9 نتیجه برای انگور
رسول جلیلی مرندی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده
در این بررسی اثر شش محیط کشت مختلف (ماسه بادی، پرلایت، ورمیکولایت، ماسه بادی + پرلایت، ماسه بادی + ورمیکولایت و ورمیکولایت + پرلایت) بر ریشهزائی هفت رقم انگور به نامهای ریش بابا، حسینی، داش قره، قزل ازوم، تبرزه، بیدانه سفید و صاحبی مورد مطالعه قرار گرفت. ریشهزائی قلمههای تک جوانهای که از گرههای پنجم شاخههای یکساله این ارقام تهیه شده بود، بررسی گردید. نتیجه محاسبات آماری نشان داد که ریشهزائی قلمههای ارقام مختلف، محیطهای مختلف کشت و اثر متقابل رقم در محیط کشت از لحاظ درصد ریشهزائی، طول ریشه، وزن تر ریشهها و نسبت وزن خشک به وزن تر ریشه دارای تفاوت معنیدار بودند. بین ارقام مورد آزمایش، حداکثر ریشهزائی، از لحاظ درصد ریشههای تشکیل شده، طول ریشه، وزن تر ریشهها و نسبت وزن خشک به وزن تر ریشه در رقم حسینی و حداقل ریشهزائی در رقم تبرزه مشاهده گردید. در محیط کشتهای ورمیکولایت و پرلایت + ورمیکولایت، حداکثر ریشهزائی به دست آمد. از لحاظ اثر متقابل رقم در محیط کشت، حداکثر ریشهزائی در ارقام حسینی، داش قره و قزل ازوم در محیط کشت ورمیکولایت و حداکثر ریشهزائی در ارقام ریش بابا، تبرزه، بیدانه سفید و صاحبی در محیط کشت پرلایت + ورمیکولایت مشاهده گردید.
عبدالحامد دولتی بانه، مصباح بابالار، محمود اخوت،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
اثر مقادیر صفر، 06/0، 125/0 و 25/0 درصد گاز دی اکسید گوگرد روی صفات کمی و کیفی دو رقم انگور ایرانی کشمشی بیدانه و شاهرودی در طول دوره نگهداری در آزمایشگاهها و سردخانه گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در سالهای 76-74، در قالب یک طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر گاز دی اکسید گوگرد بر پوسیدگی قارچی در سطح احتمال 1% معنیدار بود. حداکثر کنترل پوسیدگی قارچ با مصرف 25/0 درصد گاز دی اکسید گوگرد به دست آمد و اگرچه با تیمار 125/0 درصد دی اکسید گوگرد اختلاف معنیداری نشان نداد ولی با افزایش غلظت گاز دی اکسید گوگرد میزان و شدت نقاط سفید شده روی حبهها افزایش پیدا کرده، یک رابطه خطی بین شدت نقاط سفید شده و غلظت گاز دی اکسید گوگرد به دست آمد، به طوری که بیشترین نقاط سفید شده در تیمار با 25/0 درصد دی اکسید گوگرد مشاهده گردید. با افزایش طول دوره انبارداری بر میزان سفیدشدگی حبه افزوده شد. تیمار دی اکسید گوگرد همچنین روی صفات کاهش وزن، ریزش حبه و تغییر رنگ چوب خوشه اثر معنیدار داشته و از ریزش حبهها و شدت تغییر رنگ چوب خوشهها کاسته است.
محمد حاجیان شهری، جواد زاد، عباس شریفی تهرانی، سید محمود اخوت، عباس صفرنژاد،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی نقش کلیستوتسیومها درزمستانگذرانی و عامل مولد مایه تلقیح اولیه در ایجاد اپیدمی بیماری سفیدک سطحی انگور در استان خراسان انجام گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده زمستان گذرانی Uncinula necator به شکل میسلیوم در جوانـههای درحال خواب انگـور در طی یک بررسـی دو سالـه در استان خـراسان دیده نشد. آسکوسپورهای U. necator توسط دستگاه اسپورگیر55 روز بعد از بازشدن جوانهها جمع آوری شد، نخستین کلنیهای سفیدک سطحی انگور روی شاخههای جانبی به طول 30-7 سانتیمتر ظاهر شدند. بیش از 45-35 درصد کلیستوتسیومهای تشکیل شده روی برگها، دمبرگها و شاخهها درطی زمستان مردند. بیشترین میزان آسکوسپور در دوره بازشدن جوانهها و گل دهی، در زمانی که بارندگی بیش از یک میلیمتر بود با دستگاه اسپورگیر به دام افتادند. آسکوسپورها به صورت دورهای از مهرماه تا اردیبهشت ماه از کلیستوتسیومهای سطح برگهای نگهداری شده در باغ قادر به رهاسازی و از مهرماه تا دی ماه روی سطح لامهای میکروسکوپی قادر به جوانه زنی بودند، ولی جوانه زنی آسکوسپورها به تدریج کاهش یافت و در طول دی ماه تا اوایل اسفندماه درحد صفر بود و از اوایل اسفند ماه به تدریج افزایش یافت و در طی ماههای فروردین و اردیبهشت به 16درصد رسید. پتانسیل آب آسکوسپورها به طور دائم درطی این دوره کاهش یافت و وزن مورد نیاز برای شکستن آسکوکارپها در طی دوره بلوغ آسکوسپورها از حدود 5 گرم در پاییز به 3 گرم در زمستان و 6/2 گرم در اوایل بهار رسید. بیشترین میزان کاهش مقاومت دیواره آسکوکارپها در برابر شکستگی در زمستان اتفاق افتاد که به میزان 9/1 گرم بود. بیماریزایی آسکوسپورهای بالغ روی برگهای بریده سالم اثبات شد که نقش آنها را به عنوان مایه تلقیح اولیه نشان میدهد و مشخص میکند که کلیستوتسیومها شکل اصلی زمستانگذرانی U. necator در تاکستانهای استان خراسان میباشند.
مهدی حسینی فرهی، کرم اله گودرزی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر کلرید کلسیم بر استحکام و ماندگاری پس از برداشت حبه روی خوشه در انگور عسکری بود. این تحقیق در سال 1385 در یکی از باغات انگور شهرستان سی سخت بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار به اجرا درآمد. آزمایش شامل دو قسمت بود: 1- محلول پاشی با غلظتهای1، 5/2 و 5 در هزار دو هفته قبل از برداشت و تکرار یکروز قبل از برداشت. 2- غوطهوری در محلول کلرید کلسیم با غلظتهای1، 5/2 ، 5 درصد بعد از برداشت و تیمار شاهد. انگورها برای مدت 30 روز در دمای صفر درجه سانتیگراد در سردخانه نگهداری گردیدند. نتایج نشان داد که کلرید کلسیم تأثیر معنیداری در سطح احتمال یک درصد بر درصد ریزش حبهها پس از یک ماه نگهداری در سردخانه داشت. کمترین میزان ریزش حبهها در مرحله پس از برداشت مربوط به تیمار 5 درصد غوطهوری و در مرحله پس از یک ماه نگهداری در سردخانه مربوط به تیمار 5/2 در هزار محلول پاشی بود. بیشترین درصد ریزش حبهها در تیمار شاهد (عدم کاربرد کلرید کلسیم) دیده شد. اثر کلرید کلسیم بر کاهش درصد پوسیدگی حبههای انگور پس از یک ماه نگهداری در سردخانه در سطح یک درصد معنیدار بود. کمترین میزان پوسیدگی در تیمار محلول پاشی 5/2 در هزار و بیشترین میزان پوسیدگی در تیمار شاهد بهدست آمد. اثر کلرید کلسیم بر ضریب رسیدگی(TSS/TA) معنیدار بود.
رحیم حداد، قاسمعلی گروسی ، مریم قنادنیا،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
برای بررسی اثر ترکیب های مختلف تنظیمکنندههای رشد اکسین ( IBA NAA ،) و سایتوکینین (BAP, TDZ)، نمکهای پایه (MS, WPM, NN) و جامد کننده (Gelrite, Plant Agar) روی رشد و نمو ریزنمونه در گیاه انگور رقم بیدانه سلطانی، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. ویژگیهای تعداد شاخساره تشکیل شده و طول آنها به عنوان دو ویژگی اصلی بررسی گردیدند. نتایج تجزیه واریانس برای پرآوری شاخه، تفاوت معنیداری را در سطح 1% برای تیمارهای نمکهای پایه و تنظیمکننده رشد نشان داد. بیشترین طول شاخساره تولید شده پس از 18 روز کشت ریزنمونهها، ناشی از اثر نمک پایه MS و تنظیمکنندههای رشد BAP( 2/2 mg/I)و IBA( 0/5 mg/I )بود.جامد کننده Gelrite اثر بهتری در رشد طبیعی شاخساره نسبت به Plant Agar از خود نشان داد. ترکیب نمک و تنظیم کننده رشد براساس شاخههای تولید شده، میتواند مبنای تکثیر انگور بیدانه در شرایط درون شیشهای (in vitro) قرار گیرد.
عقیل محمودی پور، محمود اثنی عشری، امید کرمی، مهدی حصاری،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
رسوراترول (3،5،'4- تری هیدروکسی استیلبن) یک ترکیب پلی فنولیکی ارزشمند است که از سرطان و بیماریهای قلبی و عروقی در انسان جلوگیری می کند. این ماده از برگ و میوه دو رقم انگور ایرانی (رجبی سفید شیراز و کشمشی قرمز) با پیرایش یک شیوه عمومی استخراج و با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا مورد ارزیابی کمـّی قرار گرفت. مقدار رسوراترول موجود در میوه و برگ رقم رجبی سفید شیراز بیش از رقم کشمشی قرمز و میزان این ماده در میوه های هر دو رقم بیش از برگ های آنها بود. میزان تجمع رسوراترول در هر دو رقم در ابتدای رشد و نمو میوه (4 هفته پس از مرحله تمام گل) بیشتر از مراحل بعد (8 هفته پس از مرحله تمام گل و رسیدن کامل میوه) اندازهگیری شد به طوری که مقدار تجمع آن از ابتدای رشد و نمو میوه تا مرحله رسیدن کامل سیر نزولی داشت و در موقع رسیدن کامل میوه به کمترین میزان خود رسید. میوهها و برگهای دو رقم مورد آزمایش تحت تأثیر متیل جازمونات (با غلظت 1 میلی مولار) قرار گرفت و میزان رسوراترول آنها پس از تیمار اندازهگیری شد و این میزان به طور معنیداری نسبت به شاهد افزایش یافت. میوه های هر دو رقم تحت تأثیر تیمارهای مذکور در مرحله 4 هفته پس از تمام گل واکنش بهتری نشان داده و رسوراترول بیشتری انباشته کردند، ولی میزان تجمع این ماده در مراحل بعدی (8 هفته پس از مرحله تمام گل و رسیدن کامل میوه) سیر نزولی داشت، بهطوریکه اثر تیمارهای یاد شده روی تولید رسوراترول در میوهnهای کاملاً رسیده به حداقل خود رسید.
جواد عرفانی مقدم، علی عبادی، محمد رضا فتاحی مقدم،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بیدانگی یکی از مهمترین ویژگیهای کیفی میوه برای انگورهای تازه خوری و کشمشی میباشد. اصلاح انگور در ایران برای مصارف تازهخوری و کشمشی با دورگ گیری بین رقمهای بیدانه و دانهدار بر پایه نتایج ارزیابی 90 رقم از رقمهای موجود در کلکسیون انگور پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج در سال 1378 آغاز شده است. از کل1400 نتاج حاصل از 26 ترکیب تلاقی مختلف، 381 نتاج به مرحله میوهدهی رسیدند که در طی دو فصل 1385 و 1386 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتاج بهدست آمده بر اساس ارزیابیهای انجام شده بر پایه متوسط وزن تر یک بذر یا شبه بذر به چهار کلاس کاملاً بیدانه، تا حدی بیدانه، تا حدی دانهدار و کاملاً دانهدار تقسیم شدند. بر این اساس، 42 نتاج (11%) در کلاس کاملاً بیدانه ، 52 نتاج (6/13%) در کلاس تا حدی بیدانه، 92 نتاج (1/24%) در کلاس تا حدی دانهدار و 195 نتاج (2/51%) در کلاس کاملاً دانهدار قرار گرفتند. درصد نتاج بیدانه تولید شده توسط چهار والد پدری عسکری، یاقوتی، بیدانه سفید و بیدانه قرمز به ترتیب 4/15%، 8/10%، 3/9% و 6/10% بوده است در حالی که درصد نتاج بیدانه برای هر والد مادری موسکات هامبورگ، قزلاوزوم، دیزماری، رجبی سفید، علی بابا، الحقی قرمز و تبرزه به ترتیب 4/5%، 5%، 5/17% 2/13%، 4/10%، صفر و 36% بهدست آمد. نتایج نشان داد در بین والدین پدری رقمهای یاقوتی و بیدانه قرمز و در بین والدین مادری رقم تبرزه شجره بهتری برای انتقال بیدانگی بکرباری کاذب دارند.
سیروس قبادی، مرتضی خوشخوی، بدرالدین ابراهیم سیدطباطبایی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
انگور (.Vitis vinifera L) از گیاهان مهم باغی است که از طریق غیرجنسی تکثیر میشود. شناسایی ژنوتیپهای انگور معمولاً بر اساس مشخصات تاک نگاری گیاه بالغ صورت میگیرد که تحت تأثیر شرایط محیط قراردارد. این نگرش تا حد نسبتاً زیادی فاقد اعتبار و اطمینان است. با این رویکرد از نشانگرهای مولکولی بهعنوان روشهای مکمل درتعیین تنوع و روابط ژنتیکی گیاهان باغی استفاده میشود. دراین پژوهش تنوع و روابط ژنتیکی بیست ژنوتیپ (رقم) انگور متعلق به گونه V. vinifera که در استان اصفهان کشت میشوند با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 50 آغازگر تصادفی ده نوکلئوتیدی تعداد 24 آغازگر با الگوی نواری تکرارپذیر انتخاب و برای گروه بندی ژنوتیپها استفاده شد. از مجموع 315 نوار تکثیری 282 نوار چندشکل و33 نوار تک شکل بودند. تعداد متوسط نوارها به ازاء هر آغازگر 13 و دامنه قطعات تکثیری از 300 تا 3000 جفت باز متغیر بود. گروه بندی ژنوتیپها به روش تجزیه خوشهای وبا استفاده از الگوریتم 19 ،UPGMAژنوتیپ را دریک گروه بزرگ با چهار زیر گروه و ژنوتیپ مادروبچه بهدلیل فاصله ژنتیکی زیاد با بقیه ژنوتیپها دریک گروه جداگانه قرار داد. با توجه به معیارهای تاک نگاری، احتمال داده میشود که ژنوتیپ جدا شده متعلق به گونههای دیگر جنس Vitis باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که تکنیک RAPD میتواند به عنوان یک روش مولکولی مناسب برای تعیین تنوع ژنتیکی، تجریه ژنومی و تعیین رابطه ژنتیکی ارقام انگور استفاده میشوند.
بیژن کاووسی، سعید عشقی، عنایت الله تفضلی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
محصول بیش از اندازه، سا یه و طول فصل رشد کوتاه می توانند موجب کاهش ذخیره کربوهیدرات ها و در نتیجه کاهش کیفیت میوه گردند . این پژوهش به منظور بررسی اثر های سطوح مختلف تعداد خوشه و سر برداری شاخه های بارور بر ایجاد عملکرد متعادل همراه با بهبود ویژگی های کیفی انگورعسکری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلو ک های کامل تصادفی که فاکتور اول شامل تیمار تعداد خوشه با ٧ ١ طول / ١ و ٢ /٣، ١/ ٤٥ و ٥٠ خوشه در بوته ) و فاکتور دوم شامل تیمار سر برداری شاخه با ٤ سطح ( ٤،٠ ،٤٠، ،٣٥ ، ٣٠ ، سطح (شاهد ، ٢٥ شاخه) در ٤ تکرار اجرا گردید . نتا یج نشان داد که کاهش تعداد خوشه به ٢٥ تا ٣٥ عدد در هر بوته ، به طور معنی داری موجب افز ایش گردید ولی با افز ایش تعداد خوشه، کاهش معنی داری در میزان (pH) و واکنش آب میوه TSS/TA میزان درصد مواد جامد محلول، نسبت این صفات دیده شد. تیمار تنک ٢٥ خوشه از نظر درصد اسید کل نسبت به شاهد اختلاف معنی داری را نشان داد . همچنین تیمار واکنش آب میوه و کاهش درصد اسید کل نسبت ،TSS/TA سربرداری به طور معنی داری موجب افز ایش درصد مواد جامد محلول، نسبت به شاهد گرد ید. تنک خوشه از ٢٥ تا ٤٥ خوشه در هر بوته موجب افز ایش معنی دار در وزن تک خوشه نسبت به شاهد گردید ولی بین تیمارهای شاهد و تیمار ٥٠ خوشه و بین تیمارهای ٢٥ تا ٥٠ خوشه اختلاف معنی داری از نظر افز ایش وزن خوشه وجود نداشت . از نظر عملکرد در واحد بوته، تمام تیمارهای تنک خوشه موجب کاهش معنی دار در عملکرد در واحد بوته نسبت به شاهد گرد ید ولی تیمارها ی ٢٥ تا ٣٥ خوشه و تیمارهای ٤٠ تا ٥٠ خوشه در هر بوته اختلاف معنی داری را نسبت به هم نشان ندادند . براساس نتا یج این پژوهش می توان تیمار تنک خوشه توام با سر برداری شاخه ها را به منظور افز ایش ویژگی های کیفی همراه با عملکرد متعادل انگور عسکر ی در منطقه سردسیری سی سخت توصیه کرد.