5 نتیجه برای تخمیر
صمد صبوری هلستانی، شهرام دخانی، غلامحسین کبیر، رضا شکرانی،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
چهار رقم زیتون کالاماتا، ماری، زرد و فیشمی از شهرستان رودبار تهیه شد. این ارقام با دو روش تخمیر طبیعی و تخمیر هدایت شده با کشت استارتر Lactobacillus plantarum در دمای C 25 ° به مدت 100 روز فرایند شدند و خصوصیات فیزیکوشیمیایی محصول اندازهگیری شد. اندازهگیری اسیدهای آلی با روش HPLC انجام گرفت.
بیشترین اسیدیته کل برحسب اسید لاکتیک، 08/1% (حجم/وزن) در رقم فیشمی تولید شد. به طور متوسط تولید اسیدیته کل در تخمیر طبیعی و در تخمیر هدایت شده به ترتیب در حدود 8/0-1/1 و 7/0-9/0 گرم در 100 میلیلیتر محلول در برگیرنده زیتونها بود. بررسی وضعیت اسیدهای آلی موجود در ارقام زیتون، به وسیله روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، نشان داد که در طی فرایند تخمیر، مقدار دو اسید آلی لاکتیک و استیک در زیتونها اضافه شد، ولی از مقدار اسید مالیک و اسید سیتریک کم گردید. بیشترین اسید لاکتیک در رقم زرد (1/1%) تولید شده است. نوع تخمیر در تولید اسید لاکتیک تفاوتی ایجاد نکرد. بیشترین اسید استیک در رقم زرد و ماری تولید شد، و نیز در تخمیر هدایت شده اسید استیک بیشتری تولید گردد. دو اسید آلی مالیک و سیتریک طی 50 روز اولیه فرایند ناپدید شدند. تغییر اسید سیتریک در تخمیر هدایت شده زودتر انجام گرفت ولی تغییر اسید مالیک به نوع تخمیر بستگی نداشت.
جلال جمالیان، زهرا شیخالاسلامی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
نان غذای اصلی اغلب مردم ایران وتأمینکننده بخش اغظم کالری و پروتئین دریافتی آنها درشهر و روستا میباشد. متأسفانه بهدلیل مصرف آرد با درصد استخراج بالا و عدم رعایت شرایط مناسب تخمیر، میزان اسید فیتیک در نانهای ایرانی زیاد است. اسید فیتیک جذب و دسترسی به عناصری مانند کلسیم، آهن، روی، منیزیم، کرم، مس و حتی پروتئین، کربوهیدرات و چربی را در بدن مختل میسازد و موجب سوء تغذیه ناشی از کمبود این عناصر بهویژه کم خونی فقر آهن میشود. درپژوهش حاضر نخست با استفاده از آرد با درصد استخراجهای متداول نانهای سنگک و لواش ماشینی تهیه گردید و میزان اسید فیتیک در آنها تعیین شد. سپس اثر تیمارهای مختلف مانند مقدار مخمر، زمان تخمیر و درصد استخراج روی اسید فیتیک نان بررسی گردید. با توجه به کاهش مقدار اسید فیتیک و حفظ خواص تکنولوژیک بهترین تیمارهای نان انتخاب و بر روی آنها آزمونهای اندازهگیری پروتئین، خاکستر، چربی و رطوبت، آزمونهای ارزیابی کیفیت تغذیهای مانند تعیین میزان آهن و لیزین قابل استفاده و همچنین ارزیابی ارگانولپتیک (بافت،رنگ مغز و پوسته، طعم و بو) انجام شد.
نتایج نشان داد که حذف کامل اسید فیتیک از نانهای لواش و سنگک در این شرایط غیر ممکن است، ولی در مورد نان لواش ماشینی تیمار 5/2 درصد مخمر، 4 ساعت تخمیر و مخلوط 50 : 50 آردهای 81 و 5/86 درصد استخراج و در مورد نان سنگک تیمار 5/2 درصد مخمر، 4 ساعت تخمیر و مخلوط 50 : 50 آردهای 5/86 و 5/97 درصد استخراج از نظر میزان اسید فیتیک کاهش قابلملاحظهای داشتند و از نظر حفظ خواص تغذیهای مشخص شد که مقدار لیزین هر یک، مشابه مقدار آن در نانهای شاهد و مقدار آهن قابل استفاده در این تیمارها بالاتر از نانهای شاهد بود. در ارزیابی ارگانولپتیک تفاوت معنیداری (در سطح 5 درصد ) بین نانهای حاصل از تیمارهای فوق و نانهای شاهد ملاحظه نشد و همچنین از نظر توجیه تکنولوژیک و اقتصادی، این تیمارها بهترین تیمارهای آزمایش شناخته شدند.
رضا حجت انصاری، معظم حسن پور اصیل، عبدالله حاتم زاده، بابک ربیعی، شیوا روفیگری حقیقت،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات تئافلاوین و تئاروبیژن در زمان تخمیر (اکسیداسیون) و اثر آن بر روی شفافیت و رنگ کل در چای سیاه در سال زراعی 1383 در مرکز تحقیقات چای کشور در لاهیجان انجام گردید. درصد تئافلاوین، تئاروبیژن، رنگ کل و شفافیت در دو رقم امیدبخش 100 و هیبرید طبیعی چینی، در زمانهای برداشت خرداد، مرداد و مهر و در زمانهای تخمیر 30، 60، 90، 120، و 150 دقیقه اندازهگیری شد. براساس نتایج حاصل از این آزمایش علاوه بر تفاوت ژنتیکی ارقام مورد آزمایش در تولید مواد شیمیایی ایجادکننده کیفیت، تغییرات شرایط آب و هوایی در زمانهای مختلف برداشت و همچنین زمانهای متفاوت تخمیر نیز میتواند تا حد زیادی روی میزان تئافلاوین، تئاروبیژن، رنگ کل و شفافیت اثر بگذارد. همچنین این نتایج بیانگر اثر متقابل بسیار معنیدار رقم × زمان برداشت × زمان تخمیر بر صفات تعیین کننده کیفیت چای سیاه بود. برآورد ضرایب همبستگی بین صفات مورد مطالعه نشان داد که به استثنای همبستگی بین تئاروبیژن و شفافیت، همبستگی بین سایر صفات در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه روابط رگرسیونی بین زمان تخمیر به عنوان متغیر مستقل و هر یک از صفات مورد مطالعه به عنوان متغیر وابسته، رابطه رگرسیونی خطی بسیار معنیداری بین زمان تخمیر با تئافلاوین و شفافیت مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون چند متغیره بین شفافیت به عنوان متغیر وابسته با تئافلاوین و تئاروبیژن به عنوان متغیر مستقل نشان داد که بیش از 56 درصد از تغییرات شفافیت به وسیله تئافلاوین و تئاروبیژن توجیه میشود. همچنین در تجزیه رگرسیون چند متغیره بین رنگ کل به عنوان متغیر وابسته و تئافلاوین و تئاروبیژن به عنوان متغیر مستقل، بیش از 43 درصد از تغییرات رنگ کل به وسیله تئافلاوین و تئاروبیژن توجیه شد .
آرش کوچکی، علیرضا صادقی، فخری شهیدی، سید علی مرتضوی، مهدی نصیری محلاتی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از خمیرترش دارای کشت های آغازگر اختصاصی جهت فراوری نان بربری و کاهش بیاتی آن بود . ابتدا برای تهیه خمیرترش، سلول های تازه میکروبی با تعداد کلنی معین، توسط سانتریفوژ از کشت اولیه باکتری های ٠% وزنی از مخمر خشک فعال / ١% وزنی نسبت به آرد از این سلول ها و ٢٥ / اسید لاکتیک جدا شدند. سپس معادل ٥ ١٦ و ٢٤ ساعت، تأثیر ، با مقادیر یکسانی از آب و آرد مخلوط گردید. تأثیر فاکتور زمان تخمیر در سه سطح ٨ Saccharomyces cerevisiae sanfransicencis Lactobacillus - ٣٢ و ٣٦ درجه سانت ی گراد و تأثیر سه نوع کشت آغازگر ١ ، فاکتور دمای تخمیر در سه سطح ٢٨ و ٣- مخلوط هر دو لاکتوباسیل به نسبت مساوی، بر تهیه خمیرترش ارزیابی شد. پس از فراوری یکسان Lactobacillus plantarum -٢ نمونه ها جهت بررسی میزان بیاتی از آزمای ش های سفتی بافت و حجم مخصوص نان استفاده شد. حجم مخصوص نان های تولیدی و سفتی ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از پخت، تعیین گردید. این آزمای شها در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی، به ، بافت آنها در تناوب های زمانی یک، ۲۴ روش فاکتوریل و با چهار تکرار انجام شدند . جهت بررسی رابطه بین عوامل مؤثر بر تخمیر با سفتی بافت و حجم مخصوص نان از رگرسیون چند متغیره اس تفاده شد و مدل های رگرسیونی بر حسب نوع کشت آغازگر به منظور پیش بینی میزان بیاتی ارائه گردید. نتایج حاصل ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از پخت در مقایسه با نمونه ، نشان می دهند تأثیر خمیرترش در کاهش بیاتی نان بربری، در فواصل زمانی یک، ۲۴ علاوه بر این در فاصله زمانی ۷۲ ساعت پس از پخت، نمونه فراوری شده توسط .(P ≤۰/ شاهد، معن یدار است ( ۰۵ در دمای تخمیر ۳۲ درجه سانت یگراد و زمان تخمیر ۲۴ ساعت دارای بیشترین مقدار افزایش حجم و کمترین میزان بیاتی بود. L. plantarum
آشور محمد قره باش، تقی قورچی، سعید حسنی، نورمحمد تربتی نژاد، هرمز منصوری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
آزمایش به منظور بررسی امکان پرورش برههای شیرخوار با جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه جیرههای آغازین با نسبتهای مختلف کنسانتره بر سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای تخمیری شکمبه، متابولیتهای خون و ادرار انجام شد. تعداد30 رأس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزگی پس از دریافت 48 ساعت آغوز، از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در قفس های انفرادی قرار داده شده، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. روش آماری مورد استفاده طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3× 2 که در آن عامل اول اثر غذای مایع (شیر مادر و جایگزین شیر) وعامل دوم اثر جیرههای آغازین (جیره اول 100 درصد کنسانتره آغازین، جیره دوم دارای 67 درصد کنسانتره آغازین و 33 درصد یونجه خشک، جیره سوم دارای 33 درصد کنسانتره آغازین و 67 درصد یونجه خشک) بود. میانگین pH، کل اسیدهای چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اورهای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، ترکیبات پورینی ادرار، پورینهای میکروبی و شاخصهای سنتز پروتئین میکروبی در بین برههای تغذیه شده با شیر میش و شیر جایگزین اختلاف آماری معنیدار نداشت. میانگین pH و کل اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه (01/0P<) و بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورینهای میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی در بین برههای تغذیه شده با جیره آغازین دارای 100 درصد کنسانتره با دو جیره دیگر، میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورینهای دفعی ادرار (05/0P<) در برههای تغذیه شده با هر سه جیره آغازین بهطور معنیداری متفاوت بود. این آزمایش نشان داد که تغذیه جایگزین شیر به برههای شیرخوار هیچگونه اثری در فراسنجههای تخمیری مایع شکمبه، سرم خون و سنتز پروتئین میکروبی در مقایسه با شیر میش نداشت، در حالی که تغذیه برههای شیرخوار با جیره آغازین دارای نسبت کنسانتره بالاتر سبب سنتز پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجههای تخمیری شکمبه و خون شد.