2 نتیجه برای بالتوری سبز
زهرا رفیعی کرهرودی، بیژن حاتمی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
بالتوری سبز [Chrysoperla carnea Steph] از دشمنان طبیعی مهم شتهها، به ویژه شته سبز جالیز (Aphis gossypii Glov) است. در این پژوهش دو آزمایش رهاسازی تخم بالتوری روی گیاه خیار در قفسهایی به ابعاد70*70*40 سانتیمتر و در گلخانه انجام شد. در آزمایش اول، رهاسازی تخم با روش کرایزوبگ (کیسههای توری مخصوص با 360 سوراخ در هر 215 سانتیمتر مربع، 8 سانتیمتر عرض و 12 سانتیمتر طول) در هفت تیمار شامل نسبتهای 1:1، 1:5،1:10، 1:15 و 1:20 (شکار: شکارگر)، و تیمارهای شاهد دارای گیاهانی با کیسه خالی و بدون آن صورت گرفت. این آزمایش یک بار در بهار و یک بار در پاییز انجام شد. در آزمایش دوم، بهترین نسبتهای رهاسازی تخم در کنترل شته جالیز با دو روش کرایزوبگ و رهاسازی تخم به صورت مخلوط با خاک اره به عنوان ماده همراه آن مقایسه شد. رهاسازی تعیین شده در هر دو روش شامل نسبتهای 1:1 و 1:5 (شکار: شکارگر) بود. تیمارهای شاهد در دو روش به ترتیب عبارت از کیسه خالی و خاک اره بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد که نسبتهای رهاسازی 1:1 و 1:5 در پاییز بدون اختلاف معنیدار، ولی در بهار دارای اختلاف معنیدار بودند. این اختلاف احتمالاً ناشی از تفاوت درجه حرارت بود. همچنین، اثر متقابل تیمار و فصل نشان داد که بین نسبتهای 1:5 و 1:1 در بهار و پاییز اختلاف معنیدار وجود ندارد. در آزمایش دوم نیز نسبتهای رهاسازی 1:1 و 1:5 در روش خاک اره با یکدیگر، و با نسبت 1:1 در روش کرایزوبگ هیچ گونه اختلاف معنیدار نداشتند، در حالیکه نسبت رهاسازی 1:5 کرایزوبگ با 1:1 در هر دو روش اختلاف معنیدار نشان داد. در عینحال، رهاسازی تخم در روش خاک اره با نکروزه شدن برگهای خیار همراه بود.
زینت احمدزاده، بیژن حاتمی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
سفیدبالک گلخانه (Trialeurodes vaporariorum West) یکی از آفات مهم گیاهان زراعی و زینتی در مزارع و گلخانههاست، که عموماً با استفاده از سموم شیمیایی و عوامل کنترل بیولوژیک با آن مبارزه میشود. در این پژوهش، به طور جداگانه تأثیر رها سازی تخم بالتوری سبز (Chrysoperla carnea Steph) درون کیسههای مخصوص به نام کرایزوبگ علیه پوره آفت در نسبتهای رها سازی 1:1، 1:5، 1:10، 1:15 و 1:20 (شکار:شکارگر)، و نیز اثر سه حشرهکش کونفیدر (محلول غلیظ قابل حل در آب 35 درصد)، پرمترین (امولسیون 25 درصد) و دیمیلین (پودر قابل حل در آب 25 درصد)، به ترتیب در غلظتهای 3/0 میلیلیتر، 3/0 میلیلیتر و 15/0 گرم در یک لیتر آب، بر جمعیت پورههای آفت روی گیاه گوجه فرنگی بررسی شد. در یک آزمایش، تخم بالتوری در نسبتهای مختلف روی 150 پوره از سنین مختلف آفت رها شد، و تیمار شاهد نیز شامل کیسه بدون تخم بود. یازده روز بعد، میزان مرگ و میر پورههای آفت در اثر شکارگری بالتوری سبز محاسبه گردید. در آزمایش دیگر، تاثیر سه حشرهکش فوق بررسی و در تیمار شاهد فقط آب پاشیده شد. هر دو آزمایش در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار و در شرایط گلخانه با میانگین دمای5± 25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 50 تا 60 درصد و شرایط نوری 10 ساعت تاریکی و 14 ساعت روشنایی انجام شد. میانگینهای دادهها با آزمون چند دامنهای دانکن مقایسه شدند. نتایج نشان داد که یک بار رها سازی تخم بالتوری سبز در نسبت 1:1، باعث حداکثر 42/52 درصد مرگ و میر در جمعیت پورههای آفت میشود، و رها سازیهای دوباره شکارگر ضروری است. از میان سموم شیمیایی نیز با یک بار سم پاشی، حشرهکش کونفیدر با بیشترین تأثیر، حدود 88 درصد مرگ و میر جمعیت آفت را در پی داشت. اگرچه تأثیر حشرهکش بیشتر از رها سازی شکارگر بود، ولی هیچ کدام از دو روش باعث کنترل مؤثر آفت نشدند. بنابراین، به نظر میرسد در مبارزه با این آفت، اولاً کاربرد مجدد تیمارها مورد نیاز است، و ثانیاً احتمالاً تلفیق دو روش مبارزه شیمیایی و بیولوژیک باعث نتیجه بهتری خواهد شد.