6 نتیجه برای تحرک
محمد حسین مهدیان، نجفقلی غیاثی، سید محمود موسوینژاد،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
دادههای نقطهای ایستگاههای هواشناسی به خودی خود از اهمیت چندانی برخوردار نیستند. بنابراین، لازم است که این دادههای نقطهای به دادههای ناحیهای تبدیل شوند. پراکنش و شمار ایستگاههای هواشناسی در سطح کشور در حدی نیست که دستیابی به دادههای ناحیهای به طور مستقیم امکان پذیر باشد، که این مهم منوط به تولید داده در منطقه مورد بررسی است. تولید داده به کمک روشهای زمین-آمار سریع و آسان میباشد. بنابراین، برای تعمیم دادههای نقطهای به ناحیهای نیاز به تولید داده (برآورد) است. هدف این پژوهش تعیین روش مناسب میانیابی برای برآورد بارندگی ماهیانه در ناحیه مرکزی ایران است. در این پژوهش از روشهای کریجینگ (معمولی، با لگاریتم دادهها و با متغیر کمکی)، میانگین متحرک وزنی (با توانهای 1 تا 5) و TPSS (با توانهای 2 و 3 ، با و بدون متغیر کمکی) استفاده شده است. برای ارزیابی روشها از تکنیک تأیید متقابل استفاده شده است.
بررسی نتایج پژوهش نشان میدهد که شعاع تأثیر بارندگی ماهیانه در ناحیه مرکزی ایران در حدود 450 کیلومتر است. همچنین، نتایج نشان میدهند که روش TPSS با توان 2 و با متغیر کمکی ارتفاع، مناسبترین روش برای تولید دادههای بارندگی ماهیانه است. با تقسیم ناحیه مرکزی ایران به مناطق هماقلیم و اجرای روش انتخاب شده در این نواحی، دقت تولید داده در مقایسه با کل منطقه افزایش پیدا کرده است.
نوازاله صاحبانی، احمد خیری، حشمت اله رحیمیان، عباس شریفی تهرانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
تأثیر باکتری ( Rathayibacter tritici ) بر تحرک و کارایی نماتد ( Anguina tritici ) در انتقال باکتری عامل خوشه صمغی گندم طی چندین آزمایش گلخانهای و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشها مشخص شد قرار گرفتن لاروهای سن دو این نماتد در معرض غلظتهای زیاد باکتری (بیش از 104 CFU ) یا مدت زمان طولانی تماس نماتد - باکتری(بیش از یک ساعت) منجر به کاهش تحرک نماتد و کاهش کارایی آن به عنوان ناقل باکتری میگردد. میزان تحرک نماتد در غلظتهای کمتر از 102 CFU و مدت زمان تماس کمتر از نیم ساعت با شاهد (نماتد تیمار شده با آب مقطر استریل) اختلاف معنیدار نداشت. در این ارزیابی همچنین نشان داده شد که حرکت نماتد به سمت کلنی باکتری کاملا تصادفی بوده و هیچگونه جهت گیری، جلب یا گریز نسبت به آن مشاهده نشد. با توجه به این که نماتد ناقل اختصاصی باکتری میباشد و وجود آن برای انتقال باکتری به خوشه (محل آلودگی) ضروری است، این احتمال وجود دارد که باکتری بتواند نماتد را نیز پارازیته نماید. یا به عبارت دیگر نماتد خود از میزبانهای جانوری این باکتری باشد، که در مسیر تکاملی و ارتباط متقابل نماتد - باکتری و باکتری - گیاه و مناسب تر بودن میزبان گیاهی، بیماریزایی آن روی گیاه تشدید شده است.
رضا شاه محمدی، سید مجید میرلطیفی، کورش محمدی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
یک برنامه کامپیوتری (مدل) به نام SprinklerMod برای طراحی و شبیهسازی هیدرولیکی سیستمهای آبیاری بارانی تهیه گردید. در این مقاله به نحوه شبیهسازی توزیع فشار و دبی آبپاشها در طول لولههای فرعی پرداخته میشود. این مدل قادر به طراحی دو نوع لولههای فرعی (که استفاده از آنها در کشور متداول میباشد) شامل لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت و با آبپاش متحرک میباشد. نتایج حاصل از شبیهسازی به صورت جدول و یا نمودار روی صفحه مانیتور قابل رؤیت است. این برنامه کامپیوتری توانایی طراحی لولههای فرعی با یک قطر ثابت و یا دو قطر مختلف همراه با شیب طولی یکنواخت و یا غیر یکنواخت را داراست. نمودار درصد تغییرات فشار آبپاشها به ازاء قطرهای داخلی مختلف لوله فرعی توسط مدل قابل ترسیم است. از فرمول هیزن- ویلیامز برای انجام محاسبات مربوط به افت اصطکاکی استفاده شد. پارامترهای ورودی مدل شامل نوع لوله فرعی، فشار و دبی متوسط کارکرد آبپاشها، فواصل قرارگیری آبپاشها، فاصله اولین آبپاش تا ابتدای لوله فرعی، تعداد آبپاشها، ارتفاع پایه آبپاش، ضریب افت اصطکاکی هیزن- ویلیامز و شیب طولی یا رقوم ارتفاعی لوله فرعی در محل هر آبپاش میباشد. شبیهسازی هیدرولیکی لوله فرعی به گونهای صورت میگیرد که میانگین فشار و یا دبی آبپاشها برابر با فشار و یا دبی متوسط کارکردی که توسط کاربر برای آبپاشها تعیین شده، گردد. شبیهسازی لولههای فرعی با استفاده از روالهای تکراری انجام پذیرفت. از روش حل عددی نیوتن- رافسون برای محاسبه فشار هر یک از آبپاشها در لولههای فرعی با آبپاش متحرک استفاده گردید. برای ارزیابی مدل، نتایج حاصل از شبیهسازی با نتایج طراحی کلاسیک مورد مقایسه قرار گرفت. از آن جایی که معادلات لازم برای طراحی کلاسیک لولههای فرعی با آبپاش متحرک در منابع علمی ارائه نشده است، روابط مورد نیاز استخراج گردید. میانگین قدرمطلق درصد اختلاف نتایج محاسبه فشار مورد نیاز در ابتدای لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت با شیبهای مختلف با یک قطر ثابت و دو قطر مختلف به ترتیب 3/0 و 7/0 درصد و در مورد لولههای فرعی با آبپاش متحرک برابر با 1/0 درصد بهدست آمد.
حمیده افخمی، محمدتقی دستورانی، حسین ملکی نژاد، حسین مبین،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده
خشکسالی یک شکل طبیعی از اوضاع آب و هوایی است که تکرار آن در طول زمان امری اجتناب ناپذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر نوع عوامل اقلیمی در پیش بینی خشکسالی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در مناطق مختلف استان یزد است. در اغلب ایستگاه های هواشناسی منطقه یزد (ایستگاههای بارانسنجی) تنها دادههای مربوط به عامل بارش موجود می باشد، در حالی که ایستگاه های همدیدی علاوه بر بارش سایر عوامل هواشناسی از جمله دمای بیشینه، دمای میانگین، رطوبت نسبی، سرعت میانگین باد، جهت باد و میزان تبخیررا نیز دارا هستند. در این تحقیق سعی گردید که نقش تعداد و نوع عوامل اقلیمی (به عنوان عوامل ورودی مدل) در دقت پیشبینی خشکسالی بر اساس شبکههای عصبی مصنوعی مورد ارزیابی قرار گیرد. منطقه مورد بررسی بخشی از استان یزد است که در بر گیرنده 13 ایستگاه کلیماتولوژی و 1 ایستگاه همدیدی است. جهت انجام این بررسی میانگین متحرک سه ساله بارش در تمام ایستگاه ها محاسبه شد و سپس با استفاده از مدل شبکه برگشتی با تأخیر زمانی(Time Lag Recurrent Network)، میانگین متحرک بارش یک سال آینده پیشبینی گردید، که خود عامل اصلی ارزیابی وضعیت خشکسالی در سال آتی است. علاوه بر آن در ایستگاه همدیدی یزد نیز شبیهسازیها با ترکیبات مختلفی از ورودی ها انجام گرفت. بهترین ترکیب ورودی ترکیب " میانگین متحرک بارش - دمای بیشینه" بود که ضریب کارایی آن حدود 90/0 محاسبه شد. بررسی ها نشان داد علیرغم این که در 13 ایستگاه باران سنجی منطقه شبیه سازیها تنها با یک ورودی (بارش) انجام گرفت، در برخی ایستگاه ها نتایج قابل قبولی به دست آمد که حتی ضریب کارایی محاسبه شده بر اساس نتایج حاصله بسیار نزدیک به ایستگاه یزد (با ورودی های مختلف) محاسبه گردید. (R2 از 48/0 در ایستگاه آقا خرانق تا 90/0 در ایستگاه گاریز متغیر بود.) البته میزان درستی پیشبینی ها هنگامی که فقط از یک عامل ورودی در مدل استفاده شده است از ایستگاهی به ایستگاه دیگر متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده گویای انعطافپذیری قابل ملاحظه مدلهای شبکه عصبی مصنوعی است که آنها را به ابزار مناسبی جهت مدلسازی در شرایطی که با فقر داده مواجه هستیم مبدل می سازد.
سجاد شاهمرادی، مجید افیونی، محمدعلی حاجعباسی، امیرحسین خوشگفتارمنش، مهران شیروانی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
در این مطالعه، اثر رسهای خام و اصلاح شده با آهن سه ظرفیتی بر تثبیت آرسنیک محلول و جذب شده در یک خاک آهکی بررسی شد. تیمارهای زئولیت خام و اصلاح شده و همچنین بنتونیت خام و اصلاح شده در درصد وزنیهای مختلف در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی و در سه تکرار به خاک اضافه و بهمدت 8 هفته در شرایط 80 درصد رطوبت ظرفیت زراعی و در محیط آزمایشگاهی نگهداری شدند. سپس غلظت آرسنیک محلول و قابل تبادل با ارتوفسفات سدیم، فسفر محلول و قابل استخراج با بیکربنات سدیم در خاک و pH خاک اندازهگیری شدند. تیمارهای استفاده شده تأثیر معنیداری بر تحرک آرسنیک و فسفر در خاک داشتند. بنتونیت و زئولیت خام نهتنها تحرک آرسنیک را در خاک کاهش ندادند، بلکه بسته به سطوح مختلف کاربرد بهترتیب سبب افزایش 107 تا 325 درصد و 259 تا350 درصد تحرک آرسنیک شدند. با وجود تغییر خصوصیات سطحی زئولیت اصلاح شده با آهن، کاربرد این تیمار در سطوح مختلف سبب افزایش 124 تا 246 درصد تحرک آرسنیک در خاک شد. بنتونیت اصلاح شده با آهن نسبت به سایر تیمارها بالاترین کارایی را داشت و توانست حدود91 درصد تحرک آرسنیک را کاهش دهد. تحرک فسفر تحت تأثیر تیمارهای مختلف در خاک همانند آرسنیک بود. نهایتاً سطح 1 درصد وزنی بنتونیت اصلاح شده با آهن بهعنوان جاذب مناسب جهت تثبیت آرسنیک انتخاب شد.
اعظم شریف نژاد، محمود کاشفی پور، مهدی قمشی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مطالعه پدیده جریان غلیظ بهعنوان یکی از مهمترین پدیدههای مؤثر بر رسوبگذاری در مخازن سدها، امری ضروری بهشمار میرود. از آنجا که بیشتر مطالعات انجام شده روی بستر صلب بوده است و بهطور مشخص اثر بستر متحرک و تشکیل فرم بستر روی مشخصات جریان غلیظ دیده نشده است. از اینرو در این تحقیق، با مطالعه آزمایشگاهی جریان غلیظ در دو شرایط بستر صلب و متحرک به بررسی مشخصه شدت اختلاط و پارامترهای هیدرولیکی مؤثر بر آن پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد، تغییرات ضریب شدت اختلاط وابسته به تغییرات زبری بستر و نوع فرمهای بستر تشکیل شده است. همچنین، ضریب شدت اختلاط جریان غلیظ با تغییرات تنش برشی بستر نسبت به بستر صلب، ابتدا تا حدود 25 درصد کاهش یافته است و سپس با تشکیل فرم بسترهای بزرگتر تا حدود 30 درصد افزایش مییابد و مجدداً با افزایش قدرت جریان و حذف فرمهای بستر کاهش مییابد. همچنین در مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج سایر پژوهشگران نشان داده شد، تشکیل فرمهای بستر تا 50 درصد سبب افزایش ضریب اختلاط در یک ریچاردسون ثابت میشود.