5 نتیجه برای ارزیابی عملکرد
محمدجواد منعم، محمدرضا علیرضایی، ابراهیم صالحی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
بررسیهای به عمل آمده نشان داده است که عملکرد شبکههای آبیاری به دلایل مختلف کمتر از حد انتظار است، که ضرورت توجه به ارتقای عملکرد این شبکهها را گوشزد میکند. نخستین گام برای بهبود عملکرد شبکههای آبیاری، ارزیابی وضع موجود آنهاست. روشهای ارائه شده برای ارزیابی عملکرد شبکههای آبیاری یا مانند روشهای تجزیه و تحلیل تشخیصی (DA)، ارزیابی سریع (RA)، و ارزیابی چارچوبی (FA) نظری و غیر کمّی هستند، و یا مانند روشهای کلاسیک اگر شاخصهای کمی ارائه میکنند استاندارهایی برای عملکرد به دست نمیدهند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)، که یک روش تحلیل کمّی بوده و استانداردهای واقعبینانه عملکرد را ارائه میکند، هشت شبکه آبیاری کشور ارزیابی و کارایی آنها تعیین شده است. با توجه به شمار واحدهای ارزیابی شده در مقایسه با شمار نهادهها و ستادهها و بازده به مقیاس واحدهای مربوطه، مدل مناسب DEA برای ارزیابی عملکرد شبکههای آبیاری انتخاب شد. با معرفی شاخصهای مختلف فنی و مدیریتی به صورت نهاده و ستاده، ارزیابی مجموعه کل سیستم شبکه و شرکتهای بهرهبرداری به تفکیک فراهم گردید.
نتایج به دست آمده گویای آن است که شبکه آبیاری زایندهرود و شرکت میراب زایندهرود از میان هشت شبکه و شرکت مورد بررسی، بیشترین کارایی را دارند، و سیستمهای آبیاری میناب و ورامین از هر دو جنبه شبکه و شرکت ناکارا هستند. شبکههای آبیاری گلستان و بهبهان کارا و شرکتهای بهرهبرداری آنها ناکارا هستند. شبکههای آبیاری گرمسار، قزوین، و مغان و شرکتهای بهرهبرداری آنها اگرچه ناکارا نیستند ولی دارای پتانسیل بهبود میباشند. در مجموع، با توجه به توانمندی روش DEA در ارزیابی عملکرد و تعیین استانداردهای واقعبینانه و ارائه راهکارهای مناسب بهبود عملکرد، میتوان این روش را به عنوان یک روش کارآمد، که محدودیت روشهای موجود را ندارد، با موفقیت در امر ارزیابی و بهبود عملکرد شبکههای آبیاری به کار برد.
شهلا زمانی، عاطفه پرورش ریزی، سعید عیسی پور،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
خودکارسازی شبکههای آبیاری برای ارتقای عملکرد این شبکهها و به عنوان یکی از روشهای بهبود بهرهبرداری، ضرورتی است که نیازمند بکارگیری سیستمهای کنترل است. در این بین، کنترلکنندههای PID کاربرد زیادی در مناطق مختلف دنیا داشتهاند، اما تنظیم آنها برای شرایط هندسی و هیدرولیکی مختلف کانالها، همچنان به عنوان مشکل اصلی طراحی محسوب میشود. از آنجا که پارامتر شیب کف کانال یکی از عوامل تعیین کننده رفتار دینامیک جریان آب است، در این مطالعه با اعمال تغییر شیب طولی در یک کانال مبنا، کنترلکننده پاییندست فاصلهدار با کاربرد دیکوپلینگ و تکنیک تناسبی-انتگرالی-دیفرانسیلی پسخورد، طراحی و ارزیابی شد. همچنین برای تنظیم کنترلکننده از مشخصههای کانال استفاده شد و این مشخصهها با استفاده از رویکرد جدید فرایند شناسایی سیستم تعیین شدند. به منظور طراحی و اجرای الگوریتمهای کنترل از مدل هیدرودینامیک سوبک در تلفیق با نرمافزار متلب استفاده شد و با در نظر گرفتن مقادیر مختلف برای شیب کف کانال، اثر آن روی رفتار جریان آب و تنظیم کنترلکننده و در نتیجه اثر آن در ضرایب کنترلکننده، بررسی شد. سپس ارزیابی عملکرد کنترلکننده تنظیم شده، در دوره بهرهبرداری مورد نظر و در سناریوهای مختلف، با محاسبه شاخصهای عملکرد صورت گرفت. بهطور کلی نتایج نشان داد که جریان آب در شیبهای زیاد رفتار رزونانسی کمتری نشان میدهد و توانایی این نوع کنترلکننده در کانالی با شیب زیاد، نسبت به شیبهای ملایمتر، کمتر است.
بابک مومنی، محسن مسعودیان، محمدعلی غلامی سفیدکوهی، علیرضا عمادی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
با گذشت سالهای متمادی از آغاز طرح زیربنایی و ملی تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری، ارزیابی عملکرد مدیریت توزیع و تحویل آب این پروژه، برای دریافت بازخوردهای آن در مسیر تحقق اهداف مدنظر، ضروری است. اما نتایج ارزیابی یک سیستم وقتی قابل اتکا است که فارغ از قضاوتهای سلیقهای و براساس شاخصهای کمی انجام شود. لذا در این پژوهش، شاخص آماری خطای کلی عملکرد تحویل آب و مؤلفههای آن، شامل؛ خطاهای کفایت، مدیریتپذیری و عدالت، براساس محاسبه نیاز آبی و اندازهگیری میزان آب تحویلی، برای آبگیرهای دو کانال آبیاری بتنی و خاکی اراضی روستای اسماعیلکلای جویبار، در فصل آبیاری سال 1394، محاسبه و مقایسه شد. نتایج نشان داد؛ هرچند کانال بتنی (28/0) نسبت به کانال خاکی (43/0) خطای کمتری داشت و در مقایسه با کانال خاکی، سهم مؤلفههای کفایت و قابلیت مدیریت سیستم از خطای کل، از 47 درصد، در آن به کمتر از 10 درصد رسید، اما مقدار خطا در عدالت توزیع که برابر 25/0 (90 درصد از خطای کل) است، موجب شد خطای مدیریت در تحویل آب کانال بتنی نیز همچنان زیاد باشد. لذا برای کاهش خطای عملکرد، پس از پوشش کانال، باید علاوهبر توجیه مدیریت آبیاری، نسبت به تحویل آب مبتنی بر نیاز، در ساختار آبگیری و کنترل جریان هم بازنگری شود.
مهدی فولادی پناه، مهدی ماجدی اصل،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
پیشبینی عمق آبشستگی موضعی بهعنوان پدیدهای پویا و غیرخطی با استفاده از روشهایی با توانایی پیشبینی مناسب همواره مورد توجه پژوهشگران بودهاند. از عوامل مؤثر در اندازۀ حفرۀ آبشستگی، شکل هندسی پایههای پل است. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم پشتیبان بردار ماشین و بر مبنای 395 دادۀ صحرایی سازمان زمینشناسی آمریکا و فروهلیچ (1988) در قالب دو سناریو، مقدار عمق آبشستگی سه پایۀ پل استوانهای، نوک تیز و مستطیلی بر اساس ترکیبهای مختلف پارامترهای بیبعد: زاویۀ حملۀ آب (α)، عدد فرود (Fr)، نسبت طول به عرض پایه (ِb / L) ( و نسبت قطر متوسط ذرات رسوبی به عرض پایه (ِb / 50 D) پیشبینی شدند. نتایج پژوهش ضمن تأیید عملکرد قابل قبول الگوریتم SVM برای همۀ پایه ها در هر دو سناریو نشان داد در سناریوی اول و دوم بهینهترین عملکرد مربوط به پایۀ مستطیلی بهترتیب با ضریب همبستگی 0/8702 و 0/8838 و مقدار بیشینۀ Ds(DDR) با مقادیر 0/854 و 1/229 در فرایند تست الگوریتم بودند. همچنین تأثیر مثبت افزایش تعداد دادهها روی عملکرد الگوریتم SVM با افزایش شاخصهای ارزیابی تأیید شد. مقایسۀ نتایج نشان داد الگوریتم SVM مقادیر آبشستگی را بیشتر از مقدار مشاهداتی با خطای مطلق بین 11 تا 35 درصد برآورد کرده است.
فریبرز احمدزاده کلیبر، مهدی فولادی پناه،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
استفاده از تابعهای انتقالی برای پیشبینی پارامترهای رطوبتی خاک بهعنوان روشهای علمی و در عین حال اقتصادی مورد تأکید و پژوهش پژوهشگران است. در این پژوهش، ظرفیت زراعی (FC) و نقطه پژمردگی دائم (PWP) خاک با استفاده از سه تابع انتقالی رگرسیونی (خطی و غیرخطی)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و مدل برنامهریزی بیان ژن (GEP) براساس سه شاخص ارزیابی عملکرد ضریب تعیین (R2)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و نسبت اختلاف توسعه یافته (DDR) در دشت ارسباران در شمال غرب ایران شبیهسازی شده است. پارامترهای مستقل شامل درصد رس (Cl)، درصد سیلت (Si)، درصد شن (Sa)، درصد مواد آلی (OC)، چگالی ظاهری (ρb) و چگالی حقیقی (ρs) خاک بودند که با استفاده از آزمون گاما، متغیرهای درصد Si، ρb و ρs برای پیشبینی پارامتر FC و متغیرهای ρb و ρs برای پیشبینی پارامتر PWP انتخاب شدند. نتیجه پژوهش نشان داد هر سه تابع انتقالی قادر به پیشبینی FC و PWP هستند اما مدل SVM دارای بهترین عملکرد در میان این سه گروه تابع انتقالی است بهطوری که مقدار شاخصهای (R2، RMSE، DDRmax) در فرایندهای آموزش و آزمون برای پارامتر FC بهترتیب (0/9908، 0/5517، 17/50) و (0/9785، 0/7004، 11/62) و برای پارامتر PWP بهترتیب (0/9872، 0/5764، 2/85) و (0/8389، 1/187، 3/09) بهدست آمدند.