جستجو در مقالات منتشر شده


24 نتیجه برای تنوع ژنتیکی

فرهاد قوامی، عبدالمجید رضایی، سیروس عبدمیشانی ، احمد ارزانی،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

تنوع الگوی پروتئین‌های ذخیره‌ای دانه با استفاده از روش الکتروفورز ژل پلی‌اکریلامید در حضور سدیم دو دسیل سولفات و ارتباط احتمالی آنها با برخی صفات مورفولوژیک و فنولوژیک، در 193 نمونه از کلکسیون ماش ایران مورد مطالعه قرار گرفت. الکتروفورز پروتئین‌های دانه شش الگوی متفاوت را آشکار ساخت، که تنها در 2 نوار آلبومین و 4 نوار گلوبولین موجود در محدوده وزن مولکولی 23500 تا 34000 دالتون متفاوت بودند. الگوهای 1 و 2 فراوانی قابل توجهی داشتند ولی فراوانی سایر الگوها اندک بود و به احتمال قوی در زمانهای نزدیک‌تری در سیر تکاملی ماش به وجود آمده‌اند. تجزیه خوشه‌ای کشورها و شهرها با استفاده از فراوانی زیر واحدهای آلبومین و گلوبولین، حاکی از عدم ارتباط بین تنوع جغرافیایی با فواصل تشابه حاصل از فراوانی زیر واحدها بود. همبستگی صفات مورفولوژیک با زیر واحدهای آلبومین و گلوبولین نشان‌دهنده ارتباط میان زیر واحدهای G1 و   G 2 با روز تا شروع رسیدگی و همچنین وزن هزار دانه بود. بنابراین، انتخاب بر اساس الگوی پروتئینی در مراحل اولیه برنامه‌های به‌نژادی می‌تواند در افزایش عملکرد و زودرسی موثر واقع شود.
محمود عظیمی، سیروس مسیحا، محمد مقدم ، مصطفی ولیزاده،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده

به منظور بررسی میزان تنوع ژنتیکی در پیازهای بومی ایران آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام پذیرفت. تعداد 16 توده پیاز بومی برای صفات مختلف، در شرایط مزرعه‌ای و از نظر پروتئین‌های کلی بذر با الکتروفورز عمودی SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفت.

 بر اساس تجزیه واریانس داده‌ها، بین توده‌ها از نظر رنگ برگ، سفتی بافت پیاز، میانگین عملکرد پیاز تک بوته و تعداد لایه‌های خوردنی پیاز اختلاف معنی‌داری وجود داشت. توده‌های همدان 148-98، اراک 96-98، اراک 87-98، زنجان 223-98 و اراک 103-98 به ترتیب بالاترین میانگین عملکرد تک بوته را به خود اختصاص دادند. به طور کلی اختلاف معنی‌دار بین توده‌ها از نظر بسیاری از صفات، نشانگر وجود تنوع ژنتیکی در ژرم‌پلاسم پیاز ایرانی می‌باشد. نتایج حاصل از تجزیه کلاستر توده‌ها برای صفات زراعی و میانگین عملکرد تک بوته مشابه هم بود و 16 توده ارزیابی شده در 4 گروه متفاوت قرار گرفتند. تجزیه کلاستر بر مبنای الگوهای نواربندی، دو گروه متفاوت را در بر داشت و با نتایج تجزیه کلاستر برای صفات زراعی مطابقت نداشت. با انجام تجزیه به مولفه‌های اصلی، دو مولفه اول 58/97% از کل واریانس متغیرهای اولیه را توجیه کردند. عملکرد مهم‌ترین نقش را در تبیین مولفه اول داشت و در مرتبه بعدی وزن خشک قرار داشت. در مولفه دوم وزن خشک و قطر پیاز بیشترین تاثیر را دارا بودند. در مجموع، تجزیه به مولفه‌های اصلی نیز توانست گروه‌های حاصل از تجزیه کلاستر برای صفات زراعی را از همدیگر متمایز نماید. هر کدام از گروه‌ها از نظر برخی صفات برتر از سایر گروه‌ها بودند. به عنوان مثال گروه متشکل از توده‌های همدان، زنجان و اراک از بیشترین عملکرد تک بوته، وزن خشک و قطر پیاز برخوردار بود.


اشکبوس دهداری، عبدالمجید رضایی، مصطفی مبلی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

این پژوهش به منظور ارزیابی ویژگی‌های زراعی 19 توده بومی پیاز ایرانی و یک رقم خارجی، گروه‌بندی آنها و شناسایی عوامل پنهانی و غیرقابل اندازه‌گیری، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال 1377 اجرا شد.

نتایج تجزیه واریانس گویای وجود تنوع بسیار زیاد میان ژنوتیپ‌ها، از نظر تمام ویژگی‌های مورفولوژیک و زراعی بود. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی به وزن خشک بوته و کمترین آن به شمار روز تا سبز شدن تعلق داشت. وزن تر بوته، عملکرد 30 بوته و عملکرد کل نیز دارای ضرایب تنوع ژنتیکی گسترده‌ای بود. قابلیت توارث عمومی صفات بسیار زیاد بود. ژنوتیپ‌ها بر پایه تجزیه خوشه‌ای و نمودار پراکنش ژنوتیپ‌ها برحسب دو متغیر متعارف اول، در چهار گروه با ویژگی‌های زراعی متفاوت قرار گرفتند. تجزیه‌ متغیرهای متعارف بر پایه 9 صفت زراعی، سه متغیر را معرفی نمود که 9/99 درصد از تنوع کل بین داده‌ها را توجیه نمودند. تجزیه به مؤلفه‌های اصلی، چهار مؤلفه را مشخص کرد که 3/87 درصد از تنوع داده‌ها را تبیین کردند. تجزیه به عامل‌ها، سه عامل پنهانی را شناسایی کرد که 5/95 درصد تنوع کل را تبیین نمودند. عامل‌های اول و دوم به ترتیب مربوط به سازگاری و انتقال مواد فتوسنتزی بودند، و در عامل سوم ارتفاع، قطر و وزن غده به طور مثبت و حساسیت به فوزاریوم به شکل منفی بار بیشتری داشتند.


قدرت الله سعیدی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

بزرک (.Linum usitatissimum L) گیاهی است دانه روغنی با سازگاری گسترده، که روغن ژنوتیپ‌های معمولی آن به لحاظ ترکیب خاص اسیدهای چرب مصارف صنعتی دارد. روغن ژنوتیپ‌های جدید حاصل از جهش‌زایی، از نظر ترکب اسیدهای چرب مانند روغن آفتاب‌گردان بوده و می‌تواند به مصارف خوراکی برسد. این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ویژگی‌های زراعی و پتانسیل تولید ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی بزرک در منطقه اصفهان انجام گردید. در این پژوهش، به منظور ارزیابی ژنوتیپ‌ها از طرح آماری ارزیابی مقدماتی آگمنت استفاده شد.

 نتایج نشان داد که میانگین شمار گیاهچه در متر مربع، در ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب 178 و 367، و دارای ضریب تغییرات 70 و 10 درصد بود. طول دوره رشد ژنوتیپ‌ها نیز متنوع و در دو گروه با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب 89-116 و 89-128 روز بود. ارتفاع گیاه در ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب بین 57 تا 86 و 49 تا 73 سانتی‌متر نوسان داشت. عملکرد دانه نیز تنوع چشم‌گیری نشان داد، به طوری که ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن خوراکی دارای عملکرد دانه 429-2651 کیلوگرم در هکتار و ضریب تغییرات 35 درصد، و ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن صنعتی دارای عملکرد 779-2389 کیلوگرم و ضریب تغییرات 25 درصد بودند. در این بررسی عملکرد دانه در گیاه هم‌بستگی زیاد و مثبت با شمار انشعابات پایه‌ای (**77/0=r) و شمار کپسول در گیاه (**93/0=r)، ولی هم‌بستگی زیاد و منفی با شمار گیاه در واحد سطح (**66/0-=r) نشان داد. بر پایه نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون، شمار کپسول در گیاه، شمار بذر در کپسول و وزن دانه به ترتیب مهم‌ترین اجزای عملکرد دانه در گیاه شناخته شدند (96/0=R2)، ولی شمار کپسول در گیاه به تنهایی بیشترین سهم را در تعیین عملکرد دانه داشت (87/0=R2).


علی اعلمی، محمد تائب، عباس لطفی، یعقوب صادقیان مطهر،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

به‌ منظور بررسی‌ تنوع‌ ژنتیکی‌ ارقام‌ و گونه‌های‌ پسته‌ ایرانی‌ از سه‌ آنزیم‌ استراز، پراکسیداز و مالات‌ دهیدروژناز در 30 ژنوتیپ‌ مختلف‌ پسته‌ استفاده‌ شد. نمونه‌ها از برگ‌های‌ تازه‌ درختان‌ پسته تهیه‌ گردید. برای‌ این‌ منظور از بافر استخراج‌ حاوی‌ 20 درصد ساکارز، 01/0 مولار دی‌تیوتری‌تول‌، دو درصد پلی‌اتیلن‌ گلایکول‌ و 8 درصد پلی‌ونیل‌ پلی‌پیرولیدن‌ استفاده‌ شد. برای‌ جداسازی ایزوآنزیم‌ها تکنیک‌ ایزوالکتریک‌ فوکوسینگ‌ با ژل‌ پلی‌اکریل‌آمید با غلظت‌ دو درصد وزنی‌ حجمی‌ آمفولیت‌ به کار رفت. نتایج‌ چندشکلی‌ زیادی‌ را در هر سه سیستم‌ آنزیمی‌ نشان‌ داد، که‌ بیشترین‌ آن‌ مربوط به‌ آنزیم‌ استراز بود. تعداد 19 باند در آنزیم‌ استراز و 28 باند برای‌ آنزیم‌ مالات‌ دهیدروژناز دیده‌ شد، که‌ در دامنه گسترده‌ای از شیب‌ pH پراکنده‌ بودند. برای‌ آنزیم‌ پراکسیداز در یک‌ دامنه‌ باریک‌ pH، 11 باند مشاهده‌ شد. نتایج‌ حاصل‌ از گروه‌بندی‌ ژنوتیپ‌ها، بر اساس‌ سه سیستم‌ آنزیمی‌ مذکور، آنها را در 8 گروه‌ اصلی‌ و 20 گروه‌ فرعی‌ تقسیم‌ نمود، به‌ نحوی‌ که‌ میزان‌ تشابه‌ ژنتیکی‌ از سمت‌ ارقام‌ رایج‌ باغی‌ به‌ سمت‌ گونه‌ها کاهش‌ یافته‌، در نهایت‌ گونه‌ها در سه‌ گروه‌ انتهایی‌ قرار گرفتند. واریته‌ سرخس‌ به‌ عنوان‌ فرم‌ وحشی‌ گونه‌ ورا، حد واسط ارقام‌ رایج‌ باغی‌ با گونه‌های دیگر قرار گرفت‌.
فرهاد شکوهی‌فر، عبدالرضا باقری، ماهرخ فلاحتی رستگار،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

اطلاعات اندک موجود در مورد تنوع قارچ Ascochyta rabiei یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده برنامه‌های اصلاحی برای مقاومت نسبت به بیماری برق‌زدگی نخود است. در این پژوهش تنوع ژنتیکی جمعیت این قارچ در ایران بررسی شده است. بدین منظور، 26 جدایه از 16 استان کشور انتخاب و تنوع ژنومی آنها با استفاده از روش RAPD ارزیابی شد. با به کارگیری 12 آغازگر تصادفی، الگوی باندی DNA جدایه‌ها تهیه شد، و بر این اساس تنوع ژنتیکی و فاصله ژنتیکی بین جدایه‌ها محاسبه و روابط خویشاوندی آنها با استفاده از تجزیه خوشه‌ای تعیین گردید. نتایج نشان داد که روش RAPD ابزاری قوی برای تجزیه ژنومی جمعیت A. rabiei است. در میان آغازگرهای به کار برده شده 10 آغازگر پلی‌مورفیسم نشان دادند. بر اساس داده‌های به دست آمده، شاخص تنوع ژنتیکی جدایه‌ها 98 درصد برآورد شد، که نشان دهنده تنوع ژنتیکی زیاد این بیمارگر در ایران است. فاصله ژنتیکی بین جفت جدایه‌ها از 16/0 تا 61/0 متغیر بود. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جدایه‌های 20 و 22 (از استان‌های قزوین و گلستان)، و کمترین فاصله بین جدایه‌های 12 و 26 (از استان‌های مرکزی و مازندران) دیده شد. در سطح شباهت 90 درصد، کل جدایه‌ها در 22 گروه ژنوتیپی جداسازی و از حرف A تا V نام‌گذاری شدند، و نیز الگوی پراکنش آنها در ایران مشخص شد.
توحید نجفی میرک، عباسعلی زالی، عبدالهادی حسین‌زاده، غلامرضا رسولیان، عباس سعیدی،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

شته روسی گندم یکی از آفات مهم غلات، به‌ویژه گندم و جو در بسیاری از مناطق غله‌خیز جهان محسوب می‌شود. استفاده از ارقام مقاوم به‌عنوان روشی بسیار مؤثر برای کنترل این آفت شناخته شده است. به‌منظور ارزیابی مقاومت ارقام و لاین‌های گندم به شته روسی، شمار 13 رقم گندم نان و 15 لاین گندم دوروم به همراه دو رقم شاهد مقاوم و حساس در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه کشت شد. در هر تکرار از هر ژنوتیپ سه گیاهچه در یک گلدان پلاستیکی به عنوان یک واحد آزمایشی در نظر گرفته شد. در مرحله 2-1 برگی تعداد پنج پوره سنین 5-4 شته روی هر کدام از گیاهچه‌ها رهاسازی شد. 21 روز پس از رهاسازی، درصد پیچیدگی برگ‌ها و درصد زردی یا کلروز برگ‌ها مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. علی‌رغم وجود هم‌بستگی بسیار بالا (%80) بین میزان پیچیدگی و میزان کلروز برگ‌ها، غربال ژنوتیپ‌ها بر اساس هر دو صفت انجام شد. تجزیـه واریانس داده‌ها، تنوع ژنیتیکی زیادی بین ژنوتـیپ‌ها برای هر دو صـفت نشان داد، به طوری‌که لاین‌های گنـدم دوروم DW2، DW8، DW12، DW9، DW14، DW4، DW7، DW3 و رقم آزادی با داشتن پیچیدگی برگ و میزان کلروز برگ کمتر نسبت به شاهد مقاوم، به عنوان مقاوم‌ترین ژنوتیپ‌ها و لاین گندم دوروم DW13 و رقم شیرودی و M-75-7 که هم دارای پیچیدگی برگ بیشتری و هم دارای میزان کلروز برگ بیشتری نسبت به شاهد حساس بودند، به‌عنوان حساس‌ترین آنها به بیوتیپ مورد آزمایش شته روسی شناخته شدند. مقایسه گروهی ژنوتیپ‌ها نشان داد که در کل، لاین‌های گندم دوروم مقاوم‌تر از ارقام گندم نان هستند. گروه‌بندی ژنوتیپ‌ها با بهره‌گیری از تجزیه خوشه‌ای بر اساس دو صفت مذکور بیانگر همین نتیجه بود.
خلیل زینلی‌نژاد، آقافخر میرلوحی، قربانعلی نعمت‌زاده، عبدالمجید،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ برنج بر اساس صفات مورفولوژیک و ‌‌گروه‌بندی‌‌‌ آنها ، آزمایشی در قالب طرح لاتیس ساده در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال 1377 انجام شد . ژنوتیپ ها که اکثراً متعلق به منطقه شمال کشور و استان اصفهان بودند ، بر اساس صفات مورفولوژیک و اجزای عملکرد، در مزرعه ارزیابی شدند. ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری (01/P< 0) داشتند. ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی برای اکثر صفات بالا بود که بیانگر وجود تنوع بالا در صفات مورد بررسی می‌باشد . تجزیه ‌‌‌عامل‌ها‌‌‌‌‌‌‌ سه عامل را معرفی نمود که بیش از 90 درصد از تنوع کل را توجیه نمودند. عوامل اول و سوم در ارتباط با ظرفیت مخزن و عامل دوم در ارتباط با تیپ گیاه بود و با توجه به بار ‌‌‌عامل‌ها‌‌‌‌‌‌‌ به ترتیب تعداد دانه، تیپ، ساختار گیاه و شکل دانه نام‌گذاری شدند. در تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌ها بر اساس «معیار توان سوم خوشه ها» و «آزمون T2 کاذب هوتلینگ» در چهار گروه جای گرفتند. تجزیه واریانس صفات برای گروه‌ها‌ نشان داد که تفاوت بین گروه‌ها‌ی مختلف از نظر اکثر صفات بسیار معنی دار بود.
محسن فرشادفر، عزت‌اله فرشادفر،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده

آگروپایرون یکی از گیاهان مقاوم به تنش‌های حیاتی و غیر حیاتی است و نقش مهمی در تولید علوفه در مراتع ایران دارد. تنوع ژنتیکی بر اساس نشانگرهای مختلف، نقش کلیدی در عملیات اصلاح نبات دارد و یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای انتخاب والدین است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی گونه‌های مختلف آگروپایرون بر اساس صفات ریخت شناختی و شیمیایی این پژوهش انجام گرفت. صفات مختلف مانند تعداد پنجه، طول سنبله، تعداد سنبلچه، طول پهنک برگ پرچمی، عرض پهنک برگ پرچمی، ارتفاع گیاه و طول دم‌گل آذین اندازه‌گیری شد. ترکیب‌های شیمیایی مانند: درصد خاکستر، درصد مواد آلی، درصد الیاف خام، درصد ماده خشک، درصد چربی و درصد پروتیین خام تعیین گردیدند. براساس صفات اندازه‌گیری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبات آماری انجام گرفت. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین بین ژنوتیپ‌ها برای صفات مختلف، اختلاف معنی‌داری نشان داد. تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات ریخت شناختی و شیمیایی، ژنوتیپ‌ها را به پنج گروه تقسیم کرد. بر اساس تجزیه به مؤلفه‌های اصلی، متنوع‌ترین صفت ظاهری طول پهنک برگ پرچمی، طول سنبله و ارتفاع گیاه و در بین ترکیبات شیمیایی درصد خاکستر، مواد آلی و الیاف خام بیشترین سهم را داشتند. پارامترهای ژنتیکی PCV ، GCV ، ECV ، Hb و Ga نیز برای صفات مختلف محاسبه گردیدند. این پارامترها برای صفت طول پهنک برگ پرچمی به ترتیب عبارت‌اند از: 495/1، 42/1، 335/0، 94/0، 13/1 و برای صفت طول سنبله: 96/30، 64/21، 139/22، 488/0، 786/5 و برای ارتفاع گیاه عبارت‌اند از: 16/0، 084/0، 136/0، 276/0، 054/6 0 بودند.
فریبا رفیعی، قدرت‌اله سعیدی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده

به منظور ارزیابی و بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی مختلف در لاین‌های انتخاب شده از توده‌های بومی گلرنگ در ایران، آزمایشی در سال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، به صورت طرح لاتیس ساده 9*9 اجرا شد. در این آزمایش، 66 لاین انتخاب شده از توده‌های بومی گلرنگ از استان‌های اصفهان، آذربایجان، طبس، کردستان و مرکزی به همراه 13 ژنوتیپ خارجی و هم‌چنین توده‌های کوسه و اراک 2811 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ‌های مورد بررسی، برای کلیه صفات از جمله تعداد روز تا شروع گل‌دهی، 50% گل‌دهی و رسیدگی و هم‌چنین ارتفاع بوته، عملکرد دانه، اجزای عملکرد دانه، درصد روغن و مقاومت نسبی به بیماری سفیدک پودری اختلاف معنی‌داری وجود داشت (01/0> p). عملکرد دانه ژنوتیپ‌ها بین 1285 تا 3524 کیلوگرم در هکتار متغیر و میزان عملکرد دانه در مورد کشت در اصفهان (توده کوسه) که جزء پا بلند‌ترین و دیر‌رس‌ترین ژنوتیپ‌ها نیز بود، برابر 2317 کیلوگرم در هکتار برآورد گردید. درصد روغن برای 20 لاین اصلاحی که از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بودند با روش سوکسله اندازه‌گیری شد. درصد روغن لاین‌ها از 69/24% مربوط به یک لاین انتخابی از توده بومی کردستان تا 55/37 % مربوط به یکی از لاین‌های انتخابی از توده کوسه تغییرات داشت. در ضمن درصدروغن در توده کوسه برابر 99/35 % بود. بر اساس نتایج تجزیه خوشه‌ای، ژنوتیپ‌ها در3 گروه مختلف قرار گرفتند که برای تمامی صفات، به جز صفت تعداد روز تا سبز شدن دارای تفاوت معنی‌داری بودند. یکی از گروه‌ها دارای بیشترین تعداد انشعاب اصلی در بوته، تعداد قوزه در بوته، تعداد دانه در قوزه، ، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح، ولی کمترین وزن هزار دانه بود. بنابراین این طور استنباط می‌شود که لاین‌های این گروه ژنوتیپی که منشأ داخلی داشتند، جهت انتخاب برای افزایش عملکرد دانه مناسب‌تر باشند. در ضمن به‌نظر ‌می‌رسد که در لاین‌های حاصل از توده‌های بومی نواحی مختلف ایران، تنوع ژنتیکی از تنوع جغرافیایی تبعیت نداشت.
مجید طالبی بداف، بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی، خورشید رزمجو، بهروز شیران،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

شناسایی گونه‌های چمنی بر اساس خصوصیات مورفولوژیک به لحاظ شباهت‌های آنها مشکل است. از طرفی گزینش ژنوتیپ‌های والدی بر اساس فاصله ژنتیکی مناسب برای اجرای تلاقی‌ها و به‌نژادی چمن حائز اهمیت است. بدین ترتیب استفاده از روش‌های ملکولی به عنوان ابزاری کارا در ارزیابی و شناسایی ژنوتیپ‌ها مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون گونه‌های مختلف چمن و برآورد روابط ژنتیکی آنها با استفاده از نشانگر AFLP بوده است. تعداد پنج گونه چمن به همراه پنج رقم از هر گونه انتخاب شد و با استفاده از نشانگر ملکولی AFLP مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از 10 ترکیب آغازگری، تعداد 1170 نوار حاصل شد که تمام آنها در بین ارقام چندشکلی نشان داده شد. از بین آغازگرهای مورد استفاده، ترکیب آغازگری P-AAG و M-CAG با 166 نوار، بیشترین تعداد نوار و ترکیب آغازگری P-ACT و M-CGC با 81 نوار، کمترین تعداد نوار را تولید کردند. گروه‌بندی ژنوتیپ‌ها با استفاده از روش تجزیه خوشه‌ای بر اساس ضریب جاکارد، 5 گونه مورد نظر را از یکدیگر جدا کرد. ضمن این که رقم‌های متعلق به هر گونه نیز از یکدیگر تفکیک شدند. برخی از این نشانگرها در مورد یک گونه، اختصاصی بودند که از آنها می‌توان در شناسایی گونه مورد نظر استفاده کرد. تولید تعداد نوار زیاد و میزان چندشکلی بالا در گونه‌ها و رقم‌های مختلف چمن بیانگر آن است که این روش می‌تواند به طور کارا و مؤثری در تعیین روابط ژنتیکی رقم‌های مختلف بین و درون گونه‌ای چمن مورد استفاده قرار گیرد.
مسعود بهار، سیروس قبادی، وحید عرفانی مقدم، احد یامچی، مجید طالبی بداف، محمد مهدی کابلی، علی اکبر مختارزاده،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

به منظور تعیین تنوع ژنتیکی بین برخی توده‌های بومی یونجه زراعی، شش جمعیت ایرانی بمی، رهنانی، نیک شهری، همدانی (از منطقه اصفهان)، همدانی (ازمنطقه شیراز)، یزدی و یک جمعیت رنجر آمریکایی با 24 جایگاه ریز ماهواره طراحی شده از مناطق (Expressed Sequence Tags (ESTs گیاه Medicago truncatula و سه جایگاه ریز ماهواره‌ای شناسایی شده از کتابخانه ژنومی M. sativa ارزیابی شدند. بر اساس نتایج تکثیر باندهای مورد نظر و میزان چند شکلی، از بین آغازگرهای به کار رفته چهار جایگاه (EST-SSR (AW9,BEE,TC6,TC7 و یک جایگاه ریز ماهواره ژنومی (AFct32) برای تخمین تنوع ژنتیکی میان جمعیت‌های یونجه مورد بررسی مناسب تشخیص داده شدند. در مجموع 46 آلل برای این جایگاه‌ها در جمعیت‌های یونجه ردیابی شد. تعداد آلل‌های هر جمعیت در هر جایگاه از شش تا یازده متغیر بود و شاخص تنوع ژنتیکی جایگاه‌ها در میان جمعیت‌ها از 62/0 تا 87/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل روابط ژنتیکی بر اساس اطلاعات EST-SSR، جمعیت رنجر آمریکایی را به طور کامل از جمعیت‌های یونجه ایرانی متمایز نمود. بنابراین به نظر می‌رسد که والدین این یونجه متفاوت از جمعیت‌های ایرانی باشد. بر اساس دندروگرام رسم شده، جمعیت‌های یونجه ایرانی به دو گروه اصلی تقسیم شدند. ارقام سردسیری همدانی و رهنانی در یک گروه و ارقام گرمسیری بمی، یزدی و نیک شهری در گروه دیگر قرار گرفتند. موقعیت مناطق ریز ماهواره‌های EST در ناحیه کد شونده ژنوم، احتمالاً قابلیت استفاده از این نوع نشانگرها را برای روشن کردن روابط بین جمعیت‌های یونجه افزایش می‌دهد


محسن فلاحتی عنبران، علی‌اکبر حبشی، مسعود اصفهانی، سید ابوالقاسم محمدی، بهزاد قره‌یاضی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

یونجه‌های یک‌ساله از خویشاوندان نزدیک یونجه زراعی بوده که به منظور تولید علوفه، حفاظت خاک، تناوب زراعی، تثبیت بیولوژیک ازت و کود سبز مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی درون و بین گونه‌ای و روابط خویشاوندی 4 گونه‌ یونجه یک‌ساله دیپلوئید (M. truncatula، M. rigidula، M. orbicularis و M. minima) و دو گونه یک‌ساله تتراپلوئید ( .M. rugosa Desr و .M. scutellata Mill) مورد بررسی قرار گرفت. دی‌ان‌آی ژنومی استخراج شده از نمونه‌های گیاهی با 6 جفت آغازگر ریزماهواره تحت واکنش زنجیره‌ای پلیمراز قرار گرفته و محصولات آنها روی ژل پلی‌آکریل‌آمید واسرشته‌ساز الکتروفورز شدند. نتایج به ‌دست آمده نشان داد که مجموعاً 25 آلل چند شکل در بین گونه‌های مورد مطالعه وجود داشت. میانگین تنوع ژنتیکی درون گونه‌ای از صفر در دو گونه M. rugosa و .M. scutellata  Millتا 114/0 در گونه M. minima متغیر بود. تنوع ژنتیکی کل به تنوع درون و بین گونه‌ای با استفاده از تجزیه واریانس مولکولی تفکیک گردید. بر اساس نتایج به ‌دست آمده تنوع ژنتیکی درون و بین‌گونه‌ای در سطح احتمال 5 درصد معنی‌دار و میزان تنوع بین‌گونه‌ای به‌ مراتب بیشتر از تنوع درون گونه‌ای بود. مقایسه فاصله دو به ‌دوی گونه‌ها نشان داد که تفاوت معنی‌داری در بین تمام گونه‌های مورد بررسی وجود دارد. تجزیه خوشه‌ای با استفاده از روش دورترین همسایه و تجزیه به مؤلفه‌های اصلی دو گونه تتراپلوئید M. rugosa و .M. scutellata Mill را در یک گروه قرار داد که نشان دهنده احتمال وجود جد مشترک برای این دو گونه می‌باشد. این دو گونه در تمام جایگاه‌ها به استثنای AFca16 دارای الگوی باندی مشابه بودند.گونه‌های دارای غلاف درشت و صاف دارای تنوع ژنتیک کمتری نسبت به گونه‌های غلاف ریز و خاردار بودند که احتمالاً اندازه و خاردار بودن غلاف نقش مهمی در تکامل یونجه‌های یک‌ساله داشته است. این پژوهش نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره در تعیین میزان تنوع ژنتیکی درون و بین گونه‌ای و روابط خویشاوندی و تکاملی ‌گونه‌‌های یونجه کارایی بالایی دارند.


مسعود بهار، حمید رضا محمدی، سیروس قبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

به دلیل افزایش تعداد ارقام سیب زمینی و اهمیت تولید غده‌های بذری با خلوص ژنتیکی بالا، شناسایی دقیق و نیز ارزیابی ژنتیکی ارقام از فعالیت‌های مستمر در تحقیقات مربوط به اصلاح سیب زمینی محسوب می‌شود. برای دست‌یابی به یک روش قابل اعتماد جهت شناسایی 28 رقم سیب زمینی، کارایی 10 نشانگر ریزماهواره‌ای که در مطالعات سایر محققین چند شکلی مناسبی نشان داده بودند، بررسی شد. جفت آغازگرهای ریزماهواره مورد استفاده از 3 تا 10 آلل در بین 28 رقم سیب زمینی و در مجموع 57 آلل تکثیر کردند که متوسط تعداد آلل‌ها به ازای هر جفت آغازگر 7/5 بود. تعداد ارقام هتروزیگوت (افرادی که بیش از یک آلل تکثیر کردند) از 6 تا 28 رقم متغیر ‌بود و تعداد متوسط آنها به ازای هر جفت آغازگر 18 رقم بر‌آورد شد. تجزیه خوشه‌ای به روش UPGMA و با ضریب جاکارد، 28 رقم سیب زمینی را در دو گروه مجزا گروه‌بندی کرد. بر اساس دندروگرام ترسیم شده ارقام آمریکایی کنبک، فلوریدا و آتلانتیک در یک گروه قرار گرفتند و رقم استانبولی که یک رقم ناشناخته در ایران محسوب می‌شود. در گروه ارقام اروپایی دسته بندی شد. احتمال داده می‌شود که این رقم به‌همراه سایر ارقام ناشناخته که در مناطق مختلف کشور کاشته می‌شوند از اروپا به ایران وارد شده می‌باشد. نتایج به‌دست آمده در این تحقیق نشان داد که استفاده از ریزماهواره‌ها برای تعیین رابطه ژنتیکی ارقام سیب زمینی و ارزیابی خلوص بذری مناسب می‌باشد.
الهام فراهـانی، احمد ارزانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و هیبرید‌های F1 گندم دوروم با استفاده از صفات زراعی و مورفولوژیک انجام گردید. هدف دیگر این مطالعه، ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین تلاقی‌ها بر‌اساس مشاهده صفات مورفولوژیک و زراعی از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشه‌ای بوده است. بدین منظور 42 ژنوتیپ مشتمل بر 12 هیبرید و 30 لاین و رقم (والدی و غیروالدی) در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 83-1382 مورد بررسی قرار گرفت. صفات زراعی و مورفولوژیک، تعداد روز تا 50‌% سنبله‌دهی، تعداد روز تا 50‌% گرده‌افشانی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته (سانتی‌متر)، طول سنبله(سانتی‌متر)، تعداد سنبله در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک (کیلوگرم در مترمربع)، عملکرد دانه(کیلوگرم در مترمربع)، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه(گرم)، وزن حجمی (گرم در لیتر) و شاخص برداشت در کلیه ژنوتیپ‌ها اندازه‌گیری شد. نتایج تجزیه واریانس، تفاوت معنی‌داری را میان ژنوتیپ‌ها برای کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. نتایج هم‌چنین نشان داد که عملکرد دانه از بالاترین میزان تنوع فنوتیپی (6/21‌%) برخوردار بوده و صفات تعداد سنبله در واحد سطح و تعداد دانه در سنبله به ترتیب با ضرایب تنوع 20 و 9/18 درصد در مراتب بعدی قرار گرفتند. کمترین میزان تنوع در صفات تعداد روز تا رسیدگی، تعداد روز تا 50‌% گرده‌افشانی و تعداد روز تا 50‌% خوشه‌دهی مشاهده شد. مطالعه هم‌بستگی صفات بیانگر ارتباط قوی بین صفات عملکرد دانه با شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله بود. تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌ها برمبنای صفات زراعی و مورفولوژیک، ارقام و هیبریدهای مورد بررسی را در 8 گروه تفکیک نمود که برخی از گروه‌ها دارای خصوصیات مطلوب بوده و جهت مقاصد بهنژادی مفید می‌باشند. نتایج ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین به طور مشاهده‌ای از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشه‌ای نشان داد که در دوازده تلاقی اجرا شده، این درجه مطابقت فرق می‌کند، به طوری‌که والدین در تلاقی Eupoda6×Chahba88 با مشابهت بسیار زیاد از لحاظ ژنتیکی و در تلاقی PI40100×PI40099 با فاصله ژنتیکی نسبتاً زیاد استفاده شده بودند.
محمد حسین بنابازی، سعید اسماعیل خانیان، سیدرضا میرائی آشتیانی، محمد مرادی شهربابک،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین پنج جمعیت گوسفند ایرانی (سنجابی، کردی کردستان، کردی خراسان، مهربان و مغانی) با استفاده از شش جفت آغازگر ریزماهواره‌ای (McMA2، McMA26، MAF64، OarCP26، OarAE64 و OarFCB304) بررسی گردید. واکنش‌های PCR با تمام آغازگرها بجز OarAE64 به‌خوبی انجام گردید. تمامی جایگاه‌ها در همه جمعیت‌ها چند شکل بودند. سه آلل اختصاصی در دو جایگاه برای جمعیت کردی خراسان به‌دست آمد ولی فراوانی قابل ملاحظه‌ای نداشتند. به‌جز جمعیت مغانی برای جایگاه McMA2، تمامی جمعیت‌های مورد مطالعه در جایگاه‌های ریزماهواره‌ای مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ بودند(005/0> P). کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی DA به‌ترتیب بین جمعیت‌‌های کردی کردستان و کردی خراسان (234/0) و بین سنجابی و مغانی (388/0) به‌دست آمد. در گروه‌بندی جمعیت‌ها بر اساس ماتریس فاصله ژنتیکی DA، که با دو روش پیوند همجواری (NJ) و روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) انجام شد، دو جمعیت کردی خراسان و کردی کردستان با هم و سپس سنجابی با آنها در یک گروه قرار گرفت و جمعیت مهربان و مغانی یک گروه مجزا تشکیل دادند. بیشترین و کمترین تنوع درون جمعیتی، که برای هر جمعیت به‌صورت متوسط هتروزایگوسیتی مورد انتظار در همه جایگاه‌ها برآورد گردید، بترتیب مربوط به جمعیت‌‌های مهربان (847/0) و کردی خراسان (744/0) بود. هم‌‌چنین زمان انشقاق بین دو جمعیت کردی 445 سال به‌دست آمد که با شواهد تاریخی همخوانی دارد.
مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ‌های کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپ‌های متحمل به خشکی بر اساس شاخص‎های کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخص‌های کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهره‌وری (MP)، میانگین هندسی بهره‌وری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنی‌داری را بین ژنوتیپ‌ها از نظر کلیه شاخص‌های اندازه‌گیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپ‌ها و امکان انتخاب ژنوتیپ‌های متحمل به تنش خشکی می‌باشد. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 می‌باشد. تحلیل هم‌بستگی بین شاخص‌ها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص‌ برای غربال کردن ژنوتیپ‌ها مناسب هستند. با توجه به این شاخص‎ها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپ‌های متحمل به خشکی ژنوتیپ‌های شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بای‌پلات نشان داد که ژنوتیپ‌های شماره 4 و 5 در مجاورت شاخص‌های تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشه‌ای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ‌ها را مشخص نمود و ژنوتیپ‌های شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپ‌های متحمل به خشکی و ژنوتیپ‌های شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاین‌های حساس به خشکی شناخته شدند.
احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیم‌های مختلف یکی از مهم‌ترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب می‌شود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملون‌ها در استان‌های مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازه‌گیری شد. تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروه‌های مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروه‌های مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکان‌های ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشه‌ای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروه‌های مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان می‌دهد ژنوم این گروه‌ها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، علی مؤمنی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

به‌منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ برنج (45 رقم بومی ایرانی، 25 رقم اصلاح شده و 5 رقم خارجی) در رابطه با تنش شوری در مرحله گیاهچه‌ای و تعیین شاخص‌های حساسیت و تحمل بر مبنای ماده خشک، کد ژنوتیپی و نسبت سدیم به پتاسیم آزمایشی به‌صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط کنترل شده و تنش شوری ( 2/1 ، 4 و 8 دسی‌زیمنس برمتر) در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت اجرا شد. طول ریشه و ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، درصد سدیم و پتاسیم و کد ژنوتیپی بر اساس روش استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنی‌دار بودن تفاوت بین ارقام برای کلیه صفات مورد بررسی، وجود تنوع برای آنها را نشان داد. بالاترین و پایین‌ترین وراثت‌پذیری به‌ترتیب مربوط به طول ساقه و درصد پتاسیم بود. بررسی کد ژنوتیپی در شرایط تنش نشان داد که طارم محلی، غریب، شاه پسند مازندران و اهلمی طارم با داشتن زیست توده، طول ریشه و ساقه بیشتر و نسبت سدیم به پتاسیم کمتر جزو ارقام متحمل به شوری می‌باشند، در حالی‌که ارقام خزر، سپیدرود، IR28 وIR29 بسیار حساس به شوری بودند. ارقام طارم محلی، اهلمی طارم، رشتی و لاین 5 چپرسر کمترین شاخص‌های تحمل، میانگین تولید، حساسیت به تنش، میانگین هندسی، تحمل به تنش و میانگین هم‌ساز را برای کد ژنوتیپی داشتند، در حالی‌که شاخص‌های مذکور برای ارقام خزر و سپیدرود بالا بودند. تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات در شوری‌های 4 و 8 دسی‌زیمنس بر متر ارقام ایرانی را به سه گروه تفکیک کرد. گروه متحمل دارای میانگین کد ژنوتیپی، درصد سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کم و وزن خشک ریشه، ساقه، زیست توده، طول ساقه و ریشه زیاد بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می‌توان از ارقام متحمل به منظور تلاقی و تهیه جمعیت‌های مناسب برای برنامه‌های اصلاحی استفاده نمود.
کامران سمیعی، احمد ارزانی، سید علی‌محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

نژادهای بومی یک گیاه زراعی به عنوان منابع با ارزش ژنتیکی محسوب می‌شوند. در این تحقیق 20 توده بومی شبدر ایرانی  (.Trifolium resupinatum L) که از نقاط مختلف کشور جمع‌آوری شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. نمونه DNA متعلق به 20 ژنوتیپ شبدر با استفاده از نشانگرهای نیمه‌تصادفی که مکان هدف آنها براساس نواحی برش اتصال اینترون- اگزون (ISJ) است، تکثیر شدند. سی آغازگر نیمه‌تصادفی از دو گروه آغازگرهای با هدف اینترون (IT)و هدف اگزون (ET )در این مطالعه به‌کار رفت که 10 آغازگر تکرار پذیر بوده و ایجاد چند‌شکلی در توده‌های شبدر مورد مطالعه نمودند. تجزیه خوشه ای با استفاده از نرم افزار NTSYS و روش UPGMA و تشکیل ماتریس تشابه جاکارد صورت گرفت. آغازگرها مجموعا تولید 111 باند نمودند که از این تعداد، 93 باند (84%) در بین ژنوتیپ‌های شبدر چند ‌شکل بودند. بیشترین و کمترین قطعات تکثیر شده به ترتیب مربوط به آغازگرهای IT15-31و ET18-4 بود و متوسط تعداد باند برای هر آغازگر 1/11 عدد برآورد شد. براساس تجزیه کلاستر توده‌های شبدر به 5 گروه تقسیم شدند که از آن میان 2 توده کازرون و کرمانشاهی1 هر کدام به تنهایی یک گروه را تشکیل دادند. براساس ماتریس تشابه، کمترین شباهت (42/0) مربوط به توده‌های الویجان و کازرون بود و توده‌های چگنی و هفت‌چین همدانی بیشترین شباهت ژنتیکی را به خود اختصاص دادند. گروه‌بندی حاصله تا حدودی با گروه‌بندی توده‌های شبدر ایرانی براساس مبداء جغرافیایی هم‌آهنگی داشت. با توجه به نتایج به‌دست آمده، می‌توان بیان داشت که استفاده از فن‌آوری PCR با آغازگرهای نیمه‌تصادفی در بررسی تنوع ژنتیکی توده‌های شبدر ایرانی مناسب بوده و آنها را به خوبی از هم متمایز نموده است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb