دو دسته توپوگرافی و طیفی استفاده شدند. پارامترهای سطح زمین مانند شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص طبقهبندی زمین برای مناطق پست (TCI)، شاخص قدرت جریان (STP)، مدل رقومی ارتفاع (DEM) و طول شیب (LS) با استفاده از نرمافزارهای Arc-GIS و SAGA بهعنوان ورودیهای توپوگرافی لحاظ شدند. همچنین شاخصهای مکانی شوری و پوشش گیاهی از تصاویر لندست 8 استخراج شدند و بهعنوان ورودیهای طیفی درنظر گرفته شدند. بهمنظور مدلسازی شوری از شبکه عصبی GMDH با نسبت 70 درصد برای آموزش و 30 درصد برای صحتسنجی استفاده شد. نتایج اندازهگیری نشان داد مقادیر شوری خاک بین 0/1 تا 18 با میانگین 5 و انحراف معیار 4/7 دسیزیمنس بر متر بودند. نتایج مدلسازی نیز نشان داد پارامترهای آماری R2، MBE وNRMSE در مرحله آموزش بهترتیب 0/80، 0/06 و 42/1 درصد بودند. همین مقادیر در مرحله صحتسنجی بهترتیب 0/79، 0/13 و 48/7 درصد بودند. بنابراین استفاده از شاخصهای طیفی، توپوگرافی و شبکه عصبی GMDH، در مدلسازی شوری خاک، کارایی مناسبی دارد.