12 نتیجه برای تخلخل
مجید افیونی، محمدرضا مصدقی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
اثر روشهای خاکورزی مرسوم (CT) و بدون خاکورزی (NT) بر ویژگیهای فیزیکی خاک و حرکت برومید، در دو مزرعه در ایالت کارولینای شمالی (مزرعه اول با خاک لوم شنی تیپیک پیل یودالتز؛ مزرعه دوم با خاک لوم رسی شنی تیپیک کانهاپل یودالتز) بررسی گردید. گیاه کاشته شده، سویا (واریته آسگرو 6297) بود. در سه موقعیت مکانی شامل ردیف گیاه (R)، ردیف رفت و آمد (T) و ردیف بدون رفت و آمد (N)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، تخلخل کل (TP)، تخلخل درشت (MP) و هدایت هیدرولیکی اشباع (KS) خاک قبل از کاشت گیاه اندازهگیری شد. برای بررسی آبشویی املاح، از برومید پتاسیم (KBr) استفاده گردید. به وسیله دستگاه بارانساز، باران مصنوعی با شدت 27/1 و 08/5 سانتیمتر در ساعت به مدت نیم ساعت روی کرتهای (1m2) تیمار شده با KBr باریده شد. برای تعیین میزان آبشویی Br در خاک، دو روز پس از اولین و دومین باران مصنوعی با فاصله زمانی یک هفته، و در پایان فصل نمونههای خاک از اعماق مختلف گرفته شد.
روش خاکورزی و موقعیت مکانی در هر دو مزرعه، بر ویژگیهای فیزیکی خاک تأثیر معنیداری گذاشت. BD در روش NT بیش از روش CT، و در دریف T بیشتر از ردیف R و N بود. در هر دو مزرعه، TP در روش NT کمتر از روش CT بود. افزایش معنیدار MP در روش NT نسبت به روش CT در مزرعه اول، بیانگر اثر مفید روش NT در بهبود ساختمان خاکهای سبک است، ولی در مزرعه دوم (خاک سنگین) روند برعکس بود. هر چند روند تغییرات KS مانند MP بود، ولی به دلیل ضریب تغییرات زیاد KS، میان دو روش خاکورزی در مورد این ویژگی فیزیکی، اختلاف آماری مشاهده نشد. بیشترین اثر تیمارها بر حرکت برومید، در عمق 0-25 سانتیمتر دیده شد. در هر دو مزرعه، در اولین و دومین نمونهبرداری، غلظت برومید در عمقهای بالایی خاک، در روش CT بیشتر از NT بود، که بیانگر جابهجایی بیشتر Br در روش NT به اعماق پایین خاک میباشد. شدت بارندگی اثر معنیداری بر جابهجایی Br در خاک داشت، و در بارندگی با شدت 08/5 سانتیمتر در ساعت، نسبت به 27/1 سانتیمتر در ساعت، مقادیر بیشتری Br به عمق خاک انتقال یافت. در پایان فصل رشد، تفاوت معنیدار در جابهجایی Br بین دو روش وجود نداشت، ولی کاهش Br در تمام عمقها نسبت به گذشته، گویای انتقال Br به عمقهای پایینتر خاک (120cm) است. در مزرعه اول، به علت بافت سبک و هدایت هیدرولیکی بیشتر خاک، Br به عمقهای پایینتر خاک انتقال یافت.
آزاده صفادوست، محمدرضا مصدقی، علی اکبر محبوبی، عباس نوروزی، قاسم اسدیان،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
افزایش فرسایش و تراکم خاک به واسطه کشت مداوم محصولات ردیفی و خاکورزی فشرده از دلایلی است که سبب نگرانی و توجه بیشتر به روشهای خاکورزی حفاظتی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار کوتاهمدت (یکساله) مدیریتهای متفاوت بر ویژگیهای فیزیکی یک خاک لوم شنی تحت کشت ذرت بود. تیمارها شامل سه سیستم خاکورزی (بیخاکورزی، NT؛ خاکورزی با گاو آهن قلمی،CP و خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، MP) و سه سطح کود گاوی کاملاً پوسیده (صفر،30 و60 تن در هکتار) بودند. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده انجام گرفت. سه تکرار از تیمارها به صورت بلوکهای کامل تصادفی به کار رفت. هنگامی که 100 درصد پرچمهای ذرت ظاهر شدند، ضریب آبگذری اشباع (Ks)، تخلخل کل (TP)، تخلخل درشت (Macro–P)، تخلخل ریز (Micro–P) خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در لایههای مختلف خاک تا عمق 5/22 سانتیمتر اندازهگیری شد. خاکورزی و کود دامی دارای اثرات معنی دار بر Log[Ks]، TP، Macro-P و Micro-P بودند. سست و مخلوط شدن کامل خاک سطحی در روش MP، حجم و پیوستگی منافذ را افزایش داد و در نتیجه سبب افزایش Ks، TP، Macro-P و Micro-P نسبت به روش NT شد. افزایش Macro–P در سیستم CP احتمالاً سبب افزایش Ks نسبت به MP گردید. سیستمهای کمخاکورزی MWD را افزایش داده و افزایش کود آلی باعث افزایش MWD در تمامی تیمارهای خاکورزی گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات مثبت کاربرد کود آلی (در دوره کوتاهمدت) بر ویژگیهای منافذ و پایداری ساختمان خاک تحت خاکورزی با گاوآهن برگردندار و گاوآهن قلمی در این منطقه بود.
مهناز ختار، محمدرضا مصدقی، علیاکبر محبوبی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر شوری و سدیمیبودن آب بر توزیع اندازه منافذ و مقدار آب قابل استفاده برای گیاه در دو خاک آهکی رسی و لوم رسی شنی بررسی شد. خاکها با تیمارهای ترکیبی شامل 16 آب با کیفیت متفاوت (مقادیر EC برابر 5/0، 2، 4 و 1-dS m 8 و مقادیر SAR برابر 1، 5، 13 و 18) اشباع شده و پنج بار تر و خشک شدند. سپس مقدار رطوبت در مکشهای ماتریک 0 (θs)، 10 (10θ)، 100 و cm 300 (θFC) و cm 15000 (θPWP) اندازهگیری شد. تفاوتهای 100θ یا 300θ با 15000θ برابر آب قابل استفاده، θs با 10θ برابر تخلخل درشت، 10θ با 100θ برابر تخلخل میانه، و 100θ برابر تخلخل ریز در نظر گرفته شد. تخلخل اولیه دو خاک یکسان بود ولی مقدار بیشتر شاخصهای توزیع اندازه منافذ و θFC، θPWP و AWC را خاک رسی به علت ایجاد تخلخل بیشتر ناشی از آماس به خود اختصاص داد. با افزایش EC، منافذ میانه کاهش یافته و به منافذ درشت و ریز تبدیل شدند. همچنین EC به دلیل کاهش ضخامت لایه پخشیده دوگانه و همآوری ذرات خاک، باعث تبدیل منافذ میانه به منافذ درشت و در نتیجه کاهش θFC و از طرفی باعث ایجاد منافذ ریز جدیدی شد که θPWP را افزایش داد، و در کل منجر به کاهش AWC گردید. افزایش SAR منجر به تخریب و کاهش حجم منافذ میانه و تبدیل آنها به منافذ ریز شد ولی اثر معنیداری بر منافذ درشت نداشت. با افزایش SAR، θFC و θPWP به علت تخریب منافذ ساختمانی، آماس و پراکندگی رسها و افزایش سطوح برای جذب آب، افزایش یافت که این افزایش برای θPWP شدیدتر و مشخصتر بود و در نتیجه AWC کاهش یافت. بنابراین گذشته از اثر ویژه (سمیت) یون سدیم برای گیاه، با افزایش SAR، آب خاک در دسترس گیاه هم کاهش یافت. با افزایش شوری آب آبیاری، اثر تخریبی SAR کاهش یافت و اثر کیفیت آب بر نگهداشت آب خاک رسی بیشتر بود.
مونا لیاقت، فرهاد خرمالی، سید علیرضا موحدی نائینی، اسماعیل دردیپور،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
مطالعات صورت گرفته در برخی خاکهای غرب استان گلستان نشان دادند که علیرغم افزایش بارندگی و حضور کانیهای با ظرفیت تبادلی کاتیونی بالا، مقدار پتاسیم قابل عصارهگیری با استات آمونیوم افزایش نیافت. برای دستیابی به عوامل مؤثر در کاهش این مقدار، به بررسی دقیق کانیشناسی و میکرومورفولوژی حفرات خاکهای مورد مطالعه پرداخته شد. از هر افق خاک این مناطق، 20 نمونه دستخورده و دستنخورده، جهت بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیائی، کانیشناسی و مطالعات میکرومورفولوژی جمعآوری شد. 4 خاکرخ منتخب بهترتیب عبارت بودند از Gypsic Aquisalids، Haploxerepts Typic، Typic Calcixerolls و Typic Hapludalfs. بررسیها نشان دادند علاوه بر مقدار و نوع کانی رسی، حفرات از لحاظ تأثیرشان بر توسعه ریشه و انتقال آب و یونهای محلول، میتوانند بر میزان در دسترس قرار دادن پتاسیم قابل جذب گیاهان موثر باشند. مقدار مناسب رس و غالب بودن کانی اسمکتیت در خاک مالیسولز و نیز فراوانی حفرات بیشتر و غالب بودن حفرات نوع کانال، سبب افزایش مقدار پتاسیم قابل استفاده در این خاک شده است. حال آنکه مقدار رس کمتر، وجود کانی هیدروکسی بین لایهای اسمکتیت، زهکشی ضعیف خاک و احیای آهن (III) کانی اسمکتیت در خاک اینسپتیسولز و همچنین فراوانی نسبتاً کمتر حفرات، سبب شده کمترین میزان پتاسیم قابل استفاده در این خاک دیده شود.
ستار عزتی ، اکبر نجفی،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
افزایش جرم مخصوص ظاهری و کاهش خلل و فرج و میزان نفوذپذیری آب در خاک مهمترین تغییراتی است که حین عملیات چوبکشی زمینی توسط ماشین آلات بهرهبرداری ایجاد میشوند. مطالعه حاضر به بررسی تغییردر خصوصیات فیزیکی شامل جرم مخصوص ظاهری، رطوبت، تخلخل وخصوصیات هیدرولوژیکی شامل نفوذپذیری خاک در مسیرهای چوبکشی زمینی در یک بازه زمانی 20 ساله پرداخته است. بدین منظور 4 مسیر چوبکشی رها شده با خصوصیات مشابه از نظر شرایط خاکی، فیزیوگرافی، اقلیمی با سنین مختلف در جنگلهای حوزه نکاء-ظالمرود در شرق مازندران انتخاب گردید. نتایج نشان داد که با گذشت بیست سال از چوبکشی زمینی آثار تردد ماشین آلات در ترافیک شدید هنوز پابرجاست. در تردد شدید جرم مخصوص ظاهری 42 درصد بیشتر و تخلخل و نسبت پوکی خاک بهترتیب به اندازه 25 و 47 درصد کمتر از ناحیه شاهد بوده است. کمترین میزان نفوذپذیری خاک در ترافیک شدید در مسیر با سن 1-5 سال پس از چوبکشی زمینی ثبت گردید، بهطوریکه در این تیمار 18 دقیقه پس از شروع آزمایش میزان نفوذ آب به داخل خاک قابل اندازهگیری نبوده است. نتایج حاصله در هر مسیر اثبات کرد که با افزایش سن رها شدن خصوصیات فیزیکی و هیدرولوژیکی خاک تخریب شده به مرور زمان در مقایسه با ناحیه شاهد بهویژه در تردد کم تمایل به بازیابی دارند.
مصطفی گودرزی، سید فرهاد موسوی، مجید بهزاد، هادی معاضد،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده
آگاهی از فرآیند انتقال کودهای شیمیایی، مواد رادیواکتیو و دیگر مواد محلول در خاک و محیطهای متخلخل برای درک آثار زیستمحیطی و اقتصادی بسیاری از شیوه-های دفع فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و شهری از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. در این تحقیق، اثر نیروی اسمزی (حاصل از شوریهای 5/0، 1 و 5/1 درصد) بر انتقال بخار آب در سه نوع خاک لوم رسی سیلتی، لوم و لوم شنی با استفاده از یک مدل فیزیکی آزمایشگاهی بررسی شد و سپس از نتایج حاصل از آزمایشها برای صحتسنجی مدل برآورد انتقال بخار آب ارائه شده توسط کلی و سلکر (9) استفاده گردید. نتایج نشان داد که هر چه بافت خاک سنگینتر میشود، میزان انتقال بخار آب به مقدار قابل ملاحظهای کاهش مییابد. در شوری 5/0 درصد و روز پنجم آزمایش، میزان بخار انتقال یافته برای خاکهای لوم شنی، لوم و لوم رسی سیلتی برابر 362/0، 196/0 و 12/0 کیلوگرم بر متر مربع بود. در شوری 5/1 درصد، میزان انتقال بخار در این سه خاک به ترتیب 47/1، 723/0 و 38/0 کیلوگرم بر متر مربع بود. از مقایسه دادههای به دست آمده از آزمایشها با دادههای حاصل از حل مدل کلی و سلکر با استفاده از نرمافزار Mathcad PLUS 6.0 مشاهده گردید که این مدل همخوانی مناسبی با این دادهها دارد. از آنجایی که انتقال بخار آب از خاک-های غیر آلوده به سمت تودههای آلوده میتواند باعث افزایش حجم هاله آلودگی شود، لذا این فرآیندهای فیزیکی و شیمیایی باید در مدلهای انتقال آلودگی در مجاورت منابع غلیظ در نظر گرفته شوند.
مهدی حسینی، سید علیرضا موحدی نائینی، مجتبی زراعت پیشه،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر روشهای مختلف خاکورزی بر تخلخل، رطوبت خاک، دمای روزانه و شبانه خاک، جذب رطوبت توسط گیاه و عملکرد ماده خشک گیاه، پژوهشی در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار، طی سال زراعی 89- 88 در اراضی زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان واقع در سید میران اجرا گردید. 5 روش مختلف خاکورزی شامل شخم با گاو آهن بر گرداندار سوار به عمق (25-20 سانتیمتر) بههمراه یک شخم با دیسک، رویتواتور(17-12 سانتیمتر)، دیسک (10-8 سانتیمتر)، چیزل (30-25 سانتیمتر) و نظام بدون خاکورزی بودند. نتایج نشان داد که در تمام مراحل رشد گندم در عمق 8-0 سانتیمتر بیشترین و کمترین تخلخل خاک مربوط به تیمارهای گاوآهن برگرداندار و نظام بدون خاکورزی بود و در عمق 16-8 سانتیمتر بهجز مراحل قبل از پنجهزنی و برداشت، بیشترین مقدار تخلخل خاک مربوط به تیمار گاوآهن برگرداندار میباشد. افزایش شدت خاکورزی منجر به افزایش خلل و فرجی شده که آب را در پتانسیلهای بیش از 5- بار و کمتر از 15- بار نگهداری میکنند. در مرحله قبل از خوشهدهی، بیشترین و کمترین دما مربوط به نظام بدون خاکورزی و گاوآهن برگرداندار بود. افزایش شدت خاکورزی موجب افزایش مقدار تخلخل خاک و درنتیجه باعث رشد و توسعه بیشتر ریشه گندم شده و همچنین مقدار رطوبت موجود در خاک کاهش یافت که موجب افزایش جذب آب توسط گیاه و عملکرد ماده خشک شد.
حبیب بیگی، گلنوش بنی طالبی، مهدی قبادی نیا،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
افزایش هدایت آبی در خاکهای سنگینبافت مطلوب است. کاربرد پساب معمولاً ساختمان، تخلخل و به دنبال آن هدایت آبی اشباع خاک را تحت تأثیر قرار میدهد. اهداف اصلی این پژوهش بررسی اثر آبیاری دراز مدت با پساب شهری تصفیه شده بر هدایت آبی اشباع و برآورد آن با تابع انتقالی براساس بعد فرکتال بافت در خاک (لومسیلتی) ناحیه طاقانک شهرکرد بود. به همین منظور، سه مزرعه با بافت یکسان ولی تاریخچههای متفاوت کاربرد پساب (آبیاری فقط با آب چاه، آبیاری با پساب شهری به مدت 13 و یا 23 سال) انتخاب شدند. هدایت آبی اشباع (Ks) به روش نفوذسنج مکشی اندازهگیری شد. آبیاری با پساب به مدت 13 سال مقدار Ks خاک را از 7 میلیمتر بر ساعت به سه برابر افزایش داده است در حالی که آبیاری 23 سال با پساب این مشخصه را بیشتر افزایش نداده است. بعد فرکتال بافت از طریق سه رابطه خطیشده جرم- زمان، جرم- قطر، و کرچنکو- ژانگ محاسبه و با جاگذاری در تابع انتقالی راولز- همکاران هدایت آبی اشباع برآورد شد. مقادیر برآورد شده بر پایه بعد فرکتال حاصل از روشهای جرم- قطر و کرچنکو- ژانگ تفاوت معنیداری با مقادیر اندازهگیری شده با نفوذسنج مکشی نداشت و قادر بود اثر کاربرد پساب را بر هدایت آبی اشباع منعکس سازد.
محمدرضا میرزایی، استفان قوی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
جریان ترجیحی هم از لحاظ محیطی و هم از لحاظ سلامت انسان دارای اهمیت بهسزایی است. بهطوری که انتقال سریع آب و در نتیجه آلودهکنندهها و سموم کشاورزی از این طریق وارد خاک و آبهای زیرزمینی خواهند شد. درحالیکه اندازهگیری و کمیسازی آن بسیار مشکل است. در این تحقیق، با استفاده از نمونههای خاک و انجام بارش مصنوعی بهوسیله یک شبیهساز کوچک باران، سعی در کمیسازی میزان جریان ماکروپورها و مدلسازی جریان ترجیحی گردید. در این راستا از دو مدل استفاده شد: 1) مدل موج سینماتیکی ارائه شده توسط جرمان در سال 1984 و 2) مدل توسعه داده شده آن به نام مدل موج سینماتیکی- پخشی ارائه شده در سال 2003 توسط دیپیترو و همکاران. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده توسط دی پینترو و همکاران دارای دقت بیشتری نسبت به مدل جرمان است. سپس، یک روش ابتکاری جهت محاسبه مقدار ماکروپورها بهکار گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که مقدار آب ترجیحی رابطه معنیداری با کل میزان تخلخل خاک ندارد (36/0= R2)، و در مقابل با مقدار ماکروپورها با ضریب تبیین 76/0 R2= (001/0> α) دارای یک رابطه معنیدار است.
سعید رحمتی، علی رضا واعظی، حسین بیات،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
هدایت هیدرولیکی اشباع یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکی خاک است که نقشی عمده در رفتار هیدرولوژیکی خاک دارد. این ویژگی عمدتاً تحت تأثیر خصوصیات ساختمانی خاک قرار میگیرد. توزیع اندازه خاکدانه یکی از معیارهای مهم برای توصیف خصوصیات ساختمانی خاک است که بر Ks تأثیر میگذارد. در این پژوهش تغییرات Ks در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه در یک نمونه خاک کشاورزی بررسی شد. آزمایش در هشت توزیع مختلف اندازه خاکدانه با میانگین وزنی قطر خاکدانه یکسان (9/4 میلیمتر) که شامل درصدهای مختلف اندازه خاکدانه (کمتر از 2، 2 تا 4، 4 تا 8 و 8 تا 11 میلیمتر) بود، انجام گرفت. مقدار Ks بههمراه سایر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه تعیین شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنیدار بین توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه از نظر Ks و نیز فراوانی ذرات معدنی، تخلخل، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی، ماده آلی و کربنات کلسیم وجود دارد. مقدار Ks و رس در توزیعهای دارای درصد بالایی از خاکدانههای درشت (4 تا 8 و 8 تا 11 میلیمتر)، بالاتر بود. همبستگی مثبت معنیدار بین Ks و رس، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی مشاهده شد، درحالیکه شن همبستگی منفی نشان داد با این حال همبستگی آن با سیلت، تخلخل و ماده آلی معنیدار نبود. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که رس و پایداری خاکدانه دو ویژگی مهم تعیین کننده مقدار Ks در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه هستند (01/0, P<80/0=2R). پایداری خاکدانه بهعنوان شاخصی مهم برای ارزیابی تغییرات Ks در توزیعهای اندازه خاکدانه بود.
مهران ایران پور مبارکه، مانفرد کخ،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
نابود شدن منابع آبهای زیرزمینی در مناطق ساحلی بهعلت پیشروی آب شور در آبخوانهای این نواحی در حال حاضر یکی از مسائل مهم در تأمین نیازهای آبی در این مناطق است. در نواحی ساحلی، آب شور بهصورت یک گوه از زیر، وارد آبخوان میشود. با توجه به تفاوت چگالی موجود بین آب شور و شیرین یک ناحیه بینابینی بین دو سیال شکل میگیرد. بهمنظور درک بهتر از اهمیت این موضوع، آزمایشها و تحقیقات عددی جریانهای وابسته به غلظت و انتقال مادهی حلشده بهوسیله تانک پرشده از نمونه ماسههای متنوع، کمک زیادی برای دستیابی به این مهم خواهد کرد. در این پژوهش، تانک ماسهای واقعی مذکور، توسط نرم افزار SUTRA شبیهسازی شد. این شبیهسازی شامل پیکربندی، گسستهسازی، تخصیص ویژگی و تعیین شرایط مرزی است. در نهایت ضریب پراکندهپذیری عرضی در مقیاس ماکروسکپی برای سناریوهای مختلف انتقال ماده محلول در این تانک براورد شد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل پراکندگی جریان، هنگام اختلاط آب شور و شیرین و اثر سرعت منفذی جریان، غلظت منبع آلاینده و ناهمگنی محیط متخلخل بر خاصیت پراکندهپذیری جریان است. در این پژوهش، پس از بررسی تأثیر شرایط مرزی متفاوت در مدل SUTRA بر پیشرفت هاله آلودگی آب شور، شبیهسازی مدل نمونه ماسههای ناهمگن و مقایسه نتایج آن با مدل آزمایشگاهی و مدل همگن انجام شد. به عنوان نتیجهای کاربردی از انجام این پژوهش، نمودار تغییرات ضریب پراکندهپذیری عرضی، نسبت به غلظت منبع ورودی و سرعت واقعی جریان ترسیم شد. در شبیهسازی عددی محیط ناهمگن در تمام غلظتها بهاستثنای غلظت C0=35000، با افزایش سرعت جریان، مقادیر ضریب پراکندهپذیری عرضی AT محاسبه شده توسط SUTRA کاهش یافت. در تمام سرعتها بهاستثنای سرعت m/day4u= با افزایش غلظت منبع ورودی، AT براوردشده، افزایش پیدا کرد. همچنین مقادیر ATبدست آمده از مدل SUTRA بیشتر از مقادیر AT آزمایشگاهی بهدست آمد. در شبیهسازی عددی محیط همگن، برای تمام سرعتها، با افزایش غلظت ورودی C0، ضریب پراکندهپذیری عرضی AT افزایش یافت. با توجه به نتایج کاربردی حاصل شده، میتوان راهحل مناسبی برای بهبود کیفیت آبهای زیرزمینی و جلوگیری از اختلاط منابع آبی شیرین و شور ارائه داد.
محسن جواهری طهرانی، سید فرهاد موسوی، چهانگیر عابدی کوپایی، حجت کرمی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
در چند دهه اخیر، استفاده از بتن متخلخل برای پوشش کف پیادهروها و روسازی جادهها بهعنوان رابطی برای جمعآوری رواناب شهری فزونی یافته است. این سیستم از نظر اقتصادی نسبت به دیگر روشهای کاهش آلودگی رواناب بسیار مقرون به صرفهتر است. برای طراحی سیستم کنترل رواناب و کاهش آلودگی آن، نیاز به تعیین خصوصیات هیدرولیکی و دینامیک بتن متخلخل (با و بدون مواد افزودنی) است. در این پژوهش، تأثیر فاکتورهای تیپ سیمان (2 و 5)، نسبت آب به سیمان (0/35، 0/45 و 0/55)، مقدار ریزدانه (صفر، 10 و 20 درصد)، نوع افزودنی (پوکه معدنی، پوکه صنعتی، پرلیت و زئولیت) و میزان افزودنی افزوده شده (5، 10، 15 و 20 درصد) بر خصوصیات فیزیکی بتن متخلخل (تخلخل، هدایت هیدرولیکی و مقاومت فشاری)، هر کدام با سه تکرار، با استفاده از طراحی اثرزدا بررسی شده است. از نرمافزار Qualitek-4 نیز برای بحث نتایج استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که برای بهدست آوردن بیشترین میزان تخلخل در طرح اختلاط بتن متخلخل، باید نسبت آب به سیمان 35/0، صفر درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2 و 15 درصد پوکه صنعتی درنظر گرفته شود. همچنین، نسبت آب به سیمان 55/0، صفر درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2 و 15 درصد پوکه صنعتی بیشترین میزان آبگذری در بتن متخلخل را بهدست میدهد. در نهایت، نسبت آب به سیمان 55/0، 20 درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2، و 5 درصد زئولیت برای حصول حداکثر مقاومت فشاری مورد نیاز است. نتیجه کلی این است که در این پژوهش، بدون طراحی اثرزدا، امکان نتیجهگیری منطقی و با کمترین هزینه وجود نداشت.