17 نتیجه برای اوره
حمید نوشاد، عبدالمجید رونقی، نجف علی کریمیان،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
مصرف کودهای شیمیایی ازته در کشت ذرت (.Zea mays L) بر پایه اندازهگیری ازت قابل جذب خاک، میتواند باعث کاهش میزان مصرف کودهای ازته و آلودگی محیط زیست، به ویژه آبهای زیرزمینی و آشامیدنی شود. هدفهای این پژوهش عبارت بود از: 1) تعیین غلظت بحرانی ازت نیتراتی خاک در مرحله 4-6 برگی، 2) بررسی چگونگی توزیع ازت نیتراتی در خاک، 3) تعیین میزان ازت مورد نیاز ذرت دانهای، 4) تعیین میزان ازت نیتراتی باقی مانده در خاک پس از برداشت محصول و 5) استفاده از کلروفیلمتر دستی در ارزیابی وضعیت ازت گیاه. آزمایش در شرایط مزرعه و به صورت کرتهای خرد شده در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در دو ایستگاه پژوهشی باجگاه و کوشکک (استان فارس)، در سال 1376 اجرا گردید. کرتهای اصلی شامل شاهد و سه سطح 60، 120 و 180 کیلوگرم ازت در هکتار از منبع کودی اوره بود. در مرحله 4-6 برگی، هر کرت اصلی به دو کرت فرعی تقسیم شد، و در یکی از دو کرت فرعی کود ازته به میزان 60 کیلوگرم در هکتار به عنوان سرک به خاک اضافه، و از کرت فرعی دیگر به عنوان شاهد استفاده گردید.
نتایج نشان داد که در مرحله 4-6 برگی، غلظت بحرانی ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری برای عملکرد نسبی حدود 90 درصد، در خاک باجگاه 12-14 و در خاک کوشکک 8-10 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین ضریب تعیین میان عملکرد دانه ذرت با ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری، در خاک باجگاه در نمونه خاک کف، و در خاک کوشکک مربوط به نمونه مرکب خاک کف و شانه بود. در دو منطقه بیشترین محصول دانه ذرت حدود 14 تن در هکتار با 5/15 درصد رطوبت بود، که با کاربرد 120 کیلوگرم ازت به صورت پیش کشت و 60 کیلوگرم ازت سرک به دست آمد، که حدود نصف مصرف کشاورزان منطقه میباشد. بیشترین غلظت ازت نیتراتی باقیمانده در خاک پس از برداشت محصول، در خاک باجگاه و کوشکک به ترتیب 24 و 18، و کمترین آن 6/2 و 3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین محصول دانه ذرت هنگامی به دست آمد که عدد خوانده شده توسط کلروفیل متر در قسمت میان برگ و در مرحله خمیری شدن دانه، در دو منطقه مورد مطالعه برابر با 49 بود. به طور کلی، به نظر میرسد میزان ازت مصرفی به وسیله کشاورزان منطقه بیش از حد مورد نیاز ذرت است.
فرشید نوربخش، شاپور حاج رسولیها، گیتی امتیازی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
شدت فعالیت آنزیم اورهآز نقش مهمی در کاربرد مؤثر کود اوره و ارزیابی آسیبهای بالقوه زیست محیطی دارد. در این پژوهش فعالیت آنزیم اورهآز در 20 خاک گوناگون از مناطق خشک و نیمه خشک استان اصفهان اندازهگیری شد، تا همبستگی آن با برخی از ویژگیهای مهم فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک تعیین گردد. نمونهبرداری از خاک به دو روش استریل و غیراستریل انجام شد، و ویژگیهای مورد نظر در آنها معین گردید. دامنه فعالیت آنزیم اورهآز برای خاکهای مورد بررسی 3/5-2/79 میکروگرم آمونیوم آزاد شده به ازای یک گرم خاک، در دو ساعت انکوباسیون تعیین شد.
نتایج حاصل از بررسی همبستگیهای خطی نشان داد که از میان ویژگیهای خاک، درصد کربن آلی با فعالیت آنزیم اورهآز بیشترین همبستگی را دارد (***899/0=r). میان فعالیت آنزیم اورهآز و درصد هیچ یک از ذرات شن، سیلت و رس همبستگی معنیداری دیده نشد. فعالیت آنزیم اورهآز و درصد نیتروژن کل خاک همبستگی بسیار معنیداری با یکدیگر داشتند (***797/0=r). همچنین، فعالیت اورهآز با هدایت الکتریکی عصاره اشباع نیز به طور معکوس همبستگی معنیدار نشان داد (*499/0-=r)، لیکن با نسبت جذب سدیم (pH ، (SAR درصد آهک و ظرفیت تبادل کاتیونی همبستگی معنیداری به دست نیامد. میان جمعیت کل باکتریها (باکتریهای رشد یافته در محیط آگار مغذی) و قارچها (قارچهای رشد یافته در محیط پوتیتو دکستروزآگار) با فعالیت آنزیم رابطه معنیداری وجود نداشت، ولی شمار باکتریهای رشد یافته در محیط اوره آگار، با فعالیت آنزیم اورهآز همبستگی معنیدار نشان دادند (*47/0=r). نتیجه بررسی همبستگیهای چندمتغیره گام به گام نشان داد که پس از ورود درصد کربن آلی به مدل، پارامترهای دیگر نمیتوانند به ضریب همبستگی مدل بیافزایند. بنابراین، مدل به صورت یک متغیره خواهد بود. به طور کلی، نتایج نشان میدهد که مهمترین عامل کنترل کننده فعالیت آنزیم اورهآز در خاکهای مورد آزمایش درصد کربن آلی خاک است.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد، محمدجواد ضمیری،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
اثر افزودن سطوح مختلف اوره (صفر، 5/0 و 75/0 درصد ماده تر) به گیاه کامل ذرت، بر ترکیب شیمیایی و قابلیت هضم در 16 رأس گوسفند نر قزل، در چارچوب یک طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیهپذیری و ارزش غذایی آن نیز بررسی گردید. با افزودن اوره، pH، میزان کل ازت و غلظت ازت آمونیاکی سیلاژ افزایش یافت (05/0>P) ضریب گوارشپذیری ظاهری کل ازت برای سیلاژهای حاوی اوره بیشتر بود (05/0>P ) تعادل ازت در گوسفندان تغذیه شده با سیلاژ حاوی 5/0 درصد اوره افزایش یافت (05/0>P) و غلظت ازت آمونیاکی مایع شکمبه تا 5/1 ساعت بعد از تغذیه با ذرات اورهدار افزایش یافت (05/0>P) سطح ازت اورهای خون تا شش ساعت پس از تغذیه با سیلاژهای حاوی اوره بالاتر بود (05/0>P) توان تجزیهپذیری بالقوه ماده خشک و آلی با سیلاژهای 5/0 درصد اوره بیشترین بود. میانگین افزایش وزن روزانه با افزودن اوره افزایش یافت، و بـا سیلاژ 75/0 درصد اوره بالاتر بود (88/212 گرم). ضخامت چربی زیرپوستی در گوسفندان تغذیه شده با سیلاژهای حاوی 75/0 و بدون اوره، به گونهای معنیدار (01/0>P) بیشتر شد. به نظر میرسد که بازده غذایی با افزودن اوره بهبود یابد. نتایج نشان میدهد که ارزش غذایی ذرت با افزودن 5/0 درصد اوره افزایش مییابد.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر باکتری تولید کننده اسید لاکتیک (LAB) و اوره بر ترکیب شیمیایی، ارزش غذایی و ویژگیهای مایع شکمبه علوفه کامل جو سیلو شده انجام گردید. در یک طرح کاملاً تصادفی و به صورت چرخشی، چهار گوسفند نر سافولک مورد استفاده قرار گرفت. محلول LAB به میزان دو لیتر بر هر تن گیاه تر جو (با 35% ماده خشک) و اوره به میزان چهار کیلوگرم به هر تن ماده خشک (با 55% ماده خشک)، افزوده و به مدت 60 روز سیلو شد. سیلاژهای با ماده خشک کم، pH پایینتر، قندهای محلول در آب باقیمانده، ازت آمونیاک، اسید لاکتیک و اتانول بیشتر و نسبت لاکتات به استات بالاتری داشتند. LAB موجب افزایش اسید لاکتیک و نسبت بالاتر لاکتات به استات گردید. قابلیت هضم ماده خشک (P<0.001)، ماده آلی (01/0>P)، دیواره سلولی (P<0.05)، دیواره سلولی بدون همیسلولز (01/0>P) و ازت کل (01/0>P)، با افزودنیها افزایش معنیداری نشان دادند. میانگین غلظت ازت آمونیاکی و pH شکمبه با سیلاژهای دارای اوره، به طور معنیداری (P<0.05) افزایش یافت. میزان پروپیونات شکمبه با سیلاژهای دارای LAB به طور معنیداری (01/0>P) بالاتر از سیلاژهای دارای اوره بود. نتایج نشان میدهد که افزودن LAB به میزان دو لیتر به هر تن علوفه کامل جو با حدود 35 درصد ماده خشک، موجب بهبود تخمیر و ارزش غذایی گردیده است.
محمدجواد مقبلی هنزایی، عنایت الله تفضلی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
یکی از عوامل محدود کننده تولید مرکبات تناوب میوهدهی یا سالآوری میباشد. از مؤثرترین روشهای کنترل این پدیده استفاده از مواد شیمیایی است. در این پژوهش تأثیر کاربرد اسید جیبرلیک (GA3) و تنک کنندههای شیمیایی (اسید نفتالین استیک، اتفن و اوره) بر کنترل تناوب باردهی در نارنگی رقم کینو (Citrus reticulata Blanco) در دو آزمایش جداگانه بررسی گردید. طی آزمایش اول، در اواخر پاییز و اوایل زمستان سال 1372 (اواخر یک سال کمبار)، درختان نارنگی با اسید جیبرلیک (صفر، 25، 50، 75 و 100 میلیگرم در لیتر)، در یکی از سه زمان آذرماه، دیماه و بهمنماه 1372 به فاصله 20 روز محلولپاشی شدند. کاربرد اسید جیبرلیک (غلظت 100 میلیگرم در لیتر) در آذرماه و یا دیماه موجب بیشترین کاهش جوانههای تشکیل شده در بهار پس از تیمار (به ترتیب 65/88 و 13/79 درصد)، و افزایش جوانههای گل در سال دوم پس از تیمار گردید (به ترتیب 4/7 و 23 برابر). بهترین نتایج کاهش جوانههای گل در بهار پس از تیمار، و افزایش جوانه گل در سال دوم پس از تیمار، از دومین تاریخ محلولپاشی (دیماه) با غلظتهای 50، 75 و 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک به دست آمد. در آزمایش دوم، از تنک کنندههای شیمیایی اسید نفتالین استیک (صفر، 200، 300 و 400 میلیگرم در لیتر)، اتفن (صفر، 100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر) و اوره (صفر، 4، 8 و 12 درصد) در مرحله ریزش طبیعی میوه (75/0-1 سانتیمتر قطر میوه) در سال پربار استفاده شد. نتایج نشان داد کاربرد اوره بر میزان تنک شدن میوه تأثیر معنیداری نداشته، ولی اتفن و اسید نفتالین استیک در تنک کردن میوه و تنظیم میوهدهی درختان نارنگی مؤثر بودهاند. برای تنک کردن میوه و تنظیم میوهدهی درختان نارنگی، غلظتهای 200 و 300 میلیگرم در لیتر اتفن و 400 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید بهترین تیمارها بودند. آثار هر یک از تیمارهای به کار رفته بر تغییرات طول، قطر، متوسط وزن و کیفیت آب میوه معنیدار نبود.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد، محمدجواد ضمیری،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
اثر افزودن دو سطح اوره (صفر، 5/0 و 75/0 درصد ماده تر) به گیاه جو سیلو شده (سیلاژ جو)، بر ترکیب شیمیایی و گوارشپذیری آن در قوچهای قزل اندازهگیری شد. همچنین، اثر کاربرد مخلوط علوفه جو سیلو شده و یونجه خشک بر عملکرد پرواری 48 رأس گوسفند نر قزل و مهربان بررسی شد. pH ، نیتروژن کل و غلظت نیتروژن آمونیاکی سیلاژها با افزودن اوره افزایش یافت (P<0.05). ضریب گوارشپذیری ظاهری ماده خشک، ماده آلی، ADF و NDF، تحت تأثیر افزودن اوره قرار نگرفت، ولی ضریب گوارشپذیری نیتروژن کل در سیلاژ با 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ بدون اوره بود (P<0.05). ضریب گوارشپذیری ظاهری نیتروژن کل، و تعادل نیتروژن برای سیلاژ دارای 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ با 75/0 درصد اوره بود. ولی این تفاوت معنیدار نبود (05/P>0). پ.هاش مایع شکمبه در 5/2 ساعت، و غلظت نیتروژن آمونیاکی در چهار ساعت پس از تغذیه، برای سیلاژ 75/0 درصد بیشتر از سیلاژ 5/0 درصد اوره اندازه گرفته شد (P<0.05). اختلاف معنیداری از نظر غلظت نیتروژن اوره خون میان تیمارها وجود نداشت. در همه موارد، نیتروژن اوره کمتر از 20 میلیگرم در دسیلیتر بود. توان تجزیهپذیری بالقوه، تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام با سیلاژ 75/0 درصد اوره، بیشتر بود. ویژگیهای عملکرد پرواری و ترکیب لاشه، تحت تأثیر قرار نگرفت. نتایج نشان داد که ارزش غذایی گیاه کامل جو، با افزودن 75/0 درصد اوره در هنگام سیلو کردن، افزایش مییابد.
محسن باباشاهی، غلامرضا قربانی، حمید رضا رحمانی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت تغذیهای گاوداریهای اصفهان و همچنین بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین نیتروژن اوره شیر و باروری در نخستین تلقیح پس از زایمان بود. بدین منظور نمونههای شیر وخون به ترتیب از 290 و170 رأس گاو شیری هلشتاین از 9 گاوداری صنعتی جمع آوری شد. نمونههای مواد غذایی نیز برای تعیین رابطه بین نیتروژن اوره شیر و درصد پروتئین و انرژی تخمینی جیره جمعآوری شد. محاسبه رابطه بین نیتروژن اوره خون و شیر با استفاده از رگرسیون ساده خطی نشان داد که یک رابطه بسیار نزدیکی بین این دو وجود دارد. همچنین، روابط رگرسیونی نشان میدهد که درصد پروتئین جیره و نسبت پروتئین به انرژی تخمینی جیره به ترتیب تنها 7 و10 درصد از تغییرهای نیتروژن اوره شیر را توجیه میکند. علت پایین بودن ضریب تبیین، احتمالاً بهدلیل مدیریت تغذیهای نامطلوب و نوسانات ترکیبهای جیره در روزهای مختلف بوده است. برای تعیین رابطه نیتروژن اوره شیر و باروری از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یک رابطه منفی منحنی شکلی بین نیتروژن اوره شیر و احتمال آبستنی در اولین تلقیح وجود داشت، بهطوریکه احتمال آبستنی گاوها با غلظت نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسیلیتر بیشتر از گاوها با نیتروژن اوره شیر کمتر از 5/16 و یا بیشتر از 19 میلی گرم در دسیلیتر بود. احتمال آبستنی گاوهای با نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسی لیتر 94/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر کمتر از 14 میلیگرم در دسیلیتر و 63/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر 14 تا 5/16 میلیگرم در دسی لیتر بود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که اگرچه نیتروژن اوره شیر ابزار مناسبی برای مدیریت تغذیهای گاوهای شیری است، ولی بهعنوان یک ابزار برای کنترل بازده تولید مثلی مناسب نمیباشد.
احمد زارع شحنه، حسن صادقیپناه،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
به منظور بررسی آثار سرعت رشد جنین بر غلظتهای گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، کل پروتئین و اوره پلاسما، 16 رأس میش سالم و آبستن ورامینی در یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی به 4 گروه 4 رأسی تقسیم شدند که در فصل جفتگیری به ترتیب با قوچ نژاد ورامینی ( گروه اول )، قوچ نژاد مغانی( گروه دوم )، قوچ نژاد افشاری (گروه سوم) و قوچ نژاد شال ( گروه چهارم ) جفتگیری کرده بودند. بنابراین انتظار میرفت با توجه به ظرفیت ژنتیکی متفاوت پایه پدری، سرعت رشد جنین در هر کدام از گروهها متفاوت باشد. با توجه به یکسان بودن جیره برای هر 4 گروه انتظار میرفت که تفاوت در سرعت رشد جنین بر بسیج ذخائر چربی و پروتئین بدن میشها اثر متفاوت گذاشته و غلظت متابولیتهای خون مادر را تغییر دهد. بنابراین با نمونهگیری خون از سیاهرگ وداج میشها طی دو ماه آخر آبستنی (هفتهای یکبار پیش از وعده غذای صبح و در هفته آخر یک روز در میان) و یک هفته پس از زایمان (یک روز در میان ) غلظت متابولیتهای خون مادر اندازهگیری شد. میزان گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید پلاسما در بین 4 گروه تفاوت نداشت. میزان کل پروتئین پلاسما در میشهایی که جنینهای سنگینتر داشتند (پایه پدری شال) کمتر و در میشهایی که جنینهای سبکتر داشتند (پایه پدری ورامینی) به طور معنیداری بیشتر بود (05/0>p). برعکس ، غلظت اوره پلاسما در میشهایی که جنینهای سنگینتر داشتند (پایه پدری شال) بیشتر و در میشهایی که جنینهای سبکتر داشتند (پایه پدری ورامینی) کمتر بود. به نظر میرسد میشهایی که جنینهای سنگینتر داشتند، توانستهاند گلوکز مورد نیاز را تأمین کنند که بخشی از آن با هزینه کردن امینواسیدها انجام شده است.
مسعود علیخانی، علی اسدی الموتی، غلامرضا قربانی، ناصر صادقی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
گیاه آفتابگردان با دانه و بدون دانه در یک طرح فاکتوریل 2×2×2×2 با سه تکرار با استفاده از چند افزودنی در سطلهای پلاستیکی به صورت آزمایشگاهی سیلو گردید. افزودنیها به شکل فاکتوریل در سطوح زیر اضافه شدند: ملاس به میزان 4 درصد وزن تر، اوره به میزان 5/0 درصد وزن تر و باکتری با نام تجاری آگروس(Agroos) و به میزان 6 گرم در تن علوفه. به طور کلی تهیه آفتابگردان سیلو شده به صورت گیاه کامل (دانه دار بودن) در مقابل تهیه سیلاژ بدون طبق (بیدانه) منجر به تولید سیلاژهایی با pH ، غلظت دیواره سلولی و خاکستر کمتر و در مقابل غلظت پروتئین خام، چربی خام (انرژی زایی) بیشتر شد، ولی از لحاظ تولید اسید لاکتیک و تجزیهپذیری ماده خشک اختلاف معنی داری بین این دو دسته وجود نداشت. (05/0
علی اصغر بسالت پور، محمد علی حاجعباسی، وجیهه درستکار، غزال ترابی،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
حضور ترکیبات نفتی در خاک می تواند سبب بروز سمیت برای انسان و سایر موجودات زنده و نیز آلودگی آب های زیرزمینی شود، بنابراین حذف این ترکیبات از محیط زیست، امری الزامی است. در این پژوهش ابتدا امکان پالایش دو خاک آلوده به ترکیبات نفتی مناطق اطراف پالایشگاه تهران (لندفیل پالایشگاه و اراضی کشاورزی) به روش زمین پالایی طی یک دوره 4 ماهه بررسی شد. سپس میزان کاهش غلظت کل هیدروکربن های نفتی (TPHs) در خاک هایی که پیش از آن تحت فرآیند زمین پالایی قرار گرفته بودند در ریزوسفر دو گیاه آگروپایرون و فسکیو بررسی شد (مطالعه گیاه پالایی). نتایج نشان داد که اعمال تیمار زمین پالایی موجب افزایش فعالیت و تنفس ریزجانداران هر دو خاک شد. فعالیت آنزیم اوره آز در تیمار زمین پالایی در خاک کشاورزی به ترتیب در انتهای ماه های اول تا چهارم حدود 21، 45، 26 و 23 درصد بیشتر از تیمار شاهد بود و برای خاک لندفیل نیز تنها در ماه چهارم تفاوت معنی داری بین تیمار زمین پالایی و تیمار شاهد دیده نشد. همچنین حدود 50 و 57 درصد کاهش در غلظت TPHs در انتهای دوره پژوهش به ترتیب در دو خاک لندفیل و کشاورزی در تیمار زمین پالایی نسبت به تیمار شاهد حاصل شد. در مطالعه گیاه پالایی، حضور آلایندههای نفتی در هر دو تیمار زمین پالایی و شاهد موجب کاهش رشد و عملکرد ماده خشک گیاهان مورد مطالعه شد. تنفس میکروبی در ریزوسفر آگروپایرون و فسکیو در خاک لندفیل در هر دو تیمار زمین پالایی و شاهد بیشتر از خاک آلوده بدون گیاه بود. همچنین فعالیت آنزیم اوره آز در ریزوسفر فسکیو و آگروپایرون، بیشتر از خاک آلوده بدون گیاه بود. در تیمار زمین پالایی در خاک لندفیل و در حضور فسکیو و آگروپایرون به ترتیب بیش از حدود 20 و 40 درصد از غلظت کل هیدروکربن های نفتی نسبت به خاک بدون گیاه کاسته شد و در خاک کشاورزی نیز آگروپایرون نسبت به فسکیو نقش مؤثرتری بر کاهش غلظت TPHs در این تیمار داشت.
حمید دهقان منشادی، محمدعلی بهمنیار، سروش سالک گیلانی، امیر لکزیان،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
شاخصهای بیولوژیکی بهعلت وابستگی به موجودات زنده خاک از ارکان کیفیت خاک محسوب میشوند. به منظور بررسی آثار کاربرد کودهای کمپوست و ورمیکمپوست غنی شده با کود شیمیایی و کود شیمیایی بر تغییرات کربن آلی، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز خاک، در ریزوسفر گیاه دارویی ریحان، تحقیقی بهصورت اسپلیت پلات با بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار در سال 1385 آغاز گردید. فاکتور اصلی در شش سطح کودی، 20 و 40 تن کمپوست غنی شده ، 20 و 40 تن ورمیکمپوست غنی شده در هکتار، کود شیمیایی و تیمار شاهد (بدون مصرف کود آلی و شیمیایی) و فاکتور فرعی نیز سالهای کوددهی (دو (1385و1388)، سه (1385، 1386 و 1388) و چهار سال (1385، 1386، 1387، 1388) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاربرد کمپوست و ورمیکمپوست در کلیه سطوح، باعث افزایش میزان کربن آلی خاک، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز نسبت به تیمار شاهد شد (05/0(P<، اما روند افزایش در بین تیمارها مشابه نبود. بیشترین میزان کربن آلی، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز در تیمار 40 تن ورمیکمپوست غنی شده با چهار سال مصرف پیاپی مشاهده شد. در سطوح بالای مصرف کمپوست، روند کاهشی در فعالیت آنزیم اوره آز دیده شد.
حدیثه رحمانی، امیر لکزیان، علیرضا کریمی کارویه، اکرم حلاج نیا،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
اورهآز یکی از مهمترین آنزیمهای چرخه نیتروژن است. رسها با داشتن سطوح جذبی برای آنزیمها، نقش بسزایی در پایداری این ترکیبهای پروتئینی در برابر عوامل محیطی گوناگون دارند. برای بررسی برهمکنش اورهآز و رسهای سپیولیت و ورمیکولیت سه آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. دو آزمایش به ترتیب شامل شش سطح زمان (0، 1، 2، 5، 10 و 20 روز) و پنج سطح دمایی(10 تا 50 درجه سانتیگراد) و آزمایش سوم با آرایش فاکتوریل شامل اسیدیته در سه سطح (5، 7 و 9) و غلظت در شش سطح (05/0، 25/0، 1، 5، 15 و 30 واحد آنزیمی) با دو تکرار اجرا گردید. آزمایشها نشان دادند که با گذشت زمان، فعالیت آنزیم جذب شده بر سطح رسها بیشتر از آنزیم آزاد بود. دمای بهینه فعالیت آنزیم آزاد و جذب شده به ترتیب 30 و 50 درجه سانتیگراد به دست آمد. بنابراین جذب آنزیم بر سطح رس، پایداری آن را در برابر دشواریهای محیطی افزایش میدهد. همچنین بیشترین میزان جذب اورهآز بر سطح سپیولیت و ورمیکولیت به ترتیب در اسیدیتههای 9 و7 رخ داد. بررسی همدماهای جذب این آنزیم نشان داد که ورمیکولیت با شدت و توانایی بالاتری نسبت به سپیولیت، اورهآز را جذب مینماید.
حدیثه رحمانی، امیر لکزیان، علیرضا کریمی، اکرم حلاجنیا،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
اوره یکی از پرکاربردترین کودهای نیتروژندار در زمینهای کشاورزی است. سرنوشت این کود در خاک بسیار وابسته به فعالیت آنزیم اورهآز بوده و این آنزیم نیز عمدتاً بهصورت جذب شده بر سطح کلوئیدهای خاک بهویژه رسها قرار دارد. بهمنظور بررسی ویژگیهای سینتیکی اورهآز آزاد و جذب شده بر سطوح رسهای سپیولیت و ورمیکولیت، آزمایشی با هشت سطح غلظت اوره (۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۶۰، ۸۰، ۱۰۰ و ۱۲۰ میلی مولار) و غلظت ۱ واحد آنزیمی در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد و ۷pH= انجام شد. جذب اورهآز بر سطوح رسها ویژگیهای سینتیکی آن را نسبت به حالت آزاد تحت تأثیر قرار داد. نتایج نشان دادند که اورهآز در هر دو حالت آزاد و جذب شده از سینتیک میکائیلیس- منتن پیروی مینمود. بیشترین مقدار Vmax پس از اورهآز آزاد در کمپلکس اورهآز- سپیولیت و کمترین میزان Km نیز در کمپلکس اورهآز- ورمیکولیت مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان دادند که بیشترین کارایی کاتالیزوری پس از اورهآز آزاد بهترتیب متعلق به اورهآز در حضور ورمیکولیت و سپیولیت بود. همچنین فاکتور اثربخشی برای اورهآز جذب شده بر سطح سپیولیت بیشتر از اورهآز جذب شده بر سطح ورمیکولیت بوده و این امر بهنوعی مبین کاملتر بودن فرآیند پخشیدگی در حضور سپیولیت است.
رویا دارابی کندلجی، شاهین اوستان، ناصر علی اصغرزاد، نصرت اله نجفی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
نیتراتسازی یکی از فعالترین فرایندهای زیستی در خاکهایی است که نیتروژن آمونیومی دریافت کردهاند. سرعت این فرایند تحت تأثیر عوامل متعدد و برهمکنش آنها قرار دارد. در تحقیق حاضر تأثیر غلظت آمونیوم و رطوبت بر میزان نیتراتسازی در دو نمونه خاک A (لوم) و B (لوم رسی)، بهترتیب از دو منطقه مرند و اهر مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار با پنج سطح نیتروژن از منبع اوره (صفر، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم خاک)، سه سطح رطوبت (60-55، 80-75 و 100-95 درصد FC) و دو نوع خاک (A و B) در انکوباتور با دمای 5/0±25 درجه سانتیگراد، بهمدت دو هفته انجام شد و در پایان انکوباسیون، غلظتهای نیترات و آمونیوم و مقادیر pH و EC خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که نیتراتسازی در سطح رطوبت 60-55 درصد FC، بهطور میانگین 22 درصد کمتر از سطح رطوبت 100-95 درصد FC بود و تفاوت معنیداری بین سطوح رطوبت 80-75 و 100-95 درصد FC، مشاهده نشد. نیتراتسازی در تیمار 400 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم و 60-55 درصد FC بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت و سبب تجمع بیش از 25 درصد آمونیوم افزوده شده، شد. تفاوت معنیداری از نظر میانگین غلظت آمونیوم بین سطوح 50، 100 و 200 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم وجود نداشت، ولی این غلظتها بهطور معنیداری کمتر از سطح 400 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم بودند. همچنین، نیتراتسازی همراه با سایر فرایندها، بهطور معنیداری سبب افزایش EC و کاهش pH خاکها (بهترتیب بهمیزان 54/0 دسیزیمنس بر متر و 59/0 واحد به ازای 200 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم) شدند. میانگین میزان نیتراتسازی در خاک A (بافت لوم) بهمیزان 3/40 میلیگرم نیتروژن بر کیلوگرم، بیشتر از خاک B (بافت لوم رسی) بود.
مریم رضایی پاشا، کاکا شاهدی، قربان وهاب زاده، عطااله کاویان، مهدی قاجار سپانلو، پاسکال جوکئیت،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
یکی از شیوههای مدیریتی بهمنظور کاهش اثرات مضر کودهای شیمیایی و حفاظت از آب و خاک، استفاده تلفیقی از کودهای آلی و شیمیایی است که میتواند به مراتب بهتر از کاربرد هر یک از آنها به تنهایی عمل کند. لذا ضروری است تا بهمنظور درک و شناسایی نحوه اثرگذاری این شیوه مدیریتی، وضعیت رواناب و خاک بررسی شود. مطالعه حاضر در اراضی کشاورزی با شیب 14 درصد تحت شرایط افزودن مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری در تلفیق با کود اوره در شمال ایران انجام شد. به این منظور پلاتهای اندازهگیری رواناب در اندازه 5×1 متر در قالب طرح بلوک تصادفی تحت شرایط بارش طبیعی روی اراضی کشاوری نصب شدند و نمونههای خاک از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتیمتر از داخل پلات برداشت شدند. در این مطالعه پارامترهای رواناب شامل حجم رواناب، غلظت نیترات و تولید رسوب و پارامترهای خاک شامل خصوصیات فیزیکی (تخلخل و ضریب نفوذپذیری) و خصوصیات شیمیایی (هدایت الکتریکی، کربن آلی، ازت کل و ظرفیت کاتیون تبادلی و pH) بررسی شود. نتایج نشان داد که در میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تنها خصوصیات درصد ازت کل، هدایت الکتریکی و pH خاک تحت تأثیر کمپوست زباله شهری قرار گرفتهاند. تجزیه مؤلفههای اصلی نشان داد که این تیمارها در مجموع توانستند 74/35 درصد از واریانس کل تغییرات را توجیه کنند. بر این اساس میتوان بیان کرد که استفاده از عملیات مدیریتی حفاظت آب و خاک میتواند بهسرعت بهبود معنیداری روی خصوصیات خاک در اراضی شیبدار ایجاد کند.
مهدی ملکی کاکلر، محسن یاوری،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
در سالهای اخیر، بهسازی زیستی خاک بر پایه رسوب میکروبی کربنات کلسیم (MICP) بهعنوان یک شاخه جدید در مهندسی ژئوتکنیک مطرح شده و هدف آن نیز بهبود خواص مکانیکی خاک است. امکان استفاده از MICP در حل مسائل ژئوتکنیکی از قبیل روانگرایی و فرسایش باعث شده این روش سازگار با محیط زیست، کمهزینه و مناسب بهعنوان جایگزینی برای روشهای متداول بهسازی خاک مطرح شود. با اینحال، با وجود استفاده گسترده از این فناوری در مقیاس آزمایشگاهی، تعداد کمی از کاربردهای میدانی برای ارزیابی کارایی آن در مقیاس بزرگ اجرا شده است. از اینرو، این مقاله بررسی جامعی در مورد این روش زیستی، نقش فرایندهای بیولوژیک در مهندسی ژئوتکنیک و عوامل تأثیرگذار فرایند بهویژه در کاربرد مقیاس بزرگ آن ارائه میکند. هدف اصلی این بررسی، ارزیابی پارامترهای اصلی محدود کننده اجرای روش در مقیاس میدانی است. در نهایت پیشرفت لازم برای استفاده صنعتی از این فناوری و چالشهای اصلی پیش رو برای تحقیقات آینده قبل از کاربرد عملی آن بهطور خلاصه مورد بحث قرار میگیرد.
محمد مهدی متین زاده، جهانگیر عابدی کوپایی، محمد شایان نژاد، عدنان صادقی لاری، حامد نوذری،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
در مزارعی که زهکش¬های زیرزمینی در عمق زیاد نصب شده¬اند نظیر کشت و صنعت¬های خوزستان، با مدیریت آب و کود در سطح مزرعه می¬توان، کارایی مصرف آب را افزایش و همچنین حجم زه¬آب خروجی و تلفات کودی و سایر آلاینده¬ها را کاهش داد. در این پژوهش از یک مدل جامع شبیه¬سازی چرخه آب و دینامیک نیتروژن در زمین¬های کشاورزی تحت پوشش سیستم¬های زهکشی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم، برای شبیه¬سازی سناریوهای مختلف مدیریت آب آبیاری و کود استفاده شد. بهمنظور کاهش آب مصرفی و کاهش تلفات کود اوره در یکی از مزارع کشت و صنعت امام خمینی، پنج سناریوی مختلف مدل¬سازی شامل چهار سناریوی مدیریت آب آبیاری به میزان 5، 10، 15 و 20 درصد کاهش در مقدار آب آبیاری (I1، I2، I3 و I4) نسبت به وضعیت موجود آبیاری در این کشت و صنعت (I0)، و یک سناریوی مدیریت توأم آب و کود (20 درصد کاهش مقدار آب آبیاری و 210 کیلوگرم بر هکتار کود اوره، I4F) برای شبیه¬سازی و مقایسه حجم زه¬آب تولیدی، تلفات نیترات و آمونیوم توسط سیستم زهکشی و میزان نیتروژن باقیمانده در خاک اجرا شد. نتایج مدل¬سازی نشان داد که سناریو I4F، باعث کاهش شدت زهکشی تجمعی، تلفات تجمعی نیترات و آمونیوم زهآب، مجموع تلفات تجمعی نیترات و آمونیوم زهآب و تلفات تجمعی نیترات¬زدایی بهترتیب برابر با 31، 70، 71، 70، و 85 درصد می¬شود که علاوه بر آن¬که باعث صرفه¬جویی در آب و کود مصرفی می¬شود، باعث کاهش مؤثر در آلودگی محیط زیست می¬شود. بنابراین، سناریوی I4F (آبیاری به مقدار 2656 میلی¬متر برای شش ماه و 210 کیلوگرم بر هکتار کود اوره) برای نیشکر در کشت و صنعت نیشکر امام خمینی توصیه می¬شود.