مهدیه حقیقت افشار، مصباح بابالار، عبدالکریم کاشی، علی عبادی، محمدعلی عسگری،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
این پژوهش در دو فصل متفاوت (تابستان و زمستان) در گلخانهها و آزمایشگاههای گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران انجام شد. در این مطالعه چهار رقم توت فرنگی به نامهای آلیسو، سلوا، گاویتا و کامارسا کشت شد و تغذیه بوتهها با استفاده از پنج محلول غذایی، حاوی مقدار ثابت نیترات و مقدار متغیر آمونیوم انجام گرفت. در تابستان وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه به ترتیب با افزایش نیتروژن آمونیومی از صفر به 25/0 و از 25/0 به 5/0 میلیمولار به حداکثر مقدار خود رسید. نیتروژن آمونیومی سبب کاهش وزن خشک ریشه شد. رقم آلیسو و رقم سلوا به ترتیب بیشترین وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه را در بین چهار رقم داشتند. رقم گاویتا بیشترین تعداد ساقه رونده را تولید نمود. در زمستان، وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه در ارقام تغذیه شده با محلول غذایی محتوی 2 میلیمولار آمونیوم حداکثر بود. با افزایش آمونیوم از صفر به 5/0 میلیمولار، عملکرد میوه کاهش و بعد افزایش یافت. رقم سلوا بیشترین وزن خشک ریشه و میوه و رقم گاویتا بیشترین عملکرد و وزن تر میوه را داشتند. رقم کامارسا بیشترین وزن خشک اندام هوایی را تولید نمود. در تابستان وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه به طور معنیداری بیشتر از زمستان بود. در کل محلول غذایی محتوی 2 میلیمولار آمونیوم و رقم گاویتا به علت تولید عملکرد بالا توصیه میشوند.
فرزاد گودرزی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
به دلیل فاصله نسبتاً زیاد محل تولید تا مصرف، لطافت زیاد و حمل و نقل نامناسب، حدود 30تا 40 درصد میوه توت فرنگی در فاصله برداشت تا مصرف تلف میگردد. از جمله روشهای توصیه شده برای کاهش ضایعات توت فرنگی، کاربرد املاح کلسیم برای افزایش محتوای کلسیم بافت میوه است. برای این منظور توت فرنگیهای نمونه در محلولهای با غلظت 0 ، 25 ،50 و 75 میلیمول بر لیترکلرید کلسیم، سولفات کلسیم و نیترات کلسیم، برای مدت زمان 4 دقیقه غوطهور و سپس در هوای آزمایشگاه خشک و به مدت پنج و ده روز در یخچال و حرارت Cº5 نگهداری شدند. در پایان دوره با انجام آزمونهای کمّی و کیفی (شامل اندازهگیری میزان کلسیم، اسیدکل، بریکس، سفتی بافت، میزان فساد کپکی و آزمون ارزیابی حسی) تأثیر تیمارها بر محصول ارزیابی شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نمکهای کلسیم مقدار اسیدیته، کلسیم بافت و سفتی بافت به میزان معنیداری افزایش و میزان کپکزدگی محصول کاهش یافت. در اغلب موارد غلظتهای 50 و 75 سولفات کلسیم نتایج مشابهی داشتند. از بین املاح مورد استفاده، نیترات کلسیم بیشترین تأثیر را بر میزان کلسیم و سفتی بافت میوهها نشان داد. اما سولفات کلسیم بهتر از دیگر نمکها کپک زدگی توت فرنگی را کنترل کرد. با افزایش زمان نگهداری میوهها، میزان اسیدیته و سفتی بافت میوهها به شکل معنیداری کاهش و درصد کپکزدگی افزایش یافت. آزمون ارزیابی حسی نشان داد که با افزایش غلظت محلولهای کلرید و یا نیترات کلسیم، ازمیزان مقبولیت طعم توت فرنگی کاسته میشود. به دلیل ته مزه تلخ، کمترین امتیاز به نمونههای تیمار شده با غلظت 75 میلیمول بر لیتر نیترات کلسیم اختصاص یافت. گروه ارزیاب بین نمونههای تیمار شده با غلظت 25 میلیمول بر لیتر سولفات و کلرید کلسیم و نمونه شاهد، اختلاف طعم معنیداری تشخیص نداد. از آنجا که هیچ یک از 9 تیمارمحلول پاشی نتوانست طراوت و شکل اولیه میوهها را طی دوره نگهداری حفظ نماید، این روش قابل توصیه برای افزایش ماندگاری میوه در سطح تازه خوری نیست، اما میتواند برای افزایش ماندگاری توت فرنگیهایی که در صنایع فراوری مصرف می شوند، مورد استفاده قرار گیرد.