۲۲ نتیجه برای بستر
رضا جمشیدیان، محمدرضا خواجه پور،
جلد ۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۷ )
چکیده
روشهای خاکورزی از طریق تغییر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر استقرار، رشد و عملکرد گیاه تأثیر میگذارند. این اثرات در کشت مضاعف گندم – ماش در اصفهان مورد مطالعه قرار نگرفته است. بدین لحاظ اثرات روشهای مختلف خاکورزی بر خصوصیات فیزیک و شیمیایی خاک و استقرار ماش (لاین آزمایشی ۱۶-۶۱-۱)، در سال ۱۳۷۵ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. دو تیمار حفظ و سوزاندن بقایا با چهار روش خاکورزی شامل خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، دیسک، خیشچی و عدم خاکورزی با استفاده از طرح بلوکهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار ارزیابی شد. جرم مخصوص ظاهری و فروپذیری اعماق مختلف خاک در مرحله سبز شدن تحت تأثیر بقایای گیاهی واقع نشد. اما حفظ بقایا سبب کاهش جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق ۱۵-۰ سانتیمتر و افزایش فروپذیری خاک در عمق ۱۵-۳ سانتیمتر در مرحله گلدهی گردید. با سوزاندن بقایای گیاهی، مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق ۱۵-۰ سانتیمتر در مرحله سبز شدن افزایش یافت، اما معدنی شدن عناصر غذایی آلی موجود در بقایای گیاهی سبب شد تا مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق ۱۵-۰ سانتیمتر در مرحله گلدهی، در تیمار حفظ بقایا بیشتر گردد. سرعت و ضریب سبز شدن بذرها، در تیمار حفظ بقایا به طور معنیداری پایینتر بود. تیمار گاوآهن برگرداندار، در مراحل سبز شدن و گلدهی حداقل جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق ۳۰-۰ سانتیمتر و حداکثر فروپذیری خاک در عمق ۲۱-۳ سانتیمتر را داشت. همچنین کمترین مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق ۱۵-۰ سانتیمتر در مراحل سبز شدن و گلدهی، در تیمار اخیر به دست آمد. سرعت و ضریب سبز شدن گیاهچهها در تیمار عدم خاکورزی به شدت کاهش نشان داد. بر اساس نتایج حاصله و با توجه به تأمین اهداف کشاورزی پایدار، استفاده از دیسک تحت شرایط حفظ بقایا، ممکن است مطلوبتر از بقیه روشهای خاکورزی تحت شرایط مشابه با آزمایش حاضر باشد.
رضا جمشیدیان، محمدرضا خواجه پور،
جلد ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده
محدودیت زمان برای پوسیدگی بقایای محصول قبلی و انجام عملیات کامل تهیه بستر در کشت مضاعف، سبب ضرورت کاهش خاکورزی و بروز مشکلات مرتبط با آن میگردد. از آن جایی که در ارتباط با مسایل تهیه بستر در کشت متوالی گندم – ماش در اصفهان اطلاعاتی در دست نیست، اثرات روشهای مختلف تهیه بستر در کشت متوالی گندم – ماش بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ماش (لاین آزمایشی ۱۶-۶۱-۱)، در سال ۱۳۷۵ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. دو تیمار حفظ و سوزاندن بقایا با چهار روش تهیه بستر و کاشت، به ترتیب تحت نامهای گاوآهن برگرداندار، دیسک، خیشچی و عدم خاکورزی، با بهکارگیری طرح کرتهای نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی، در چهار تکرار ارزیابی شد. بهبود وضعیت استقرار و شرایط رشد گیاهان در شرایط سوزاندن بقایا، سبب افزایش معنیدار تعداد بوته در واحد سطح، وزن خشک اندامهای هوایی، تعداد گره در ساقه فرعی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در ساقه اصلی، در بوته و در متر مربع، تعداد دانه در غلاف ساقه اصلی و ساقههای فرعی، تعداد دانه در ساقه اصلی، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. تراکم بوته زیادتر در این شرایط، سبب کاهش معنیدار تعداد ساقههای فرعی و تعداد غلاف در ساقههای فرعی شد. شرایط مطلوب استقرار و رشد در تیمارهای دیسک و گاوآهن برگرداندار، سبب افزایش معنیدار تراکم بوته، وزن خشک اندامهای هوایی، تعداد گره در ساقه فرعی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در ساقه اصلی و در متر مربع، تعداد دانه در غلاف ساقه اصلی و ساقههای فرعی، تعداد دانه در ساقه اصلی، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. تیمار عدم خاکورزی کمترین مقادیر را برای خصوصیات فوق داشت. بر اساس نتایج حاصله، استفاده از دیسک تحت شرایط سوزاندن بقایا، ممکن است مطلوبتر از بقیه روشهای تهیه بستر از نظر عملکرد دانه، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر باشد.
محمود شفاعی بجستان، منصور استاد عسگری،
جلد ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۷۹ )
چکیده
کاربرد روش تصحیح شده اینشتین، توسط دفتر استانداردهای صنعت آب ایران، وابسته به دفتر فنی وزارت نیرو توصیه شده است. این روش در رودخانههای کم عمق نبراسکا (آمریکا) کالیبره شده و ضریب Ø به طور مصنوعی به نصف کاهش داده شده است. از طرفی، این روش به صورت ترسیمی و وقتگیر میباشد، به طوری که کاربرد آن را غیرممکن نموده است. از این رو، در این مطالعه به منظور سهولت و تسریع محاسبات، یک مدل ریاضی تهیه گردیده است. در این مدل کلیه منحنیها به معادلات جبری تبدیل و انتگرالهای پیچیده با روش تحلیلی و عددی حل شده است. همچنین، به منظور تعیین دقت کاربرد و واسنجی روش در رودخانههای کارون و کرخه، دادههای رسوب و هیدرولوژی ایستگاههای اهواز و حمیدیه به مدت ۷ سال جمعآوری و میزان بار رسوب با مدل محاسبه و با نتایج اندازهگیری شده مقایسه گردید.
میزان تأثیر تعدادی از متغیرهای مهم، از جمله مقدار Ø، در برآورد بار رسوب مورد مطالعه قرار گرفت. از آن جا که روش تصحیح شده اینشتین، میزان بار بستر را نیز جداگانه محاسبه میکند، سعی گردید تا با استفاده از دادههای اندازهگیری شده قبلی از رودخانههای آمریکا، دقت روش در برآورد میزان بار بستر مورد ارزیابی قرار گیرد. در این مقاله نحوه مدل کردن روش، دادههای جمعآوری شده، تجزیه و تحلیل حساسیت روش و دقت روش در برآورد بار بستر و بار کل رسوب ارائه شده است.
جواد پوررضا، مهدی محمد علیپور،
جلد ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر مصرف آبپنیر از طریق آب آشامیدنی بر عملکرد جوجههای گوشتی انجام گرفت. در قالب طرح کاملاً تصادفی آبپنیر در شش سطح (صفر، ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۸۰ و ۱۰۰ درصد) آب آشامیدنی به مدت ۴۷ روز بهکار برده شد. شمار ۷۲۰ قطعه جوجه گوشتی یک روزه راس به ۲۴ گروه ۳۰ جوجهای تقسیم شدند و هر یک از شش تیمار آزمایشی از سن هفت تا ۵۴ روزگی به چهار گروه از جوجهها داده شد. آبپنیر روزانه از یک کارخانه تهیه پنیر تهیه و مصرف میشد. در طول آزمایش جوجهها به آب و غذا دسترسی آزاد داشتند. جوجهها تا سن هفت روزگی با جیره آغازین تغذیه و سپس توزین و به تیمارهای آزمایشی اختصاص یافتند. تمام جوجهها از سه جیره آغازین، رشد و پایانی استفاده کردند. جوجههای هر تکرار که در قفسهای دستهجمعی زمینی نگهداری میشدند، در سنین ۲۱، ۴۲ و ۵۴ روزگی توزین و مصرف غذایی گروه محاسبه شد و در پایان دوره از هر تکرار دو مرغ و دو خروس انتخاب، ذبح و درصد لاشه، چربی محوطه بطنی، وزن لوزالمعده، کبد و ایلئوم اندازهگیری شد. محتویات ایلئوم هر دو خروس و مرغ جمعآوری، مخلوط و برای شمارش باکتریها در ۲۰oC- منجمد شدند. در سنین ۲۱ و ۴۲ روزگی نمونه بستر هر تکرار جمعآوری و رطوبت آنها تعیین گردید. وزن بدن، اضافه وزن روزانه، ضریب تبدیل غذا و رطوبت بستر تحت تأثیر معنیدار (۰۱/۰ >P ) سطوح آبپنیر قرار گرفتند. معیارهای مذکور با مصرف بیش از چهل درصد آبپنیر کاهش و ضریب تبدیل غذا افزایش نشان دادند. درصد لاشه با مصرف ۸۰ و ۱۰۰ درصد آبپنیر به طور معنیدار (۰۱/۰> p ) کاهش یافت. درصد چربی حفره بطنی، کبد و لوزالمعده تحت تأثیر منفی سطوح آبپنیر قرار نگرفتند. درصد ایلئوم در سطوح بیشتر از ده درصد آبپنیر اختلاف معنیدار (۰۱/۰ > p ) با گروه شاهد داشت و افزایش نشان داد. معادلات رگرسیون وزن و اضافه وزن بدن، ضریب تبدیل غذا و رطوبت بستر در تمام سنین همگی از نوع درجه دوم (غیرخطی) و معنیدار (۰۱/۰ > p ) بودند و نشان دادند مصرف بیش از ۴۰ درصد آبپنیر باعث کاهش عملکرد جوجههای گوشتی شد. اختلاف معنیداری در شمار لاکتوباسیلها و انتروباکتریهای ایلئوم در اثر سطوح مختلف آبپنیر دیده نشد ولی کل باکتریهای ایلئوم با افزایش سطح آبپنیر افزایش معنیدار (۰۱/۰ > P ) نشان داد.
رضا امیریچایجان، محمد هادی خوش تقاضا،
جلد ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
سیستمهای سنتی و قدیمی خشککردن شلتوک در ایران ضایعات زیادی را بهعلت خشکشدن غیریکنواخت، در فرایند تولید برنج باعث میشود. در این پژوهش برای کاهش میزان ترکخوردگی و افزایش سرعت خشکشدن در دمای بالاتر از دمای متداول، از روش بستر سیال برای خشککردن شلتوک بهرهگیری شده است. برای خشککردن نمونهها از یک دستگاه خشککن آزمایشگاهی بهرهگیری شد. آزمایشهای خشککردن، شامل بررسی زمان خشککردن و درصد ترک خوردگی دانههای شلتوک در سه شرایط بستر ثابت، حداقل سیالسازی و سیال کامل و در دماهای ۴۰، ۶۰، ۸۰ درجه سانتیگراد انجام شد.
نتایج نشان داد که در شرایط حداقل سیالسازی میزان ترکخوردگی دانه نسبت به شرایط بستر ثابت، در دماهای ۴۰، ۶۰ و ۸۰ درجه سانتیگراد، بهترتیب حدود ۵۷%، ۶۸% و ۷۵% کاهش یافت. در حالیکه این کاهش در شرایط بستر سیال کامل نسبت به بستر ثابت در دماهای مذکور بهترتیب حدود ۴۰%، ۵۴% و ۶۵% بود. کمترین زمان خشککردن شلتوک، در روش حداقل سیالسازی و بیشترین زمان، در روش بسترثابت طول کشید. نتایج بهدست آمده نشان داد که روش حداقل سیالسازی دارای کمترین مقدار ترکخوردگی و زمان خشک شدن در تمام دماهای مورد آزمایش است.
جواد پوررضا، محمد علی ادریس، حشمت اله خسروینیا، علی آقایی،
جلد ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده
در قالب طرح کاملاً تصادفی، اثر شش ماده افزودنی مختلف به بستر شامل آهک، اسید کلریدریک، زئولیت، زاجسفید، پادآمونیاک و اسیدهای چرب بر میزان ازت، pH ، درجه حرارت رطوبت و بار میکروبی بستر جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. هر یک از مواد مذکور به میزان یک کیلوگرم در متر مربع به کار برده شد. تعداد ۶۱۶ قطعه جوجهگوشتی (نر و ماده) به ۲۸ گروه ۲۲ قطعهای تقسیم شدند و هر چهار گروه به یکی از هفت تیمارهای آزمایشی از یکروزگی تا ۵۶ روزگی اختصاص یافتند. همه تیمارها با جیره یکسان تغذیه و در طول دوره آزمایش معیارهای فوقالذکر اندازهگیری شدند. رطوبت بستر تحت تأثیر معنیدار تیمارها واقع نشد. pH بستر تحت تأثیر معنیدار تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (۰۵/p<۰) به طوری که در سن ۲۱ روزگی کمترین pH مربوط به زاجسفید و بیشترین مربوط به آهک بود. روند تغییر pH در پایان دوره به نحوی بود که pH همه تیمارها تقریباً یکسان بود و اختلاف معنیداری بین آنها مشاهده نشد. درجه حرارت بستر تحت تأثیر معنیدار تیمارها قرار نگرفت. اختلاف بین تیمارها از لحاظ ازت بستر و بار میکروبی معنیدار بود. همبستگی همبستگی بین pH و ازت بستر معنیدار و منفی بود (۹۵/۰-= r). اثر تیمارها بر فسفر محلول معنی دار بود و بسترهای حاوی زاج سفید و پاد آمونیاک به طور معنی داری فسفر محلول کمتری داشتند. همبستگی بین فسفر محلول و pH مثبت و برابر ۴۸/۰=r بود. نتایج نشان داد که استفاده از برخی مواد افزودنی بستر میتوانند در کاهش pH ، فسفر محلول و افزایش ازت بستر مؤثر باشند و این تأثیر با افزایش زمان احتمالاً به دلیل مصرفشدن مواد موثره این گونه افزودنیها کاهش مییابد.
فریبرز خواجعلی،
جلد ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین آثار طول دوره تغذیه با جیرههای پیش دان و پس دان بر پاسخ رشد و خصوصیات لاشه و بستر جوجههای گوشتی ماده انجام گرفت. طول مدت تغذیه با جیره پیش دان ۱۴ یا ۲۱ روز و طول مدت تغذیه با جیره پس دان از ۳۵ تا ۴۹ یا ۴۲ تا ۴۹ روزگی در نظر گرفته شد. طبق نتایج این آزمایش، کاهش طول دوره تغذیه با جیره پیش دان باعث کاهش اضافه وزن (۰۰۷۱/۰ >P) و نامناسبتر شدن ضریب تبدیل خوراک (۰۰۰۲/P<۰) تا سن ۲۱ روزگی شد. کاستن از طول مدت تغذیه با جیره پیش دان، وزن بدن را در ۲۱ روزگی کاهش داد (۰۰۷۱/۰ >P) ولی بر وزن بدن در ۴۲ و ۴۹ روزگی تأثیری نداشت. افزایش طول مدت تغذیه با جیره پس دان موجب افت اضافه وزن (۰۰۷۶/۰ >P) و ضریب تبدیل خوراک (۰۰۰۱/۰ >P) تا سن ۴۲ روزگی شد ولی تأثیر معنیداری بر این مشاهدات تا سن ۴۹ روزگی نداشت. این امر نشان میدهد که رشد جبرانی در فاصله ۴۲ تا ۴۹ روزگی صورت گرفته است. تیمارهای به کار رفته در آزمایش، تأثیر معنیداری بر خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی نداشتند. کاهش طول مدت تغذیه با جیره پیش دان و افزایش طول مدت تغذیه با جیره پس دان، میزان رطوبت، نیتروژن و pH بستر را به طور معنیداری کاهش داد.
مژگان بویراحمدی، فایز رئیسی ، جهانگرد محمدی،
جلد ۱۴، شماره ۵۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
همانند گیاهان، شور شدن خاک از راه های گوناگون موجب کاهش رشد، تکثیر و فعالیت موجودات خاکزی به ویژه میکروفلور خاک میشود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثر سطوح مختلف شوری بر برخی شاخص های میکروبی خاک در حضور و عدم حضور ریشه زنده دو گیاه گندم و شبدر بود. در این تحقیق، پنج سطح شوری به صورت مخلوطی از نمک های کلرید سدیم، کلرید کلسیم، کلرید منیزیم و کلرید پتاسیم و سه محیط خاک (بدون کشت، تحت کشت گندم و تحت کشت شبدر) با سه تکرار در چارچوب طرح کاملاً تصادفی و به گونه فاکتوریل استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می-دهند که افزایش شوری در هر سه محیط بدون کشت، خاک تحت کشت گندم و خاک تحت کشت شبدر موجب کاهش معنی دار تنفس میکروبی تجمعی، کربن زیتوده میکروبی، تنفس برانگیخته با سوبسترا و شاخص قابلیت دسترسی به کربن شد. همچنین، شوری موجب افزایش معنی دارqCO۲ در هر سه محیط گردید. در سطوح بالای شوری، شاخصهای میکروبی در خاک تحت کشت گندم و شبدر به میزان آنها در خاک بدون کشت نزدیک شد و تفاوت کمتری در فعالیت میکروبی بین سه محیط دیده شد، که نشان می دهد در سطوح بالای شوری، نقش محرک گیاه بر فعالیت میکروبی کم رنگ تر می گردد. نتایج به دست آمده از شاخص قابلیت دسترسی به کربن نیز نشان می دهد که در سطوح پایین شوری، محدودیت کربن در خاک تحت کشت گندم و شبدر وجود ندارد، اما با افزایش شوری، این شاخص به صفر نزدیک گردید که بیانگر محدودیت کربن برای تنفس میکروبی در این محیط هاست. همچنین پایین تر بودن نسبت qCO۲ در خاک تحت کشت گندم و شبدر در مقایسه با خاک بدون کشت، نشاندهنده نقش حمایت کنندگی ریشه بر فعالیت میکروبی در محیط های شور است. بنابراین، وجود گیاه در محیط های شور ممکن است از راه افزودن پی درپی ترشحات ریشه و بازگشت ریشـه های جوان، به کـاهش آثار مضر شـوری های کم تا متوسط بر فعالیت های میکروبی خاک کمک نماید.
رسول قبادیان، انسیه مرآتی، عبدالله طاهری تیزرو،
جلد ۱۷، شماره ۶۳ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
در ایستگاههای هیدرومتری عمدتاً بهدلیل مشکل اندازهگیری دبی در شرایط وقوع سیلاب، رابطه دبی ـ اشل از روی دادههای اندازهگیری شده مربوط به شرایط غیرسیلابی استخراج میگردد و برای شرایط سیلابی برونیابی میشود. استفاده از رابطه دبی- اشل برونیابی شده برای محاسبه سیلاب ممکن است مقادیر کمتر یا بیشتری را تخمین بزند. علت این موضوع این است که در شرایط جریان سیلابی ممکن است نوع فرم بستر تشکیل شده تغییر یابد و باعث تغییر مقاومت در برابر جریان گردد. بنابراین به منظور پیشبینی بهتر رابطه دبی - اشل لازم است از روابطی استفاده شود که در آنها مقاومت فرم بستر در نظر گرفته شود. در این تحقیق تلاش شده است که بهترین روش برای توسعه رابطه دبی- اشل ارائه شود. به این منظور از روشهای انیشتین ـ بارباروسا، شن، وایت، انگلوند و براونلی برای تکمیل قسمت انتهایی رابطه دبی ـ اشل حاصل از اندازهگیری در ایستگاه هیدرومتری قورباغستان واقع بر رودخانه قرهسو و یا ساخت رابطه دبی - اشل در ایستگاه مذکور استفاده گردید. پس از برداشت دادههای مورد نیاز شامل مقاطع عرضی، دبی اندازهگیری شده و اشل متناظر با آن و همچنین منحنی دانهبندی مواد بستر در این ایستگاه و محاسبه دبی و اشل متناظر با آن توسط روشهای ذکر شده در دو سال آبی ۸۷-۱۳۸۶ و
۸۸-۱۳۸۷، مقایسههای آماری مختلف بین دبیهای محاسباتی و اندازهگیری شده متناظر انجام گردید. نتایج نشان داد روش انیشتین ـ بارباروسا دارای کمترین مقدار متوسط خطای مطلق ۳۱۰/۰ و ۴۶۸/۱ مترمکعب بر ثانیه و متوسط جذر مربعات خطا ۱۱۲/۰ و۴۶۶/۰ مترمکعب بر ثانیه بهترتیب در دو سال آبی ۸۷-۱۳۸۶ و ۸۸-۱۳۸۷ نسبت به سایر روشهاست. سایر روشهای مذکور به ازای یک اشل ثابت، مقدار دبی جریان را بیش از اندازه پیشبینی میکنند.
نوید دهقانی، مهدی وفاخواه،
جلد ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
مسئله رسوب یکی از مسائل و مشکلات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب میباشد. برای تخمین بار بستر روابط متعددی ارایه شدهاند. در این تحقیق بهمنظور گزینش مناسبترین روش برآورد بار بستر در رودخانه ناورود در ایستگاه هیدرومتری خرجگیل از ۱۱ روش پر کاربرد شامل روشهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی از قبیل انیشتین، توفالتی، میر پیتر مولر، ونراین، ونراین اصلاح شده، یالین، بگنولد، فرایلینک، حبیبی و سیوا کومار و ساماگا برای محاسبه باربستر استفاده گردید نتایج نشان داد که روش حبیبی و سیواکومار با میانگین محاسباتی به مشاهدهای ۳۵/۱، انحراف معیار محاسباتی به مشاهدهای۹۶/۱، ریشه میانگین مربعات خطا ۶۳/۱ و همچنین ارزیابی براساس نسبت ناجوری که نسبت نرخ حمل پیش بینی شده به اندازهگیری شده است با ۸۲/۳۳ درصد در محدوده تخمین۵/۰ تا ۲ در مقایسه با روشهای دیگر روش مناسبتر شناخنه شد.
الهه احمدپور دهکردی، محمودرضا تدین، علی تدین،
جلد ۱۹، شماره ۷۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پساب شهری و منابع مختلف کودی بر غلظت عناصر پرمصرف و کممصرف و رشد شاخساره چغندر قند، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی ۱۳۹۲ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام گرفت. تیمارها شامل سه مرحله آبیاری با پساب شهری در مرحله ۲ تا ۴ برگی چغندر قند، آبیاری با پساب شهری در مرحله ۸ تا ۱۲ برگی چغندر قند، آبیاری با آب معمولی (شاهد) بهعنوان عامل اصلی و چهار تیمار کودی شامل کود گوسفندی، کمپوست بستر قارچ، کود شیمیایی و بدون کود (شاهد) بهعنوان عامل فرعی آزمایش بود. نتایج نشان داد استفاده از پساب در مرحله ۸ تا ۱۲ برگی بهطور معنیداری سبب افزایش تعداد برگ و وزن خشک شاخساره چغندر قند در مقایسه با آب معمولی شد. همچنین آبیاری با پساب در مرحله ۸ تا ۱۲ برگی اثر معنیداری بر غلظت عناصر N،P و K در شاخساره چغندر قند داشت. اما تأثیر پساب بر غلظت عناصر آهن و روی معنیدار نبود. در بین تیمارهای کودی نیز بالاترین وزن خشک شاخساره و تعداد برگ به تیمار کود گوسفندی و همچنین بیشترین غلظت عناصر آهن و روی بهتیمار کمپوست قارچ اختصاص داشت.
محمد واقفی، مسعود قدسیان، مریم اکبری،
جلد ۲۰، شماره ۷۵ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این تحقیق، در قوس ۹۰ درجه ملایم توأم با استقرار آبشکن سرسپری در حالت بستر صلب، تأثیر قدرت جریان ثانویه و چرخش بر تغییرات تنش برشی بستر برای موقعیتهای مختلف نصب آبشکن با هم مقایسه شده است. در انجام این آزمایشات برای اندازهگیری سرعت از دستگاه سرعتسنج سهبعدی ADV استفاده شده است. مقایسه بین بردارهای سرعت و تغییرات خطوط جریان در طول قوس انجام شده و مقادیر قدرت جریان ثانویه و چرخش برای موقعیتهای مختلف استقرار آبشکن محاسبه و تأثیر آن بر تغییرات تنش برشی بستر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر این است که در موقعیتهای مختلف نصب آبشکن، در فاصله حدود ۶/۰ طول آبشکن و در بالادست، بیشترین مقدار قدرت جریان ثانویه ایجاد میگردد. محل وقوع بیشینه چرخش نیز بر محل وقوع بیشینه قدرت جریان ثانویه در جلو بال آبشکن منطبق میباشد. با توجه به نتایج ارائهشده پیشبینی میشود که مکان وقوع آبشستگی بیشینه نیز نزدیک به مکان وقوع بیشینه پارامترهای قدرت جریان ثانویه و چرخش باشد. همچنین مسیر حرکت رسوبات نیز بر مکان هندسی نقاطی که تنش برشی بیشتری دارند، منطبق میباشد.
اعظم شریف نژاد، محمود کاشفی پور، مهدی قمشی،
جلد ۲۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مطالعه پدیده جریان غلیظ بهعنوان یکی از مهمترین پدیدههای مؤثر بر رسوبگذاری در مخازن سدها، امری ضروری بهشمار میرود. از آنجا که بیشتر مطالعات انجام شده روی بستر صلب بوده است و بهطور مشخص اثر بستر متحرک و تشکیل فرم بستر روی مشخصات جریان غلیظ دیده نشده است. از اینرو در این تحقیق، با مطالعه آزمایشگاهی جریان غلیظ در دو شرایط بستر صلب و متحرک به بررسی مشخصه شدت اختلاط و پارامترهای هیدرولیکی مؤثر بر آن پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد، تغییرات ضریب شدت اختلاط وابسته به تغییرات زبری بستر و نوع فرمهای بستر تشکیل شده است. همچنین، ضریب شدت اختلاط جریان غلیظ با تغییرات تنش برشی بستر نسبت به بستر صلب، ابتدا تا حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است و سپس با تشکیل فرم بسترهای بزرگتر تا حدود ۳۰ درصد افزایش مییابد و مجدداً با افزایش قدرت جریان و حذف فرمهای بستر کاهش مییابد. همچنین در مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج سایر پژوهشگران نشان داده شد، تشکیل فرمهای بستر تا ۵۰ درصد سبب افزایش ضریب اختلاط در یک ریچاردسون ثابت میشود.
نسرین صادقیان، علیرضا واعظی،
جلد ۲۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
انتخابپذیری ذرات رسوب طی فرایند انتقال، اطلاعات اساسی برای برآورد اثرات درون و برون عرصهای فرسایش خاک و توزیع اندازه ذرات رسوب در اثر فرسایش شیاری در اختیار میگذارد. اطلاعات اندکی در مورد انتخابپذیری ذرات در فرسایش شیاری بهویژه در نوارهای کشت دیم وجود دارد. برای این منظور، انتخابپذیری رسوب در سه بافت خاک شامل لوم، شن لومی و لوم رس شنی تحت شیب ۱۰ درصد با استفاده از باران شبیهسازی شده با شدت۹۰ میلیمتر در ساعت بهمدت ۴۰ دقیقه بررسی شد. نمونههای خاک از الک ۱۰ میلیمتر گذرانده، در فلومی به ابعاد m۴ m ×۴/۰ ریخته شد. توزیع اندازه ذرات در رسوب تعیین و با خاک اصلی مقایسه شد و نسبت آن در رسوب به خاک اصلی بهعنوان معیاری برای انتخابپذیری ذرات در فرسایش شیاری بیان شد. بر اساس نتایج فراوانی ذرات درشت (شن بسیار درشت و درشت) در رسوب در تمام خاکها بیشتر بود و نسبت این ذرات در رسوب به خاک اصلی بزرگتر از یک بود که نشاندهنده انتخابپذیری بیشتر این ذرات در فرسایش شیاری بود. خاک لوم شنی حساسترین خاک به فرسایش شیاری بود بهطوری که بیشترین شدت دبی رواناب (۰۰۳۵/۰ متر مربع بر ثانیه) و بار رسوب (۱/۰ کیلوگرم بر متر ثانیه) طی باران را تولید کرد. توزیع اندازه ذرات رسوب در این خاک بسیار شبیه به خاک اصلی بود. بهطورکلی این پژوهش نشان داد که پایداری خاکدانه مهمترین ویژگی خاک از نظر فرسایش شیاری و انتخابپذیری رسوب در خاکهای منطقه نیمهخشک است. با افزایش پایداری خاکدانه، نفوذپذیری خاک و در نتیجه تنش برشی جریان در شیارها کاهش مییابد.
جهانگیر عابدی کوپایی، بهادر بابایی،
جلد ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
شبیهسازی رفتار هیدرولیکی رودخانهها و تعیین حریم بستر برای اجرای طرحهای مهندسی رودخانه، پیشبینی خسارات ناشی از سیل در شرایط مختلف و مطالعات توجیهی اقتصادی - اجتماعی برنامههای کنترل و مهار سیل و دیگر مطالعات وابسته به سامانه رودخانهها ضرورت دارد. در این پژوهش حریم بستر و نقشه پهنهبندی سیلاب رودخانه زایندهرود در بازهای بهطول ۱۵۵ کیلومتر از سد تنظیمی زایندهرود تا سد انحرافی نکوآباد با استفاده از نرمافزارهای ArcGIS، HEC-RAS و برنامه جانبی HEC-GeoRAS تعیین شده است. به این منظور نقشههای رقومی ۱:۲۵۰۰۰۰ پلان رودخانه تهیه و منطقه به ۱۰۸۵ مقطع عرضی تقسیم شد. ضریب مانینگ نیز بهروش کووان تعیین شد. درنهایت دادهها به نرمافزار HEC-RAS وارد و تجزیه و تحلیل شدند. پس از تعیین محدوده سیلگیر در دورههای بازگشت ۲، ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ ساله در تمامی مقاطع عرضی، نتایج به محیط ArcGIS وارد شد و نقشههای پهنهبندی سیلاب بهدست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که از کل اراضی سیلگیر ۲۰۰ ساله، ۹۶ درصد اراضی سیلگیر مربوط به دوره بازگشت ۲۵ سال است. دشتهای سیلابی بهدلیل نزدیکی به رودخانه و حاصلخیزی، محل زراعت و سکونت بسیار خوبی بهشمار میرود اما برای حفط امنیت و کاهش خطرات سیل باید حریم رودخانه بهطور کامل رعایت شود. در تمامی بازههای مورد مطالعه نقاطی مانند روستاهای مارکده، برنجگان و بیستجان یافت میشود که حریم تعیینشده رعایت نشده است و درصورت وقوع سیل خسارات جبرانناپذیری بهبار خواهد آورد.
رسول دانشفراز، مریم ستاریان کرجآباد، بابک علی نژاد، مهدی ماجدی اصل،
جلد ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
آبشستگی اطراف پایههای پل از عوامل اصلی خرابی پل بوده و برداشت مصالح رودخانهای، ممکن است سبب تشدید این پدیده شود. تحقیق حاضر به بررسی جامع آبشستگی اطراف گروه پایههای پل در حضور گودال برداشت مصالح در دبیهای مختلف پرداخته است. زبر کردن سطح پایه پل توسط شن در مقایسه گروه پایههای ساده نشان داد که اعمال زبری سبب کاهش عمق آبشستگی، کاهش نرخ تغییرات عمق آبشستگی و افزایش زمان تعادل میشود. نتایج نشان داد که کاهش عمق آبشستگی در گروه پایههای پاییندست بیشتر از بالادست بود. همچنین در دبی پایین، وجود گودال برداشت مصالح تأثیر بیشتری بر میزان تفاوت وسعت آبشستگی در اطراف گروه پایههای بالادست با پاییندست گذاشته و با افزایش دبی این تفاوت کمرنگتر شد. نتایج آزمایشهای مدل زبر نشان داد که با افزایش دبی، آبشستگی موضعی بیشتر شده و پروفیل بستر در تراز پایینتری قرار میگیرد. در حالت کلی آبشستگی گروه پایههای پاییندست گودال بیشتر از بالادست گودال بوده و نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر مناسب بودن اعمال زبری شن برای کاهش آبشستگی است.
طیبه دهقان، محمد علی غلامی سفید کوهی، مجتبی خوش روش، نرگس صمدانی لنگرودی،
جلد ۲۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش، کارایی حذف نیترات توسط جاذب برگ راش در آزمایشهای ناپیوسته و پیوسته مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا طی آزمایشهای ناپیوسته، اثر pH، زمان تماس، جرم جاذب و غلظت اولیه نیترات بر حذف نیترات بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش pH، بازدهی و ظرفیت جذب کاهش یافت و جذب نیترات توسط میلی و نانوجاذب برگ راش بهترتیب ۱۲۰ و ۹۰ دقیقه پس از شروع آزمایش به تعادل رسید. با افزایش غلظت نیترات، بازدهی حذف نیترات میلی و نانوجاذب برگ راش بهترتیب از ۵۹/۲ به ۳۹/۷ و از ۸۲/۱ به ۶۹/۹ درصد کاهش یافت. در ادامه طی آزمایشهای پیوسته دبیهای ۵، ۸ و ۱۱ میلیلیتر در دقیقه و غلظتهای نیترات ۱۵، ۵۰ و ۱۲۰ میلیگرم در لیتر مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که با افزایش غلظت نیترات از ۱۵ به ۱۲۰ میلیگرم در لیتر زمان اشباع برای میلی جاذب برگ راش از ۲۴۰ به ۱۵۰ دقیقه و برای نانوجاذب برگ راش از ۳۶۰ به ۲۷۰ دقیقه کاهش یافت. مدلهای توماس، دوز- پاسخ و یون- نلسون بر نتایج حاصل از آزمایشهای پیوسته برازش داده شدند. مدل توماس با دقت بالایی بر دادههای آزمایشگاهی برازش یافت. درمقایسه جاذبها، نانوجاذب دارای قابلیت جذب بیشتری بوده است.
فاطمه زهرا اسدی، رامین فضل اولی، علیرضا عمادی،
جلد ۲۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
بررسی و شناخت مسائل مربوط به تغییرات رودخانه¬ها یکی از عوامل مهم در علوم هیدرولیک رسوب و مهندسی رودخانه است. این مطالعات میتواند به کمک مدل¬های فیزیکی، ریاضی و یا هردو انجام گیرد، ولی بهدلیل محدویت¬های مالی و زمانی، مدل¬های ریاضی عمومی¬تر بوده و اغلب مورد استفاده قرار می¬گیرند. در پژوهش حاضر از مدل ریاضی GSTARS بهمنظور مطالعه فرسایش و رسوبگذاری و انتخاب مناسبترین تابع در بازه¬ای به طول ۱۲/۵ کیلومتر از رودخانه تالار در استان مازندران استفاده شد. شبیه¬سازی مدل بر اساس داده¬های هندسی ۵۵ مقطع عرضی سال ۱۳۸۵، دبی روزانه ایستگاه هیدرومتری شیرگاه واقع در ابتدای بازه و مشخصات رسوب انجام شد. صحت¬سنجی مدل با استفاده از مقاطع عرضی نقشه¬برداری شده در سال ۱۳۹۰ نشان داد معادله انتقال رسوب یانگ، بیشترین تطابق را با واقعیت داشته و می¬تواند برای پیش¬بینی روند تغییرات بستر رودخانه مورد استفاده قرار گیرد. میزان رسوب خارج شده از بازه با استفاده از رابطه یانگ، معادل ۸۵۹۰ تن در سال برآورد شد. همچنین بررسی پروفیل طولی رودخانه با توابع انتقال رسوب مختلف نشان داد بازه مطالعاتی در محدوده انتهایی دارای روند فرسایشی بوده و قابلیت برداشت شن و ماسه را ندارد.
مصطفی حیدری، محمد بهرامی یاراحمدی، محمود شفاعی بجستان،
جلد ۲۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
تنش برشی وارد بر بستر رودخانهها از جمله مهمترین پارامترهای هیدرولیکی جریان است که در تعیین میزان بار رسوبی و همچنین میزان آبشستگی در بستر و سواحل رودخانه کاربرد مؤثری دارد. تشکیل فرم بستر (شکنج، تلماسه و پادتلماسه) در رودخانههای آبرفتی بر میزان تنش برشی وارد بر بستر مؤثر است. در این پژوهش اثر فرمهای بستر شکنج، که بصورت مصنوعی ساخته شده بودند، بر تنش برشی بستر مورد بررسی قرار گرفت. رسوبات با اندازههای ۰/۵۱ و ۲/۱۸ میلیمتر برای زبرکردن سطح شکنجهای مصنوعی استفاده شد. طول و ارتفاع هر فرم بستر به¬ترتیب برابر ۲۰ و ۴ سانتیمتر و زوایای وجه بالادست و پائین¬دست آن نسبت به افق بترتیب برابر ۱۶/۴ و ۳۲ درجه در نظر گرفته شد. در کلیه آزمایشها از شیبهای ۰، ۰/۰۰۰۱، ۰/۰۰۰۵، ۰/۰۰۱ و ۰/۰۰۱۵ برای کف کانال آزمایشگاهی و دبیهای ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و ۳۰ لیتر بر ثانیه استفاده شد. نتایج نشان داد که بزرگترشدن اندازه ذرات بستر، سبب ازدیاد مقادیر پارامترهای t¢b، tb و t²b شد. پارامترهای t¢b، tb و t²b در بسترهای رسوبی با اندازه ۲/۱۸ میلیمتر بطور متوسط به¬ترتیب ۲۲/۳۸، ۳۰/۸۶ و ۲۲/۳ درصد بیش از بسترهای رسوبی با اندازه ۰/۵۱ میلیمتر بودند.
حسین نوری حسن آبادی، محمدرضا کاویانپور، امیر خسروجردی، حسین بابازاده،
جلد ۲۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
استفاده از زبری پیوسته در بستر تنداب در شرایط برابر با روشهای متداول استهلاک انرژی مانند حوضچههای آرامش، سرریزهای پلکانی، پرش اسکی و استقرار موانع در بستر تنداب میتواند روشی کارآمد برای افزایش استهلاک انرژی جریان در این سازهها باشد. در این پژوهش تأثیر زبری بستر تنداب بر میزان استهلاک انرژی جنبشی جریان مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، رابطه عمومی بدون بعد توسعه داده شده و پس از واسنجی حل عددی با نتایج آزمایشگاهی، میزان استهلاک انرژی سازه در سه شیب ۱۵، ۲۲/۵ و ۳۰ درجه، با شش زبری ۰/۰۰۵، ۰/۰۰۷۲، ۰/۰۱۱۱، ۰/۰۱۶ و ۰/۰۲۲ متر و بدون زبری (شاهد) و سه دبی ۰/۰۷، ۰/۰۹ و ۰/۱۱ متر مکعب بر ثانیه، بررسی شد. بر اساس نتایج حاضر با ایجاد زبری ممتد در بستر تنداب، استهلاک انرژی افزایش مییابد. همچنین، با افزایش شیب تنداب، نسبت استهلاک انرژی در طول سرریز زبر به سرریز صاف افزایش می¬یابد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار استهلاک انرژی نسبی در حضور زبری، مربوط به شیب ۲۲/۵ درجه و برای زبری ۲۲/۲ میلیمتر (۸۵%) بوده و کمترین استهلاک انرژی نسبی نیز در حالت شاهد (۲۵%) مشاهده شد. بنابراین، استفاده از بستر تنداب طبیعی بدون پوشش بتنی، از جنبه محیطزیست و قابلیت استهلاک انرژی، قابل توصیه است.