21 نتیجه برای تثبیت
علیرضا حسین پور، محمود کلباسی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
تثبیت و آزادسازی پتاسیم به وسیله کانیهای رسی فیلوسیلیکاتی بر پتاسیم قابل جذب گیاه تأثیر زیادی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ظرفیت تثبیت پتاسیم و ارتباط آن با ویژگیهای بار الکتریکی رسهای خاک در 15 نمونه خاک سطحی (0-30 سانتیمتر) از مناطق مرکزی و شمال ایران انجام شد. پس از تفکیک اجزای ذرات خاک، گنجایش تبادل کاتیونی کل رس و لایه چهار وجهی شبکه ساختمانی رسها تعیین گردید. گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی، پس از اشباع رس با لیتیم و حرارت دادن در دمای 300 درجه سانتیگراد، برای کاهش بار لایه هشت وجهی به نزدیک صفر تعیین شد. تثبیت پتاسیم در شرایط تر (نسبت 10 به 1 محلول به نمونه، و 16 ساعت تکان دادن) و خشک (پس از خشک کردن نمونه به مدت 24 ساعت در دمای 70 درجه سانتیگراد) با استفاده از سه سطح پتاسیم اضافه شده اندازهگیری، و میانگین نثبیت پتاسیم محاسبه گردید. همچنین، همبستگی بین میانگین پتاسیم تثبیت شده با ویژگیهای بار الکتریکی رسها مطالعه شد.
دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی کل در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 1/22-0/36، 0/33-5/55 و 3/31-9/47 سانتیمول در کیلوگرم بود. دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 9/17-5/35، 2/26-5/34 و 3/8-8/23 سانتیمول در کیلوگرم بود، که به ترتیب 0/81-4/98، 5/58-8/95 و 7/24-5/72 درصد از گنجایش تبادل کاتیونی کل رس را تشکیل میدهد. پتاسیم تثبیت شده با افزایش پتاسیم به کار رفته و خشک شدن افزایش یافت. میانگین تثبیت پتاسیم در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 42/5-13/9 و 63/6-67/14 و 87/8-36/10 سانتیمول در کیلوگرم بود. میانگین تثبیت پتاسیم رسهای خاک (به جز رسهای گیلان) با گنجایش تبادل کاتیونی کل رس همبستگی معنیداری داشت. در رسهای اصفهان، تثبیت پتاسیم با گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی همبستگی معنیداری داشت، در حالی که در دو استان دیگر چنین همبستگی دیده نشد. میانگین مقدار پتاسیم تثبیت شده رسهای خاک استانهای بررسی شده به ترتیب زیر بود: رسهای گیلان > رسهای چهارمحال و بختیاری > رسهای اصفهان.
مصطفی چُرُم، سیروس جعفری،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
آلودگی یکی از گرفتاریهای بشر کنونی است، و از منابع مهم آن، ضایعات رادیواکتیو و فلزات سنگین میباشد. خاک مهمترین مکان برای دفع ضایعات هستهای است، و در میان اجزای خاک، رس بیشترین نقش را در نگهداری این ضایعات دارد. عمر پایداری ساختمان رسها نسبت به نیمه عمر اغلب عناصر رادیواکتیو بیشتر است. بنابراین، با تثبیت این عناصر در رسها میتوان از انتشار آنها در محیط جلوگیری کرد. گزارشها نشان میدهد که رسها میتوانند انباره بسیار مناسبی برای تثبیت عناصر آلوده کننده باشند، ولی در مورد نقش نوع رس در تثبیت عناصر زاید و ساز و کار این تثبیت در رسها اطلاعات کافی و شواهد آزمایشی مستدلی در دسترس نیست. از این رو، هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تثبیت عناصر سنگین کبالت و کادمیم در دو نوع خاک رسی اهواز و داراب فارس به کمک انرژی حرارتی بوده است. پس از خالصسازی، رسها با کادمیم و کبالت اشباع و برای شش ساعت در دمای 25، 200 و 400 درجه سانتیگراد حرارت داده شدند. مقدار کاتیون قابل تبادل با منیزیم عصارهگیری شد. در رسهای اشباع شده با کبالت، با افزایش دما از 25 تا 400 درجه سانتیگراد، کاهش در بار الکتریکی آشکارا دیده شد، به طوری که ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) به ترتیب برای خاک اهواز و داراب از 6/35 و 1/50 به 8/28 و 5/14 cmolc+/kg کاهش یافت. در رسهای اشباع شده با کادمیم این کاهش بار الکتریکی خفیفتر بود، و پس از حرارت دادن در °400 درجه سانتی گراد، CEC به ترتیب از 3/34 و 2/51 به 5/32 و 7/47 cmolc+/kg کاهش پیدا کرد. بنابراین، میتوان تغییرات ایجاد شده را به انتقال کبالت به داخل ساختمان رس نسبت داد. در صورتی که عنصر کادمیم با شعاع یونی بزرگتر (Å 0/97)، نمیتواند به ساختمان رس داخل شود. کمی تغییر در بار الکتریکی و فضاهای بین لایهای دلیلی بر این مدعاست. از این نتایج میتوان برای دفع ایمن و بدون خطر ضایعات رادیواکتیو استفاده کرد.
ریحانه عموآقایی، اکبر مستأجران، گیتی امتیازی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
آزوسپیریلوم برازیلنس یکی از میکروارگانیسمهای تثبیت کننده نیتروژن مولکولی است که در همیاری با ریشه غلات و گرامینههای دیگر، رشد و نمو آنها را تقویت میکند. در این پژوهش دانههای گندم از سه رقم قدس، امید و روشن، با دو سویه از باکتری آزوسپیریلوم برازیلنس (Do1 و Sp7 ) تلقیح شدند. آلودهسازی، میزان محصول و رشد و نمو ارقام گندم را افزایش داد، ولی این پاسخ کاملاً وابسته به نوع سوش باکتری و رقم زراعی بود. بیشترین عملکرد، وزن هزار دانه، شمار دانه در سنبله و وزن خشک ریشه و ساقه در تلقیح با سویه Sp7 در رقم روشن به دست آمد. این در حالی است که سویه Do1 بهترین اثر بر این شاخصهای رشد را در رقم قدس ایجاد کرده است. پاسخ رقم امید در همه حال کمتر از دو رقم زراعی دیگر بود. بنابراین، انتخاب سوشهای سازگار و متناسب با هر رقم زراعی برای تحریک افزایش عملکرد و تقویت رشد و نمو ارقام گندم ضروری است. بررسی اثر سوشها بر محتوای نیتروژن دانه نیز نتایج مشابهی داشت. مشاهده فعالیت نیتروژنازی سوشهای آزوسپیریلوم در آزمایشهای In vitro، و افزایش معنیدار محتوای نیتروژن در برخی از ارقام آغشته به باکتری، این فرضیه را که “تثبیت زیستی نیتروژن به وسیله آزوسپیریلوم ممکن است در مورد آثار سودمند مشاهده شده در شاخصهای رشد گیاه پاسخگو باشد” تأیید کرد. در مقایسه فعالیت نیتروژنازی در دو سویه، میزان احیای استیلنی سویه Do1، 1/5 برابر سویه Sp7 بود. همچنین، اثر سویه Do1 بر شاخصهای رشد، عملکرد و محتوای نیتروژن دانه نیز چشمگیرتر از سویه Sp7 بود. از آن جا که سویه Do1 یک سویه بومی، ولی سویه Sp7 یک سوش ایزوله از برزیل است، میتوان نتیجه گرفت که ایزولههای محلی باکتری باید نسبت به سویههای بیگانه و غیر بومی ترجیح داده شوند، چون سازگاری بیشتری نسبت به گیاهان محیط و شرایط خاک آن منطقه نشان میدهند.
مژگان سپهری، ناهید صالح راستین، هادی اسدی رحمانی، حسینعلی علیخانی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
فلزات سنگین به دلیل آثار بازدارندهای که بر رشد و فعالیت باکتریهای ریزوبیوم و گیاهان لگوم میزبان آنها دارند، گرهبندی و تثبیت نیتروژن سیستمهای همزیستی را تحت تأثیر قرار میدهند. این تحقیق با هدف ارزیابی تأثیر تحمل سویههای ریزوبیوم به کادمـیوم در کاهش آثار سوء این فلز بر همزیسـتی سینوریزوبیوم ملیلوتی یونجه انجام شده است. بدین منظور، آزمایش گلخانهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی برنامهریزی شد. تیمارهای این آزمون شامل 5 سطح کادمیوم (0، 2، 5، 10 و 20 میلیگرم در کیلوگرم خاک ) و شش تیمار مایهزنی با سویههای مختلف ریزوبیومی (حساس، نسبتاً متحمل و متحمل به کادمیوم) همراه با یک تیمار شاهد تلقیح نشده با باکتری بودند. در سطوح مختلف کادمیوم، آثار تلقیح گیاه یونجه با سویههای انتخابی بر تعداد گرههای ریشهای و مقدار کل نیتروژن اندام هوایی مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی خاک به کادمیوم حتٰی در سطح 2 میلیگرم بر کیلوگرم تأثیر قابل توجهی بر شاخصهای همزیستی باکتریهای سینوریزوبیوم ملیلوتی داشت و میزان این تأثیر بسته به میزان تحمل به کادمیوم سویههای مختلف، متفاوت بود. تأثیر کاهنده غلظت کادمیوم بر تعداد گرههای ریشهای و غلظت نیتروژن اندام هوایی گیاهان تلقیح شده با سویههای حساس به کادمیوم در مقایسه با سویههای مقاوم به ترتیب به حدود 41 و 29 درصد رسید. در این آزمون سویه R95m از نظر توان گرهزایی و جذب نیتروژن در سطوح مختلف کادمیوم به عنوان برترین سویه شناخته شد.
هادی مجدی، مصطفی کریمیان اقبال، حمیدرضا کریم زاده، احمد جلالیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
یکی از چالشهای اصلی مناطق خشک و بیابانی ایران مسأله کنترل شنهای روان است. استفاده ازانواع مالچ یکی از روشهایی است که به شکل گسترده به منظور تثبیت شنهای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق تعیین مناسبترین ترکیب، غلظت و ضخامت مالچ رسی برای تثبیت شنهای روان میباشد. بدین منظور، برای تعیین مناسبترین ترکیب مالچ، دونمونه خاک از یک واحد پلایایی با سطح ژئومرفیک دق رسی با دو میزان شوری متفاوت به عنوان مالچ و یک نمونه شن روان از تپههای شنی به عنوان بستر از منطقه اردستان انتخاب گردید. برای تعیین بهترین غلظت مالچ، نمونههای خاک رسی با مقدار معین آب مخلوط و در روی بستر شن روان جمع آوری شده از مناطق بیابانی توسط دستگاه مالچپاش پاشیده شد. علاوه براین، یکسری آزمایش نیز برای بررسی اثر کاه در جلوگیری از فرسایش انجام گردید. تیمارهایی را که دارای کمترین ترک و بیشترین نفوذ مالچ در بستر شنی را داشتند، برای انجام آزمایشها انتخاب گردید. تیمارهای انتخاب شده به عنوان مالچ عبارت بودند از: 1) 250 گرم شن روان + 250 گرم خاک رس + 25 گرم کاه، 2) 250گرم خاک رس+ 25 گرم کاه، 3) 250 گرم شن روان + 250 گرم خاک رس 4) 250 گرم خاک رس 5) 125 گرم شن روان + 125 گرم خاک رس و 6) 125گرم خاک رس، که هر تیمار با 500 میلیلیتر آب مخلوط و سپس پاشش انجام شد. به منظور بررسی مناسبترین ضخامت مالچ، با انجام یک بار عمل مالچپاشی اجازه داده شد که نمونهها در مجاورت هوا خشک شده و سپس عمل مالچپاشی مجدد بر روی آنها صورت گرفت. تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد که تیمارها شامل نوع مالچ (6 نوع مالچ)، دو ضخامت ( یک لایه و دو لایه) و دو سطح شوری که برای هر کدام سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که مالچهای رسی در برابر جریان باد مقاوم هستند. ولی زمانی که تحت تأثیر بمباران ذرات موجود در جریان باد قرار گیرند، فرسایش مییابند. مقاومت مالچ با توجه به نوع مالچ متفاوت خواهد بود و مقاومت مالچهایی که در آن کاه به کار رفته، به دلیل افزایش استحکام ساختاری از دیگر انواع مالچها بیشتر است. هر چه تعداد لایه مالچ (مرتبه مالچ پاشی) بیشتر شود، پایداری آن در برابر فرسایش به دلیل افزایش مقدار رس و سیلت در مالچ زیادتر میشود. تیمار اول با کاربرد با دو لایه مالچپاشی(دو مرتبه مالچ) به عنوان تیمار مناسبی به منظور تثبیت شنهای روان منطقه توصیه میگردد.
سیروس جعفری، مجید باقرنژاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
سیستم کشت تک محصولی نیشکر(.Saccharum officinarum L) و گیاهان زراعی دیگر بدون کاربرد کود پتاسیمی سالیان زیادی است که در جنوب غربی ایران ادامه دارد. با وجود تخلیه مقدار زیادی از پتاسیم خاک توسط گیاهان زراعی، تاکنون پاسخی به مصرف کودهای پتاسیمی در این اراضی گزارش نشده است. آزمایشی با هدف بررسی اثر تر و خشک شدن خاک بر پتاسیم قابل جذب گیاه و نیز افزایش پتاسیم قابل جذب خاک پس از افزودن پتاسیم به خاک و رسهای آن طراحی شد. نتایج نشان داد که برخلاف خاکها بایر، کانیهای رسی قابل انبساط در خاکهای کشت شده تشکیل شده است. عدم وجود این نوع کانیها در اراضی کشت نشده بیانگر نوتشکیلی این رسها در خاکهای کشت شده در اثر کشت و آبیاری بود. 30 بار تر و خشک کردن خاک نمونههای سطحی اراضی تحت کشت نیشکر، تناوبی و بایر در مجاورت پتاسیم، پتاسیم قابل جذب خاک را از 133، 226 و 172 میلیگرم در کیلوگرم به ترتیب به 266، 447 و 628 افزایش داد. این نتایج نشان داد که با وجود تثبیت زیاد پتاسیم در لایه سطحی خاک تحت کشت بهویژه نیشکر، مقدار پتاسیم قابل جذب این خاکها زیاد شده است. تثبیت پتاسیم توسط لایههای عمقی خاک کمتر از لایه سطحی بود. همچنین پس از افزودن پتاسیم به خاک، میزان تثبیت آن با افزایش دفعات تر و خشک کردن، روند نزولی داشت. تثبیت پتاسیم در خاکها در راستای میزان تغییرات مینرالوژی خاکهای مذکور و افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی بود. برای رسهای جداسازی شده از این خاکها نیز تثبیت پتاسیم به بیشترین میزان در لایه سطحی رخ داد. اختلاف معنیداری از لحاظ مقدار تثبیت پتاسیم توسط رسهای خاکهای مذکور برای نوع کشت و عمق در سطح 1% ملاحظه گردید. مقدار زیاد تثبیت پتاسیم به کانیهای رسی ایلیت تخلیه شده از پتاسیم توسط کشت و کار نسبت داده شد بهطوری که پس از قرار دادن این رسها در مجاورت پتاسیم تثبیت آن، کانیهای شبه میکایی در این رسها تشکیل شده بود.
سعیده رجایی، حسینعلی علیخانی، فایز رئیسی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر برخی از پتانسیلهای محرک رشد شناخته شده در تعدادی از سویههای برتر Azotobacter chroococcum روی رشد، عملکرد و جذب عناصر غذایی در گندم (.Triticum aestivum L) در شرایط گلخانهای به اجرا در آمد. تعدادی از سویههای ازتوباکتر کروکوکوم برتر از نظر تولید IAA، سیدوفور، هیدروژن سیانید و تثبیت کننده نیتروژن ملکولی انتخاب و بذر گندم رقم پیشتاز در قالب یک طرح کاملاً تصادفی توسط این سویهها تلقیح و برخی از شاخصهای رشد، عملکرد و جذب عناصر غذایی اندازهگیری شد که اثر تلقیح باکتری بر روی شاخصهای عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین دانه، وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ و به ویژه جذب عناصر N، P، Fe و Zn مثبت و معنیدار گردید. بیشترین آثار معنیدار در افزایش شاخصهای مذکور در تیمارهای سویههای ازتوباکتر کروکوکوم تولید کننده فیتوهورمون (IAA) و سویههای تثبیت کننده نیتروژن ملکولی مشاهده گردید. به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه میتوان گفت بعضی سویههای ازتوباکترکروکوکوم بومی استان چهار محال و بختیاری که در زمره ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) قرار گرفته بودند تأثیر مثبتی روی رشد و عملکرد گندم شامل عملکرد بیولوژیک و کیفیت دانه (درصد پروتئین دانه) تحت شرایط گلخانهای داشتهاند. همچنین از این سویهها میتوان در جهت بهبود تغذیه گندم از نظر عناصر غذایی کم مصرف مانند آهن و روی استفاده نمود.
سید علی محمد مدرس ثانوی، مجید امینی دهقی، مجید غلامحسینی، محمود ÷نج تن دوست،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
به منظور بررس ی تأثیر دما ی هوا و دما ی خاک بر عملکرد، اجزا ی عملکرد، گر ه زای ی و تثب ی ت ن یتروژن ٣ گون ه یونج ه یکساله آزمایشی در شرایط کنترل شده (اتاقک رشد) در سال ١٣٨٥ در دانشکده کشاورز ی ، (Medicago polymorpha, M. radiata ,M. rigidula) دانشگاه ترب یت مدرس انجام گرفت . آزمایش به صورت کرت های دو بار خرد شده، در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادف ی با ٣ تکرار اجرا ٢٥ درج ه سلسیوس شب / روز به عنوان فاکتور اصل ی، دما ی منطق ه ر یشه در ٤ سطح / ٢٠ و ٢٠ /١٥ ،١٥/ شد. دمای هوا در ٣ سطح شامل ١٠ ١٥ و ٢٠ درج ه سلسیوس به عنوان فاکتور فرع ی و ٣ گون ه یونجه یک ساله ب ه عنوان فاکتور فرع ی فرع ی در نظر گرفته شد . ،١٠ ، شامل ٥ M. rigidula نتایج حاکی از آن بود که گونهها از لحاظ تولید ماده خشک، اجزای عملکرد و تثبیت نیتروژن تفاوت معن یداری داشته و گونه نسبت به سا یر گون ه ها از نظر میزان ماده خشک برگ، ساقه و ریشه، نسبت برگ و ساقه به ریشه و تعداد و سطح برگ برتر بوده و عملکرد ٨ م یلیگرم ماد ه خشک گره در هر / ٢٥ شب / روز هوا (گرمترین دما ی هوا ) بیشترین مقدار گره زایی ( ٨٥ /٢٠°C بیشتری دا شت. ه م چنین دما ی ١٥ شب / روز هوا /١٠°C ٧ م یلیگرم در گرم مقدار ن یتروژن در توده گ یاهی) را دارا بود که در مقا یسه با دما ی / گلدان) و تثب یت ن یتروژن ( ٧٠ (سردترین دما ی هوا )، افزا یشی ٨ و ٢ برابر ی را به ترت یب در گره زایی و تثب یت ن یتروژن نشان داد . کاهش دما ی منطقه ر ی شه تا ٥ درجه سانتیگراد، تأثیر به شدت کاهش ی بر عملکرد و تثب یت ن یتروژن هر ٣ گون ه یونجه یک ساله داشت . بررسی اثر متقابل گونهها، دما ی هوا و ١٥ منطقه ریشه از لحاظ عملکرد، گرهزایی و تثبیت نیتروژن نسبت به °C ٢٥ هوا و °C در دمای M. rigidula دمای منطقه ریشه نشان داد گونه در تمام دماهای پایین منطقه ریشه و هوا، رشد و نمو بهتری در مقایسه با سایر گون هها M. rigidula سایر تیمارها برتر بود. ه مچنین گونه داشت، بنابراین برای کشت در مناطق سرد و معتدل مناسب تر است. در مجموع م یتوان استنباط نمود که استفاده از یونجهها ی یکساله در ٥ ، مواجه هستند موفقیت آمیز نیست، ولی در مناطقی ک ه °C مناطقی که در فصل رویش با افت دما ی مح یط به و یژه کاهش دما ی خاک تا ١٠ باشد ، این گ یاهان رشد خوبی داشته و از طر یق موفق یت در تثب یت ن یتروژن قادر به تول ید عملکرد مطلوب °C دمای حداقل خاک بیش از هستند.
علیرضا حسین پور، محمد رضا پناهی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
تثبیت پتاسیم به وسیله کانیهای رسی فرآیند مهمی است که قابلیت دسترسی پتاسیم توسط گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. اطلاعات درباره تثبیت پتاسیم در خاکهای همدان محدود است. هدف این پژوهش تعیین ظرفیت تثبیت پتاسیم و شاخص تثبیت پتاسیم در 10 نمونه از خاکهای سطحی استان همدان و ارتباط آنها با ویژگیهای بار بود. بار صفحات چهار وجهی خاکها پس از اشباع کردن خاکها با کلرید لیتیم و حرارت دادن در دمای 300 درجه سلسیوس برای کاهش بار صفحه هشت وجهی به نزدیک صفر تعیین شد. ظرفیت تثبیت پتاسیم با افزودن 6 غلظت مختلف پتاسیم با استفاده از نمک کلرید پتاسیم و سه چرخه متناوب خشک و مرطوب شدن تعیین شد. نتایج نشان داد که دامنه گنجایش تبادل کاتیونی صفحات چهار وجهی و هشت وجهی به ترتیب 0/16-6/4 و 9/4-8/0 سانتیمول بار در کیلوگرم بود. دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی و آلی به ترتیب 9/20-1/6 و 7/9-97/0 سانتی مول بار در کیلوگرم بود. گنجایش تثبیت پتاسیم با افزایش کاربرد پتاسیم افزایش یافت. میانگین ظرفیت تثبیت پتاسیم خاکها در دامنه 3/175-2/58 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. شاخص تثبیت پتاسیم در دامنه 67/0-23/0 بود. شاخص تثبیت پتاسیم با گنجایش تبادل کاتیونی صفحه هشت وجهی، گنجایش تبادل کاتیونی کل، گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی، گنجایش تبادل کاتیونی بخش آلی، پتاسیم تبادلی و پتاسیم غیر تبادلی همبستگی معنیداری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص تثبیت پتاسیم در خاکهای مطالعه شده تغییرات زیادی داشت. بنابراین این ویژگی بایددر آزمون خاک پتاسیم در نظر گرفته شود.
لقمان رحیمی، ناصر علی اصغرزاد، شاهین اوستان،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
ازتوباکتر کروکوکوم با داشتن توان تثبیت نیتروژن و برخی خصوصیات محرک رشد گیاه میتواند تغذیه معدنی گیاهان را بهبود بخشد. چهارده سویه ازتوباکتر کروکوکوم از ریزوسفرگندم در مزارع مختلف اطراف تبریز جداسازی شدند.در یک آزمایش گلدانی با گیاه گندم بهاره رقم فلات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار شامل تلقیح با 14 سویه باکتریائی، شاهد مثبت (دریافت نیتروژن کودی و بدون باکتری) و شاهد منفی (بدون کود نیتروژنه و بدون باکتری) با چهار تکرار مورد مطالعه قرارگرفتند. شاخصهای رشد گیاه و غلظت نیتروژن و فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه در زمان برداشت اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تلقیح با سویههای ازتوباکتر وزن خشک محصول (سنبله گندم)، وزن خشک کل بخش هوایی(محصول بهعلاوه بخش هوایی) و وزن خشک ریشهها را بهطور معنیدار افزایش داد. در مقایسه با شاهدهای مثبت و منفی، تلقیح باکتری اثر معنیداری بر افزایش غلظت و مقدار N و P بخش هوایی، غلظت و مقدار N ریشهها، مقدار P ریشهها و انتقال آنها از ریشه به بخش هوایی گندم گذاشت. درحالیکه اثر تلقیح بر غلظت فسفر ریشهها معنیدار نشد. همچنین سویههای 1 و 48 که در شرایط درون شیشهای از توان حلکنندگی فسفات و فعالیت فسفاتاز قلیایی بالایی نسبت به سایر سویهها برخوردار بودند بیشترین اثر بر افزایش غلظت و مقدار P بخش هوایی و انتقال آن از ریشه به بخش هوایی را داشتند
امیرحسین بقائی، امیرحسین خوشگفتارمنش ، مجید افیونی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
کاربرد بقایای آلی از جمله لجن فاضلاب وکودگاوی سبب افزودن برخی فلزات سنگین به خاک میشود. این بقایا حاوی ترکیبات آلی و معدنی بوده که میتوانند فلزات سنگین از جمله سرب را تثبیت کرده و قابلیت جذب آنها را تحت تأثیر قرار دهند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخش معدنی و آلی کود گاوی و لجن فاضلاب بر توزیع شکلهای سرب در خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل کاربرد 10 درصد وزنی لجن فاضلاب و کود گاوی غنی شده (6 گرم سرب در کیلوگرم کود آلی) بود. همچنین در تیمار دیگری غلظت سرب خاک با استفاده از نمک نیترات سرب به 600 میلیگرم در کیلوگرم افزایش یافت. به منظور مطالعه بخش معدنی و آلی کود گاوی و لجن فاضلاب، کربن آلی، اکسید آهن و آهن و منگنز قابل کاهش از نمونهها حذف و پس از غنی شدن به میزان 10 درصد وزنی، به خاک اضافه شد. نمونهها به مدت 111 روز در دمای 25-23 درجه سلسیوس و رطوبت 80 درصد ظرفیت مزرعه خوابانیده شد. در تیمار نمک نیترات سرب بیش از 50 درصد سرب کل، در بخش تبادلی بود، در حالی که در تیمار کود گاوی و لجن فاضلاب بیش از 40 درصد سرب کل در بخش اکسید دیده شد. اضافه کردن کود گاوی و لجن فاضلاب به خاک به ترتیب باعث افزایش 8/14 و 5/17درصدی سرب در بخش اکسید گردید. حذف کربن آلی از تیمار کودگاوی و لجن فاضلاب به ترتیب باعث افزایش 12و 14 درصدی سرب در بخش باقی-مانده شد. حذف آهن اکسید از تیمارهای لجن فاضلاب و کود گاوی میزان سرب در بخش اکسید را به ترتیب 8 و 13 درصد کاهش داد. حذف آهن و منگنز قابل کاهش نیز به ترتیب مقدار سرب در بخش اکسید را 16 و 14 درصد کاهش داد. نتایج نشان داد، با وجود درصد نسبت بالای کربن آلی در تیمارهای لجن و کود گاوی، بخش معدنی این ترکیبات تأثیر بیشتری بر قابلیت دسترسی سرب در خاک دارد
مهدی نجفی قیری، حمیدرضا اولیایی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
اگر چه افزودن مواد بهساز به خاک جهت تغییر وضعیت پتاسیم خاک نیست، اما تأثیرات جانبی این مواد میتواند در توزیع پتاسیم بین شکلهای محلول، تبادلی و غیرتبادلی خاک مهم باشد. در پژوهش حاضر تأثیر افزودن مقدار 2 درصد زئولیت، 2 درصد ورمیکمپوست و 1 درصد زئولیت+ 1 درصد ورمیکمپوست روی10 خاک آهکی استان فارس در 5 راسته ، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نمونهها به مدت 90 روز در دمای 2±22 درجه سلسیوس و 50 درصد رطوبت اشباع نگهداری شده و سپس شکلهای مختلف پتاسیم در آنها اندازهگیری گردید. افزودن زئولیت سبب افزایش 279 میلیگرم بر کیلوگرم در پتاسیم تبادلی، کاهش 24 میلیگرم بر کیلوگرم در پتاسیم غیرتبادلی و عدم تغییر معنیدار پتاسیم محلول شد. کاربرد ورمیکمپوست اگر چه شکل محلول و تبادلی پتاسیم را افزایش داد اما این تأثیر بیشتر در جهت افزایش پتاسیم محلول بود (افزایش 139 میلیگرم بر کیلوگرم). ترکیب زئولیت+ورمیکمپوست سبب افزایش هر سه شکل پتاسیم گردید. افزایش پتاسیم محلول درنتیجه کاربرد ورمیکمپوست میتواند احتمال آبشویی پتاسیم را افزایش دهد؛ اما کاربرد زئولیت میتواند با نگهداشتن پتاسیم در فاز تبادلی از آبشویی و تثبیت پتاسیم جلوگیری کند.
معصومه پیشگیر، سیروس جعفری،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی مقایسه تثبیت پتاسیم و آمونیوم توسط رسهای جداسازی شده از خاک با سیستمهای مختلف کشاورزی، از دو منطقه شمال و جنوب استان خوزستان در شهرستانهای شوشتر و آبادان نمونههای خاک از کشتهای نیشکر، تناوبی، نخلستان و بایر در عمقهای صفر تا 30 و60 -30 سانتیمتری نمونهبرداری شد. برای مقایسه تثبیت پتاسیم و آمونیوم به رسهای جداسازی شده از 30 نمونه خاک، همزمان غلظتهای کلرید پتاسیم و کلرید آمونیوم (صفر، 50، 100، 200، 400، 600، 800، 1000 میلیگرم بر کیلوگرم) اضافه گردید. نمونهها بهمدت 24 ساعت در شرایط آزمایشگاهی (دمای 20 درجه سلسیوس بدون تکان دادن) نگهداری شد. سپس با استات منیزیم عصارهگیری و مقادیر پتاسیم و آمونیوم قابل جذب تعیین و سپس مقدار پتاسیم و آمونیوم تثبیت شده از تفاوت این مقادیر محاسبه گردید. نتایج مطالعه کانیشناسی با روش پراش پرتو ایکس وجود کانیهای رسی کائولینیت، پالیگورسکایت، ایلیت، کلرایت، اسمکتیت و کوارتز را در مناطق مورد مطالعه نشان داد. مقایسه میانگین میزان تثبیت پتاسیم و آمونیوم با آزمون دانکن نشان داد که با افزایش غلظت پتاسیم و آمونیوم، مقدار و درصد تثبیت افزایش یافته است. بیشترین تثبیت پتاسیم و آمونیوم در لایه سطحی رسهای خاک اراضی تحت کشت تناوبی شوشتر و برای رسهای آبادان در نخلستان بود. مقایسه تثبیت پتاسیم و آمونیوم نشان داد که در هر دو کاتیون، با افزایش غلظت میزان تثبیت افزایش یافته است ولی افزایش غلظت یکی باعث کاهش میزان تثبیت دیگری و برعکس شده است. همچنین میزان تثبیت آمونیوم در این مناطق توسط این رسها بیشتر از پتاسیم بوده است که این امر ممکن است به اثر کانیهای رسی اسمکتیت و تثبیت بیشتر آمونیوم توسط این کانی نسبت به کانیهای رسی دیگر باشد. نتایج این تحقیق میتواند برای مدیریت کودهای پتاسیمی و آمونیومدار در اراضی زراعی مورد استفاده قرار گیرد.
سمانه فلاحتی، ابراهیم ادهمی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
مطالعه حاضر برای ارزیابی اثر ورمیکمپوست و زئولیت بر سینتیک تثبیت نیکل انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل شامل دو سطح ورمیکمپوست (صفر و 2% وزنی)، سه سطح زئولیت (صفر، 4% وزنی زئولیت فیروزکوه و زئولیت سمنان) و بافت خاک (رسی و لومشنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بود. خاکها با سطوح 50 و 100 میلیگرم نیکل در کیلوگرم تیمار شدند. در زمانهای 5، 10، 20، 30، 60 و 90 روز مقدار نیکل قابل عصارهگیری با DTPA اندازهگیری شد. در خاک بافت شنی میزان تحرک نیکل و باقیماندن نیکل در شکل قابل جذب بیشتر از خاک رسی بود. حضور ورمیکمپوست در خاک لومشنی، نیکل قابل جذب را به شکل معنیداری در تمام زمانها افزایش داد. حضور زئولیت بر تثبیت نیکل اثر معنیدار نداشت. روند کاهش قابلیت جذب نیکل در زمانهای مورد مطالعه از دو مرحله نسبتاً سریع و آهسته تشکیل شده است. در مرحله اول که تا روز 30 ادامه یافت شیب آهنگ تثبیت نیکل زیاد بود اما در ادامه از شدت آهنگ تثبیت نیکل بهشدت کاسته شد. دادههای تغییرات نیکل قابل جذب در طی زمان برازش قابل قبولی با معادلات الوویچ ساده و تابع نمایی نشان دادند. بهنظر میرسد که حضور ورمیکمپوست در خاکهای بافت سبک، اثر بیشتری بر عدم تثبیت نیکل و باقیماندن نیکل در شکل قابل جذب داشته باشد. از سوی دیگر بهنظر میرسد که در خاکهای آهکی زئولیت اثر چندانی بر تثبیت نیکل ندارد.
علیرضا حسینپور، محمدحسن صالحی، فروغ خائفی،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
تثبیت پتاسیم در خاک فرآیند مهمی است که قابلیت دسترسی پتاسیم توسط گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. اطلاعات درباره تثبیت پتاسیم در خاکهای استان چهارمحال و بختیاری محدود است. این پژوهش با هدف تعیین گنجایش تثبیت پتاسیم و ارتباط آن با ویژگیهای خاک در ۱۰ نمونه از خاکهای سطحی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. گنجایش تثبیت پتاسیم با افزودن شش غلظت مختلف پتاسیم با استفاده از نمک کلرید پتاسیم و اندازهگیری گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی، آلی و رس خاکها تعیین شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی، آلی و رس خاکها بهترتیب ۲/۱۶ تا ۳۸/۱۹ و ۷۱/۱ تا ۲۷/۳ و ۳/۲۹ تا ۸/۳۹ سانتیمتر بار بر کیلوگرم بود. دامنه تغییرات شاخص قابلیت استفاده پتاسیم در خاکها ۳۶/۰ تا ۷۰/۰ و شاخص تثبیت پتاسیم ۲۹/۰ تا ۶۳/۰ بود. نتایج نشان داد که شاخص تثبیت و شاخص قابلیت استفاده پتاسیم با گنجایش تبادل کاتیونی کل خاک و بخش معدنی، درصد رس، pH و درصد کربنات کلسیم معادل همبستگی معنیداری داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که تثبیت کود پتاسیمی در خاکهای مطالعه شده نقش مهمی در دینامیک پتاسیم خاک و قابلیت استفاده پتاسیم برای گیاهان دارد.
آرش فرجاد، نادر عباسی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
برای مقابله با تأثیرات مخرب خاکهای تورم پذیر، روشهای مختلفی توسط محققان ارائه شده است. تثبیت شیمیایی خاکهای متورم شونده یکی از روشهای مؤثر میباشد که به لحاظ اقتصادی و فنی، کم هزینه و کارآمد میباشد. اخیراً با پیشرفت علم نانو در زمینه تهیه و کاربرد نانومواد، استفاده از این نوع مواد در علوم مختلف بهویژه مهندسی ژئوتکنیک مورد توجه خاصی قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر افزودن مقادیر مختلف نانورس برروی اصلاح خصوصیات تورمی دو نوع خاک رسی با خاصیت خمیری کم و زیاد مورد بررسی قرار گرفته است. بدینمنظور، ابتدا آزمایشهای شناسایی برروی دو نوع خاک رس و نانورس و سپس آزمایشهای پتانسیل تورم برروی نمونههای خاک با مقادیر مختلفی نانورس (شامل 0، 25/0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی) با در نظر گرفتن سنین عمل آوری 3 و 10 روز انجام گردید. نتایج آزمایشهای انجام شده نشان دادند که تأثیر افزودن نانورس بر پتانسیل تورم خاک رسی با خمیرایی زیاد (CH) بیشتر از خاک با خمیرایی کم (CL) است. بهطوری که با افزودن حدود 25/0 تا 5/0 درصد وزنی از نانو رس، پتانسیل تورم در خاکهای رسی با خمیرایی زیاد حدود 67 درصد و در خاک رسی با خمیرایی کم نزدیک به 30 درصد پتانسیل تورم خاک کاهش مییابد. همچنین مشخص گردید بیشترین تأثیر نانو رس بر پتانسیل خاک با افزودن نانورس به میزان تا 5/0 درصد حاصل میشود و با افزایش مقدار نانورس از این مقدار، از میزان تأثیر در پتانسیل تورمی خاک کاسته میشود.
سیروس شاکری،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
تثبیت پتاسیم از جمله مهمترین فرایندهایی است که بر قابلیت دسترسی این عنصر برای گیاهان تأثیر دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی ارتباط تثبیت پتاسیم با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکها و کانیهای رسی و همچنین اثر تری و خشکی متناوب بر میزان تثبیت پتاسیم در اراضی دشت کاکان استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. برای اندازهگیری مقدار تثبیت پتاسیم، چهار سطح پتاسیم به نمونهها اضافه شد و این نمونهها بهصورت متوالی 24 ساعت تکان و پس از آن، بهمدت 24 ساعت در دمای 50 درجه سلسیوس خشک شدند. این عمل سه بار تکرار شد. دسته دیگری از نمونهها نیز به همین روش مورد تیمار قرار گرفتند اما بهجای قرار گرفتن در آون و خشک شدن، در دمای اتاق به حالت تعادل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح پتاسیم افزوده شده به خاک، مقدار تثبیت افزایش ولی درصد تثبیت پتاسیم کاهش مییابد. همچنین تثبیت پتاسیم در حالت عادی و تری و خشکی با ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار رس همبستگی مثبت و با کربن آلی در هر دو حالت همبستگی منفی نشان داد. این نتایج همچنین نشان داد که با افزایش مقدار اسمکتایت، میزان تثبیت پتاسیم در هر دو حالت عادی و تری و خشکی افزایش مییابد. همچنین افقهای سطحی بهدلیل داشتن ماده آلی بیشتر و اسمکتایت کمتر، مقدار کمتری پتاسیم تثبیت کردند.
نادر عباسی، آرش حیدری پاکرو، رضا بهراملو،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
استفاده از مواد افزودنی بهعنوان اصلاحکننده ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی خاکها یکی از مرسومترین روشهای تثبیت و بهسازی خاک است که از دیرباز نیز مورد توجه بوده است. با اضافهکردن یک یا چند ماده افزودنی به خاک و انجام تمهیدات مورد نیاز، در اثر وقوع واکنشهای شیمیایی ویژگیهای مهندسی خاک بهبود مییابد. انتخاب نوع و میزان ماده افزودنی، بستگی به عواملی متعددی نظیر؛ نوع خاک، هدف تثبیت، ویژگی ذاتی مواد افزودنی، و ... داشته و در هر پروژهای با توجه جنبههای فنی و اقتصادی قابل بررسی و تعیین است. در این تحقیق، اثر کاربرد همزمان سه نوع افزودنی شامل؛ آهک، پودر سنگ و الیاف پلیپروپیلن بر مقاومت فشاری تکمحوری بک نوع خاک رسی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور چهار سطح مختلف آهک ( 0، 2، 3 و 5 درصد وزنی خاک) و چهار سطح متفاوت پودر سنگ ضایعاتی (0، 2، 5 و 10 درصد وزنی خاک) و با درصدهای مختلف الیاف پلیپروپیلن در پنج سطح ( 0، 0/25، 0/50، 0/75 و 1 درصد وزنی خاک ) به یک خاک رسی با خاصیت خمیری زیاد (CH) افزوده شد. سپس برخی ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی مخلوطهای مختلف شامل خواص پلاستیسیته، خصوصیات تراکمی و مقاومت فشاری تکمحوری آنها تعیین شد. نتایج نشان داد که تثبیت نمونهها با آهک و پودر سنگ ضایعاتی و مسلح کردن آنها با الیاف پلیپروپیلن ضمن تأثیر بر حدود آتربرگ، موجب کاهش رطوبت بهینه تراکم و وزن واحد حجم خشک بیشینه آنها میشود. همچنین افزودن همزمان سه ماده پودر سنگ ضایعاتی، آهک و الیاف پلیپروپیلن با ترکیب بهترتیب 5، 5 و 1 درصد وزنی خاک باعث افزایش 8 برابری مقاومت فشاری خاک تیمار شده نسبت به خاک شاهد شد. علاوه بر این زمان عملآوری نیز تأثیر قابل توجهی بر مقاومت فشاری نمونههای تیمار شده داشت. بهطوری که مقاومت فشاری 28 روزه نمونه حدود دو برابر مقاومت نمونههای 7 روزه بوده است.
امیررضا مدرس نیا، دکتر مسعود میرمحمدصادقی، احمد جلالیان،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
بیابان¬زایی در سال¬های اخیر به یکی از اصلی¬ترین معضلات جوامع ساکن در مجاورت مناطق بیابانی تبدیل شده است. یکی از روش¬هایی که در سال¬های اخیر برای بهسازی خاک این مناطق مورد توجه قرار گرفته و به سرعت در حال گسترش در زمینه علوم مکانیک خاک میباشد، روش بهسازی میکروبی کربنات کلسیم (MICP) است. به کمک این فرآیند می توان با استفاده از میکروارگانیسمهای موجود در خاک و استفاده از اوره و کلرید کلسیم، خاک را تثبیت نموده و پارامترهای مهندسی آن را ارتقا داد. بر این اساس به تازگی تلاش¬هایی برای استفاده از این روش صورت گرفته که در آن با ایجاد یک لایه سطحی مقاوم بر روی ماسه از بلندشدن دانه های گرد و غبار ممانعت می نماید. در مطالعه حاضر سعی شده با بررسی این روش، تأثیر شرایط محیطی موجود در بیابان¬ها از قبیل درجه دما و طوفان¬های ماسهای بر روی خاک تثبیت¬شده به روش میکروبی بررسی شود. از این¬رو نمونه¬های بهسازی¬شده تحت دماهای متوسط و بیشینه منطقه قرار گرفته که بر این اساس با افزایش دما میزان مقاومت لایه سطحی بیشتر گردید. این افزایش مقاومت تا دما 24 درجه با شیب زیاد ادامه داشته ولی از دمای 24 درجه به بعد این شیب کاهش می یابد. همچنین، شرایط طوفان ماسه¬ای منطقه با استفاده از بارش ماسه¬ای سه سایز مختلف دانه (ریز، متوسط و درشت) در داخل تونل باد شبیه¬سازی شد. نتایج این آزمایش¬ها نشان داد که در سرعت¬های باد 7 و 11 متربرثانیه خاک تثبیت شده امکان تحمل شرایط محیطی را به خوبی داشته ولی با افزایش سرعت باد به 14 متربرثانیه و همچنین افزایش سایز دانه¬ها به درشت¬دانه، لایه مقاوم سطحی دچار سایش و خرابی شده که افزایش فرسایش بادی خاک را نیز به دنبال دارد.
علیرضا نورافر، احمد پهلوانروی، محمد نهتانی، وحید راهداری،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین فرایندهای طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک، فرسایش بادی است. دشت سیستان با اقلیم فراخشک، یکی از مناطق بادخیز کشور بوده که با توجه به خصوصیات خاک منطقه، پدیده فرسایش بادی از شدت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با مقدار آستانه فرسایش بادی در پوششهای مختلف، در قسمتی از ناحیه مرکزی سیستان و در بازه زمانی اردیبهشت و مرداد 1397 انجام شد. به این منظور، با استفاده از نتایج مطالعات میدانی و طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، نقشه پوشش اراضی منطقه در پنج طبقه تهیه شد. برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، در 50 نقطه در عمق 10 سانتیمتری از خاک نمونهبرداری و در هر محل آستانه فرسایش بادی، با استفاده از دستگاه تونل باد قابل حمل، تعیین شد. همچنین رابطه میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، رطوبت خاک، وزن مخصوص ظاهری، EC، SAR، ESP، Na+، k+، با میزان سرعت آستانه فرسایش بادی بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین سرعت آستانه در اراضی با کاربری کشاورزی، برابر 8/2 متر بر ثانیه و کمترین آن، در اراضی تپه ماسهای برابر 3/8 متر بر ثانیه بود. مقدار سرعت آستانه فرسایش بادی، در اراضی مختلف در مجاورت نواحی ماسهای، کمتر از میانگین آن پوشش است. همچنین، در منطقه مطالعه در سطح 5 درصد از بین خصوصیات فیزیکی بیشترین اثر معنیدار را بافت خاک و از بین خصوصیات شیمیایی بیشترین تأثیر معنیدار را EC و SAR بر فرسایش-پذیری بادی خاک دارد.