4 نتیجه برای باروری
محسن باباشاهی، غلامرضا قربانی، حمید رضا رحمانی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت تغذیهای گاوداریهای اصفهان و همچنین بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین نیتروژن اوره شیر و باروری در نخستین تلقیح پس از زایمان بود. بدین منظور نمونههای شیر وخون به ترتیب از 290 و170 رأس گاو شیری هلشتاین از 9 گاوداری صنعتی جمع آوری شد. نمونههای مواد غذایی نیز برای تعیین رابطه بین نیتروژن اوره شیر و درصد پروتئین و انرژی تخمینی جیره جمعآوری شد. محاسبه رابطه بین نیتروژن اوره خون و شیر با استفاده از رگرسیون ساده خطی نشان داد که یک رابطه بسیار نزدیکی بین این دو وجود دارد. همچنین، روابط رگرسیونی نشان میدهد که درصد پروتئین جیره و نسبت پروتئین به انرژی تخمینی جیره به ترتیب تنها 7 و10 درصد از تغییرهای نیتروژن اوره شیر را توجیه میکند. علت پایین بودن ضریب تبیین، احتمالاً بهدلیل مدیریت تغذیهای نامطلوب و نوسانات ترکیبهای جیره در روزهای مختلف بوده است. برای تعیین رابطه نیتروژن اوره شیر و باروری از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یک رابطه منفی منحنی شکلی بین نیتروژن اوره شیر و احتمال آبستنی در اولین تلقیح وجود داشت، بهطوریکه احتمال آبستنی گاوها با غلظت نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسیلیتر بیشتر از گاوها با نیتروژن اوره شیر کمتر از 5/16 و یا بیشتر از 19 میلی گرم در دسیلیتر بود. احتمال آبستنی گاوهای با نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسی لیتر 94/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر کمتر از 14 میلیگرم در دسیلیتر و 63/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر 14 تا 5/16 میلیگرم در دسی لیتر بود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که اگرچه نیتروژن اوره شیر ابزار مناسبی برای مدیریت تغذیهای گاوهای شیری است، ولی بهعنوان یک ابزار برای کنترل بازده تولید مثلی مناسب نمیباشد.
مرجان خلیلی ماهانی، حسین سیدالاسلامی، بیژن حاتمی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
جداول زندگی و باروری سوسک برگخوار نارون (Xanthogaleruca luteola (Müller روی چهار میزبان نارون وسک Ulmus carpinifolia Borkh، نارون مجنون U. glabra var. pendula Renhd، نارون چتری U. c. var. umbraculifera و درخت تا Celtis coucasica willd در شرایط آزمایشگاهی( دما 2± 25 درجه سانتیگراد، رطوبت 5±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) در دو فصل بهار و تابستان بررسی شد. چون آزمایش در شرایط کنترل شده انجام شد، عامل مرگ و میر در جدول زندگی، تنها تغذیه از میزبانهای با کیفیت متفاوت در نظر گرفته شد. هدف از این مطالعه بررسی میزان حساسیت میزبانهای فوق نسبت به سوسک برگخوار نارون بود. این بررسی با صد عدد لارو سن اول روی شاخههای 20 سانتیمتری هر میزبان شروع و تا پایان طول عمر تمام حشرات کامل در طول یک نسل ادامه داشت. برای جلوگیری از اختلال در تغذیه، شاخهها مرتباً تعویض شدند. تلفات مراحل لاروی و حشره کامل و تعداد تخم افراد ماده بهطور روزانه بررسی و ثبت گردید. نتایج نشان داد که در هر دو فصل بهار و تابستان نرخ خالص تولید مثل( Ro) و نرخ ذاتی رشد (rm) سوسک برگخوار نارون روی نارون وسک بیشتر از سایر میزبانها بود. نرخ خالص تولید مثل در فصل بهار روی درخت تا و در فصل تابستان روی نارون چتری، کوچکتر از یک و نمایانگر رشد منفی جمعیت روی این میزبانها بود. در هر دو فصل نارون وسک به عنوان میزبان حساس مراحل نابالغ و بالغ سوسک برگخوار نارون شناخته شد. پس از آن نارون مجنون و نارون چتری به ترتیب میزبانهای حساس بودند. درخت تا در هر دو فصل کمترین حساسیت را نسبت به آفت نشان داد.
افسانه مظاهری، بیژن حاتمی، جهانگیر خواجهعلی، سید ابراهیم صادقی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta، یکی از مخربترین آفات چوبخوار درختان مثمر و غیرمثمر در ایران میباشد. در این پژوهش برخی از پارامترهای تولید مثلی آن در شرایط آزمایشگاه با رهاسازی حشرات کامل همسن تازه ظاهر شده (1 تا 2 روز پس از خروج از مکانهای زمستانگذران) به صورت جفتهای جداگانه روی قطعات بریده شده تنه درخت اوجا درون قفس، در 15 تکرار مطالعه شد. از این دادهها در تهیه جدول باروری سوسک چوبخوار سارتا نیز استفاده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش حشرات ماده به طور میانگین 2/0±9/3 روز پس از رهاسازی شروع به تخمگذاری نمودند و میانگین دوره تخمگذاری این حشره 6/0±6/16 روز به طول انجامید. میانگین تعداد تخم گذاشته شده توسط هر حشره ماده 5/17±6/122 عدد تعیین شد. طول عمر حشرات نر 6/0±26 و طول عمر حشرات ماده 4/0±4/29 روز بود. حشرات ماده در طول دوره تخمریزی هیچگونه تلفاتی نداشتند، بنابراین مقادیر نرخ ناخالص تولیدمثل (GRR) و نرخ خالص تولید مثل (R0 یا NRR) (نسل/ماده/ماده) برابر و معادل 7/8±6/61 به دست آمد. نرخ ذاتی رشد جمعیت (rm)، میانگین طول مدت هر نسل (T) و مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (t) به ترتیب 5-24/0±0067/0 نتاج ماده به ازای هر ماده در روز، 4/0±5/612 و 6/3±7/102 روز برآورد شد. نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) (روز/ماده/ماده)، 5-24/0±006/1 تعیین شد. در این آزمایش پایین بودن مقدار نرخ ذاتی رشد جمعیت مربوط به سه عامل سن بالای افراد تولیدمثل کننده (میانگین 602 روز)، طول عمر پایین آنها در طول دوره تولیدمثل (حداکثر 22 روز) و طولانی بودن میانگین طول مدت یک نسل (5/612 روز) میباشد.
روحالله رجبی کنف گورابی، رحیم عبادی، محمد فضیلتی، سیدضیاالدین میرحسینی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
تأثیر غنیسازی برگ توت سفید (Morus alba L.) با ویتامین ریبوفلاوین در غلظتهای7، 37، 77 و 127 پی پی ام روی رشد و نمو لاروها، ویژگیهای پیله و باروری کرم ابریشم Bombyx mori L. هیبرید 104×103 مورد مطالعه قرار گرفت. لاروهای کرم ابریشم روزانه در یک وعده با برگهای تازه توت شین اینچه نویسه غنیسازی شده با ویتامین ریبوفلاوین تغذیه شدند. تمامی پارامترهای بیولوژیکی و اقتصادی بر اساس روشهای رایج در نوغانداری اندازهگیری شد. وزن لاروی در روز هفتم سن پنجم در تیمار 77 پی پی ام بیشترین مقدار را در بین تیمارها دارا بود که در مقایسه با شاهد 47 درصد افزایش داشت. بیشترین وزن پیله و شفیره ماده در تیمار 127پی پی ام برابر 62/1 و 17/1 گرم و برای جنس نر در تیمار 37 پی پی ام برابر 17/1 و 9/0 گرم ثبت شد. تیمار 77 پی پی ام بیشترین میزان وزن قشر پیله و در صد قشر پیله را برای ماده 32/0 گرم و 46/21 درصد و نر 31/0 گرم و 06/26 درصد دارا بود. بیشترین وزن 50 تخم در تیمار127 پی پی ام برابر 027/0 گرم ثبت شد در حالیکه تیمار 77 پی پیام بیشترین تعداد تخم و در صد تفریخ آن را دارا بود. نرخ مؤثر پرورش دارای بیشترین میزان در تیمار شاهد، 72درصد بود، ولی این افزایش در مقایسه با سایر تیمارها اختلاف معنیداری نداشت. نتایج نشان داد که ریبوفلاوین میتواند در غلظت 77 پی پی ام برای افزایش تولید پیله و تخم کرم ابریشم B.mori استفاده شود.