۱۲ نتیجه برای تبدیل
سید کمال الدین علامه فانی، نصرالله محبوبی صوفیانی، جواد پوررضا، عباس علی استکی،
جلد ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۹ )
چکیده
با توجه به اهمیت و نقش تغذیه در پرورش آبزیان بر ویژگیهایی نظیر میزان رشد و ضریب تبدیل خوراک، تاثیر غلاتی چون ذرت، و ارزن بر برخی از صفات کمی در ماهی کپور معمولی مورد آزمایش قرار گرفت. بر این اساس، ۵۴۰ قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی ۹±۷۰ گرم انتخاب و در ۲۷ قفس (هر قفس ۲۰ قطعه ماهی) به طور تصادفی رها شدند، و پس از دو هفته سازگاری، به مدت هشت هفته مورد آزمایش قرار گرفتند.
جیرههای آزمایشی شامل جیره شاهد (حاوی ذرت) و جیرههای حاوی جو و ارزن که درسطوح ۲۵، ۵۰، ۷۰ و ۱۰۰ درصد جایگزین ذرت در جیره شاهد شدند (جمعاً ۹ جیره)، در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان داد که استفاده از جو و ارزن در جیره، نسبت به ذرت افزایش وزن بیشتری ایجاد کرد. بیشترین اقزایش وزن را جو با سطح جایگزینی ۵۰ درصد، و کمترین افزایش وزن را ارزن با سطح ۱۰۰ درصد جایگزینی به جای ذرت در جیره شاهد به خود اختصاص داد. لیکن تفاوت آنها با جیره شاهد (ذرت) معنیدار نبود (۰۵/۰ < P). بیشترین میزان رشد ویژه را جیرههای حاوی جو باسطح جایگزینی ۵۰ و ۱۰۰ درصد به جای ذرت نشان دادند. از لحاظ ضریب تبدیل خوراک، جیرههای مختلف جو و ارزن بازده بهتری نسبت به جیره شاهد نشان دادند. جیره حاوی جو با ۱۰۰ درصد جایگزینی به جای ذرت در جیره شاهد بهترین بازده تبدیل خوراک را داشت. ولی این ختلاف معنیدار نبود. به طور کلی، نتایج نشان داد که عملکرد جو بهتر از ذرت و ارزن، و عملکرد ارزن بهتر از ذرت است. این نتایج نشان میدهد که جو و ارزن میتوانند به عنوان منبع جایگزینشونده مناسب برای ذرت وارداتی در جیرههای ماهی کپور توصیه شوند.
امیر داور فروزنده، عبدالحسین سمیع، غلامرضا قربانی،
جلد ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده
نود بره نایینی با میانگین وزن اولیه ۹/۲ ± ۸۹/۲۹ کیلوگرم، در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی به روش فاکتوریل، با ۹ جیره غذایی به مدت ۹۲ روز تغذیه شدند. جیرهها شامل سه سطح ۲، ۲۵/۲ و ۵/۲ مگاکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم ماده خشک، و هر سطح انرژی شامل سه سطح ۷/۱۱، ۲/۱۳ و یا ۷/۱۴ درصد پروتئین خام بود.
نتایج آزمایش نشان داد که برههای تغذیه شده با جیرههای پرانرژی و دارای انرژی متوسط، نسبت به گروههای تغدیه شده با جیرههای کمانرژی، خوراک بیشتری مصرف نمودند. میانگین وزن زنده در انتهای دوره، و افزایش وزن روزانه برههای تغذیه شده با جیرههای پرانرژی، متوسطانرژی و کمانرژی، به ترتیب ۱/۴۱، ۳/۳۸ و ۵/۳۴ کیلوگرم و ۱۶۲، ۲، ۱۲۴ و ۷۴ گرم در روز بود، که بین سه سطح انرژی جیره اختلاف معنیدار (۰۵/۰>P) دیده شد. گروه مصرفکننده غذای پرانرژی از ضرایب تبدیل خوراک بهتری (۳/۸) نیز نسبت به گروههای مصرفکننده متوسطانرژی و کمانرژی (به ترتیب ۴/۱۰ و ۳/۱۴) برخوردار بود.
افزایش انرژی جیره باعث بهبود معنیدار (۰۵/۰>P) بازدهی انرژی و پروتئین جیره گردید. درصد لاشه سرد و درصد گوشت لخم نسبت به وزن زنده، و عمق ماهیچه راسته نیز به طور معنیداری (۰۵/۰>P) با افزایش انرژی جیره بهبود یافت، اما افزایش درصد دنبه و درصد چربی لاشه را به دنبال داشت. درصد استخوان و خاکستر لاشه تحت تاثیر انرژی جیره قرار نگرفت. افزایش پروتئین جیره باعث بهبود بازده پروتئین و افزایش درصد گوشت لاشه گردید، اما درصد پروتئین لاشه را به طور معنیداری کاهش داد.
محمد مولایی، حسن نصیری مقدم، حسن کرمانشاهی،
جلد ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده
به منظور بررسی رشد و شاخصهای لاشه در جوجه خروسهای تحت محدودیت غذایی، آزمایشی در اوایل دوره پرورش انجام گرفت. جوجههای با محدودیت غذایی از ۷ تا ۱۴ روزگی مقداری غذا دریافت کردند تا معادلBW۰,۶۷*۱,۵ کیلوکالری انرژی به ازای هر پرنده در روز تأمین گردد. از روز نخست تا ۷ روزگی و از ۱۴ تا ۵۶ روزگی تمام پرندگان به صورت آزاد تغذیه شدند. جیرههای پرندگان تحت محدودیت در مرحله بازگشت به تغذیه آزاد، یعنی در دوره آغازین و رشد، دارای اسیدهای آمینه متیونین و سیستین به میزان ۱۵% بیشتر از توصیه (۱۹۹۴ NRC) بود. اختلاف معنیداری در درصد کبد، سینه ، قلب، و درصد چربی کبد و لاشه میان پرندگان تحت محدودیت غذایی و گروه شاهد با تغذیه آزاد در ۵۶ روزگی دیده نشد. وزن بدنی جوجههای با محدودیت غذایی به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد در ۵۶ روزگی بود (P<۰.۰۵). با وجود این ، جوجههای تحت محدودیت غذایی به طور معنیداری ضریب تبدیل غذایی کمتری در کل دوره پرورشی داشتند (P<۰.۰۵). پرندگان تحت محدودیت که جیرههایی با سطوح بالاتر اسیدهای آمینه گوگرددار را در دوره آغازین و رشد در مرحله بازگشت به تغذیه آزاد دریافت کردند، به طور معنیداری چربی محوطه شکمی کمتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند (P<۰.۰۵).
نصرالله محبوبی صوفیانی، علامه فانی، زهرا فیضی، جواد پوررضا،
جلد ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۲ )
چکیده
با توجه به اهمیت و نقش اجزای تشکیل دهنده جیره بر ویژگیهای کمّی و کیفی ماهی، تأثیر مقادیر مختلف چربی جیره بر عملکرد ماهی قزلآلای رنگین کمان بررسی گردید. پنج جیره آزمایشی حاوی (۳۵ درصد پروتئین ثابت) صفر، ۵، ۱۰، ۱۵ و ۲۰ درصد چربی (روغن ماهی کیلکا) تهیه و در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، پس از ۱۰ روز سازگاری، به مدت هشت هفته به کار رفت. تعداد ۲۰۰ قطعه ماهی قزلآلای رنگین کمان با میانگین وزنی ۱۱±۲۰۰ گرم، در ۲۰ قفس به طور تصادفی و به تعداد مساوی رهاسازی شد. در پایان آزمایش، افزایش وزن، میزان رشد ویژه، ضریب تبدیل خوراک و شاخص وضعیت محاسبه گردید. همچنین، ترکیب شیمیایی بدن (چربی، پروتئین و خاکستر) و میزان چربی در کبد اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که جیره حاوی ۱۵ درصد چربی به طور معنیداری (P<۰,۰۵) موجب افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک بهتری نسبت به دیگر جیرهها شده است، ولی از نظر رشد ویژه و شاخص وضعیت تفاوت معنیداری با جیرههای دیگر نشان نداد. بیشترین میزان چربی گوشت به جیرههای حاوی ۱۵ و ۲۰ درصد چربی تعلق داشت، که با سطوح دیگر چربی اختلاف معنیداری نشان دادند (P<۰.۰۵). همچنین، جیرههای حاوی ۵ تا ۲۰ درصد چربی با جیره صفر درصد چربی مورد آزمایش (روغن کیلکا)، از نظر تأثیر بر چربی ذخیره شده در کبد، تفاوت معنیدار داشتند (P<۰.۰۵). از نظر میزان خاکستر گوشت تفاوت معنیداری بین جیرهها دیده نشد (۰۵/P>۰). در مجموع، نتایج به دست آمده سطح ۱۵ درصد چربی را در جیره ماهی قزلآلای رنگین کمان توصیه مینماید.
مجید سلیمانی، محمد شاهدی،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر کیفیت تبدیل یا به عبارتی ضایعات ناشی از خرد شدن برنج در مرحله تبدیل به برنج سفید و در نتیجه ارزش اقتصادی آن، نحوه اعمال فرایند خشککردن و کنترل پارامترها در خشککن میباشد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت تبدیل محصول و ارتباط آنها با یکدیگر، رقم بینام که یکی از ارقام متداول برنج استان گیلان با کیفیت تبدیل و مقاومت بافتی متوسط است، با رطوبت اولیه ۵/۲۰% مورد استفاده قرار گرفت. فرایند خشک کردن محصول در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۲۰ تیمار توسط ۳ فاکتور: درجه حرارت هوای خشککن(در پنج سطح: ۳۰، ۴۰، ۵۰، ۶۰ و ۷۰ درجه سانتیگراد)، سرعت جریان هوای خشککن (در دو سطح ۵/۰ و ۲ متربرثانیه) و رطوبت شلتوک در انتهای فرایند (در دو سطح ۵/۱۰ و ۱۴ درصد بر پایه تر، به ترتیب معادل ۷/۱۱ و ۳/۱۶ درصد بر پایه خشک) در ۴ تکرار انجام شد. نتایج به دست آمده از آزمایشها نشان داد که افزایش درجه حرارت و سرعت جریان هوا در خشککن باعث کاهش زمان و برعکس باعث افزایش ثابت سرعت کاهش رطوبت( K ) در محصول میشود. همچنین مشخص شد کاهش رطوبت نهایی محصول علیرغم این که باعث افزایش معنیدار زمان فرایند میشود ولی بر ثابت K اثر معنیدار ندارد. آزمون همبستگی نشان داد که در دامنه رطوبتی مشخص(۵/۲۰% الی ۱۴% و یا ۵/۲۰% الی ۵/۱۰%) میزان ضایعات (درصد شکستگی) برنج در مرحله تبدیل با زمان خشک شدن همبستگی منفی و با ثابت K همبستگی مثبت دارد در حالی که این دو شاخص با مقاومت خمشی محصول به ترتیب همبستگی مثبت و منفی دارند. برازش خصوصیات کیفی شامل ضایعات در مرحله تبدیل و مقاومت خمشی محصول برحسب زمان و یا ثابت سرعت خشک شدن مشخص کرد که با استفاده از متغیر زمان میتوان برآورد دقیقتری برای خصوصیات کیفی مذکور به دست آورد.
سید محمد علی جلالی حاجی آبادی، علی اصغر صادقی، نصرالله محبو بی صوفیانی ، محمد چمنی، غلامحسین ریاضی،
جلد ۱۳، شماره ۴۷ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
به منظور بررسی اثر ال کارنیتین بر رشد و برخی فراسنجه های (پارامترهای ) خونی ماهی قز ل آلای رنگین کمان پرواری، آزمایشی با ۱۳۰ گرم به مدت ۸ هفته انجام گرفت . ماهی های آزمایشی در یک طرح کاملاً تصادفی به ۹ گروه ۱۶ ± ۱۴۴ قطعه ماهی با میانگین وزنی ۵ قطعه ای در ۳ تیمار و سه تکرار تقسیم شدند . تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح صفر، ۱ و ۲ گرم مکمل ال کارنیتین در کیلوگرم جیره بود . نتایج نشان داد که میزان رشد ویژه، وزن کل بدن، افزایش وزن و نسبت بازده پروتئین در سطح یک گرم ال کارنیتین در کیلوگرم جیره به طور مشابه ضریب تبدیل غذایی نیز در اثر مصرف ال کارنیتین در سطح یک گرم، در مقایسه با جیره .(P<۰/ افزایش معنی دار یافت ( ۰۵ و چربی خام (P<۰/ شاهد بهبود نشان داد . در همین سطح از ال کارنیتین جیره، میزان پروتئین خام گوشت فیله ماهی افزایش معن یدار ( ۰۵ در م قایسه با جیره شاهد نشان داد . کلسترول، پروتئین تام، گلوبولین و آلبومین سرم خون نیز در پایان (P<۰/ آن کاهش معنی داری ( ۰۱ در حالی که میزان گلوکز خون تحت تأثیر ال کارنیتین قرار نگرفت . (P<۰/ آزمایش تحت تأثیر ال کارنیتین جیره افزایش معنی دار یافت ( ۰۵ مکمل ال کارنیتین سبب کاهش شاخص چربی محوط ه شکمی و افزایش شاخص کبدی شد . در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن یک گرم ال کارنیتین به هر کیلوگرم از جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان سبب بهبود بازده و عملکرد ماهی در دوره رشد م یشود.
رضا امیری چایجان، محمدهادی خوش تقاضا، غلامعلی منتظر، سعید مینایی، محمد رضا علیزاده،
جلد ۱۳، شماره ۴۸ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف از این پژوهش، بر اورد ضر یب تبد یل شلتوک به برنج سفید در خشک کردن بستر سیال به کمک شبکه ها ی عصبی مصنوعی است . هفت عامل مؤثر در عملکرد خشک کن های بستر سیال به عنوان متغیرهای مستقل برای شبکه عصبی مصنوعی در نظر گرفته شد . این متغیرها عبارت اند از رطوبت نسبی هوای محیط، دمای هوای محیط، سرعت هوای ورودی، عمق بستر شلتوک، دمای هوای ورودی، رطوبت اولیه و رطوبت نهایی شلتوک. تعداد ٢٧٤ آزمایش برای ایجاد الگوهای آموزش و ارزیابی به وسیله یک خشککن آزمایشگاهی انجام گردید. سپس نمونه هایی از محفظه خشک کن جدا و عملیات پوست کنی و سفید کردن با دستگاه های آزمایشگاهی انجام گرفت. ضریب تبدیل میانگین، به عنوان ضریب تبدیل آزمایش منظور شد . از شبکه ها و الگوریتم های یادگیری متعدد برای آموزش الگوهای موجود استفاده شد . نتایج ٧ و الگوریتم آموزش لونبرگ - مارکوارت و تابع آستانه تانژانت -١٣-٧- بررسی ها نشان داد که شبکه پس انتشار پیشر و با توپولوژی ١ ٠ در شر ایط / ٩٥ درصد و خطای متوسط مطلق ٠١٩ / سیگمویید قادر است راندمان تبدیل شلتوک ر ا به برنج سفید با ضریب تعیین ٤٨ مختلف خشک کردن شلتوک در گستره بستر سیال پیش بینی نماید هم چنین نتایج نشان داد که دمای هو ای ورودی و میزان رطوبت نهایی شلتوک، بیشترین تأثیر را بر ضریب تبدیل شلتوک به برنج سفید در خشک کردن بستر سیال دارند.
علی مرشدی، مهدی نادری، سیدحسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد ۱۷، شماره ۶۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
در برخی موارد نیاز به تبدیل مقدار تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) به تبخیر و تعرق گیاه مرجع (چمن) و یا برعکس وجود داشته تا بتوان مقدار ضریب گیاهی صحیح را بر اساس نوع سطح مرجع مورد استفاده بهدست آورد، هدف این پژوهش تعیین نسبت ETr (تبخیر و تعرق از گیاه مرجع یونجه) به ETo (تبخیر و تعرق گیاه مرجع چمن) طی فصل رویش برای دشت شهرکرد میباشد که این نسبت Kr نامیده میشود. مقادیر میانگین ماهیانه و کل (فصل رشد) Kr بر اساس مقادیر روزانه آن در ایستگاه چهارتخته شهرکرد در فصل زراعی رشد منطقه، با استفاده از دادههای هواشناسی مورد نیاز در یک دوره ۱۸۵ روزه (اول اردیبهشت تا پایان مهر ۱۳۹۰) از ایستگاه خودکار تحقیقات هواشناسی کشاورزی بهدست آمده است. مقادیر ETr و ETo برای محاسبه Kr به شش روش محاسبه شدند. این روشها عبارتاند از: معادلههای استاندارد شده پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا ﴿ASCE-stPM-ETr﴾، پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-PM-ETr)، کیمبرلی- پنمن ۱۹۸۲ (۱۹۸۲KP-ETr)، جنسن- هیز اصلاحشده (JH-ETr)، و روش محاسبه Kr در نشریه ۵۶ فائو(تمامی روشها برای گیاه مرجع یونجه). مقادیر Kr محاسبه با نتایج بهدستآمده حاصل از یک مطالعه لایسیمتری مورد مقایسه قرار گرفت. مقدار Kr حاصل از مطالعه لایسیمتری برابر با ۱۲/۱ که برابر ۱۲/۱ برای ASCE-PM-ETr، ۱۶/۱ برای JH-ETr و دور از مقدار ۲۷/۱ برای ۱۹۸۲ KP-ETr (هر سه نسبت به معادلههای استانداردشده پنمن- مانتیث برای گیاه مرجع چمن توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM-ETo) بهدست آمده است که در مقایسه با مقدار ۴۰/۱ بر مبنای روش موجود در نشریه ۵۶ فائو فاصله زیادی دارد.
زهره عبدالهیان دهکردی، خدایار عبداللهی، سید جواد ساداتی نژاد، افشین هنربخش، محمد نکویی مهر،
جلد ۱۹، شماره ۷۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
بدون تحلیل دقیق دادههای بارش-رواناب مشاهدهای، مدیریت جامع حوزههای آبخیز جهت پیشبینی وقوع سیلاب و کاهش خطرات ناشی از آن موجب هدر رفت سرمایه و عدم ایجاد توسعه پایدار خواهد شد. کاربردیترین مدل جهت شبیهسازی فرآیند بارش-رواناب، مدل آبنمود واحد میباشد که با توجه به نقص کمی و کیفی آمار ایستگاههای هیدرومتری، ضرورت استفاده از روشهای مصنوعی تهیه آن و بهویژه آبنمود واحد لحظهای بهدلیل حذف محدودیتهای بارش مشهود میباشد. باتوجه به عدم وجود مطالعه در مورد تعیین کارایی مدلهای آبنمود واحد لحظهای تبدیل لاپلاس و H۲U-Nash در کشور ایران، پژوهش حاضر در حوزه آبخیز جونقان از زیر حوزههای کارون شمالی انجام شد. مدل تبدیل لاپلاس با استفاده از باران مؤثر و زمان تأخیر و مدل H۲U-Nash به کمک گشتاورهای اول و دوم باران مؤثر و رواناب مستقیم اجرا گردید. میانگین مطلق خطای نسبی سیلاب مستخرج از مدلهای H۲U-Nash و تبدیل لاپلاس بهترتیب برابر ۲۵/۰ و ۴۲/۰ بهدست آمد که مقایسه ظاهری و ضریب کارایی Nash-Sutcliffe نیز اولویت مدل H۲U-Nash نسبت به مدل تبدیل لاپلاس را تأیید میکنند. قابل توجه است که هر دو مدل بهترتیب زمان پایه، زمان تا اوج، حجم و دبی اوج آبنمودهای مشاهدهای را با دقت بیشتری شبیهسازی نمودند.
فریبرز یوسفوند، سعید شعبانلو،
جلد ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
در این مطالعه، سطح آب زیرزمینی در منطقه سراب قنبر- واقع در جنوب شهر کرمانشاه، کشور ایران- با استفاده از مدل موجک ماشین آموزش نیرومند خودتطبیقی (WA-SAELM) تخمین زده شد. برای توسعه مدل عددی از روش هوش مصنوعی و جدید ماشین آموزش نیرومند خودتطبیقی و تبدیل موجک استفاده شد. در ابتدا، با استفاده از تابع خودهمبستگی، خودهمبستگی نسبی و تأخیرهای مؤثر، هشت مدل مختلف SAELM و WA-SAELM متمایز توسعه داده شدند، سپس مقادیر تراز آب زیرزمینی چاه مشاهداتی نرمالسازی شدند. در ادامه، با تجزیهوتحلیل نتایج مدلسازی، بهینهترین خانواده موجک برای مدلسازی انتخاب شد. با ارزیابی نتایج مدلهای SAELM و WA-SAELM مشخص شد که مدلهای WA-SAELM در مقایسه با مدلهای SAELM مقادیر تابع هدف را با دقت بیشتری تخمین زدند. سپس مدل برتر بر اساس دقت آن در پیشبینی تراز آب زیرزمینی انتخاب شد. بهعنوان مثال در حالت تست، مقادیر R، MAE و NSC برای مدل برتر بهترتیب برابر ۹۹۵/۰، ۹۸۸/۰ و ۹۹۰/۰ محاسبه شدند. همچنین برای مدلهای عددی، تحلیل عدم قطعیت انجام و نشان داده شد که مدل برتر مقادیر مشاهداتی را کمتر از مقدار واقعی تخمین زده است.
هومن خیبر، سید محسن سجادی، جواد احدیان،
جلد ۲۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
دریچههای سالونی با مزایای قابلیت نصب آسان، خودکارسازی و امکان عبور راحت رسوبات و اجسام شناور، از جمله سازههای جدید تنظیم سطح آب و کنترل دبی در کانالهای آبیاری هستند. تبدیل شکل دریچه از مستطیلی به بیضوی، امکان افزایش دبی عبوری با یک رقوم سطح آب را فراهم میکند. در تحقیق حاضر تأثیر تبدیل ناگهانی بر مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی در شرایط جریان مستغرق بهصورت آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی نسبت به شرایط همعرض کانال بهترتیب در حدود ۲۸ تا ۸۶ درصد کاهش و ۱۱ تا ۳۵ درصد افزایش مییابد. در پایان روابط آماری برای برآورد دبی با حداکثر خطای ۱۶± درصد و افت انرژی دریچه دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی در شرایط جریان مستغرق با حداکثر خطای ۱۶± درصد ارائه شد.
مهران سیف الهی، سلیم عباسی، محمد علی لطف الهی یقین، رسول دانشفراز، فرهود کلاته، مازیار فهیمی فرزام،
جلد ۲۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
نشست غیرقابل پیشبینی سدهای خاکی پژوهشگران را بر آن داشته تا روشهای نوین نظیر شبکه عصبی مصنوعی، تئوری موجک، منطق فازی و ترکیبی از این روشها مورد توجه آنها قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روشهای هوش مصنوعی مقدار نشست تاج در سدهای سنگریزهای با هسته مرکزی تخمین زده شده است. در این پژوهش از دادههای ۳۵ سد سنگریزهای با هسته مرکزی برای آموزش و صحتسنجی مدلها استفاده شد. شبکه عصبی مصنوعی، مدل ترکیب تبدیل موجک و شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج تطبیقی فازی- عصبی مدلهای پیشنهادی ارائه شده در این پژوهش هستند. بر اساس نتایج حاصل در مطالعه حاضر، بهترین مدل برای شبکه عصبی مصنوعی با دو لایه مخفی که لایه اول ۱۸ نورون و لایه دوم ۷ نورون و با تابع فعالساز Tansig-Tansig، با ضریب تعیین R۲=۰,۴۹۶۹، برای مدل سیستم استنتاج فازی- عصبی، تابع حلقوی (Dsigmoid) بهعنوان تابع عضویت، با ۳ تابع عضویت و تعداد ۱۴۲ تکرار با ضریب تعیین R۲=۰.۲۸۶۰، بهترین مدل و همچنین برای ترکیب تبدیل موجک- شبکه عصبی با تابع موجک coif۲ بهدلیل انطباق بیشتر این تابع با متغیرهای ورودی، عملکرد بهتری داشته و این تابع با ضریب تعیین R۲=۰.۹۴۴۷، دارای بیشترین دقت نسبت به سایر مدلها است.