19 نتیجه برای تحمل
هومن راضی، محمدتقی آساد،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه اجرا شد. در این تحقیق از چهارده رقم آفتابگردان، شامل هشت رقم هیبرید و شش رقم آزاد گرده افشان استفاده گردید. در یک آزمایش، آبیاری مطلوب و بر اساس 5 65±میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و در آزمایش دیگر، آبیاری محدود و بر اساس معیار 5 125± میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A انجام شد. صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ در گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد دانههای پر در طبق، وزن هزار دانه، درصد مغز دانه، درصد پوکی دانه، عملکرد دانه، درصد روغن دانه و شاخص برداشت اندازهگیری گردید. بیشتر صفات، از جمله عملکرد دانه و عملکرد روغن، تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی قابل ملاحظهای نشان داد. برای همه صفات تفاوت بسیار معنیداری میان ارقام مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری مطلوب و آبیاری محدود به ترتیب از آن ارقام لوچ و آرماویرسکی بود. تنش رطوبتی به طور معنیداری موجب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن گردید. همچنین دوره رسیدن گیاه تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت. در عین حال آبیاری اثر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشت. برای ارزیابی واکنش ارقام نسبت به خشکی، شاخصهای مقاومت به خشکی محاسبه گردید. نبودن همبستگی میان عملکرد دانه در شرایط مطلوب و شاخص حساسیت به خشکی، نشان میدهد که احتمالاً از طریق گزینش برای هر دو صفت، میتوان سطح بالایی از مقاومت به خشکی و پتانسیل عملکرد را در ارقام اصلاح شده آفتابگردان به دست آورد. همچنین مشخص شد که انتخاب بر اساس میانگین قابلیت تولید و شاخص تحمل به خشکی، گزینش را به سمت انتخاب ارقامی با عملکرد زیاد و مقاوم به خشکی سوق میدهد. در میان ارقام مورد آزمایش، آرماویرسکی در عین برتری نسبی عملکرد، به خشکی مقاوم بود.
سیدشهرام میراجاق، احمد ارزانی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
تحمل به شوری 28 رقم بومی و خارجی گندم دوروم در محیط کشت موراشیک و اسکوگ حاوی نمک طعام مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب که کالوسهای حاصل از اسکوتلوم جنینهای نارس در ارقام مورد مطالعه تحت تأثیر 8 سطح تیمار شوری صفر، 3/0، 6/0، 9/0، 2/1، 5/1، 8/1 و 1/2 درصد (وزن به حجم) کلرور سدیم قرار داده شدند. گیاهان دهنده جنین نارس در یک سیستم هیدروپونیک با جریان چرخشی و در گلدانهایی در گلخانه و نیز در مزرعه کشت شدند. یادداشت برداری از کالوسها در زمانهای صفر، 8 و 16 روز پس از کشت در محیط شور انجام شد. ارزیابی تحمل به شوری ارقام از طریق سنجش معیارهای سرعت رشد نسبی و درصد کلروز کالوس در محیطهای کشت حاوی سطوح مختلف کلرور سدیم، به صورت آزمایش فاکتوریل 28 × 8 در قالب طرح کاملاً تصادفی، با نمونهبرداری در 3 تکرار و با 3 نمونه صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که از میان پارامترهای مورد استفاده در ارزیابی تحمل به شوری کالوس، معیار رشد نسبی از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است، لیکن سرعت رشد کالوس، به لحاظ این که یک صفت کاملاً کمی نمیباشد و تا حد زیادی مبتنی بر مشاهدات و احتمالاً همراه با خطای مشاهدهای است، اهمیت کمتری دارد. حاصل این بررسی معرفی رقم “پی. آی 40100” و رقم “دیپر – 6” به عنوان ژنوتیپهای برتر متحمل شوری در شرایط ویترو میباشد. این ارقام به لحاظ این که رشد نسبی کالوس بالا و درصد کلروز کالوس پایینی را در مقام مقایسه با سایرین داشتهاند، در شرایط این آزمایش احتمالاً از ظرفیت ژنتیکی برتری برخوردار میباشند.
محمدجوان نیکخواه، قربانعلی حجارود، عباس شریفی تهرانی، سیدعلی الهی نیا،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
برای تعیین میزان تحمل و مقایسه واکنش شماری از ارقام برنج، که بیشترین سطح زیرکشت را در استان گیلان داشته و جزو ارقام رایج محسوب میشوند، و همچنین چند لاین آزمایشی، در برابر قارچ عامل پوسیدگی ساقه برنج، Magnaporthe salvinii، آزمایشی در مزرعه آزمایشی مؤسسه تحقیقات برنج در رشت به اجرا گذاشته شد. در این بررسی از 9 رقم محلی و اصلاح شده و پنج لاین آزمایشی استفاده و آزمایش در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. در پایان فصل زراعی، پس از رسیدن هر رقم و لاین ارزیابی صورت گرفت و دو فاکتور درصد آلودگی و شاخص بیماری محاسبه شد.
در میان ارقام آزمایشی، رقم اصلاح شده بجار با درصد آلودگی 84/17% و شاخص بیماری 21/1 متحملترین رقم بود و رقم سپیدرود پس از آن در مرتبه دوم قرار گرفت. در حالی که رقم اصلاح نشده حسنی با درصد آلودگی 11/46% و شاخص بیماری برابر 2 حساسترین رقم بود. در میان لاینها، لاین 221 و 305 به ترتیب متحملترین و حساسترین لاین بودند و درصد آلودگی در آنها به ترتیب 78/15% و 69/53% و شاخص بیماری نیز به ترتیب 17/1 و 13/2 بود. شاخص بیماری نشان دهنده شدت بیماری روی هر پنجه است و عامل مهمی در مقایسه میزان تحمل ارقام و لاینها به شمار میرود.
بهرام شریف نبی، قدرتاله سعیدی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
بوتهمیری گلرنگ یکی از مهمترین بیماریهای گلرنگ درمنطقه اصفهان است. هدف از این بررسی شناخت عامل بیماریزای بوته میری در منطقه اصفهان و ارزیابی مقدماتی مقاومت نسبی ژنوتیپهای مختلف گلرنگ به این بیماری بود. در این پژوهش با نمونه برداری از بوتههای آلوده از مزارع گلرنگ در منطقه اصفهان، گونههای مختلف فوزاریوم جداسازی شده و برای اثبات بیماریزایی جدایههای قارچ، از دو روش آزمایشگاهی و گلخانهای استفاده شد. در ضمن 60 ژنوتیپ گلرنگ شامل لاینهای اصلاحی انتخاب شده از تودههای بومی مختلف و ژنوتیپهای خارجی به منظور بررسی عکسالعمل آنها به بیماری در یک طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. آلودگی مصنوعی بوتهها از طریق تزریق سوسپانسیون اسپور قارچ عامل بیماری با غلظت 106 اسپور در هر میلیلیتر سوسپانسیون در قسمت پائین طوقه و در مرحله طویل شدن بوتهها (8 هفته بعد از کاشت) انجام گردید و طول منطقه نکروزه شدن در طوقه گیاه و درصد مرگ و میر مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج آزمایـش نشان داد که عامل بیـماری بوته میری گلرنگ در منطقه اصـفهان قارچ Fusarium solani بود و تفاوت معنیداری بین ژنوتیپها از لحاظ عکسالعمل به بیماری وجود داشت. مقاومترین و حساسترین ژنوتیپ به ترتیب لاینهای اصلاحی IUTE14310 و IUTC121 با میانگین نکروزه شدن 67/9 و 33/28 میلیمتر و میزان مرگ و میر 32 و 70% بودند. براساس میانگین نکروزه شدن و درصد مرگ و میر، ژنوتیپها بهصورت معنیداری به 5 گروه مشخص شامل مقاوم (7 ژنوتیپ)، نسبتاً مقاوم (19 ژنوتیپ)، متحمل (29 ژنوتیپ)، نسبتاً حساس (3 ژنوتیپ) و حـساس (2 ژنوتیپ) گروهبندی شدند. واریـتههای تجاری خارجـی شامـل AC Stirling و Saffire در گـروه متحمل و AC Sunset در گـروه نسبتاً مقـاوم قرار داشتـند. توده بومی کوسه که در منطقه اصفهان بهطور وسیع کشت میگردد، جزء گروه ژنوتیپی حساس بود. ضرایب تنوع فنوتیپی (85/23%) و ژنتیکی (32/18%) و وراثتپذیری عمومی نسبتاً بالا (59%) برای نکروزه شدن و همچنین ضرایب تنوع فنوتیپی (25%) و ژنتیکی (21%) و وراثت پذیری عمومی بالا (73%) برای میزان مرگ و میر نشان داد که تنوع ژنتیکی کافی برای مقاومت به بیماری وجود دارد و انتخاب برای ژنوتیپهای مقاوم به بیماری پوسیدگی ریشه فوزاریومی میتواند مؤثر باشد.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجهعلی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در سال 1376 در تاکستان دانشگاه صنعتی اصفهان و تاکستان ذوب آهن اصفهان تغییرات فصلی تراکم جمعیت پورههای زنجرک مو Arboridia kermanshah Dlabola و پیشرفت علائم آسیب ناشی از آن بررسی گردید. برای بررسی تغییرات فصلی تراکم جمعیت پورهها و آسیب ناشی از آن (بی رنگی برگ) از برگ درختچههای مو به صورت هفتگی نمونهبرداری شد. نمونهها از سه ارتفاع مختلف 10 بوته مو در هر تاکستان گرفته شد و هر سه برگ گرفته شده یک واحد نمونه برداری منظور گردید. به منظور جمعآوری پورهها از روش شمارش مستقیم استفاده شد و درصد آسیب وارده به برگها به کمک دستگاه پلانیمتر برآورد میشد. در این بررسیها قفسهای مخصوصی برای بررسی میزان آسیب وارده توسط سنین مختلف پورگی پورهها به کار گرفته شد و میزان آسیب سنین مختلف نسبت به هم محاسبه گردید. تغییرات فصلی درصد آسیب زنجرک مو تا زمان برداشت محصول دو دوره فعالیتی نشان داد. آستانه آسیب برای پورههای زنجرک مو 80 پوره روز مؤثر در سن1 و یـا حضـور 12-11 عدد پوره سن اول و تغذیه به مدت 7 روز محاسبه گردید که از آن مرحله به بعد با افزایش بیشتر تراکم پورهها میزان خسارت ناشی از پورهها قابل ملاحظه شده و به شدت افزایش مییابد.
محمدرضا جزائری، عبدالمجید رضائی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش خشکی بر صفات زراعی و نیز ارزیابی پتانسیل تحمل به خشکی 20 ژنوتیپ یولاف انجام شده است. ژنوتیپها تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A و در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپها در هر دو شرایط رطوبتی برای همه صفات به جز برای ارتفاع در مرحله خوشهدهی و عملکرد بیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی معنیدار بود. تفاوت تیمارهای رطوبتی برای تمام صفات معنیدار شد. درصد کاهش صفات در اثر تنش رطوبتی نشان داد که بیشترین و کمترین کاهش به ترتیب به عملکرد دانه در واحد سطح و روز تا خوشهدهی مربوط بود. همچنین اثر متقابل ژنوتیپ و تیمار رطوبتی برای صفات تعداد روز تا خوشهدهی، عملکردهای دانه و بیولوژیک و وزن هزار دانه معنیدار بود. برای ارزیابی مقاومت به خشکی این ارقام از تحمل، متوسط تولید، شاخص حساسیت به خشکی، میانگین هندسی تولید و شاخص تحمل به تنش استفاده شد. به نظر میرسد از بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخص تحمل به تنش، مناسبترین معیار برای شناسایی و معرفی ژنوتیپهای متحملتر میباشد. همبستگی رتبه ارقام بر اساس این شاخص و عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش به ترتیب برابر 93/0 و 87/0 بود. بر اساس این شاخص ارقام بویر و پیسلی به عنوان متحملترین ژنوتیپها معرفی شدند.
خیراله ابولحسنی، قدرت اله سعیدی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور ارزیابی تحمل به خشکی لاینهای انتخاب شده از تودههای بومی گلرنگ (Carthamus tinctorius) آزمایشی در سال 1381 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این آزمایش 12 لاین اصلاحی انتخاب شده از تودههای بومی گلرنگ همراه با دو رقم خارجی و یک توده بومی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و در دو رژیم رطوبتی شامل آبیاری بر اساس 50% و 85% تخلیه رطوبت از خاک مزرعه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی، تفاوت معنیداری در سطح احتمال 1% از لحاظ عملکرد دانه بین ژنوتیپها مشاهده گردید. اثر متقابل بین ژنوتیپ و رژیم رطوبتی نیز در سطح احتمال 5% معنی دار بود. بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط (روش اسنلر و دمبک) نشان داد که در بین ژنوتیپها، ژنوتیپ H27 بیشترین واکنش تحمل را دارا بود و در رژیمهای آبیاری 50% و 85% تخلیه رطوبتی به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 3353 و 3072 کیلوگرم در هکتار بود. رقم مورد کشت در اصفهان (توده کوسه) بیشترین واکنش حساسیت به خشکی را نشان داد و در این رژیمهای رطوبتی به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 3525 و 2394 کیلوگرم در هکتار بود. با بررسی شاخصهای مختلف تحمل و حساسیت به تنش رطوبتی (SSI، STI، TOL، GMP و MP)، به نظر میرسد که STI مناسبترین شاخص برای شناسایی ژنوتیپهای متحملتر بود و بر اساس این شاخص، لاین 2428 E به عنوان متحملترین و رقم خارجی Ac-Sunset (از کشور کانادا) به عنوان حساسترین ژنوتیپ معرفی شدند. عملکرد دانه ژنوتیپ 2428 E در رژیمهای آبیاری مذکور به ترتیب برابر 4174 و 3458 کیلوگرم در هکتار و برای ژنوتیپ Ac-Sunset به ترتیب برابر 2004 و 1438 کیلوگرم در هکتار بود.
احمد نظامی، عبدالرضا باقری، حمید رحیمیان، محمد کافی، مهدی نصیری محل،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی امکان ارزیابی تحمل به یخ زدگی گیاه نخود در شرایط کنترل شده با استفاده از دو ژنوتیپ متحمل به سرما (MCC426 و MCC252) و یک ژنوتیپ حساس به سرما (MCC505) اجرا شد. ترکیب ژنوتیپ و خوسرمایی (خوسرمایی و عدم خوسرمایی) در پلات اصلی و درجه حرارتهای صفر، 4- ، 8- ، 12- ، 16- و 20- درجه سانتیگراد به عنوان پلات فرعی در نظر گرفته شدند. از نظر درصد بقای پس از اعمال تیمارهای یخ زدگی تفاوت بین ژنوتیپها معنی دار بود (05/0 ≥ P). بر اساس میانگین دادههای حاصل از اثرات خوسرمایی و دماهای یخ زدگی، درصد بقای ژنوتیپهای MCC426 و MCC252 به ترتیب 41 و 32 درصد بیشتر از ژنوتیپ MCC505 بود. دمای کشنده برای 50 درصد گیاهان (LT50) و دمایی که سبب 50 درصد کاهش در وزن خشک گیاه شد (DMT50) در ژنوتیپ MCC426 به ترتیب 8/10- و 4/8- درجه سانتیگراد و پایینتر از ژنوتیپ حساس (MCC505) بود. با افزایش شدت یخ زدگی رشد گیاه در دوره بازیافت شدیدا کاهش یافت، به نحوی که در دمای ⁰C -12وزن خشک گیاه و ارتفاع ساقه نسبت به تیمار صفر درجه سانتیگراد به ترتیب 63 و66 درصد کاهش یافت. بیشترین خسارت یخ زدگی در ژنوتیپ حساس به سرما (505 MCC) مشاهده شد به صورتیکه تیمار دمایی ⁰C -12 سبب کاهش وزن خشک گیاه و ارتفاع این ژنوتیپ به میزان حدود 90 درصد شد، در حالیکه در این تیمار دمایی در ژنوتیپ MCC426 وزن خشک و ارتفاع گیاه به ترتیب 55 و 49 درصد و در ژنوتیپ MCC252 به ترتیب 60 و 54 درصد کاهش یافت. به نظر میرسد که استفاده از شرایط کنترل شده در تخمین LT50 و DMT50 برای ارزیابی تحمل به یخ زدگی در ژرم پلاسم نخود امکان پذیر است و در برنامههای اصلاحی از این روش میتوان برای به گزینی لاینها استفاده کرد.
اشکبوس دهداری، عبدالمجید رضایی، سید علی محمد میر محمدی میبدی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
نحوه توارث صفات فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل به شوری شامل مقدار تجمع سدیم، پتاسیم، نسبت پتاسیم به سدیم در برگهای جوان گندم و وزن خشک اندامهای هوایی در شش نسل پایه(P1، P2، F1، F2، BC1 و BC2) و تلاقیهای معکوس حاصل از دو تلاقی کارچیا × نیک نژاد و شوراواکی × نیک نژاد در شرایط شوری بالا ( هدایت الکتریکی= 5/22 دسی زیمنس بر متر) مورد مطالعه قرار گرفتند. یک ماه بعد از اعمال شوری محتوای یونی جوانترین برگها و در انتهای فصل رشد وزن خشک اندامهای هوایی بوتهها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین تلاقیهای مستقیم و معکوس معنیدار نیست به جز، برای مقدار پتاسیم در تلاقی برگشتی بین F1 حاصل از کارچیا×نیک نژاد با کارچیا که در سطح احتمال پنج در صد معنیدار گردید. تجزیه میانگین وزنی نسلها مدل افزایشی- غالبیت را برای سدیم و وزن خشک در تلاقی بین کارچیا × نیک نژاد؛ برای سدیم، نسبت پتاسیم به سدیم و وزن خشک در تلاقی شوراواکی × نیک نژاد کافی دانست، اما برای سایر صفات مدلهای پنج پارامتری کفایت کرد. در اکثر مدلها اثر غالبیت معنیدار و نقش مهمتری در کنترل صفات ایفا نمود. اثرات متقابل افزایشی × افزایشی و غالبیت × غالبیت در تلاقی کارچیا × نیک نژاد برای مقدار پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم معنیدار بودند اما، در تلاقی دیگر فقط اثر متقابل غالبیت × غالبیت برای مقدار پتاسیم معنیدار شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس وزنی حاکی از مهمتر بودن واریانس غالبیت برای مقدار سدیم و پتاسیم در هر دو تلاقی بود. این نتیجه با معنیدار شدن تفاوت واریانس تلاقیهای برگشت نیز مشهود بود. در هر دو تلاقی نتایج حاکی از وجود غالبیت ناچیز برای نسبت پتاسیم به سدیم بود، اما برای وزن خشک در تلاقی کارچیا × نیک نژاد غالبیت چند جهته و در تلاقی دیگر عدم وجود غالبیت برای این صفت مشاهده گردید. به طور کلی تنوع ژنتیکی و وراثت پذیریهای عمومی و خصوصی صفات در تلاقی کارچیا × نیک نژاد خیلی بیشتر از تلاقی دیگر بود که نشان دهنده اهمیت نقش والدها در ایجاد تنوع ژنتیکی در نسلهای مختلف میباشد. با مقایسه پارامترهای مختلف واریانس وجود اپیستازی مضاعف در کنترل صفات مقدار پتاسیم (در هر دو تلاقی) و نسبت پتاسیم به سدیم در تلاقی کارچیا × نیک نژاد مشهود گشت. بنابر این برای اصلاح تحمل به شوری باید انتخاب دورهای و به دنبال آن روش شجرهای و یا تلاقی دو والدی با یک روش انتخاب مناسب را در نظر گرفت. وجود اپیستازی غالبیت × غالبیت بیانگر لزوم به تعویق انداختن انتخاب برای تحمل به شوری تا چند نسل میباشد تا این اثرات تثبیت شوند.
مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپهای متحمل به خشکی بر اساس شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصهای اندازهگیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها و امکان انتخاب ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی میباشد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 میباشد. تحلیل همبستگی بین شاخصها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص برای غربال کردن ژنوتیپها مناسب هستند. با توجه به این شاخصها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپهای متحمل به خشکی ژنوتیپهای شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4 و 5 در مجاورت شاخصهای تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشهای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپها را مشخص نمود و ژنوتیپهای شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی و ژنوتیپهای شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاینهای حساس به خشکی شناخته شدند.
عبدالوهاب عبدالهی، رضا محمدی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور ارزیابی توانایی رقابت ژنوتیپهای گندم نان با علفهای هرز در شرایط دیم آزمایشی با 26 ژنوتیپ گندم نان و دو رقم سرداری و آذر 2 به عنوان شاهد در قالب طرح کرتهای خرد شده نواری (اسپلیت بلوک) با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار درسال 82-1381 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود- کرمانشاه) انجام گرفت ، شرایط حذف و عدم حذف علفهای هرز به عنوان فاکتور افقی و ژنوتیپها به عنوان فاکتور عمودی در نظر گرفته شدند. صفات ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، تعداد خوشه و عملکرد دانه گندم، تعداد و وزن خشک علفهای هرز در متر مربع و شاخصهای تحمل تداخل علف هرز و شاخص رقابت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپهای شماره 13، 1، 26 و 8 دارای میانگین عملکرد بیشتری نسبت به شاهدهای آزمایش (ارقام سرداری و آذر 2) در هر دو شرایط وجود و عدم وجود علف هرز بودند. این ژنوتیپها همچنین دارای بیشترین مقدار شاخص تحمل تداخل علف هرز نسبت به شاهدها بودند. بر اساس شاخص رقابت، ژنوتیپهای شماره 1، 9، 13، 26 و 27 به همراه شاهدهای آزمایش از توان رقابت بالایی با علفهای هرز برخوردار بودند. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون نشان داد که متغیرهای ارتفاع بوته، تعداد ساقه و تعداد دانه در سنبله گندم تأثیر مثبت و معنیداری بر میزان تحمل ژنوتیپها در تداخل با علف هرز دارند. بنابراین بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری و با توجه به اهمیت صفات عملکرد دانه در هر دو شرایط وجود و عدم وجود علف هرز و شاخص تحمل تداخل علف هرز، ژنوتیپهای شماره 13، 26، 1 و 8 قابل گزینش هستند، که در شرایط مبارزه با علفهای هرز عملکرد بیشتری از شاهدها داشتند و در شرایط عدم کنترل علفهای هرز عملکرد قابل قبولی داشتند .
معصومه یوسفیآذر، عبدالمجید رضایی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل تحمل به خشکی در 23 لاین 2:4 F گندم حاصل از تلاقی دو رقم ویرمارین (حساس به خشکی) و سرداری (مقاوم به خشکی) انجام شد. آزمایش در قالب دو طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو سطح آبیاری پس از 3±70 و 3±120 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. شاخصهای تحمل و حساسیت به خشکی برای عملکرد محاسبه و تجزیه به مؤلفههای اصلی نیز بر اساس آنها انجام شد. شاخص تحمل هامبلین و رزیل با شاخص حساسیت به خشکی فیشر و مورر همبستگی مثبت و معنیداری داشت. همبستگی این دو شاخص با عملکرد در شرایط تنش و مؤلفه اصلی اول منفی بود. مقدار بالای این مؤلفه ژنوتیپهای با حساسیت کم را معرفی کرد. همبستگی مؤلفه اول با شاخصهای میانگین تولید، میانگین هندسی عملکرد، شاخص تحمل به تنش و میانگین هارمونیک عملکرد، مثبت و بالا بود. ژنوتیپ شماره 2 در شرایط بدون تنش عملکرد بالایی داشت و با وجود حساسیت بالایی که به تنش نشان داد، از نظر این شاخصها بهعنوان ژنوتیپ برتر معرفی شد. ژنوتیپهای شمـاره 4، 17، 11 و 14 عملکرد بالایی در شرایط تنش داشتند و از نظر شاخصها نیز بهعنوان ژنوتیپ برتر معرفی شدند.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، علی مؤمنی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ برنج (45 رقم بومی ایرانی، 25 رقم اصلاح شده و 5 رقم خارجی) در رابطه با تنش شوری در مرحله گیاهچهای و تعیین شاخصهای حساسیت و تحمل بر مبنای ماده خشک، کد ژنوتیپی و نسبت سدیم به پتاسیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط کنترل شده و تنش شوری ( 2/1 ، 4 و 8 دسیزیمنس برمتر) در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت اجرا شد. طول ریشه و ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، درصد سدیم و پتاسیم و کد ژنوتیپی بر اساس روش استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنیدار بودن تفاوت بین ارقام برای کلیه صفات مورد بررسی، وجود تنوع برای آنها را نشان داد. بالاترین و پایینترین وراثتپذیری بهترتیب مربوط به طول ساقه و درصد پتاسیم بود. بررسی کد ژنوتیپی در شرایط تنش نشان داد که طارم محلی، غریب، شاه پسند مازندران و اهلمی طارم با داشتن زیست توده، طول ریشه و ساقه بیشتر و نسبت سدیم به پتاسیم کمتر جزو ارقام متحمل به شوری میباشند، در حالیکه ارقام خزر، سپیدرود، IR28 وIR29 بسیار حساس به شوری بودند. ارقام طارم محلی، اهلمی طارم، رشتی و لاین 5 چپرسر کمترین شاخصهای تحمل، میانگین تولید، حساسیت به تنش، میانگین هندسی، تحمل به تنش و میانگین همساز را برای کد ژنوتیپی داشتند، در حالیکه شاخصهای مذکور برای ارقام خزر و سپیدرود بالا بودند. تجزیه خوشهای بر اساس صفات در شوریهای 4 و 8 دسیزیمنس بر متر ارقام ایرانی را به سه گروه تفکیک کرد. گروه متحمل دارای میانگین کد ژنوتیپی، درصد سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کم و وزن خشک ریشه، ساقه، زیست توده، طول ساقه و ریشه زیاد بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از ارقام متحمل به منظور تلاقی و تهیه جمعیتهای مناسب برای برنامههای اصلاحی استفاده نمود.
صفورا بزی، مصطفی حیدری، نفیسه مهدی نژاد، فروغ عباسی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
جهت مقاومت به شوری، گیاهان علاوه بر تنظیم اسمزی از مکانیسم افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان نیز استفاده میکنند. به منظور بررسی نقش آنزیمهای آنتی اکسیدان کاتالاز (CAT)، اسکوربات پراکسیداز (APX) وگایاکول پراکسیداز (GPX) و دو تنظیمکننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین در میزان تحمل به شوری دو رقم سورگوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1386 در مرکز زیست پژوهشی دانشگاه زابل (بیوسنتر) انجام گرفت. سه سطح شوری شاهد (0)، 100 و 200 میلیمولار نمک NaCl به عنوان فاکتور A و دو رقم سورگوم به نامهای پیام و محلی سیستان به عنوان فاکتور B در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد با بالا رفتن سطح شوری از شاهد به 200 میلیمولار بر میزان فعالیت هر سه آنزیم افزوده شد، به طوری که بالاترین میزان فعالیت این آنزیمها در سطح شوری 200 میلیمولار به دست آمد. به جز CAT میزان فعالیت آنزیمهای APX وGPX رقم پیام بیشتر بود. شوری با تأثیر معنیدار بر دو تنظیمکننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین بر غلظت آنها در دو رقم سورگوم افزود. میزان پرولین رقم محلی بیشتر بود. در این بین بیشترین میزان پرولین مربوط به رقم محلی سیستان بود. در این آزمایش رابطه معنیدار و مثبتی بین میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان با تجمع دو تنظیم کننده اسمزی در بخش هوایی گیاهان به دست آمد که نشاندهنده تأثیر همزمانی هر دو سیستم در تحمل به شوری در گیاه سورگوم به ویژه در رقم پیام است. در بالاترین سطح شوری هر چند بر میزان فعالیت آنزیمها و غلظت تنظیم کنندههای اسمزی در رقم پیام نسبت به شاهد افزوده شد ولی این افزایش با کاهش وزن کل گیاه همراه بود. این امر بیانکننده بالا رفتن هزینه خود نگهداری این رقم از سورگوم از طریق فعال شدن دو سیستم افزایش فعالیت آنزیمی و تنظیم کنندههای اسمزی است که به نوعی شرایط لازم برای ادامه بقای گیاه را در این حالت فراهم میکند.
حمید دهقانی، فرنوش ملک شاهی، بهرام علیزاده،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
از جمله گیاهان دانه روغنی میباشد و به دلیل داشتن درصد بالای روغن و کیفیت مناسب در سال های اخیر (Brassica napus L.) کلزا مورد توجه واقع شده است . به منظور بررسی تأثیر تنش کم آبی در ژنوتیپ های کلزا از نظر عملکرد دانه ، مطالعه شاخص های کمی تحمل به خشکی و شناسایی ژنوتیپ های متحمل به خشکی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ٢٥ ژنوتیپ در ٤ تکرار در دو شرایط تنش و بدون تنش در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. ارزیابی ژنوتیپ ها از نظر تحمل و (STI) تحمل به تنش ،(GMP) میانگین هندسی ،(MP) به خشکی توسط شاخصهای ک می تحمل به خشکی شامل میانگین حسابی صورت گرفت . نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین ارقام کلزا از نظر کلیه (TOL) و تحمل (SSI) شاخصهای حساسیت به تنش شاخصها و عملکرد دانه ژنوتیپ ها در دو شرایط محیطی در سطح احتمال ١% نشان داد . با توجه به تحلیل هم بستگی بین عملکرد دانه در به عنوان شاخص های برتر جهت شناسا یی STI و GMP، MP شرایط تنش و بدون تنش و شاخص های تحمل به خشکی، شاخص های بود که از نظر میانگین Vectra ژنوتیپهای متحمل انتخاب گردیدند . نتایج نشان داد مناسب ترین ژنوتیپ بر اساس شاخصهای فوق ژنوتیپ عملکرد در شرایط تنش با شرایط بدون تنش در وضعیت مناسبی قرار داشت . نمودار چند متغیره بای پلات نیز نشان داد که شاخص های نسبت به یکدیگر دارای بالاترین ضریب هم بستگی بودند و ژنوتیپهای متحمل در مجاورت شاخصهای تحمل قرار STI و GMP ،MP ،Jura ،Modena گرفتند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده از نمودارهای پراکنش سه بعدی و تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ های ،RG4504 ،Olphi به عنوان ژنوتی پهای متحمل به خشکی و ژنوتیپ های Olano و Esbetty ،Zarfam ،Dante ،Vectra ،Eshydromel به عنوان ژنوتی پهای حساس شناسایی شدند. Olpop و GKHelena
مهرنوش اسکندری تربقان، علی رضا آستارایی ، مسعود اسکندری تربقان ، علی گنجعلی ،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
تنش شوری، نقش مهمی در کاهش تولید محصولات زراعی دارد. در اکثر گیاهان، آنیونهای کلر و سولفات آب و خاک عامل اصلی کاهش رشد و عملکرد هستند. برای ارزیابی شاخصهای تحمل و حساسیت به کلر و سولفات آب آبیاری و همچنین تأثیر نیتروژن بر عملکرد گیاه جو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه انجام شد. شاخصهای کمی مقاومت به تنش مانند: میانگین تولید، شاخص تحمل، میانگین هندسی، شاخص حساسیت به تنش، نسبت کاهش عملکرد و شاخص تحمل به تنش براساس عملکرد گیاه در شرایط بدون تنش و تنش، محاسبه شد. همبستگی شاخص تحمل به تنش با عملکرد دانه و عملکرد کاه و کلش گیاه بیشتر از سایر شاخصها بود. بررسی مقادیر استاندارد شده بتا در معادلات عملکرد دانه و کاه و کلش گیاه با شاخص تحمل به تنش نشان داد که تأثیر کلر نسبت به سولفات بر کاهش تحمل گیاه به تنش شوری بیشتر بود. همچنین نسبتهای آنیونی 1: 3 و 1: 2 کلر به سولفات در عملکرد دانه و 1: 2 و 1: 1 کلر به سولفات در کاه و کلش گیاه، بیشترین مقاومت نسبت به تنش شوری را در مقایسه با شرایط مطلوب ایجاد نمودند که مطالعه نمودار پراکنش نیز آن را تأیید نمود.
مصطفی کریمی کاخکی ، علی سپهری ،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
به منظور بررسی اثر کم آبیاری در مرحله زایشی بر کارآیی مصرف آب و تحمل خشکی ارقام آفتابگردان، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینای همدان در سال 1386 انجام گرفت. آبیاری در 6 سطح شامل: آبیاری کامل (شاهد)، کم آبیاری با قطع آبیاری در مرحله غنچه دهی، قطع آبیاری در مرحله گلدهی، قطع آبیاری در مرحله دانه بندی، قطع آبیاری در مراحل غنچه دهی و دانه بندی و قطع آبیاری در مراحل گلدهی و دانه بندی بود. از 4 هیبرید آفتابگردان شامل آذرگل، آلستار، آلیسون و یوروفلور استفاده شد. عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، مقدار آب مصرفی، کارآیی مصرف آب و شاخص های مقاومت به خشکی اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد بیولوژیک (7/11681 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد اقتصادی (0/4854 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (42 درصد) با آبیاری کامل و پس از آن با کم آبیاری در مرحله دانه بندی به دست آمد. در بین ارقام، رقم یوروفلور با عملکرد بیولوژیک معادل 1/10127 کیلوگرم در هکتار، عملکرد اقتصادی معادل 5/4081 کیلوگرم در هکتار و شاخص برداشت 40 درصد بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد. بیشترین کارآیی مصرف آب با دوبار قطع آبیاری در مراحل گلدهی و دانه بندی و سپس قطع آبیاری در مرحله دانه بندی (به ترتیب با 09/1 و 96/0 کیلوگرم در مترمکعب) بهدست آمد. همچنین رقم آلستار و پس از آن یوروفلور به ترتیب با 01/1 و 94/0 کیلوگرم در مترمکعب دارای بالاترین کارآیی مصرف آب در بین ارقام بودند. رقم یوروفلور به عنوان متحملترین رقم شناسایی و کارآیی شاخص تحمل به تنش و شاخص متوسط بهرهوری در شناسایی ارقام متحمل به خشکی که هم در شرایط تنش و هم بدون تنش کمبود آب دارای عملکرد بالایی باشند، مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، کم آبیاری در مرحله دانه بندی کمترین اثر منفی را بر عملکرد و شاخص برداشت داشته و از نظر کارآیی مصرف آب نیز مناسب بود. همچنین رقم یوروفلور ضمن دارا بودن بالاترین عملکرد، تحمل خشکی و شاخص برداشت از کارآیی مصرف آب مناسبی برخوردار بود.
امیر حسین خوشگفتارمنش، الهام السادات رضیزاده، حمیدرضا عشقیزاده، حمیدرضا شریفی، غلامرضا ثواقبی، داود افیونی، مسعود تدیننژاد،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی تحمل به کمبود آهن 30 رقم گندم بهاره در مزرعه تحقیقاتی رودشت اصفهان به صورت آرایش کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی در آزمایش را دو سطح بدون مصرف کود و کوددهی 20 کیلوگرم سکوسترین آهن 138 (6%) در مرحله کاشت و شروع رشد فعال بهاره تشکیل داد. بررسی ارقام گندم از نظر عملکرد دانه در شرایط کوددهی و بدون کوددهی آهن نشان میدهد در اثر مصرف 20 کیلوگرم سکوسترین آهن، عملکرد دانه حدود 14 درصد افزایش یافت. با مصرف آهن عملکرد دانه در همه ارقام گندم مورد مطالعه به جز رقم روشن افزایش یافت. براساس نتایج بهدست آمده، شاخصهای میانگین بارآوری، میانگین هندسی بارآوری و تحمل به تنش مناسبترین شاخصها برای شناسایی و معرفی ارقام متحمل به کمبود آهن بودند. همبستگی هر سه شاخص با عملکرد دانه در هر دو شرایط کمبود و کوددهی آهن مثبت و در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. با شاخص تحمل به تنش، ارقام مورد مطالعه بر اساس پاسخ به کوددهی و پتانسیل عملکرد به گروههای مختلف دستهبندی شدند. براساس هر سه شاخص، رقم قدس، متحملترین و رقم فلات حساسترین رقم به کمبود آهن بود
محمد توانگر، حمید رضا عشقی زاده، مهدی قیصری،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رشد و شاخص بهرهوری مصرف آب هشت هیبرید دیررس ذرت در مقایسه با هیبریدهای رایج منطقه (KSC704 و Maxima-FAO530) تحت شرایط متفاوت آبیاری (آبیاری کامل بر اساس حداکثر تخلیه مجاز رطوبتی 50 درصد و کمآبیاری بهطور متوسط 16 درصد عمق آب کمتر نسبت به آبیاری کامل) و دو مدیریت کاربرد کود نیتروژن (تقسیط سه و 16 قسمتی نیتروژن به مقدار 150 کیلوگرم نیتروژن از منبع کود اوره با 45 درصد نیتروژن) با استفاده از طرح اسپلیت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1396 اجرا شد. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، علوفه و شاخص سطح برگ گیاه در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر برهمکنش اثرات سهگانه مدیریت آبیاری، نیتروژن و هیبرید ذرت قرار گرفت. در بین هیبریدهای مختلف ذرت تحت مدیریت کمآبیاری و تقسیط 16 قسمتی کود نیتروژن هیبرید 719SC بالاترین مقدار کارایی مصرف آب (3/45 کیلوگرم دانه بهازای هر متر مکعب آب) را به خود اختصاص داد. بهطور کلی عملکرد هیبریدهای دیررس مورد مطالعه در مقایسه با هیبریدهای شاهد، 704SC و ماکسیما، در تاریخ کاشت مورد نظر بیشتر بود که با بهکارگیری مدیریت کمآبیاری و تقسیط بیشتر کود نیتروژن میتوان بهرهوری تولید آن را افزایش داد.