3 نتیجه برای ترویج کشاورزی
حسن صدیقی، مجید بگلریان،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
عملکرد ضعیف نظام ترویج دولتی، همراه با بحرانهای مالی سبب شده تا بسیاری از کشورها به رهیافت خصوصیسازی ترویج کشاورزی به طور جدی بیندیشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نگرش مدیران ارشد سازمانهای جهاد کشاورزی نسبت به خصوصیسازی ترویج کشاورزی بود. تعداد 107 نفر از مدیران ارشد (شامل رؤسای سازمانها، و معاونان آنان)، و مدیران بخش ترویج کشاورزی نیز به طور نمونهگیری کاملاً تصادفی به عنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند که از 20 سازمان جهاد کشاورزی واقع در 20 استان کشور بودند. این پژوهش به روش پیمایشـی ( Survey research ) انجـام شد. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از مخاطبان، پرسشنامهای طراحی و تدوین شد که روایی محتوایی (Content validity) آن توسط اساتید صاحبنظر به دست آمد. به منظور احتساب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنـگی (Pilot test) انجام شد و ضریب اعتبار (کرونبـاخ آلفا) 81/0، و 89/0 برای بخشهای اول و دوم پرسشنامه به دست آمد که نشان میدهد سوالات از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج این بررسی نشان میدهد 83/93% از پاسخگویان نگرشی مثبت به خصوصیسازی داشتهاند، ولی اکثر آنها بر این باورند که بسترسازی مناسب برای اجرای این راهکار در جامعه کشاورزی کشور ما هنوز ایجاد نشده است. این یکی از چالشهای اساسی فرا روی خصوصیسازی ترویج کشاورزی محسوب میشود که لازم است با بهبود شاخصهای اقتصادی که بنیاد هرتیج (Hertaige ) نیز به آن اشاره نموده نه تنها شرایط مناسب برای خصوصیسازی ترویج کشاورزی فراهم آید، بلکه برای آزادسازی سایر بخشهای اقتصادی و کشاورزی نیز فراهم گردد. در این پژوهش سابقه خدمت افراد با نگرش آنان نسبت به خصوصیسازی ترویج کشاورزی (22/0=r ) رابطه مثبت و معنیداری دارد.از این مطالب چنین استنباط میشود که هر قدر بر سابقه خدمت افراد افزوده میشود، نگرش مثبتتری نسبت به خصوصیسازی ترویج و آموزش کشاورزی پیدا میکنند. آزمون رگرسیون چند متغیره) Multivariate Regression Analysis ( نشان میدهد که مجموعه متغیرهای مستقل تحقیق به روش سلسله مراتبی (Hierachical ) 17/4% (R2 =0/174 ) از میزان نوسانات متغیر وابسته را تبیین میکنند. از این مطلب چنین استنباط میشود که احتمالاً متغیرهای بسیار دیگری وجود دارند که در میزان نگرش مخاطبان تأثیرگذار هستند که در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفتهاند که این خود زمینهای برای پژوهشهای آتی خواهد بود.
علیاصغر شاهرودی ، محمد چیذری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران با رویکرد مقایسه دو گروه کشاورزان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن میباشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و علّی- مقایسهای میباشد. کشاورزان شبکههای آبیاری در استان خراسان رضوی جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای 335 کشاورز به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس و متخصصان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و شرکت سهامی آب منطقهای در استان خراسان رضوی بهدست آمد. پایایی ابزار پژوهش نیز با انجام آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسشنامه در شبکه آبیاری تبارک آباد قوچان مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب اطمینان آلفای کرونباخ (α) برای بخشهای مختلف بین 73/0 تا 86/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که برخی از متغیرهای تحقیق نظیر میزان تحصیلات، سطح زیر کشت آبی، درآمد سالیانه، تماسهای ترویجی، مؤلفههای سرمایه اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری با نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این بین میانگینهای ابعاد نگرشی کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران در دو گروه پاسخگویان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای عملکرد کشاورزان در زمینه مدیریت آب زراعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری 1/61 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان را نسبت به مشارکت در تعاونی آببران پیشبینی میکند.
ملیحه فلکی، حسین شعبانعلی فمی، هوشنگ ایروانی، حمید موحد محمدی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
رشد و توسعه سریع و روزافزون فناوری اطلاعات (IT) به کمک رایانه و ارتباط از راه دور را میتوان بزرگترین عامل تغییر و تحول در نظام ترویج کشاورزی به شمار آورد. همان عاملی که راه را برای شکلگیری و پیشبرد دیگر تغییرات هموار ساخته است. امکانات بالقوه فراوانی برای کاربرد فناوری اطلاعات در نظام ترویج کشاورزی وجود دارد. یکی از عواملی که برای به فعل درآمدن این امکانات نقش اساسی دارد، دیدگاهها و نگرشهای افراد استفاده کننده از آن میباشد. نگرش دستاندرکاران امر، عامل بسیار مهمی در پذیرش یا عدم پذیرش فناوری اطلاعات میباشد. نگرش مثبت باعث میگردد حتی اگر کاربران میزان مهارت اندکی در این رابطه در محیط کاری خود داشته باشند، برای استفاده از این فناوری در محیط کاری شان از خود علاقه نشان دهند. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش کارشناسان ترویج کشاورزی در زمینه بهکارگیری فناوری اطلاعات در ترویج کشاورزی انجام گردیده است. این تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق را 1145 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی کشور تشکیل دادهاند که بر اساس طبقهبندی ششگانه وزارت جهاد کشاورزی و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب تعداد 241 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده گردید که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید گردید. همچنین با توجه به این که حداقل ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده در بخشهای گوناگون پرسشنامه 75/0 بود به نظر میرسد ابزار تحقیق از پایایی مناسبی برخوردار باشد. در نهایت دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین نگرش کارشناسان ترویج و متغیرهای سن، میزان تحصیلات، میزان آشنایی با رایانه و اینترنت، میزان بهکارگیری رایانه و تسلط به زبان انگلیسی رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که زنان نگرش مثبتتری نسبت به مردان در زمینه بهکارگیری فناوری اطلاعات در ترویج داشتند. نتایج حاصل از مقایسه میانگینها تفاوت معنیداری را بین نگرش کارشناسان با مدرک تحصیلی فوق دیپلم و دکتری نشان میدهد. همچنین تفاوت معنیداری بین نگرش کسانی که به رایانه دسترسی نداشتند و کسانی که به رایانه در محل کار و منزل دسترسی داشتند، مشاهده گردید.