2 نتیجه برای برنامهریزی چندهدفه
جواد ترکمانی، محمود صبوحی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
در تعیین مجموعه کارا- ریسک (Risk - Efficient)، انتخاب و تعیین سطح بازده برنامه بهصورت درونزا از اهمیت ویژهای برخوردار است. لذا، در این مطالعه بااستفاده از روش برنامهریزی چند هدفه، مدل موتاد هدف در قالب دو الگوی میانگین انحرافات مطلق جزیی و تحلیل پارامتریک حداکثر_حداقل (Maximin) برای تعیین درونزای برنامه بازده هدف تبیین شد. برای تعیین مجموعه استراتژیهای غالب برای زارعین مورد مطالعه، ابتدا ماتریس بازدهها از حداکثر کردن اهداف مدل شامل حداکثر کردن بازده انتظاری، حداکثر کردن کمترین بازده سالانه و حداقل کردن احتمال سقوط بازده از یک سطح بحرانی یا نامطلوب تخمین زدهشد. سپس، با استفاده از تکنیک برآورد مجموعه غالب (Non - Inferior set estimation) مرزهای بالا و پایین مجموعه استراتژیهای غالب تعیین گردید. نتایج حاصل از حداکثر نمودن الگوی حداکثر_حداقل نشانداد که حداقل و حداکثر بازده به ترتیب 270252 و 217753 هزار ریال است .افزون برآن، با استفاده از سطوح مختلف تابع هدف، زیر مجموعهای از استراتژیهای غالب تعیینگردید. نتایج حاصل از مقایسه الگوی کشت فعلی زارعین با الگوهای زراعی پیشنهاد شده بهوسیله الگو نشان داد که سطوح زیر کشت فعلی محصولات مختلف زارعین به استثنای چغندرقند تقریباً در دامنهای است که بهوسیله الگو تعیین شده است. افزون برآن، نتایج نشان داد که الگوی کشت فعلی زارعین میتواند یکی ازاستراتژیهای غالب باشد. باتوجه به اهمیت آب و کمبود شدید آن در منطقه مورد مطالعه، بازده متوسط آب در الگوی کشت فعلی زارعین با بازده متوسط آب درمجموعه استراتژیهای غالبی که مرز بالا و پایین کلیه استراتژیهای غالب را تشکیل میدهند، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که زارعین بازدهای معادل 15/18 هزار ریال به ازای هر ساعت آب مصرفی بهدست میآورند. با این حال، بازده متوسط آب در دامنه 1/19 و 2/30 هزار ریال در مجموعه استراتژیهای غالب تغییر میکند که این امر نمایانگر آن است که زارعین میتوان ند از آب به نحو مناسبتری استفاده کنند. با توجه به نتایج بهدست آمده، میتوان گفت که تغییر الگوی کشت زارعین ،جهت استفاده بهتر از منابع، امری کاملاً پیچیده است و صرفاً با اتخاذ سیاستهای جامع نگر میتوان به موفقیتهایی در این زمینه دست یافت.
عباس امینی فسخودی، سید هدایت ا... نوری،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
مطالعه پایداری سیستمهای زراعی مستلزم ارزیابی جامع و یکپارچهای از دینامیسم حاکم و ارتباط تنگاتنگ ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی آنهاست. بهینهسازی تخصیص و افزایش بهرهوری مصرف آب در یک سیستم زراعی، علاوه بر بهبود وضعیت پایداری و حفاظت از منابع آب و خاک، کاهش خسارتهای اقتصادی و اجتماعی را نیز در پی خواهد داشت. شمار زیادی از مدلهای برنامهریزی ریاضی برای تحلیل و ارزیابی جوانب مختلف برنامهریزی و مدیریت سیستمهای زراعی در دهههای اخیر توسعه پیدا کردهاند. مقاله حاضر به ارزیابی سیستمی پایداری در سیستم زراعی منطقه روستایی براآن جنوبی در شرق شهر اصفهان و تعیین مناسبترین الگوی کشت متناسب با آن میپردازد. به منظور تلفیق ابعاد سهگانه محیطی، اقتصادی و اجتماعی، دو معیار نسبی حصول بیشترین عایدی اقتصادی و ایجاد بیشترین فرصتهای اشتغال بهازای هر واحد مصرف آب کشاورزی، به عنوان شاخصهایی برای پایداری سیستم تعریف شدهاند. بهینهسازی نسبتهای «سود خالص به مصرف آب» و «ایجاد اشتغال به مصرف آب»، با بهرهگیری از مدلهای برنامهریزی ریاضی یکهدفه و چندهدفه کسری صورت گرفته است. در ادامه با محاسبه و مقایسه کارایی اقتصادی و اجتماعی هر واحد مصرف آب کشاورزی در سناریوهای مختلف مدلهای یکهدفه و چندهدفه برنامهریزی خطی و کسری، مناسبترین الگوهای کشت منطقه با توجه به منابع موجود آب و خاک و نیروی انسانی تعیین و معرفی شده است